پاورپوینت کامل سیمای جهانی شدن اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای جهانی شدن اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای جهانی شدن اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای جهانی شدن اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
مرتضی شیرودی[۱]
چکیده:
علی رغم گذشت بیش از یک دهه از زایش و رویش پدیده جهانی شدن (Globalization) یا در واقع، جهانی سازی (Globalism)، هنوز زوایای مختلف آن در هاله ای از ابهام و تردید قرار دارد که سؤالهایی را برمی انگیزد؛ از جمله، جهانی شدن به چه معناست؟ و تاریخ پیدایش اصطلاح جهانی شدن یا جهانی سازی و پیشینه رویکرد و گرایش به آن از چه زمانی است؟
آیا در اسلام، میل به جهانی شدن وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا جهانی شدن اسلام قابل اثبات است؟ و در صورت اثبات آن، مبانی، ویژگیها، ساختار و ابزارهای جهانی شدن اسلامی چیست؟ البته به بخشی از این سؤالات، توسط اندیشمندان پاسخهایی داده شده است، اما این پاسخها به علت تنوع و تعدد، ابهامها و اشکالهای جدیدی را به میان آورده اند. هدف این مقاله ارائه پاسخی روشن به پرسشهای فوق است.
برای دستیابی به پاسخ قانع کننده درباره هر یک از پرسشهای مذکور، فرضیه ها زیر، مطرح است:
۱- خاستگاه واژه جهانی سازی در غرب است، ولی زادگاه پدیده جهانی شدن، در اسلام.
۲- تنها اسلام از تواناییهای لازم برای جهانی شدن برخوردار است.
برای تعیین درستی یا نادرستی این فرضیه ها، مباحث زیر را در مقاله حاضر بررسی می کنیم:
الف) تعریف جهانی شدن و تبیین تاریخ و پیشینه آن.
ب) اسلام و دیدگاه آن درباره جهانی شدن و تشریح قابلیت ها، ساختارها و ویژگیهای جهانی شدن اسلامی.
تعریف جهانی شدن
جهانی شدن به چه معناست؟ تاریخ پیدایش آن کدام است؟ و از چه زمانی گرایش به آن، پدید آمده است؟[۲]
علی رغم شیوع اصطلاح جهانی شدن یا جهانی سازی، هنوز تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نشده است؛ زیرا اولاً، زوایا و ابعاد جهانی شدن دقیقا ملموس و روشن نیست، حتی برای آنانی که در فرایند آن قرار دارند. ثانیا، این اصطلاح مفهوم جدیدی است و عمری کمتر از دو دهه دارد. بنابراین، هنوز تحقق نیافته و همچنان دستخوش تحول است.[۳]
با این وصف، کوششهایی برای ارائه تعاریفی از جهانی شدن، هر چند ناقص، مبهم و مشکوک صورت گرفته است، از جمله:
«جهانی شدن یعنی یکسان شدن و یا مشابه کردن دنیا. این حادثه به طرق گوناگون چون توسعه ماهواره ها، گسترش رایانه ها، افزایش رسانه ها، بویژه ازدیاد کانالهای تلویزیونی صورت می گیرد.»[۴]
«جهانی شدن، پدیده ای چند بعدی است، از این رو، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و… را در بر می گیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین رفته و یا کم رنگ می شود؛ کشورها نقش گذشته خود را از دست می دهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بین المللی بر کشورها حاکم می گردد.»[۵]
«جهانی شدن، فرایندی اجتماعی است که در آن، قید و بندهای جغرافیایی، فرهنگی، مذهبی و… که بر روابط انسانی سایه افکنده، از بین می رود. البته اگرچه جهانی شدن یک روند سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و… است، امّا بیش از همه، روندی اقتصادی است.»[۶]
اگر به ماهیت نه به صورتِ جهانی شدن توجه کنیم، می توانیم این پدیده را به صور زیر تعریف نماییم:
«گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار و تقلید فرهنگی به سراسر کره زمین.»[۷]
«تداوم حرکت سرمایه داری که پس از پایان جنگ سرد، رؤیای تسلط بر عالم را در سر می پروراند.»[۸]
«تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا. همین نکته، نگرانی و ترس برخی از کشورهای اروپایی را برانگیخته است.»[۹]
«تصویری ترسناک از یک بازار عنان گسیخته و پایان نوسازی به سبک ملی و دینی است که می رود تمام شالوده های سیاسی و اجتماعی ملتها و دولتها را از هم بگسلد.»[۱۰]
«دخالت در امور داخلی دولتهای جهان سوم و کنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکتهای چند ملیتی است، بدون آن که ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولتها را در نظر بگیرد.»[۱۱]
نگارنده بر این باور است که جهانی سازی، گویای طرحی پیچیده برای استعمار جدید جهان است. می توان در این باره، حتی از عبارت فرایندهای جهانی شدن استفاده کرد که قرین دهکده الکترونیک جهانی، پیدایش قبیله جهانی، انقلاب اطلاعاتی، فشردگی زمان و مکان، گسترش جهانی و آگاهی می باشد که حاصل مفهوم مدرن تری از استعمار دنیاست.
پیروز مجتهدزاده، واژه «جهانی شدنها» را در این مورد، به کار می برد که حاوی بار عظیمی از آمریکایی شدن است و در واقع، همان جهانی سازی به دست صاحبان صنعت و سرمایه است که آمریکا سکوی اصلی پرتاب موشک آن فرض می شود و در پرتو جهانی شدنها، جهانیان به فرهنگ، مفاهیم، زبان و اخلاق یا بی اخلاقی آمریکایی تن می دهند.[۱۲]
فرایند جهانی شدن را معمولاً در چهار حوزه فنی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مطالعه می کنند. در حوزه فنی و تکنولوژیک، از جهانی شدن به عنوان وقوع انقلاب صنعتی سوم سخن می رود. انقلاب صنعتی اول، در قرن هجدهم میلادی، تحولی در تکنولوژی تولید بود. انقلاب صنعتی دوم، در نیمه دوم قرن نوزدهم، تحولی در تکنولوژی توزیع و ارتباط ایجاد کرد. انقلاب صنعتی سوم، در پایان قرن بیستم، تحولاتی اساسی در حوزه ارتباط، مصرف و اطلاعات به همراه آورد.
در حوزه اقتصاد، به تبع تحولات فنی مذکور، تغییرات بی سابقه ای رخ نمود. در جهانی شدن اقتصاد، کنترل دولت ملی بر اقتصاد ملی به نحو فزاینده ای از دست می رود و عناصر اصلی سیاستهای اقتصادی و مالی ملی، جهانی می شود. از لحاظ سیاسی با ظهور و گسترش اختیارات نهادهای سیاسی جهانی، چون بانک جهانی، تحولات چشمگیری در حوزه محدود شدن قدرت و حاکمیت دولتهای ملی رخ می نماید. به طور کلی، در فرایند جهانی شدن، ویژگیهای اصلی دولت ملی (مانند اهمیت و نقش مرزها) در معرض زوال قرار می گیرد.
در سطح فرهنگ نیز، باید از ظهور جامعه مدنی جهانی سخن گفت. جنبشهای فرهنگی و اجتماعی بین المللی، جزئی از این جامعه هستند و به مسائل و موضوعاتی چون رعایت حقوق بشر و آزادیهای مدنی از جانب دولتهای ملی نظر دارند که از حدود توانایی و دید دولتهای ملی بسیار فراتر می روند.[۱۳]
بنابراین، علاوه بر این که، بر پایه اغلب تعاریف، جهانی شدن یک برنامه طرح شده غربی یا در واقع پروژه ای برای چپاول جهان است، فرایند جهانی شدن در عرصه های مختلف نیز، منشأ غربی دارد و به همین جهت نگرانی جهان سوم در صادق بودن جهانی شدن قابل سرزنش نیست. مطالب بعدی این مقاله، تردیدها را بیشتر می زداید.
تاریخچه اصطلاح و رویکرد به جهانی شدن
بحث مربوط به تاریخچه جهانی سازی، به دو بخش تقسیم می گردد: ۱- تاریخچه اصطلاح جهانی شدن؛ ۲- تاریخچه گرایش و رویکرد به جهانی شدن.
۱- گذشته اصطلاح جهانی شدن
قدمت این واژه به سالهای پایانی دهه ۵۰ و سالهای اولیه دهه ۶۰ میلادی می رسد. در سال (۱۹۵۹ م. / ۱۳۲۸ ش.) مجله آکونومیست از کلمه globalized queta (سهمیه جهانی) استفاده کرد. در سال ۱۹۶۱ فرهنگ وبستر نخستین فرهنگ معتبری بود که تعاریفی درباره دو اصطلاح globalismو globalized ارائه داد. یک سال بعد، نشریه spectator مفهوم جهانی را گیج کننده توصیف نمود. در سال ۱۹۶۵ مارشال مک لوهان، نام دهکده جهانی را بر کتابِ خود جنگ و صلح در دهکده جهانی گذارد.[۱۴]
برخی اصطلاح دهکده جهانی را سرآغازی برای شکل گیری اصطلاح جهانی شدن می دانند. با این وصف، استعمال واژه جهانی شدن و یا مشتقات آن، تا دهه آخر قرن بیستم محدود باقی ماند. از این رو، جای تعجب نیست که تا سال ۱۹۹۴ فهرست کتابهای موجود در کنگره آمریکا که در آنها از واژه جهانی یا جهانی شدن استفاده شده، به ۳۴ عنوان محدود باشد، در حالی که این عناوین در سال ۱۹۹۸ به بیش از ۲۰۰ عنوان و در سال ۱۹۹۹ به بیش از ۴۰۰ عنوان رسید. این رشد، گویای پذیرش و یا مورد توجه قرارگرفتن اصطلاح جهانی شدن، توسط نویسندگان و محققان در سالهای پایانی سده بیستم است. بنابراین، می توان گفت از ویژگیهای سالهای پایانی قرن بیستم کاربرد فراگیر واژه جهانی شدن (بیشتر در غرب) است.[۱۵]
نتیجه این که، جهانی شدن تداوم حرکت نظام سرمایه داری و کاپیتالیستی غرب است که پس از جنگ سرد، از لاک دفاعی خود بیرون آمده و رؤیای تسلط بر عالم را در سر می پروراند. به همین دلیل، با پایان جنگ سرد که با فروپاشی بلوک شرق همراه بود، سیاست و استراتژی جدیدی به نام «نظم نوین جهانی» از سوی آمریکا مطرح شد. این پدیده که با تحولات عظیم در تکنولوژی جدید اینترنت همراه شد، به مقدمه ای برای جهانی سازی تبدیل گردید.[۱۶]
۲- پیشینه گرایش به جهانی شدن
رویکرد به مفهوم جهانی شدن، چه در تئوری و چه در عمل، سابقه ای به قدمت بشر دارد؛ زیرا گرایش به جهانی شدن، نخست در ادیان الهی بروز کرد؛ به گونه ای که ادیان بزرگ الهی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام، سودای جهانی سازی داشته اند و هر یک از آنها، در صدد بودند که امت یگانه و حکومت واحد جهانی پدید آورند، البته در این میان، جهانی سازی اسلامی، برترین و کاملترین شکل جهانی سازی دینی را مطرح کرده است؛ زیرا بر اساس آیاتی چون: «أَنَّ الأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَ» مخاطبان در جهانی سازی اسلامی، نه عرب، نه عجم، نه مکی، نه مدنی و نه حتی مسلمانان، بلکه تمام مردمند و معنویت (خدا) و عقلانیت (انسان) دو عنصر اساسی آن است.
در کنار ادیان الهی، تمدنها، کشورها و مکتب هایی نیز بوده اند که بر پایه اندیشه های جاه طلبانه، سودجویانه و توسعه خواهانه، میل به جهان گرایی داشته و حتی کوشیده اند، در قالب جهانی گشایی به آن جامه عمل بپوشانند. بابلیان، ایرانیان، رومیان و… از همین تمدنها، کشورها و انسانها هستند که در پی نیل به حکومت بر جهان و واداشتن همگان به پیروی از ارزشهای خود، بوده اند.[۱۷]
پس از اسلام، اغلب از دو مکتب مارکسیسم و کاپیتالیسم به عنوان مدعیان حکومت جهانی نام می برند. مارکسیست ها با تقسیم تاریخ به کمون اولیه، برده داری، فئودالیسم و کاپیتالیسم، مدعیند که بشر با گذر از این مراحل چهارگانه، به مرحله نهایی؛ یعنی کمونیسم وارد می شود که یک حکومت جهانی با ویژگیهایی چون مرام اشتراکی، فقدان دولت و نبود مالکیت است، البته آنها قبل از ورود به مرحله آخر تاریخ، یک مرحله انتقالی به نام سوسیالیسم را نیز پشت سر می گذارند.
سوسیالیسم کمی به کاپیتالیسم و نیز، اندکی به کمونیسم شبیه است؛ مثلاً در سوسیالیسم (همانند کاپیتالیسم) دولت و حکومت وجود دارد، ولی برخلاف کاپیتالیسم، حکومت در اختیار همه نیست، بلکه در حاکمیت کارگران است. اگرچه شکست کمونیسم در دنیای امروز، به معنای غیرقابل وصول و یا خیالی بودن حکومت جهانی کمونیستی است، ولی سوسیالیست ها معتقدند که به علت ریشه دار بودن شعارهای عدالت و مساوات سوسیالیستی در نهاد و فطرت انسان، بشر دوباره به سراغ سوسیالیسم و سپس کمونیسم خواهد آمد؟![۱۸]
کاپیتالیسم یا سرمایه داری غرب، یکی دیگر از مدعیان جهانی شدن نیز، در پی جهان گرایی و ایجاد یک حکومت جهانی است.[۱۹] از زمانی که سرمایه داری غرب شکل گرفت؛ یعنی از چهار – پنج سده پیش، تلاش برای تسلط نظام سرمایه داری بر جهان، آغاز شد. از اواخر قرن ۱۹ بخصوص از اوایل قرن ۲۰، سرمایه در کشورهای شمال به مرحله اشباع رسید و انباشت سرمایه، به رکود اقتصادی دامن زد. بنابراین، غرب به صدور سرمایه دست زد، تا از این طریق، هم به بازارهای جدید و جویای سرمایه دست یابد و هم بحرانهای نهفته در درون خود را به کشورهای توسعه نیافته، منتقل کند.
این فرایند، موجب رشد دوباره نظام سرمایه داری شد. نتیجه این که جهانی شدن، اولاً، ادامه تحولات کلان تاریخ بشر غربی؛ یعنی تحول انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعاتی است؛ ثانیا، تداوم حرکت سرمایه داری غرب است، ولی پس از پایان جنگ سرد، تهاجمی تر شده و رؤیای تسلط بر عالم و جهان را بیش از گذشته در سر می پروراند.[۲۰]
به این دلایل، جهانی شدن پیش از هر تعریف دیگر، به آن معناست که سیاست اقتصادی، امنیت غذایی و غیره باید در حوزه اختیارات تجار و سرمایه گذاران دولتهای ثروتمند قرار گیرد و در این روند، حکومتها، نهادهای بین المللی و حتی سازمانهای بین المللی نیز اجازه ندارند که فعالیت و قدرت آنها را به پرسش گیرند.[۲۱]
با چنین نگرش و عقیده ای است که کروگمن، جهانی شدن را ادغام بیشتر بازارهای جهانی و مک ایوان، آن را گسترش بین المللی مناسبات تولید و مبادله سرمایه سالارانه و بازانسون نیز آن را یکپارچگی تجارت با حذف مرزهای تجاری، سرعت در مبادله تکنولوژی و افزایش عمومی در مصرف جهانی می داند. در این صورت، طبیعی خواهد بود که در رأس چنین نظامی، آمریکا قرار گیرد. از این رو، مالکوم واترز می گوید:
«جهانی شدن نتیجه مستقیم گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار و تقلید فرهنگی به سراسر کره زمین است. این پدیده، به طور ذاتی از طریق فعالیتهای سیاسی و فرهنگی با الگوی توسعه سرمایه داری همراه است.»[۲۲]
روژه گارودی هم در این باره می گوید:
«جهانی سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار، قادر می سازد تا اصنافی از دیکتاتوریهای ضد انسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.»[۲۳]
رابرتسون در یک جمع بندی کلی، فرایند جهان خواهی کاپیتالیسم و مشخصه های آن را به این ترتیب مطرح می کند:
۱- مرحله بدوی که در اروپا و در بین سالهای ۱۴۰۰ م. تا ۱۷۵۰ م. رخ داد. تجزیه کلیسا، ظهور جوامع دولتِ ملت و استعمارهای ضعیف مشخصه این مرحله است.
۲- مرحله آغازین که از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۵۰ ادامه داشت و بروز مسائل شهروندی و انعقاد اولین قراردادهای بین المللی از نشانه های آن است.
۳- مرحله جهش که به سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۹۲۵ بر می گردد. در این مرحله، بشر شاهد مهاجرتهایی در سطح وسیع و جنگهای بزرگی چون جنگ جهانی اول است.
۴- مرحله سلطه جویی که طی سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۹ با بروز جنگ جهانی دوم، تأسیس جامعه ملل و سازمان ملل متحد، آغاز جنگ سرد و افزایش کشورهای جهان، جهانی شدن روند سریعتری به خود گرفته است.
۵- مرحله فقدان قطعیت که از سال ۱۹۶۹ به بعد، به سبب فعالیت وسیع رسانه های گروهی، تشدید جنگ سرد، تلاش برای دستیابی به سلاحهای مرگ بارتر، اعتماد ساکنان این کره خاکی، نسبت به روندی که در جهان طی می شد، کاهش یافت.
۶- مرحله جهانی سازی که با پایان جنگ سرد در ۱۹۹۱،[۲۴] فروپاشی شوروی سابق، حمله آمریکا به عراق و طرح نظم نوین جهانی (طرح نظام تک قطبی) به رهبری آمریکا آغاز شد. این پدیده، با تحولات گسترده تکنولوژی در زمینه اینترنت، تأسیس سازمان تجارت جهانی و نیز وحدت پولی یازده کشور اروپایی همراه است.[۲۵]
نتیجه آنچه را که بر شمرده ایم، این است که تاریخ ابداع واژه جهانی شدن و جهانی سازی و محتوای سرمایه داری آن به غرب برمی گردد، اما آیا پدیده جهانی شدن یا جهانی سازی را که اسلام مطرح می سازد، از چنین محتوای دنیاگرایانه و انسان مدارانه برخوردار است؟
جهانی شدن اسلامی
حاصل مباحث قبلی این است که جهانی سازی ریشه در غرب دارد و در غرب متولد شده و بارور گردیده است. اصول و مبانی فکری و فلسفی آن دقیقا همان اصول و مبانی تفکر غرب است. اندیشمندان متعددی نیز بر ارتباط مستقیم بین جهانی سازی و غرب و بر پروژه بودن آن تأکید دارند. در رأس پروژه جهانی سازی آمریکاست، اما آمریکا به دلایل مختلفی از صلاحیت رهبری جهانی سازی برخوردار نیست.
در این صورت، این سؤال پیش می آید: اگر آمریکا یا مسیحیت دولتی قادر به رهبری عادلانه جهان نیست، پس چه قدرتی از این توانایی برخوردار است؟! مکتب جهان شمول اسلام می تواند جایگزین مناسبی باشد، اما آیا جهانی سازی اسلام، بر اساس تعالیم دینی قابل اثبات است؟! این جهانی سازی بر چه اصولی استوار است و ویژگیها و ابزارهای آن کدام است؟![۲۶]در پاسخ به پرسشهای یاد شده، مباحث زیر را مرور می کنیم:
جهانی شدن در آیات و روایات
اسلام جهانی تولد یافت، مسلمانان برای جهانی کردن اسلام بسیار کوشیدند، شیعیان هم، دل به حکومت جهانی حجه بن الحسن علیه السلام سپرده اند. آیات و روایات اسلامی نیز، پروسه جهانی شدن اسلام را مورد تأیید و تأکید قرار داده اند:[۲۷]
الف) آیات: آیاتی از قرآن به مسأله جهانی شدن اسلام اشاره دارند، از جمله:
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ»[۲۸]
یعنی: ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پابرجا سازیم و به فرعون و هامان و لشگریانشان، آنچه را از آنها [بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم![۲۹]
این دو آیه، گرچه به قصه حضرت موسی علیه السلام، فرعون و بنی اسرائیل مربوط است ولی محتوا و مفهوم آیات، منحصر به آن نیست. آنچه در دوره یاد شده اتفاق افتاد، جلوه ای از اراده خداوند برای حاکمیت بخشیدن مستضعفین بر مستکبران بود، در حالی که اراده خدا در این باره، به طور کامل تحقق نیافته است. پس روزی می رسد که خداوند حاکمیت خویش بر زمین را از طریق سپردن آن به دست افراد عابد صالح تحقق بخشد.[۳۰]
آیه دوم: «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ قالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»[۳۱]
یعنی: (شیطان) گفت: پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده نگهدار. خداوند) فرمود: تو از مهلت یافتگانی! (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا وقت معینی.
بر پایه این آیه، در ادامه عمر دنیا، روزی می رسد که شیطان دیگر بر انسان حاکمیت ندارد. در واقع، خداوند سبحان با مهلت درخواستی ابلیس تا روز قیامت، موافقت نکرد و تا زمان معینی (تا قبل از برپایی قیامت) به او مهلت داد. با پایان یافتن حاکمیت شیطان بر انسان، جهانی شدن اسلام از سوی بنده صالح خداوند تبارک و تعالی؛ یعنی حجه بن الحسن علیه السلام آغاز می گردد.[۳۲]
آیه سوم: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونِ»[۳۳]
یعنی: او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: سوگند به خدا، هنوز تفسیر این آیه تحقق نیافته است. راوی پرسید: فدایت شوم! پس چه زمانی تحقق می یابد؟ امام فرمود: وقتی با اراده خدا، قائم قیام کند.»[۳۴] بنابراین، جهانی شدن اسلام و تشکیل حکومت واحد جهانی امام زمان(عج) با به کارگیری علوم و فنون نوین به انجام می رسد و تداوم آن با تدبیر، تدبر، دانش و بینش میسر می شود.
آیه چهارم: «وَ لَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَ»[۳۵]
یعنی: در زبور بعداز ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!
«یرثها» جنبه جهان شمولی دارد؛ یعنی همه حاکمان زمین، عباد صالحین خواهند شد. این مطلب در مزامیر داوود، مزمور (فصل) ۳۷ به این صورت آمده است: «حلیمان وارث زمین خواهند شد.» زبور در اینجا، نه زبور داوود، بلکه به اعتقاد مرحوم طبرسی، مراد مطلق کتاب آسمانی است. از این رو، برخی از مفسران، آیه یاد شده را این گونه ترجمه می کنند: «علاوه بر قرآن در زبور هم گفتیم: بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!»[۳۶]
آیه پنجم: «وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لا یشْرِکونَ بِی شَیئاً وَ مَنْ کفَرَ بَعْدَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ الْفاسِقُونَ»[۳۷]
یعنی: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده می دهد که قطعا آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل می کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی که پس از آن کافر ش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 