پاورپوینت کامل آسیب شناسی نهضت جنگل ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آسیب شناسی نهضت جنگل ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناسی نهضت جنگل ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناسی نهضت جنگل ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :
>
محمد کرامتی[۱]
چکیده:
تاریخ این سرزمین خصوصا یکصد ساله اخیر، ظرف حوادث مهم و رویدادهای تعیین کننده ای در عرصه های سیاسی و اجتماعی بوده است که یکی از آنها جنبش جنگل به رهبری روحانی مبارز میرزا کوچک خان جنگلی است؛ این جنبش که در واقع یک واکنش ملی و دینی نسبت به سیاستهای استعماری و استیلا جویانه قدرتهای فرادستِ آن زمان بود، در سال ۱۳۳۳ ق. شکل گرفت و پس از هفت سال مبارزه فرسایشگر، سرانجام در سال ۱۳۴۰ ق. به فرجام غم انگیزی دچار شد.
نوشتار حاضر تحلیلی است مستند از منظر آسیب شناسی، به این جنبش مقدس؛ آنچه به عنوان مهمترین عوامل در این شکست نقش داشتند عبارتند از:
۱- استحاله فکری نیروهای جنگل بر اثر نفوذ تفکرات الحادی کمونیستی.
۲- ریاست طلبی و دنیاخواهی برخی از رهبران و عوامل با نفوذ جنگل.
۳- جریان تفرقه و نفاق.
۴- بهبود روابط دولتهای درگیر و تبانی آنها برای حذف نهضت جنگل.
مقدمه
تاریخ ایران آکنده از رشادتها و سلحشوریهای مردانی است که برای سربلندی ملت ایران و حفظ و هویت دینی و ملی و نیز بریدن دست بیگانگان از منابع و منافع ارزشمند آن، در برابر بیگانگان تا پای جان ایستادند و مقاومت کردند.
کشور پهناور ایران هماره به لحاظ عوامل عقیدتی، سیاسی، جغرافیایی و قومی، کانون اصلی تحولات و جنبشهای مهم بوده است که بسیاری از آنها نقطه عطفی در تاریخ مبارزات سیاسی این ملت سلحشور و بیگانه ستیز به شمار می آید. نهضت سربداران، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، و بالأخره انقلاب اسلامی ایران همگی از این قبیلند.
جوهره تمامی این قیامها، دینی و به رهبری روحانیون و زعمای دینی بوده است. یکی از قیامهایی که با درون مایه دینی و ملی در برهه ای خاص از تاریخ پر فراز و فرود این ملت رنج کشیده شکل گرفت و علی رغم عمر کوتاهش منشأ تحولات و اثرات سیاسی – اجتماعی بسیاری در تاریخ این کشور بوده است، نهضت جنگل به رهبری روحانی مبارز و نستوه میرزا کوچک خان جنگلی می باشد.
دقیقا در شرایطی که سرزمین ایران به دلیل بی کفایتی و ناتوانی حاکمان و متولیان حکومت، محل تاخت و تاز نیروهای متجاوز انگلیسی از یک سو و جولانگاه سربازان روسی از دیگر سو بود، نهضت جنگل با شعار دفاع از اسلام، اخراج نیروهای بیگانه و برقراری امنیت، در شوال ۱۳۳۳ ق. اعلان موجودیت می کند و دیری نمی پاید که جنگل به کانون مبارزات سیاسی و دینی تبدیل می گردد.
قیام جنگل که در شرایط زمانی بسیار مناسب و مساعد شکل گرفت به دلیل بروز رخدادهای بعدی و عوامل مهمی که به آنها اشاره خواهد شد پس از هفت سال از حیات پر فراز و نشیب خود، سرانجام با شهادت سردار جنگل در دوم ربیع الثانی سال ۱۳۴۰ ق. تن به شکست داد.
رخدادهای مهم و تحول سازی همچون جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ م. و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ م. روسیه که به وقوع پیوست و تحولات سریع و مهم جهانی را در پی داشت، به دلیل هم زمانی شان با قیام جنگل، آن را به شدت تحت الشعاع خود قرار دادند و معادله ای چند مجهولی و در هم تنیده ای را در مقابل رهبری نهضت نهادند و میرزای جوان در آن فضای تاریک ابهام آلود و یأس آور، برای رهبری نهضت خود علاوه بر تهوّر، شجاعت، صداقت و غیرت دینی خود و یارانش، سخت نیازمند تجربه ای گران و کادر کارآزموده سیاسی و نظامی بود. با این حال، این رهبر روحانی که سنین جوانی خود را سپری می کرد به تنهایی توانست در مقابل تمام مغزهای سیاسی و نظامی استعمار پیر بریتانیا و سیاست ورزان کهنه کار جهان را برای مدت هفت سال بایستد، هر چند به اهداف اصلی خود نایل نگشت.
ضرورت عبرت آموزی، ما را بر آن داشت تا در ارتباط با این نهضت مقدس که یکی از روشن ترین و مشعشع ترین نقاط تاریخ مبارزات آزادیخواهانه این ملت است به مطالعه و باز کاوی آن بپردازیم و نقاط آفت و خیز آن را از نقاط قوت آن بازشناسیم.
مهمترین آسیبها و تهدیدها
مطالعه تاریخ جنگل نشان می دهد که جریانها و عوامل آسیبزای گوناگونی در فروپاشی این نهضت دخالت داشته است، که بخشی از آنها از خارج بر نهضت تحمیل شده اند و پاره ای دیگر از درون نهضت سر برآوردند و سهم مهمی در فروپاشی آن داشتند، که تمامی این عوامل از حوصله این نوشتار خارج است؛ از این رو تنها به عمده ترین این عوامل اشاره می کنیم:
۱- نفوذ جریان دین ستیزی به جنگل
یکی از نقاط ضعف جنگلیها آسیب پذیری ایدئولوژیکی و اعتقادی آنها بود؛ بسیاری از نیروهای جنگل به دلیل ضعف اعتقادی نتوانستند در مقابل هجوم تفکرات الحادی و کمونیستی به جنگل، مقاومت کنند. جنگلیان جز تعدادی انگشت شمار عموما افرادی بی سواد، فاقد دانش کافی در زمینه های دینی و مهارتهای ایدئولوژیکی بوده اند؛ آنها نوعا از طبقه کسبه ها، پیشه وران، کشاورزان و مردم زحمت کشی بوده اند که از ظلم و تجاوزهای روسها و دولت مرکزی به ستوه آمده بودند.
اسماعیل رایین در مقدمه اش بر «قیام جنگل» ضمن تصریح به این تزلزل فکری و اعتقادی درباره شدت آسیب پذیری قیام از این بعد می نویسد:
«اولین برخورد انقلابیون شوروی با قیام کنندگان جنگل موجب شد که عده زیادی از جوانان روشن فکر و معتقد به جنبش جنگل و اتحاد اسلام، عقاید و مرام کمونیستها را پذیرفتند و یا سمپاتیزان آنها شدند.»[۲]
آری، ضعف بنیه علمی و دینی جنگلیها از یک سو و نشر گسترده افکار کمونیستی در جنگل، موجب گردید تا بخش مهمی از نیروهای جنگلی در رویارویی با افکار الحادی به سرعت خلع سلاح شوند.
ریشه یابی نفوذ افکار کمونیستی به درون جنگل
در پی انقلاب اکتبر روسیه که در سال ۱۹۱۷ م. به وقوع پیوست بلشویکها به بهانه برگرداندن شورشیان روسیه و کمک به خلق ستمدیده ایران در مقابل تجاوزات انگلستان و ظلمهای دولت مرکزی به آنها، به ایران آمدند؛ ورود بلشویکها به خاک ایران مبدأ تحولاتی در کشور خصوصا در منطقه گیلان و جنگل شد و این امر به عقیده بسیاری از مورخین مسیر نهضت جنگل را تغییر داد و دست کم چالشهای جدیدی را برای آن به وجود آورد.
اسناد موجود نشان می دهد که کمونیستهای شوروی به محض ورود به بندر انزلی، تمهیداتی را در جهت تشکیل یک حکومت بلشویکی در منطقه گیلان آغاز کردند که این امر با مخالفت شدید میرزا کوچک خان روبرو گردید.[۳]
هر چند مخالفتهای میرزا نتوانست مانع از تحقق منویات دولت روس گردد؛ اما در ایجاد محدودیتهایی در مسیر تحقق این خواسته بسیار مؤثر بود؛ در نتیجه این مخالفتها بود که روسها پذیرفتند به جای تأسیس حکومت بلشویکی در ایران یک جمهوری انقلابی موقتی را تأسیس نمایند و سران جنگل از جمله شخص میرزا نیز در آن حضور و بر عملکرد و تصمیمات آنها نظارت داشته باشند.
میرزا کوچک خان در نخستین نشست خود با نمایندگان دولت روس که به تنظیم قراردادی بین وی و روسها منتهی شد، شروطی را برای آنها مطرح می کند که پس از بحثهای فراوان سرانجام این شروط مورد موافقت بلشویکها و سایر اعضای شرکت کننده در نشست قرار می گیرد. برخی از بندهای این قرارداد چنین است:
– عدم اجرای اصول کمونیزم از حیث مصادره و ضبط اموال و الغای مالکیت و منع تبلیغات.
– تأسیس جمهوری انقلابی موقتی به جای تأسیس حکومت بلشویکی در ایران؛
– تأسیس مجلس مبعوثان طبق خواسته نمایندگان ملت پس از ورود به تهران؛
– سپردن مقدّرات انقلاب به دست این حکومت و عدم مداخله روسها در آن.[۴]
البته مفاد این قرارداد سریعا توسط روسها نادیده گرفته شد و با ملغی کردن آن، سر ناسازگاری با جنگلیان گذاشتند؛[۵] روسها پس از این، شتاب بیشتری به نفوذ خود در ایران دادند، بر خلاف تعهدات داده شده، عمل کردند، اموال و داراییهای ایران را که به دست روسها در بادکوبه مصادره شده بود همچنان در تصرف نگاه داشته، آن هم در شرایطی که جنگلیان سخت نیازمند به آنها بودند. از سویی دیگر بر شمار نیروهای خود در ایران افزودند. آنها همچنین بر خلاف تعهدشان مبنی بر عدم تلاش در تبلیغ و نشر افکار کمونیستی، به محض استقرارشان در ایران و در همان روزهای آغازین، اقدام به تبلیغات وسیع و گسترده ای – توسط هم کیشان خود در ایران یعنی «عدالتی ها»[۶] – کردند.[۷]
در همین آشفته بازار بود که اشخاصی همچون حیدرخان معروف به «عمواوغلی» که از کمونیستهای با سابقه شوروی بود به کادر نهضت راه یافتند؛ عمواوغلی که به حسب ظاهر برای ایجاد تفاهم و آشتی بین رهبران نهضت وارد جنگل شد، مأموریت داشت که با ترویج افکار کمونیستی و سوسیالیستی در بین جنگلیان، مسیر انقلاب را به سمت و سویی که موافق با سیاستهای دولت شوروی بود تغییر دهد و نیز با نفوذ خود در میان کشاورزان و دهقانان که کانون اصلی قدرت و پایگاه اجتماعی میرزا کوچک خان به شمار آمدند، آن را به تصرف خود در آورد.[۸]
به هر روی گسترش افکار کمونیستی در جنگل که از درون توسط این عنصر نفوذی و از بیرون توسط بلشویکها و کمیته عدالت، به جامعه و خصوصا سطوح مختلف جنگل تزریق می شد، منجر به گرایش عده قابل توجهی از جنگلیان به مکتب الحادی کمونیسم و بروز اختلافات حاد ایدئولوژیکی در میان جنگلیان گردید؛ البته توجه بیش از حد میرزا به مسائل نظامی و غفلت از تغذیه فکری نیروهایش در این ماجرا بی تأثیر نبوده است؛ برخی از نطقهای میرزا کوچک خان نشان می دهد او حتی نسبت به تبیین بزرگترین خطری که جنگل را تهدید می کرد؛ یعنی، جریان دین ستیزی در قالب مکتب کمونیست دریغ می ورزید؛ میرزا کوچک خان در یکی از نطقها پس از انتقاد شدید از اقدامات افراطی کمونیستهای رشت، خطاب به نیروهای تحت امرش می گوید:
«معنای کمونیستی اشتراکی را از آنهایی که می دانند بپرسید؛ ما از شرحش اغماض می کنیم؛ زیرا در تصدیق و تکذیب آن برای حفظ بی غرضی خودمان لزوما ساکتیم، همین قدر می گوییم اجرای یک همچه عقیده مفرط و تند فعلاً محال است.»[۹]
اینجا بود که افراد زیادی از جنگلیان و ارادتمندان میرزا پس از کشمکش های طولانی، غزل خداحافظی سرودند و به رهبری «احسان الله خان» و همراهی «خالو قربان» دو تن از پیش کسوتان و مؤثرین در قیام که به کمونیزم روی آورده بودند، صف خود را از میرزا جدا کردند و اندکی بعد در دوازدهم ذیقعده ۱۳۳۸ ق. این تعداد به اتفاق کمیته ای متشکل از اعضای حزب کمونیست ایران (کمیته عدالت) علیه میرزا کوچک خان دست به کودتا زدند و وی را از حکومت شورایی کنار گذاشتند.
بروز این رخدادهای تلخ نشان داد که میرزا هر چند به دلیل پاره ای ضرورتها و نیز به منظور تلطیف سیاستهای دولت روس در ایران و جلوگیری از افراطی گریهای بلشویکها خود را به روسها نزدیک کرد، اما از تاکتیکها و راهبردهای درستی برای رسیدن به این اهداف بهره نجست؛ از این رو ناچار به پرداخت هزینه های سنگینی شد.
میرزا اسماعیل جنگلی خواهرزاده و از معتمدین میرزا کوچک خان در بیان دلایل نزدیک شدن میرزا به روسها می نویسد:
«میرزا به نمایندگی از زعمای احرار تهران و با اصرار مجاهدین جنگل و با هدف تأمین منافع طبقات و جلوگیری از تعدّیات و خرابیهایی که ممکن بود از قشون ارتش سرخ بر ایران وارد شود دعوت آنها را پذیرفت.»[۱۰]
ناگفته نماند که در پی این نزدیکی، حیثیت دینی و ملی قیام وی نیز به شدت در معرض تردیدها و پرسشهای جدی قرار گرفت؛ تا آنجا که برخی مدعی شدند موضع رهبری نهضت در قبال تفکرات سوسیالیستی نسبت به ابتدای قیام، دچار تغییرات زیادی شد و میرزا، علی رغم مخالفت رسمی با مسلک کمونیستی، یک نحوه رویکرد توأم با باور قلبی نسبت به سوسیالیست پیدا کرد[۱۱]؛ این ارتباط حتی روحانی مبارز شیخ محمد خیابانی را نیز به موضع گیری واداشت؛ خیابانی که همچون وی جبهه ای دیگر در مقابل دولت مرکزی و سیاستهای استعماری انگلیس در آذربایجان گشوده بود خطاب به میرزا می گوید:
«چه فرقی بین شما و وثوق الدوله است! وثوق الدوله می خواهد ایران را با مساعدت لشکریان انگلیس اداره کند، و شما می خواهید ایران را با مساعدت لشکریان روس اشغال کرده واداره کنید.»[۱۲]
از سویی دیگر میرزا علی اکبر مجتهد اردبیلی نیز به دلیل فعالیتهای افراطی بلشویکها حکم جهاد علیه نیروهای جمهوری انقلابی – که در آن زمان میرزا ریاست آن را بر عهده داشت – صادر کرد. میرزا کوچک خان در یکی از نطقهای خود اوضاع اسفبار گیلان را چنین توصیف می کند:
«حال گیلان و اختلافهای داخلی آن به دست این حضرات است که می بینید؛ اما خارج از گیلان انگلیسیها با ما دشمن و به محو ما کمر بسته اند؛ دولت ایران و مستبدین از هر طرف مشغول مهاجمه به ما هستند؛ میرزا علی اکبر مجتهد اردبیلی و سایر علمای اردبیل هم برای حرکات افراطی کمونیستها اعلان جهاد به آذربایجان و شاهسونها داده و آنها تا حدود ماسوله آمده اند که به ماها بتازند.»[۱۳]
این چنین بود که پایگاه اجتماعی و مردمی نهضت جنگل و رهبری آن رفته رفته تضعیف شد و مخالفین میرزا کوچک خان اعم از کمونیستهای افراطی، اعضای واداده جنگل و دولت وثوق الدوله، که همواره در پی فرصتی مناسب برای بی اعتبار کردن وی و قیام جنگل بودند از این قضیه به بهترین نحو بهره گرفته و دست به تبلیغات وسیعی علیه این روحانی مبارز و نستوه زدند.[۱۴]
میرزا کوچک خان در بخشی از نامه شکوه آمیز خود به «لنین» زمامدار روسیه با اشاره به این تبلیغات و تأثیرات نامطلوب آن بر نهضت جنگل می نویسد:
«از تمام ایران، طبقات ملت بر ضد پروگاند اشتراکی اعتراض نموده و اظهار می دارند که هیچ همراهی با انقلاب نخواهند کرد؛ مخصوصا جمعیت رشت که در چندین ماه قبل حاضر بودند خود را برای رسانیدن به انقلاب به آب و آتش بیاندازند امروز تحت نفوذ اقدامات اشخاص یاد شده قرار گرفته اند و حتی حاضرند دست به ضد انقلابیون دراز کنند.»[۱۵]
برخی از اسناد نیز نشان می دهد که حتی در سالهای پنجم و ششم نهضت که اواخر دوره اقتدار نهضت به شمار می رود نه تنها بر تعداد نیروهای جنگل افزوده نشد، بلکه تعداد این نیروها در اثر تبلیغات سوء دشمن تا نصف کاهش یافته بود.[۱۶]
استفتائاتی که از برخی مراجع دینی و سیاسی آن روز از جمله آیه الله شهید سید حسن مدرس شده است نیز نشانگر اوج این تبلیغات است و البته مرحوم مدرس رحمه الله کوشیدند تا با تأیید شخص میرزا و یادآوری انگیزه های دینی و ملی وی اعتبار و اقتدار رهبری جنگل را در حد امکان به وی بازگرداند.
آیه الله مدرس در پاسخ به یکی از این استفتائات می نویسد:
«بسم الله الرحمن الرحیم حقیر از آقای میرزا کوچک خان و از اشخاصی که صمیمانه و صادقانه با ایشان هم آواز بودند، نیت سوئی نسبت به دیانت و صلاح مملکت نفهمیدم، بلکه جلوگیری از دخالت خارجه و نفوذ سیاست آنها در گیلان، عملیاتی بوده بس مقدس، که بر هر مسلمانی لازم است؛ خداوند همه ایرانیان را توفیق دهد که نیت و عملیات آنها را تعقیب و تقلید نمایند. پر واضح است که طرفیت و ضدیت و محاربه با همچه جمعیتی مساعدت با کفر و معاندت با اسلام است.»[۱۷]
به هر روی نزدیکی میرزا با بلشویکها گرچه با هدف تأمین منافع ملت و جلب پشتیبانی دولت روس صورت گرفت، اما در عمل نه تنها نتوانست موازنه را به نفع آنها تغییر دهد، بلکه به مهمترین سرمایه میرزا کوچک خان؛ یعنی، ایمان دینی جنگلیان، اعتماد عمومی و حمایت علما به شدت خدشه وارد کرد و این یکی از تلخترین فصلهای نهضت جنگل به شمار می آید.
۲- دنیا زدگی و منفعت پرستی برخی از رهبران نهضت
جریان دومی که از درون نهضت سربرآورد و این جنبش مقدس که با آمال و آرزوهای هزاران انسان رنجیده، گره خورده بود را وجه المصالحه خود قرار داد، جریان منفعت پرستی و دنیاخواهی بود. گریگور یقیکیان به صراحت تمام ادعا می کند:
«کلیه رفقا و همکاران کوچک خان غیر از گائوک[۱۸] تسلیم دولت شاهنشاهی گردیده و اکثر آنها در خدمت دولت رضا شاه، ترقیاتی کرده و به مقامات عالی رسیدند.»[۱۹]
جدای از این ادعا که ممکن است به نظر بعضیها قدری اغراق آمیز جلوه کند، بررسی تاریخ جنگل نیز به روشنی گویای این واقعیت است که چهره هایی نظیر «احسان الله خان»، «خالو قربان» و «حاج احمد کسمایی» دقیقا در مقطعی که نهضت جنگل بحرانی ترین شرایط خود را سپری می کرد برای تحصیل یا حفظ موقعیت اجتماعی و اقتصادی خویش به نهضت خیانت کردند و ریاست طلبی و دنیاپرستی شان سبب فتنه ها گردید.
حاج احمد که از کارکنان مهم جنگل بود و رتق و فتق امور مهم مالی و اقتصادی جنگل را بر عهده داشت به طور پنهانی بنای سازش با دولت مرکزی و انگلیسیها را می گذارد و انگلیسیها نیز متقابلاً با ارسال تأمین نامه ای برای حاج احمد، برادران، بستگان و همراهان وی، متعهد می شوند که در صورت تسلیم شدن آنها و همکاری و مساعدت حاج احمد با دولت مرکزی همگی آنها را از مزایای ویژه ای بهرمند سازند.[۲۰]
حاج احمد بالأخره پس از پشت سر گذاشتن دوره ای از اختلاف و درگیری با میرزا کوچک خان سرانجام راه خود را از او و انقلاب جدا می کند و همکاری با دشمنان را به همراهی با دوستان انقلاب ترجیح می دهد؛ جنگل که در آن هنگام وضعیت فوق العاده بحرانی را سپری می کرد و در ضرب الاجل تعیین شده از سوی انگلیسیها بسر می برد، با تسلیم شدن حاج احمد کسمایی و برخی دیگر از شخصیتهای مؤثر، همچون دکتر حشمت، آشفتگی و بلاتکلیفی بر آن مستولی می گردد؛ از هم پاشیدگی جنگل در این مرحله به حدی رسید که تنها هشت نفر پس از این اتفاق با میرزا باقی می مانند.[۲۱]
پیش از این نیز احسان الله خان که فردی جاه طلب و ریاست طلب بود تحت نفوذ جریانی که از سوی حیدر خان (عمواوغلی) رهبری می شد به مرام کمونیستی روی می آورد؛ روحیه افراطی گری او به شکل گیری جناح چپ نهضت می انجامد که عده ای از نیروهای جنگل را در خود جای داده بود. او پس از کودتایی که توسط کمیته عدالت و با همکاری وی و خالو قربان به وقوع پیوست به ریاست «جمهوری سرخ» می رسد و سپس با ترتیب دادن قوایی بارها به جنگ با میرزا کوچک خان می رود؛ عطش ریاست طلبی احسان الله خان به قدری بود که با به دست آوردن ریاست «جمهوری سرخ» فرو نمی نشیند و در رؤیای به چنگ آوردن ریاست «دولت مرکزی» تحت حمایت شوروی[۲۲] آهنگ تصرف تهران را می کند، اما در این اقدام ناکام می ماند و با تحمل شکستی سنگین توسط دولت مرکزی به شوروی می گریزد.[۲۳]
خالو قربان نیز که زمانی در کنا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 