پاورپوینت کامل دوست داشتن هم هنر است ۴۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دوست داشتن هم هنر است ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دوست داشتن هم هنر است ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دوست داشتن هم هنر است ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

>

سرفه‌ای می‌کند و صاف می‌نشیند روی صندلی، روبه‌رویم! منتظر است! سؤال‌ها را مرور می‌کنم. می‌گوید: «در خدمتم!» می‌گویم: «می‌خواهم گفت و گویی داشته باشیم.»

جواب می‌دهد: «چه خوب و ممنون! هر چه می‌خواهید، بپرسید؛ امّا راستی، این گفت و گو، برای کجا یا چه کسانی است؟»

پاسخ می‌دهم: «مجله‌ی سلام بچه‌ها. مال نوجوانان و جوانان است.»

می‌خندد و باز می‌گوید: «چه خوب، و ممنون! بفرمایید.»

این‌طوری است که گفت‌وگوی صمیمانه‌ی ما و البته شاید بهتر باشد بگویم گفت‌وگوی صمیمانه‌ی ما، به نمایندگی و کنجکاوی بنده و مخاطبان مجله، با آقای «رضا فیاضی» بازی‌گر سینما، تئاتر و تلویزیون شکل می‌گیرد.

در ابتدای صحبت، مطابق معمول می‌پرسم:

  • آقای فیاضی شما کی هستید؟

– لبخندی می‌زند و جواب می‌دهد: «رضا فیاضی»، بازی‌گر تلویزیون، تئاتر و سینما!

  • دوست دارید درباره‌ی خودتان چه صحبت بیش‌تری داشته باشید؟

– اسمم را که هم شما گفتید، هم خودم؛ امّا مسأله‌ی دیگر، این است که اول از همه، از طریق مجله و این گفت‌وگو، به خوانندگان بگویم‌ «سلام!» و بعد یادآوری کنم به قول معروف، بچه‌ی اهوازم و جنوب. شهری با نخل‌های استوار و بلند و هوایی داغ و گاه مملو از شرجی. در سال ۱۳۳۲، برای اولین بار به دنیا آمدن را تجربه کردم و در ادامه، پس از گذر از سال‌هایی چند، در تاریخی که حکایت از سال می‌کند، وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران شدم. خواندن‌ها و پرسیدن‌ها ادامه پیدا کرد تا یک بار دیگر متوجه شدم، به دنیا آمدم! در واقع، ورود به عرصه‌ی فعالیت‌های هنری برای من، دومین تولد بود. آن هم چه تولد خوبی. یک بازی‌گر در درون من به دنیا آمده بود! با این ترتیب می‌بینید که من، دوبار متولد شده‌ام!

  • به چه کسی می‌گویند بازی‌گر؟

– به کسی که بتواند بازی کند! منتها این بازی، مفهوم و معنی خاص خود را دارد.

  • بازی‌گری سخت است یا آسان؟

– بی‌تعارف بگویم، حرفه‌ی سختی است؛ یا به عبارتی، سهل ممتنع. شاید خیلی‌ها فکر کنند می‌توانند بازی کنند. به عنوان مثال مادری می‌آید و می‌گوید: دختر یا پسر من، خیلی خوب می‌تواند بازی کند. وقتی از او سؤال می‌کنیم، چگونه؟ جواب می‌دهد، آخر خیلی قشنگ ادا در می‌آورد. تازه، تقلید صدایش هم حرف ندارد!

  • منظور شما آن است که بازی‌گری، چیزی جدا از این حرف‌هاست؟

– دقیقاً. چون بازی‌گری در درجه‌ی اول تربیت بازی‌گری می‌خواهد و نیاز است تا فرد، در جهت یک کار خلاق حرکت و راه برود. بازی‌گری مانند هر حرفه‌ای نیاز به دانش و تمرین دارد. شاید مانند یک پزشک که سر و کارش با گوشی و تشخیص و‌ آزمایش و این طور حرف‌هاست، و یا مانند یک ویلونیست که با سازش مرتبط است، و همین‌طور مانند یک مکانیک که با آچار و سایر ابزار مورد نیازش، سر و کار دارد. البته باید یادآوری کنم که مشاغلی از این دست و سایر مشاغل دارای ابزار بیرونی‌اند، در حالی‌که بازی‌گر هیچ چیز بیرونی ندارد و هر چه هست و هر چه دارد، در وجودش و ذهنش است. مانند: بیان، بدن و ذهن خلّاق، که هر سه‌ی این موارد، بسیار مهم‌اند و نیاز لازم برای بازی و بازی‌گر شدن.

  • کدام‌یک از این سه مورد، نقش مهم‌تری در تربیت بازی‌گری دارد؟

– ذهن خلّاق. اگر کسی این ذهن را داشته باشد، بداند که می‌تواند به بازی و بازی‌گری نزدیک شود.

  • چه مسیری شما را به بازی‌گری هدایت کرد؟

– راستش دوست داشتم وکیل بشوم! وکالت را در تلویزیون و سینما دیده بودم. منظورم بازی‌گری که در این حرفه در فیلم، ایفای نقش می‌کرد. خیلی برایم جذاب و جالب بود. فکر می‌کردم همه‌ی وکلا، این‌طوری پُر انرژی و هیجان‌زده، کار و صحبت می‌کنند! غافل از آن که همه‌ی این حالات، مربوط به بازی‌گری آنان در آن نقش خاص، مربوط می‌شده نه شخصیت واقعی‌شان. البته رفته رفته این را متوجه شدم تا این که چشم باز کردم و دیدم این انرژی و قدرت،‌ در وجودم به دنیا آمده است! تولدی که مرا به بازی‌گری، پیوندی محکم و سرشار از علاقه، زده بود.

  • آیا برای یکی شدن و یا همزاد پنداری بازی‌گر با نقشی که به او واگذار می‌شود، مراحل خاصی وجود دارد؟

– بله. مرحله‌ی اول، جست‌و‌جو و مطالعه در آن نقش است. این‌که این نقش متعلق به چه کسی و با چه خصوصیاتی است و یا این‌که این شخصیت، آیا به زمان خاصی تعلق دارد و زندگی او بر اساس چه اتفاق‌ها و وقایع و حوادثی شکل گرفته است. از این‌ها گذشته بازی‌گر باید از اطلاعات وسیع و صمیمی برخوردار باشد؛ از تاریخ گرفته تا روانشناسی. در کُل، بازی‌گری که هدفش بازی و بازی‌گریِ حرفه‌ای و درست است، نباید به کم اکتفا کند؛ چون باید بداند هیچ محدودیتی برای آگاهی وجود ندارد!

  • چرا خیلی‌ها دوست دارند بازی‌گر بشوند؟

– همه‌ی آدم‌ها دوست دارند دیده شوند و یا در قطب توجه افراد دیگر قرار بگیرند. این اولین احساس مخفی و آشکاری است که چنین علاقه‌ای را در فرد تقویت و یا به وجود می‌آورد؛ امّا با یک یا چند بار مطرح شدن در بازی، پایان نمی‌پذیرد. علت اصلی این مسأله هم، آن دغدغه‌ای است که برای بازی‌گر یک اصل تلقی شده یا می‌شود.

  • می‌توانید درباره‌ی این «اصل» یا حسی که فراتر از احساس معروفیت برای یک بازی‌گر است توضیح بیش‌تری بدهید؟

– مسأله‌‌ی اصلی احساس تعهدی است که نسبت به جامعه‌ی خویش پیدا می‌کند. به همین دلیل است که بعضی‌ها زود فراموش می‌شوند و بعضی می‌مانند تا هویت این اصل را برای خود و دیگران اثبات کنند. به اعتقاد من،‌ بازی‌گری هویت بازی‌گر است. هویتی که خود من، در تمام این سال‌ها، سعی کرده‌ام آن را هم‌راه داشته و حفظ کنم؛ حتی زمانی که مشکلات فراوانی داشتم و هر فعالیت مرتبطی را در این حرفه انجام دادم.

  • فکر نمی‌کنید انجام این «هر فعالیت مرتبط» یک مورد الزامی برای رسیدن به همان اصل، یا تعهد یا هویت بشود؟

– کاملاً درست می‌گویید؛ چون مجموعه‌ای از تجارب است که بازی‌گر را به آن درجه‌ی نهایی می‌تواند برساند؛ چون بازی‌گر باید برای رسیدن به حس بازی، این دغدغه‌ها را در طول زمان تجربه کرده باشد.

  • هنر تسلط در بازی و نقش، اکتسابی است یا ذاتی؟

– اکتسابی.

  • یعنی ذات فرد، استعداد و علاقه‌ی او هیچ نقشی در این میان نمی‌تواند داشته باشد؟

– به‌طور مسلم چرا! به قول معروف هر کسی در مثلاً یک چیزی، می‌بیند صاحب یک ویژگی یا یک «آن» است. اگر این ویژگی خاص، یا این «آن» در وجود او نباشد، که هیچ؛ وگرنه این «آن» همان عاملی است که شخص را وادار به حرکت در رشته‌ی مورد علاقه‌اش می‌کند. این «آن» باید در ذات فرد وجود داشته باشد. آن هم نه به صورت خفته! اگر این «آن» در درون انسان بیدار شده باشد، آن وقت است که می‌تواند با استفاده از موارد اکتسابی، تربیت و متولد بشود!

  • برجسته‌ترین خصوصیاتی که یک بازی‌گر باید داشته باشد و البته به‌جز ذات یا استعداد و علاقه‌مندی و «آنی» که گفتید!

– دریافت قوی از متن و دیدگاه کارگردان؛ به خصوص در سینما که شکست زمان آن‌قدر سریع در آن اتفاق می‌افتد که اگر بازی‌گر دارای آن دریافت قوی که گفتم نباشد، دچار مشکلات جدی خواهد شد.

      راهنمای خرید:
    • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
    • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
    • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.