پاورپوینت کامل رابطه اسلام و دموکراسی از دیدگاه برخی از نخبگان دینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رابطه اسلام و دموکراسی از دیدگاه برخی از نخبگان دینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رابطه اسلام و دموکراسی از دیدگاه برخی از نخبگان دینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رابطه اسلام و دموکراسی از دیدگاه برخی از نخبگان دینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

از ابتدای گسترش تمدن انسانی و تکامل جامعه بشری که حکومتها شکل گرفتند، هر حکومتی مدلی برای اداره جامعه تحت فرمانروایی خود برگزیده. یکی از انواع حکومتها، حکومت دموکراسی است که ریشه آن به تمدن یونان باستان برمی گردد و با گذشت زمان، تحولاتی به خود دیده است و اکنون باعنوان حکومت مردم بر مردم، شکل ظاهری حکومت بیشتر کشورهای غربی را تشکیل می دهد.

پس از انقلاب اسلامی ایران که بنیانگذار راحل آن، امام خمینی رحمه الله با توجه به خواست مردم، شکل حکومت کشور را جمهوری اسلامی اعلام کردند، جهان در تحیر فرو رفت و نتوانست جمع شدن یک حکومت دینی با جمهوری را در دستگاه ادراکی خویش، هضم کند و آن را تناقضی آشکار انگاشت.

برخی از شیفتگان دموکراسی به مفهوم غربی در داخل کشور نیز جمع میان دو مفهوم دموکراسی و اسلام را نوعی تعارض و تناقض پنداشتند.

این مقاله، مروری است بر دیدگاههای روشنگرانه امام خمینی رحمه الله و عدّه ای از دانشمندان اسلامی که در این باره بیاناتی را ایراد نموده اند، با این هدف که بتواند گامی هرچند کوچک در راه حل این تعارض ظاهری بردارد.

مقدمه

از بدو تأسیس انقلاب اسلامی و اعلام تشکیل حکومت جمهوری اسلامی از سوی رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خمینی، همواره این سؤال از ناحیه سیاستمداران دنیا و خبرنگاران رسانه های گروهی مطرح می شد که منظور شما از این شیوه حکومت چیست؟ آیا حکومتی محافظه کارانه بر پایه ایده آلهای مذهبی است؟ یا یک حکومت کمونیستی و یا سرمایه داری؟ آیا صحبت کردن از دموکراسی در رژیمی که فقط بر مبنای یک مرام و یک مذهب یعنی اسلام باشد ممکن است؟

امام خمینی رحمه الله در پاسخ به این سؤالات، به اجمال، نظرات خویش را بیان می داشتند و در بسیاری از موارد نیز تفصیل آنها را به علما واگذار می نمودند که در میان آنها شهید مطهری بیشترین نظرات را بیان داشته اند.

و اینک پس از گذشت بیش از دو دهه از عمر مبارک انقلاب با توجه به شبهاتی که بار دیگر بر جمهوری بودن حکومت اسلامی وارد کرده اند و اسلامیت و جمهوریت یا دموکراتیک بودن یک نظام اسلامی را قابل جمع نمی دانند، سزاوار است تحلیلی هرچند کوتاه از دیدگاههای حضرت امام خمینی رحمه الله، علامه طباطبایی و استاد، شهید مطهری و دیگر نخبگان دینی داشته باشیم.

مفهوم دموکراسی از ابتدای تأسیس آن در دولت شهرهای یونان باستان که دخالت مستقیم مردم در امر حکومت بود، تا عصر حاضر دستخوش تحولات بسیاری شده و تا کنون علیرغم ادعای منادیان آن، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نشده است و نسبت به هر علمی، تعریف خاصی پیدا می کند. ولی این مفهوم اساسا به علم سیاست مربوط است که به حوزه های دیگر نیز راه یافته و مفاهیمی چون «دموکراسی اقتصادی»، «دموکراسی اجتماعی» و…را به وجود آورده است.

آنچه به عنوان «دموکراسی سیاسی» رواج یافت و بر سر زبانها افتاد، صرف نظر از ایرادها و پیامدهای ناگوار آن، تعریف آبراهام لینکلن بود که آن را «حکومت مردم، به دست مردم و برای مردم»[۱]می دانست که امروزه با حذف نقش دین از آن، کماکان پذیرفته شده است، هرچند از مفهوم دموکراسی، مستقیما اراده نفی دین نمی کنند، اما نقش آن در قانونگذاریها چنان از بین رفته که در عمل منجر به حذف دین گردیده است.

امام خمینی دموکراسی را چیزی جدای از اسلام نمی دانند و معتقدند دموکراسی در اسلام، مندرج است و از دیدگاه اسلام، مردم، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، آزادند.[۲] اسلام به معنای واقعی یکدین مترقی و دموکراسی است. احکام اسلام، احکامی بسیار مترقی و متضمن آزادیها و استقلال و ترقیات است.[۳]

مرحوم علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: «عده ای خیال می کردند که آزادی و دموکراسی و حقوق بشر را غربیان برای انسان به ارمغان آورده اند، در حالی که اسلام، پیش از دیگران، در هزار و چهار صد سال پیش با معارف قوی خود و در بهترین وجه، این امور را به بشریت عرضه نموده است، ولی غرب با تبلیغات نادرست خود، به جوامع و ملتها تلقین کرد که حقوق بشر را آنان آورده اند.»[۴]

امام خمینی رحمه الله در این خصوص می فرمایند: «اسلام احکامش (باید) در خارج بیاید تا مردم عالم بفهمند که اسلامی چیست، نگذاشتند اسلام را بفهمند؛ جوانهای ما را اغفال کردند نگذاشتند بفهمند که اسلام چیست؟ چه احکامی دارد، خداوند چه احکامی برای ما آورده است، برای چه آورده است… اگر مهلت بدهند، بگذارند که این احکام یکی یکی پیاده بشود، مسائل سیاسی اش، مسائل اقتصادی اش، سایر مسائلش پیاده بشود، آن وقت می فهمند که نه دموکراسیهای پوچ آنها در مقابل دموکراسی حقیقی اسلامی چیزی است و نه حقوق بشر آنها، آن بشر دوستی آنها با آن که در اسلام است، طرف مقایسه است.»[۵]

همچنین در این باره می فرمایند: «ممکن است دموکراسی مطلوب ما با دموکراسیهایی که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسی که ما می خواهیم به وجود آوریم در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام، کاملتر از دموکراسی غرب است.»[۶]

استاد شهید مطهری نیز معتقدند اصیلترین شکل دموکراسی را اسلام ارائه داده است و جمله «لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا» را شاهدی بر مدعای خویش می آورند و آن را توحید عملی اجتماعی می دانند که در منظر ایشان مساوی با آزادی و دموکراسی است.

استاد از این آیه چنین نتیجه می گیرند که: «پس در اسلام همانطور که شما توجه دارید، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد، منتها با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد.»[۷]

با توجه به مبانی اسلام و نظراتی که امام خمینی قدس سره، شهید مطهری و اندیشمندان دیگر بیان داشته اند دموکراسی اسلامی با دموکراسی غربی تفاوتهای ریشه ای و در برخی از این مبانی با آنها تضاد بارزی دارد. این تفاوتها در مورد منشأ آزادی و توجه به آزادی انسان در بعد مادی و معنوی، نوع نگرش به فرد و جامعه و تفاوت در مبنای قانونگذاری، به نحو آشکاری جلوه گر می شود.

۱- تفاوت در منشأ آزادی

دموکراسی اسلامی بر اساس آزادی انسان است، اما این آزادی در آزادی شهوات خلاصه نمی شود. این همان نقطه حساس تفاوت آزادی در مکتب انبیا و مکتبهای بشری است که به تعبیر استاد مطهری تفاوت آنها در این می باشد که «پیغمبران آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند.»[۸] و معتقد است آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، انبیا، دین، ایمان و کتابهایآسمانی نمی توان تأمین کرد.

«این که می گوییم در اسلام دموکراسی وجود دارد، به این معنا است که اسلام می خواهد آزادی واقعی -در بند کردن حیوانیت و رها ساختن انسانیت -به انسان بدهد.

از دیدگاه اسلام، آزادی و دموکراسی بر اساس آن چیزی است که تکامل انسانی انسان ایجاب می کند؛ یعنی آزادی، حق انسان بما هو انسان است، حق ناشی از استعدادهای انسانی انسان است، نه حق ناشی از میل افراد و تمایلات آنها. دموکراسی در اسلام یعنی انسانیت رها شده.»[۹]

در فراز دیگری از کلام ایشان آمده است:

«به طور کلی دموکراسی برای تأمین آزادی است و خلافت حضرت علی علیه السلام بهترین شاهد این مطلب است. علی علیه السلام اولاً نه تنها دهانها را نمی دوخت و حق انتقاد را به بهانه سلب امنیت و به بهانه اخلالگری سلب نمی کرد، بلکه دعوت به انتقاد می کرد. چنانچه در خطبه ای می فرمایند»[۱۰]:

«فلا تکلمونی بما تکلم به الجبابره، و لا تَتحَفَّظوُا منّی بما یتَحَفظُ به عندَ اهل البادره، وَلا تخالطونی بالمصانَعَه، و لا تَظُنّوا بِی استثقالاً فی حقٍّ قیلَ لی و لا التماسَ اعظامٍ لنفسی،…فَلا تَکفُّوا عَنْ مَقالهٍ بحقٍّ، اَوْ مَشوِرَهٍ بِعَدلٍ، فَاِنّی لستُ فی نفسی بِفَوقِ اَنْ اُخْطِی ءَ.»[۱۱]

یعنی: پس با من همان گونه که با پادشاهان ستمکار و جبار سخن می گویند، سخن مگویید و برخوردتان با من همانند برخورد کسانی که با شخص عصبانی سروکار دارند نباشد (خود را نبازید). با من به شکل سازشکارها معاشرت نکنید.

گمان نکنید سخن حق بر من گران آید و یا برای بزرگ دانستن من آن را به من نگویید؛ چون کسی که حق برایش گران آید از این که به او بگویند یا از این که عدالت را بر او عرضه کنند، پس عمل به آن برایش سنگینتر خواهد بود. پس، از گفته حق و نیز از مشورت به عدل جلوگیری نکنید؛ چرا که من بالاتر از این نیستم که خطا نکنم.

نمونه دموکراسی اسلامی در حکومت مولی علی علیه السلام محاکمه ایشان در دادگاه منتخب خودشان است. امام راحل رحمه الله در این زمینه می فرمایند:

«شما همچون دموکراسی در دنیا اطلاع دارید که رئیس دولت را قاضی منصوب از قِبَل خودش احضار کند و او حاضر شود و بعد قاضی بر ضد او حکم کند و او هم قبول کند و تسلیم بشود.»[۱۲]

«این یک نمونه از قضیه دموکراسی بودن اسلام، نمونه دیگر راجع به وضع زندگی خود اوست. او همان روزی که با او بیعت کردند، بیلش را برداشت رفت سراغ کار، تیشه اش را برداشت رفت سراغ کار.»[۱۳]

تعبیرات استاد شهید مطهری در مورد دموکراسی اسلامی و تعریفی که از آن ارائه می دهند، کاملاً با آزادی معنوی، منطبق است که ایشان بر آن پافشاری می کنند و از مقدسترین انواع آزادی شمرده و آن را آزادی واقعی می دانند. دموکراسی اسلامی را قابل انطباق بر آزادی اجتماعی و معنوی دانسته، معتقدند دموکراسی اسلامی، آزادی اجتماعی را بدون آزادی معنوی میسّر و عملی نمی داند.

رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای نیز در این باره می فرمایند:

«در تفکر غربی منشأ آزادی از مقوله حق انسانی و مانند هر حق مدنی انسان است، اما اسلام آزادی را جزء فطرت انسان می داند و در واقع حق آزادی مانند حق حیات و زندگی کردن است…در حالی که مرز آزادی غربی فقط خدشه دار شدن ارزشهای مادی است، در آزاد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.