پاورپوینت کامل راهکارها و راهبردهای رسانه ای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری مبتنی بر سیره رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راهکارها و راهبردهای رسانه ای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری مبتنی بر سیره رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راهکارها و راهبردهای رسانه ای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری مبتنی بر سیره رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راهکارها و راهبردهای رسانه ای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری مبتنی بر سیره رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

محسن موحدی[۱]

چکیده

احسان از فضایل مهم اخلاقی به شمار می رود که قرآن و معصومان علیهم السلام، از جمله امام رضا علیه السلام به آن توجه ویژه ای داشته اند. دانشمندان لغت، «حُسن» را به «اثر بهجت آفرین»، «خوبی» و «نیکی» معنا کرده و درباره احسان نیز این معانی را در نظر گرفته اند: «انجام شایسته هر کار خوب»، «تفضل و نیکی به دیگران»، «انجام اعمال صالح.» در سیره امام رضا علیه السلام، موارد چندی از احسان ایشان مانند نیکی مالی (اتفاق، صدقه، قرض و…) و غیر مالی (احترام به زیردستان، مهربانی، ادای امانت و…) به چشم می آید. امام رضا علیه السلام برای احسان، آدابی همچون مطالبه نکردن احسان متقابل، تحقیر نکردن دریافت کننده احسان و… را بیان فرموده است.

از سوی دیگر، جهان با ورود به عصر رسانه ها و شکل گیری جامعه اطلاعاتی، دوران جدیدی را آغاز کرده است. ما در نظام نوین جهانی، در عصری زندگی می کنیم که در آن، رسانه های گروهی بخش جدایی ناپذیر زندگی هستند. آن چه رسانه ها به عنوان اطلاعات به ما انتقال می دهند، به اشکال مختلف در شیوه زندگی، اندیشه و احساسات و حتی فرزندان ما اثرگذار است.

بی شک، رسانه ها با پوشش گزینشی برخی رویدادها و چشم پوشی از دیگر رویدادها، نقش تعیین کننده ای در وقایع اجتماعی بر عهده دارند. بر این اساس، برای تقویت زیرساخت های فرهنگی رسانه ها و ترویج شعایر مذهبی، از جمله احسان و نیکوکاری باید به نقش رسانه به عنوان ابزاری مهم و جریان ساز، بیشتر اهمیت بدهیم. تهدیدها و فرصت ها و قوت ها و ضعف های رسانه های اسلامی، برای ترویج مشارکت مردمی در زمینه احسان و نیکوکاری، با دیگر رسانه های غربی متفاوت است که در این نوشتار به این موارد می پردازیم.

مقدمه

جامعه، نهادی است که هسته پیوند بین انسان ها را بنیان می نهد و با تأمین مجموعه ای از نیازهای انسانی، عهده دار نقش ها و کارکردهای ویژه ای است. مشارکت پذیری اعضای جامعه به عنوان نیاز اجتناب ناپذیر عصر ما، ابعاد انسانی را در سطوح مختلف فکری، عاطفی و رفتاری تحت پوشش قرار می دهد و در به ثمر رساندن اهداف جامعه اهمیت دارد.

فرآیند مشارکت پذیری از رویکردهای متفاوتی قابل تبیین است، اما نظام مند بودن کنش اجتماعی می طلبد تا شرایط و موانع فرهنگی مشارکت پذیری اعضای جامعه بررسی شود. صرف نظر از نقدی که متوجه نظام های کنشی است، تأکید بر نظام فرهنگی به عنوان نظامی مسلط و تعیین کننده، هم در توصیف مشارکت پذیری و هم در تحقیق و تثبیت آن، واقعیتی انکارناپذیر است.

اثرگذاری باورها و ارزش های دینی بر آرمان ها و اهداف جامعه و مسئولیت پذیری اعضا و تفاهم و توافق آنها، از عناصر کلیدی نظام فرهنگی جامعه اسلامی است که سبب مشارکت پذیری اعضای جامعه می شود. از سوی دیگر، ابهام نقش ها، بی اعتمادی، بدبینی، حسادت و کینه توزی، از موانع فرهنگی مشارکت پذیری اعضای جامعه است. بنابراین، جامعه می تواند عمیق ترین آثار روحی و روانی را در اعضای خود پدید آورد و منشأ تحولاتی عظیم شود.

مشارکت مردمی در امور مختلف مانند احسان و نیکوکاری و نیز هر فرآیند دیگری، نقاط قوت و آسیب های احتمالی دارد که دلایل گوناگونی را برای هر یک از آنها می توان جست. این جست وجو نکات مثبتی دارد که مهم ترین آنها مقابله با آسیب های موجود در این زمینه و تقویت نقاط قوت است. آسیب شناسی، فرآیندی است که معمولاَ بیش از هر چیز، زنگ خطر را برای بهبود یا حتی تغییر برنامه ها و خط مشی های موجود در موضوع مورد نظر به صدا در می آورد.

به هر حال، ترویج مشارکت مردمی در زمینه احسان و نیکوکاری، در فعالیت نهادهای اجتماعی مختلف اعم از فرهنگی، سیاسی و علمی ریشه دارد. رسانه ها یکی از مهم ترین نهادها در ترویج این سنت حسنه اسلامی به شمار می آیند که صدا و سیما و در مراحل دیگر، نشریه، کتاب، سینما، تئاتر و دیگر رسانه های دیداری و شنیداری، در این زمینه ایفای نقش می کنند. در این نوشتار با نگاهی به تعریف مشارکت و بیان مؤلفه های موجود در مشارکت، به بیان آسیب های موجود و محتمل در این زمینه خواهیم پرداخت تا شاید در بسط و توسعه این فرهنگ و کمک به اقشار محروم جامعه بتوان گامی هرچند کوچک برداشت.

۱. مفهوم راهبرد و روش بررسی آن

واژه «راهبرد»، ترجمه کلمه «استراتژی»[۲] از ریشه یونانی است. این واژه به معنای «فرمانده ارتش»[۳] است که از ارتش[۴] و رهبر گرفته[۵] گرفته شده است. ابتدا مفهوم راهبرد به معنای فن هدایت، تطبیق و هماهنگ سازی نیروها برای رسیدن به اهداف جنگ در علوم نظامی به کار گرفته می شد. راهبرد، طرحی منسجم، جامع نگر و یک پارچه برای حرکت در کوتاه ترین راه به سوی هدف، با بهترین بهره برداری از منابع و امکانات موجود است. استراتژی یا راهبرد، راه و روش رسیدن به اهداف بلندمدت و حیاتی است. استراتژیک و راهبردی، موضوعی است که جنبه حیاتی دارد؛ یعنی در استمرار شاخص های حیات, اثر بسزایی دارد و معمولاَ در محیط رقابتی اهمیت خود را نشان می دهد. (غفاریان، ۱۳۸۰: ۴۷)

از دلایل اصلی نیاز به راهبرد و تفکر راهبردی، اختلاف عملکردها و برنامه ها، وجود محیط های مختلف و تمایلات و سلایق متفاوت و پیچیدگی روابط انسانی است. برای تعیین راهبرد باید اهداف بلندمدت و مجموعه اقدامات کلان و لازم برای رسیدن به آنها مشخص شود؛ زیرا راهبرد از تصمیم ها، برنامه ها و قواعد مرتبط ساختن اقدامات به یکدیگر برای رسیدن به هدف تشکیل شده است. معمولاَ افراد و مجموعه ها در تشخیص اهداف کلی تا حدودی صحیح و مشترک عمل می کنند، اما در تدوین راهبرد، تفاوت های آشکاری دارند. (همان: ۲)

تدوین راهبردی صحیح، مهم ترین عامل برتری بر الگوها و فعالیت های دیگران است. آیه شریفه «وَ لاَ تَهِنُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ.» (آل عمران: ۱۳۹) بیان گر این حقیقت است که اگر به راهبرد اسلام در زندگی فردی و جمعی ما توجه شود، الگوهای فرهنگ ها و تمدن های دیگر، قدرت رقابت با اسلام را نخواهند داشت. راهبرد، دیدی تمام نگر و یک پارچه است و برنامه ریزی راهبردی، تغییر فعالیت ها برای حداکثر استفاده از فرصت هاست. در راهبرد، اصل قوی و ثابتی وجود دارد و آن تمرکز بر موضوعی است. این اصل ناشی از محیط رقابتی و محدودیت منابع است. راهبرد، اثربخشی خود را از زاویه دید راهبردی نسبت به محیط رقابت به دست می آورد. برای تدوین راهبردی اثربخش باید کلان نگری با دقیق نگری همراه باشد و قواعد رقابت به درستی شناخته شود. فرصت، درون مایه اصلی راهبرد است. ماهیت راهبرد، تشخیص فرصت های اصلی برای تحقق اهداف نهایی و تمرکز منابع در جهت تحقق منافع نهفته است. (همان: ۱۷۱ – ۱۷۵)

در این تحقیق، به راهبردهای رسانه ای افزایش مشارکت مردمی در زمینه احسان و نیکوکاری پرداخته می شود. به عبارت دیگر، در بیان این راهبردها به انسجام و جامعیت برای رسیدن به اهداف مورد نظر و اجرایی کردن این اهداف در قالب راهکارهای رسانه جهت افزایش مشارکت مردمی در عرصه احسان و نیکوکاری، توجه ویژه ای شده است. برای بررسی این راهبردها و راهکارها، از الگوی تحلیل SWOT استفاده شده است. در پاسخ سؤالات تحقیق، نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصت های رسانه در گسترش مشارکت مردمی برای احسان و نیکوکاری شناسایی می شود. ماتریس ارزیابی و تدوین راهبرد SWOT، چهار دسته راهبرد ارائه می دهد: (عالی، ۱۳۸۲: ۱۷)

– راهبردهای تهاجمی (SO[6]): در این راهبردها با بهره جستن از نقاط قوت، از فرصت ها بهره برداری می شود.

– راهبردهای رقابتی (ST[7]): با پرهیز از تهدیدها از نقاط قوت استفاده می شود.

– راهبردهای محافظه کارانه (WO[8]): با استفاده از فرصت ها، نقاط ضعف از بین می رود.

– راهبردهای تدافعی (WT[9]): نقاط ضعف کاهش می یابد و از تهدیدها دوری می شود.

۲. ماتریس ارزیابی (SWOT)

نقاط قوت (S)

نقاط ضعف (W)

فرصت ها (O)

راهبردهای SO

راهبردهای WO

تهدیدها (T)

راهبردهای ST

راهبردهای WT

۳. تعریف مشارکت

کلمه «مشارکت» در لغت به معنای شرکت کردن است. در جامعه شناسی، مشارکت به معنای حالت یا وضعیتی است که فرد به گروهی خاص تعلق دارد و در آن سهمی دارد، ولی گاهی به معنای شرکت فعالانه در گروه برای به ثمر رساندن فعالیتی اجتماعی نیز به کار می رود. مشارکت به معنای نخست جامعه شناختی، لازمه معنای دوم آن است؛ زیرا شرکت فعالانه در اعمال اجتماعی زمانی پدید می آید که فرد به گروهی خاص تعلق دارد و سهمی از آن برای خود قائل باشد. مقصود ما از واژه «مشارکت،» دومین معناست که مفهوم نخست را نیز دربردارد. اصطلاح «مشارکت پذیری» به فرآیندی اشاره دارد که افراد در آن به عمل جمعی می پردازند یا برای رسیدن به هدفی مشترک می کوشند. (سازگارا، ۱۳۷۷: ۱۰۶ – ۱۱۰)

مشارکت مردمی به معنای شرکت فعالانه مردم در کمک و امداد به اقشار کم درآمد و فقیر جامعه است. این نوع مشارکت، علاوه بر آثار اخروی که برای آن در نظر گرفته می شود، به شکل گیری هم بستگی ملی و تقویت حس و روحیه همکاری بین افراد جامعه کمک می کند.

۴. ضرورت و فواید مشارکت

۱. مشارکت سبب کاهش بار مسئولیت ها می شود و فشارهای روانی ناشی از فردگرایی را به امنیت روانی و عاطفی حاصل از مشارکت پذیری تبدیل می کند. مشارکت مردمی، به دولت و نهادهای مربوط یاری می رساند تا بودجه مورد نیاز برای تأمین و دست یابی به اهداف بلندمدت تأمین شود.

۲. مشارکت به درک متقابل و هم دلی بیشتر اعضای جامعه کمک می کند. فرض نبود هیچ گونه مشارکت پویا، نشانه بی اعتمادی اعضای جامعه به یکدیگر است. جامعه ای که نمی تواند اعضایش را به مشارکت وادارد، از استعدادهای آنان خبر ندارد. در نتیجه، اعضای آن نمی توانند چرخه توان مندی های همدیگر را تکمیل کنند. چنین جامعه ای از ناتوانی اعضای خود آسیب می بیند.

۳. مشارکت پذیری، کارآمدی جامعه را در دست یابی به اهداف افزایش می دهد. هرچه قلمرو فعالیت فکری، عاطفی و رفتاری اعضای جامعه، انفرادی تر باشد، به همان میزان، پی آمدهای آن در مقایسه با حالت مشارکت پذیری، محدودتر و ناقص تر خواهد بود.

۴. مشارکت اعضای جامعه با توجه به شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی عصر ما، ضرورتی اجتماعی به شمار می آید. در گذشته، اعضای جامعه به صورت طبیعی و در شبکه ای گسترده، روابط خود را شکل می دادند. شدت روابط در عرصه های مختلف اقتصادی، تربیتی، آموزشی و دینی، مشارکت پذیری را به صورت طبیعی ایجاب می کرد. در عصر کنونی، پیچیدگی جامعه، افزایش روابط غیر رسمی، ارتباط فیزیکی و معنوی مستمر اعضای جامعه را کاهش می دهد و ایجاد مشارکت در زمینه های مساعد و مناسب برای التیام جراحت جامعه، اضطرار و ضرورت اجتماعی به شمار می آید.

۵. قلمرو مشارکت

جامعه معاصر که دست خوش تغییر و دگرگونی است، حوزه های کارکردی نهادها و اعضای جامعه را در معرض تحول قرار داده و دامنه آن را محدود کرده است. با وجود تحولات شگرف صنعتی و رسانه ای که بسیاری از نهادهای اجتماعی و روابط انسانی را دگرگون کرده است، میزان حضور اجتماعی دین، به ویژه دین اسلام را نمی توان نادیده گرفت و نقش باورها و ارزش های فرهنگی به عنوان متغیرهایی مستقل و پویا در ثبات یا تغییر این کارکردها انکارناپذیر است. حوزه های مشارکت اعضای جامعه، متغیر وابسته ای است که تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار دارد. برخی از این عوامل عبارتند از:

الف) رویکرد انسان شناختی

دیدگاه انسانی یکی از مهم ترین وجوه و جوانب مشارکت در جامعه است. این امر به ویژه در دیدگاه اسلامی از جایگاهی ویژه ای برخوردار است. نگرش اسلامی به انسان ایجاب می کند که افراد جامعه به یکدیگر نگاهی نه از سر تبعیض و تفاخر، بلکه برابر و هم نوعانه داشته باشند. (بابایی، ۱۳۷۲: ۵۹) این رویکرد سبب خواهد شد تا مشارکت مردمی بسیار زیباتر و پرحجم تر جلوه گر شود.

ب) انواع نگرش نسبت به عالم و آفرینش

با نگرش مثبت به آفرینش، دیدگاهی دل جویانه نسبت به رویدادها شکل می گیرد. بی گمان، کسی که نگرش منفی در این زمینه دارد، احساس بی اعتنایی و بی قیدی به او اجازه نخواهد داد نسبت به رویدادها حساس باشد. در نتیجه، چنین فردی از دایره مشارکت اجتماعی و مردمی خارج می شود. (همان: ۱۲۳)

ج) رویکردهای اجتماعی

این رویکردها در انواع مختلف می توانند مسئله مشارکت را تحت تأثیر قرار دهند. رویکرد جمعی باعث می شود افراد نسبت به همه اعضای گروه نظر داشته باشند و خود را در برابر آنها مسئول بدانند. در مقابل، رویکرد انفرادی باعث می شود فرد، خود را تافته ای جدابافته بداند و نتواند در قبال گروه خود احساس مسئولیت کند. (بیرو، ۱۳۷۵: ۹۷)

د) میزان و شدت جامعه پذیری اعضای جامعه از ارزش های اجتماعی

شدت جامعه پذیری افراد جامعه در فرهنگ های مختلف فرق می کند و ارزش ها و آرمان های دینی و مذهبی در این زمینه اثرگذار است. در جوامعی که مذهب در زندگی اجتماعی افراد جایگاهی ندارد و فقط به حوزه خصوصی افراد مربوط می شود، افراد در محیط های ایزوله شده زندگی می کنند. چه بسا دو خانواده که سال ها در کنار همدیگر زندگی می کنند، از احوال یکدیگر باخبر نباشند و حتی همدیگر را نشناسند. (تقوی، ۱۳۷۶: ۷۲ و ۷۳) مسلماً در چنین جامعه ای نمی توان انتظار داشت مشارکت مردمی در زمینه کمک و امدادرسانی به اقشار ضعیف، از سطح بالایی برخوردار باشد. در مقابل، جوامع مذهبی از توان مندی بالایی برای این نوع مشارکت برخوردارند.

۶. اهمیت احسان و نیکوکاری در فرهنگ اسلامی

احسان به صورت یکی از مفاهیم کلیدی و پر بسامد، بازتاب گسترده ای در قرآن کریم، فرهنگ و اندیشه اسلامی دارد. فقیهان اهل سنّت و شیعه از آیات و روایات درباره احسان، به شکل گسترده ای در استنباط احکام فقهی و در ابواب گوناگونی همچون بیع، نکاح، طلاق، جهاد، ضمان و قصاص بهره برده اند. قاعده احسان از قواعد مهم فقهی به شمار می رود که در ابواب گوناگون فقهی کاربرد فراوانی دارد و نشان دهنده اهمیت احسان در فقه اسلامی است. در منابع اخلاقی و عرفانی نیز آیات احسان همراه با برخی تحلیل ها و برداشت ها، پی آمدهای احسان و آثار غفلت از آن در فرآیند سلوک، تکامل اخلاقی و معنوی فرد و جامعه و نیز ترسیم حوزه های گوناگون آن آمده است. (آموزگار، ۱۳۷۵: ۴۴ و ۴۵)

«احسان»، مصدر باب إفعال از ریشه «ح س ن» است. حُسْن (مصدر و اسم مصدر) در مقابل سُوْء و سَوْء (بدی و بد شدن) و نیز قُبح (زشتی و زشت شدن) به کار می رود و متناسب با موارد کاربرد در معنای اسم مصدری آن، مفهوم زیبایی، خوبی، نیکی، شایستگی و پسندیده بودن را می رساند. این واژه و مشتقاتی چون حَسَن، حَسَنَه، حَسَنَات، حُسْنی، مُحسن و اَحْسَن که در قرآن نیز فراوان به کار رفته است (نحل: ۶۷؛ بقره: ۲۰۱؛ هود: ۱۱۴؛ اعراف: ۱۳۷؛ نساء: ۵۹)، در وصف دسته ای از امور دینی و دنیایی به کار می رودکه به سبب داشتن گونه ای از زیبایی عقلی، عاطفی و حسی می تواند با برانگیختن احساس خوشی، خشنودی، زیبایی و تحسین در انسان، او را به خود جذب کند. احسان که در زبان فارسی به معنای خوبی، نیکوکاری و بخشش آمده، در کنار مجموعه ای از اسما و افعال مرتبط با آن، در مجموع ۷۱ بار در ۶۶ آیه از ۲۸ سوره قرآن به کار رفته است. (ارفع، ۱۳۷۳: ۶۴ – ۶۷)

واژه احسان به هر سه معنا در قرآن کریم به کار رفته است. معنای نخست، «انجام دادن کار نیک» است که به طور عمده در آیاتی به چشم می آید که پس از بیان اموری چند، عاملان آن، محسن و نیکوکار خوانده شده اند. (بقره: ۵۸؛ آل عمران: ۱۳۴؛ اعراف: ۵۵ و ۵۶). در این آیات، خداوند با بیان مصادیق کارهای نیک، مخاطبان قرآن کریم را به انجام کار نیک تشویق کرده است. آیاتی که با تصویر بخش های مهمی از شخصیت فکری، عاطفی و رفتاری شماری از پیامبران، آنها را نمونه برجسته ای از مُحسنان (نیکوکاران) معرّفی کرده است، در این دسته از آیات جای دارند. (یوسف: ۵۱ – ۵۶؛ قصص: ۱۴؛ صافات: ۱۰۲ – ۱۰۵) در برخی دیگر از آیات، بدون تعیین مصادیق نیکی، به نیکی کردن به دیگران (معنای دوم) امر و سفارش شده است. (نساء: ۳۶؛ انعام: ۱۵۱؛ قصص: ۷۷)

در برخی آیات قرآن،از واژه «احسان» به معنای انجام دادن نیکو و شایسته کار به شکل کامل آن (معنای سوم) استفاده شده است. (یوسف: ۲۳؛ سجده: ۷؛ تغابن: ۳). چنان که از کاربردهای قرآنی بر می آید، فاعل احسان در معنای اخیر، محسن خوانده نمی شود. در نتیجه، نمی توان آن را جزو مفاهیم اخلاقی به شمار آورد. (ارفع، ۱۳۷۳: ۱۳۱ – ۱۳۴)

بررسی مفهوم و مصادیق گوناگون احسان، از یک سو نشان می دهد این مفهوم با مفاهیم قرآنی تقوا، ایمان، عمل صالح و حسنه، نسبت این همانی و با مفاهیم کفر، تکذیب آیات الهی، ظلم و تعدی از حدود الهی، تقابل دارد. از سوی دیگر، قرآن کریم با توجه به آشنایی کامل عرب عصر نزول با مفهوم احسان، آن را که بیشتر در قلمرو روابط انسانی به کار می رفت، به حوزه معنایی جدیدی آورده است. مفهوم یاد شده صبغه اخلاقی دارد، اما قلمرو معنای قرآنی آن افزون بر چارچوب کلی اعتقادی، با ترسیم نظامی از ارزش های اساسی اسلام که در هم تنیده و تفکیک ناپذیرند، شاکله عاطفی، رفتاری و گفتاری مؤمنان را در حوزه های گوناگون ارتباط با خدا، خود، دیگران، دین وبیگانگان به تصویر کشیده و مفهومی چند بعدی ارائه داده است. (امین زاده، ۱۳۷۸: ۱۴۲ و ۱۴۳)

در سخنی از امام رضا علیه السلام، واژه «احسان» در مصادیق آن از جمله بذل و بخشش به کار رفته است. ایشان فرموده است: «اسْتِعْمَالُ الْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ مُؤْذِنٌ بِدَوَامِ النِّعْمَه؛ رفتار کردن به شیوه عدل و احسان، خود، اعلام به دوام نعمت است». (صدوق قمی، ۱۴۰۴: ۲۶)

گاهی احسان در معنای وسیع آن به کار می رود. چنان که امام رضا علیه السلام درباره ویژگی های مؤمن می فرماید: «الْمُؤْمِنُ الَّذِی إِذَا أَحْسَنَ اسْتَبْشَرَ وَ إِذَا أَسَاءَ اسْتَغْفَرَ؛ مؤمن کسی است که چون نیکی کند، خشنود شود و چون بدی کند، طلب آمرزش کند». (همان: ۲۷)

امام رضا علیه السلام درباره احسان مالی و انفاق و هر نوع خوبی به دیگران فرموده است: «الإِنسانُ عَبیدُالإحسان؛ انسان بنده احسان است». (بحرانی، ۱۳۹۰: ۴۴)

در مقابل، تصریح شده است که هر کس به دیگران احسان نکند، مورد ثنای ایشان قرار نمی گیرد: «وَ مَن لا یحسِن لا یحمَد». (مازندرانی، بی تا: ج۱۱: ۲۱۹)

امام رضا علیه السلام از رحم و دل سوزی نسبت به دیگران نیز سخن گفته است. با توجه به آن چه درباره معنای احسان گذشت، رابطه احسان و دل سوزی، روشن است. چنان که امام رضا علیه السلام درباره توجه و دل سوزی نسبت به یتیمان فرموده است:

حرام بودن خوردن مال یتیمان به ستم، به علت وجود فسادهای بسیاری است. اولین علت این است که هرگاه انسان مال یتیمی را از روی نابکاری و ستم تصرف کند، در حقیقت، بر کشتن او اعانت کرده؛ زیرا یتیم فردی نیازمند و عاجز است که خود نمی تواند کار خویش را انجام دهد و روزی خود را کسب کند و کسی را هم ندارد که مانند پدر یا مادر برای او دل سوزی کند و به سرپرستی او قیام کند و نفقه اش را بر عهده بگیرد.

پس اگر کسی مال او را بخورد، مانند آن است که واقعاً او را کشته است و به فقر و فلاکتش کشانده است، با اینکه خدای متعال، انسان ها را از این عمل بیم داده و در کتاب مبینش برای آن عقوبت معین کرده و فرموده است: «وَلْیخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیهً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَیهِمْ فَلْیتَّقُوا اللّهَ وَلْیقُولُواْ قَوْلاً سَدِیدًا؛ باید بندگان از مکافات عمل خویش بیم داشته باشند (و با یتیمان نیکو رفتار کنند). مبادا پس از خود فرزندانی صغیر و ضعیف به جای گذارند و بر حال آنها بترسند و باید از خداوند پروا کنند». (نساء: ۹) (غفاری و مستفید، ۱۳۷۳: ج۲: ۱۸۰)

احسان به معنای عام و خاص آن؛ یعنی نیکی های مالی و بذل و بخشش، از سجایا و صفات برجسته معصومان علیهم السلام به ویژه امام رضا علیه السلام است. از این روی، در زیارت جامعه آمده است که «فِعْلُکمُ الْخَیرُ وَ عَادَتُکمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِیتُکمُ الْکرَم». (صدوق قمی، ۱۴۱۳: ج۲: ۶۱۶)

نقل شده است که وقتی حضرت رضا علیه السلام وارد حمام شد، شخصی گفت: مرا استحمام کن! حضرت شروع به کیسه کشیدن کرد. در این بین، آن فرد، حضرت را شناخت و به عذرخواهی پرداخت، ولی امام ضمن اینکه او را دلداری می داد، او را کیسه می کشید. (مجلسی، ۱۴۱۰: ج۴۹: ۹۹)

درباره احسان به معنای خاص نیکی مالی، امام رضا علیه السلام سخاوت را نوعی احسان دانسته و فرموده است: «اَلسَّخی یأکلُ مِن طَعامِ النّاس لِیأکلُوا مِن طَعامِه، وَالبَخیلُ لا یأکلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِئَلّا یأکلُوا مِن طَعامِه؛ سخاوتمند از غذای مردم می خورد تا مردم هم در سر سفره او حاضر شوند و از غذاهای او بخورند، ولی بخیل برای اینکه مردم از طعام او نخورند، از خوردن طعام دیگران خودداری می کند». (عطاردی، ۱۴۰۶: ج۱: ۲۹۵)

حسن بن علی وشا از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که فرمود:

اَلسَّخی قَریبٌ مِنَ اللّه، قَریبٌ مِنَ الجَنَّهِ، قَریبٌ مِنَ النّاسِ، بَعیدٌ مِنَ النّارِ، وَالبَخیلُ بَعیدٌ مِنَ الجَنَّهِ، بَعیدٌ مِنَ النّاسِ، قَریبٌ مِنَ النّارِ. (همان: ۲۹۶)

مرد سخی به خداوند و بهشت و مردم نزدیک بوده و از جهنم دور است و بخیل از بهشت و مردم دورو به جهنم، نزدیک است.

ایشان در جایی دیگر به مصادیقی از احسان اشاره کرده و گفته است: «کانَ أَبُوالحَسَنِ الرِّضا عَلیهِ السَّلامُ، کثیرُالمَعرُوف وَ الصَّدَقَهِ فِی السِّر وَ أَکثَرُ ذلِک یکونُ مِنهُ فِی اللَّیالِی المُظلِمَه». (حر عاملی، ۱۴۰۹: ج۳۹: ۹۱)

فضل الله بن روزبهان خونجی اصفهانی، در شرح صلوات بر امام رضا علیه السلام، آن امام را صاحب جود و مروت و احسان دانسته و گفته است:

أَلّلّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم عَلی الإِمامِ الثّامِنِ، السَّیدِ الحِسان، السَّنَدِالبُرهان، حُجَّهُ اللهِ عَلی الإِنسِ وَالجانّ، الَّذی هُوَ لِجُندِالأَولِیاءِ سُلطان، صاحِبُ المُرُوَّهِ وَالجُودِ وَ الإِحسانِ. (خونجی اصفهانی، بی تا: ۲۲۳ – ۲۴۲)

بار خدایا، درود و صلوات بر امام هشتم فرست؛ آن بزرگواری که مهتر نیکو خصال، نیکوکار، نیکوسیرت (یعنی آن حضرت جامع انواع محاسن صوری و معنوی و مکارم خَلقی و خُلقی بود و گویا نیکویی، صفت ذات اوست و احسان، صناعت و پیشه او) و حجت خدای تعالی بر انس و جان است و آن حضرت بر لشکر اولیا، سلطان و صاحب مروت و سخاوت و احسان است.

به دلیل آنکه ائمه اطهار علیهم السلام، دنیا را فانی می دانستند، چیزی نزد خود باقی نمی گذاشتند و هرچه به ایشان می رسید، به مردم می بخشیدند. بر اساس جمله یادشده، همان طور که امام علی علیه السلام، صفات نیکوی بی شماری داشت، حسین بن علی علیه السلام نیز بزرگ ترین مظهر جود و بخشش روی زمین است.

امام رضا علیه السلام نیز آن چه از صدقات جاریه و مقرری و کار کشاورزی خود داشت، بین خویشان خود که در عصر ایشان نسبتاً بیشتر از دیگر ائمه علیهم السلام بودند، تقسیم می فرمود. ایشان به امور زندگی حدود چهل نفر از برادران و خواهرانش که بیش از چهارصد خانواده سادات را تشکیل می دادند، رسیدگی می فرمود و معیشت ایشان را تأمین می کرد.

ایشان هنگام حرکت از مدینه، دوازده هزار دینار موجودی خود را بین آن خاندان بزرگ تقسیم و برای هر یک از ایشان مقرری تعیین فرمود. آن حضرت به هر یک از شعرا و مداحان، صله عطا می فرمود و هر کس به در خانه آن حضرت می آمد، محروم باز نمی گشت، زیرا همه مردم، اهل بیت علیهم السلام را به جود و بخشش و احسان می شناختند و پدر و اجدادش را ستایش می کردند.

این موارد نشان دهنده اهمیت احسان و نیکوکاری از دیدگاه اسلام و در سیره عملی و نظری پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام است که باید در تبلیغ این امر مهم و انسانی، با استفاده از رسانه های سنتی و مدرن همت گماشت.

۷. تهدیدهای پیش روی رسانه برای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری

منطق نظری و عملی پیروان ادیان الهی در رویارویی با رسانه های عصر، نه نفی و طرد که بیشتر بر استخدام و به کارگیری آنها برای تأمین اهداف، مطلوب بوده است. مطالعات تاریخی درباره رسانه های مورد استفاده دین و رسانه های مؤثر در ابلاغ مستقیم و غیر مستقیم آموزه های دینی مانند احسان و نیکوکاری، نشان می دهد حساسیت ها و مناقشاتی که چند دهه اخیر درباره تعامل دین و رسانه های نوین، به ویژه رسانه های تصویری و نمایشی (تلویزیون، سینما، ماهواره و تا حدی اینترنت و…) برانگیخته شده و به طرح مواضع مختلف و در بعضی موارد متعارضی انجامیده است، هیچ یک درباره رسانه های موسوم به رسانه های سنتی مانند کتاب، سخنرانی، آموزش، بحث و جدل، شعر، موسیقی، نقاشی، هنرهای تجسمی و حتی برخی رسانه های جدید کلام محور و مکتوب همچون رادیو و مطبوعات، زمینه طرح نیافته یا چندان قابل بررسی نبوده است. این پذیرش همراه با رغبت، دلیل گویایی بر سازگاری میان این گونه رسانه ها با زبان و پیام دین، دست کم در تلقی عموم دین باوران بوده است. در زمان ما نیز با وجود برخی دیدگاه های انتقادی، دین چه به عنوان بخشی از فرهنگ و چه به عنوان نهاد یا فرانهادی اجتماعی، با رسانه به عنوان امری وجودی، نهاد یا فن آوری واسط، در گستره ای از تعاملات پیچیده و چند لایه به هم آمیخته اند. (زورق، ۱۳۸۸: ۸۸ و ۸۹)

با این حال، برخی تهدیدهای پیش روی رسانه برای افزایش مشارکت مردمی در احسان و نیکوکاری عبارتند از:

۱. تحت فشار قرار گرفتن دین و باورهای مذهبی در رسانه ها؛

۲. هجوم ضد ارزش های فرهنگ غرب از راه رسانه ها به کشورهای جنوب با هدف مسخ فرهنگ های محلی و بی هویتی فرهنگی آن کشورها (عالی، ۱۳۸۲: ۴۴)؛

۳. استفاده از انواع ابزارهای الکترونیکی نظیر اینترنت ، ماهواره و رایانه باعث گسترش «الگوهای رفتاری» مشابهی در سطح جهانی شده است که عموماً از آن با عنوان «هویت مجازی» یاد می شود. (رضایی زارچی، ۱۳۸۵: ۵۱) در چنین حالتی فرد دچار غفلت یا حاکمیت ناخودآگاهی می شود که فرایض و سنت های حسنه اسلامی مانند احسان و نیکوکاری را تهدید می کند؛

۴. به دلیل تأثیر رسانه ها، بسیاری از آموزش های به وسیله پیامبران و مربیان بزرگ الهی، کم رنگ شده اند که این امر در کنار راحت طلبی جوانان، بسیاری از مؤلفه های مذهبی مانند احسان و نیکوکاری را به چالش می کشد و تهدید می کند. (یصحانی، ۱۳۸۱: ۶۶)

۵. گرایش و اتکای شدید و افراطی به رایانه و آموزش مجازی و نیز به کارگیری فن آوری ارتباطی – اطلاعاتی باعث بیگانگی انسان از خویشتن – که همان فطرت خدایی اوست – می شود. (شمشیری، ۱۳۸۲: ۷۰) در نتیجه، چون اجرای فرایض اسلامی مانند احسان و نیکوکاری بر فطرت خداجوی بشر استوار است، این گوشه گزینی باعث ایجاد مشکل در آن خواهد شد.

۶. رسانه ها با سیاست جهانی شدن فرهنگ ها درصددند با سیطره فرهنگ خاصی، مسئله پلورالیسم فرهنگی را از بین ببرند و فرهنگی را که از روابط جدید اجتماعی و سیاسی ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.