پاورپوینت کامل هیس س س، ما خوابیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هیس س س، ما خوابیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هیس س س، ما خوابیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هیس س س، ما خوابیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

نور خورشید از لای پرده‌ی گلدار صورتی‌‌ام افتاده گوشه‌ی بالشم و تکه‌ای را گرم کرده. صورتم را می‌‌چسبانم به تکه‌ی گرم شده‌، پتو را می‌کشم روی سرم و سعی می‌کنم به خوابی فکر کنم که می‌دیدم.

بابا تند تند توی خانه راه می‌رود و زیر لب آواز می‌خواند. بابا که راه می‌رود زانوهایش صدا می‌دهند و من گاهی توی خواب و بیداری از صدای زانوها و قدم‌‌هایش می‌فهمم که بابا دارد توی خانه راه می‌رود؛ حتی می‌فهمم کجای خانه راه می‌رود.

بابا در یخچال را باز و بسته می‌کند و آه می‌کشد: «بازم خامه تموم شد!» و بعد کتری را از روی گاز برمی‌دارد و با انگشتانش روی کابینت ضرب می‌‌گیرد تا کتری پر از آب شود. بعد کتری را می‌گذارد روی گاز و مقدمات حمام رفتنش را فراهم می‌کند. بابا صبح‌ها عادت دارد حمام برود. بابا در حمام را باز و بسته می‌‌کند و بلند می‌‌گوید: «هوم م م! چه صبحی!» من به حرف بابا فکر می‌کنم و سعی می‌‌کنم خوابم ببرد و به ادامه‌ی خواب زیبایم برسم؛ اما خوابم نمی‌برد. آوازهای صبح‌گاهی بابا، خواب نازم را از سرم پرانده است؛ اما من از زیر پتو تکان نمی‌خورم. انگار می‌خواهم به خودم بگویم‌: «نه! من هنوز خوابم!»

بابا توی حمام می‌‌زند زیر آواز و با صدای بلندتری آواز می‌خواند. آوازهایی که من سر در نمی‌‌آورم ازشان؛ اما نمی‌دانم بابا عاشق آوازهایی است که خودش برای دل خودش می‌‌خواند. بابا همیشه ادامه‌ی آوازهایش را بیرون از حمام می‌خواند. بعد می‌ایستد رو به روی آیینه، ماشین ریش تراشش را روشن می‌کند و آن را با صدای شدید «خ» روی صورتش حرکت می‌دهد. بابا عاشق این لحظه است. می‌دانم، و من از این لحظه متنفرم. وقتی بابا ماشین ریش تراشش را روی صورتش بالا و پایین می‌کند، من دلم می‌خواهد بالش را بکنم توی گوش‌هایم و گنجشک‌های توی کوچه را بپرانم که پشت پنجره‌ی اتاقم جیک جیک می‌کنند و بگویم: «آهای! من می‌خواهم بخوابم.»‌ مامان شبیه من نیست. شبیه باباست. صبح‌ها بیدار می‌شوند و دل‌شان می‌خواهد من و داداش هم بیدار شویم؛ اما هر دوی ما می‌چسبیم به بالش و پتوی‌مان و حاضر نیستیم خواب صبح‌گاهی‌مان را با هیچ چیز دیگر توی دنیا عوض کنیم.

مامان صبحانه‌ی بدون خامه‌ی بابا را حاضر می‌‌کند و با قاشق دینگ دینگ ضربه می‌زند به لیوان بزرگ چای بابا: «صبحانه حاضر است!» بابا می‌نشیند پشت میز صبحانه و شروع می‌کند به هم زدن شکر چای شیرینش. بابا همیشه شکر چای شیرینش را یک ربع هم می‌زند. انگاری می‌خواهد «سنگ» حل کند توی لیوانش! صبح‌ها مامان و بابا بلند‌بلند شروع می‌کنند به حرف زدن. از قیمت گوشت و مرغ و ماهی بگیر تا زمین لرزه‌ای در یکی از جزایر اقیانوس، نمی‌دانم کجا! وقتی مامان شروع می‌کند به حرف زدن، من توی خواب و بیداری با حرف‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.