پاورپوینت کامل جوجه اردک زشت ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوجه اردک زشت ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوجه اردک زشت ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوجه اردک زشت ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

بچگی‌هایم را با شیدایی و کشف‌های شگفت‌انگیز از پرنده‌ها می‌گذراندم. زمانی که دسته‌ای گنجشک، بی‌هوا و پر سر و صدا، خود را میان ستونی از نور کم قوّت و پریده‌رنگ پاییزی خورشید باریک می‌کردند و بر شاخ و برگ خزان‌زده‌ی درخت‌ها می‌نشستند و دقیقه‌ای دیگر هوا را می‌شکافتند و در نقطه‌ی مقابل نگاهم اوج می‌گرفتند، از میان پنجره‌ی باز، تا مدت‌ها ردشان را با حسرت و شوق دنبال می‌کردم.

هر روز، بعد از مدرسه‌ام، از میان گل‌ها و درخت‌های باغچه‌ی کوچک خانه‌ی‌مان راه باز می‌کردم، تکه‌ای نان را ریز ریز می‌کردم و ریزه‌های آن را به اطرافم رها می‌کردم و در همان حال تمام حواسم به آن‌ها بود. چند یاکریم دور و برم می‌چرخیدند، با حرکت دستم بلند می‌شدند، پرواز کوتاهی می‌کردند و دوباره پیش پایم می‌نشستند و با تکان‌های ریز و سریع، خرده‌نان‌ها را از روی خاک باغچه برمی‌چیدند. چه‌قدر از برخاستن و نشستن‌شان، راه رفتن‌شان و نگاه‌های آشنای‌شان که انگار سال‌هاست مرا می‌شناسند،‌ لذت می‌بردم. بارها پا داده بود در خیابان به تماشای انبوه کبوترهای چاهی که به گندم ریخته شده بر زمین نوک می‌زدند وقتم را بگذرانم و آن‌قدر محو بال‌های کبود رنگ و منقارهای سرخ‌شان می‌شدم که به درس و مدرسه‌ام نمی‌رسیدم. یادم هست مغازه‌ی پرنده‌فروشی را نشان کرده بودم که پرنده‌های رنگارنگ و جوراجوری را در شکمش جا داده بود. چندتا قمری، مرغ عشق، قناری، سهره، طوطی، پرنده‌های بزرگ دیگری که اسم‌های ناآشنایی داشتند، همه‌ی آن‌ها ساکت و غمگین میان قفس‌های‌شان کز کرده بودند و من مدام فکر می‌کردم نمی‌توانم زندگی خوش و خرمی داشته باشند. جلو مغازه می‌ایستادم، به آن‌ها زل می‌زدم و به زندگی گذشته و آینده‌ی‌شان فکر می‌کردم و پیش خودم برای‌شان قصه می‌بافتم. مغازه‌دار که مرد چهارشانه‌ی سبیلویی بود به حضور بی‌آزارم در آن‌جا عادت کرده بود و به محض دیدنم، گوشه‌ی سبیلش را، که به گمانم نوعی لبخند یا خوش‌آمدگویی بود، تکان می‌داد.

از میان آن همه پرنده که در کتاب خوانده بودم یا در مغازه‌

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.