پاورپوینت کامل موشهای آزمایشگاهی ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل موشهای آزمایشگاهی ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موشهای آزمایشگاهی ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل موشهای آزمایشگاهی ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
>
نگاهی به داستان: گلهایی برای آلجرنون
نوشته: دانیل کیز
مترجم: زهره جواهری
تجربههای زندگی برای یک نویسنده خیلی اهمیت دارد. تنها، داشتن استعداد برای داستاننویسی کافی نیست. هر چه نویسندهای دنیا دیدهتر باشد، با آدمها و ماجراهای بیشتری سر و کار پیدا کند و از همه مهمتر، تجربههای خود را «واکاوی» کند، سوژههای بهتری به دست میآورد. «واکاوی» تجربهها به این معنی است که نویسنده، روی آنچه دیده و شنیده است خوب فکر کند و برای آنها معنایی ظریف و عمیق به دست آورد. این شبیه کاری است که نشخوارکنندگان انجام میدهند. یک گوسفند موقع غذا خوردن، برای آن که از قافله عقب نماند، با سرعت غذا را میبلعد. راز بقاست دیگر! هر چه بیشتر غذا بخوری امکان گرسنه نماندن و چاق و چله شده بیشتر خواهد بود. گوسفند پس از غذا خوردن، میرود و گوشهای لم میدهد و با بردباری، آنچه را به خندق بلا فرستاده است، دوباره به دهان میآورد و خوب میجود و قورت میدهد. نویسنده هم باید تجربههایش را خوب نشخوار کند. مثال مؤدبانهتر، کاری است که زنبور عسل میکند. روی گلها مینشیند و بعد از شیرهها و گردههایی که نوش جان کرده است عسل میسازد. نویسنده وقتی میتواند از شیرهها و گردههای تجربه، عسل داستان را تولید کند که تجربههای خود را خوب واکاوی کند، خوب تحلیل کند، خوب تجزیه و ترکیب کند.
دانیل کیز نویسندهای آمریکایی است که به سال ۱۹۲۹ در بروکلین نیویورک به دنیا آمده است؛ یعنی الآن هشتاد سال را شیرین دارد. پس از آن فارغالتحصیل شد، به جای آن که پشت میزنشین شود و دلش را به شندرغاز حقوق ماهیانه (یک نکتهی آموزشی: حقوق ماهیانه به انگلیسی میشودSalary) خوش کند، خانه به دوشی را آغاز کرد. راه افتاد ببیند در این دنیا چه خبر است. به خیلی از کارها از جمله دریانوردی دست زد و بعد که عطش دنیانوردیاش آرام گرفت، مدیر مدرسهی عقب افتادهها شد. البته مؤدبانهتر آن است که به جای عقبافتاده بگوییم: استثنایی. آنچه دانیل کیز تا آن موقع تجربه کرده بود یک طرف، آنچه در این مدرسه نیز تجربه کرد یک طرف. آدمهای استثنایی به قدری روی او تأثیر گذاردند که تصمیم گرفت فقط دربارهی آنها داستان بنویسد. در حال حاضر، همه او را به عنوان نویسندهای میشناسند که آثار پراحساسی دربارهی این گروه از آدمیان به یادگار گذاشته است.
برخی از نویسندگان تنها دربارهی موضوعهایی خاص داستان مینویسند؛ مثلاً بعضی فقط دربارهی جنگ، فقط دربارهی کولیها، فقط دربارهی تمدنهای قدیم، فقط دربارهی آیندهی زمین، فقط دربارهی اسب، فقط دربارهی مدرسههای شبانهروزی، فقط دربارهی بچههای بیسرپرست و … مینویسند. دربارهی چیزی مینویسند که هم دوست دارند و هم تجربهها و اطلاعات خوبی در آن باره کسب کردهاند. دانیل کیز هم دربارهی کسانی مینویسد که ضریب هوشیشان پایین است و نمیتوانند مانند انسانهای عادی به یادگیری و کار بپردازند. درمدرسههای استثنایی آموزگارهای فداکاری هستند که سعی دارند به آنها کمک کنند تا بتوانند وارد اجتماع شوند و زندگی آبرومندی داشته باشند. دانیل کیز در یکی از این مدرسهها مدیر بود. نوشتههای این آقای مدیر باعث شد که مردم عادی بیشتر به افراد استثنایی فکر کنند و بیشتر احترام بگذارند.
داستان دربارهی مرد سی و هفت سالهای به نام چارلی است. از میان جمعی از آنها که آی کیوشان پایین است، چارلی برای آزمایشی ویژه انتخاب میشود. تستهای گوناگونی را میگذارند. او، هم میتواند بنویسد و هم آرزو دارد که روزی باهوش شود. دکترهای آزمایشگاه از او میخواهند که خاطرههایش را بنویسد. تمام داستان، خاطرههایی است که چارلی نوشته است. وقتی خاطرههای چارلی را میخوانیم، بهتر میتوانیم از دنیای ویژهی او سر در بیاوریم. تجربهی جالبی است. کم نیستند کسانی که دوست دارند بدانند آدمهای استثنایی چهطور به دنیا نگاه میکنند. در داستان گلهایی برای آلجرنون، تا حدی این فرصت فراهم آمده است. داستان چنین شروع میشود:
۵ مارتس ۱۹۶۵
دکتر استراس میگه من باید هر چی فکر میکنم و هر چی از حالا به بَد برام اتفاق میافته رو بنویسم. نمیدونم چرا؛ اما اون میگه مهمه چون این جوری اونا میفهمن که از من میتونن استفاده کنن یا نه. امیدوارم که بتونن. خانم کینیان میگه شاید اونا بتونن منو باهوش کنن. اسم من چارلی گوردونه. ۳۷ سالمه و هفتهی پیش تولدم بود. الان دیگه چیزی برا نوشتن ندارم. پس واسه امروز کافیه.
قبل از آن که چارلی جراحی شود، موشی به نام آلجرنون را در اختیارش قرار میدهند تا با او مسابقه بدهد. آلجرنون را جراحی کردهاند و او حالا از موشهای دیگر باهوشتر است و چارلی را در مسابقهی لابیرنت شکست میدهد. لابیرنت پیمان هزار تویی است که در قسمت سرگرمی مجلات چاپ میشود و شروع و پایانی دارد و تنها یک راه است که به بنبست نمیخورد و به نقطه پایان میرسد.
جراحی ویژهای روی مغز چارلی انجام میدهند و او به تدریج به ضریب هوشی بهتری دست مییابد. کم کم خاطراتش را بدون غلط
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 