پاورپوینت کامل فهمیده، شجاع و دوستداشتنی ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فهمیده، شجاع و دوستداشتنی ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فهمیده، شجاع و دوستداشتنی ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فهمیده، شجاع و دوستداشتنی ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
>
محمدحسین پسر محمدتقی، متولد یکی از روزهای دلانگیز اردیبهشت ۱۳۴۶، قم.
در خانهای محقر و کوچک. در آغوش مادری بهتر از بهار، زیر سایهی محبت پدری که دستهایش پر از بوی سخاوت و محبّت بود.
در کودکی، چند سالی را در قم بود، سپس به همراه خانواده به کرج رفت.
محمدحسین درسهایش را به خوبی خواند و عطرِ دلاویز حضور در قم و همجواری با حرم بانو حضرت معصومه(س)، دلش را پر از معنویت و عشق اهلبیت(ع) ساخت.
او در همان سنین با نام بلند و آسمانی امام خمینی(ره) آشنا شد. صدای امام، عکسها و اعلامیههایش، به محمدحسین نیرو داد، توان تازه بخشید و عزم او را برای مبارزه، در آن سن کم، جزم کرد.
نوجوان که شد، دست از فعالیت برنداشت. از پا ننشست. از تنبلی و بیکاری بیزار بود. اینجا و آنجا قرار نداشت. شیفته و عاشق امام خمینی(ره) و انقلابِ نوپا و بزرگش بود.
او، هم مطالعه میکرد، هم به ورزش میرفت. خوشاخلاق و صمیمی بود. به پدر و مادر احترام زیادی میگذاشت و از همان سنِ نوجوانی، نماز را دوست میداشت و در عبادتهای روزمرهی خود، کوشا بود. او میگفت: «امام خمینی هر چه اراده کند، من همان را انجام خواهم بود. من تسلیم او هستم!»
۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ امام خمینی(ره) پا به وطن گذاشت. برای ملت ایران، سبدسبد گل آزادی آورد و با کمک مردم، زنجیرهای ظلم و ستم را از دست و پای میهن باز کرد.
با آمدن امام، ترانهی توحید و شکوفهی شهادت، گُل کرد و دلهای مردم با ایمان و امید پیوند خورد.
محمدحسین به خاطر آمدن امام، آنقدر خوشحال بود که دایم در تبوتاب دیدنش بود و شب و روز، از کار برای انقلاب و حضور در راهپیماییها خسته نمیشد.
او در ۲۲ بهمن روز پیروزی انقلاب، به همراه مردم، به خیابانها آمد و در جشنِ بزرگ مستضعفان و محرومان شریک شد.
آن سالها شیطان بزرگ«آمریکا» عروسک کوکیاش«صدام» را به طرف مرزهای کشور ما فرستاد. جنگ شد. جنگی نابرابر. آمریکا از شیرینی پیروزی ملت ایران، خشمگین بود. به همین خاطر نمیخواست ایران آرام باشد و کشور رویِ خوش شادی و سازندگی را ببیند.
دشمن روی خانههای ما بُمب ریخت. سربازهایش از زمین و هوا و دریا، به شهرهای ما حملهور شدند. محمدحسین با آن سن و سال کم، پُرتوان و مشتاق، علاقهمند به رفتن به جبهه شد.
به خاطر سن کم او، هیچ نیرویی، اسمش را برای جبهه ننوشت. او تلاش زیادی کرد. سرانجام خودش را به شهرهای جنوب کشور رساند و با اصرار زیاد، همراه گروهی از رزمندگان اسلام، عازم خرمشهر میشود.
خرمشهر در روزهای آغازین جنگ، زخمهای زیادی دید، جایْجایِ تنش پُر از درد شد و مردم مهربانش آواره شدند.
محمدحسین در آن چند روز اولی که در خرمشهر بود، لیاقت و استعداد زیادی در خدمت به مردم جنگزده نشان داد.
او با دوست صمیمیاش محمدرضا شمس مجروح شدند. رزمندگان اسلام آن دو را به بیمارستان منتقل کردند؛ اما دوباره به جبهه برگشتند. محمدحس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 