پاورپوینت کامل افسانه کنترل تسلیحات و خلع سلاح ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل افسانه کنترل تسلیحات و خلع سلاح ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل افسانه کنترل تسلیحات و خلع سلاح ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل افسانه کنترل تسلیحات و خلع سلاح ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
مرتضی شیرودی[۱]
چکیده
کنترل تسلیحات و خلع سلاح در اواخر قرن ۱۹ و نیمه اول قرن ۲۰، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، از مباحث مهم در عرصه استراتژیک بوده است. تلاش هایی در این زمینه و در سه سطح سلاح های هسته ای،غیرهسته ای و بیولوژیک و اغلب از سوی سازمان ملل متحد، دو کشور آمریکا و شوروی و سایر کشورها و سازمان های منطقه ای و بین المللی صورت گرفته است.
با این وصف، هنوز جامعه بشری شاهد عدم کنترل تسلیحات و فقدان خلع سلاح عمومی است. از این رو این سؤال مطرح می شود که چرا پس از نیم قرن تلاش،کنترل واقعی تسلیحات و خلع سلاح عمومی اتفاق نیفتاده است. مقاله حاضر می کوشد تا برای این سؤال پاسخی بیابد.
مقدمه: تعریف یک مفهوم
خلع سلاح یعنی کاهش تسلیحات دولت ها چه از نظر کمیت و چه از لحاظ قدرت آتش آن ها. بسته به این که اگر کاهش محدود باشد یا گسترده، سخن از خلع سلاح کامل و یا خلع سلاح جزئی به میان می آید. با پیشرفت تسلیحات، تخمین و برآورد سطح و کیفیت تسلیحات، موضوعی کاملاً پیچیده شده، به طوری که درجه تأثیر یا دقت سلاح ها از یک سو و مقاوت و توان آن ها در خنثی کردن اقدام های متقابل الکترونیکی از سوی دیگر، بر پیچیدگی آن افزوده است.
امروزه مذاکرات در زمینه کندسازی آهنگ پیشرفت های فنی و تکنیکی ابزارهای جنگی و نیز به اجرا گذاردن آن ها پیش از مذاکره در زمینه کاهش وضعیت کنونی تسلیحاتی، دارای اهمیت می باشد. در معنای دقیق تر، خلع سلاح به تخریب ذخایر موجود تسلیحات گفته می شود، و نه اقدام هایی که تنها به محدود نمودن و یا ممنوعیت کاربرد آن سلاح ها، رضایت می دهد. خلع سلاح حقیقی، پرهیز و اعراض عمومی و همگانی ایجاد می کند، که این امر، جز با کنوانسیون های جهان شمول با ویژگی های پیش گیری کننده و قوی محقق نمی گردد.[۲]
تلاش های جهانی جهت کنترل تسلیحات و خلع سلاح
با در نظر گرفتن پیشرفت های کیفی و کمی تسلیحات، نتایج به دست آمده در این زمینه ناچیز است:
۱. تسلیحات هسته ای: تاکنون بیش تر تلاش های انجام شده در باره کنترل تسلیحات هسته ای تنها به تعداد معدود دولت های دارای توانایی هسته ای نظامی، معطوف شده است. دو کنوانسیون جهان شمول این هدف را دنبال کرده اند:
الف – معاهده مسکو (۱۹۶۳) که برای دولت های متعاهد، آزمایش های هسته ای را در فضای فراسوی جو و زیرآب یا در هر مکان دیگر،اگر باعث ریزش ضایعات رادیو اکتیو در خارج و درون سرزمین های تحت صلاحیت قضایی و یا سرزمین های تحت کنترل آن ها شده باشد، ممنوع می کند. امضا کنندگان این معاهده، انعقاد یک موافقت نامه چندجانبه درباره ممنوعیت کامل آزمایش های هسته ای و از جمله زیرزمینی را به عنوان یک هدف اضطراری اعلام کردند.
ب – معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای، معروف به N.P.T(1968)؛ مطابق این معاهده، دولت های دارای سلاح هسته ای متعهد می شوند سلاح و دیگر امکانات هسته ای را به دولت های فاقد آن انتقال ندهند و در جهت کسب آن نیز، به آنان کمک ننمایند.
دولت های فاقد این سلاح هم، به نوبه خود از دست یابی به آن خودداری کرده و نظام نظارتی آژانس بین المللی انرژی اتمی را بپذیرند. در مقابل، دولت های دارای سلاح هسته ای تعهد می کنند تجهیزات لازم و داده های علمی و فنی را، به منظور استفاده مسالمت آمیز انرژی اتمی، برای دولت های فاقد سلاح هسته ای فراهم آورند.
اما این تعهدات نتایج مورد انتظار را نداشته و دولت های فاقد این سلاح در نخستین کنفرانس بررسی معاهده مذکور (۱۹۷۵)، علیه کند عمل کردن دولت های هسته ای در انجام تعهدهای خود در این زمینه، اعتراض نموده اند. شاید نگرانی دولت های دارای سلاح هسته ای از خطرات انتقال تکنولوژی اتمی، یکی از دلایل این کندی بوده است.از جانب دیگر، دولت های فاقد این سلاح در جهت دست یابی به نتایج موافقت نامه های مؤثر بین المللی که تضمین کننده استفاده از سلاح هسته ای است، تلاش زیادی می ورزند.
این موضوع به تضمین های منفی معروف است که از سال ۱۹۷۹ و از کنفرانس خلع سلاح، در قلب مذاکرات جای داشته، ولی با وجود قطع نامه های متعدد مجمع عمومی در این مورد، نتیجه مثبتی از آن گرفته نشده است. یکی از ضعف های N.P.Tآن است که نسبت به الزام دولت هایی که آن را تصویب نمی کنند، اقدام نمی کند.
چندین دولت دارنده سلاح هسته ای (فرانسه، چین و احتمالاً هند) و نیز دولت های متعددی که دانش لازم جهت دست یابی سریع به این سلاح را دارند، مثل آفریقای جنوبی، آرژانتین، برزیل، کره، مصر، اسپانیا، اسرائیل و پاکستان، مدت طولانی از پیوستن به معاهده N.P.Tخودداری کردند و برخی هم چنان خودداری می کنند، اگر چه گاهی عنوان کرده اند که مفاد آن معاهده را قبول دارند.[۳]
۲. تسلیحات غیرهسته ای: تا این اواخر تنها زمینه ای که در آن، یک اقدام واقعی خلع سلاح انجام گرفته بود، مربوط به سلاح های بیولوژیک و باکتریولوژیک بود که تحت مفاد پروتکل ۱۹۲۵ ژنو، استفاده از آن ها ممنوع است و از آن پروتکل نیز، تنها یک سند مقررات جنگ غیرهسته ای، تنظیم شده است، ولی کنوانسیون ۱۹۷۲، از یک طرف،توسعه، ساخت و ذخیره سلاح مذکور را ممنوع می کند و از طرف دیگر، تخریب ذخایر موجود را خواستار می شود. البته با نبود یک نظام کنترل قابل اعتماد، چندان قابل اطمینان نیست. کنوانسیون ۱۹۸۱ نیویورک را نیز تنها می توان، به عنوان پیشرفتی در حقوق بشر دوستانه جنگ و نه یک اقدام خلع سلاح بیولوژیک، محسوب کرد.
اما در مورد مهم ترین اقدام های خلع سلاح در گستره جهانی باید از کنوانسیون ممنوعیت سلاح های شیمیایی نام برد که پس از مدت ها، در سال ۱۹۹۲ در کنفرانس خلع سلاح در ژنو تصویب شد، و در اجلاس پاریس (۱۹۹۳) به امضای کشورهای مختلف رسید.
از ویژگی های این کنوانسیون که در زمینه خلع سلاح، کنوانسیون نمونه قلمداد می شود، بازرسی اتهامی است که هر دولت متعاهد می تواند به آن متوسل شود. به عبارت دیگر، صرف اتهام دولتی به دولت متعاهدِ دیگر، مبنی بر اقدام به ساخت سلاح شیمیایی، موجب بازرسی فوری در محل خواهد شد. هم چنین، در این زمینه باید از معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای C.T.B.T(1996) که برای الحاق همه دولت ها تأسیس شده است، نام برد.[۴]
۳. نظامی زدایی و هسته ای زدایی: نظامی زدایی تکنیکی است که طرد هر نوع فعالیت نظامی را در یک محل یا یک منطقه معین، مورد توجه قرار می دهد. هسته ای زدایی نیز،در معنای محدود، به تخلیه سلاح های هسته ای از یک سرزمین یا از یک فضای معین،اطلاق می شود. بدیهی است فن آوری نظامی زدایی، هسته ای زدایی را هم در بردارد، زیرا عمل ساده انبارسازی سلاح می تواند به عنوان یک فعالیت نظامی مورد توجه قرار گیرد.
هم چنین، آزمایش های هسته ای در فضای فراسوی جو(۱۹۶۳) نیز، دولت ها را از قراردادن هر شی ء حامل سلاح هسته ای یا هر سلاح انهدام جمعی دیگر،منع کرده است، اما ممنوع ساختن دیگر استفاده های نظامی از فضا، با استثنای کره ماه، امکان پذیر نشده، بلکه کنوانسیون ۱۹۷۱، راهی برای استقرار سلاح های هسته ای و دیگر سلاح های انهدام جمعی در بستر دریاها و اقیانوس ها، در نظر گرفته است که برپایه آن، دولت ها ضمن تثبیت تعهد هسته ای زدایی در منطقه ۱۲ مایلی از خط ساحلی (محدوده دریای سرزمینی) حق کنترل دیگر دولت ها را در زمینه استفاده غیراقتصادی از فلات قاره مورد پذیرش قرار داده اند.[۵]
فعالیت های منطقه ای کنترل تسلیحات و خلع سلاح
تلاش های منطقه ای همانند فعالیت های جهانی گستره وسیعی دارد،ولی نتایج آن دلسرد کننده است، مگر در موارد زیر:
۱. قاره قطب جنوب (جنوبگان)طبق معاهده ۱۹۵۹ واشنگتن، غیرنظامی شده است.مطابق ماده ۷ این معاهده، هر عضو متعاهد می تواند به وسیله ناظران، تمامی تجهیزات و تأسیسات دیگر اعضای متعاهد را در قطب جنوب کنترل کند.
چندین منطقه عاری از سلاح هسته ای به وسیله قطع نامه های سازمان ملل متحد، در آفریقا، خاورمیانه، آسیای جنوبی، اقیانوس هند و اقیانوس آرام جنوبی تأسیس شده است. البته دیدگاه دولت ها در مورد غیرنظامی کردن، گوناگون است، ولی در هر حال، یک رژیم غیرنظامی به معنای فقدان تماس تسلیحات هسته ای در منطقه ای معین و نه به معنای فقدان کلیه امکانات انفجاری است.
این تعهد و الزام مطابق قطع نامه شماره ۳۴۷۲ مجمع عمومی ایجاد می گردد تا هم در مورد دولت های منطقه ای و هم دولت های دارنده سلاح هسته ای که خارج از منطقه هستند، ولی می توانند در آنجا نیروهای نظامی به ویژه نیروی دریایی مستقر سازند، و یا تسلیحاتی را از آنجا عبور دهند، به اجرا در آید. معاهده TLATELOLCO(1967) که نخستین منطقه عاری از سلاح هسته ای را در آمریکای لاتین مستقر می سازد، دارای ویژگی های اشاره شده است.
اعضای متعاهد این معاهده متعهد می شوند از مواد و تأسیسات هسته ای تحت صلاحیت حقوقی خود، منحصرا استفاده مسالمت آمیز کرده و حضور تسلیحات هسته ای را در سرزمین خود نپذیرفته و نیز کنترل سازمان ممنوعیت سلاح هسته ای در آمریکای لاتین را در این زمینه، بپذیرند.
دو پروتکل الحاقی، این معاهده را تکمیل می کند: نخستین پروتکل آن است که برای الحاق دولت های خارج از منطقه و دارنده سرزمین های وابسته و غیر مستقل در آمریکای لاتین، در نظر گرفته شده، و دومین پروتکل نیز، دولت های هسته ای را متعهد می سازد به سلاح هسته ای و یا تهدید به کارگیری آن علیه دولت های متعاهد توسل نجویند.
از طرف دیگر، با امضای معاهده ای در رازوتونگا (جزایر پولی نزی) در سال ۱۹۸۵، چهارده دولت منطقه ای اقیانوس آرام به استقرار یک منطقه عاری از سلاح هسته ای متعهد شده اند که از اکوادور تا قطب جنوب گسترش یافته است. اگرچه شوروی و چین،اعطای تضمین های تصریح شده در پروتکل دوم آن را قبول کرده اند، اما قدرت های هسته ای دیگر (آمریکا، انگلیس و فرانسه) که به طور مستقیم ذی نفع هستند، آن را نپذیرفته اند.[۶]
۲. گاهی ره یافت دیگری بر پایه مفهوم منطقه صلح، مفهومی که بیان گر تلاش در زمینه خلع سلاح منطقه ای است، توصیه شده است. در ذهن طرفداران این ره یافت، طرد حضور نظامی قدرت های بزرگ، ممنوعیت ارایه پایگاه های نظامی به آن ها و همکاری منطقه ای در زمینه امنیت، جای مهمی دارد.
طبق این ره یافت، دکترین عدم تعهد و اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها مراد است، تا تعهدی مبنی بر کاهش تسلیحات از طرف دولت های منطقه. در همین راستا، از طرف نهضت عدم تعهد، (اجلاس ۱۹۷۰ در لوزاکا) اقیانوس هند به عنوان منطقه صلح اعلام گردید که توسط مجمع عمومی نیز، مورد حمایت قرار گرفت، اماتاکنون هیچ نتیجه محسوسی از آن حاصل نشده است.
۳. طرح های متعددی در زمینه خلع سلاح در اروپا پیشنهاد شده که مشهورترین آن ها طرح راپاکی[۷] در سال ۱۹۷۵ است که این امکان را فراهم آورد تا زمینه امضای موافقت نامه ۱۹۹۰ پاریسدرباره کاهش نیروهای متعارف در اروپا و نیز موافقت نامه S.T.A.R.T 1991، مهیا شود.
موافقت نامه ۱۹۹۲ هلسینکی در مورد محدودیت تعداد نیروهای زمینی و هوایی میان دو بلوک قدیم در اروپا، موافقت نامه پاریس (نوامبر ۱۹۹۰) را که مربوط به تسلیحات متعارف بوده، تکمیل می کند. اساس این ره یافت عبارت است از اعلام داوطلبانه و مداوم تعداد نیروها توسط هر دولت. برخی اقدام های اطمینان ساز نیز در نتیجه کنفرانس مربوط به امنیت و همکاری در اروپا در سال ۱۹۷۵ انجام شده است.
این اقدام ها با اعلامیه نهایی کنفرانس استکهلم در سال ۱۹۸۶ توصیه و تقویت گردیده و توسعه سریع آن ها با ابتکار دو قدرت بزرگ به رسمیت شناخته شده است. هم چنین، موافقت نامه ۱۹۸۸ مسکو در مورد اعلام پرتاب موشک های بالستیک، موافقت نامه ۱۹۸۹ جکسون هال در مورد اعلام قبلی مانورهای راه بردی، موافقت نامه ۱۹۸۹ مسکو در مورد جلوگیری از فعالیت های نظامی خطرناک در این رابطه اند. [۸]
(Euromiaalles)
آمریکا، شوروی و کنترل تسلیحات و خلع سلاح
اقدام های کنترل تسلیحاتی و خلع سلاح دو ابرقدرت،به تلاش ها و تعهدات آمریکا و شوروی از سال ۱۹۷۰ تا سال ۱۹۹۰ اشاره دارد. علاوه بر اهمیت اساسی این اقدام های مبتنی بر کندسازی مسابقه تسلیحاتی و اجرای راه بردی آن، فایده آن از منظر حقوقی این است که راه ها و امکانات کنترل تسلیحات قدرت های نظامی را بیان می دارد.
برخی از تعهدات دو جانبه تسلیحاتی آمریکا و شوروی،تنها جلوگیری از به راه اندازی تصادفی یک جنگ هسته ای را مدنظر دارد؛ چیزی که بیش تر در راستای قاعده مند ساختن جنگ است.از این رو،معاهدات کنترل تسلیحات چون: معاهده راه اندازی سیستم تلفن سرخ که در سال ۱۹۶۳ بین دو طرف برقرار شد، و چندین مرتبه اصلاح گردید و نیز موافقت نامه جکسون هال در سال ۱۹۸۹، موافقت نامه هایی هستند که تمدید و اصلاح تعهدات به عهده گرفته شده طرفین را در سطح چند جانبه مدنظر دارند.
همین گونه است موافقت نامه های ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ در زمینه محدودیت انفجار هسته ای زیرزمینی و نیز کنترل آزمایش های هسته ای با اهداف مسالمت آمیز که معاهده ۱۹۶۳ مسکو را تکمیل می کنند. به بیان دیگر، موافقت نامه ۱۹۷۴ تحقیقات دو جانبه را که ممکن است با بازرسی در محل نیز همراه گردد، پیش بینی می کند،البته دولت مورد ظن می تواند آن بازرسی را رد نماید. موافقت نامه ۱۹۷۶ هم، به طور دقیق نظارت در محل انفجارهای پرقدرت بیش از ۱۵۰ کیلوتن (معادل T.N.T) را می پذیرد.
از نظر سیاسی و فنی، گام قاطع در زمینه کنترل خلع سلاح، با موافقت نامه ۱۹۷۶ واشنگتن برداشته شد که در مورد موشک های هسته ای زمین به زمین مستقر در اروپا (Euromiaalles) سخن می گوید. البته مهم ترین موافقت نامه ها، در مورد محدودیت سلاح های راه بردی (سالت) منعقد شده است. موافقت نامه های سالت ۱ منعقد شده در ۲۶ می ۱۹۷۲ و تکمیل شده در ۱۹۷۴ امروز لازم الاجرا نیست، اما هم چنان رعایت می شود.
موافقت نامه های سالت ۲ در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۹ امضا شده است، اما سنای آمریکا آن ها را تصویب نکرده است، در حالی که موافقت نامه های سالت ۱ محدود ساختن دقیق سلاح های تهاجمی راه بردی را مدنظر داشته، و موافقت نامه های سالت ۲، سقف نسبتا بالایی را برای تسلیحات و هواپیماهای تهاجمی مخصوص حمل مواد هسته ای پذیرفته بود.
موضوع این موافقت نامه بیش تر در زمینه حفظ و نگه داری پیشرفت ها و نوگرایی تسلیحات بوده است تا در زمینه کاهش تسلیحات موجود. مذاکرات مربوط به کاهش سلاح های هسته ای میان برد و کوتاه برد (F.N.I)سبب کند شدن واقعی مسابقه تسلیحات هسته ای در اروپا (کنوانسیون ۱۹۸۷) و نیز کاهش واقعی سقف تسلیحات تهاجمی راه بردی و سلاح های شیمیایی شده است.
موافقت نامه های جکسون هال در سال ۱۹۸۹ و موافقت نامه S.T.A.R.T در سال ۱۹۹۱، کاهش میانگین ۳۰ در صد تسلیحات هسته ای تهاجمی با برد بلند دو قدرت بزرگ را تا سال ۲۰۰۰ تثبیت می کند.[۹]
نقش سازمان ملل متحد در کنترل تسلیحات و خلع سلاح
با توجه به تجارب به دست آمده از دو جنگ جهانی و ناکامی جامعه بشری در جلوگیری از جنگ، منشور سازمان ملل متحد به گونه ای جدید با مسئله کنترل تسلیحات و خلع سلاح برخورد کرد. از همان آغاز تأسیس این سازمان، مجمع عمومی و شورای امنیت در تفسیر و تبیین مهار تسلیحات و خلع سلاح با مشکلاتی روبه رو بودند، و این اختلافات نظری، موجب ارزیابی دوگانه محققان و حقوق دانان در مورد وظیفه سازمان ملل متحد در کنترل تسلیحات و خلع سلاح شد.
واقعیت امر این است که منشور سازمان ملل متحد، موضوع تسلیحات، مهار آن ها و خلع سلاح را به درستی تعریف نمی کند، در حالی که، هدف اصلی سازمان ملل متحد را حفظ صلح و تأمین امنیت بین المللی قرار داده است. با این وصف، از لحظه تأسیس سازمان ملل متحد، این سازمان اقدام های گسترده ای در زمینه خلع سلاح انجام داده است که مهم ترین آن ها از این قرار است:
۱- کمیسیون انرژی اتمی: پس از به کارگیری بمب اتمی علیه مردم ژاپن در سال ۱۹۴۵ و به منظور جلوگیری از تکرار وقایعی این چنین، مجمع عمومی سازمان ملل در اولین قطع نامه خود در سال ۱۹۴۶ تصمیم به تشکیل کمیسیون انرژی اتمی گرفت.
طبق این قطع نامه، کمیسیون انرژی اتمی از اختیارات و از صلاحیت جامع و همه جانبه ای در مورد نظارت بر مواد اولیه اتمی و بازرسی و به کارگیری نیروی اتمی برای مقاصد صلح آمیز و سرانجام تحقیقات و توسعه نیروی اتمی و کلیه امور مربوط به آن برخوردار بود، ولی سرانجام این کمیسیون در سال ۱۹۴۷ منحل گردید.
۲- کمیسیون تسلیحات غیر هسته ای (متعارف): با توجه با این که کمیسیون انرژی در طول فعالیت خود فرصت رسیدگی به سلاح های غیر هسته ای را پیدا نکرد، شورای امنیت به پیشنهاد مجمع عمومی در سال ۱۹۴۷ کمیسیون سلاح های متعارف را تشکیل داد.
وظیفه این کمیسیون که اعضای آن همان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بودند، انجام اقداماتی بود که از آن طریق، بتوان کاهش تسلیحات غیر هسته ای را تحقق بخشید و نظامی با کارایی لازم اجرایی به وجود آورد، ولی این کمیسیون هم در سال ۱۹۵۰ منحل شد.[۱۰]
۳- کمیسیون خلع سلاح: با انحلال کمیسیون های یاد شده، تأسیس کمیسیون دیگری به نام خلع سلاح در نظر گرفته شد. اوضاع و احوال بین المللی در اوایل دهه ۱۹۵۰،به ویژه دست یابی اتحاد جماهیر شوروی به بمب اتمی و شروع جنگ کره، این امر را ضرورت فوری بخشید.
کمیسیون خلع سلاح در سال ۱۹۵۲ طبق قطع نامه مجمع عمومی کار خود را با دو کمیته، یکی جهت فعالیت در باب مهار و کاهش تسلیحات و دیگری به منظور ایجاد وسایل بازرسی خلع سلاح،شروع کرد.
این کمیسیون که تا سال ۱۹۵۷ فعالیت می کرد، در هفت مورد یعنی بررسی سلاح ها، بازرسی، کنترل و حذف سلاح های اتمی، آزمایش سلاح ها و موشک های هسته ای، تعیین حدود مناطق خلع سلاح و سایر مسایل مربوط به خلع سلاح، بحث و گفت وگو کرد و پیشنهادهای متعددی به منظور ایجاد محیط حسن اعتماد متقابل بین شرق و غرب ارایه داد.
۴- کمیته ده ملیتی خلع سلاح: بنا به تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل متحد،قرار بر این شد که کمیسیون خلع سلاح با عضویت تمامی اعضای سازمان ملل به حیات خود ادامه دهد. این کمیسیون در سال ۱۹۵۹ تشکیل جلسه داد و پس از بررسی پیشنهاد روس ها و آمریکایی ها، بر خلع سلاح کامل و عمومی به عنوان هدف اصلی و اساسی سازمان تأکید شد، سپس وزارت امور خارجه چهار کشور آمریکا، اتحاد شوروی، انگلستان و فرانسه در یک نشست پر هیاهو و جنجالی در شهر ژنو،توافق کردند.
کمیته ای متشکل از ده کشور عضو سازمان در خارج از سازمان ملل متحد ولی مرتبط با آن به وجود آید. در طول زمان فعالیت کمیته ده ملیتی، پیشنهادهای مختلفی مطرح و برنامه های گوناگونی از سوی آمریکا و روسیه به منظور کاهش مبارزه تسلیحاتی و خلع سلاح عمومی ارایه شد، ولی هیچ یک از این پیشنهادها به دلیل وجود تنش های سیاسی حاکم بر روابط بین الملل، در دوران جنگ سرد دو ابرقدرت به نتیجه مؤثری نینجامید، و در سال ۱۹۶۰ فعالیت این کمیته به طور کامل متوقف شد. [۱۱]
۵- کمیته هجده گانه خلع سلاح: مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای جلوگیری از گسترش اختلافات شوروی و آمریکا، با صدور قطع نامه ای در سال ۱۹۶۱، خواهان آن شد که هر دو ابرقدرت در مورد یک هیئت مذاکراتی برای ادامه بحث و گفت وگو در زمینه خلع سلاح به توافق برسند. بر اساس این، دو دولت مذاکرات خود را از سر گرفته و در مورد ترکیب یک کمیته خلع سلاح به توافق رسیدند.
در دسامبر همان سال، مجمع عمومی به اتفاق آرا بر توافق میان آمریکا و شوروی در مورد ترکیب یک کمیته خلع سلاح هجده ملیتی شامل هشت قدرت دارنده سلاح های هسته ای و هشت کشور غیرهسته ای، صحه گذارد. کمیته هجده ملیتی هفته ای دو جلسه برگزار می کرد که یک جلسه به منظور رسیدگی به مسئله خلع سلاح عمومی و کامل و جلسه دیگر مربوط به اقدام های جانبی بود، اما در عمل، مهم ترین موفقیت این کمیته ارایه و تصویب طرح قرارداد محدودیت آزمایش های هسته ای بود که در سال ۱۹۶۳ در مسکو به امضای کشورهای آمریکا، شوروی و انگلستان رسید. به طور کلی در دهه ۱۹۶۰ کمیته مزبور مهم ترین کانون مذاکرات خلع سلاح بود.
۶- کنفرانس کمیته خلع سلاح: این کنفرانس فعالیت خود را در سال ۱۹۷۰ در ژنو آغاز کرد، و با تغییر نام خود به کنفرانس خلع سلاح، تا به امروز در چارچوب سازمان ملل متحد، مهم ترین ارگانی است که در زمینه خلع سلاح فعالیت می کند. محور عمده فعالیت های خلع سلاح سازمان ملل متحد، کوشش در جهت مهار تسلیحات هسته ای بوده و هست و در این راستا، از انجام اقدام هایی نیز که بتواند این روند را تسریع بخشد، غافل نبوده است،ولی در عمل، این سازمان همانند آمریکا و شوروی، در کنترل تسلیحات و خلع سلاح، توفیق چشم گیری نداشته است. [۱۲]
کنفرانس بین المللی خلع سلاح در هزاره جدید
اولین کنفرانس خلع سلاح در هزاره جدید در سال ۲۰۰۱ در نیویورک کار خود را آغاز کرد. این بار، کنفرانس بین المللی خلع سلاح به یک موضوع خاص در مورد کنترل تسلیحات توجه نمود که در گذشته کم تر مورد توجه مجامع بین المللی قرار گرفته بود و آن گسترش جهانی سلاح های به اصطلاح کوچک بود. در حالی که سازمان ملل متحد در کنترل و خلع سلاح تسلیحات و سلاح های بزرگ توفیق قابل انتظار را نداشت، اما سازمان های غیردولتی بر این اعتقاد بودند که انتخاب موضوعی به نام سلاح های کوچک برای کنفرانسی بین المللی، یک موفقیت بزرگ محسوب می شود.
تا همین چند سال پیش، سلاح های کوچک مسئله ای کم اهمیت و جزئی محسوب می شد، و به همین سبب، درباره تولید، خرید و فروش بین المللی و نیز میزان ذخایر این گونه سلاح ها، اخبار زیادی منتشر نمی شد. حتی مؤسسات برجسته مطالعاتی که در زمینه صلح تحقیق می کنند، در گذشته توجه چندانی به موضوع سلاح های کوچک و نقش مؤثر آن ها در درگیری های منطقه ای و جهانی نمی نمودند.
بدون شک، بی توجهی به اهمیت سلاح های کوچک در درگیری های مسلحانه نابخشودنی بوده است، زیرا امروزه در هر میدان جنگی، مسلسل های خودکار دستی و نارنجک های دستی به وفور مورد استفاده قرار گرفته و می گیرد. کارشناسان، تعداد سلاح های کوچک را در سراسر جهان، حدود پانصد میلیون قبضه برآورد می کنند.
در این میان، بیش ترین دردسر را حدود ۱۲۵ میلیون قبضه از این سلاح ها فراهم کرده است. بر اساس یک تعریف، سلاح های کوچک، سلاح هایی است که توسط افراد یا یک گروه کوچک به راحتی جابجا شده و مورد استفاده قرار می گیرد.
واقعیت آن است که سلاح های کوچک را به سادگی می توان مورد استفاده قرار داد و با کم ترین زحمت و بدون هرگونه جلب توجهی می توان آن ها را با خود حمل کرد. هم چنین، به واسطه گسترش روزافزون سلاح های کوچک، یک مشکل دیگر نیز شکل گرفته و آن، افزایش شمار کودکان سرباز در گوشه و کنار جهان است.
بر اساس گزارش های سازمان ملل متحد، هر روز شمار بیش تری از کودکان و نوجوانان ده تا هجده ساله، توسط نیروهای نظامی دولتی یا گروه های جدایی طلب و حتی دولت های جنگ طلب به عنوان سرباز به خدمت گرفته می شوند. این کودکان و نوجوانان مجبور می شوند در نبردهای مسلحانه با کاربرد سلاح های کوچک حضور یابند.[۱۳]
به هر حال، حدود سیصد هزار تن از این کودکان سرباز در سراسر جهان و در درگیری های مسلحانه شرکت دارند. آن چه باعث نگرانی است، روند رو به افزایش استفاده از کودکان و نوجوانان به عنوان سرباز است. این افزایش، ارتباط تنگاتنگی با گسترش بی رویه سلاح های کوچک دارد. حتی یک کودک هشت ساله هم می تواند از یک مسلسل دستی سبک استفاده کند و از این طریق به یک جنگ جوی کامل تبدیل شود.
از نگاه سازمان های غیردولتی فعال در زمینه مقابله با گسترش تسلیحات، مشکلات و پدیده هایی هم چون کودکان سرباز و از هم پاشی ساختارهای اجتماعی و درگیری های خشونت بار در بسیاری از نقاط جهان، لزوما دلیل بروز مشکلات کنونی در این عرصه نیست، اما بسیاری از این ناهنجاری ها از پیامدهای گسترش سلاح های کوچک در جهان محسوب می شود، که جامعه جهانی با نیم قرن پرداختن به سلاح های هسته ای و غیرهسته ای بزرگ به وجود آورده اند.
بنابراین، باید تدابیر حقوقی لازم برای جلوگیری از تجارت جهانی سلاح های کوچک اندیشیده شود، و نیز، اسباب بروز درگیری های خشونت بار در گوشه و کنار جهان به دقت مورد بررسی قرار گیرد، و این مشکلات به صورت ریشه ای حل و فصل شود؛ زیرا کسی که قصد دارد علیه سلاح های کوچک وارد عمل شود، باید به ریشه های بروز درگیری های مسلحانه در سراسر جهان توجه نماید.
اولین هدف در امر مبارزه با سلاح های کوچک را باید در نابودی سلاح های بزرگ موجود جست وجو کرد، نه جلوگیری از صادرات سلاح های کوچک؛ زیرا در این باره، در گذشته کار چندانی صورت نگرفته است.
در این راستا، می توان از آلمان به عنوان مثالی از بی دقتی های جامعه جهانی در کنترل سلاح نام برد؛ زیرا این کشور همانند سایر کشورها در ارسال اسلحه به کشورهای جهان سوم در طی جنگ سرد، مشارکت داشته، حتی پس از پایان جنگ سرد نیز از صدور اسلحه دست بر نداشته است، به طوری که در اوایل دهه ۹۰ بیش از دویست و پنجاه هزار قبضه مسلسل کلاشینکف از محل تسلیحات متعلق به ارتش خلق آلمان شرقی سابق، به ترکیه صادر کرد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 