پاورپوینت کامل فلسفه مجازاتها در فقه کیفری اسلام ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فلسفه مجازاتها در فقه کیفری اسلام ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه مجازاتها در فقه کیفری اسلام ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه مجازاتها در فقه کیفری اسلام ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
>
چکیده:
یکی از مسائل بحث انگیز دنیای امروز، فلسفه مجازات است. در فلسفه مجازات از چرایی نه چیستی آن سخن به میان می آید که از آن به مبنای مجازات یا اهداف مجازات نیز می توان تعبیر کرد.
برای مجازاتها اهداف متعدّدی ذکر نموده اند، از انتقام که یکی از اهداف مجازاتها در جوامع غیر متمدن است گرفته تا بازدارندگی عمومی و عبرت آموزی دیگران و تحقق عدالت، مورد بحث جدّی میان متخصصان حقوق کیفری، جرمشناسان و فیلسوفان قرار دارد. نظام کیفری در حقوق اسلام نیز از مقام و موقعیت ویژه ای برخوردار است و مواجه با بیشترین چالشهاست.
پاره ای از کیفرهای ملحوظ در این نظام مورد نقد واقع شده است. تردید نمی توان کرد که تأسیس یک نظام کیفری کارآمد و عدالت گستر بدون توجه به سیاست کیفری روشن که عدالت کیفری را در بطن خود داشته باشد میسور نیست و قطعا ترسیم سیاست کیفری بدون نگاه عمیق به اهداف مجازاتها موفّقیت آمیز نخواهد بود.
در این مقاله کوتاه کوشیده ایم اولاً روشن سازیم در حقوق کیفری اسلام به فلسفه و اهداف مجازاتها توجه شده و تعبیه پاره ای از نهادها در این راستا است و ثانیا مجازات علی الاصول و دست کم در جرایمی که تعدی به حق الله محسوب می شود مطلوبیت نفسی ندارد.
مقدمه
فلسفه فقه می تواند دارای دو مفهوم باشد:
۱- فلسفه علم فقه که می توان آن را علمی درجه دوّم دانست، پدیده فقه را از بیرون مورد بحث قرار می دهد و دربردارنده مباحث پیش فقهی است. مباحثی از قبیل منابع فقه و سؤالات متعدّد مربوط به آن، مبانی، اهداف و قلمرو فقه را می توان در این علم مورد بحث قرار داد و مبادی تصوّری و تصدیقی فقه را در آن منقّح ساخت. در فلسفه علم فقه، مباحثی از علم اصول، کلام و علوم قرآن نیز مورد توجه قرار می گیرد.
۲- فلسفه فقه به معنای فلسفه احکام و مقررات فقهی که از آن به مناط حکم، علّت و یا حکمت حکم نیز یاد می شود. ما در این مقاله کوتاه، از فلسفه فقه کیفری به مفهوم دوّم سخن خواهیم گفت و در حقیقت کیفر را به عنوان یک نهاد و پدیده و نه علم مستقل درجه اوّل که موضوع علم دیگری است، مورد بررسی قرار داده، از فلسفه و مبنای آن بحث خواهیم کرد.
۱- یکی از مهمترین نهادهای حقوقی هر جامعه، نظام جزایی آن است که قوانین و مقررات کیفری را در خود دارد. انسانها دارای حقوقی طبیعی هستند که هر جامعه ای از بدو پیدایش برای افراد به رسمیت می شناسد و همگان را ملزم به رعایت آنها می داند. حق حیات، حق آزادی، حق برخورداری از آسایش و امنیت و حق مالکیت از جمله این حقوق و امتیازات است که هیچ کس حق ندارد به آنها آسیبی وارد کند. ولی چنین نیست که همگان همواره حقوق دیگران را محترم شمارند و متعرض حقوق و امتیازات دیگران نشوند. حال اگر کسانی به حقوق خویش قناعت نکنند و با تجاوز به حقوق دیگران نظم و تعادل برقرارشده را مختلّ سازند، ناگزیر جامعه باید از خود عکس العمل نشان داده، چنین متجاوزانی را کیفر دهد. بنابراین مجازات را می توان یکی از عوامل حفظ نظم و حقوق افراد دانست.
دین هم اگر از شمول و جامعیت برخوردار باشد نمی تواند فاقد یک نظام کیفری کارآمد باشد، چه آن که اداره اجتماع، حفظ نظم، برقراری امنیت و اقامه قسط و عدل وابسته به وضع مقررات و تأدیب و تنبیه متخلّفان است؛ چون انسانها استعداد تجاوز به حقوق دیگران، سرپیچی از فرامین حقّ و ایجاد ناامنی و ظلم را دارند و بدون جعل کیفر نمی توان از ایجاد ظلم و تجاوز جلوگیری نمود و اسلام که از کمال و جامعیت دینی برخوردار است، از نظام کیفری بهره مند است.
اعتلای شخصیت انسانها یکی از اهداف بلندی است که دولت اسلامی باید در تحقّق آن بکوشد و هر چند ممکن است تحمیل مشقّت و مجازات مجرمان در مواردی این هدف را تسهیل نکند بلکه دور کردن فرد از جامعه و روانه کردن او به زندان، روح او را آزرده ساخته، موجبات سقوط بیشتر وی را فراهم آورد و نیز اگر چه ممکن است هتک حرمت و بی آبرویی که لازمه اجرای هر مجازاتی است، در برخی موارد به سبب وجود پاره ای از شرایط، جنبه اصلاحی و تربیتی به خود نگیرد، امّا به هر حال نمی توان مجازات را فاقد ارزش اصلاحی و تربیتی دانست.
تردیدی نیست که باید مقام انسانی فرد بزهکار مطمح نظر قرار گیرد و او تنها در موارد معدودی باید همچون میکروب از جامعه بشری طرد گردد؛ در سایر موارد بزهکار را باید انسانی دانست که چون دیگران استحقاق همه گونه مساعدت و یاری را دارد و باید به او کمک کرد تا مقام از دست رفته خویش را بازیابد و به فضیلتهای انسانی نایل گردد.
با تتبّع در مجازاتهای مقرّر شده در اسلام می توان به خوبی دریافت که اولّا نفس مجازات هیچگونه مطلوبیتی ندارد و ثانیا هم به شخصیت بزهکار و هم به مصالح جامعه توجه خاص مبذول شده است.
۲- در اسلام مجازات مجرمان و متخلّفان از اوامر و نواهی الهی بر دو نوع اساسی است:
۱- مجازات اخروی
این مجازات، نوع اساسی تر مجازاتها در اسلام است که پس از پایان یافتن حیات دنیوی و مرحله آزمایش، انسانها در سرای دیگر به اقتضای حکمت و عدل الهی و در نتیجه اوامر و نواهی او کیفر و پاداش می بینند:
«یوم تجد کلّ نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تودّ لو انّ بینها و بینه امدا بعیدا یحذرکم الله نفسه و اللّه رؤوف بالعباد»[۱]، «فمن یعمل مثقال ذرّه خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّا یره»[۲]
۲- مجازاتهای دنیوی
مجازاتهای این جهانی نیز به دو نوع منقسم است:
نوع اوّل: مجازات تکوینی که بر اساس قانون علّت و معلول و اسباب و مسبّبات و ربط نتایج به مقدّمات تحقّق می یابد و جوامع و انسانها در صورت انحراف از مسیر حق دچار آن می گردند. این نوع مجازات اَشکال گوناگونی دارد و به صورت هلاک و نابودی ملّتها، تسلّط دشمنان بر آنان، بروز قحطی و مشکلات اقتصادی، ذلّت و خواری و مانند آن تحقّق می یابد.
قرآن کریم در آیات کریمه خود سنّت ثابت الهی را در مورد این نوع کیفرها بیان داشته است:
– «قد خلت من قبلکم سنن فسیروا فی الارض فانظروا کیف کانت عاقبه المکذّبین»[۳]
– «افلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم دمّر اللّه علیهم و للکافرین امثالها»[۴]
– «و تلک القری اهلکناهم لمّا ظلموا و جعلنا لِمَهْلِکهِم موعدا»[۵]
– «فتلک بیوتهم خاویه بما ظلموا»[۶]
بر اساس آیات فراوانی از قرآن کریم، ظلم سبب هلاکت و نابودی است که به برخی از آنها اشاره شد. گفتنی است در اصطلاح قرآن ظلم، به تجاوز فرد یا گروهی به حقوق فرد یا گروه دیگر اختصاص ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود و ظلم یک قوم به نفس خود نیز می شود. هرگونه فسق و فجور و هر گونه خروج از مسیر درست انسانیت ظلم است. ظلم در قرآن در حقیقت مفهوم عامی دارد که هم شامل ظلم به دیگران می شود و هم شامل فسق و فجور و کارهای ضد اخلاقی:
«اطیعوا اللّه و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم»[۷]
بر اساس مفاد این آیه، سستی و زوال قدرت نتیجه نزاع داخلی و عدم پیروی از خداوند و پیامبر اوست.
«و من اعرض عن ذکری فانّ له معیشهً ضنکا»[۸]
پس در نتیجه به فراموشی سپردن یاد خدا مشکلات معیشتی اعم از مادی و معنوی آن، به سوی یک جامعه و افراد آن روی می آورد. آیه دیگری از قرآن یکی از علل دور افتادن کافران بنی اسرائیل از رحمت خداوند را بازنداشتن یکدیگر از منکرات، یعنی ترک نهی از منکر ذکر کرده است:
«کانوا لایتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون»[۹]
پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله در یکی از سخنان بلند خویش، بی توجهی به اقامه حدود الهی و عدم رعایت تساوی همگان در برابر قانون را سبب هلاکت و نابودی برخی از جوامع دانسته است:
«انّما اهلک من کان قبلکم انهم کانوا اذا سرق فیهم الشریف ترکوه و اذا سرق فیهم الضعیف اقاموا علیه الحد»[۱۰]
نوع دوّم: مجازاتهایی که در نظامهای کیفری و قوانین جزایی پیش بینی می شود و فقیهان اسلامی با اعتماد به منابع فقه، آن را استنباط می کنند و حاکمان جوامع اسلامی مکلّف به اجرای آن هستند، مجازاتهایی از نوع قصاص در قتل عمد، قطع دست سارق، زدن تازیانه و مانند آن. در واقع این نوع مجازاتها مورد بحث ما هستند و به اجمال از فلسفه یا مبنای این نوع مجازاتها سخن می گوییم.
۳- فلسفه یا مبنای مجازات
مبنای مجازات یا اندیشه اساسی ای که مجازاتهای اسلامی مستند به آن است، عبارت از همان مبنایی است که مجموع شریعت اسلامی بر آن مبتنی می باشد؛ چه آن که فقه جزایی و پدیده کیفر جزئی از شریعت اسلامی بوده و شریعت دارای جوانب و ابعاد گسترده و در عین حال هماهنگی است که بین آنها تغایر و تضادّ وجود ندارد و تمامی شریعت در حقیقت در راستای تحقق یک هدف گام بر می دارد، بنابراین ضروری است که از مبنای واحدی برخوردار باشد و باید آن مبنای واحد را دریافت. با فهم دقیق دین و تحقیق در هدف بعثت و ارسال رسولان الهی می توان مبنا را شناخت: «و ما ارسلناک الّا رحمه للعالمین»[۱۱]، بنابراین مبنای شریعت که مجازاتنیز بخشی از آن می باشد، رحمت خداوند بر بندگان است؛ رحمتی که گستره آن هر جا و همه چیز را فرا گرفته است، رحمت از جانب خداوندی که رحمان و رحیم است.
جای طرح این سؤال باقی است که رحمت چگونه می تواند مبنای کیفر قرار گیرد؟ پاسخ آن است که هرچند در کیفر سخن از رنج و عذاب است که به ظاهر با رحمت سازگاری ندارد، ولی این رحمت است که اقتضا دارد منافع و مصالح به آحاد جامعه برسد و مفاسد و ضررها از آنان دفع گردد و حیات جامعه و افراد آن تداوم یابد. این رحمت و لازمه آن یعنی جلب مصلحت و منفعت و دفع مفسده از نصوص دینی به روشنی برداشت می شود و برخی از عالمان دین نیز بدان تصریح نموده اند. برخی کلّ دین را مصلحت دانسته اند؛ دفع مفسده و یا جلب مصلحت.[۱۲]
پاره ای نیز تصریح کرده اند که شریعت اسلامی برای تحصیل و تکمیل مصالح و تعطیل یا کاهش مفاسد آمده است.[۱۳]
و بعضی دیگر بر این باورند که مبنا و اساس شریعت بر حکمتها و مصلحتهای بندگان در امر معیشت و معاد است که تماما عدالت، رحمت، مصلحت و حکمت محسوب می شوند.[۱۴]
بنابراین، وقتی رحمت الهی مقتضی آن است که منفعت به انسانها رسیده، مفسده و ضرر از آنان دفع گردد، می توان گفت مبنای شریعت که کیفر نیز جزئی از آن است عبارت از جلب مصلحت برای آدمیان و دفع مفسده از آنان است.
ولی بدیهی است که معیار شناخت مصلحت و میزان آن خود شریعت است و تنها آنچه دین آن را صلاح و منفعت می داند مصلحت است و نفع، نه آنچه بشر نفع و مصلحت خود می پندارد و نیز آنچه دین مفسده و ناپسند می شمارد، قطعا مفسده است هرچند انسانها آن را پسندیده به شمار آورند.
مصالح حقیقی انسانها در حفظ دین، جان، عقل و خرد و نسل و مال آنان است که عالمان دین آن را در مرتبه مصالح ضروری دانسته و تمامی ملل و نحل بر وجوب رعایت و حفظ آن اتفاق نظر دارند؛ چه آن که از دست دادن آنها مفسده بزرگی است و در حقیقت با نابودی آنها، ارزشی برای حیات باقی نمی ماند.
از این روست که دست یازیدن به آنها یا تفویت آنها امر حرامی شمرده شده و مستلزم کیفر است. کفر و ارتداد، قتل، باده نوشی، زنا، تجاوز به اموال دیگران از اعمالی هستند که جهت حفظ مصالح پنجگانه مزبور و در حقیقت به منظور حمایت از دین، شخص انسان، خرد و شخصیت انسانی، کیان خانواده و مالکیت فردی ممنوع شده و برای متجاوزان و مرتکبان آنها مجازات در نظر گرفته شده است.
بدون تردید حرمت موارد مذکور و جعل کیفر ناشی از رحمت الهی است؛ رحمت اقتضای آن دارد که هر چیزی که مصلحت آدمیان را تأمین می کند واجب شمرده شود و هر چه موجب از بین رفتن آن و جلب مفسده است حرام گردد و برای تضمین اجرا، مجازات ملحوظ شود.
امام محمّد غزالی در مورد امور پنجگانه پیش گفته چنین آورده است:«فکلّ ما یتضمّن حفظ هذه الاصول الخمسه فهو مصلحه و کلّ ما یفوَّت هذه الاصول فهو مفسده و دفعها مصلحه… و تحریم تفویت هذه الامور الخمسه و الزجر عنه یستحیل اَلّا تشتمل علیه ملّه من الملل و شریعه من الشرایع التی ارید بها اصلاح الخلق و لذا لم تختلف الشّرایع فی تحریم الکفر و القتل و الزّنا و السّرقه و شرب المسکر»[۱۵]
دین در حفظ این مصلحتهای ضروری مردم از طریق اصلاح اساسی و درونی مسلمانان – بر اساس ایمان به خداوند و باور به قیامت و پیونددادن دائم آنان به خداوند و باور به این که خداوند ناظر بر اعمال نیک و بد آنان است [۱۶]و خودسازی اخلاقی آنها – تا حدودی به هدفخویش می رسد؛ چه آن که این ترتیب فردی انسانها بر اساس باورهای دین موجب می شود که مسلمانان به اعمال نیک و پسندیده روی آورند و به فضیلتهای اخلاقی آراسته گردند و از کارهای ناشایست همچون تجاوز به حقوق دیگران بپرهیزند.
ولی با وجود این، دین افزون بر اصلاح فردی انسانها، به اصلاح جامعه و مصالح آن و پاکسازی و رفع هر گونه فساد از آن نیز می اندیشد و از این روست که ابزارهای مختلفی برای دستیابی به این منظور تعبیه نموده است.
با این همه، هرچند انسانهای بسیاری به واجبات الهی و مقررات قانونی، تنها به دلیل واجب و قانونی بودن آن پایبندی نشان می دهند و به مصالح فردی و اجتماعی می اندیشند، ولی همه آدمیان چنین نیستند و بسیاری از احکام و مقررات هم برای متوسط مردم وضع گردیده است که اغلب آنان را شامل می گردد و در میان این انسانهای متوسّط کسانی هستند که شخصیتی ضعیف و منفی دارند و به هدایت دست نیافته، از ارزشهای انسانی بهره کافی ندارند؛ کسانی که به آسانی مرتکب جرم می شوند، حقوق دیگران را محترم نمی شمارند و به مصلحتهای ضروری آنان تجاوز می کنند.
از این روست که برای جلوگیری از فساد و حفظ انسانها در برابر تجاوز و اضرار به دیگران و چاره اندیشی در جهت اصلاح آنان، دین مجازات را پیش بینی کرده است. بنابراین، مبنای مجازات همان مبنای مجموع شریعت است که عبارت است از رساندن رحمت به انسانها.
اگر چه در کیفر، رنج و عذابی است که به مجرم می رسد ولی در نهایت به مصلحت او و جامعه ای است که او در آن زندگی می کند. گاه مجرم در اثر گمراهی و ره نیافتگی جرم را به ظاهر به صلاح خود می پندارد، ولی دین به دلیل آن که این عمل به مفاسد اجتماعی منتهی می گردد و موجب انحطاط شخص
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 