پاورپوینت کامل پروژه اسرائیل؛ بازخوانی مؤلفه های سازنده رژیم صهیونیستی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پروژه اسرائیل؛ بازخوانی مؤلفه های سازنده رژیم صهیونیستی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پروژه اسرائیل؛ بازخوانی مؤلفه های سازنده رژیم صهیونیستی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پروژه اسرائیل؛ بازخوانی مؤلفه های سازنده رژیم صهیونیستی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint :

>

مرتضی شیرودی[۱]

چکیده:

در کنفرانس بال (۱۲۷۷ ش. / ۱۸۹۷ م.) صهیونیسم زاده شد، و از آن پس، تلاش وسیعی از سوی صهیونیستها برای برپایی یک دولت یهودی در ارض موعود (فلسطین)؟! شکل گرفت. به علاوه، بخشی از این تلاشها، توسط کشورهای حامی صهیونیست به انجام رسید. البته نقش عواملی که ناخودآگاه در خدمت به منافع صهیونیست درآمدند، را نباید نادیده انگاشت.

به هر روی، مجموعه این عوامل، به شکل دهی دولتی یهودی در سرزمینی که در قسمت اعظم تاریخ، در اختیار مسلمانان بوده انجامید. اما به راستی، چه عوامل خرد و ریزتری به پدیدآوری رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی ختم شد؟ مقاله حاضر می کوشد، به این سؤال پاسخ دهد.

مقدمه

پس از کنفرانس بال، صهیونیستها کوشیدند با تلاشهای دیپلماتیک، تصمیمات آن کنفرانس را به اجرا درآورند، ولی ناکامی آنان، وایزمن را پس از مرگ هرتصل، بر آن داشت تا با اتخاذ شیوه های عملی چون تشویق به مهاجرت به فلسطین، در تحقق دولت یهودی بکوشد.البته نرمش و همکاری ترکهای جوان در امپراتوری عثمانی، راه را برای اجرای مقاصد صهیونیستی گشود.

افزون بر آن، با بروز و تشدید اختلافات میان ترکها و شکست و فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، خیانت انگلیسیها به اعراب و حمایت بی دریغ از صهیونیسم، درخت شوم صهیونیسم و اسرائیل غاصب را بارور کرد. اعلامیه بالفور یا موافقت دولت انگلیس با درخواست صهیونیستها برای تشکیل یک دولت یهودی در فلسطین، پایه سیاستهای آینده انگلیس در فلسطین را بنا نهاد.

بعد از آن، کنفرانس ورسای، جامعه ملل و میثاق آن را به تصویب رساند. جامعه ملل، کشورهایی را که باید تحت قیومیت قرار گیرند، تعیین نمود و کنفرانس سان ریمو، دولتهای قیم را مشخص کرد. نتیجه این تحولات، قیمومیت انگلیس بر فلسطین بود.

انگلیس در دوران قیمومیت با اقدامات مختلف، زمینه اجرای وعده بالفور و تأسیس دولت اسرائیل را فراهم آورد.در جریان جنگ جهانی دوم و به ویژه پس از آن، با ضعف امپراتوری انگلیس، حمایتهای همه جانبه آمریکا، جانشین حمایتهای انگلیس از صهیونیست شد.

از این رو، آمریکائیان با جانبداری از قطعنامه سازمان ملل متحد درباره تقسیم فلسطین، دست صهیونیستها را برای توسل به زور، جهتِ تشکیل دولت یهودی اسرائیل، باز گذاشتند. اینک به تشریح هر یک از عوامل فوق که در شکل گیری اسرائیل غاصب مؤثر بوده، می پردازم:

دیپلماسی صهیونیستی

فاصله زمانی میان کنگره اوّل (۱۲۷۶ش. / ۱۸۹۷م.) تا کنگره هشتم (۱۲۸۶ش./ ۱۹۰۷م.) صهیونیستها، مرحله نخست دیپلماسی صهیونیستی در نیل به تشکیل دولت یهودی را دربر می گیرد که طی آن، تلاشهای دیپلماتیک وسیعی برای اجرای اعلامیه کنفرانس بال[۲] صورت گرفت.

به ایندوره، که به تلاش برای کسب مجوّز (منشور) از سلطان عثمانی به منظور تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین محدود شد، «دوران منشور» و به طرفداران آن، «منشور گرایان» لقب داده اند.[۳] اعلامیه کنگره بال که از یک مقّدمه و چهار مادّه تشکیل می شد، تأسیس کشوری یهودی در فلسطین را هدف صهیونیسم اعلام کرد. کنفرانس مزبور برای تحقق این اهداف، راههای ذیل را پیشنهاد نمود.

۱- تسریع [در] مستعمره کردن فلسطین توسط کارگزاران کشاورزی و صنعتی یهود به روال مناسب؛

۲- سازماندهی و گردآوری تمامی یهودیان به وسیله مؤسسات خاص محلی و بین المللی، متناسب با قوانین کشور؛[۴]

۳- تقویت و بارور کردن احساسات و وجدان ملّی یهود؛

۴- برداشتن گامهای مقدّماتی مورد لزوم جهت کسب رضایت حکومت [عثمانی] برای رسیدن به هدف صهیونیسم.[۵]

ماده اول و چهارم اعلامیه بال، لزوم دست زدن به اقدامات دیپلماتیک را برای تحقق هدف تشکیل دولت یهودی، مورد تأکید قرار داد. البته، پیش از برپایی کنفرانس بال، فعالیتهای سیاسی چندی برای قانع ساختن سلطان عثمانی به منظور مهاجرت یهودیان به فلسطین، به عنوان بستر لازم برای برپایی دولت یهودی صورت گرفت، از آن جمله:

الف – گروهی از عشّاق صهیون در ۱۲۶۰ش. / ۱۸۸۱م. از دولت عثمانی خواستند که به یهودیان، اجازه مهاجرت به فلسطین داده شود.

ب – لاورنس الیفانت[۶]، صهیونیست انگلیسی در ۱۲۶۱ش. / ۱۸۸۲م. از طریق سفیر آمریکا درامپراتوری عثمانی، از سلطان عثمانی، سفر و مهاجرت یهودیان به فلسطین را تقاضا کرد.

ج – سرساموئل مونتاگو[۷]، صهیونیست سرمایه دار انگلیسی در ۱۲۷۲ش./ ۱۸۹۳م. تقاضایی را باامضای مسؤولان اجرایی و دبیران شاخه های عشّاق صهیون، برای سلطان عثمانی فرستاد که در آن، خواهان لغو ممنوعیت مهاجرت یهودیان به فلسطین و خرید زمین از سوی آن دولت شد.

د- همچنین، هرتصل در ۱۲۷۵ش./ ۱۸۹۶م. و برخی دیگر از رهبران انگلیسی صهیونیسم، مانند اسرائیل زانگویل[۸] و هربرت بنت ویج[۹] به پایتخت کشور عثمانی مسافرت و خواسته های صهیونیسمرا مطرح کردند، امّا سلطان عبد الحمید، همه درخواستهای مذکور را رد کرد.[۱۰]

پس از آن که اقدامات سیاسی هرتصل و دیگر رهبران صهیونیسم در جلب نظر مساعد سلطان، بی نتیجه ماند، آنان کوشیدند تا حمایت عملی دولتهای غربی را از تلاشهای دیپلماتیک خویش به دست آوردند. ویلیام دوم – قیصر آلمان – نخستین رئیس یک کشور اروپایی بود که مورد استفاده و بهره برداری صهیونیستها برای جلب نظر سلطان عثمانی قرار گرفت.

ولی این بار نیز، صهیونیستها پاسخی دلخواه از سلطان دریافت نکردند. در برابر، قیصر آلمان آنان را مورد حمایت مالی و سیاسی دولت خویش قرار داد. ملاقات هرتصل در ۱۲۸۰ و ۱۲۸۱ش./ ۱۹۰۱ و ۱۹۰۲م. با سلطان نیز، نتیجه ای در پی نداشت.

از اینرو، صهیونیستها بیش از گذشته از دستیابی به فلسطین از طریق تلاشهای سیاسی ناامید و سرخورده شدند و از اینرو، اندیشه مهاجرت به مکانی غیر از فلسطین[۱۱] یا «صهیونیسم بدون صهیون» مطرح شد. با این همه، سه سال پس از مرگ هرتصل، ( ۱۲۸۶ش./ ۱۹۰۷م.)، همچنان تلاشهای دیپلماتیک برای تأسیس یک دولت یهودی ادامه یافت.[۱۲]

صهیونیسم عمل گرا[۱۳]

مرحله دوم دیپلماسی صهیونیستی، از ۱۲۸۶ش./ ۱۹۰۷م. آغاز و در ۱۲۹۳ش./ ۱۹۱۴م. به پایان رسید. دیپلماسی جدید، همانند دیپلماسی پیشین فعال نبود؛ زیرا اقدامات عملی نیز برای نیل به هدف صهیونیستی به کار گرفته شد و این موضوع، منجر به کاهش فعالیتهای دیپلماتیک گذشته گردید.

به دیگر سخن، از کنگره هشتم صهیونیستی، (۱۲۸۶ش./ ۱۹۰۷م.) این اندیشه که «پیش از گرفتن منشور از سلطان عثمانی، نباید فعّالیت عملی برای مستعمره ساختن فلسطین آغاز شود» جای خود را به ضرورت نفوذ و رخنه تدریجی و عملی بدون کسب مجوز در فلسطین، با هدف در دست گرفتن حیات اقتصادی به عنوان مهمترین راه برای استعمار کامل سپرد. چنین تحوّلی به معنای پایان عمر منشورگرایان به رهبری هرتصل و هوادارانش و آغاز حیات سیاسی عمل گرایان به رهبری کسانی چون حیم وایزمن بود.[۱۴]

افزون بر این، از ۱۲۸۷ش./ ۱۹۰۸م. راه برای اجرای نقشه های عمل گرایان، بیش از گذشته فراهم آمد؛ زیرا اولاً، عبدالحمید بن عبدالحمید، سی و چهارمین سلطان امپراتوری عثمانی، در ۱۲۸۷ش./ ۱۹۰۸م. توسط ترکهای جوان از سلطنت خلع شد، ثانیاً، با انقلاب ترکهای جوان و برکناری سلطان، ترکهای جوان، اداره کشور را در دست گرفتند، در حالی که آنان حساسیتی به توسعه طلبی صهیونیستها نشان ندادند و بلکه به افزایش همکاری با آنان دست زدند، ثالثاً، گسترش سیاستهای نژاد گرایانه پان تورانیستی (پان ترکیسم)، موجب توسعه نارضایتی اعراب عثمانی و کاهش مشروعیت امپراتوری نزد آنان شد. چنین اوضاع و احوالی، موقعیتی مناسب، برای اجرای نقشه های صهیونیسم پدید آورد.[۱۵]

مهمترین برنامه صهیونیستهای عمل گرا، اتخاذ و اجرای شیوه ای گام به گام برای افزایش مهاجرت یهودیان به فلسطین و فراهم آوردن شرایط اسکان آنان و سرانجام، ساختن دهکده های یهودی به هم پیوسته و خلع ید و اخراج و راندن اعراب از دیار و کاشانه خویش بود. تحقق این هدف، بدون خرید یا تصاحب زمین اعراب فلسطینی که وسیله ای برای فراهم ساختن غذا و اسکان به شمار می رفت، امکان پذیر نبود.

به همین دلیل، سازمان جهانی صهیونیسم در ۱۲۸۸ش./ ۱۹۱۹م. «شرکت توسعه ارضی فلسطین با مسؤولیت محدود» را پی ریزی کرد که بعدها به کارگزار اصلی خرید زمین برای صندوق ملی یهود مبدّل شد. زمینهای خریداری شده به هیچ کس حتی یهودیان فروخته نمی شد، بلکه به آنان اجاره داده می شد. البته، اجاره کنندگان حق واگذاری به غیر را نداشتند.[۱۶]

با وجود مخالفت اعراب شهرهای اورشلیم، نابلس، حیفا، طبریه و دیگر مردم، صهیونیستها با کمک ترکها و حمایت انگلیس، زمینهای بیشتر خریدند و حتی اجازه ثبت قانونی و رسمی آنها را نیز در ۱۲۹۲ش./ ۱۹۱۳م. از دولت عثمانی دریافت کردند. صهیونیستها برای تثبیت و مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود، به تأسیس دو روزنامه و چند مجلّه عبری، احداث شهر تل آویو در ۱۲۸۸ش./ ۱۹۰۹م. ساخت مدرسه، دبیرستان و کالج حیفا در ۱۲۹۱ش./ ۱۹۱۲م.

و مهمتر از همه، به تشکیل گروه شبه نظامی «هاشومیر»[۱۷] در ۱۲۸۸ش./ ۱۹۰۲م. پرداختند و با کمک ترکها آن را مسلّح کردند. شعار این سازمان شبه نظامی که سهمی عمده در تأسیس اسرائیل داشت، این بود: «یهودا با خون و آتش سقوط کرد و بار دیگر با خون و آتش قیام خواهد کرد.»[۱۸]

گسست اعراب و ترکان

یکی دیگر از زمینه های پیدایش اسرائیل، از هم گسستن پیوندها و وحدت اعراب و ترکان است که حاصل تأکید روبه افزایش آنان بر ناسیونالیسم عربی و ترکی بوده است. البته تأثیر زیانبار ناسیونالیسم عربی بیش از ناسیونالیسم ترکی بوده؛ زیرا ترکها، به رغم پافشاری بسیار بر بسط مؤلّفه های ناسیونالیسم ترکی، به حفظ یکپارچگی امپراتوری علاقمند بودند.

امّا تلاش آنان در تحمیل فرهنگ و زبان ترکی، اعدام برخی از رهبران جنبشهای ناسیونالیستی عرب (چون سرکوب رهبران ناسیونالیست دمشق و بیروت از سوی جمال پاشا)، ناتوانی آنان در حفظ تمایت ارضی و دفاع از سرزمینهای عرب نشین (مانند اشغال لیبی و مراکش توسط ایتالیا و فرانسه) و نیز گرایش به نهادهای پیش از اسلام[۱۹]، اندیشه جدایی کامل از عثمانی را در ذهن اعراب قوّت بخشید.[۲۰]

ناسیونالیسم عرب از آغاز تا تکامل، این مراحل را پشت سر گذارده است:

در ابتدا، بیداری عرب، نوعی پاسخ به سلطه نظامی امپریالیسم اروپا بر بخشهای عرب نشین عثمانی [و واکنش علیه] سیاستهای غربی، تنظیمات و شیوه استبدادی سلطان عبدالحمید بود… در مرحله بعد، خواستار اعطای خود مختاری داخلی به اعراب و ایجاد حکومت غیر متمرکز [حکومت دو ملّیتی و دو نژادی ترک و عرب ]بودند؛ امّا در مرحله سوم که با اجرای [گسترده ]سیاست پان تورانیسم و سرکوب شدید اعراب و نیز آغاز جنگ جهانی و ضعف روزافزون عثمانی در دفاع از قلمرو عربی همراه بود، ناسیونالیستهای عرب، به تدریج خواستار جدایی کامل از امپراتوری عثمانی و استقرار یک حکومت واحد عربی شدند.[۲۱]

افزون بر این، ترکان و اعراب برای از میدان به در کردن رقیب، خود را نیازمند به حمایت مالی و سیاسی صهیونیستها و انگلیسیها می دیدند. این موضوع به تضاد رو به رشدی که میان اعراب و ترکان پدید آمده و آنان را ناتوان ساخته بود، شدت بخشید؛ تضادی که زمینه رخنه و سوء استفاده صهیونیستها و حامیانشان را فراهم می کرد. بهره برداریهای صهیونیستها از این وضعیت عبارت بود از:

۱- پس از روی کار آمدن انور پاشا، نفوذ صهیونیستها در ترکان افزایش یافت؛ به گونه ای که یک سال بعد، از سیزده وزیر کابینه سعید حلیم پاشا، چهار وزیر کار و امور اجتماعی (پساریا افندی)، بازرگانی و کشاورزی ( نسیم مازلیاح)، پست و تلگراف (اوسقمان افندی) و دارایی (جاوید بیک) یهودی بودند، در حالی که در همین کابینه، تنها یک وزیر عرب (سلیمان بستانی) حضور داشت.[۲۲]

۲- برخی از مسلمانان عضو فراماسونری، به انجمن مخفی (تأسیس ۱۲۵۴ش. / ۱۸۷۵م.) پیوستند که نخستین تلاش سازمان یافته ناسیونالیسم عربی علیه ترکان عثمانی بود. این انجمن در برانگیختن حس عربیت و گسترش روحیه ناسازگاری با پان ترکیسم، سهمی بسیار داشت.

فراماسونری نیز به اعتراف صریح پروتکلهای ۱، ۳، ۵، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ و ۱۵ صهیون، ساخته و پرداخته یهودیت جهانی است. به علاوه، دریافت مجوّز ثبت قانونی زمینهای خریداری شده توسط یهودیان، بیش از پیش اعراب را به لزوم همکاری با انگلیسیها و صهیونیستها سوق داد.

از اینرو، پیشنهاد اتحاد و همکاری میان مسلمانان و یهودیان از سوی اعراب مطرح و مذاکراتی انجام شد. البته از ۱۲۹۲ش./ ۱۹۱۳م. صهیونیستها از همکاری با ترکهای جوان برای سرکوب نهضت عربی خودداری کردند؛ زیرا نیازمند به ادامه حمایت انگلیس بودند و انگلیس برای از پای در آوردن عثمانی به نهضت عربی نیازمند بود.[۲۳]

جنگ و فرصت

جنگ جهانی اوّل یا جنگ بزرگ، فرصتی طلایی[۲۴] برای جنبش صهیونیسم بود؛ زیرا امپراتوری عثمانی، یعنی مهمترین مانع تأسیس دولت یهودی، فرو پاشید.[۲۵] در مقابل، انگلیس پرحرارت تر از گذشته، به حمایت از خواسته های نهضت صهیونیسم پرداخت.[۲۶] این حوادث تلخ را می توان با مروری بر برخی رویدادهای دوران جنگ – که در زیر می آید – دریافت:

الف – در ۱۲۹۳ش./ ۱۹۱۴م. انگلیسیها مذاکراتی را با حسین، شریف مکه[۲۷] برای بسیج اعراب علیه ترکان عثمانی آغاز کردند، و این مذاکرات با آغاز جنگ جهانی اوّل با شدّتی بیشتر پیگیری شد. یک ماه پس از آغاز جنگ و اندکی پس از آغاز مذاکرات میان انگلستان ( مک ماهان) و اعراب ( شریف حسین)، وایزمن با بالفور و تنی چند از چهره های دولتی انگلیس ملاقات کرد و حمایت آنان و دولت انگلیس را از اهداف صهیونیستی به دست آورد.[۲۸]

ب – در فروردین ۱۲۹۴ش./ ژانویه ۱۹۱۵م. مک ماهان، موافقت دولتش را با خواسته های شریف حسین اعلام کرد. در ماههای مه و اوت ( مرداد و آبان) روابط اعراب و ترکان با اعدام ۳۲ نفر از رهبران ناسیونالیسم عرب توسط دولت عثمانی، بحرانیتر شد. هربرت سموئل[۲۹]، وزیر صهیونیستِ دولت بریتانیا، از این وضعیت برای تصویب طرحش در کابینه دولت، مبنی بر ضرورت سیطره انگلیس بر فلسطین از طریق یهودی کردن آن سود برد.[۳۰]

ج – در مه ۱۲۹۵ش./ ۱۹۱۶م. دولتهای انگلیس و فرانسه، با انعقاد پیمان سرّی «سایکس پیکو» نقشه تقسیم بلاد عربی و منطقه آسیایی دولت عثمانی را ترسیم کردند. در این نقشه، فلسطین تحت سرپرستی یک گروه بین المللی قرار می گرفت. با این حال، یک ماه بعد، شورش اعراب به فرماندهی فیصل، فرزند شریف حسین، با تیر اندازی، محاصره، اشغال پادگانهای نظامی و تصرف شهرهای مکه، طائف و جده، وارد مرحله جدید و حسّاس شد.[۳۱]

د – در بهمن ۱۲۹۶ش./ نوامبر ۱۹۱۷م. اعلامیه شصت و هفت کلمه ای بالفور مبنی بر تصمیم دولت انگلیس برای ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین صادر گردید. مذاکرات صهیونیستها و انگلیسیها که منجر به صدور اعلامیه مذکور شد، به دور از چشم متحدان[۳۲] انگلیس ( فرانسه و اعراب) صورت می گرفت، در حالی که در همان زمان، فرانسه با ادامه همکاری و اعراب با اشغال مناطقی چون عقبه، وفاداری خود را برای تداوم اتحاد با انگلیس و پیروزی متفقین[۳۳] به نمایش گذاشته بودند.[۳۴]

ه – انگلیس، به رغم وعده های گذشته، دو ماه پیش از متارکه جنگ (۱۲۹۷ش./ ۱۹۱۸م.) به یک گروه صهیونیستی به ریاست وایزمن، اجازه بازدید از فلسطین را داد و بی درنگ، پس از آن، اداره فلسطین را به یک حکومت نظامی تحت ریاست ژنرال اللنبی سپرد. با این حال در ماه نوامبر / بهمن با ارسال تلگرافی به شریف حسین و صدور بیانیه مشترک با فرانسه، همچنان به اعطای استقلال به اعراب تأکید ورزید.[۳۵]

حاصل حمایتهای بی دریغ انگلیس از صهیونیستها، افزایش شمار یهودیان مهاجر به فلسطین بود که از ۵% در ۱۲۷۹ش./ ۱۸۹۷م. به ۱۰% در ۱۲۹۷ش./ ۱۹۱۸م. یعنی به رقم ۵۶۰۰۰ نفر رسید. از دیدگاه صهیونیسم، افزایش جمعیت یهودیان در فلسطین برای تشکیل دولت یهودی، امری اجتناب ناپذیر بود.[۳۶]

قرارداد سه جانبه

در تیر ۱۲۹۳ش. / آوریل ۱۹۱۴م. نخستین[۳۷] دور ملاقات و مکاتبات میان انگلیسها و عربهای مخالف عثمانی صورت گرفت که نتیجه آن، آغاز مکاتبات هشت گانه[۳۸] شریف حسین و مک ماهان بود. امّا انگلیس، بدون توجه به تعهدی که درباره کمک به تشکیل حکومت مستقل عربی پذیرفته بود، مذاکرات محرمانه ای را نخست با فرانسه (دی ۱۲۹۴ش./ اکتبر ۱۹۱۵م.) و سپس با روسیه و فرانسه (خرداد ۱۲۹۵ش./ ۱۹۱۶م.) آغاز کرد که سرانجام، منجر به دستیابی انگلیس و فرانسه به یک فرمول موقت (اردیبهشت ۱۲۹۵ش./ فوریه ۱۹۱۶.) و سپس تصویب فرمول دائم (پیمان سایکس پیکو) میان سه کشور روسیه، انگلیس و فرانسه درباره تقسیم بلاد عربی امپراتوری عثمانی گردید.[۳۹]

جزئیات توافق سایکس پیکو در خرداد، تیر و مرداد ۱۲۹۵ش./ مارس، آوریل و مه ۱۹۱۶م. به تصویب دولتهای روسیه، فرانسه و انگلیس رسید، و در دی / اکتبر همان سال و نیز طی سالهای ۱۲۹۶ و ۱۲۹۷ش. / ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸م. تغییرات و اصلاحاتی در آن، توسط دولتهای مزبور انجام شد. امّا در مجموع، این توافق نامه، که حاصل یازده نامه رسمی و اقدامات دیپلماتیک سه کشور بود، دارای دوازده مادّه است. طرح نخستین (فرمول موقت پیمان) توسط سر مارک سایکس، نماینده پارلمان و معاون وزیر جنگ انگلیس و جورج پیکو، کنسول فرانسه در بیروت فراهم آمد. ولی مبادله اسناد و همچنین تغییرات بعدی آن توسط سازوف[۴۰]، سر ادوارد گری[۴۱]، پالئو لوگ[۴۲] و…، یعنینمایندگان سیاسی سه کشور انجام شد.[۴۳]

بر اساس موافقت نامه سایکس پیکو، جهان عرب به چند بخش تقسیم و هر بخش به کشوری بزرگ واگذار شد:

۱- اردن، جنوب عراق و سوریه تا مرزهای ایران و خلیج فارس و نیز بنادر عکا و حیفا به انگلیس واگذار شد.

۲- قسمت اعظم سوریه، نوار شمالی عراق، بخشهایی از آناتولی جنوبی در اختیار دولت فرانسه قرار گرفت.

۳- آناتولی شرقی و بخش وسیعی از شمال کردستان به روسیه سپرده شد.

۴- تمام سرزمین فلسطین، جز بنادر عکا و حیفا، منطقه ای بین المللی دانسته شد.[۴۴]

پیمان سایکس پیکو، که طراحی کامل از قراردادهای گذشته دولتهای استعمار گران برای تجزیه عثمانی و نیز مشهورترین، مهمترین و شاید مؤثرترین آنها به شمار می رفت، با وعده های همزمان ارضی بریتانیا به اعراب و صهیونیسم، سر ناسازگاری داشت؛ زیرا به صهیونیستها وعده دادند که سرزمین فلسطین، وطن ملّی آنان خواهد شد و به شریف مکه اطمینان دادند که گرایشهای ملّی گرایانه اعراب نیز به نوبه خود به رسمیت شناخته خواهد ش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.