پاورپوینت کامل معیار خدایی بودن سخن ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معیار خدایی بودن سخن ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معیار خدایی بودن سخن ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معیار خدایی بودن سخن ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
>
علی گلایری[۱]
چکیده:
در این نوشتار نویسنده با تأکید بر نفی هرگونه تحریف در قرآن کریم که با اهتمام و حساسیت فوق العاده ائمه اطهار، قاریان و حافظان قرآن نسل به نسل از آن صیانت گردید، به بررسی معیارها و شاخصه های خدایی بودن سخن علاوه بر فصاحت و بلاغت آن پرداخته است و نیز با رد شبهات مطرح شده در این زمینه و ضمن ضروری دانستن علوم مقدماتی داشتن هرگونه پیش فرض را در تفسیر قرآن کریم مردود دانسته است.
قرآن کریم، به عنوان اساسی ترین معجزه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله که مباحث و مطالب بسیاری را در خویش دارد از آغاز تاکنون دست نخورده باقی مانده است.
هنگام نزول قرآن کریم در قریش (به گفته بلاذری) تنها هفده مرد از قدرت نوشتن برخوردار بودند[۲] ولی با وجود این، قرآن کریم، نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و حتی کوچکترین تغییری در آن رخ نداده است. مسلمانان برای حفظ و صیانت قرآن کریم از هیچ کوششی فرو گذار نمی کردند و چون این کتاب را از جانب خداوند از زبان بشر می دانستند سعی می کردند با هر چه نزدیکتر شدن به آن خود را به خداوند نزدیک نمایند. این اهتمام و اصرار مسلمانان بر حفظ این کتاب مقدس به اندازه ای بود که حتی الفاظ و حرکات کلماتی را که با عربی متداول، متفاوت بود دست نخورده گذاشتند.[۳] آنان مانند تشنه بسیار سوزانی که به آب گوارایی برسد قرآن کریم را فرا می گرفتند و حفظ می کردند.
شهید مطهری رحمه الله عواملی چند را در صیانت قرآن کریم از تحریف دخیل می داند:
۱- قرآن کریم اساسیترین معجزه پیامبر بود.
۲- یکباره نازل نشد بلکه بتدریج نازل شد.
۳- از روز اول نزول، مسلمین مانند تشنه بسیار سوزانی که به آب گوارایی برسد آیات قرآن را فرامی گرفتند و حفظ می کردند بخصوص که جامعه مسلمین، جامعه ای بسیط بود و کتاب دیگری وجود نداشت.
۴- ذهن خالی و حافظه قوی و نداشتن سواد خواندن و نوشتن سبب شده بود که مسلمانان اطلاعات را تنها از راه دیدنیها و شنیدنیها کسب کنند. از این رو، پیام قرآن که با احساس و عاطفه آنان سازگار بود همچون نقشی که در سنگ حک شود در قلب آنان نقش می بست.
۵- قرآن را کلام خدا می دانستند نه سخن بشر. از این رو، برایشان مقدس بود و به خود اجازه نمی دادند تا حتی یک کلمه یا یک حرف را پس و پیش کنند.
۶- از همه مهمتر این که، پیامبر از همان روزهای اول، نویسندگان خاصی انتخاب کرد و نگارش قرآن در اوان نزول، از جمله علل قطعی برای حفظ قرآن از تحریف بود.[۴]
اما کتب آسمانی دیگر از دستبرد نااهلان به دور نماند و گذشت زمان، سستی و بی پایگی بسیاری از اندیشه های بشری را که در قالب کتاب مقدس عرضه می شد به اثبات رساند.
غربی ها با این تعارض آشکار بین علوم تجربی (که به سرعت در حال رشد بود) و متون کتاب مقدس، سه گونه برخورد نمودند:
۱- عده ای، از کتاب مقدس تحریف شده سخت دفاع و در مقابل علوم ایستادگی کردند؛ به گونه ای که هر کدام را مربوط به حوزه خاص خود دانستند و اموری چون تثلیث را که برای مردم قابل باور نبود به عنوان اسرار الهی غیرقابل فهم، معرفی نمودند.
۲- برخی نیز با تعبیر موضوع به تمثیلهای شاعرانه به سادگی از کنار آن گذشتند[۵]؛ یعنی بر این باور بودند که آنچه در کتاب مقدس آمده است همانند شعر، مملو از استعاره وکنایه بوده و ظاهر الفاظ مرادنیست.
۳- عده ای با جدال توهین آمیز بر ضد متکلمان اهل نص مرده و منسوخ که «حقیقتا علم زنده خداوند را تا آنجا که در محدوده قدرت انسان است مسخ می کند و تعلیم زنده را به الفاظی مرده مبدل می سازد.»[۶] سعی کردند با دادن ملاکها و معیارهایی راهی برای تفسیر و تأویل کتاب مقدس پیدا کنند و این سعی و تلاش را هرمنوتیک یا هنر تفسیر نام نهادند که اول بار توسط شلایر ماخر (۱۸۳۴-۱۷۶۷) به صورت کلاسیک طرح شد و طی سالیان دراز، دچار تحولات شگرفی شد؛ به گونه ای که از مسیر اصلی خویش بسیار فاصله گرفت و با وجود این امروزه مهمترین راه شناخت کتاب مقدس، هرمنوتیک به شمار می رود.
در این بحث آنچه بیش از همه جلب نظر می کند توجه به مفسر و یا مؤلف و پی بردن به افکار مؤلف است که مورد مداقه قرار می گیرد و یک مفسر با سرمایه خویش به سراغ متن می رود تا بتواند متن را معنا ببخشد و آنچه خودش می خواهد از متن برداشت می کند.
امروزه عده ای در میان مسلمانان پیدا شدند که برای عقب نماندن از غافله غربی، معجزه بودن قرآن و خدایی بودن قرآن کریم را انکار نموده و همچون غربی ها معتقدند مفسر زمانی می تواند قرآن را درک کند که دارای سرمایه علمی باشد و با پیش فرضهایی که دارد به سراغ قرآن برود.
در این میان عده ای بصراحت، خدایی بودن قرآن را انکار نموده آن را سخن پیامبر و برگرفته از فرهنگ عرب دانستند.[۷]
عده ای نیز با احتیاط و با ریز کردن مسأله، ابتدا این اصل مسلم نزد مفسرین که «نباید با پیش فرض به سراغ قران رفت.» را با آوردن شاهدی نقض کرده و سپس فصاحت و بلاغت و اِخبار از غیب را برای خدایی بودن قرآن کریم کافی ندانستند.[۸]
پس لازم است درباره چند نکته بحث شود:
۱- پیش فرض چیست؟ آیا مفسر می تواند بدون پیش فرض باشد و اصولاً چند نوع پیش فرض برای تفسیر مقصود است؟
۲- آیا تحدی قرآن کریم فقط به فصاحت و بلاغت و اخبار به غیب است؟ تا گفته شود اینها نشان از خدایی بودن نیست؛ چون مفسرین بحث فصاحت و بلاغت را بیشتر در مسأله تحدی قرآن طرح می کنند.
۳- صرف نظر از تحدی، آیا معیارهایی دیگر برای شناخت سخن خدا وجود دارد؟
پیش فرض مفسر
از آنجا که قرآن کریم به زبان عربی نازل شده است اگر کسی بخواهد با آن مواجه شود اولین قدم آن است که زبان عربی را در حد فهمیدن قرآن بیاموزد. به همین جهت، قرآن را زمانی می توان درست فهمید که الفاظ آن را بر معانی متفاهم عرفی عرب حمل کرد و از طرف دیگر نباید با خطوط کلی قرآن نیز معارض باشد؛ زیرا طبیعی است که این منشور مدون دارای هدفی است و این هدف باید در نوع تفسیر لحاظ شود. علاوه بر این که چون قرآن کریم در موارد زیادی به عقل بها می دهد و دیگران را به خاطر عدم تفکر سرزنش می کند، پس نباید آنچه از قرآن به دست می آید با عقل مخالف باشد تا متهم به سرزنش خویش نشود.
بنابراین، برای فهم بهتر آن، یک سری سرمایه هایی لازم است تا آن مقدار که بتوان بر سر سفره قرآن نشست و در احادیث آمده است که قرآن کریم مأدوبه و غذای آماده ای است[۹] که هر کس به اندازه توان خویش از آن بهره می برد.
بر این اساس، این گفته که در مواجهه با قرآن نباید دارای پیش فرض بود به این معناست که نباید خواسته های خویش را بر قرآن تحمیل کرد. از این رو، اگر مبادی ای که مورد پذیرش قرآن است استفاده شود مصداق پیش فرضی که مورد نهی روایات است نخواهد بود.
عده ای با عدم تأمل در این نکته معتقدند که در تفسیر قرآن نمی توان بدون پیش فرض بود و حتی مرحوم علامه طباطبایی رحمه الله که دیگران را به خاطر داشتن پیش فرض تخطئه می کند، خود دارای پیش فرض است.
اینان معتقدند:
«حال باید دید مرحوم علامه طباطبایی که با تخطئه روش دیگران و استدلالهای فوق، به روش تفسیر قرآن به قرآن عمل کرده اند واقعا چه راهی رفته اند؟ آیا در روش مورد پذیرش ایشان هیچ گونه مقبولات و معقولات پیشین به کار گرفته نشده است یا در این روش نیز مقبولات پیشین متعدد و مهمی به کار گرفته شده است؟ آقای طباطبایی در کتاب قرآن در اسلام، آنجا که پدیده نبوت را توضیح می دهند یک سلسله اصول و مبانی بیان کرده اند که گرچه به بحث نبوت مربوط است ولی آن مبانی، در واقع، مبانی تصور ایشان از وحی و نبوت و در نتیجه مقبولات قبلی ایشان برای فهم کتاب و سنت است.»[۱۰]
بررسی
همانگونه که گذشت پیش فرضهایی که یک مفسر در هنگام مواجهه با متن می تواند داشته باشد به دو نوع تقسیم می شود:
نوع نخست، آن دسته از پیش فرضهایی است که قالب ذهنی مفسر را می سازد و ذهن را کانالیزه می کند تا متن را بدرستی بفهمد.
به دیگر سخن، انسان زمانی می تواند از متن چیزی بفهمد که یک سری امور را از قبل داشته باشد تا بفهمد که این متن چیست و چگونه سخن می گوید؛ مثلاً برای تفسیر قرآن کریم (که موردبحث ماست) تا یک مفسر ادبیات عرب، انواع استعمال لفظ و استعارات را نداند ذهنش در مسیر درستی قرارنمی گیرد. چنین پیش فرضهایی جنبه تحمیل بر متن را ندارند بلکه تنها ذهن را به سمت درست هدایت می کنند.
اگر مرحوم طباطبایی رحمه الله نظر دیگران را در تفسیر تخطئه می کند[۱۱] و خودش با پیش فرض عقلی، آیات را تفسیر می کند سرّش آن است که حجیت عقل را توسط قرآن اثبات می کند:
«محدثان در بسنده کردن به مأثور و عدم توجه به عقل اشتباه کردند. خداوند در کتاب خویش حجیت عقل را ابطال نکرده است؛ این چگونه ممکن است حال آن که حجیت عقل به وسیله قرآن اثبات می شود.»[۱۲]
بنابراین، وجود چنین پیش فرضی برای جهت دهی ذهن برای فهم مطلب است نه تحمیل خواسته مفسر بر متن.
در نوع دوم از پیش فرضها، مفسر یک سری نظریات از قبل دارد آنگاه به سراغ متن می رود تا برای سخنان خویش مؤید پیدا کند و نظریات خود را در تفسیر دخالت دهد و در حقیقت خواسته های خود را بر متن تحمیل نماید. چنین چیزی در دین مقدس اسلام، تفسیر به رأی نامیده شده و سخت مورد مذمت قرار گرفته است و از بدترین شیوه های شناخت قرآن است. به تعبیر استاد جوادی اینگونه تفسیر، تطبیق قرآن با رأی مفسر است نه تفسیر. در اینجا به دو روایت در مذمت این شیوه اشاره می کنیم:
«من فسّر القرآن برأیه فقد افتری علی الله.»[۱۳]
یعنی: کسی قرآن را به رای خودش تفسیر کند به خداوند دروغ بسته است.
«من فسّر برایه آیه من کتاب الله فقد کفر.»[۱۴]
یعنی: کسی آیه ای را به رای خود تفسیر کند کافر شده است.
علاوه بر این که چون پیش فرضهای مفسرین مختلف است و نمی توان هیچ کدام را خطا دانست پس نسبت گرایی دامنگیر آنها می شود.
آیا تحدی قرآن فقط به فصاحت و بلاغت و اخبار غیب است؟
برخی معتقدند صرف اخبار از غیب و فصاحت و بلاغت فوق العاده ای که در قرآن است معیار سخن خدا بودن نیست بلکه معیار سخن خدا بودن این است که با جان انسان سخن گوید و گرنه برجسته از زمان خود بودن و یا غیر عادی و غیر معمولی بودن مبنایی مطمئن برای سخن خدا بودن نیست:
«مسلمانان مؤمن به قرآن، وقتی که قرآن را تفسیر یا تأویل می کنند بر این اساس تفسیر و تأویل می کنند که قرآن کریم کلام و سخن خداوند است. امروز مهمترین مسأله این است که باید معنایی و معیاری پیدا کرد که «ما به الامتیاز» سخن خداوند از سخن بشر را چه می دانند… گذشتگان نظریاتی در این باره دادند اما به نظر می رسد که بسیاری از آن نظریات قابل دفاع نیست.
گفته اند که جنبه های علمی و اخبار به غیب و فصاحت فوق العاده ای که در قرآن هست (و این قبیل مسائل). تحلیل دقیق نشان می دهد که هیچ کدام از این نوع امتیازات نمی تواند ملاک این باشد که یک سخن، سخن خداست. اینها می تواند ملاک و معیار این باشد که یک سخن، سخن غیر عادی و غیرمعمولی است… معیار خدایی بودن یک سخن آن معیار واقعی اش در فرهنگ رایج ما مغفول مانده است و به آن توجه نمی شود که من اجمالاً می توانم عرض کنم آن معیار این است که سخن خدایی یا خدایی بودن سخن معیارش این است که بتواند جانهای انسانها را مورد خطاب قرار دهد… برجسته تر از زمان خود بودن یا غیر عادی و غیر معمولی به وجود آمدن، مبنایی مطمئن برای سخن خداوند بودن نیست.»[۱۵]
بررسی
۱- قرآن کریم معجزه خارق العاده نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله است که از طرف ذات اقدس الهی نازل شده است و اولاً: دست تحریف به دامانش راه نمی یابد؛ «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ»[۱۶] یعنی: ما قرآن را نازل کردیم و از آن حفاظت خواهیم کرد.
ثانیا: این کتاب، نور است؛ «قَدْ جاءَکمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کتابٌ مُبِینٌ»[۱۷] نور، هم خودش روشن است هم اطراف را روشن می کند، هم دست تحریف از دامان او کوتاه است و هم پیچیدگی در آن راه ندارد.
علامه طباطبایی رحمه الله می فرماید:
«کتابهای آسمانی دیگران هر گونه می خواهد باشد ولی کتاب آسمانی اسلام (قرآن) جهان و جهانیان را مخاطب قرار داده و با آنها به طور مستقیم سخن گفته است و در مقام تحدی، خود را معجزه پیامبر اسلام معرفی کرده است و چنین کتابی هرگز در انحصار فهم عده معدودی هر که باشد نیست.»[۱۸]
و اگر در قرآن محکم و متشابه وجود دارد خود قرآن کریم معلم خود را معرفی کرده است[۱۹] و برای آن که نشان دهد سخن خداست و از طرف ذات اقدس الهی نازل شده است تحدی نموده و اهل همه زمانها را با هر موقعیت و مقام، زبان و مکان به مبارزه طلبیده است.
همچنین ذیل آیه شریفه «لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»[۲۰] می نویسد:
این آیه شریفه ظاهر در این است که تحدی در جمیع قرآن از صفات و کمال راجع به لفظ و معنا تنها فصاحت و بلاغت نمی باشد؛ زیرا انضمام غیر اهل زبان در معارضه در مورد بلاغت سودی نمی بخشد و آیه شریفه به اجتماع جن و انس توجه دارد.[۲۱]
و در ذیل آیه شریفه «فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ»[۲۲]می فرماید:
روشن شد که تحدی در آیه کریمه به نظم و بلاغت به تنهایی نیست.[۲۳]
استاد جوادی آملی – دام ظله – عدم انحصار تحدی به زمان خاص را به گونه ای دیگر تقریر می کند:
«ظهور اطلاقی جمله «لایأتون» این است که جامعه مجتمع انس و جن برای همیشه در این پیکار فرسوده و ناتوانند.»[۲۴]
۲- قرآن کریم نه تنها از معارضه ابایی نداشته بلکه دیگران را به تحدی فرا خوانده است و تحدی قرآن کریم هیچ گونه محدودیتی ندارد. بر همین اساس، استاد جوادی آملی – دام ظله – می نویسد:
«محور تحدی رسول اکرم صلی الله علیه و آله تنها فصاحت و بلاغت نیست؛ زیرا کسی که نه عربی می فهمد و نه با آن می تواند سخن بگوید برای او تحدی به فصاحت و بلاغت روا نیست. از این رو، در تبیین تحدی قرآن باید گفت هر کس هر چه می داند قرآن بهتر از آن را عرضه کرده است؛ خواه علوم عقلی خواه علوم نقلی.»[۲۵]
و به تعبیر مرحوم علامه:
قرآن برای بلیغ، در بلاغت و فصاحت و برای حکیم، در حکمت؛ برای عالم، در علم؛ برای عالم اجتماعی، در اجتماع؛ برای مقنّن، در تقنین؛ برای سیاسی، در سیاست؛ برای حکام، در حکومت؛ برای همه عالمین، در آنچه که همه به آن دسترسی ندارند (مثل غیب)، اختلاف در حکم و علم و بیان، تحدی می کند.[۲۶]
علمای اسلام وجه اعجاز را تا هفت مورد شمرده اند: ۱- انصراف مخلوق ۲- چون بالاترین مرتبه فصاحت را که خارق العاده است داراست. ۳- معانی قرآن موافق عقل است. ۴- نبود تناقض ۵- متضمن اخبار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 