پاورپوینت کامل وقتی سین از دلتنگیهایش میگوید ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وقتی سین از دلتنگیهایش میگوید ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقتی سین از دلتنگیهایش میگوید ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وقتی سین از دلتنگیهایش میگوید ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
>
سین دوست خوبی است؛ چون من دوستش دارم. سین جمع و جور و حساب شده است. شاید هم من این طور فکر میکنم! سین شبیه کتابهای خوش دستی است که حتی اگر قصهی جالبی نداشته باشند، خواندنشان اذیتت هم نمیکند. سین انگشتهای باریکی دارد و ناخنهایی با صدفهای درشت و دوست داشتنی. وقتی دستهایش را میگیرم توی دستهایم و میگویم: «وای چه دستهایی!» با تعجب نگاهم میکند، مقنعهاش را مرتب میکند و میگوید: «با منی؟» او باور نمیکند که دستهایش دوستداشتنی باشند.
به کتانیهای سین نگاه میکنم و میگویم: «هوم م م! چه کفشهای راحتی!» سین به پاهایش نگاه میکند و میگوید: «اینها را میگویی؟»
سرم را تکان میدهم و میگویم: «جان میدهد یک خیابان بلند را با آنها بدوی!»
سین لبخند عمیقی میزند. خوشحال است که کفشهایش را دوست دارم. بعد میایستد رو به رویم، مانتویش را صاف میکند و میگوید: «مانتوم هم قشنگ است؟»
به دست و پاهای سین نگاه میکنم و میگویم: «معلوم است! خیلی خوشگل است سین!»
سین بر حسب عادت دستی میکشد به موهای سیاهش، لبهایش را کج و کوله میکند و میگوید: «اما من این طور فکر نمیکنم! مامانم برایم دوخته است!»
همهی لباسهای سین را مادرش برایش میدوزد. مادر سین خیاط است. سین از لباسهایش خجالت میکشد. وقتی میگویم: «چه مانتوی خوشگلی!» چشمهایش گرد میشود که: «راست میگویی؟» من همیشه دربارهی سین راست میگویم. راست میگویم که مانتوهایش زیبایند، اما باورش نمیشود. باورش نمیشود که لباسهایی که مادرش برایش میدوزد به اندازهی مانتوهای پشت ویترین مغازهها میتواند زیبا باشد؛ حتی زیباتر.
سین شبیه بچه گربههای خجالتی میماند. سرش را میاندازد پایین. با کسی حرف نمیزند. میچسبد به من و هر جا بروم دنبالم میآید. سین دلش میخواهد با همکلاسیهایمان بحث کند و دربارهی موضوعهای مختلف صحبت کند؛ اما سین برای کسی حرف نمیزند. همین طور که آرام کنارم راه میرود، نظرش را دربارهی بعضی چیزها میگوید؛ مثلاً میگوید که چهقدر دختر نیمکت اولی را دوست دارد. میگوید که چهقدر از کتانیهای قرمزش خوشش میآید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 