پاورپوینت کامل گزارشی از کتاب (آمریکا و اسلام سیاسی) ۹۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گزارشی از کتاب (آمریکا و اسلام سیاسی) ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارشی از کتاب (آمریکا و اسلام سیاسی) ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارشی از کتاب (آمریکا و اسلام سیاسی) ۹۴ اسلاید در PowerPoint :
>
نویسنده: فوازای جرجین
ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی
سال نشر: ۱۳۸۳ محل نشر: تهران
مترجم: سید محمدکمال سروریان
تلخیص و بررسی: مرتضی شیرودی
چکیده:
متن پیش رو، خلاصه کتاب آمریکا و اسلام سیاسی است. در این کتاب، سیاستهای آمریکا در برابر اسلام گرایان، از زمان کارتر تا کلینتون مورد بررسی قرار می گیرد. موضوع اصلی کتاب، نظریه های سیاست مداران آمریکایی در قبال کشورها و گروه های اسلامگراست. همچنین، آثار عملکرد آمریکا بر مردم مسلمان و دولتهای اسلامی، بررسی و در پایان نیز، مواردی پیشنهاد شده که در صورت عمل به آن، جنگ و تنش موجود میان آمریکا و اسلام گرایان سیاسی، به صلح تبدیل می شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، دولت کارتر به این نتیجه رسید که باید اسلام گرایان سیاسی را سرکوب کند. به همین دلیل، آمریکا از رژیمهای سکولار در خاورمیانه پشتیبانی نمود و تبلیغات گسترده ای را مبنی بر این که اسلام گرایان، خشونت گرا و ضد غرب هستند، از طریق تمام رسانه هایی که در اختیار داشت، به راه انداخت.
البته، این جمله امام خمینی نیز، که اسلام مرز ندارد و همه ما مسلمانیم، آمریکا را وحشت زده تر ساخت و آن کشور را بیش از گذشته، وادار کرد تا تلاشهای بیشتری برای جلوگیری از تقویت هر چه بیشتر اسلام گرایان واقعی انجام دهد، از جمله، حمایت از کشورهایی مانند عربستان، مصر، تونس و ترکیه که اسلام غیرسیاسی بر آنها حاکمیت دارد.
سیاست خارجی آمریکا مثل پاندول ساعت است که در موقع صلح و آشتی در نقطه ای مخفی می شود و در زمان جنگ، فعال و پرنوسان عمل می کند. هرچند آمریکا اجرای دموکراسی را اجرای صلح می داند، اما گاه این عقیده را با تجاوز تحمیل می کند.
با این الگوی دوگانه، آرمانهای دموکراتیک در جایی که به سود آمریکا نباشد، قربانی می شود. این شیوه سیاسی آمریکا، فقط در برابر اسلام گرایان نیست، بلکه در قبال همه جنبشها و دولتهایی است که برای صلح و امنیت خود تلاش می کنند.
آمریکایی ها و دو دیدگاه در باره مسلمانها
در باب ارائه نظر و عقاید در آمریکا، دو گروه عمده وجود دارد: یک گروه، سیاست گذاران هستند. این گروه به دلیل وابستگی به نهادها و سازمانهای دولتی، در ارائه نظریه خود دچار محدودیتند، اما گروه بعدی که دانشگاهی ها و روشنفکران را تشکیل می دهد، محدودیت زیادی ندارند.
این دو گروه، در برخورد با اسلام، خود به دو دسته تقابل گرایان و سازش گرایان تقسیم می شوند که در پی دست رسی به پاسخ دو سؤال زیر هستند: ۱- آیا دموکراسی که در آمریکا وجود دارد، همان چیزی است که جوامع اسلام گرا دم از آن می زنند و آیا می خواهند به این دموکراسی برسند؟ ۲- شیوه دست یابی اسلام گرایان به قدرت چگونه است؟
نظر تقابل گرایان این است که اسلام و دموکراسی، در عمل ضد یکدیگرند و اختلاف آنها، صرفا بر سر منافع مادی و سیاسی نیست، بلکه برخورد فرهنگها و تمدنهاست. به گفته ساموئل هانتینگتون، در جهان جدید، منبع اصلی تعارض ایدئولوژی اقتصادی نخواهد بود، بلکه رویارویی تمدنها سیاست جهانی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
بر طبق نظر وی، تفاوت و اختلاف بین جهان غرب با اعراب و مسلمانان، به جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ منجر شد. از نظرگاه این گروه، اسلام به شکل یک تهدید پس از جنگ سرد، جانشین کمونیسم شد. اردوگاه غرب معتقد است که ۵۱ مردم جهان، مسلمانند. آنها، هم خشن و هم ضد دموکراتیکند و به همین دلیل، یک ویروسند و این ویروس، یک دشمن جدی است.
بر طبق پیش بینی تقابل گرایان، این ویروسها تصمیم دارند که از طریق مهاجران و جهان گردان مسلمان به آمریکا نفوذ کنند و بر آن کشور چیره شوند. تقابل گرایان در مورد جلوگیری از ورود جهان گردان مسلمان به ایالات متحده، پیشنهادهایی را مطرح می کنند. آنها معتقدند غرب باید به این نکته توجه داشته باشد که ممکن است گرایش اسلامی جایگزین بقیه ایده ها و عقاید شود.
آنان به آمریکا توصیه می کنند که نباید بر کشورهای خاورمیانه که جزء متحدین آمریکایند، در اجرای حقوق بشر، فشار بیاورد؛ زیرا فشار بر کشورهای موافق آمریکا، باعث به قدرت رسیدن اسلام گرایان واقعی می گردد؛ یعنی در صورت فشار آمریکا، نیروهای ضد دموکراسی زودتر به قدرت می رسند.
حتی جنگ در خاورمیانه برای کشورهای موافق آمریکا و همچنین، برای به دست گرفتن قدرت در این منطقه، مناسب نیست؛ چرا که پس از جنگ با کمونیسم و فروپاشی آن، غرب قصد یکپارچه سازی قدرت خویش را داشت، اما اسلام گرایان واقعی جلوی غرب ایستادند و نگذاشتند آمریکا تنها قدرت حاکم بر جهان شود.
سازش گرایان معتقدند اسلام کاملاً ضد غرب نیست، بلکه گروه های کوچکی از آن، ضد غرب و تروریست هستند. در واقع، اکثریت اسلام گرایان، میانه رواند، و نشانه هایی از دموکراسی و انعطاف پذیری در آنها مشاهده می شود. به همین جهت، برخی از صاحب نظران غرب، دموکراسی اسلامی را به جای حکومت نظامی در الجزایر ترجیح می دهند.
سازش گرایان، بر این نکته تاکید دارند که افزایش سلاح های هسته ای در خاورمیانه توسط آمریکا، به دلیل کنترل نفت و به دست آوردن امنیت منطقه ای است نه کنترل اسلام گرایان. یکی از توصیه های این گروه به آمریکا، برخورد مسالمت آمیز و عدم مقابله مستقیم با برنامه های اسلام گرایان است. آنها عقیده دارند آمریکا باید از دموکراسی اسلامی طرفداری کند.
طبق نظر این گروه اسلام گرایان واقعی در چارچوب سیاست، فعالیت صلح آمیز دارند و حساب این گروه از اسلام گرایان واقعی را باید از اسلام گرایان افراطی جدا کرد؛ زیرا این عمل باعث می شود منافع آمریکا در منطقه تثبیت شود و از بین نرود. به هر روی، هر چه بدبینی آمریکا به مسلمانان بیشتر شود، نفرت مسلمانان از غرب بیشتر می شود و این به ضرر ایالات متحده خواهد بود.
نتیجه این که در جامعه آمریکا نظرات مختلفی در باره اسلام وگرایان وجود دارد که خود، موضوعی جذاب و پرطرفدار در محافل دانشگاهی و سیاست گذاری تبدیل شده است. از آنجا که تفکر خاصی در آمریکا حاکم است، فقط یک فکر در آنجا گسترش پیدا می کند و نمی توان نظر هر دو گروه سازش گرایان و تقابل گرایان را در موضوعی واحد به کار بست؛ در نتیجه در مواردی نظریات تقابل گرایان پذیرفته می شود مانند اصرار ایالات متحده در به رسمیت شناختن اسرائیل توسط اسلام گرایانی چون ایران و گاهی هم، نظریات سازش گرایان مورد قبول قرار می گیرد مانند تاکید بر وجود همبستگی فرهنگی و پیوندهای مشترک در بین هم تمدنها.
اسلام و مسلمانان در اندیشه آمریکایی ها
بنا بر اعتقاد مسیحیت غرب اسلام یک دین ساختگی است و از طرف خدا نیامده و حضرت محمد صلی الله علیه و آله هم نماینده خداوند نیست؛ به عنوان مثال، یک کشیش قرن سیزدهم ادعا کرد که اسلام با شمشیر آغاز شد، با شمشیر ادامه پیدا کرد و با شمشیر فراگیر گردید. البته این یک نظریه در مسیحیت است، ولی مسیحیان واقعی با مسلمانان، پیوندهای مشترک مادی و معنوی دارند.
با آن که کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان با دولتهای اسلامی چون عثمانی جنگیدند، اما آمریکا برخلاف اروپا، هیچ وقت با کشورهای اسلامی جنگی نداشته است؛ مثلاً در قرن بیستم، ایالات متحده روابط قوی ای با اعراب و مسلمانان داشت، تا حدی که مسلمانان بر این عقیده بودند که آمریکایی ها پیشرفته تر از اروپاییان هستند. امروز، به دلیل فراوانی مسلمانان مهاجر در آمریکا، آن کشور از اتحاد مسلمانان مقیم در هراس نیست و این کشورهای اروپایی هستند که از تهدید مهاجران می ترسند.
البته این ترس بر مردم آمریکا نیز بی تأثیر نبود، ولی آمریکا دیدگاهش در مورد جهان اسلام و تحولات موجود در آن پس از جنگ جهانی دوم، تغییر کرد. از این رو، در پایان دهه ۱۹۴۰ از رژیمهای هوادار غرب پشتیبانی کرد و برای سرکوب شوروی تلاش بسیار نمود، تا بتواند نظر جهان اسلام را به طرف خود جلب کند.
در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آمریکا قصد داشت جهان اسلام را در مقابل کمونیسم قرار دهد و دولتهای مسلمان حامی کمونیسم را سرکوب نماید. به همین جهت، خود را مدافع اسلام بدون گرایشهای کمونیستی معرفی می کرد، ولی در دهه ۱۹۷۰، نظر و سیاست آمریکا تغییر کرد، بویژه پس از سال ۱۹۷۳ و تحریم نفتی اعراب و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۱۹۷۹. آنچه آمریکا را خشمگین می نمود، به خطر افتادن منافعش بود.
از جمله تحولات دهه ۱۹۷۰، گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا بود که ۵۲ نفر به مدت ۴۴۴ روز توسط دانشجویان خط امام به اسارت در آمدند و این مسأله آمریکا را سخت عصبانی کرد؛ زیرا برای او از منظر جهانی، خوشایند نبود که کشور کوچکی مثل ایران، در مقابل آمریکا ایستادگی کند.
جمله تاریخی حضرت امام رحمه الله که لقب شیطان بزرگ را به آمریکا می داد، باعث شد تا ایالات متحده بر ضد ایران در کشورش تبلیغ کند. بر طبق یک نظرسنجی که در ۱۹۸۱ از مردم آمریکا انجام شد، ۷۶% مردم اعتقادی به بقای ایران نداشتند و نیز ۵۶% با شنیدن اسم ایران، واژه خشونت و نفرت در ذهنشان تداعی می شد.
اتفاقات بعد از انقلاب اسلامی مانند اشغال دو هفته ای مسجدالحرام در مکه از سوی شورشیان اسلام گرا، ترور انوار سادات رئیس جمهور مصر، حملات اسلام گرایان به پایگاه های آمریکا در کشورهای مختلف، هراس آمریکا و نگرانی آن را از قدرت اسلام گرایان و مردم ایران بیشتر کرد.
شاید به همین روست که آمریکا عقیده دارد ایران جزء کشورهای تروریست است و آرامش فکری آنها را بر هم زده است. از این رو، هر بمب گذاری که در جهان رخ می دهد، به ایران نسبت می دهد.
آنها اسلام را یک فرهنگ متحجر و تروریستی به مردمشان معرفی می کنند و عقیده دارند یک شبکه بین المللی از گروه های تروریستی اسلامی در آمریکا وجود دارد که منافع آن کشور را به خطر می اندازد. انفجار مرکز تجارت جهانی در فوریه ۱۹۹۳ و توطئه برای کشتن رئیس جمهور مصر حسنی مبارک، را برگردن مسلمانان انداختند.
این مسائل فرصت خوبی برای دولت کلینتون ایجاد کرد که بیشتر، اسلام گرایان را در فشار قرار دهد. البته دولت کلینتون همواره از سوی تقابل گرایان تحت فشار بود تا در مورد مسلمانان شدت عمل بیشتری به خرج دهد.
به طور کلی هر اقدامی که بر ضد آمریکا در جهان انجام می شود، دولت آمریکا ابتدا آن را به ایران و انقلاب اسلامی نسبت می دهد. از آنجا که رسانه ها وابستگی شدیدی به دولت دارند به تبعیت از دولت، تصویری منفی از اسلام به جهانیان ارائه می کنند؛ به این صورت که اسلام به ایالات متحده ضربه می زند.
آمریکاییان تشدید منازعه اعراب و اسرائیل را به گروه های اسلام گرا نسبت می دهند و مرتب آن را تبلیغ و تقویت می کنند. در مجموع، تبلیغ منفی از اسلام، جزء سیاستهای آمریکا است، تا افکار جهانی درباره اسلام گرایان واقعی بدبین شود. بعد از فروپاشی شوروی، اسرائیلیها کوشیدند که اسلام را دشمن اروپا و آمریکا معرفی کنند. آنها، اروپا و آمریکا را متقاعد کردند که اسلام فقط برای یهودیان خطر نیست، بلکه برای کل بشر خطر است.
نخست وزیر وقت اسرائیل عقیده داشت که دشمنیهای اسلام کمتر از نازیسم و کمونیسم نیست. در پی این تبلیغات، آمریکا به اسرائیل نزدیک تر شد و با اسلام بنیادگرا، بیشتر مخالفت کرد. برای مثال در ۱۹۹۵ کلینتون تحریم تجاری ایران را شدت بخشید که از فشار سیاسی اسرائیل ناشی می شد. کنگره آمریکا نقش تعیین کننده ای در خاورمیانه داشته و دارد، بویژه در سه دهه اخیر. سخنرانیهای اعضای کنگره آمریکا بیشتر بر گرد این محور می چرخد که اسلام گرایان برای ما تهدیدند.
دلیل شان این ادعا، تروریست خواندن اسلام گراها و دست یابی آنها به سلاح های هسته ای و به رسمیت شناخته نشدن اسرائیل توسط آنان و تهدید امنیت اسرائیل است. به عقیده کنگره، گروه های اسلامی برای جنگ با شیطان بزرگ قسم یاد کرده اند.
به همین دلیل، به دولت کلینتون فشار آوردند تا قوانین مهاجرت را تغییر دهد و تروریستهای مسلمان را هر چه زودتر از کشور آمریکا خارج نماید. از جمله مصوبات دیگر بر ضد اسلام گرایان، تعیین بودجه ۲۰ میلیون دلاری برای تغییر حکومت ایران بود که در سال ۱۹۹۵ به صورت کمک پنهانی تصویب شد. کنگره معتقد بود که این آغاز راه، در اقدام بر ضد ایران است. در سال ۱۹۹۶ هم تصویب کردند هر شرکتی که بیش از ۴۰ میلیون دلار از ایران نفت خریداری کند، مجازات شود.
کارتر، ریگان، بوش و مسأله اسلام گرایان
در زمان کارتر، شاه به عنوان ژاندارم خلیج فارس، منافع آمریکا را حفظ می کرد. هیأت حاکمه آمریکا به او وعده داده بود که هر گونه سلاحی را که بخواهد در اختیارش قرار می دهد و شاه هم در مقابل، منافع آمریکا را در خلیج فارس تأمین می کرد.
هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، دولت کارتر با روحانیون وارد مذاکره نمی شد و آنها را شایسته مذاکره نمی دانست! مفسران سیاسی بر آن بودند که مردم ایران عجیب هستند و نمی توان به آنها اعتماد کرد؛ زیرا از روحانیون پیروی می کنند.
در همان زمان، امام خمینی رحمه الله در سخنرانیهایشان بیان می کردند که اسلام مرز ندارد، ولی مقامات آمریکا هنوز قدرت روحانیون را جدی نگرفته بود. عدم درک اوضاع ایران، ناشی از آن می شد که بین ارزش خداسالاری اسلامی امام خمینی و دیدگاه غربی کارتر تضاد شدید برقرار بود.
ایالات متحده از حکومت جمهوری اسلامی امام خمینی در تعجب بود؛ چرا که با معادلات جهان غرب تطابق نداشت. از زمانی که گروگان گیری در سفارت آمریکا انجام شد، آمریکا این اعتقاد را ترویج کرد که امام خمینی، قانون ملتها را زیر پا می گذارد. این مسأله به احساسات علیه مسلمانان در آمریکا دامن زد؛ به گونه ای که وقتی دانشجویان ایرانی برای تأئید انقلاب اسلامی در مقابل کاخ سفید تجمع کردند، آمریکا تصمیم گرفت این دانشجویان را از کشور اخراج کند و با ایران قطع رابطه نماید. زمانی که مسجد الحرام به طور موقت توسط مسلمانان تسخیر شد، آمریکا از جانب اسلام سیاسی احساس خطر بیشتری کرد و مصمم شد به مقابله جدی با آن بپردازد.
گروگان گیری در زمان کارتر اتفاق افتاد و به طول انجامید؛ در نتیجه کارتر در انتخابات مجدد ریاست جمهوری شکست خورد. ریگان بر خلاف کارتر با اسلام گرایان با تندی برخورد کرد و شیعیان را متعصب و ضد غرب نامید. او مدعی شد که مسلمانان معتقدند در صورتی به بهشت می روند که یک مسیحی یا یهودی را بکشند.
ریگان تلاش کرد تا شوروی را از میان ببرد، اما بر خلاف انتظارش وقتی کمونیست از میان رفت، اسلام سیاسی جای آن را گرفت؛ چرا که آمریکا گروه های مجاهدین اسلامی را تقویت ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 