پاورپوینت کامل مرغ سحر ناله سر کن ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مرغ سحر ناله سر کن ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرغ سحر ناله سر کن ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مرغ سحر ناله سر کن ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
>
زندگی ملک الشعرای بهار
تاریخ کشورمان ایران زمین، پر است از شخصیتهایی که هر یک برای کشورشان افتخار و آبرویی به حساب میآیند. از دانشمندان و محققان گرفته تا نویسندگان و شاعران. از قرنهای دور، ایران مهد چهرههای نامآور بوده است. در این میان شاعران، جایگاه خاص و در میان مردم محبوبیتی دیگر دارند. شاعرانی که هر یک در زمینهای هنر نمایی کردند و ماندگار شدند. فردوسی با حماسههای پند آموزش، نظامی با عاشقانههای مثال زدنیاش، حافظ با غزلهای دلربایش، سعدی با اندرزهای بوستان و گلستانش، محتشم با مراثی خاطرهانگیزش، پروین با مناظرههای حیرتانگیزش و… هر کدام جایی برای خودشان در خانوادههای هنردوست ایرانی باز کردهاند. در این میان ملکالشعرای بهار، شاعر معاصر کشورمان، با شعرهای سیاسی و اجتماعیاش، تلاش میکرد تا مردم هم عصرش را از اوضاع دور و برشان بیشتر آگاه کند. اول اردیبهشت که سال روز درگذشت اوست، بهانهی خوبی برای این است که دربارهی بهار، بیشتر بدانیم.
آغاز بهار
سال ۱۲۶۵، هفدهم آذر ماه. بازار سرشور مشهد مثل همیشه شلوغ و پر رفت و آمد بود. «میرزا محمدکاظم صبوری» با عجله از بین مردم گذشت و پیش از به دنیا آمدن فرزندش به خانه رسید. قابله که پسر را به دست میرزا داد، میرزا نام او را محمدتقی گذاشت و او را مانند گل بویید. گویی در آن پاییز «بهار» را در آغوش گرفته است. محمدتقی از کودکی روحیهای شاداب و لطیف داشت. او عاشق گلها بود و از همان کودکی بیشتر وقتش را با گلهای باغچهی پدری میگذراند. چهار سال از عمرش گذشته بود که پیش زن عمویش درس خواندن را شروع کرد و یک سال بعد هم به مکتبخانه رفت.
پدر محمدتقی، «میرزا محمدکاظم صبوری» هم خود شاعر بود. ایام، ایام پادشاهی ناصرالدینشاه بر ایران بود، و میرزا محمدکاظم در آستان قدس رضوی، لقب ملک الشعرا را از طرف شاه داشت. از وقتی خواندن و نوشتن را یاد گرفت، دست از سر شعرها و کتابهای پدر هم برنداشت. آنقدر شعر دوست داشت که در همان پنج سالگی با الهام از شاهنامهی فردوسی پدرش، اولین بیت شعرش را هم سرود: «تهمتن بپوشید ببر بیان، بیامد به میدان چو شیر ژیان». او در خاطرههای خود از کودکیاش اینگونه مینویسد: «در سنین هفت تا ده سالگی در مکتبخانه با شاگردان و رفقا جسته جسته شعر میگفتم…»
شکوفایی بهار
سیزده، چهارده بهار از عمر محمدتقی گذشته بود. ناصرالدینشاه را در حرم حضرت عبدالعظیم ترور کردند و مظفرالدینشاه، جای او بر تخت نشست. اوضاع سیاسی کشور هم دست خوش تغییرهایی شده بود و خلاصه پدر از شاعری آستان قدس کناره گیری کرد. او هم مثل بیشتر مردم از شرایط حاکم بر جامعه ناراضی بود. این شرایط همواره محمدتقی را به فکر وامیداشت. در همین ایام هم پدر، برایش همسری نوجوان برگزید؛ اما ازدواج آنها زیاد دوام نداشت؛ زیرا همسر او چند سال بعد بر اثر بیماری درگذشت. سال ۱۲۸۲، وبا در خراسان شایع شد و میرزا محمدکاظم را هم مانند بسیاری دیگر به کام مرگ فرستاد. بعد از وفات او، به دستور مظفرالدینشاه، محمدتقی، به جای پدرش منصب ملک الشعرای آستان قدس را دریافت کرد.
سالها میگذشت و اوضاع بر مردم دشوارتر میشد. تا اینکه نهضتی به نام مشروطه از دل مردم و برای مبارزه با بیعدالتیهای عمال شاهنشاهی شکل گرفت. بهار هم که در آن سالها تحصیل میکرد، به دفاع و حمایت از این نهضت درآمد. طولی نکشید که مظفرالدینشاه هم از دنیا رفت و محمدعلیشاه جای او بر تخت نشست. در دوران او اوضاع بر مردم تنگتر و شِکوهها بیشتر شد. این تقریباً آغاز فعالیتهای اصلی بهار بود. اشعار او در روزنامههای مشهور آن زمان علیه شاه چاپ میشد. یکی از اشعار معروف بهار مربوط به همین دوران و خطاب به محمدعلیشاه است:
پادِشَها چشم خرد باز کن
فکر سرانجام از آغاز کن
بازگشا دیدهی بیدار خویش
تا نگری عاقبت کار خویش
مملکت ایران بر باد رفت
بس که بر او کینه و بیداد رفت…
شعر معروف دیگر او هم که البته مخفیانه به دست مردم رسید در مورد همین شاه است:
«با شَهِ ایران سخن گفتن خطاست، کار ایران با خداست
مذهب شاهنشه ایران ز مذهبها جداست، کار ایران با خداست…»
سرانجام قطره قطرهی اعتراضهای او و مانند او به دریا تبدیل شد و محمدعلی از پادشاهی ایران عزل و احمدشاه به جای او گماشته شد؛ اما باز هم اوضاع کشور نابسامان باقی ماند و بهار هم همچنان دست از شِکوههای منظومش برنمیداشت. اشعار او بیشتر در روزنامهی خودش «نوبهار» چاپ میشد؛ اما با دخالت روسیه که آن روزها همه کارهی ایران شده بود، روزنامهاش را توقیف کردند. بهار هم بلافاصله روزنامهی جدیدی با نام «تازه بهار» را منتشر کرد که آن هم توقیف شد.
این بار فقط یک توقیف ساده نبود. بهار از سوی نیروهای دولتی دستگیر و به تهران تبعید شد. هشت ماه بعد دوران تبعیدش تمام شد و به مشهد بازگشت. او باز هم اقدام به انتشار نوبهار کرد و یک سالی هم دوام آورد؛ اما این بار هم با دخالت روسها روزنامهاش تعطیل و زندانی شد.
بهار در مجلس
حبس او این بار زیاد طولانی نشد. در انتخابات مجلس، بهار توانست از سوی مردم درگز، کلات و سرخس به عنوان نماینده انتخاب، از زندان آزاد و بار دیگر راهی تهران شود. این فرصت خوبی بود تا بتواند با نفوذ بیشتر با دخالتهای بیگانگان روس و انگلیس در کشور مبارزه کند. او بار دیگر نوبهار را با همان اشعار و حرفهای تند منتشر کرد. این بار هم نوبهار برای بهار دردسر ساز شد و پس از چند ماه بار دیگر با دخالت روسیه و انگلیس روزنامه توقی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 