پاورپوینت کامل انتفاضه: بسترها و پژواک ها ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انتفاضه: بسترها و پژواک ها ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتفاضه: بسترها و پژواک ها ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انتفاضه: بسترها و پژواک ها ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :
>
مرتضی شیرودی[۱]
چکیده:
فلسطین بیش از نیم قرن است که اسیر چنگالهای صهیونیسم جهانی است. در این مدت، فلسطین همواره کانون نزاع و برخورد فلسطینیان خواهان استقلال و آزادی، با اشغال گران صهیونیستی بوده است؛ اما طی سالهای اخیر، مبارزات مردم فلسطین علیه اسرائیل غاصب، روند تازه ای پیدا کرد که از آن به «انتفاضه» مردم فلسطین یاد می شود. به راستی، انتفاضه چرا پدید آمد؟ بسترها و زمینه های آن چه بود؟ و آیا در حیات کوتاه خود، دستاورد، پیامد و بازتابی هم داشته است؟ مقاله حاضر می کوشد به این سؤالات پاسخ دهد.
مقدمه
با تأسیس رژیم صهیونیستی، دور جدیدی از توطئه غرب علیه اسلام آغاز شد که بیش از نیم قرن طول کشید. برخی از رؤسای کشورهای اسلامی – عمدا یا سهوا – از این توطئه، غفلت کرده اند که ایران زمان پهلوی دوم، مصداق بارز آن به شمار می رفت. به بیان دیگر، از همان آغاز شکل گیری اسرائیل، محمدرضا پهلوی روابط گسترده ای با آن برقرار کرد؛ در حالی که یکی از پایه های نهضت امام خمینی (ره) ضدیت با اسرائیل بود.
از این رو، امام خمینی (ره) یکی از دلایل پیروزی انقلاب اسلامی را روابط رو به گسترش شاه و اسرائیل، معرفی کرد. جمهوری اسلامی، به پیروی از امام خمینی (ره) شعار «اسرائیل باید از بین برود» را مطرح کرد. بنابراین، مسأله فلسطین تأثیر فراوان بر سیاست خارجی ایران داشته و دارد و شناخت آن، در دو عرصه زمینه ها (بسترها) و پیامدها (بازتاب ها) می تواند به مفهوم بخشی و شفاف سازی سیاست خارجی ایران در دفاع از ملت و انتفاضه فلسطین کمک کند:
انتفاضه: تعریف و تبیین
انتفاضه در لغت، به معنای جنبش، لرزش، غبارروبی، انقلاب، قیام، مرحله قبل از انقلاب، قیام علیه رخوت و رکورد و حرکت توأم با نیرو و شتاب است و در اصطلاح، به مفهوم جنبش ضدصهیونیستی مردم فلسطین است که با بهره گیری از امکانات کم، ولی با ایمانی قوی، درصدد نیل به آزادی فلسطین است.
در واقع، انتفاضه نامی است که برای خیزش خودجوش، مردمی، مستقل، مستمر، همگانی و اسلامی مردم فلسطین علیه اشغال گران صهیونیست به کار می رود.[۲] برخی معتقدند که انتفاضه به معنای انقلاب نیست؛ بلکه به مرحله قبل از انقلاب اشاره دارد. شهید دکتر فتحی شقاقی که بر این عقیده است، در این باره می گوید:«از نظر معنایی انتفاضه بر قیام علیه رخوت و رکود دلالت می کند. انتفاضه، مرحله قبل انقلاب است.
برای مثال، قیام مدرسه فیضیه قم را انتفاضه می نامیم و قیام سال ۱۳۵۷ ایران را انقلاب می گوییم.[۳] البته گاهی هم، این دو به یک معنا و برای تبیین یک چیز به کار می روند. به این جهت، جنبش جهاد اسلامی، قیام فعلی فلسطین را انتفاضه – انقلاب می نامند.»[۴]
اگر چه، کلمه انتفاضه بیشتر در دهه اخیر مورد استفاده و استعمال قرار گرفت، اما کاربرد انتفاضه، پیشینه ای طولانی دارد. از جمله، قیام فلسطینیان علیه سلطه انگلیس و گسترش صهیونیسم در ۱۳۰۰ و حرکت ضد انگلیسی و ضد یهودی شیخ عزالدین قسام و حاج امین حسینی به ترتیب در ۱۳۱۱ و ۱۳۱۸، انتفاضه نامیده شده اند؛ ولی انتفاضه ای که از ۱۳۶۶ آغاز و در ۱۳۷۹ شدت یافت، «انتفاضه بزرگ» نامیده می شود؛ به آن جهت که نسبت به انتفاضه های گذشته، گسترده تر و عمیق تر است.[۵] انتفاضه جدید مردم فلسطین را «انقلاب سنگ» هم می نامند؛ زیرا، مردم فلسطین به جای سلاح گرم از سنگ برای دفاع از خود و تهاجم علیه دشمن استفاده می کنند.
پای بر زمین، دست بر تفنگ
آی هم سفر، جرعه ای درنگ
کوله بارمان، مانده بر زمین
دست های مان، مست عطر جنگ
رفته ام ز یاد با غمی سترگ
رفته ای ز یاد با غمی قشنگ
از نژاد خون، از تبار رنگ
نام ماند و نام، ننگ ماند و ننگ
در قنوت مان، در سکوت مان
عشق بود و عشق، جنگ بود و جنگ
هان! غمین مباش، در هوای تو
تاب می خورد پرچمی سه رنگ
با تمام عشق جار می زنیم
انقلاب سنگ، انقلاب سنگ[۶]
استفاده از سنگ، نگرانی عمیقی در اسرائیلی ها ایجاد کرده است؛ چون ممکن است فلسطینی ها نیز، همانند حضرت داود(ع)، پیامبر بزرگ بنی اسرائیل که با سنگ بر جالوت ستم گر پیروز شد، بر اسرائیل پیروز شوند[۷].
و بلالهای شهر هلال ها / در جمعه ای یتیم / خاک فلسطین را / کوزه کرده اند / و فانوس های آتش / بر سیم خاردار آویختند / تاکوزه های خویش را / بر سر جالوت بشکنند / و فانوس های خویش را / بر سر نخ[۸]
انتفاضه: بسترها و زمینه ها
انتفاضه جدید که در پی شهادت چهار کارگر فلسطینی در ۱۷ آذر ۱۳۶۶ جلوه بیشتری یافت، معلول این علل است:
۱- انقلاب اسلامی ایران موجب احیای اسلام، بیداری سیاسی و تقویت خودباوری در مسلمانان و اثبات پوشالی بودن قدرتهای استعماری شد. از این رو، انقلاب اسلامی و شیوه پیروزی آن، او را به نمونه آرمانی برای مبارزه جنبشهای اسلامی درآورد.[۹]
۲- به عقیده دکتر فتحی شقاقی، «انتفاضه پاسخی بود به اشغال گران و اعمال سرکوب و طغیان و تکبر آنان و اقداماتشان در ویران سازی منازل، مصادره زمینها، اسکان یهودیان و ساختن شهرکها، شکنجه مبارزان، دستگیری و تبعید و ترور و شکستن استخوانهای آنان، نابود کردن اقتصاد فلسطین و تحمیل مالیات و جرایم سنگین، تعطیلی مدارس و دانشگاه ها، جلوگیری از کار و کسب، نادیده گرفتن حقوق انسانی و سیاسی و…[۱۰]»
۳- شقاقی، همچنین معتقد بود:«انتفاضه پاسخی بود به واقعیت اسف انگیز و یأس آور اعراب که وابستگی، ضعف و سستی خود را آشکار کرده بودند. آنها فلسطین و آزادسازی فلسطین را توجیهی برای بقای خود می دیدند؛ تا جایی که مسأله فلسطین را در آخر لیست اولویتهای خود قرار دادند و همگان این امر را حتی در کنفرانس هایی مثل کنفرانس سران در نوامبر ۱۹۸۷ [بهمن ۱۳۶۶] مشاهده کردند.[۱۱]»
۴- با شکست سیاسی اعراب از اسرائیل در ۱۳۴۶ / ۱۹۶۷ گروه های فلسطینی به سوی مبارزه مسلحانه و حضور مستقیم و مستقل در مبارزه نظامی علیه اسرائیل گرایش پیدا کردند؛ ولی از اواخر دهه ۵۰ به ناتوانی خود در مبارزه علیه اسرائیل پی بردند. در نتیجه، مبارزه سیاسی را جایگزین مبارزه نظامی کردند؛ ولی بزودی در این شیوه هم شکست خوردند.
بنابراین، انتفاضه پاسخی به عدم توانایی شیوه های گذشته برای آزادسازی فلسطین نیز، به شمار می رود.[۱۲] به عوامل گذشته باید زمینه های شتاب زا و تسریع بخش زیر را نیز اضافه کرد: ۱- فرار شش تن از اعضای جنبش جهاد اسلامی از زندان مرکزی غزه در اردیبهشت ۱۳۶۶ که هسته اولیه انتفاضه جدید را تشکیل دادند؛ ۲- عملیات جنبش جهاد اسلامی علیه گروه گشتی صهیونیستی و مرگ فرمانده پلیس نظامی اسرائیل در غزه در مرداد ۱۳۶۶، محاکمه عاملان عملیات نافرجام انتحاری به رهبری سلیمان زهیری در شهریور ۱۳۶۶ و شهادت سه نفر از اعضای هسته های مقاومت اسلامی در مهر ۱۳۶۶که آغازی عملی بر جنبش انتفاضه بود.[۱۳] به علاوه، عوامل دیگری را نیز، می توان در زایش انتفاضه مؤثر دانست؛ از جمله:
۱- گفت وگوها و اقدامهای بی حاصل: یکی از علل انتفاضه فلسطین، طرحهای به اصطلاح، صلحی است که بدون توجه به خواسته های واقعی مردم فلسطین از سوی دولتهای عربی، گروه های فلسطینی و قدرتهای جهانی ارائه شده است. به بیان مفصل تر، ماده سوم قطعنامه ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد، طرفهای درگیر در مسأله فلسطین را به آتش بس فوری و انجام مذاکره برای دست یابی به صلح عادلانه و باثبات در خاورمیانه فرا می خواند؛ متعاقب آن، کنفرانس صلح خاورمیانه در ۱۳۲۵ / ۱۹۴۶ با نظارت سازمان ملل متحد و ریاست آمریکا و شوروی سابق و طرفهای درگیر در ژنو تشکیل شد و جلسات آن طی چند سال متوالی و متمادی ادامه یافت؛ ولی هیچ یک از آنها، نتایج قابل قبولی را برای مردم فلسطین به ارمغان نیاورد.[۱۴]
ناکامی و شکست کنفرانس بین المللی صلح ژنو، اختلاف در جبهه عرب، کاهش روابط مصر و شوروی سابق و اوضاع نامساعد سیاسی و اقتصادی مصر، زمینه های انعقاد قرار داد صلح کمپ دیوید را در سال ۱۳۵۷ / ۱۹۷۸ بین مصر، اسرائیل و آمریکا فراهم آورد که طی آن، صحرای سینا از نیروهای اسرائیلی تخلیه شد و اسرائیل از سوی مصر به رسمیت شناخت شد.
بنابراین، مصر به عنوان یکی از مقتدرترین و با نفوذترین کشورهای عربی حامی آرمان فلسطین، از جرگه مخالفان موجودیت اسرائیل خارج گردید.[۱۵] همچنین، طرح هشت ماده ای فهد (ولیعهد وقت عربستان سعودی) در ۱۳۶۰ / ۱۹۸۱، مشروعیت اسرائیل را می پذیرفت؛ زیرا بر اساس یکی از مواد این طرح، اسرائیل باید تنها از سرزمینهای تصرف کرده پس از ۱۳۶۴ / ۱۹۸۵ خارج می شد.
طرح اجلاس فاس در ۱۳۶۰/۱۹۸۱ نیز، با پذیرش مشروعیت اسرائیل، خواستار ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی به مرکزیت قدس گردید. افزون بر آن، طرح صلحی که از سوی شاه حسین و یاسر عرفات (طرح اقدام مشترک) در ۱۳۶۵/ ۱۹۸۶ ارائه شد، بر خروج اسرائیل از اراضی اشغالی عرب در ۱۳۴۶ / ۱۹۶۷ و بر حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین در چارچوب تشکیل دولتهای متحد اردن و فلسطین، تأکید داشت.[۱۶]
آمریکایی ها هم طرحهایی را برای بر قراری صلح خاورمیانه پیشنهاد کرده اند؛ از آن جمله:۱ – طرح رونالد ریگان در ۱۳۶۱ / ۱۹۸۲ خواهان به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی دولتهای عربی و ایجاد یک دولت خودگردان فلسطینی با مشارکت دولت اردن در کرانه غربی و نوار غزه بود.۲ – جورج شورلتز، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، در ۱۳۶۷ / ۱۹۸۸ طرفهای ذی نفع؛ یعنی هیأتهای فلسطینی، اسرائیل، اردن، مصر و سوریه را به مذاکره رو در رو فرا خواند. جیمز بیکر، وزیر امور خارجه بعدی آمریکا، در ۱۳۶۷ / ۱۹۸۸،پیشنهاد مشابه ای ارائه کرد. اما همه طرحهای فوق بر اثر مخالفت برخی از طرفهای ذی نفع، بی اثر ماند[۱۷] و در نتیجه، مردم فلسطین را به یک اقدام خودجوش ضد اسرائیلی فرا خواند.
۲- ساف در مقابل انتفاضه ساف یکی از طرفهای درگیر در مسأله فلسطین و نیز یکی از عوامل طولانی شدن بحران فلسطین، سرانجام از دلایل انتفاضه تلقی می گردد. زیرا، ساف از ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۸ / ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۹، یعنی تا پایان ریاست احمد شقیری بر سازمان، تحت نفوذ دولتهای عربی قرار داشت.
اتحادیه عرب، ساف را از آن جهت پدید آورد که فعالیت سیاسی و نظامی فلسطینی ها را تحت نظارت نگاه دارد و از هر گونه توسعه فعالیتهای نظامی و گسترش سازمانهای چریکی و اجرای عملیات ضد اسرائیلی جلوگیری کند. شقیری که در پی بروز اختلاف در دورن ساف، استعفا داد، به عمر مسالمت جویان و حامیان مبارزه مسالمت جویانه با اسرائیل در ساف نیز، خاتمه داد.
پس از استعفای شقیری، مجلس ملی جدیدی که تشکیل گردید، بر آزادی فعالیتهای چریکی در سرزمینهای عربی برای انجام عملیات ضد اسرائیلی، تشکیل فرماندهی مشترک نظامی میان گروه های چریکی، یگانه سازی نبردهای مسلحانه و بر شعار «مبارزه مسلحانه، تنها راه آزادی فلسطین است» تأکید ورزید.[۱۸]
با انتخاب یاسر عرفات به ریاست کمیته اجرایی ساف، گرایش به مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل شدت گرفت. در پی وقوع سپتامبر سیاه (کشتار فلسطینی ها توسط دولت اردن)، ساف دریافت که نمی تواند از هیچ یک از کشورهای عربی برای ایجاد پایگاهی مطمئن برای سازمان دهی عملیات علیه اسرائیل استفاده کند.
این تحول به کاهش برخوردهای مرزی اعراب فلسطینی با شهروندان و سربازان اسرائیلی انجامید. در مقابل، عملیات نظامی فلسطینی ها علیه اسرائیل در درون مرزهای آن کشور، تشدید شد. گرایش ساف به تفاهم سیاسی به جای مبارزه نظامی ضد صهیونیستی از ۱۳۵۲ / ۱۹۷۳ و در پی گرایش مصر به تجدید نظر در روابط با اسرائیل، چهره گشود.
بنابراین، دور از انتظار نبود که در ۱۳۵۳ / ۱۹۷۴ کنگره ملی فلسطین با استقرار دولت مستقل فلسطینی در هر نقطه آزاد شده – نه همه خاک فلسطین – موافقت کند و نیز، در ۱۳۵۶ / ۱۹۷۷ ساف آمادگی خود را در به رسمیت شناختن اسرائیل اعلام کرد و در ۱۳۶۰ / ۱۹۸۱ توقف عملیات علیه اسرائیل را پذیرفت.
شورای فلسطین هم، با پذیرش قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ سازمان ملل متحد، موافقت نمود. بر پایه قطعنامه ۲۴۲، همه نواحی تحت اشغال اسرائیل تا ۱۳۴۶ / ۱۹۶۷ به رسمیت شناخته شد و در قطعنامه ۳۳۸ از طرفهای ذی نفع خواسته شده است که برای استقرار صلحی پایدار و عادلانه در خاورمیانه به مذاکره بپردازنند.[۱۹]
یکی از دلایل شکل گیری انتفاضه، سازش کاری دولتهای عربی و گروه های فلسطینی به ویژه ساف است. انتفاضه با روش مسالمت آمیز مبارزه مخالفت ورزید؛ شعار فلسطین بدون اسلام را کنار گذاشت؛ مبارزه در بیرون مرزهای فلسطینی را به دور انداخت؛ آمیختگی دین و سیاست را در پیش گرفت و تکیه بر مردم، به جای تکیه بر نخبگان را پیشه خود کرد.
بنابراین، هیچ گونه شباهتی بین انتفاضه و ساف وجود ندارد و به همین دلیل، ساف در کنترل حرکت انتفاضه ناکام و ناموفق بوده است.[۲۰] انتفاضه در مقابل سازش کاری های جدید هم، سر فرود نیاورده است. در آذر ۱۳۷۲ قرار داد صلح غزه – اریحا بین ساف و اسرائیل به امضا رسید. بر اساس این قرار داد، ساف بار دیگر اسرائیل را به رسمیت شناخت و اسرائیل برای از میدان راندن گروه های فلسطینی رادیکال، این سازمان را برای اولین بار، به عنوان نماینده مردم فلسطین پذیرفت و به آن اجازه داد یک دولت خود مختار فلسطینی که تنها به اداره مسائل پست، امور شهری، منابع آبی و مانند آن بپردازد، تشکیل دهد. این امر، با وجود گذشت بیش از یک دهه از آن، به صورت کامل جامه عمل به خود نپوشیده است.
۳- ایران و مسأله فلسطین: ایران، قبل و بعد از انقلاب اسلامی، به نوعی در زاده شدن انتفاضه نقش آفرین بوده است؛ زیرا یک سال پس از تأسیس اسرائیل، شاه آن را به شکل «دی فاکتو»[۲۱] به رسمیت شناخت. در ۱۳۳۳، محمد رضا پهلوی دستور برقراری روابط و انعقاد نخستین قرار داد نفت با اسرائیل را صادر کرد. در ۱۳۳۷ اولین نماینده سیاسی اسرائیل وارد تهران شد و یک سال بعد، دفتر سیاسی ایران در تل آویو گشایش یافت.
شاه در ۱۳۴۸ آشکارا اسرائیل را به رسمیت شناخت و با آغاز نخست وزیری هویدا، روابط ایران با اسرائیل رشد فزاینده ای پیدا کرد.[۲۲] نزدیکی و همکاری شاه با اسرائیل، با اعتراض مردم، روحانیت (مانند آیت اللّه بروجردی و کاشانی) و برخی گروه های سیاسی (چون فداییان اسلام) مواجه شد. با ورود امام خمینی رحمه الله به عرصه مبارزه سیاسی علیه شاه، مخالفت با اسرائیل به یکی از اساسی ترین خواسته های نهضت و سپس انقلاب اسلامی تبدیل شد.
در همین راستا، امام طی سخنرانی خود در عصر عاشورای ۱۳۴۲ به شاه و اسرائیل حمله کرد و در ۱۳۴۳ جواز صرف بخشی از حقوق شرعیه را برای تسلیح و تجهیز مبارزان فلسطینی صادر کرد و در ۱۳۵۲ از کشورهای درگیر با اسرائیل خواست به مبارزه علیه اسرائیل ادامه دهند.[۲۳]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اسرائیل در نزد ایرانیان، به عنوان صهیونیسم تبهکار، دولت غاصب، جرثومه فساد و غده سرطانی و یک دولت نامشروع شمرده شد. از این رو، ایران حمایت از استقلال و یا به رسمیت شناختن اسرائیل را برای مسلمانان فاجعه دانست و با طرح شعار «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود»، به همه کسانی که در پی حمایت از اسرائیل اند، هشدار داد.
به همین جهت، رابطه جمهوری اسلامی با گروه های فلسطینی بر پایه مواضع آن ها در قبال موجودیت اسرائیل پایه ریزی شده است. به عنوان مثال، هنگامی که ساف از موضع نامشروع دانستن اسرائیل دست برداشت، ایران، آن سازمان را به عنوان تنها نماینده مردم فلسطین، دیگر به رسمیت نشناخت و در عوض، از انتفاضه که بر پایه نفی موجودیت اسرائیل قرار گرفته است، حمایت کرد.[۲۴] در مجموع، مسأله فلسطین به شکل شگفت انگیزی به انقلاب اسلامی گره خورده است؛ زیرا، در روزهای آغازین انقلاب اسلامی، کنسول گری اسرائیل به سفارت فلسطین تبدیل شد.
ایران، به نماینده ساف لقب سفیر داد؛ آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس اعلام کرد؛ صندوق حمایت از مردم فلسطین را افتتاح نمود؛ کمک مالی و انسان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 