پاورپوینت کامل بسط ناپذیری تجربه نبوی ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بسط ناپذیری تجربه نبوی ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بسط ناپذیری تجربه نبوی ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بسط ناپذیری تجربه نبوی ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
>
چکیده:
نویسنده زیربنای[۱] این «سخن را که وحی تابع پیامبر است نه او تابع وحی» را مدل کانتی می داند کانت می گوید ذهن، منفعل و دریافت کننده محض نیست بلکه فاعلیت هم دارد و صُوَری را از خود به مدرکاتش می افزاید و در حقیقت تجربه ای محض در کار نیست. با توجه به این ایده به اعتقاد بعضی از متفکرین داخلی موضع گیریها و تجارب پیامبر صلی الله علیه و آله با شرایط اجتماعی رابطه دیالوگی داشت. مؤلف پس از تبیین رابطه دیالوگی با نقد این نظریه می نویسد: اسلام پیامی خاص برای جامعه داشت و پیامبر صلی الله علیه و آله حامل آن پیام بود و مضمون این پیام نیز از پیش تعیین شده بود، شرایط اجتماعی و تاریخی، محتوا و مضمون آن پیام را تغییر نمی داند بلکه مواردی پیش می آوردند که پیامبر صلی الله علیه و آله آن پیام را بهتر تفسیر و تبیین می کردند.
بحث اساسی و بنیادی تر که نسبت به کل این مقاله مطرح می شود، از این قرار است که: بطور کلی، سه نظریه اساسی در مورد سرشت وحی در غرب مطرح شده است. یکی از این نظریات که دیدگاه گزاره ای درباب وحی است از قرون وسطا در میان متکلمان مسیحی مطرح بوده است. بر طبق این نظریه، وحی مجموعه ای از گزاره ها است که خدا به پیامبر القاء می کند. دوم، دیدگاه تجربه دینی که بر طبق آن وحی گونه ای تجربه دینی است و خدا بر پیامبر وحی کرد به این معنا است که پیامبر خدا را تجربه کرد. این نظریه از زمان شلایرماخر در الهیات پروتستان مطرح بوده است و بالاخره، دیدگاه سوم؛ یعنی نظریه ای که در قرن بیستم مطرح شد دیدگاه افعال گفتاری است. این نظریه را متکلمان و فلاسفه دینی مطرح کرده اند که از آثار آستین فیلسوف تحلیلی متاثر بوده اند. بر طبق دیدگاه اخیر خدا بر پیامبر وحی کرد. به این معنا که اوّلاً خدا جملاتی معنادار را از زبانی خاص برای پیامبر اظهار کرده است و ثانیا، این جملات مضمونی خاص داشته اند؛ یعنی خدا مضامینی خاص را به پیامبر با این جملات انتقال داده است و ثالثا، پیامبر را به کارهایی واداشته است.
وحی تنها بر طبق یک دیدگاه که از قضا آن هم نظر نادرستی است و به یقین در مورد وحی اسلامی غلط است گونه ای تجربه دینی است ولی دیدگاه دیگری که امروزه با اقبال و توجه روزافزون مواجه شده است دیدگاه افعال گفتاری است. هر بحثی که درباب وحی صورت گیرد، باید پیش از همه تکلیف خود را در مورد این نظریات روشن کند چراکه هر یک پیامدها و نتایج خاصی را دارند. مقاله «بسط تجربه نبوی» بر پایه تقریری خام از دیدگاه تجربه دینی استوار شده است و شتابزدگی نویسنده موجب شده است که از یک سو به نظریات مطرح درباب سرشت وحی توجه نکند، و از سوی دیگر به ناسازگاری و تناقضی که میان دیدگاه تجربه دینی و وحی اسلامی است دقت کافی را مبذول نکند. بنابه نظریه تجربی وحی مواجهه پیامبر با خدا است و گزارشهایی که پیامبر از وحی خود – یعنی از تجربه اش – به دیگران ارائه می دهد تفاسیر پیامبر از تجربه اش هستند نه مضمون خود وحی. چراکه وحی بر طبق این دیدگاه اصلاً از سنخ گزاره ها نیست. بر طبق دیدگاه گزاره ای، گزارشهای پیامبر مضمون وحی را دارا هستند و خود وحی از سنخ گزاره ها است. همچنین در دیدگاه افعال گفتاری، خود افعال گفتاری (فعل گفتار و ضمن گفتار) مضمون وحی هستند، به این معنا که خدا جملاتی معنادار را بر پیامبر اظهار کرده است و این جملات مضمونی خاص داشته اند از این گذشته، بنا به دیدگاه تجربه دینی، ارتباط زبانی میان خدا و پیامبر صورت نگرفته است. لذا پیامبر هیچ گاه نمی تواند ادّعا کند جملاتی را که برای دیگران بازگو می کند دقیقا جملاتی هستند که خدا به کار برده است. ارتباط زبانی صورت نگرفته تا جملاتی ردّ و بدل شود و پیامبر هم همان جملات را به کار ببرد. تحلیل دیدگاه گزاره ای به این می انجامد که اطلاعاتی میان خدا و پیامبر رد و بدل شده است ولی نمی توانیم بگوییم که جملاتی که پیامبر به کار می برد همان جملاتی است که خدا اظهار کرده است. آنچه مسلم است این است که خدا اطلاعاتی را به پیامبر داده و او هم همان اطلاعات را بیان می کند، ولی ممکن است زبان وحی – اگر انتقال اطلاعات با زبان بوده – با زبان گزارش وحی تفاوت داشته باشد. مضمون وحی – که همان اطلاعات باشد – ثابت است ولی فرم زبانی آن می تواند تفاوت داشته باشد. در تحلیل افعال گفتاری هم محتوا و هم فرم وحی ثابت است و پیامبر هیچ دخل و تصرّفی در آن نمی کند.
تجربه بودن وحی، بیشتر با مسیحیت فعلی سازگار است تا با اسلام، چرا که در اسلام زبان وحی و کتاب در وحی محوریت دارد، ولی در مسیحیت کتاب و زبان وحی محوریت ندارد. برای مسیحیان خدا در حضرت عیسی(ع) تجلی کرده و برای مسلمانان در قرآن. از این رو در اسلام کتاب، محور است و در مسیحیت شخص. وحی خدا در اسلام با القای حقایق و انجام افعال گفتاری از جانب خدا است و وحی خدا در مسیحیت، تجربه خدا از جانب عیسی(ع) است. اگر هم در پاره ای موارد، در مسیحیت سخن از سخن گفتن خدا با بشر رفته است آنقدر چشمگیر و برجسته نیست که وحی مسیحی را که گونه ای تجربه است تحت الشعاع قرار دهد و اگر هم در اسلام در مواردی از حالات و تجارب وحیانی پیامبر سخن به میان آمده آنقدر محوریت ندارد تا وحی اسلامی را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین وقتی در اسلام محوریت را به تجارب وحیانی می دهیم گویا به جای اسلام از مسیحیت سخن می گوییم.
تبعیت وحی از پیامبر
یکی از سخنان عجیبی که دکتر سروش در مقاله بسط تجربه نبوی دارد این است که «وحی تابع او (پیامبر) بود نه او تابع وحی». دکتر سروش در این مقاله و در گفتگویی که در این باره در مجله کیان منتشر شده است تلاش کرده است تا آن را مفهوم و موجّه سازد، ولی علی رغم این تلاشها نتوانسته است صورت معقولی به آن بدهد.
زیربنای سخنان فوق مدل کانتی است. کانت می گفت ذهن منفعل و دریافت کننده محض نیست بلکه فاعلیتی هم دارد و صوری را از خود به مدرکاتش می افزاید. در حقیقت تجربه ای محض در کار نیست؛ در محتوای هر تجربه ای عواملی از ذهن دخیلند و تجارب تابع ذهن و متناسب با آن هستند. وحی هم به این معنا تابع پیامبر است که شخصیت پیامبر در وحی تأثیر دارد و متناسب با آن است؛ پیامبر هم فاعل است و هم قابل!
مدل کانتی در واقع با استدلال ضمنی زیر شامل تجارب وحیانی پیامبر نیز می شود:
۱. در تجارب معمولی؛ این تجارب تابع شخصیت فاعلشان هستند.
۲. تجارب وحیانی هم مانند تجارب معمولی اند.
نتیجه: تجارب وحیانی هم تابع شخصیت پیامبرند.
مقدمه نخست بیانگر مدل کانتی است. اگر این مدل را بپذیریم و بر فرض تمامیت آن، برای این که بگوییم تجارب پیامبر هم تابع شخصیت او هستند باید مقدمه دوم را نیز بپذیریم و تجارب او را مانند تجارب معمولی بدانیم. ولی مقدمه دوم ناتمام است. پذیرش تجارب وحیانی تصدیق وجود تجاربی غیرعادی است. مقدمه دوم در کلام سروش تنیده است و سخنی ناتمام است. در سخنان فوق تناقض هم به چشم می خورد؛ آیا با پذیرفتن مدل کانتی در تجارب وحیانی و تابع دانستن این تجارب می توان از کشف تام محمدی(ص) سخن گفت؟ کشف تام به این معنا است که واقع آنگونه که هست به تمام و کمال برای پیامبر منکشف می شود و این تنها در صورتی امکان پذیر است که شخصیت پیامبر و ظرفیت وجودی او در تجاربش دخالت نداشته باشند. پذیرفتن مدل کانتی راهی برای پذیرفتن کشف تام باقی نمی گذارد؛ در تجارب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 