پاورپوینت کامل تحقق اهداف انقلاب و رسالت نسل سوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحقق اهداف انقلاب و رسالت نسل سوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحقق اهداف انقلاب و رسالت نسل سوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحقق اهداف انقلاب و رسالت نسل سوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
>
حمیدرضا مظاهری سیف[۱]
چکیده:
در این مقاله به این پرسش، پاسخ داده شده که آیا این انقلاب به اهداف خود رسیده است؟ با توجه به اهداف و چالشهای فرا روی انقلاب باید گفت در حقیقت، ماهیت و هدف انقلاب تحول حیات طبیعی به حیات طیبه بود و اهداف آن برپایی عدالت به منظور رسیدن به غایت حیات انسان؛ یعنی معرفت حق. بنابراین، در حقیقت، انقلاب با براندازی حکومت پهلوی به پایان نرسیده و هدف نهایی اش مقابله با توطئه های استکبار جهانی می باشد.
اما از مهمترین چالشهای فرا روی انقلاب طرح استکبار برای آینده انقلاب است که از هیچ کوششی برای حذف اسلام از نظام سیاسی ایران فروگذار نمی کند. از این رو، احیای ارزشها و اهداف فراموش شده در دستور کار انقلاب قرار دارد و در صورتی که مردم ایران در این راه پایمردی ورزند به اهداف انقلاب خواهند رسید. برای تداوم انقلاب، رسالت نسل سوم کوشش در راستای تولید دانشی است که زندگی انسان را بر اساس مبانی معنوی طراحی کرده و پیش برد.
انقلاب اسلامی ایران ثمره حرکت آزادی خواهانه و اسلام گرایانه مردم مسلمان ایران بود که ابهت استکبار را شکست و نظر جهانیان را به خود جلب کرد. عظمت این انقلاب بزرگ، پرسش از آینده آن را اهمیت می بخشد؛ پرسش از آینده انقلاب بدین معنا است که آیا این انقلاب به اهداف خود رسید؟ اگر چنین است، این اهداف چه آثاری در پی خواهد داشت؟ و اگر کامیاب نبوده آیا در آینده توفیق خواهد یافت؟ و با توجه به وضع موجود، چه آینده ای در انتظار انقلاب اسلامی ایران است؟
با شناخت اهداف و آرمانها و همچنین تحلیل وضع موجود و چالشهای فرا روی اهداف انقلاب می توانیم پاسخ این پرسش را دریابیم. از این رو، روش شناسی این پژوهش بر دو پایه واقع بینی و آرمان گرایی تعریف می شود و با استفاده از نظریه «اراده وجود»[۲] فرضیه مورد نظر اثبات می شود. این فرضیه عبارت است از لزوم نهضت تولید دانش از سوی نسل سوم در راستای تداوم انقلاب اسلامی.
اهداف انقلاب
انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود که به دعوت عارفی فقیه آغاز شد و به رهبری او ادامه یافت و هدف آن تحول زندگی انسانها در همه ابعاد بود؛ در حقیقت، ماهیت انقلاب، گذر از حیات طبیعی به حیات طیبه بود.
حیات طبیعی آنگاه روی می نماید که انسان در دام توهم و توحش گرفتار آید و به سرگرمی با موهومات و بازی با موجودات فریفته شود؛ در این شرایط بی نهایت طلبی و ظرفیت نامحدود آدمی از هوسها برخاسته و اراده انسان به موهومات و موجودات معطوف می شود.
حیات طبیعی به دو صورت مکملی سلطه گرا و سلطه پذیرانه تحقق می یابد؛ زیرا در این شرایط بی نهایت طلبی عده کمی که در موضع قدرت قرار می گیرند، به تصاحب و تسلط بر همه چیز حتی انسانها تعلق می گیرد؛ این گروه برای حفظ حیات طبیعی سلطه گرایانه خود، مردم را در وضعیت حیات طبیعی سلطه پذیر قرار داده، با پندارپردازی از طریق ترویج شهوات، ترس، تردید، خرافات و عقاید باطل، حیات طبیعی را تداوم می بخشند.
در مقابل، حیات طیبه، یعنی زندگی پاک و پیراسته که بر اساس ایمان به خداوند قادر یکتا و عمل صالح استوار است،[۳] رشته اوهام را می برد و پرده پندار سلطه پذیری را می درد و به استکبار و سلطه گری «نه» می گوید؛ زیرا تنها قدرت و حکومت خداوند را پذیرفته و در حدود شریعت، زندگی انسان را سامان می دهد.
انقلاب اسلامی قیام لله بود که امام قدس سره همواره می فرمودند:
«مهم انگیزه الهی است که همه چیز به خدا بر می گردد.»[۴]
تمام تلاش امام برای کنار زدن حجابهای معرفت حق، تربیت و تزکیه جامعه بود تا با پیدایش ایمان و عمل صالح حیات طیبه تحقق یابد.
اگر نهضت امام خمینی و مردم ایران به سوی رفع ظلم و براندازی اساس استکبار و کفر پیش رفت، به این علت بود که پندارپردازی و سلطه گری مستکبران را نپذیرفت و حجابهای ایمان و موانع معرفت حق تعالی را کنار زد؛ وقتی انسان از راه خودشناسی به خداشناسی برسد[۵] و از زیر سلطه هوسها و شیطان درون، بیرون آید، به منبع عزت و قداست نگریسته و پیوسته است[۶] و به سلطه شیاطین بیرونی گردن نمی نهد و حسینی زیستن را بر می گزیند؛ زیرا سلوک حسینی آیین انسانیت و آزادگی است.
«اگر انسان پیدا شد، زیر بار زور نمی رود… انسان برای خدا کار می کند و برای خداست؛ زندگی اش برای خداست و مردنش برای خداست.»[۷]
لازمه عرفان راستین و ایمان الهی که اساس حیات طیبه و غایت آفرینش انسان است، عدالت اجتماعی به تمام معناست. امام به مردم آموخت که اگر در پی عرفان و کمال هستید، باید با ستم و استکبار بستیزید و زنجیر استضعاف را فرو افکنید. همه انبیا برای رساندن انسان به معرفت، از راه تربیت و تزکیه آدمیان آمدند و با پیشوایان کفر مبارزه کردند؛ زیرا تزکیه انسان که موجودی اجتماعی است باید در دو ساحت فردی و اجتماعی صورت گیرد.
مستکبرانی که با انباشتن منابع مادی آخور خود را فربه می سازند و برای آنها مهم نیست مردمان در فقر و ضعف چه می کنند، بلکه تنها ثروت و قدرت را می بینند و می خواهند، برای رسیدن به کامیابی ظالمانه خود مردم را از عرفان حق تعالی و در نتیجه هویت انسانی خود بیگانه می سازند و در این ظلمات جهل آنها را به هوسها و هرج و مرجها و ترسها و انواع پندارها سرگرم می سازند.
پس هدف انقلاب اسلامی تحول حیات طبیعی به حیات طیبه بود؛ یعنی تحرک مردم از جهل و ستم پذیری به سوی عدل و عرفان که ارکان حیات طیبه هستند. بی تردید عدالت اجتماعی و اهداف سیاسی انقلاب در راستای یگانه خواسته اصیل انسان؛ یعنی عرفان حق بوده است. امام خمینی قدس سره می فرمودند:
«این نهضت یک تحولاتی آورده است که آن تحولات روحی ـ انسانی، در نظر من بسیار اهمیتش بیشتر از این پیروزی در مقابل شاه سابق و قدرتهای بزرگ است.»[۸]
«سازندگی روحی مقدم بر همه سازندگی ها است؛ جهاد سازندگی از خود افراد باید شروع شود و خودشان را بسازند و با شیطان باطنی جهاد کنند، که این جهاد منشأ جهادهایی است که بعد واقع می شود.»[۹]
بنابراین، هدف انقلاب اسلامی حرکتی بود از حیات طبیعی به سوی حیات طیبه؛ زندگی پاکی که ساحت معنوی هستی و حیات انسان را به فروغ معرفت روشن ساخته و عرصه مادی زندگی را به زیور عدالت می آراید.
پندارپردازی سلطه گران
نیروی استکبار همواره برای حفظ سلطه گری خود و برپایی خیمه حیات طبیعی، انسانها را به بازی با اوهام هوسها سرگرم می کنند تا از خواست خداوند تبارک و تعالی غافل و منحرف شده و در خدا فراموشی به خود فراموشی برسند و برده و بنده مستکبران شوند.
معمولاً افزایش فشار و رنج و ناکامی حاصل از این پندارپردازیها و نیز گرایش فطری انسانها به معرفت و حقیقت و عدالت و سعادت، جهاد مصلحانه صالحان و رسالت رسولان حق را معنی دار کرده، به نتیجه می رساند. اما اموری که دست مایه پندارپردازی مستکبران و سلطه گران در حیات طبیعی قرار می گیرد عبارتند از:
۱ـ اوهام نظام یافته و معقول نما به عنوان دانش از مهمترین پندارپردازیهای استکبار در عصر دانش است. علومی که در مراکز جیره خوار سرمایه داری و با حمایت سرمایه داران و اصحاب اراده قدرت تولید می شود و غایتی غیر از توجیه و مشروعیت دادن به سلطه گری آنان ندارد.[۱۰] دانش این روزگار بیمار است بویژه در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی. کسانی که از پس پندارهای پوچ اما فریبنده این علوم به حیات بشر می نگرند بویژه آنان که ناآگاهانه به امید یافتن دانه ای، در دام این اوهام افتاده اند باید چشمهای خود را بشویند و بگشایند و جور دیگری بنگرند و بیندیشند.
امروزه از سویی فلسفه سیاسی ـ اجتماعی لیبرال دموکراسی توجیه می شود و از سوی دیگر با طرح تئوریهای کثرت گرایانه در حوزه معرفت دینی، فلسفه و فقه سیاسی ـ اجتماعی اسلام را به تزلزل و زوال می کشند و این همه نیست مگر نیرنگ استکبار برای بازیابی سلطه از دست رفته. این امر سه راهبرد مقابله را می طلبد: روشنفکری متدینانه نخبگان علمی، هوشیاری و استقامت مردم و عملکرد عدالت جویانه مسؤولان.
۲ـ از دیگر مواردی که در طول تاریخ حیات طبیعی بشر مورد پندارپردازی و سرگرمی و سلطه پذیری انسانها بوده است، ترویج ابتذال و تحریک شهوات و هوسباز کردن مردم است. چنین مردمان خام و خمودی، جرأت و جسارت جنبش و جهاد علیه سلطه گران و ستمگران را نخواهند داشت. در زمان محمدرضا شاه این راهبرد اجرا می شد. مستکبران و ایادی داخلی آنها از هیچ تلاشی برای رواج هوسبازی و بی بند و باری فروگذار نکردند:
«اینها می خواستند که هر قوه ای که احتمال بدهند در مقابل اجانب و اربابها می آیند و هر فکری را که احتمال بدهند که این فکر در مقابل آنهاست، اگر بتوانند، فکر را از آنها بگیرند.
فکر را چگونه بگیرند؟ با اعتیاد به مشروبات، با اعتیاد به هروئین و امثال این مخدرات که فکر انسان را می گیرد، انسان را از میان تهی می کند و مراکز فحشایی که سرتاسر مملکت بود. مراکز فسادی که سرتاسر مملکت بود، این هم جوانها را مشغول به امور شهوانی می کرد، که بکلّی افکار را از دستشان می گرفت. این برنامه ای بود که روی یک حساب دقیق این کارها انجام می گرفت.»[۱۱]
این حربه استکبار امروز هم در کار است و اگر شور و عطش عدالت خواهی و معرفت جویی از بین مردم بویژه جوانان رخت بربندد آینده ای بدتر از گذشته در انتظارمان خواهد بود.
۳ـ یکی دیگر از حوزه های پندارپردازی اصحاب اراده قدرت، تنیدن تار اوهام و اعمال بی محتوا و بی معرفتی است که با نام دین ارائه می گردد و اندیشه و اراده مردم را در درک بی عدالتی و درگیری با آن ناتوان می سازد. وقتی علمای دربار مستکبران، مفسر دین شوند به محافظه کاری و توجیه وضع ناعادلانه حیات طبیعی می پردازند؛ آن دین حتی اگر اسلام باشد با این همه ابعاد عمیق و اصیل اجتماعی و عدالت خواهانه، باز هم اسلام سلطنتی و اسلام آمریکایی و اسلام استکباری خواهد بود.
انتقادات حضرت امام رحمه الله از محدود کردن دین و محصور شدن متدینین در احکام عبادی و فردی و غفلت از احکام و ابعاد سیاسی و اجتماعی دین اسلام به همین جهت بوده است. ایشان به مورخان می فرمایند:
«شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپس گرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند.»[۱۲]
در نظر روشن بینان ابهامی نیست که از غائله تکثرگرایی دینی قرار است چنین اسلامی بیرون بیاید و صد البته باید مراقب بود که سردمداران قدرت در داخل کشور نیز به چنین اسلامی رو نیاورند؛ اسلام محافظه کاری که تنها خاصیت سیاسی و اجتماعی اش توجیه قدرت آنان باشد و از عدالت خواهی و معرفت و تهذیب تهی گردد. اگر بی عدالتی رواج یابد و مردم و روحانیت انقلابی در مقابل آن سکوت کنند، کسانی پیدا می شوند که اسلام استکباری را قرائت کرده و بی عدالتی را جامه حقانیت می پوشانند؛ چنان که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای فرمودند: «محافظه کاری قتلگاه انقلاب است».[۱۳]
۴ـ همه فرعونهای تاریخ حیات طبیعی انسان ایجاد ترس وحشت را به عنوان حیاتی ترین حربه سلطه گری خود مورد استفاده قرار داده اند. امروز بویژه این راهبرد مورد توجه استکبار جهانی قرار گرفته است. تهدیدات آمریکا علیه ایران فقط و فقط برای به استضعاف کشیدن این ملت سرفراز است. و بنابر نظریه جنگ روانی برنارد لوین[۱۴] به نظر نمی رسد در پس این تهدیدات پر سر و صدا جرأت حمله نظامی وجود داشته باشد.
نیروی استکبار
نیروی استکبار که ملت ایران را به استضعاف می کشید دربار و دولت ایران نبود، بلکه حکومت وابسته پهلوی خود، بخشی از پروژه استضعاف ملت ایران بود، اما به علت این که خود را به نیروی استکبار جهانی نزدیک کرده و از مردم فاصله می گرفت، در جبهه مستکبران و از اصحاب اراده قدرت به شمار رفت و با خشم و خروش انقلابی مردم مواجه شد.
بنابراین، اصل نیروی استکباری که مردم با آن سر ستیز و ناسازگاری داشتند، سلطه فراگیر شیطان بزرگ و استکبار جهانی آمریکا بود؛ بدین جهت، حضرت امام قدس سره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران را انقلاب دوم نامیده و در محرم ۱۳۵۸ در مورد آمریکا فرمودند:
«این ماه محرم با ماه محرم سابق فرقها دارد، از جمله فرقها این است که ما در ماه محرم سابق با دستگاه ستمکار پهلوی مواجه بودیم، چون دستگاه شاخه ای از فساد ام الفساد بود و در این ماه، در این ماه محرم مواجه هستیم با ام الفساد…»[۱۵]
بنابراین، در حقیقت، انقلاب اسلامی با براندازی حکومت پهلوی به پایان نرسیده، بلکه بیداری مستضعفان جهان و بر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 