پاورپوینت کامل نقش تربیتی رسانه ملی در شکل گیری سبک زندگی اسلامی؛ با فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام: سبک زندگی رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش تربیتی رسانه ملی در شکل گیری سبک زندگی اسلامی؛ با فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام: سبک زندگی رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش تربیتی رسانه ملی در شکل گیری سبک زندگی اسلامی؛ با فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام: سبک زندگی رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش تربیتی رسانه ملی در شکل گیری سبک زندگی اسلامی؛ با فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام: سبک زندگی رضوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

زهره طاهرپور[۱]

خدیجه قاسمی[۲]

چکیده

همواره دین مبین اسلام به سبک زندگی اسلامی توجه داشته و برای جنبه های زندگی انسان رهنمودهایی را ارائه کرده است که در لابه لای آن می توان انسان را در مسیر رشد قرار داد. این در حالی است که در جامعه ایرانی، به تدریج بسیاری از آموزه های اسلامی، از جمله تربیت دینی کم رنگ و عرصه را برای زندگی غیردینی فراهم شده است.

در این جهت، پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی و با هدف تعیین نقش رسانه ملی در تربیت دینی، به این نتایج دست یافته که رسانه ملی به دلیل اثرگذاری بر ساحت های گوناگون زندگی، نقشی فراتر از تولید برنامه دارد.

ازاین رو، پای بندی به دین و نهادینه ساختن ارزش های اسلامی و حذف برنامه های ضد دینی از مدار رسانه، بسیار با اهمیت است. بر همین اساس، تلاش کردیم قوت ها و ضعف های رسانه ملی را مشخص کنیم و سخنانی از امام رضا علیه السلام را یادآور شویم تا شاید بتوانیم برای تربیت صحیح اسلامی گامی برداریم.

مقدمه

سبک زندگی مجموعه ای از الگوهای نظام مند رفتاری است که خاستگاه آن را باورها، ارزش ها و هنجارهای شکل گرفته در یک فرهنگ تشکیل می دهد. بی گمان پذیرش منفعلانه از سبک زندگی برای جوامع مسلمان، که از گنجینه ای ارزشمند در حوزه سبک زندگی بهره مند هستند، شایسته نیست و طبیعی است که به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی، بر سبک زندگی اسلامی تأکید ویژه شود.

زمانی اهمیت این نکته چند برابر می شود که متوجه باشیم صرفاً سبک زندگی، بحثی کتابخانه ای نیست و شامل جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان ها می شود. پس نمی توان آن را در قالب قانون یا بخش نامه ارائه کرد، بلکه برای بخش های مهمی از آن، باید بسترسازی مناسبی صورت گیرد و با تبلیغ همیشگی ارزش های دینی، به صورت هنجارهای اجتماعی درآید.

در این صورت، نقش رسانه ملی به عنوان نهادی مهم در شکل گیری سبک زندگی، کاملاً به چشم می آید. رسانه و محصولات رسانه ای، از مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری سبک های تازه زندگی یا تغییر سبک های زندگی هستند، به ویژه آنکه رسانه در جهان امروز، مرزها را درنوردیده و به دوردست ترین و دست نیافتنی ترین نقاط زمین رخنه کرده است. (فاضل قانع، ۱۳۹۲: ۲۲۳) همچنین با انتقال اطلاعات و شکل دهی به افکار عمومی نقش بی بدیلی ایفا می کند، به گونه ای که کمتر عرصه ای از زندگی را می توان یافت که رسانه در آن حضور نیافته یا در آن نقشی ایفا نکرده باشد.

در این میان، رادیو و تلویزیون از نظر آموزش غیررسمی و الگوسازی، جایگاه ویژه ای دارند و به دلیل استفاده هم زمان و هماهنگ از تصویر و صدا، تأثیر انکارناپذیری بر مخاطبان خود می گذارند و به سبب گیرایی و جذابیت های خاص خود، نقش و سهم بیشتری در انتقال الگو های رفتاری و فرهنگ سازی دارند؛ (شعبانی اصل، ۹۰ ۱۳: ۳۹) به گونه ای که اگر این الگوها، برگرفته از آموزه های دینی باشد و ارزش های مذهبی را معرفی کند، می تواند درتربیت دینی افراد نیز، مؤثر باشد.

در این جهت، اهل بیت علیهم السلام نیز یکی از برترین اسوه ها در جامعه اسلامی هستند که می توانند در همه زمینه ها، الگوی همگان باشند. بر همین اساس، انسانی که می خواهد سبک زندگی خود را همسو با ارزش های دینی قرار دهد، باید به موعظه ای گوش فرا دهد که او را به پروردگارش نزدیک سازد و ایمان را در دل او استوار و ریشه دار کند.

سخنان امامان نیز لبریز از ایمان و سرشار از نتایج سودمند است و از آنان فروغ حکمت می درخشد که باید هر انسان مسلمانی که می خواهد به اصول و مبادی اسلام متعهد باشد، آنها را در زندگی خود به کار بندد؛ زیرا همین اصول و آموزه ها توانست جامعه ستم پیشه دوره جاهلیت را به جامعه سرشار از فضیلت، محبت، برابری و دادگری مبدل سازد. (محمدزاده، ۱۳۸۸: ۳۱۶)

در این میان، جامعه ایرانی به دلیل اینکه در حضور امام رضا علیه السلام قرار دارد، شایسته است این امام رئوف را بهتر بشناسد که این شناخت در گروی تفکر در نوع رفتار و گفتار امام رضا علیه السلام است و همسو با این شناخت است که می توان او را به عنوان سرمایه ای ارزشمند، بهتر به جهان اسلام معرفی کرد.

بیان مسئله

بهتراست در جهت تشریح جنبه های مرتبط با مسئله اصلی نوشتار، با این پرسش آغاز کنیم که چگونه رسانه ملی می تواند نقش تربیتی خود را ایفا کند؟

رسانه یکی از عوامل اثرگذار بر شکل گیری سبک زندگی افراد است. امروزه بهره مندی از رسانه امری طبیعی است و آن چنان با رفتارهای روزمره درآمیخته که به ندرت می توان از تأثیر آن آگاه شد؛ چرا که رسانه بخش مهمی از زمان و مکان را در زندگی روزمره اشغال کرده است.

از نظر مکان، امروزه تلویزیون در خانه، جایی قرار می گیرد که همه پیرامون آن می نشینند و از نظر زمان، هر فرد بخش مهمی از ساعات روز را به رسانه اختصاص می دهد. (جلالی، ۱۳۹۱) رسانه از این راه می تواند با شیوه زندگی افراد عجین شده و سبک زندگی افراد را در ابعاد مختلف تغییر دهد. (انفرادی، ۱۳۹۲)

به باور بیلیگ، رسانه های گروهی بیشتر به شیوه ای غیرمستقیم، اما فراگیر، اطلاعات و آگاهی های بسیاری را به مخاطبان منتقل می کنند و زندگی روزمره آنان را زیر نفوذ خود قرار می دهند. بدیهی است که کودکان و نوجوانان نیز از این اثرپذیری، مستثنا نیستند. همچنین شواهد پژوهشی متعدد وجود دارد که نشان می دهد رسانه های گروهی، به ویژه تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات می توانند بر دانش و باورهای ملی مخاطبان و گروه های سنی مختلف اثر بگذارند. (فراهانی، ۱۳۹۱: ۴۲)

بر همین اساس رسانه می تواند شیوه ای از زندگی را ترویج کند و با اثرگذاری بر افکار مخاطب، عملکرد او را نیز تغییر دهد و با تأثیر همه جانبه ای که دارد، می تواند یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزش ها و باورها باشد. (جلالی، ۱۳۹۱)

با توجه به این اثرگذاری چشمگیر، پس از انقلاب اسلامی دگرگونی های گسترده ای درعرصه رسانه ملی شکل گرفت و مهم ترین رسالت رسانه جمعی، به ویژه صدا و سیما، تعالی اخلاق و پیشبرد جامعه به سوی کمال شمرده شد و بر حذف همه مظاهر غیردینی از عرصه رسانه تأکید شد. از این رو، مسئولان و برنامه سازان رادیو و تلویزیون نیز ملزم شدند در تولید و پخش برنامه ها، به ارزش ها و هنجار های سرچشمه گرفته از فرهنگ اسلامی توجه کنند و ارزش های اسلامی را ترویج دهند.

این امر در دهه اول انقلاب آشکارا دیده می شد، ولی در سال های اخیر، به دلیل دگرگونی های چشمگیر در بخش های گوناگون فرهنگی – اجتماعی جامعه ایران، شاهد نمایش و گسترش ارزش ها، هنجارها و رفتارهایی از سوی رسانه هستیم که با فضای حاکم بر دهه اول انقلاب تفاوت فاحشی دارند و در گسترش ارزش های دنیوی و غیردینی نقش بسزایی دارند. (آقاپور، ۱۳۸۸: ۸۱)

رفیع پور در پژوهشی، به تحلیل محتوای چند فیلم و سریال تلویزیونی پرداخته و کوشیده است تا تغییر ارزش ها را از فضای حاکم بر آنها مشخص کند. نتیجه گیری رفیع پور، بدین گونه است که از یک سو ارزش های مادی در برنامه های رادیو و تلویزیون در حال گسترش اند و از سوی دیگر، همراه با آن، ارزش های مذهبی در حال تضعیف هستند. (همان: ۸۹) در واقع، بخشی از برنامه های رسانه به دلایل گوناگون همچون، ناآگاهی یا سهل انگاری سازندگان برنامه ها، به شکلی غیرمستقیم، برخی آموزه های دینی و اخلاقی را نادیده گرفته و آسیب هایی به آنها وارد کرده است. (همان: ۹۵)

با توجه به این موارد، اهمیت برنامه ریزی در رسانه ملی که باید بر اصول و مبانی دینی استوار باشد، نشان داده می شود و از رسانه ملی انتظار می رود رفتارها و هنجارهای غیردینی را در برنامه های خود به نمایش بگذارد و با الهام از آموزه های دینی ارزش های اسلامی را معرفی کند و با ارائه الگوهای اسلامی، مسیر را برای سوق دادن افراد به سوی گزینش ارزش های برگرفته از آموزه ها و الگوهای مذهبی هموار سازد. حال با توجه به این موارد، در این پژوهش این مسئله مطرح است که رسانه ملی چه رسالتی بر عهده دارد؟ در این زمینه چه کاستی هایی دارد و چه تأثیری در نهادینه سازی ارزش های اسلامی می تواند داشته باشد؟

مفهوم شناسی

سبک زندگی: سبک زندگی انسان شامل جنبه فردی، اجتماعی، مادی و معنوی است که شکل گیری آن حول محور ارزش ها، معتقدات، تمایلات و رفتارهاست. (مهدوی کنی، ۱۳۸۷: ۷۵)

تربیت دینی: تربیت دینی فرآیندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات مهیا می سازد. این نحوه زندگی، برمبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیین شده ای شکل می گیرد که از راه دین و عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است. (پورطهماسبی، ۱۳۹۱: ۱۵۷)

رسانه: در بیان مفهوم رسانه، تعریف های گوناگونی وجود دارد، از جمله به وسایل انتقال پیام از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان گفته می شود. (گلاب بخش، پیشوایی، ۱۳۹۲: ۱۴) در این نوشتار، منظور از رسانه، رسانه ملی است.

سیره تربیتی امام رضا علیه السلام: سیره عبارت از سبک رفتار، کیفیت سلوک میان مردم و الگو و روش کرداری اشخاص در زندگی است. بنابراین، سیره امام رضا علیه السلام؛ یعنی سبک نوع رفتار و کردار آن حضرت در طول زندگی و شیوه برخورد و نوع رفتار و کیفیت سلوک آن حضرت در جنبه های فردی، اخلاقی، اجتماعی و ابعاد دیگر. (زارعی سبزواری، ۱۳۹۰: ۱۵) در این نوشتار، منظور از سیره تربیتی، سیره نظری و گفتاری امام رضا علیه السلام است که از متون متعدد گردآوری شده است.

مبانی نظری

الف) سبک زندگی و دین

اگر آموزه های دین را حاکم بر شکل گیری همه باورها و ارزش ها و هنجارهای لازم برای جهت دهی و الگوبخشی به رفتار و کنش انسانی بدانیم، محدود نکردن دین به فهم زمانی خاص، باور به تکامل پدیده فرهنگ بشری و سهیم بودن اراده انسان ها در آن و تبیین درست ارتباط میان فرهنگ متغیر و دین ثابت، ما را به این دیدگاه رهنمون می سازد که دین و آموزه های وحیانی آن می تواند منشأ شکل گیری سبک زندگی باشد. (فاضل قانع، ۱۳۹۱: ۵۹)

آدلر در الگوی خود، فرایند شکل گیری سبک زندگی را چنین بیان می کند: «آگاهی نسبی انسان از داشته های موروثی خود، او را در شناخت جهان پیرامونش توانا می سازد. این آگاهی و شناخت به فرد کمک می کند تا طرحی از جهان را در ذهن خود ترسیم کند. فرد براساس این طرح، در موقعیت های برتر، احساس کهتری می کند که او را برای جبران این فاصله و رسیدن به امنیت خاطر وامی دارد تا برترین الگو را برای حرکت برگزیند. فرد حرکت یا اقدام (کنش) را از تجهیزات موروثی خود شروع و سعی می کند با قدرت خلاقیت خود بر محدودیت های وراثتی و محیطی غلبه کند. او با نزدیک شدن به هدف، در عین کسب حدی از رضایت و ایمنی، به درک جدیدی از وضعیت های برتر و به عبارتی، آرمان های متعالی تر دست می یابد و دوباره همین فرایند تکرار می شود.

در این الگو جایگاه دین کجا می تواند باشد؟

(دین می تواند دارای آگاهی ها، تجربه ها و تمایزهایی میان امور قدسی و غیر آن (جهان بینی) باشد که فرد را در شناخت خود و جهان پیرامونش کمک کند و در ترسیم طرحی از آنها در ذهنش و تعیین آرمان خود یاری رساند.

( دین، احساس هایی را در فرد برمی انگیزاند، مانند ترس، احترام، ایمنی، رضایت و گناهکاری، که این احساس ها می تواند در احساس کهتری فرد اثر بگذارد و آن را تقویت یا تضعیف کند. (مهدوی کنی، ۱۳۸۷: ۲۱۹)

در واقع، دین تعیین کننده روش زندگی است واعمال و رفتار انسان نیز سرچشمه گرفته از اعتقادات انسان است که در صورت اعتقادات ضعیف، هیچ ملاکی برای رفتار نیک و بد خود ندارد و هر رفتاری می تواند از او سر بزند. بنابراین، دین می تواند احساس هایی مانند وجدان را در فرد ایجاد کند که این احساس مانع از عمل یا رفتار خاصی می شود. در این میان، رسانه می تواند با بیان کردن و نشان دادن ارزش های مذهبی، این احساس را به وجود آورد تا مخاطب با میل و اراده خود، به رعایت ارزش های اسلامی بپردازد.

ب) رسانه

در دوره های زمانی گوناگون، دیدگاه های متفاوتی درباره نوع و میزان اثر رسانه بر مخاطب ارائه شده است. در این میان، به برخی از نظریه های دوره های اخیر اشاره می شود که به قدرت نامحدود رسانه بر مخاطب اشاره می کنند.

یک – نظریه کاشت

نظریه «کاشت» حاصل دو دهه مطالعه جرج گربنر درباره تأثیر تلویزیون بر مخاطبان است. براساس نظریه کاشت مخاطبان در دریافت پیام های رسانه ها، به ویژه تلویزیون، مانند زمین مستعدی هستند که می توان هرچه را خواست، در آنها کاشت و پرورش داد. بنابراین ، معنا به وسیله رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر نزدیک تر می شوند. تمرکز نظریه «کاشت» به بررسی تأثیر تصویرسازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد.

این نظریه یکی از اشکال اثر رسانه ها در سطح شناختی بوده و مربوط به این موضوع است که قرار گرفتن در معرض رسانه ها تا چه حد می تواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی شکل دهد. نظریه «کاشت» نشان دهنده تأثیر بلندمدت رسانه هایی است که اساساً در سطح برداشت اجتماعی، عمل می کنند. بنا بر این نظریه، تلویزیون از نظر عمق و نفوذ قابل ملاحظه اش، نیروی فرهنگی قدرتمندی محسوب می شود. (محمدی سیف،۱۳۹۲: ۶۲)

دو – نظریه برجسته سازی

نظریه دیگر در این زمینه، نظریه «برجسته سازی» یا «نظریه تعیین دستور کار» است که معتقد است چیزی که برجسته شود اهمیت پیدا می کند. رسانه ها با اهمیت دادن و برجسته کردن برخی اخبار و موضوع ها، آنها را در دستور کار جامعه قرار می دهند و با وزن دادن به آنها، نیروهای جامعه را به آن مشغول می کنند. (همان: ۶۳)

سه – نظریه الگوبرداری

نظریه «الگوبرداری» ، معتقد است رسانه های جمعی، به ویژه تلویزیون و سینما، مردم را بر پایه الگوهای گوناگون رفتاری به عمل وا می دارند. این تصاویر می توانند به عنوان «الگوهای رفتاری» عمل کنند و قابل تقلید باشند، این نظریه توضیح می دهد چگونه تماشای رفتار دیگران در رسانه ها یا به راه های دیگر، سبب اکتساب آن می شود. اهمیت بسیار نظریه الگوبرداری در تلویزیون و سینما از آنجاست که آنها افراد یا « الگوها» را در حین انجام عمل واقعی نشان می دهند و ما می توانیم در فیلم های مختلف و دیگر برنامه ها، رفتار آنها را در موقعیت های مختلف اجتماعی تماشا کنیم. بنابراین، نمایش رفتار، مشکلی واقعی تر از زمانی است که در رسانه هایی مانند رادیو و مطالب چاپی، فقط توصیف کلامی می شود. (همان: ۶۴)

این نظریه ها، حاکی از آن است که الگوهای زیادی در جامعه وجود دارد که رسانه می تواند آنها را به نمایش گذارد و وقتی الگویی، زیاد به نمایش گذاشته شود، به این معناست که ارزش بیشتری به آن داده و به نوعی برجسته شده است. در این حالت، مخاطب نیز به طور ناخودآگاه به امر برجسته شده، توجه بیشتری می کند و برای او نیز مهم جلوه داده می شود.

در این میان رسانه می تواند این الگوها را بر پایه دین اسلام انتخاب کند و با برجسته سازی الگوهای مذهبی، این تمایل را در افراد به وجود آورد که آنها را به عنوان راهنما و الگو برگزینند. در این جهت، به دلیل اینکه افراد، زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون می کنند، می توان گفت که همواره ذهن مخاطب آماده دریافت پیامی از سوی رسانه است که ممکن است ناخواسته آن را تقلید کند. در واقع ذهن مخاطب به سان کودکی می ماند که هر آنچه در اطراف خود می بیند، در ذهنش شکل می گیرد و از آن پیروی می کند.ازاین رو، رسانه نیز می تواند در ذهن مخاطب این گونه بپروراند که الگوهایی در جامعه وجود دارد و قرار گرفتن در مسیر آنها و انتخاب راه و روش آنها می تواند انسان را در مسیر سعادت و شکوفایی دینی قرار دهد.

رسالت رسانه

با توجه به این مطالب، رسانه از نظر تربیتی تأثیر بسزایی بر مخاطب دارد، به گونه ای که می تواند با برنامه ریزی در محتوای برنامه های خود، مخاطب را به سمت دلخواه خود هدایت کند و با گسترش ارزش ها و نگرش هایی که بخشی از سبک زندگی قلمداد می شوند، سبب تغییر نوع رفتار مخاطب شود. در همین جهت، یکی از رسالت های مهم رسانه ملی در جامعه اسلامی، ارائه تربیت و ترویج سبک زندگی اسلامی است.

رسانه با ایجاد برنامه های تربیتی و دینی زنده تلویزیونی و رادیویی و… همچنین برنامه هایی در جهت مشاوره دادن مخاطب باعث می شود رسانه را از حالت خشک و مجازی آن خارج، و تبدیل به نهادی پویا کند؛ زیرا حقیقت این است که تنها رسانه ای پویا می تواند به بازتولید تربیت دینی در جامعه بپردازد، نه رسانه ای که گرفتار مناسبات تولید و تکنولوژی یک زندگی مدرن شهری است. (پورطهماسبی، ۱۳۹۱: ۱۷۴) باتوجه به این جایگاه و نقش مهم رسانه ملی در تربیت لازم است اصول و روش های تربیتی آنان شناسایی شود و در حوزه برنامه سازی تربیتی در اختیار رسانه ملی قرار گیرد.

از همین رهگذر، نوشتار حاضر می کوشد با توجه به رسالت مهم رسانه در حوزه تربیت و نقشی که در ترویج سبک زندگی دینی مخاطب دارد، برخی از مهم ترین روش های تربیت رسانه ای را از متون متعدد شناسایی کند و فراروی این رسانه اثرگذار در جامعه اسلامی قرار دهد.

۱. روش های تربیتی رسانه

الف) الگودهی

الگودهی یکی از روش ها و راهکارهاست. این روش برای جوانان که از ویژگی الگوپذیری برخوردارند، اهمیت شایانی دارد. رسانه در این شیوه، به معرفی و نشان دادن الگوهایی می پردازد که مخاطب از آن تقلید می کند. در الگودهی، رفتار درست برای یادگیرنده نشان داده می شود و او پس از دیدن آن رفتار، به تقلید از رفتار الگودهنده می پردازد. گفتنی است، به طور کلی بر مبنای نظریه الگوسازی، برای اینکه مخاطبان رسانه به سمت رفتار خاصی گرایش یابند، باید انجام آن رفتار را از لوای دیگران در رسانه ببینند تا در نتیجه، به هم سان سازی و کلیشه برداری از آن رفتار بپردازند. نکته دیگر درباره فرایند الگودهی رسانه، الگوسازی از افراد مثبتی است که الگو گرفتن جوانان از ایشان، مطلوب و موجب ترقی جوانان خواهد شد و از همین رهگذر، باید از الگودهی منفی در رسانه پرهیز کرد. (کرباسیان، ۱۳۹۱: ۵۶/۵۷)

آشنایی با زندگی پیشوایان اسلامی، به ویژه آن بخش از مواردی که شامل ویژگی های اخلاقی آنان است، یکی از ضرورت های مهم است، به گونه ای که بررسی ویژگی های ائمه در طور تاریخ، در جهت خودسازی و تثبیت مبانی اخلاقی، فکری و اعتقادی شیعه شایان توجه بوده و آگاهی از رفتار و سخنان گهربار و ارزشمند این معصومان علیهم السلام بسیار سودمند و آموزنده است. (پاک نیا، ۱۳۸۴: ۹)

پس اگر فرد، شخص یا گروهی را پسندیده و جالب بیابد، این تمایل پدید می آید که نفوذ آن شخص یا آن گروه را بپذیرد و ارزش ها و نگرش های خود را با ارزش ها و نگرش های آن شخص یا گروه هماهنگ سازد. (وطنی، ۱۳۸۸: ۷۵) تجربه ثابت کرده، حتی با دیدن فیلم در رسانه های جمعی مختلف خودی و بیگانه، الگوبرداری در مخاطب صورت می گیرد و به باورها و ارزش هایی که در او درونی شده، اعتقاد می یابد. (همان: ۸۸)

بنابراین رسانه می تواند با بهره گیری از روش الگودهی و با نشان دادن پس آیند مطلوب برای یک رفتار، موجب گرایش مخاطب به آن رفتار شود. براساس همین روش، رسانه باید مراقب باشد برای رفتارهای نامطلوب، پس آیند مطلوبی به نمایش نگذارد، وگرنه موجب گسترش و تقویت آن رفتار نامطلوب خواهد شد. (کرباسیان، ۱۳۹۱: ۵۹)

ب) الگوزدایی

الگوزدایی، شیوه فرعی دیگر از تربیت الگویی است. براساس این روش، شخصیت های منفی به گونه ای ترسیم می شوند که نوعی دل زدگی و نگرش منفی در مخاطب درباره آن شخصیت که رفتارهای ناپسند، باورها یا احساسات اشتباه دارد، ایجاد شود. (همان: ۵۸) این رویکرد، دقیقاً همان شیوه ای است که آموزه های دینی تأیید کرده و از سوی پیامبر الهی نیز پیگیری شده است. به دلیل آنکه وضعیت زندگی مردم و الگوهای انتخابی آنان برای زندگی، با ایدئال هایی که دین برای زندگی بشر تجویز کرده، متفاوت است، آن حضرت موضعی آسیب شناسانه در پیش می گیرد و الگوهای نادرست زندگی را به آنها گوشزد و الگوهای جایگزین را معرفی می کند. (فاضل قانع، ۱۳۹۱: ۲۸)

امام رضا علیه السلام نیز درباره الگوبرداری از خطاکاران و درستکاران می فرماید: «کسی که گناهکاری را دوست داشته باشد، گناهکار است و کسی که مطیعی را دوست بدارد، مطیع است». (محمدزاده، ۱۳۸۸: ۳۰۸، به نقل از وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۶۶)

ج) تداعی معانی

تداعی معانی یکی از روش هایی است که می توان در جهت تربیت و التزام به یک رفتار استفاده کرد. با بهره گیری از این روش، می توان رفتار خاصی را به همراه امری که برای مخاطب، مثبت به شمار می رود، همراه کرد تا آن رفتار برای او تداعی گر آن امر مثبت باشد و از این راه، به آن رفتار علاقه مند گردد و به سوی انجام آن گرایش یابد. براساس این روش، رسانه باید از همراه کردن رفتارهای نامطلوب با امور مطلوب و مورد توجه جوان خودداری کند؛ وگرنه ممکن است به طور ناخواسته موجب ترویج رفتار نادرستی شود.

برای نمونه، اگر همواره رسانه افراد بدحجاب را در قالب افرادی جذاب، زیبا و خوش تیپ به نمایش درآورد و از آن طرف، افراد باحجاب را افرادی غیرجذاب، یا در سطح پایین اجتماعی نشان دهد، این امر می تواند موجب علاقه مندی به بدحجابی شود؛ باید توجه داشت این گونه بازنمایی افراد باحجاب و بی حجاب، می تواند این انگاره را در ذهن مخاطب به وجود آورد که اساساً حجاب با خوش پوشی منافات دارد. (کرباسیان، ۱۳۹۱: ۵۹)

د) تشویق و تنبیه

این روش یکی از معیارهای تشخیص درستکار و خطاکار است که این خود آثار بسیار سودمند دارد. از دیدگاه اسلام، اساس تبلیغ و تربیت بر ارشاد و نه متقاعدسازی و اقناع استوار است؛ زیرا چه بسا افراد متقاعد شوند کاری را انجام دهند، اما از روی رشد یافتگی نباشد، مانند متقاعد شدن ما در بسیاری از آداب و رسوم دست و پاگیر و در برخی موارد غیرشرعی نظیر مصرف گرایی و شیوه های نامطلوب معماری در خانه سازی.

بنابراین، در شیوه ارشادی، رعایت قواعد اخلاقی از قبیل احترام به آزادی فرد در انتخاب و گزینش گری، صداقت و حقیقت مداری، پرهیز از ایجاد فضای هیجانی و آشفته از اصول مسلم به شمار می رود. حقیقت گرایی اسلامی اقتضا می کند، رسانه هم از شیوه تشویقی و هم از شیوه پند و اندرز بهره ببرد. امروزه در نظام تعلیم و تربیت، متأثر از شیوه های غربی، به صورت افراطی به تشویق، تأکید و تنبیه و شیوه های بازدارنده به کل مذموم شمرده می شود.

نتیجه آن نیز تربیت افرادی است که با واقعیات زندگی اجتماعی، بیگانه هستند و نمی توانند خود را با وضعیت واقعی تطبیق دهند و به عبارت دیگر، رشد اجتماعی کافی ندارند. به نظر می رسد، بسیاری از نابسامانی های اجتماعی از جمله افزایش طلاق که در سطح جوانی بروز می کند، ناشی از چنین سیستم تربیتی است.

جوانی که با واقعیت اجتماعی روبه رو نشده، طعم انتقاد را نچشیده و در مسئله تنبیه نشده است، نمی تواند خود را با فضای فرهنگی – هویتی متفاوت همسر سازگار کند. همچنین تحمل او در رویارویی با انتقاد، بسیار پایین است و توقع او بیش از چیزی است که در جهان خارج باید باشد.

یکی از راهبردهای مشترک رسانه و خانواده باید توجه به ساختار منطبق با واقعیت اسلامی باشد. هم تنبیه شدن و هم تشویق کردن به موقع را باید به مخاطبان خود بیاموزند و از این دو شیوه در کار خود سود ببرند تا در منطق خانواده در اسلام برنامه ریزی کنند. (خیری، ۱۳۹۱: ۶۱)

ه‍) ترویج محاسن و مکارم اخلاقی

ترویج محاسن و مکارم اخلاقی، یکی از روش های تربیت و بایدها در رسانه ملی است. از سوی دیگر، پای بندی به اخلاق که معیار انسانیت انسان است و از طبع والا، تعالی روحی و معنوی انسان حکایت دارد، به بزرگ منشی او مربوط می شود و در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد. به عبارت دیگر، مکارم اخلاق، مرحله تکامل یافته محاسن اخلاقی است. در آموزه های دینی، از اخلاق حسن و نیکو سخن بسیار آمده است و ما را بر ملکات حمیده و سجایای اخلاق پسندیده تشویق می کند و از صفات ناپسند بازمی دارد. (فولادی، ۱۳۹۰: ۱۳۱)

از امام رضا علیه السلام درباره بهترین بندگان پرسیده شد. ایشان فرمودند: «اَلذِّینَ اِذَا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُو وَ اِذَا اَسَاؤُا اسْتَغْفَرُوا وَ اِذَا اُعْطُوا شَکرُوا، وَ اِذَا ابْتُلُو صَبَرُوا، وَ اذَا اغْضَبُوا غَفَرُوا؛ آنان هرگاه نیکی کنند، خوشحال شوند و هرگاه بدی کنند، آمرزش خواهند و هرگاه عطا شوند، شکرگزارند و هرگاه بلا بینند، صبر کنند و هرگاه خشمگین شوند، عفو پیشه کنند». (محمدزاده، ۱۳۸۸: ۳۱۹)

در نظام اسلامی، ارزش ها و هنجارهای دینی برگرفته از آموزه های ناب قرآنی و اهل بیت علیهم السلام است. از این رو، رسانه دینی در نظام اسلامی باید مدافع آموزه های اهل بیت علیهم السلام و آموزه های اخلاقی، محاسن و مکارم اخلاقی و ارزش های دینی باشد.

رسانه ملی که رسانه ای عمومی و در ارتباط مستقیم با مردم است، باید عملاً به آموزه های ناب دینی، اخلاقی و معارف ناب اهل بیت علیهم السلام، پای بند و مروج ارزش های اخلاقی و دینی در نظام اسلامی باشد. طبیعی است ترویج رذایل اخلاقی و نداشتن تعهد و پای بندی به فضایل و مکارم اخلاقی از سوی رسانه ملی، از نبایدهای اخلاقی است. (فولادی، ۱۳۹۰: ۱۳۱)

امام رضا علیه السلام برای ترویج اخلاق و صفات پسندیده، سخنانی بیان فرموده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم: «چون روز قیامت شود، ندا دهنده ای ندا دهد: کجایند صابران و کجایند متصبران؟ پس گروهی از مردم برمی خیزند. سپس فرمود صابران کسانی هستند که در انجام فرایض و واجبات شکیبایی می ورزند، متصبران آنانند که در اجتناب از حرام ها، شکیبایی را به جان می خرند». (الحرانی، ۱۳۶۳: ۲۹۶)

«اَحْسَنُ النَّاسِ اِیمَاناً اُحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ اَلْطَفُهُمْ بِأهْلِهِ وَ أَنَا اَلْطَفُکمْ بِأهْلِی؛ نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق ترین و با لطف ترین آنها نسبت به اهل خویش است». (ابن بابویه، ج ۲، ۱۴۰۴: ۴۲)

«ما الْتَقَتْ فِیتَاِن قَطُّ اِلَّا نُصِرَ اَعْظَمُهُمَا عَفْواً؛ دو گروه با هم روبه رو نمی شوند، مگر این که نصرت و پیروزی با گروهی است که عفو و بخشش بیشتری داشته باشد». (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۳۹؛ به نقل از پور ابراهیم گلروبادی)

و) امر به معروف و نهی از منکر

رسانه دینی افزون بر کارکردهای عمومی همه رسانه ها، کارکردهای ویژه ای نیز دارد. در جامعه اسلامی، رسانه دینی می تواند بهترین ابزار برای امر به معروف و نهی از منکر باشد. این رسانه با بهره مندی از قابلیت های خود می تواند «معروف» را بسازد، به تصویر بکشد و نقش اعمال کنترل غیررسمی را ایفا کند و رسانه ای دین مدار باشد. (فولادی، ۱۳۹۱: ۴۰)

رسانه ملی می تواند با اجرای درست فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در کنار ارائه شیوه درست زندگی پاک و ترویج اخلاق و نیز با تهی کردن برنامه ها از عوامل تحریک کننده و فساد انگیز، جوانان را از پیامدهای شوم فساد آگاه کند و سطح شناخت آنان را با اطلاع رسانی مناسب گسترش دهد. (گلاب بخش، پیشوایی، ۱۳۹۲: ۳۲)

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره وجوب امربه معروف و نهی از منکر می فرماید:

«وَ الاَمر باِلمعروفِ و النّهی عن المُنکر باللّسان واجبُ؛ امر به معروف و نهی از منکر با زبان واجب است». (زاهری، ۱۳۸۷: ۱۲۱، به نقل از تحف العقول، ص ۴۴۴)

«لَتَأمُرُنَّ بِالْمَعرُوفِ، وَلَتَنْهُنَّ عَنِ المُنْکرِ، اَوْلَیسْتَعْمِلَنَّ عَلَیکمْ شِرارُکمْ، فَیدْعُو خِیارُکم فَلا یسْتَجابُ لَهُمْ؛ باید هر یک از شماها امر به معروف و نهی از منکر نمایید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلط می یابند و آنچه خوبان شما، دعا کنند، مستجاب نخواهد شد». (مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، ۱۳۸۸: ۴۳۵)

۲. اصول کاربردی (چگونه رسانه می تواند در خدمت این عناصر باشد؟)
الف) بسط نفوذ دین

رسانه می تواند دین را در تلاش برای جذب مخاطبان جدید، تعمیق باور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.