پاورپوینت کامل ادیان الهی و همزیستی مسالمت آمیز ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ادیان الهی و همزیستی مسالمت آمیز ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ادیان الهی و همزیستی مسالمت آمیز ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ادیان الهی و همزیستی مسالمت آمیز ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
محمدمهدی کریمی نیا[۱]
چکیده:
بی شک صلح و امنیت در پرتو همزیستی مسالمت آمیز بشریت به ارمغان خواهد آمد. با توجه به اهمیت این موضوع در مقاله حاضر به بررسی دیدگاه ادیان یهود، مسیحیت و اسلام درباره همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان دیگر پرداخته شده است. یقینا همه ادیان آسمانی و پیامبران الهی مروج توحید و منجی بشریت و منادی صلح، امنیت و رفتار محبت آمیز نسبت به پیروان دیگر مذاهب می باشند، ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا، بتدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تأثیر ملل دیگر، منکر زندگی مسالمت آمیز با پیروان دیگر مذاهب شده اند؛ چنان که پیروان دین یهود و مسیحیت به نژادپرستی رو آورده و در این راستا جنگهای زیادی به راه انداختند و انسانهای فراوانی را به قتل رساندند.
و البته باید گفت در این زمینه یهودیان شدت عمل بیشتری داشته اند و در قوم یهود تضاد با حقوق بین الملل به نحو واضح مشاهده می شود؛ آنان علاوه بر این که معتقد به برتری نژاد خویش می باشند، دیگر ملل را در خدمت خود می انگارند. اما از نظر اسلام، صلح و همزیستی مسالمت آمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است و اعلامیه جهانی اسلام آیه ۶۴ سوره آل عمران می باشد که می فرماید:
«قُلْ یا أَهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا إِلی کلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ»
سیره عملی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام نیز بر رفق و مدارا استوار بوده است.
مقدمه
همزیستی مسالمت آمیز در اصطلاح حقوق بین الملل عبارت است از:
«نحوه مناسبات، بین ممالکی که دولتهای آنها دارای نظامهای اجتماعی و سیاسی مختلف هستند؛ یعنی، رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، مصونیت و تمامیت ارضی هر کشور کوچک یا بزرگ، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها، احترام به حق کلیه ملتها در انتخاب آزاد نظام اجتماعی خویش و فیصله مسائل بین المللی از طریق مذاکره.»[۲]
به بیان دیگر، حق همزیستی مسالمت آمیز دارای دو بعد است؛ از نظر حقوق بین الملل عمومی عبارت است از:
«مناسبات دوستانه بین ملتها و دولتها بر اساس شناسایی یکدیگر، برابری حقوق، عدم مداخله و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافها.»[۳]
و از نظر حقوق بین الملل خصوصی عبارت است از:
«به رسمیت شناختن اقلیتهای دینی و قومی در داخل یک سرزمین، احترام به حقوق آنها، آزادی در انجام فعالیتهای دینی و مذهبی.»[۴]
در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که دیدگاه ادیان سه گانه اسلام، مسیحیت و یهود، در مورد همزیستی مسالمت آمیز با پیروان مذاهب دیگر چگونه است؟ آیا حق همزیستی مسالمت آمیز را به رسمیت می شناسند؟ به عبارت دیگر، آیا این ادیان با توجه به اصل مشترک حاضرند با پیروان مذاهب دیگر، همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند یا خیر؟
امروزه دولتها نیازمند امنیت و همزیستی مسالمت آمیز هستند و در حقوق بین الملل معاصر از طرق مختلف برای صلح و آرامش بین المللی تلاش می شود. اگر چه تا رسیدن به صلح بین المللی فاصله زیادی وجود دارد، اما بدون شک این تلاشها تحسین برانگیز است. روابط انسانها با یکدیگر زمانی می تواند از آسیب پذیری مصون بماند که بر اساس ملاکهای منطقی، معقول و عادلانه تنظیم شده باشد و مکتبی که عادلانه ترین ملاکها را برای تنظیم روابط انسانها ارائه دهد موفق ترین و سازنده ترین مکتب به شمار می رود.
در این مقاله، دیدگاه دو دین یهود و مسیحیت، به صورت مختصر و دیدگاه اسلام به صورت مفصلتر بیان می گردد. این پژوهش از آن جهت اهمیت یا ضرورت دارد که اولاً، یک بررسی مقایسه ای صورت می دهد. ثانیا، با توجه به منابع اصیل اسلامی، اصالت داشتن حق همزیستی مسالمت آمیز از دیدگاه اسلام را به اثبات می رساند و از جهتی، سبقت اسلام بر حقوق بین الملل معاصر، در تأسیس اصل همزیستی مسالمت آمیز بین مذاهب مختلف را به اثبات می رساند.
ثالثا، پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۷ شمسی، یک پدیده منحصر به فرد بود. و اسلام به عنوان یک نظام اجتماعی – سیاسی در بوته آزمایش قرار گرفت و اداره جامعه با همه تنگناها و سختیهایش به آن سپرده شد؛ اثبات صلاحیت این نظام برای اداره جامعه در بعد داخلی و بُعد بین المللی، مستلزم مباحث اساسی و زیربنایی می باشد. حکومت اسلامی می بایست پاسخگوی مسائل بنیادی باشد؛ آیا اساس روابط با کشورهای غیرمسلمان بر جنگ، یا بر صلح و همزیستی استوار است؟ به عبارت دیگر، یکی از پرسشهای مطرح شده در این پژوهش این است که آیا «انتساب خشونت به اسلام» درست است یا خیر؟
پاره ای از نویسندگان مانند منتسکیو، متفکر فرانسوی، اسلام را دین شمشیر می دانند. وی در روح القوانین می گوید:«یکی از بدبختیهای بشر، این است که هر فاتحی دیانت خود را بر جامعه مغلوب، تحمیل می کند. دیانت اسلام که به زور شمشیر بر مردم تحمیل شده، چون اساس آن متکی بر جبر و زور بوده، باعث بدبختی و شدت شده است.»[۵]
البته منتسکیو در این دروغ پردازیها، تنها نیست، بلکه این روش اکثر خاورشناسان و اسلام شناسان غربی است. در این پژوهش، به دور از تعصب و بر اساس شواهد و ادلّه روشن از قرآن، روایات و سیره پیشوایان اسلام، «اصالت حق همزیستی مسالمت آمیز در اسلام» و این که اسلام نسبت به پیروان ادیان دیگر، نهایت خوش رفتاری و سازش را به کار برده است، اثبات می گردد. گوستاولوبون می گوید:
«اگر ملل مسیحی دین فاتحین خود؛ یعنی اعراب را قبول کرده، حتّی زبان آنها را هم اختیار نمودند، سبب اصلی آن این بود که آنها در مقابل حکامی که تا آن وقت زیر شکنجه آنها بودند، حکام جدید را عادلتر و منصفتر مشاهده نمودند.»[۶]
وی همچنین می گوید:«تساهل مذهبی اسلام نسبت به مذاهب یهود و نصاری… خیلی بندرت می توان در مذاهب دیگر مشاهده نمود…»[۷]
نظر به این که ساختار روابط دولت اسلامی با دیگر کشورها، با وجهه و آبروی اسلام در جهان ارتباط می یابد و قضاوت دیگران را درباره اسلام شکل می دهد، کاربردی کردن دیدگاههای اسلام، درباره سیاست خارجی و حقوق بین الملل، از حساسیت بیشتری برخوردار می گردد. امید است که این گام، زمینه پژوهشهای بیشتری را فراهم سازد.
مبحث اول: دین یهود
دین یهود، یکی از ادیان مهم جهان است که دارای سابقه طولانی می باشد. آغاز این دین به حدود ۲۵۰۰ سال قبل بر می گردد. پیروان این دین، خود را پیرو پیامبر الهی؛ یعنی حضرت موسی علیه السلاممی دانند؛ همچنین این قوم را به خاطر نسبت به حضرت یعقوب علیه السلام، «بنی اسرائیل» گویند؛ زیرا اسرائیل لقب حضرت یعقوب علیه السلام است.
مجموعه کتب یهود که «عهد عتیق» نامیده می شود، مرکب از تورات و چندین کتاب دیگر است. تورات که دارای پنج بخش می باشد، به شرح پیدایش جهان، انسان، مخلوقات دیگر، قسمتی از زندگی انبیای پیشین، حضرت موسی علیه السلام، بنی اسرائیل و احکام این آیین می پردازد. کتابهای دیگر آن، که در واقع نوشته های مورخان بعد از حضرت موسی علیه السلام می باشند، شرح حال پیامبران، پادشاهان و اقوامی است که بعد از موسی علیه السلام به وجود آمده اند.
ناگفته پیداست که غیر از اسفار پنج گانه تورات، هیچ یک از این کتب، کتب آسمانی نیستند و خود یهود نیز چنین ادّعایی ندارند و حتی قرائن روشنی وجود دارد که، اسفار پنج گانه تورات، کتب آسمانی نیستند، بلکه کتابهای تاریخی هستند که بعد از حضرت موسی علیه السلام نوشته شده اند؛ زیرا در آنها شرح وفات موسی علیه السلام، چگونگی تدفین و پاره ای از حوادث بعد از وفات او آمده است؛ مخصوصا آخرین فصل «سفر تثنیه»، به وضوح نشان می دهد که این کتاب، مدتها بعد از وفات موسی علیه السلام به رشته تحریر درآمده است.[۸]
گفتار اول: روابط بین الملل در آیین و عملکرد یهود
یهودیان، همانند بسیاری از ملتهای معاصر خویش از قبیل یونانیان و رومیها خود را نژاد برتر دانسته و هیچ ملتی را همتای خویش نمی دانند و متأسفانه «آیین یهود» را آیین انحصاری خویش دانسته و حتی برای گسترش آن در میان دیگر ملل تبلیغی نداشته و ندارند؛ زیرا آیین یهود را مخصوص بنی اسرائیل می دانند و افراد غیر اسرائیلی را، بر فرض این که به آیین یهود در آیند، در ردیف بنی اسرائیل قرار نمی دهند.
بنابراین، در قوم یهود، تضاد با حقوق بین الملل به نحو واضح مشاهده می شود. آنان معتقد به برتری نژاد خویش می باشند و دیگر ملل را در خدمت خود می انگارند. این مطلب نه تنها از منابع اسلامی مستفاد است، بلکه از منابع یهود، مانند تورات تحریف شده و تلمود (شرح تورات) به دست می آید.
گفتار دوم: نژادپرستی یهود از دیدگاه قرآن کریم
آیاتی از قرآن کریم، عملکرد یهودیان را مورد بررسی قرار می دهد و خوی نژادپرستی، برتری جویی و… را مورد سرزنش قرار می دهد. این گروه، با عبارات مختلف و عملکردهای گوناگون، برتری جویی خویش را نسبت به پیروان مذاهب دیگر نشان داده اند و قرآن کریم هم دقیقا این نقاط ضعف را بیان کرده و از مسلمانان می خواهد از این رویه و عملکرد دوری گزینند.
یهود خود را گاهی دوستان خاص خداوند می دانند؛[۹] زمانی خود را «فرزندان خداوند» می انگارند؛[۱۰] دیگر بار خویش را تافته ای جدا بافته دانسته و معتقدند که گنهکاران ملت یهود، فقط چند روزی بیش، مجازات نخواهند شد و سپس بهشت الهی برای ابد در اختیار آنان خواهد بود.[۱۱]
همچنین، از اعتقادات یهود این است که معتقدند سعادت و نجات ابدی به صورت جمعی است، نه فردی! و مجرد انتساب فردی به ذریه حضرت ابراهیم علیه السلام، نجات جاودانی او را تضمین می نماید.[۱۲] همچنین در ابتدای ظهور اسلام، بعضی یهودیان مدعی بودند که ثواب و پاداش روز رستاخیز فقط مختص به آنهاست؛ قرآن کریم در مورد صدق ادعایشان از آنان خواست که تقاضای مرگ کنند تا آنان را به آن نعیم خالص و خاصّ خدا برساند.[۱۳]
از دیدگاه اسلام، اصولاً نژادپرستی شعبه ای از شرک است و به این دلیل، اسلام شدیدا با آن مبارزه کرده و همه انسانها را از یک پدر و مادر می داند که امتیازشان تنها به تقوا و پرهیزکاری است.
گفتار سوم: اعمال یهود نسبت به اسلام
در آغاز اسلام، یهودیان می دیدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با تبلیغ رسالتش الفت و برادری را در دلهای مردم ایجاد نموده و چنان توده واحد و یکپارچه ای از آنها ساخت که موقعیت اجتماعی یهود در خطر خواهد بود؛ بدین جهت، به مخالفت با پیغمبر صلی الله علیه و آله برخاستند و قرآن کریم بعضی از نیات آنان را در مبارزه با اسلام آشکار کرد تا مسلمانان از آسیبشان بر حذر باشند. در اینجا به بعضی اعمال یهود اشاره می کنیم:
الف) محاصره اقتصادی: گروهی از یهودیان برای منصرف کردن مسلمانان از آیین خود اقدام به کار جدیدی نمودند و با خودداری از پرداخت هر گونه دین یا امانت و یا معاملاتی که بر ذمّه آنها بود، برای افرادی که به دین اسلام مشرف می شدند، مشکل اقتصادی ایجاد می کردند و به آنها گفتند حقوقی که شما بر ما داشتید، پیش از اسلام بود، اکنون که مسلمان شدید، این حقوق منتفی و باطل گردید.[۱۴]
ب) فتنه انگیزی در میان مسلمانان: دو طایفه «اُوس» و «خزرج» که سالهای طولانی با هم جنگهای خونینی داشتند، در پرتو تعالیم اسلام میان آنان صفا و صمیمیت به وجود آمد؛ یکی از یهودیان به نام شاس بن قیس با توطئه حساب شده، خواست بار دیگر میان آنان جنگ را ایجاد کند که با درایت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله این نقشه ناکام ماند.[۱۵]
ج) مبارزه یهود برای تغییر عقیده مسلمانان
بسیاری از اهل کتاب، مخصوصا یهود، تنها به این قناعت نمی کردند که خود، آیین اسلام را نپذیرند، بلکه اصرار داشتند مؤمنان نیز از ایمانشان بازگردند و انگیزه آنها در این امر چیزی جز حسد نبود و خداوند در مقابل این فشار شدید دشمن، به مسلمانان دستور می دهد که در آن شرایط خاص، از سلاح عفو و گذشت استفاده کنند.[۱۶]
گفتار چهارم: اعمال یهودیان نسبت به مسیحیان
یهود به عنوان قوم برگزیده خدا! در زجر دادن و آزار رسانیدن پیروان ادیان دیگر می کوشیدند که در یک مورد گودالهایی پر از آتش حفر نمودند و عده زیادی از مسیحیان را به صرف مسیحی بودن در آتش سوزاندند این کوره های آدم سوزی که به دست یهود به وجود آمد، احتمالاً نخستین کوره های آدم سوزی در طول تاریخ می باشد که قرآن کریم نیز از آن یاد نموده است.[۱۷]
جان ناس می گوید اگر چه پیروان عیسی تا حدی همیشه مساعی جمیله را مبذول می داشتند ولی رفتار یهودیان خصمانه بود.[۱۸] همچنین ضدیت یهود با حضرت مسیح علیه السلام در فرازهایی از انجیل منعکس شده است.[۱۹]
گفتار پنجم: جنگ نزد یهود
هیچ جنگی در قساوت و شدّت همانند جنگ در دین یهود نیست. یهود بر اساس شریعت خود در طول تاریخ، به جنگ و خون ریزی فراوان پرداخته اند و در این راه، به طفل و زن هم رحم نمی کردند و همچنان خود را «ملت برگزیده خدا» می دانند.[۲۰] یکی از بزرگان یهود می گوید:
«ما یهود نیستیم مگر آقای عالم و فاسد کننده عالم، ایجاد کننده فتنه در عالم و جلاد عالم.»[۲۱]
عجیب این است که یهودیان، همه این جنگ طلبی ها را به استناد تورات انجام می دهند.[۲۲]
البته قرآن کریم، عده ای از اهل کتاب را ستایش می نماید، همان هایی که از غرور، خودپرستی و تکبر خودداری می نمایند و همواره حق و حقیقت را مدنظر دارند.[۲۳] به این ترتیب، قرآن کریم از این که نژاد یهود را بکلی محکوم کند و یا خون آنها را کثیف بشمرد، خودداری کرده و تنها روی اعمال آنها انگشت می گذارد.
مبحث دوم: دین مسیحیت
دین مسیحیت، یکی از ادیان مهم جهان است که در سراسر دنیا، دارای بیش از یک میلیارد پیرو می باشد. آغاز پیدایش این دین به ۲۰۰۰ سال قبل بر می گردد و پیروان این دین، خود را پیرو پیامبر الهی، حضرت مسیح علیه السلام می دانند. آیاتی از قرآن کریم در مورد حضرت مسیح علیه السلام و مسیحیان نازل شده است.
پروفسور محمّد حمیداللّه می گوید:
«تعالیم اولیه مسیحیت به وضوح مشعر بر این است که یک مسیحی نه تنها نباید از خود با توسل به زور دفاع کند، بلکه حتی نباید از قانون کشور در برابر ظلم و ستم استمداد کند.»[۲۴]
ولی، اینان بتدریج به خاطر تحولات درونی و فشارهای خارجی، به دنیا روی آوردند و خود خطر بزرگی را از نظر بین المللی برای دیگر ملل ایجاد کردند که جنگهای صلیبی شاهد این مدّعاست. بر اساس فرمان پاپ، حتی همه پیمانهای منعقده با مسلمانان را لغو کردند.
در آیاتی از قرآن کریم، به نژاد پرستی مسیحیان اشاره شده است از جمله، مسیحیان همانند یهودیان ادعا کردند که ما فرزندان خدا هستیم! و خداوند در جواب آنان می فرماید:
«بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که خداوند آفریده است.»[۲۵]
از نظر قرآن کریم، آنان از انحصارطلبان بهشت محسوب می شوند:
«آنها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصاری، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ این آرزوی آنهاست؛ بگو، اگر راست می گویید، دلیل خود را بیاورید.»[۲۶]
سراسر کتاب انجیل از رفتار محبت آمیز، حتی نسبت به دشمنان موج می زند و از نظر حضرت مسیح علیه السلام احسان باید شامل دشمنان هم بشود؛[۲۷] با این وجود، نژادپرستی در قوم مسیحیت – همانند قوم یهود – دیده می شود. آنان مخالف سرسخت غیرمسیحیان هستند با این تفاوت که از نظر قرآن کریم، عداوت و دشمنی یهودیان، در مقابل پیروان مذاهب دیگر، بسیار بیشتر از مسیحیان بوده است.[۲۸]
حوادث تاریخی مسیحیت بیانگر این نکته است که آنان هیچ گاه به دستور حضرت مسیح علیه السلام، مبنی بر محبت و دوستی نسبت به همه انسانها، عمل نکرده اند.
«در سال ۱۴۱۵ میلادی، پاپ نیکولای پنجم فرمان داد که هر شخصی که مظنون به آداب مذهبی یهود است، به محکمه انگیزیسیون جلب شود و بدین ترتیب ۳۰۰ هراز یهودی قتل عام شدند و بقیه به ایتالیا گریختند و از آنجا نیز مجبور به مهاجرت به ترکیه شدند.»[۲۹]
مسیحیان حتی نسبت به همنوعان خود رحم نکردند. طی هفت قرن؛ یعنی از سال ۱۱۸۳ م. تا ۱۸۳۴ م. که تاریخ آغاز و پایان رسمی محاکم تفتیش عقاید در اسپانیاست، دهها هزار نفر صرفا به اتهام ارتداد و تخطّی از دین رسمی، در آتش سوزانده شدند و یا پس از شکنجه هولناک به قتل رسیدند و اموالشان مصادره گردید. افراد ملزم می شدند عقیده و مذهب خاص داشته باشند. دوران قرون وسطی با تفتیش عقاید، قتل و شکنجه شناخته می شود. پاپ ششم طی پیامی در ۱۰ مارس ۱۷۹۱ م. آزادی مذهبی را به «حقوق وحشتناک» توصیف می کند؛ ولی سرانجام کلیسا، اعلامیه جهانی حقوق بشر و «حق آزادی مذهب» را پذیرفت. این امر در سال ۱۹۶۳ م. طی اعلامیه ای از سوی ژان پُل بیست و سوم اعلام شد.[۳۰]
انصاف این است که ادیان آسمانی و از جمله دین مسیحیت، ظلم و ستم را قبول ندارند و وقتی اعمالی بر خلاف دیانت صورت پذیرد، آن دین از آن اعمال بیزار است. با این وجود، به رسم مسیحیت و در راه مسیحیت، خونهای زیادی در تاریخ بشریت ریخته شده است، بلکه قارّه اروپا که مقرّ مسیحیت محسوب می شود، در طی هزار ساله اخیر، مرکزی برای جنگ و خون ریزی بوده است.
آیا می توان گفت که صلح و همزیستی با پیروان ادیان و مذاهب دیگر، در دین مسیحیت، یک حقیقت است؟! و یا مسیحیت بر اساس محبت و صلح استوار است؟!
قرآن مجید، همه ادیان را به عنوان «اسلام» یاد می کند؛ آیین ابراهیم، نوح، موسی، عیسی و سایر پیغمبران؛ به این معنا که «اسلام» دینی است که پیامبران سلسله ابراهیمی، پیام آور آن هستند و این خود می رساند که اصل دین یکی بوده و نباید تفاوتی بین گفته های پیامبران الهی گذاشت.
ناگفته پیداست ما در این نوشتار درصدد آن نیستیم که نقصان و عیب را به شرایع الهی نسبت دهیم و یا خواسته باشیم پیامبران بزرگی چون موسی و عیسی علیهماالسلام را مبلِّغ این تنگ نظریها بدانیم، بلکه بر عکس، به اعتقاد ما پیامبران همگی مروج توحید و منجی بشریت بوده اند، ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا، بتدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تأثیر ملل دیگر، منکر زندگی مسالمت آمیز با پیروان دیگر مذاهب و ادیان شده اند و در تاریخ اروپا، از این نوع جنگها فراوان رخ داده است.
مبحث سوم: دین اسلام
دین اسلام، تنها منحصر به اعمال عبادی و مراسم شخصی نمی شود بلکه این دین مجموعه ای از مسائل عبادی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. دینی که در برگیرنده تمام اموری است که انسان در معاش و معاد، دنیا و آخرت، زندگی فردی و اجتماعی بدان نیاز دارد. این دین به رابطه انسان با خالق، حاکم، جامعه، خانواده، ملت خود و سایر ملتها، اعم از مسلمان و غیرمسلمان توجه نموده است. این دین از سوی خدا و به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای جمیع بشر تا روز قیامت آورده شده است. او آخرین پیامبر، و اسلام، آخرین دین و رسالتش جهانی است.[۳۱]
از نظر اسلام، صلح و همزیستی مسالمت آمیز انسانها با عقاید و مذاهب گوناگون، یک ارزش و هدف است. هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست، بلکه خود صلح، مصلحت است؛ زیرا با زندگی فطری انسانها سازگارتر است و در شرایط صلح، رشد و تعالی انسان و تفاهم برای رسیدن به توافقها و سرانجام به یگانگی آیین بشری و گرایش به حق امکان پذیرتر است.[۳۲]
گفتار اول: دیدگاه نظری اسلام در زمینه «اصل همزیستی مسالمت آمیز»
برای شناخت دیدگاه اسلام در این زمینه، باید به منابع اصیل و دست اول مراجعه نمود. مهمترین منابع اسلامی، قرآن و روایات معصومین علیهم السلام است. برخی گمان می کنند که در اسلام اصل همزیستی مسالمت آمیز به رسمیت شناخته نشده است و «حقوق و روابط بین الملل» غالبا بر اساس «جنگ و ستیز» بنیان گذاشته شده است و احیانا برای ادعای خود، به اَعمال بعضی از حکام و زمامداران در طول تاریخ اسلامی استناد می کنند؛ در حالی که، نصوص اصیل اسلامی که باید بر آن اتکا داشت، عکس این مطلب را ثابت می نماید زیرا اسلام، صلح و همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان و ملل دیگر را به عنوان یک اصل و قاعده اساسی در نظام تشریعی خود ملاحظه نموده است و احکام جنگ فقط در حال ضرورت می باشد.
الف) دیدگاه قرآن کریم در مورد همزیستی مسالمت آمیز
آیات متعددی از قرآن کریم و به صورتهای گوناگون همزیستی مسالمت آمیز یا همزیستی مذهبی را سفارش می نماید. کینه توزی و پیش گرفتن روشهای اهانت آمیز نسبت به پیروان مذاهب دیگر یک روش پسندیده دینی به شمار نمی رود. قرآن کریم گروهی از مسیحیان و یهودیان را یاد می کند که راه تمسخر و تکفیر یکدیگر را در پیش گرفته اند و همواره آتش جنگ و اختلاف را شعله ور می سازند:
«وَ قالَتِ الْیهُودُ لَیسَتِ النَّصاری عَلی شَیءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیسَتِ الْیهُودُ عَلی شَیءٍ وَ هُمْ یتْلُونَ الْکتابَ…»[۳۳]
یعنی: یهود گفتند: نصرانیها بر حق نیستند و نصرانیها گفتند: یهود بر حق نیستند؛ حال آن که، اینان کتاب را تلاوت می کردند…
قرآن کریم برای تأمین همزیستی مسالمت آمیز راههای گوناگونی را سفارش نموده که به اهم آن اشاره می شود:
۱- قرآن کریم و دعوت به همزیستی مسالمت آمیز و توجه به اصول مشترک
«قُلْ یا أَهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا إِلی کلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ»[۳۴]
یعنی: بگو: ای اهل کتاب! بیایید تا بر سخنی که بین ما و شما یکسان است، بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ گونه شریکی نیاوریم و هیچ کس از ما دیگری را به جای خداوند، به خدایی برنگیرد و اگر روی گردان شدند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم.
این آیه از آیات مهم در دعوت اهل کتاب به سوی وحدت به شمار می رود که در آن به نقطه های مشترک بین اسلام و اهل کتاب توجه شده است.
۲- قرآن کریم و آزادی عقیده و فکر
«لا إِکراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی»[۳۵]
یعنی: در کار دین اکراه روا نیست؛ چرا که راه از بی راهه به روشنی آشکار شده است.
«وَ لَوْ شاءَ رَبُّک لآَمَنَ مَنْ فِی الأَْرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکرِهُ النّاسَ حَتّی یکونُوا مُومِنِینَ»[۳۶]
یعنی: و اگر پروردگارت می خواست، تمامی اهل زمین (بدون این که اختیاری داشته باشند) ایمان می آوردند؛ پس آیا تو مردم را به اکراه وا می داری تا این که مؤمن شوند؟!
بنابراین، ایمان به خدا و مبانی اسلام، هیچ گونه جنبه تحمیلی نمی تواند داشته باشد، بلکه تنها راه آن، منطق و استدلال است و نفوذ در فکر و روح افراد باید مدّ نظر باشد.
۳- قرآن کریم و نفی نژادپرستی و خودبرتربینی
«یا أَیهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»[۳۷]
یعنی: هان ای مردم! همانا شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را به هیأت اقوام و قبایلی درآوردیم تا با یکدیگر انس و آشنایی یابید، بی گمان گرامی ترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست؛ که خداوند دانای آگاه است.
تساوی و برابری انسانها یکی از اصول مهم همزیستی مسالمت آمیز به شمار می رود
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 