پاورپوینت کامل پیوند معنویت با سیاست در مکتب امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیوند معنویت با سیاست در مکتب امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیوند معنویت با سیاست در مکتب امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پیوند معنویت با سیاست در مکتب امام خمینی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

حمیدرضا مظاهری سیف[۱]

چکیده:

در طول تاریخ حیات طبیعی انسان که سلطه گران و مفسدان، دست ستم بر مردم گشوده و با هر نیرنگ و ترفندی، آنها را در ضعف و ذلت نگه می داشتند، تا پایه های سیطره خود را حفظ و تحکیم کنند؛ پیامبران خدا، با تکیه بر توحید عملی، در برابر آنها ایستادند و در صورتی که مردم دعوت آنها را پاسخ می دادند

شیشه عمر فرعونیان و نمرودیان را شکسته و اساس فساد و ستم را نابود می کردند.حضرت امام خمینی رحمه الله با الگو قرار دادن پیامبران، بویژه رسول اکرم صلی الله علیه و آله، میراث انبیای گذشته را به کار گرفت و مردم ایران را زنده کرد و با توحید عملی برآمده از عرفان اسلامی، اساس حکومت ستم شاهی را ویران کرد و در برابر ابرقدرتهای جهان قد بر افراشت.

توحید عملی که شاخص اصلی آن قیام للّه است، انبیا را از معراج به معرکه نبرد با کافران و مستکبران می آورد و حضرت روح الله، با سیر در این مسیر، از کوثر توحید ناب نوشید ولی در سرخوشی آن فرو نماند، بلکه از حق و همراه حق به سوی خلق آمد و با جانی شیدا و قلبی آکنده از عشق به خدا و خلق خدا بر مشعل هدایت اسلام دمید و فروغ آن را فزونی بخشید و جهان را پر از یاد و نام او ساخت.

در این پژوهش، ابعاد عرفانی و سیاسی توحید عملی امام را می کاویم تا چگونگی پیوند عرفان و سیاست را در مکتب بالنده عرفان امام دریابیم.

توحید از منظر عرفا

عرفا توحید را با عبارات گوناگون شرح داده اند. البته محور اشتراک نظریات عرفا در باب توحید، اعتقاد به وحدت وجود است. استاد آشتیانی رحمه الله نظریه عرفا را بر سه گونه تقسیم کرده اند: جماعتی از اهل عرفان معتقدند که وجود و موجود، واحد است (قائل به وحدت وجود و موجودند). کلمات آنها در این باب گوناگون است. گاهی بکلی نفی وجود از ما سوی الله می نمایند و می گویند: عالم خیال محض بوده و وجودات به نظر آمده مثل دومین تصویری است که احول (دوبین) می بیند.

هر چیز که غیر حق بیاید نظرت

نقش دومین چشم احول باشد

عده ای دیگر از عارفان قائل به وحدت وجود و وحدت موجود در عین کثرت وجود و موجودند و گفته اند: وجود حقیقی و موجود حقیقی، حق تعالی است و مراتب امکانیه را از ظهورات و تدلیات و تجلیات حق تعالی می دانند. این جماعت خود، دو طایفه اند: عده ای از آنها حقیقت حق تعالی را مقام و مرتبه «بشرط لا» از وجود دانسته و موجود حقیقی را همان مرتبه می دانند و ممکنات را، که از تجلیات و ظهورات همین حقیقت بشرط لا باشد، ظهور حقیقت می دانند نه اصل حقیقت.

برخی دیگر از عرفا حقیقت وجود را «لا بشرط مقسمی» می دانند و اصل الحقیقه را عاری از همه قیود حتی قید اطلاق دانسته و آن مرتبه را که مقام کنز مخفی و غیب الغیوب باشد، حق تعالی دانسته و وجود بشرط لا را (که مقام وجوب وجودبه اصطلاح حکما باشد) از تعینات آن اصل واحد می شمرند و می گویند: اول تعین، تعین اصل الحقیقه است که عبارت است از تجلی حقیقت وجود بذاته لذاته و ظهور آن اصل الحقیقه را در مجالی و ماهیات و اعیان ثابته مراتب ممکنات دانسته و تشکیک را در مظاهر وجود قائلند، نه در مراتب.[۲]

این تفصیل اقوال در مقام بررسی علمی است اما از منظری دیگر چه بسا همه اینها مراتبی از درک یک حقیقت و عباراتی در بیان یک واقعیت باشد.

در باب اندیشه های عرفانی حضرت امام خمینی رحمه الله، گاهی وجوهی از این نظرات مختلف با هم جمع شده است؛ مثلاً ایشان در جایی عالم را «خیال در خیال» دانسته و نوشته اند:

«العالم… فهواعتبار فی اعتبار و خیال فی خیال عند الاحرار.»[۳]

یعنی: به درستی که جهان، نزد افراد آزاده، اعتبار در اعتبار و خیال در خیال است.

سپس در توضیح می فرمایند:

کنه وجود و حقیقت آن هیچ حکمی ندارد و سخنی در آن نمی توان راند، پس برای حکیم متاله چاره ای نیست غیر از این که تعینات عالم کثرت را در حضرت احدیت فانی کند؛ نه این که چشم راستش را (از نظر به وحدت) فرو بندد و با چشم چپ (تنها به کثرت) بنگرد؛ همان طور که عارف اهل مشاهده نیز ناگزیر است که با چشم چپ کثرت تعینات را نیز ملاحظه کند.[۴]

از این رو، عالم کثرت هر چند اعتبار است اما شایان توجه است و غفلت از آن برای عارف پسندیده نیست؛ همان طور که حکیم هم نباید چنان تحت حکم کثرت فرو ماند که از وحدت رو گرداند.

این جمع میان کثرت و وحدت یا بصیرت دو چشم، عدالت معرفت شناختی عرفانی است که حضرت امام بر آن تاکید و توجه بسیار دارند.[۵]

عارف عادل کسی است که کثرت مظاهر و تجلیات را در وحدت ذات می بیند و وحدت را منزّه از هر کثرتی در مظاهر متکثر، به شهود می نشیند. بنابراین، امام خمینی، هم به نظریه اول عرفا مبنی بر وحدت وجود و موجود معتقدند و هم وحدت وجود و کثرت در مظاهر و تجلیات را می پذیرند.[۶] جمع بین وحدت و کثرت، به تعبیری حوض کوثر است.[۷]

مراتب سیر از وحدت محض تا کثرت در وحدت

با ملاحظه مراتب تجلی وجود و عدم تناهی آنها روشن می شود که اوج مراتب اشتداد تجلی وجود، قابل شناخت و احاطه معرفتی نیست و چون ذات حق تعالی، متجلی و ظاهر در این تجلیات بی پایان است، در کمال نامحدود است. به همین جهت هم، اکتناه ذات محال است:

«امتناع اکتناه در علم کلی و به قدم تفکر، و احاطه در عرفان شهودی و قدم بصیرت، از امور برهانیه و مورد اتفاق جمیع عقلا و ارباب معارف و قلوب است.»[۸]

«بدان ای سالک سبیل معرفت و توحید و عارج معارج تنزیه و تجرید که ذات مقدس حق تعالی، من حیث هی، منزه است از تجلیات ظاهره و باطنه و مبرّاست از اشاره و رسم و صفت و اسم. دست آمال اهل معرفت از دامن کبریایش کوتاه و پای سلوک اصحاب قلوب، از وصول به بارگاه قدسش راجل است. غایت معرفت اولیاء کمّل «ما عرفناک» و نهایت سیر اصحاب اسرار «ما عبدناک» است. سرحلقه اهل معرفت و امیر اصحاب توحید در این مقام رفیع، «کمال الاخلاص نفی الصفات عنه.»[۹] فرماید و پیشوای اهل سلوک و سید ساجدین و عارفین در این پیشگاه منیع، «ضَلَّت فیک الصفات و تَفَسَّخَت دونَک النعوت.»[۱۰] سراید.»[۱۱]

ذات غیبی حق با این همه که گفته آمد با حجابهای نوری، مراتبی از ظهور را به جلوه آورده و در نهایت، عالم کون که سراسر مظهر اوصاف و اسماء اوست رقم زده است. در پس این حجابها قلوب اهل معرفت به تماشای انوار جمال و جلال او شیداست:

اکتناه و علم به حقیقت، غیر شهود حقیقت و حضور در محضر آن است. همچنان که نور، مشهود همه و نامعلوم برای آنهاست، حقیقت وجود نیز مشهود هر کس و حاضر نزد همه است؛ به گونه ای که هیچ چیز دیده نمی شود مگر به ظهور وجود و او مبدأ هر ادراک و شهود و علم است با این که ذاتش نامعلوم است.[۱۲]

عالم اسماء الهی

پس از مرتبه ذات که هر چه بیشتر درباره آن سخن بگوییم، بر جهل خود افزوده ایم، مرتبه اسماء الهی است. در اینجا خداوند و معصومان با ما سخن گفته اند و این نامهای پاک را معرفی کرده اند. نامهای خداوند، سراسر عالم آفرینش را پر کرده و همه جا جلوه دارد و هیچ پدیده ای نیست مگر این که جلوه ای از نامهای خداوند است: «و باسمائک التی ملأت ارکان کل شی ء.»[۱۳] یعنی: و به نامهای تو که ارکان همه چیز را پر کرده است.

از این رو، قرآن کریم جهان آفرینش را آیات الهی معرفی کرده و می فرماید:

«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ لآَیاتٍ لأُِولِی الأَْلْبابِ»[۱۴]

یعنی: به راستی که در آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است.

جلال وصلابت کوه، شکوه آسمان، جذابیت دریا، زیبایی گل و شگفتیهای آفرینش، تجلی جمیل و جلیل و رحیم و کریم و عظیم و حکیم و علیم و حلیم و دود و جواد و منان و عزیز را آشکارا در منظر بندگان قرار داده[۱۵] تا خردمندان با اندیشیدن در آنها عروج کرده و به آستان رفیع الهی گام نهند، در اسماء الهی سیر کنند و آن نامها را در خود تحقق بخشند.

در میان اسماء الهی که معانی گوناگونی دارند، نام «الله» جامع جمیع آنهاست و همه معانی را فرا می گیرد. از این رو، آن را اسم اعظم می گویند.[۱۶]

حقیقت عماء و فیض اقدس

اسماء الهی جلوه های ذات غیبی اند و در حقیت، پرتوی از او را می نمایند اما این جلوه ها مستقیم از ذات غیبی کسب فیض نمی کنند بلکه حجاب نوری غیبی که فانی در ذات غیبی است و هویت و حیثیتی غیر حق ندارد، میان ذات و اسماء است[۱۷] که ذات حق به صورت جمعی و غیر قابل وصف و تمایز اسماء، خود را در آن حجاب جلوه بخشید و به واسطه فیض اقدس آن حجاب نوری، اسماء به ظهور آمده و عالم را پر کرده و آراسته اند.

اثر این حجاب نوری فانی در ذات غیبی، «فیض اقدس» و باطن اسم الله است که جامع جمیع اسماء است. بنابر نظر حضرت امام، مراد از عماء در حدیث پیامبر همین حجاب نوری است.[۱۸]

از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: پیش از آفرینش، پروردگار ما کجا بود؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «کان فی عماء.» یعنی: در عماء بود.[۱۹] معنای لغوی عماء ابر نازک است که وقتی در آسمان است نور خورشید را از خود عبور می دهد و به زمین می رساند و به واسطه آن می توان به خورشید نگاه کرد ولی خود عماء دیده نمی شود.

عرفا در معنا و مصداق عماء نظریات گوناگون دارند.[۲۰] حضرت امام رحمه الله آن حجاب نوری را که باطن اسم الله بوده و اثر تجلی ذات در مقام احدیت است، عماء دانسته اند. این تجلی حجاب، هویت غیبی حق تعالی است و اسماء، با کسب فیض اقدس احدیت، به عالم فیض می دهند و همه آفرینش به واسطه نامهای خدا از احدیت و فیض اقدس او بهره مند هستند.

بنابراین، نور هویت غیبی ذات با حجاب عماء ظاهر و همه جا حاضر است.[۲۱] اما دست خلق از آستان رفیع و مقام منیع او کوتاه است. سوره توحید که به عنوان شناسنامه او معرفی شده با این آیه آغاز می شود: «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ.» هو، اشاره به هویت غیبی ذات است و الله جامع همه نامها و تجلیات اوست که به واسطه احد، عالم را روشن کرده و فیض بخشیده[۲۲] و به همین جلوه، خداوند همه عالم را پر کرده و حضورش فراگیر است که «الله الصمد» آن را بیان می کند.[۲۳] صمد یعنی آنچه تهی نیست و پر است، آن که فراگیر است و همه به او وابسته اند و هر طرف روبگرانی روی اوست: «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ»[۲۴]

بنابراین، تجلی احدیت که فیض اقدس است باطن اسم اعظم «الله» بوده و ظهور این اسم عالم را به نور خدا روشن کرده و به هر جا بنگری نور و جلوه اوست: «اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ»[۲۵]

مقام انسان کامل

حضرت امام معتقدند اسم اعظم الله برای تجلی در عین موجودات و عطای فیض در آنها به دلیل گستردگی فیض و محدودیت و کدورت اعیان موجودات، به واسطه حجاب و جلوه ای، فیض خود را به اعیان موجودات می رساند. این تجلی که نزدیکترین مرتبه به الله تعالی است، خلیفه الله و واسطه گسترش فیض نور او در عالم است.[۲۶] که فانی در فیض اقدس و احدیت است.

بر اثر این مرتبه است که موجودات، از نور حق و فیض وجود بهره مند می گردند. همچنین بر اثر این مرتبه است که حقیقت کمال انسانی یا عین ثابت انسان کامل در کل عالم، ولایت کلیه دارد؛ زیرا ولایت به معنای قرب، محبوبیت، تصرف یا ربوبیت و نیابت است[۲۷] و نزدیکی و تعلق اولین تجلی الله به او ولایت کلیه را برای این مظهر ثابت می کند.

جلوه ظهور اسم الله، نور رسول الله و مقام محمدی صلی الله علیه و آله است. به برکت وجود اوست که اسماء و انوار الهی در عالم تابیده: «وَ أَشْرَقَتِ الأَْرْضُ بِنُورِ رَبِّها»[۲۸] یعنی: و زمین با نور پروردگارت روشن شده است. این مقام اولاً به رسول الله صلی الله علیه و آله و سپس به معصومین علیهم السلام که به مدد پیامبر، آن مرتبه را درک کرده اند و سپس به هر کس که در راه کمال پیش می رود و کامیاب بر می آید، تعلق دارد.

حضرت امام رحمه الله فرموده اند:

«مقام رسول الله صلی الله علیه و آله به ولایت کلی الهی بالاصاله تمام برکات را در این جهان بسط داده است…تجلی الهی به تبع پیغمبر بر امامان است.»[۲۹]

مقام محمدیه یا ولایت کلیه، مقامی است که یک انسان به آن رسید و راه را برای دیگران گشود. امامان هم این راه را پیموده و به تبع رسول الله به آن رسیدند و دیگران نیز می توانند. پس مقام انسان کامل، مقام کمال انسانی است که همه می توانند به آن برسند و رسالت انبیا و اولیا این بوده است که انسانها را به سوی این کمال هدایت کنند. البته کسی در این سیر از عنایات رسول الله و امامان بی نیاز نیست. حتی امیرالمؤمنین علیه السلام با فیض رسول الله صلی الله علیه و آله سیر الی الله را انجام داد:

«این بزرگوار، شخصیتی است که دارای ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهی است که دارای تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهی در ظهور و در بروز دنیا و عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است.»[۳۰]

مقام کمال انسانی در همه مردم به صورت فطرت وجود دارد و استعدادی است که باید شکوفا شود. فطرت هر کس او را به سمت کمال مطلوب می کشاند:

«انسان امکان ندارد به غیر کمال مطلق توجه کند و دل ببندد. همه جانها و دلها به سوی اویند و جز او نجویند و نخواهند جست. همه ثناگوی اویند و ثنای دیگری نتوانند کرد. ثنای هر چیز ثنای اوست؛ اگر چه ثنا گو تا در حجاب است، گمان کند ثنای دیگری را می گوید.»[۳۱]

زیرا همه عالم جلوه نامهای خداست و اگر حسن و کمالی در چیزی باشد پرتوی از تجلی اوست که به واسطه مقام کمال انسانی یا انسان کامل، در این گوشه از عالم ظاهر شده است:

«انسان به این حد حیوانی و طبیعی، محدود نیست. برای همین انبیا آمدند تا ما را با ماوراء، هماهنگ کنند.»[۳۲]

«انسان ادراکاتش و قابلیتش برای تربیت، تقریبا باید گفت غیر متناهی است… اگر انسان مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد می کردند بود، انبیایی لازم نبود…»[۳۳]

فنا تنها راه لقاء الله

درباره لقاء الله باید توجه داشت که با محال بودن اکتناه ذات هویت غیبی، شهود ذات با حجابهای اسماء و صفات و حجابهای برتر از آنها میسر است:

«آنها که مدعی این مقام هستند گویند پس از تقوای تام تمام و اعراض کلی قلب از جمیع عوالم و رفض نشأتین و قدم بر فرق انیت و انانیت گذاشتن و توجه تام و اقبال کلی به حق و اسماء و صفات آن ذات مقدس کردن و مستغرق عشق و حب ذات مقدس شدن و ارتیاضات قلبیه کشیدن، یک صفای قلبی از برای سالک پیدا شود که مورد تجلیات اسمائیه و صفاتیه گردد و حجابهای غلیظی که بین عبد و اسماء و صفات بود خرق شود و فانی در اسماء و صفات گردد و متعلق به عزّ قدس و جلال شود و تدلی تام ذاتی پیدا کند و در این حال، بین روح مقدس سالک و حق حجابی جز اسماء و صفات نیست.

و از برای بعضی از ارباب سلوک ممکن است حجاب نوری اسمائی و صفاتی نیز خرق گردد و به تجلیات ذاتی غیبی نایل شود و خود را متعلق و متدلی به ذات مقدس ببیند و در این مشاهده، احاطه قیومی حق و فنای ذاتی خود را شهود کند و بالعیان وجود خود و جمیع موجودات را ظلّ حق ببیند.»[۳۴]

بنابراین، انسان می تواند تا اوج احدیت سیر کند و نباید به جسم حقیر خود بنگرد و از چشم شیطان، خود را ببنید؛ زیرا او انسان را همین خاک دانست؛ در حالی که چشم خدایی، انسان را چنان با عظمت می یابد که سزاوار سجود فرشتگان است؛

انسان باید از این عالم طبیعی و زندگی دنیایی سیر کند تا به مقام احدیت که فانی در هویت غیبی است برسد. این فناست که در آنجا هویت حق با چشم او دیده می شود و لقاء الله نصیب عارف می گردد:

«این صورت طبیعی، نازلترین مرتبه انسان است….لکن از همین مرتبه نازله حرکت به سوی کمال است. انسان موجود متحرک است از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیب تا فنا در الوهیت.»[۳۵]

و به تعبیری فنا و شهود هویت غیبی حق که وصول به مقام احدیت و عالم «عندیت»[۳۶] است. شاهد و مشهود اوست و انسان با کشف نور خدا در وجود خود و درک این که هیچ نیست و هر چه هست نور خداست، با نور او و با چشم او جمال و جلال او را به تماشا می نشنید.

و صد البته که واژه ها، توان وصف این مقام را ندارند.

حضرت امام در نامه ای به عروسشان می نویسند:

«به تو و به سایر جوانها که طالب معرفتند وصیت می کنم که شما و همه موجودات جلوه اویند، ظهور اویند. کوشش و مجاهدت کنید تا بارقه ای از آن را بیابید و در آن محو شوید و از نیستی به هستی مطلق رسید.»[۳۷]

برای این سیر، اول انبیا، سپس شهیدان بهترین الگو هستند؛ زیرا همه چیز خود را برای معبود فدا کرده و پوچ بودن غیر او را دریافته اند؛ در نتیجه بی حجاب و پرده، دل به تماشای جلوه او سپرده اند:

«نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی و هر شهیدی. شاید نکته این باشد که حجابهایی که بین ما و حق تعالی هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالی هست و وجه الله است و تجلیات حق تعالی هست. تمام این حجابها منتهی می شوند به حجاب خود انسان، انسان خودش حجاب بزرگی است که همه حجابهایی که هست، چه آن حجابهایی که از ظلمت باشند و آن حجابهایی که از نور باشند منتهی می شود به این حجابی که خود انسان است. ما خودمان حجاب هستیم بین خودمان و وجه الله. و اگر کسی فی سبیل الله و در راه خدا این حجاب را برداشت، این حجاب را شکست و آنچه داشت که عبارت از حیات خودش بود، تقدیم کرد: این مبدأ همه حجابها را شکسته است. خود را شکسته است… در عوض، خدای تبارک و تعالی این حجاب که برداشته شد، جلوه می کند برای آنها، تجلی می کند برای آنها؛ چنانچه برای انبیا هم چون همه چیز را در راه خدا می خواهند و آنها خودی را نمی بینند و خود را خدا می بینند، برای خودشان شخصیتی قائل نیستند، حیثیتی قائل نیستند. در مقابل، حق تعالی هم حجاب آنها را بر می دارند.»[۳۸]

پس مقام حقیقی و کمال انسان که مقام فنا در احدیت است با «فنا» به کشف می آید؛ زیرا اسماء الهی به واسطه احدیت فانی در ذات غیبی است که هیچ هویت و حیثیتی از خود ندارد و تمام اسماء الهی در او به نحو جمعی غیبی حاضر است و آدم که همه اسماء را از خدا فرا گرفته است (وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَْسْماءَ کلَّها)[۳۹] صاحب این مقام قرب و ولایت کلی است اما به صورت استعداد که باید آن را در زندگی بتدریج کشف و شکوفا سازد و به فنا و لقاء الله برسد.

از قرآن بر می آید که پیامبر صلی الله علیه و آله در مقام احدیت مستقر شده بود و همه چیزش مظهر او بود:

«آن که هیچ ندارد الا به اراده الله هیچ حرکت و سکونی ندارد الا به اراده الله «وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللّهَ رَمی»[۴۰] اینهایی که با تو مبایعه می کنند با خدا مبایعه کردند؛[۴۱] برای این که تو هیچ نداری الا فنا در خدا.»[۴۲]

مبنای توحید عملی

مبنای توحید عملی، هدف قرار دادن لقاء الله در همه حرکات و سکنات است. وقتی کاری ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.