پاورپوینت کامل نقش اهل بیت علیهم السلام و صحابه در تفسیر قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش اهل بیت علیهم السلام و صحابه در تفسیر قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش اهل بیت علیهم السلام و صحابه در تفسیر قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش اهل بیت علیهم السلام و صحابه در تفسیر قرآن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
حسین محمدیان[۱]
چکیده:
نویسنده در این مقاله پس از بیان معنای لغوی و اصطلاحی تفسیر به نقش پیامبر صلی الله علیه و آله، اهل بیت علیهم السلام و بعضی از صحابه در تفسیر قرآن پرداخته و می گوید اولین مفسر قرآن، نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و بعد از او، مفسران واقعی قرآن، امام علی علیه السلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشند که طبق حدیث ثقلین، قرآن و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات کنند.
نویسنده با استناد به متابع معتبر اهل سنّت، امام علی علیه السلام را به عنوان منابع اصلی تفسیر در عصر صحابه بیان می کند و نیز امام علی علیه السلام را اصلی ترین و برترین مرجع بعد از رسول خدا می داند.
مقدمه
قرآن به عنوان بزرگترین و مهمترین معجزه، برترین و آخرین قانون الهی مورد توجه و اهتمام خاص حضرت احدیت بوده و هست «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»[۲]که اگر همه اندیشمندان دست به دست هم دهند از آوردن مثل آن عاجزند.
«لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا»[۳]
یعنی: اگر انسانها و پریان اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند همانند آن را نخواهند آورد هرچند یکدیگر را کمک کنند.
گرچه مغرضان و کج اندیشان در صدد بوده و هستند که نور قرآن را خاموش کنند.
«و قال الذین کفروا لا تسمعوا لهذا القرآن وَالغوا فیه لعلّکم تغلبون»[۴]
کافران گفتند: گوش به این قرآن فرا ندهید؛ و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید. تا مردم چون زمان جاهلیت در گمراهی باقی بمانند، لکن اراده خدا بر آن شد که با نزول قرآن، راه هدایت بشر به سوی سعادت و کمال انسانی گشوده شود و نورانیت قرآن هر روز درخشش بیشتری پیدا کند؛ و بر تارک سیاهی دلهای غارتگران و بد اندیشان، مشت نفرت و ناامیدی بکوبد.
بدین جهت قرآن به عنوان ثقل اکبر بر رسول خدا تلقین و سفارش شد تا در حفظ، نگهداری، ثبت و ضبط آن بکوشد و هرگز از آنچه بر او وحی شد پافراتر نگذارد.
«و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین فما منکم من أحدٍ عنه حجزین»[۵]
یعنی: اگر او سخنی دروغ بر ما می بست ما او را به قدرت می گرفتیم سپس رگ قلبش را قطع می کردیم و هیچ کس نمی توانست از (مجازات) او مانع شود.
رسول گرامی صلی الله علیه و آله از همان آغاز نزول قرآن بر آن بود که آیات حق را بر مردم تلاوت نماید و در مکه و مدینه اصحاب و یارانی تربیت نماید تا بتوانند، قرآن را از دستبرد اجانب حفظ نمایند؛ خصوصا پسر عمّ گرانقدرش را بر این امر مهم سفارش فرمود و او را بر تمامی اسرار، رموز و معانی قرآن آگاه کرد. و خود به عنوان اولین مفسر در صدد بیان آن بر آمد و مردم را بر بعضی از اسرار این گنجینه نفیس آشنا ساخت و بر تلاوت، تدبر و عمل به آن ترغیب می نمود.
در این راستا اصحابی تربیت نمود که با تمام سعی و تلاش در فهم معانی و رموز آیات کوشیدند و هر یک چون نوری در بین مردم می درخشیدند و در مکه، مدینه، بغداد و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی، بر کرسی تدریس و تفسیر نشستند تا مردم را به سرچشمه زلال معارف الهی و سیره نبوی آشنا سازند.
از آن روز تا به حال قرآن چون خورشید درخشش دارد «یجری کمجری الشمس» و هر کس به میزان توان و ظرفیتش از آن بهره برده و آن را تفسیر می نماید؛ تا جایی که امروزه شاهد آثار ارزشمند بسیاری از مفسران هستیم که شمارش آنان در این مختصر نمی گنجد.
اما اهل بیت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به دلیل انتساب به مقام شامخ نبی خاتم صلی الله علیه و آله و توجه خاص آن حضرت به آنان[۶] و عنایت خاصه حضرت حق،[۷] مرجع، ملجأ و مورد توجه عموم مردم بوده اند و نقش بسیار مهم و حساس آنان در بیان احکام الهی و سنت نبوی و نیز هدایت و ارشاد مردم در عدم تفسیر به رأی، حاکی از مراقبت دائم و تلاشهای بی وقفه آنان در حفظ و حراست قرآن و سنت از دستبرد اجانب می باشد؛ تا جایی که هر یک از آن بزرگواران در احیای مکتب توحیدی، شهد شهادت نوشیدند و بعضی با توجه به موقعیت زمانی، بر کرسی تدریس و تبیین احکام و تفسیر آیات، تکیه زدند و شاگردان بی شماری تربیت کردند.
معنای لغوی تفسیر
عالمان لغت و زبان عرب گفته اند:
تفسیر، به معنای «روشن نمودن و بیان کردن» از ریشه «فَسْر» به معنای کشف می باشد.[۸]
ابن اعرابی و ثعلب نوشته اند: تفسیر به معنای کشف نمودن معنا از لفظ مشکل است.[۹]
بعضی گفته اند: تفسیر به معنای شرح و توضیح مجملات قرآن است.[۱۰]
راغب می نویسد: تفسیر در کشف و اظهار معنای معقول به کار می رود.[۱۱]
سیوطی می گوید: تفسیر بر وزن تفعیل، از ریشه فَسْر به معنای بیان است.[۱۲]
تفسیر در اصطلاح
در اصطلاح عالمان علوم قرآن و علمای تفسیر، تفسیر علمی است که در مورد چگونگی نطق به الفاظ و مدلولات قرآن، فهم احکام فردی و ترکیبی، معانی ای که در حال ترکیب بر حقیقی یا مجازی بودن معنی و نیز شناخت نسخ، اسباب النزول…، بحث می نماید.[۱۳]
زرکشی می گوید: تفسیر علمی است که با آن، معانی و احکام خداوند، فهمیده شود.[۱۴]
دسته ای تفسیر را به معنای علم به نزول آیات از مکی یا مدنی، ناسخ یا منسوخ، محکم یا متشابه، عام یا خاص، مطلق یا مقید، امر یا نهی، وجوب یا حرمت و…، دانسته اند.[۱۵] ذهبی می نویسد: کسی که به میزان طاقت خود بتواند مراد خدا را بفهمد، در واقع تفسیر قرآن کرده است.[۱۶]
گروهی تفسیر را به معنای آنچه متعلق به نظر و رأی است، یقین به این که مراد خداوند چنین است، آنچه مطابق با عقیده اوست دانسته اند.[۱۷]
تفسیر در قرآن و روایات
کلمه تفسیر فقط در یک جای قرآن آمده است و آن به سبب اشکالات و بهانه جوییهای بی اساس دسته ای نابخردان بود که چرا قرآن در مراحل مختلف بر پیامبر نازل می شود. خداوند به رسول اعظمش می فرماید:ما برای قوت قلب تو، آیات را تدریجا نازل نموده ایم.[۱۸]
برای تأکید بیشتر می فرماید:«و لا یأتونک بمثلٍ إلاّ جئناک بالحق و أحسنَ تفسیرا»[۱۹]
یعنی: آنان هیچ مثَلَی، بر تو نمی آورند، مگر این که ما حق را برای تو می آوریم، و تفسیری بهتر (و پاسخی دندان شکن که در برابر آن ناتوان شوند.)
مرادف از کلمه تفسیر، بیانی است که در آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده و به معنای توضیح و تفسیر احکام و مراد خداوند می باشد. خداوند می فرماید:«و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزّل الیهم».[۲۰]
یعنی: و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی.
قرآن نسبت به کسانی که از بیان و توضیح حقایق سرباز می زنند و مراد خداوند در کتاب را کتمان می کنند، سرزنش می کند و می فرماید:«و إذ اخذ الله میثاق الذین أوتوا الکتاب لتُبَینُنَّهُ للناس و لا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم…»[۲۱]
یعنی: و هنگامی را که خدا از کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتما آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید و آنها آن را پشت سر افکندند.
و پیامبرش را فرستاد تا همه آنچه را پنهان کرده اند، بیان فرماید:«قد جائکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب، قد جائکم رسولنا یبین لکم علی فتره من الرسل…»[۲۲]
یعنی: پیامبر ما که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می کردید روشن می سازد به سوی شما آمد – رسول ما، پس از فاصله و فترتی میان پیامبران، به سوی شما آمد، در حالی که حقایق را برای شما بیان کند.
کلمه تفسیر در روایات:
در روایات وارده از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام کلمه تفسیر مکررا و با عباراتی مختلف آمده است. ما به تعدادی از روایات اشاره می کنیم.
«من فسّر القرآن برأیه، ان اصاب لم یؤجر و ان اخطأ فلیتبوأ مقعده من النار.»[۲۳]
یعنی: هر کس قرآن را بر اساس عقیده خود تفسیر کند، چنانچه تفسیرش موافق با مفاد آیه باشد اجر و ثوابی برای او نوشته نمی شود و اگر با مضمون آیه سازگار نباشد جایگاه او در آتش خواهد بود.
«اتقوا الحدیث الاّ ما علمتم، فمن کذّب متعمدا فلیتبوَّأ مقعده من النار، و من قال فی القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار.»[۲۴]
یعنی: از نقل حدیث و روایت بپرهیزید مگر آنهایی را که صحیح می دانید؛ زیرا اگر کسی عمدا (بر من) دروغ ببندد جایگاهش در آتش خواهد بود. همچنین کسی که قرآن را بر طبق نظر خود تفسیر کند جایگاهش در آتش خواهد بود.
قال النبی صلی الله علیه و آله: «قال الله جل جلاله: ما آمن بی، من فسّر برأیه کلامی.»[۲۵]
یعنی: خداوند متعال فرمود: هر کس سخنان مرا بر مبنای نظر خود تفسیر کند، به من ایمان نیاورده است.
از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده که فرمود:
«ایاک ان تفسِّر القرآن برأیک حتی تفقهّه عن العلماء.»[۲۶]
یعنی: از تفسیر به رأی خودداری کن (و درنگ کن) تا زمانی که معنای صحیح آیات را از علما بیاموزی.
از مجموع آنچه گذشت چنین به دست می آید:
الف) تفسیر، به معنای کشف مراد و پیامی است که یک یا چند آیه می تواند داشته باشد.
ب) مفسر باید شرایط تفسیر را بداند.
ج) تفسیر به رأی حتی اگر مطابق با واقع باشد، از آنجا که راه را برای تفسیر به رأی هموار می کند، و غالبا سر از انحراف و خلاف مراد در می آورد، ممنوع است.
د) روایات زیادی که از پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده بیانگر این واقعیت است که آنان علاوه بر این که خود، مجملات را بیان می فرمودند؛ اهتمام زیاد و نظارت دقیق بر نحوه تفسیر داشته اند.
سیوطی در کتاب تفسیرش می گوید:«کان النبی صلی الله علیه و آله یبین المجمل و یمیز الناسخ من المنسوخ و یعرّفه اصحابه فیعرفوه و عرفوا سبب نزول الآیات و مقتضی الحال منها…»[۲۷]
پیامبر آیات مجمل را تبیین می کرد و آیات ناسخ و منسوخ را به اصحابش یاد می داد، آنها هم به ذهن می سپردند. همچنین از شأن نزول آیات و تناسب زمانی و مکانی آنها آگاه می شدند.
روزی قتاده نزد امام جعفر صادق علیه السلام آمد، حضرت فرمود: شنیده ام فقیه اهل بصره ای؟ گفت: چنین گمان می کنند! در پایان حضرت فرمود: از تفسیر به رأی حذر کن.[۲۸]
نقش پیامبر صلی الله علیه و آله در تفسیر
بی شک پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله به عنوان اولین مفسر که مسؤولیت بیان آیات حق را داشت و به شهادت قرآن، مبین و معلم اصلی قرآن به حساب می آمد، مهمترین نقش را در تفسیر به عهده داشت.«و انزلنا الیک الذکر لتُبین للناس ما نزّل الیهم و لعلهم یتفکرون»[۲۹]
شواهد بی شماری که از علمای تفسیر و علوم قرآنی در کتب تفسیری آمده، بیانگر این واقعیت است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به عنوان اولین مفسّر و اولین مرجع بعد از قرآن در بین مردم و صحابه مطرح بود. آلوسی می گوید:
اصحاب (خشنودی خداوند شامل حالشان شود) با آن مقام عالی در فصاحت و قلبی که به چراغ نبوت روشن شده بود، باز هم در بسیاری از موارد به پیامبر صلی الله علیه و آله مراجعه می کردند و از چیزهایی که پایه افکارشان بدانها نمی رسید، سؤال می کردند. حتی گاهی مطلب برایشان مشتبه می شد و معنای نادرستی از آیات برداشت می کردند (که با مراجعه تصحیح می شد).[۳۰]
جلا الدین سیوطی می نویسد:پیامبر برای اصحابش، معانی مجمل را توضیح می داد و این تفسیرها را اصحاب، به نسلهای بعد می رساندند…اصحاب برای فهم آیاتی که برایشان مبهم بود، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می آمدند و آن حضرت برایشان توضیح می داد. به همین جهت شمار زیادی از احادیث مربوط به تفسیر، از حضرتش بجا مانده است.[۳۱]
عبدالرحمان سلمی می گوید: عثمان بن عفان و عبدالله بن مسعود بر ما حدیث کردند که:
همانا آنان هنگامی که نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ده آیه یاد می گرفتند، از آن عبور نمی کردند، مگر این که هر آنچه در آن از علم و عمل بود، می فهمیدند.[۳۲]
سیوطی می نویسد:«[السنه] شارحه للقرآن و موضحه له و بذلک قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الا و انی اوتیت القرآن و مثله معه یعنی السنه.»[۳۳]
یعنی: حدیث و روایت، قرآن را تبیین می کند و توضیح می دهد. فرمایش پیامبر هم به همین مطلب اشاره دارد: «آگاه باشید که خداوند به من قرآن به همراه چیزی شبیه آن (سنت) که با هم هستند عطا کرده است.»
بنابراین پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان اولین و برترین مبین وحی، لازم الاتباع است و نقش بسیار حسّاس حضرت، در توصیه و سفارش به قرآن، جای تأمل و دقت فراوان دارد.
نقش علی علیه السلام در تفسیر
اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از وفات آن حضرت، مرجع و ملجأ مردم در بیان احکام الهی و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند و با سعی فراوان و بی وقفه در احیای مکتب وحی می کوشیدند. اما این واقعیت غیرقابل انکار است که همه آنان در سطح واحدی از علم، آگاهی، بهره وری و بهره دهی نبودند و هر کس به میزان ظرفیتش از مصاحبت با رسول خدا صلی الله علیه و آله بهره می برد و چون چراغی که از قوت و ضعف برخوردار است، نور افشانی می کردند. در میان آنان، آن که نورش از قوت بیشتری برخوردار بود و ظرف تعلُّمش مطابق با ظرف تعلیم رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، علی بن ابی طالب علیه السلام است.
ذهبی، که از بزرگان علوم قرآنی است، می نویسد: واقعیت این است که اصحاب در قدرت فهم قرآن و درک معنای آن تفاوت داشته و در یک درجه نبودند. علت این اختلاف هم به گوناگونی ابزار فهم بر می گردد؛ زیرا آنان از نظر آگاهی به معانی لغات در سطوح مختلفی قرار داشتند. برخی، اطلاعات وسیعی پیرامون لغات داشتند و با واژه های نامأنوس هم آشنا بودند اما بعضی دیگر در این حد از احاطه نبودند. دسته ای هم به جهت ملازمت همیشگی با پیامبر صلی الله علیه و آله از شأن نزولها، بیش از دیگران آگاهی داشتند مانند علی بن ابی طالب علیه السلام.[۳۴]
سلیم بن قیس می گوید: از امیر مؤمنان علی علیه السلام شنیدم که فرمود: آیه ای نبود که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شود مگر این که آن را بر من می خواند و املا می کرد و من آن را به خط خود می نوشتم. همچنین تأویل، تفسیر، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه را به من یاد می داد و از خدا می خواست که قدرت فهم و حفظم را زیاد کند و من هیچ آیه ای از قرآن یا سایر علومی که آن حضرت به من املا می فرمود، فراموش نکردم و به برکت دعای پیامبر صلی الله علیه و آله، همه را نوشتم و هیچ یک از مطالبی را که حضرتش به من آموخته بود، چه حلال و حرام و چه امر و نهی ای که قبلاً بود یا هست، ترک نکردم و واجبات و محرماتی که در کتب آسمانی پیشین بود، به من یاد داد و همه را حفظ کردم و حتی یک حرف از آنها را هم فراموش نکرده ام. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را بر سینه ام گذاشت و از خداوند خواست که قلبم را پر از علم و فهم و حکمت و نور کند.[۳۵]
بزرگترین شخصیت علمی و ایمانی و قویترین مفسر قرآن که نقش بسیار مهم و حساسی در احیای قرآن و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت، علی علیه السلام بود که در بین صحابه چون چراغی فروزان می درخشید و در تمام قضایای مهم و سرنوشت ساز، حضور داشت. ذهبی از علمای مشهور اهل سنت در باره ایشان می گوید:
علی علیه السلام دریای علم بود. در استدلال قوی و در استنباط، دقیق و بی نقص بود. در اوج فصاحت، سخنوری و شعر قرار داشت. دارای عقلی کامل بود که ظاهر اشیا را در می نوردید و به باطن آنها رسوخ می کرد و بسیار اتفاق می افتاد که اصحاب پیامبر، در فهم مسائل پیچیده و حل مشکلات از او مدد می گرفتند.
هنگامی که نبی خاتم او را برای امر قضاوت به یمن فرستاد، برایش چنین ادعا کرد: «خداوندا زبانش را قاطع کن و قلبش را به سوی خود رهنمون باش.» او هم موفق و راست قامت و کارگشای معضلات و بحرانهابود تا حدی که به صورت ضرب المثل می گفتند: ابوالحسن علیه السلام بود که به این مسأله خاتمه داد و از کسی که در خانه نبوت پرورش یابد و از سینه آن شیر بنوشد، چنین چیزی عجیب نیست.[۳۶]
پیامبر صلی الله علیه و آله دریای مواج علم و معرفت الهی است و احدی نمی تواند از سرچشمه زلال معارف او کام تشنه اش را سیراب سازد، جز آن که از در ولایت علی علیه السلام داخل شود. (انا مدینه العلم و علی بابها)[۳۷]. حضرتش از ظاهر و باطن قرآن آگاهی داشت و اعلم صحابه بود.
ابن مسعود می گوید:«انّ القرآن انزل علی سبعه احرف، ما منها حرف الاّوله ظهر و بطن و ان علی بن ابیطالب عنده من الظاهر و الباطن.[۳۸]
یعنی: قرآن به هفت حرف نازل شد و هر حرف آن دارای ظاهر و باطنی است و تمام ظاهر و باطن قرآن نزد علی بن ابی طالب است.
به عطاء گفته شد: آیا در میان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله کسی اعلم از علی هست؟ عطاء قسم یاد کرد و گفت: لا و اللّه لا اعلمه.[۳۹] ابن عباس می گوید: وقتی از علی علیه السلام چیزی به ما می رسید، بر ما حجت بود و به دیگری رجوع نمی کردیم.[۴۰]
ارتباط تنگاتنگ علی علیه السلام با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیانگر این واقعیت است که حضرتش نقش بسیار مهم و اساسی در حفظ و حراست از قرآن را به عهده داشت. «قال علیه السلام کنت ادخل علی رسول الله صلی الله علیه و آله فی کل یوم و خله و فی کل لیل و خله و ربما کان ذلک فی بیتی یأتینی رسول الله صلی الله علیه و آله… و اذا سألته اجابنی و اذا سکت عنه و فقدت مسائلی ابتدأنی، فما نزلت علی رسول الله آیه من القرآن الاّ اقرأنیها و املأها علی و کتبتها بخطی فدعا الله ان یفهمنی و یعطینی…[۴۱] »
یعنی: حضرت علی علیه السلام فرمود: هر روز به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله شرفیاب می شدم و در برخی مواقع، آن حضرت به منزلم می آمد…وقتی از او سؤالی می پرسیدم، جواب می داد و آن گاه که از جواب فارغ می شد و سؤالهای من هم به اتمام می رسید، خود آغاز به سخن می کرد. (و در نتیجه این مصاحبت) آیه ای نبود که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شود مگر این که آن را بر من می خواند و املا می کرد و من آن را به خط خود می نوشتم و آن حضرت، از خداوند می خواست فهم مرا زیاد کند.
سیوطی به نقل از ابو طفیل می نویسد:
علی علیه السلام را در حال خطبه خواندن دیدم که می فرمود: «از من سؤال کنید. به خدا قسم هر چه از من بپرسید، پاسخش را خواهید شنید در باره قرآن بپرسید. به خداقسم آیه ای نیست مگر این که من می دانم در روز بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده یا شب. قادر یکتا به من ضمیری تیزبین و زبانی پرسشگر عنایت کرده است.[۴۲]
همچنین ذهبی در کتاب خود می نویسد:بی شک بسیاری از صحابه به معنای اجمالی قرآن اکتفا می کردند و خود را ملتزم به فهم دقیق آن نمی دانستند، اما علی علیه السلام دریایی از علم بود که صحابه در فهم قرآن به او مراجعه می کردند ابن عباس که از بزرگان صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، آموزگارش علی علیه السلام است که از ظاهر و باطن قرآن آگاه بود.[۴۳]
ذهبی می نویسد:آیه شریفه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»[۴۴]در حق علی علیه السلام نازل شد و کسی در فضائل به مقام علی علیه السلام نمی رسد: «اجتمع فیه من الفضائل ما لم یحظ به غیره، و قال صلی الله علیه و آله لاعطین الرایه رجلاً یفتح الله علی یدیه، یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله…»[۴۵]
یعنی: در فضایل، همتایی برایش دیده نشد. نبی خاتم (در شأنش) فرمود: پرچم را به دست مردی خواهم سپرد که فتح خداوندی بدست او انجام گیرد و خدا و رسول، دوستش دارند. او نیز آن دو را دوست دارد.
پس نتیجه می گیریم علی علیه السلام مهمترین نقش را بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله در تفسیر قرآن داشت.[۴۶]
ثقل اکبر و ثقل اصغر
همراهی و همگامی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام با قرآن مجید، از اعتقادات اساسی ماست و این همراهی نه تنها در ظواهر امر، بلکه در همه امور، اعم از اعتقادی، عبادی، سیاسی… به هم پیوند خورده و جدا شدنی نیست. هر جا سخن از قرآن است باید سخن از اهل بیت معصومین علیهم السلام هم باشد و بالعکس؛ زیرا طبق بیان مکرر پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله، این دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد و قرآن منهای اهل بیت، قرآن بی روح است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من در بین شما دو چیز گرانبها را باقی می گذارم. تا زمانی که به آن دو چنگ زنید، هیچ گاه بعد از من، گمراه نخواهید شد. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است و آن کتاب خداست؛ ریسمانی که از آسمان به زمین کشیده شده و دیگری خاندان و اهل بیتم. این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا روزی که کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. پس مواظب باشید که بعد از من چگونه با خاندانم رفتار می کنید.»[۴۷]
استاد جوادی آملی در این باره می نویسد:«منظور از همراهی اهل بیت با قرآن کریم، تنها معیت طبیعی نیست، بلکه مراد آن است که در تمام نشآت وجودی، همراه و همسان یکدیگرند و هرگز از هم جدایی نخواهند داشت؛ زیرا هر دو بر یک پایه استوارند و بر یک اساس تکیه دارند. چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین فرمود:
آن دو، ریسمانی هستند که بین شما و خداوند کشیده شده است. تا زمانی که ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 