پاورپوینت کامل روشنفکری و مو?فه های آن در فرهنگ اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روشنفکری و مو?فه های آن در فرهنگ اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روشنفکری و مو?فه های آن در فرهنگ اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روشنفکری و مو?فه های آن در فرهنگ اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
دکتر محمدجواد سلمان پور[۱]
چکیده:
روشنفکری به معنی واقعی کلمه از ارزشهای والای فرهنگ اسلامی است. شروع خط روشنفکری و روشنگری در تعلیم انبیای الهی، بویژه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام بوده و استمرار صحیح نیز در تعالیم آنان نهفته است.
متأسفانه در دو قرن اخیر واژه روشنفکر از بدو ورود به جوامع اسلامی از جمله ایران، دچار بیماری شده و مورد سوء استفاده قرار گرفته است و به تاری از شبکه عنکبوتی مفهومی استعمارگران تبدیل شده است. بسا کسانی که از نظر فرهنگ اسلامی فاقد بصیرت و روح روشنفکری هستند؛ اما نام خود را روشنفکر گذاشته اند.
اگرچه در قرآن و احادیث واژه ای که به طور دقیق به روشنفکر ترجمه شود یافت نمی شود؛ اما واژه هایی را می یابیم که مفهوم درست روشنفکری را در خود دارند و محتوا و موفه های دینی روشنفکری را بیان می کنند.
می توان در فرهنگ اسلامی ده عنصر و مفهوم ارزشی (رحمت، سلام، رشد، صلح، شرح صدر، ابدی بودن، جامع گرایی، یقین گرایی، حق گرایی و دشمن شناسی) را در موفه های روشنفکری دینی ذکر کرد که جمع آنها در یک متفکر، نشان دهنده یک روشنفکر حقیقی است.
فقدان هر یک از موفه های مزبور، آفتی در روشنفکر پدید می آورد که جامعه به سبب آن دچار زیان می شود. در واقع، آفات روشنفکری در ایران در دو قرن اخیر ناشی از فقدان همین عناصر، بویژه حق گرایی و جامع گرایی بوده است. در این مقاله ضمن تبیین موفه های نام برده، بیان شده که چگونه جمع آن عناصر، روشنفکر الهی و حقیقی را به وجود می آورد و فقدان هر یک در روشنفکرنماها منشأ چه آفات و آسیبهایی است.
مقدمه
خصیصه روشنفکری نه تنها مورد تأکید ادیان الهی بوده و هست، بلکه منشأ پیدایش چنین مقوله ای در اجتماع بشری، تعالیم پیامبران، بویژه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و معصومین علیه السلام بوده است و می توان شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در رأس روشنفکران الهی و حقیقی عالم قرار داد.
اگرچه در قرآن و احادیث واژه معادل و قابل ترجمه دقیق به روشنفکر نمی یابیم؛ اما واژه هایی یافت می شود که مفهوم صحیح و الهی روشنفکری را در خود دارند؛ بلکه رسایی و عمق و محتوای بیشتری را دارا هستند.
با بررسی و ترکیب مفاهیم مزبور می توان تصدیق کرد که یکی از انگیزه های تعالیم اسلامی، ایجاد زمینه روشنفکری در هر انسان مسلمان و موحدی است و برای متفکران و قشر دانشگاهی به جهت هویت خاص آنان، نه تنها مد نظر دین است؛ بلکه امری ضروری است.
متأسفانه، کلمه روشنفکر از بدو ورود به کشورهای مورد هجوم استعمار قرار گرفته و در قرن اخیر نیز دچار بیماری و تنگ نظری فراوانی شده است. علاوه بر این در جهان اسلام خصوصاً ایران مورد سوء استفاده قرار گرفته و جنبه ابزاری پیدا کرده است.
به همین جهت، یک مفهوم ناقص و اغوا کننده و دردسر آفرین برای مردم، بویژه قشر تحصیل کرده و دانشگاهی پیدا کرده است و ابزاری برای حکومتهای جائر و بیگانه در جهت ستیزه با دین و دین گرائی و یا نفوذ در نخبگان در راستای فریفتن و وابستگی آنان به غرب شده است.
اگر زندگی آنان را که در ایران روشنفکر نام گرفته اند یا خود را بدین عنوان ستوده اند، مشاهده کنیم، چیزی جز خیانت به ملّت و خدمت به بیگانه نمی یابیم.[۲] بیگانگان چنین روشنفکران مصنوعی را به وجود آوردند.[۳] این روشنفکران نه تنها خدمت قابل توجّهی به اسلام نکرده اند؛ بلکه عاملی برای جدا کردن دین از سیاست و ابزاری در جهت تفرقه انداختن بین قشر دانشگاهی و حوزوی بوده اند.
اگر روشنفکران در مملکت ما بیشترین نقش را در ایجاد بستر تهاجم فرهنگی داشته اند و یا عامل موری در ایجاد تردید در اعتقادات مذهبی و سست کردن ایمان مردم و زدودن غیرت دینی بوده اند؛ اگر روشنفکرنمایان از بدو پیدایش در ایران، هم دچار بحران هویت بوده اند و هم خود بحران هویت ایجاد کرده اند و روحیه «خود هیچ انگاری» و «غرب را همه چیز انگاری» و خود باختگی و غربزدگی را ترویج کرده اند.
اگر امروز برخی روشنفکران مروج ارتباط با آمریکایند و در روای آن نیز مفرحند؛ یا بر دست کشیدن از اصول و آرمانهای اسلام و انقلاب و امام رحمه الله اصرار می ورزند؛ یا بحث قرائت یا قرائتهای جدید از اسلام را برای خلاصی از حدود الهی و وارد کردن عقاید و آراء باطل خود در اسلام مطرح می کنند و آن را ابزاری برای ترفندی نو برای زدودن اسلام ناب و کوبیدن روحانیان اصیل و فقها و دورکردن مردم به خصوص قشر دانشگاهی از آنها قرار داده اند، نتیجه همین نقص در مفهوم روشنفکری و ابزاری شدن آن است. افزون بر این که اصطلاح وارداتی روشنفکر یکی از تارهای شبکه عنکبوتی مفاهیم برای به دام کشیدن ممالک جهان سوم است.[۴]
آنچه گذشت نشان می دهد که ما با دو رویکرد در خصوص واژه روشنفکر مواجه هستیم: اول روشنفکری به معنی مصطلح که بعد از انقلاب اسلامی بشدت مورد مذمت و انتقاد امام رحمه الله قرار گرفت.[۵] آن روشن بین الهی، از این قبیل روشنفکرنماها در سخنان خود با تعابیری همانند تفاله غرب[۶]، روشنفکر مصنوعی[۷]، وارداتی[۸]، غربزده و اجیرشده[۹]، عمال ابرقدرتها[۱۰]، ناآگاه[۱۱]، فاقد رشد[۱۲]… یاد نمودند همواره، خطر وجود آنان را گوشزد می کردند. تا زمانی که به طور مطلق آنان را نفی کرده و فرمودند:
«ما انسان رزمنده می خواهیم؛ ما جوانهای حماسه جو می خواهیم؛ ما روشنفکر نمی خواهیم.»[۱۳] و در جای دیگر اظهار داشتند که اکثر ضربه های مهلکی که به این اجتماع وارد شده از دست همین روشنفکران بوده است و آنان علّت تمام عقب ماندگیها… هستند.[۱۴] سخن مقام معظم رهبری نیز در خصوص تولد بیمار روشنفکری در ایران[۱۵]، توجه به همین رویکرد اول است.
رویکرد دوم واژه روشنفکری مربوط به معنی حقیقی و الهی آن است که همواره مد نظر مقام معظم رهبری بوده است. از دانشجویان و قشر دانشگاهی می خواهند که هر یک روشنفکر متدین و تمام عیار مسلمان باشند.[۱۶] بزرگان حوزه را با عنوان روشنفکر می ستایند.[۱۷] و حتی فضلا و طلاب جوان[۱۸] و ملت مسلمان ایران را که بین تجدد و سنن الهی جمع می کنند[۱۹] روشنفکر می دانند.
این رویکرد از روشنفکری، مطلوب اسلام و دغدغه متدینان دانشگاهی و متفکران الهی است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در رأس آنان است و باید با رجوع به منابع اسلامی مؤلفه های آن را شناخت و تبیین نمود تا بتوان به تعریفی دقیق از آن دست یافت.
بنابراین، امروزه می توان اولین رسالت روشنفکر الهی و دینی را تأمل و بازبینی در خود واژه روشنفکر و باز گرداندن، بلکه اعطای محتوای انسانی و دینی به آن دانست.
با تدبر در آیات قرآن و احادیث معصومین علیه السلام می توان موفه های روشنفکری را ده عنصر و مفهوم دانست که عبارتند از: ۱- رحمت؛ ۲- سلام؛ ۳- رشد؛ ۴- صلح؛ ۵- شرح صدر؛ ۶- ابدیت گرائی؛ ۷- یقین گرائی؛ ۸- دشمن شناسی و دوست شناسی؛ ۹-حق گرائی و ۱۰- جامعیت.
از تلفیق مفاهیم فوق، مفهوم و معنی صحیح و الهی روشنفکری به دست می آید؛ چه بسا، روشنفکر را باید شخصی دانست که از هر ده خصلت یاد شده حظ و بهره وافری داشته باشد. هریک از خصیصه های مزبور، آثار و علایمی در شخص روشنفکر دارد؛ همچنان که فقدان هر یک می تواند نتایج زیانباری از روشنفکر بر جای گذارد.
در این گفتار، ابتدا موفه های ده گانه مزبور با توجه به آیات و روایات تبیین می شود. سپس آثار و علائم آنها را در روشنفکر دینی را بیان کرده و پی آمدهای فقدان هر یک را در شخص روشنفکر بیان می نماییم. و زیان چنین روشنفکری را برای جامعه مورد اشاره قرار می دهیم.
۱- رحمت
این موفه با محتوای عمیق آن مختص به فرهنگ اسلامی است. قرآن و روایات، رحمت را از اوصاف فعل خداوند متعال دانسته اند.[۲۰] قرآن خود را رحمت معرفی کرده است؛[۲۱] همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را رحمت برای عالمیان دانسته است.[۲۲] درتفسیر و شأن نزول برخی آیات، علی علیه السلام نیز رحمت نامیده شده است.
در جای دیگر آیه ای در مورد رحمت بین زن و شوهر آمده است.[۲۳] برخی مفسّران گفته اند: رحمت یک امر فطری در جان همه انسانها بوده[۲۴] و سراسر عالم خلقت را رحمت خداوند، فراگرفته است.[۲۵] اهل لغت رحمت را رقت قلب که نتیجه آن عطوفت، احسان و نیکی است دانسته اند.[۲۶]
از مجموعه تعالیم قرآن و احادیث درباره این واژه و کاربردهای مختلف آن می توان فرهنگ و محتوای خاصی را از آن درک کرد. اصولاً رحمت بین دو موجود هم تحقق پیدا می کند. بدین صورت که موجودی که قویتر است یا دست کم از یک جهت برتری دارد؛ سعی می کند تا با کمک به موجود ضعیفتر، او را به قوّت و درجه خود برساند.
بدون این که طمعی در کارش داشته باشد. در اینجا گونه ای از محبت، تحقق یافته است. یا شخص عالمی وقتی سعی می کند علمش را به دیگری که فاقد آن است بدون هیچ ترس و چشم داشتی، انتقال دهد. در واقع محبت را به او ارزانی داشته است.
این که خداوند را دارای رحمت عامه و خاصه می دانیم بدین معنی است که موجودات معدوم را وجود بخشید و آنها را یک قدم به خود نزدیک کرد. به آنها حرکت داد و هدایت نمود[۲۷] تا شاید به کمال مطلق نائل شوند و در این زمینه باب وحی تکوینی و تشریعی خود را بر موجودات و انسانها گشود.
اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مولا علی علیه السلام رحمت برای عالمیان معرفی شده اند از این جهت است که آنان بدون ترس و طمع به تلاش طاقت فرسا[۲۸] دست زدند تا بشر را به مقام و منزلت عصمت و طهارت والای خود نزدیک سازند.
اگر آیه ای از قرآن در باب رحمت بین زن و شوهر نازل شده، شاید بدین جهت باشد که زن و شوهر بدون ترس یا طمع، تمامی تلاش خود را به کار می برند تا ضعفهای یکدیگر را جبران کنند و قوت و برتری خود را به دیگری منتقل سازند و یکدیگر را همسر و همسنگ هم سازند.
با این معنی روشنفکر کسی است که دارای رحمت باشد؛ چرا که اولاً روشنفکر باید از جهاتی جلوتر و قویتر از سایر افراد جامعه باشد؛ مثلاً در فهم، علم، شناخت دوست و دشمن، مصالح و مفاسد، دشمن ستیزی و دوست گرایی و اصلاح… ثانیاً بدون ترس و یا طمع تمامی همّت خود را به کار بندد تا دیگران را به درجه خود در آن نقطه قوت برساند.
بدون شک اگر شخصی دارای نقطه قوت خاصی نباشد یا نقطه قولی داشته باشد؛ اما در صدد انتقال آن به دیگران برنیاید، یا به دلیل ترس از دیگران و یا ترس از دست دادن چیزی و یا به انگیزه دست یابی به مال و مقامی و شهرتی در انتقال برجستگی خود به دیگران تلاش نماید، وی فاقد رحمت بوده و روشنفکر نیست.
روشنفکری که صاحب رحمت است دارای ۳ ویژگی است: ۱- حداقل در یک امر قویتر و جلوتر از بقیه افراد جامعه است؛ ۲- در یک تلاش مستمر و دلسوزانه به دنبال بهره گیری از آن امر به نفع جامعه است؛ ۳- هرگز جامعه و اشخاص را به عنوان طعمه برای نیل به مقاصد دنیایی و یا دفع ضرر از خود نمی پندارد. اگر موفه رحمت از یک روشنفکر رخت بربست هر سه ویژگی یاد شده نه تنها از بین می رود، بلکه عکس آن در وجود روشنفکرنما پدید می آید. بسا در لوازم روشنفکری از سایر احاد جامعه ضعیفتر باشد و یا در پیشبرد جامعه و رساندن دیگران به موقعیت خود بخل ورزد و مانع تراشی کند؛ یا از سر طمع و به انگیزه نیل به شهوتها و ترس از دست دادن میلهای مادی خود به تلاش و ایفای وظایف روشنفکری مبادرت ورزد.
۲- سلام
سلام از مفاهیم مختص فرهنگ اسلامی است و از مجموع مواردی که در قرآن و روایات آمده؛ استنباط می شود که دارای فرهنگ و محتوای عمیقی است. قرآن سلام را یکی از صفات و نامهای خداوند معرفی کرده است، «السلام المون».[۲۹] برخی مفسرین گفته اند: «هو السلام» یعنی: «ذوالسلام»! چرا که خداوند از هر عیب و آفت و نقص و فنا سالم است.[۳۰]
خداوند، در آیه ای دیگر بهشت را «دارالسلام»[۳۱] نامیده است که برخی گفته اند: بدین جهت قرآن، بهشت را دارالسلام نامیده که ساکنان آن از هر آفت و گزندی در امان هستند. یا در آیه ای دیگر می خوانیم: اهل بهشت با دریافت سلام وارد بهشت می شوند[۳۲] و به یکدیگر جز سلام چیزی نمی گویند و با سلام، با یکدیگر گفتگو می کنند.
در روایات نبوی آمده است که بهترین اخلاق اهل دنیا و آخرت، علنی کردن سلام در عالم است[۳۳] و همچنین نقل شده است که سلام از اسماء خداست پس بین خود افشا نمایید و ترویج کنید.[۳۴] اسلام اصرار زیادی دارد که مردم در مواجهه با یکدیگر به هم سلام نمایند؛ زیرا در حقیقت این سلام یک ابلاغی مبنی بر آسایش و امنیت از ناحیه یکدیگر در جامعه است.
از مجموع موارد یاد شده در می یابیم که سلام حاوی یک پیام و یک ویژگی در اشخاص است. و آن این که، جامعه و افرادش از جانب شخص صاحب سلام در امنیت هستند. از ناحیه اعضا و جوارحش؛ از گفتارش از قلمش و از اهل و خانواده اش به آنها گزندی نمی رسد.
روشنفکر کسی است که ویژگی سلام را دارا باشد تا بتواند جامعه خود را به سوی دارالسلام هدایت کند و سلام را در عالم و جامعه خود علنی نماید. ویژگی سلام در روشنفکر موجب می شود اولا خود از عیوب و آفات و نقایص سالم باشد و ثانیاً در ارتباط اجتماعی از ضرر و زیان رساندن به دیگران سالم باشد و جامعه و اشخاص از قلم و زبان او ایمن باشند و امنیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی جامعه از ناحیه روشنفکر به مخاطره نیفتد. فقدان ویژگی سلام در روشنفکر، موجب می شود هر از گاهی قلم خود را به سان نیش زهرآگین در بدن جامعه یا اشخاص فرو نماید و سلامت و امنیت آنان را به مخاطره اندازد و زبان خود را در محفلی علیه دیگران به کار بندد. یا قلم و زبان او ابزاری به دست دشمنان هم کیش و هم وطنش قرار گیرد و او مبدل به روشنفکر خود فروخته یا خودباخته شود.
۳- صلح
صلح مفهومی است که صالح، اصلاح و مصلح از آن ریشه و نشأت می گیرد. اگر چه این واژه مختص فرهنگ اسلامی نیست؛ اما اسلام محتوای خاص و متعالی بدان بخشیده و از مسلمانان خواسته است که اهل صلح، اصلاح و صلاح و بالاخره، صالح باشند. بدون تردید باید دارا بودن موفه صلح را یکی از ویژگیهای مهم روشنفکر ذکر نمود که به دنبال آن روشنفکر اهل اصلاح و صلاح و خود یک مصلح و صالح خواهد بود.
در قرآن قریب شش آیه وارد شده که خبر از صلح و صلاح می دهد و بدان امر می کند. فقها از مجموع این آیات – مشروع بودن عقد صلح به عنوان مادر قراردادها و وسیع ترین آنها – نتیجه گرفته اند که در هر نزاع و اختلافی چه مالی، چه جانی، چه خانوادگی چه سیاسی و اجتماعی می توان از آن بهره گرفت.[۳۵] با توجه به روایات وارده و سایر آیات که در خصوص صالحان آمده می توان نتیجه گرفت که صلح یک فرهنگ و ویژگی خاص در تعالیم اسلامی است؛ زیرا کسی که از صالحان است اولاً هیچ گاه با اهل حق، اختلاف پیدا نمی کند و فقط نزاعش با باطل و اهل آن خواهد بود، چون در معنی صالح گفته اند:
«کسی که فرائض خدا و حقوق مردم را ادا می کند».[۳۶]
ثانیاً اهل اصلاح و صلاح است. در ذیل آیه شریفه «لا خَیرَ فِی کثِیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلاّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَهٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَینَ النّاسِ»[۳۷] یعنی: هیچ خیر و فایده ای در بسیاری از گفتگوهای آنان نیست مگر آن که به نحوی امر به صدقه یا معروف یا اصلاح بین مردم باشد.
علی علیه السلام فرموده اند:
«خداوند همان گونه که زکات مال را برای شما واجب کرده است زکات جاه و مقام را نیز بر شما واجب کرده است و آن عبارت است از اصلاح بین مردم؛ بدین صورت که بین آنان الفت و مودت بر قرار کنید».[۳۸] در آیه دیگر آمده است که «از خدا بترسید و آنچه بین خود دارید اصلاح کنید»[۳۹] و یا «إِنَّمَا الْمُومِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ».[۴۰]
اما اهل صلح بودن یعنی این که در نزاعهای خود با دیگران راه صلح را در پیش گرفتن؛ بدین ترتیب که روشنفکر اهل صلح ادعای خود را به صورت شفاف و خالی از کذب بیان و آشکار می کند و ادعای طرف مقابل را از سر صفا و صمیمیت می شنود؛ وجوه مشترک ادعای خود و دیگری را می پذیرد.
در عمل به آن پایبند است و تا قانع شدن طرف مقابل در وجوه افتراق به آن وجوه مشترک اکتفا نموده و آن را بستر ادامه گفتگوهای خود قرار می دهد؛ اما به آن قسمت از ادعای مخالف که با ادعای خودش موافق نیست به دیده احترام می نگرد و از موارد ادعایش که مورد قبول طرف مخالف نیست استفاده ابزاری بر ضد وی نمی کند.
بدین ترتیب اهل صلح به راحتی می توانند با مخالفان خود از اهل حق کنار آیند و زندگی توأم با سلام داشته باشند و از نزاعهای خانمان سوز جامعه دور بمانند.اهل اصلاح بودن یعنی: همین مفهوم صلح را در بین دو مخالف از اهل حق جاری ساختن و آنها را در مسیر صلح و صلاح و همزیستی مسالمت آمیز قرار دادن. بدین بیان، روشنفکر اگر اهل صلح، صلاح و اصلاح بود می تواند بستر زیستن مسالمت آمیز توأم با صفا را در جامعه خود فراهم آورد.
نظرها و اندیشه های خود را به طور شفاف از سر صدق با دیگران و برای جامعه مطرح سازد، اندیشه های مشترک با مخالفانش را برجسته نماید و به وجوه افتراق احترام بگذارد و از تخطئه کردن آن بپرهیزد و از وجه افتراق آرای خود، استفاده ابزاری علیه دیگران و کوبیدن و قلع و قمع معنوی آنان ننماید و وسیله مباهات و یکه تازی خود قرار ندهد.
از طرف دیگر روشنفکر اهل اصلاح در رویارویی و نزاع فکری دیگران خود را متعهد به دخالت می بیند و تمام تلاش خود را برای جاری ساختن صلح بین آنان به کار می بندد. بدین ترتیب یک روشنفکر نه تنها خود منشأ اختلاف و تنازع منفی در جامعه نیست؛ بلکه باعث ایجاد وفاق و مدارا و نزدیکی مخالفان با یکدیگر است.
امری که توسعه و تعالی جامعه بدان وابسته است؛ اما اگر روشنفکر فاقد روح صلح، اصلاح بود اولا دائم در نزاع بی سرانجام با دیگران است. ثانیاً از وهن هر اندیشه مخالف ابایی ندارد و ثالثاً یا نسبت به اختلاف دیگران بی تفاوت است یا قادر به برقراری صلح بین اشخاص در نزاعهای فکری و سیاسی نیست؛ البته اگر خود موجب تشدید نزاع دیگران نشود.
۴- رشد
رشد یکی از مفاهیم مختص فرهنگ اسلامی است و در قرآن و روایات به شکلهای مختلفی درباره آن سخن گفته شده است. بررسی یک پارچه جمیع آیات و روایات و مطالبی که در فقه و اخلاق و تعالیم اجتماعی اسلام درباره رشد وارد شده است نشان دهنده مهم بودن این ویژگی است.
اگر چه در فقه و نظام حقوقی و اقتصادی اسلام و در مرحله بعد احکام اجتماعی و روابط انسانی بیشتر و پررنگتر به کلمه رشد برمی خوریم؛ اما این مفهوم در سرتاسر فرهنگ اسلامی جریان دارد. در فقه و حقوق اسلامی نیز یکی از شرایط مهم دو طرف معامله، به شمار می آید.[۴۱] در موارد مختلفی، وجود این ویژگی شرط شده است؛ رشد دختر و پسر به هنگام ازدواج[۴۲]؛ وجود صفت رشد برای وکیل، وصی، حاکم، قاضی و… و این که وجود صفت رشد، حجر را بر می دارد.[۴۳]
فرهنگ اسلامی مفهوم رشد را توسعه داده و بیش از آنچه در فقه آمده برای آن محتوا قائل است؛ مثلاً قرآن رشد را به عنوان یک راه و شیوه در زندگی اجتماعی[۴۴] در مقابل راه غی،[۴۵] معرفی کرده است. در روایات آمده است که سنت پیامبر صلی الله علیه و آلهرشد بود[۴۶] و اساساً پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی رشد هدایت می نمود.[۴۷]
از مجموع تعالیم و مسائلی که در قرآن و سنت به خصوص در فقه پیرامون رشد آمده؛ می توان رشد را چنین تعریف کرد: «قدرت، هنر، لیاقت و استعداد بهره برداری و به سود رساندن سرمایه ها.»[۴۸] و می توان بر اساس همان تعالیم نکات زیر را درباره آن مطرح کرد:
اولاً: رشد یک امر اکتسابی بوده[۴۹] و مانند عقل یا بلوغ نیست که در یک جریان غریزی تکامل پیدا می کند، بلکه در پرتو شناخت و پرورش و تعلیم و تربیت صحیح به دست می آید.
ثانیاً: رشد هم درباره فرد مطرح است هم در خصوص جامعه.
ثالثاً: رشد امری تشکیکی و دارای مراتب و درجه های مختلفی است و حد معین و محدودی ندارد و انسان به هر درجه از رشد که برسد مراتب بالاتری در جلوی وی قرار دارد.
رابعاً: رشد و راه رشد درباره سرمایه ها مطرح است.
خامساً: سرمایه ها که در بستر رشد به جریان می افتند و به سود می نشینند منحصر به سرمایه های مادی نیست؛ بلکه سرمایه های معنوی را هم در بر می گیرد،[۵۰] اموری مانند علم و دانش؛ فرهنگ و تمدن؛ دین و قانون؛ نیروی انسانی؛ آثار باستانی و تاریخ گذشته ملتها؛ حساسیتها… همه سرمایه مورد نظر در مسأله رشد و تعریف آن هستند.
با توجه به آنچه گذشت باید یکی از ویژگی ها و موفه های مهم روشنفکر حقیقی و دینی را رشید بودن در نظر گرفت. در پرتو رشد است که روشنفکر قادر به درک و شناخت صحیح سرمایه های مختلف خود و جامعه است. چه بسا همین ویژگی است که به روشنفکر توانایی می دهد تا سرمایه ها را در جای مناسب، در زمان مناسب با شرایط و وضعیت مناسب به جریان اندازد و آنها را به نفع جامعه خود به مرحله سوددهی برساند.
روشنفکر فاقد رشد یا در شناخت سرمایه ها ضعیف ظاهر می گردد یا در حفظ و بهروری از آنها ناتوان است و در اولویت بندی در پرداختن به سرمایه ها دچار کج روی می شود. مشکل روشنفکرنمایان در دهه های اخیر در تک بعدی آنها نسبت به سرمایه ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 