پاورپوینت کامل هدیه‌ی گرگ ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هدیه‌ی گرگ ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هدیه‌ی گرگ ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هدیه‌ی گرگ ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

مترجم: شادی جمشیدی

افسانه‌های ملل (ژاپن)

در زمان‌های قدیم، وقتی حیوان‌ها هم مانند انسان‌ها سخن می‌گفتند، دختر جوانی به نام «آکینو» با پدر خود در دهکده‌ی کوچکی زندگی می‌کرد.

یک روز پدر آکینو تصمیم گرفت که دوباره ازدواج کند. او با زنی ازدواج کرد که زبانش مانند زبان افعی، تلخ و گزنده بود.

از آن به بعد آکینو مجبور بود تمام کارهای خانه را انجام دهد. او دیگر خوش‌حال نبود. چون نامادری از او متنفر بود، همه جا از آکینو بدگویی می‌کرد. او می‌گفت: «آکینو به جای این‌که کار کند از صبح تا شب خمیازه می‌کشد.»

نامادری آن‌قدر از آکینو بد گفت و گفت تا این‌که بالأخره پدر آکینو حرف‌های او را باور کرد و از شدت خشم و ناراحتی دختر خود را از خانه بیرون کرد. پدر آکینو موقع بیرون کردن دختر خود تنها هدیه‌ای که به او داد یک مانتوی کهنه و بید زده بود.

آکینو با چشم‌های گریان از خانه بیرون رفت. او مدت زیادی در جنگل راه رفت. بدن او از شدت گرسنگی می‌لرزید؛ چون از صبح آن روز حتی یک دانه برنج هم نخورده بود. بالأخره به یک مهمان‌خانه‌ی کهنه و قدیمی رسید و دَر زد. او با التماس از صاحب مهمان‌خانه خواست که یک شیرینی برنجی و یک کاسه‌ی کوچک چای به او بدهد؛ ولی مهمان‌خانه‌دار به او بد و بیراه گفت. او به آکینو گفت: «ما این‌جا به کسی چیز مفت نمی‌دهیم! اگر می‌خواهی چیزی بخوری، در عوض آن مانتوی خود را به من بده! من می‌روم و آن را می‌فروشم تا ببینم چه‌قدر ارزش دارد. تو همین‌جا منتظر بمان تا برگردم.»

آکینو غصه‌دار بود. او تا شب روی زمین نشست و منتظر مهمان‌خانه‌دار ماند؛ وقتی صاحب‌ مهمان‌خانه برگشت، آکینو خیلی مؤدبانه از او درباره‌ی پول مانتو سؤال کرد؛ ولی مرد مهمان‌خانه‌دار شرور وانمود کرد که او را نمی‌شناسد و آکینو را از آن‌جا بیرون کرد.

آکینو ناامید بود. با خود گفت: «در این دنیا دیگر هیچ چیز خوبی برای من وجود ندارد، حالا که این‌طور است، به جنگل می‌روم و از گرگ می‌خواهم که من را بخورد.»

او آن‌قدر در جنگل راه رفت و راه رفت تا این‌که بالأخره به یک دشت وسیع رسید. در این موقع گرگی بزرگ و خاکستری جلو آمد. او اطراف آکینو می‌‌چرخید و او را برانداز می‌کرد.

آکینو روی زمین نشست، گوش‌های گرگ را نوازش کرد و گفت: «ای گرگ مهربان، من را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.