پاورپوینت کامل کارکردهای دین در اندیشه غربی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کارکردهای دین در اندیشه غربی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کارکردهای دین در اندیشه غربی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کارکردهای دین در اندیشه غربی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
>
نام کتاب: دین و ساختار اجتماعی (مقالاتی در جامعه شناسی دینی)
نویسنده: کنت تامسون و دیگران مترجم: علی بهرام پور و حسن محدثی
ناشر: انتشارات کویر سال نشر: ۱۳۸۱
محل نشر: تهران تعداد صفحات: ۱۷۵
تلخیص و بررسی: مرتضی شیرودی
مقدمه
این مجموعه، خلاصه ای است از کتاب دین و ساختار اجتماعی که به شرح آرای جامعه شناسان در باره دین می پردازد، و باید اعتراف کرد که هم اکنون دین یکی از معدود موضوعاتی است که حجم و غنای تولیدات فرهنگی درباره آن به هیچ وجه قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست، ولی متأسفانه از میان حوزه های مختلف دین شناسی نظیر فلسفه دین، کلام، تاریخ دین و.. . به جامعه شناسی دین، توجه کم تری شده است، در حالی که شناخت جامعه شناسانه دین می تواند دانش و بینشی روشن گر و تأثیرگذار بیافریند.
ترنر و دین کارکردی
ترنر در این مقوله، توجه خود را به جنبه تحلیلی دین سوق داده است. وی در مطالعه دین، از دیدگاه ماتریالیستی پیروی کرده است؛ دیدگاهی که با دو مسئله ابزار معیشت و تولید مثل انسان ها سروکار دارد و شأن دین را نسبت به شرایط مادی و اقتصادی و در ضمن با تولید مثل افراد مورد توجه قرار می دهد.
او معتقد است دین در جوامع مسیحی غربی به لحاظ تاریخی، کار پیوند دادن پسران و دختران با مادران و همسران با شوهران را ایفا نموده است. ترنر معتقد است بحث های مربوط به تعریف دین، بر شماری از ابعاد اساسی متمرکز است، و تفاوت اساسی بین دیدگاه های تقلیل گرا و غیرتقلیل گرا وجود دارد؛ اولی تمایل دارد دین را پدیده ثانوی، یعنی انعکاس یا نمودی از سیمای اساسی رفتار انسانی و جامعه در نظر بگیرد.
البته نویسندگانی چون لنین، پاره تو، فروید وانگلس دین را محصول یا انعکاس ذهنی منافع اقتصادی، نیازهای زیستی، یا تجربه های طبقاتی از محرومیت دانسته اند. لازمه تقلیل گرایی نیز این است که باورهای دینی با توجه به معیارهای علمی یا معیارهای اثباتی، باورهای کاذب باشند که حفظ آن ها، کار عقلانی نیست. برایان ترنر در مقوله تعریف دین، به دیدگاه های متفاوت عالمان اجتماعی اشاره دارد و به نقد آن ها می پردازد.
در نظر تایلور، دین نتیجه تلاش های فیلسوفان عهد باستان در جهت معنا بخشیدن به تجربیات ذهنی خود، یعنی اعتقاد به موجودات روحانی، است. از نظر ترنر چنین تعریفی از دین، تعریفی فردگرایانه، شناختی و عقل گرایانه است، زیرا به طور مشخص به نمادگرایی یا عمل دینی در ارتباط با سازمان اجتماعی توجه نشان نمی دهد و معیارهای علم غربی را حقایق بدیهی دانسته، و آن را به منزله تنها مبنای عقلانیت می پذیرد.
دورکیم و دین در مفهوم کارکردی
دین نظام یک پارچه ای از اعتقادات و اعمال مرتبط با امور مقدس است؛ یعنی اموری که حرمت یافته و ممنوع هستند. از نظر دورکیم دین کاذب وجود ندارد و همه ادیان به شکل خاص خودشان حقیقی بوده و هر یک به شیوه های گوناگون به شرایط معین حیات انسانی پاسخ می دهند.
از نظر ترنر مزیت چنین تعریفی این است که محوریت، عمل دینی را نسبت به اعتقادات دینی می پذیرد و با اجتناب از رویکردی موحدانه، امکان تحقیق مقایسه ای را فراهم نموده و مسئله کاذب بودن اعتقادات فردی را در حاشیه قرار می دهد.
با وجود این، نوعی اثبات گرایی در تعریف دورکیم نهفته است. از نظر دورکیم دین چون برخی از کارکردهای اجتماعی مهم را با حفظ باورهای مشترک از طریق اعمال مناسکی انجام می دهد، پابرجا مانده است.
وی معتقد است اعتقادات دینی، بازنمودهای تحریف شده واقعیتی تجربی اند؛ واقعیتی که امکان تحلیل دقیق آن از طریق علمی تجربی میسر است، و این علم، اینک جامعه شناسی است. اما ایرادی که بر نظریه دورکیم وارد است این است که اعتقادات ذهنی در نهایت نمی تواند تجربه واقعیت مقدس را با هم جمع کند.
به همین دلیل پدیدارشناسی دین، دین را «تجربه امر قدسی» تعریف می کند. البته دیدگاه های دورکیم با وجود نقد و بسط نظری ای که داشته، در اکثر رویکردهای مربوط به تعریف دین از منظر جامعه شناختی، هم چنان دارای نفوذ است.
دین اقدامی انسانی است که بر اساس آن، نظمی مقدس ایجاد می شود. به بیانی دیگر، دین نظم بخشیدن به شیوه ای مقدس است و خدا در این جا، ویژگی و کیفیت نوعی قدرت رازآلوده و مهیب است؛ قدرتی غیر از انسان و در عین حال مرتبط با او.
برگر در تعریف کارکردی دین
دین اقدامی انسانی است که بر اساس آن، نظمی مقدس ایجاد می شود. به بیانی دیگر، دین نظم بخشیدن به شیوه ای مقدس است و خدا در این جا، ویژگی و کیفیت نوعی قدرت رازآلوده و مهیب است؛ قدرتی غیر از انسان و در عین حال مرتبط با او. اعتقاد بر این است که این قدرت در برخی از امور که از سوی آدمی مورد تجربه قرار می گیرد، جای گرفته است.
انسان با این نظم مقدس با واقعیتی بی اندازه قدرتمند و جدای از خود روبه رو می شود. در عین حال، این واقعیت خود را به انسان نزدیک می کند و حیاتش را در نظمی به غایت معنادار به جریان می اندازد.
از نظر ترنر این تعریف ها، تعریف هایی جامع، کارآمد و از بسیاری جهات قانع کننده اند که در آن ها قوم مداری وجود ندارد، دین با کلیسا مساوی دانسته نشده و به حد کافی بر مناسک و تجربه تأکید شده است، بدون این که شأن دین با نیازهای زیستی، منافع اقتصادی یا سوق دهنده های غیر عقلانی، تقلیل یابد.
ترنر هم چنین به برگر که دین را پاسخی به پرسش های بنیادین در باب معنا می دانست، تأسی کرده، اما این موضوع را فرض نگرفته است که مسئله معنا همه اعضای جامعه را به شیوه ای واحد و با نیروی یکسان به خود مشغول می سازد، و هم چنین این را فرض نگرفته است که مسایل و پرسش های وجودی را می توان از طریق نوعی تقلیل گرایی شناختی، که معنا را صرفا به منزله فعالیتی شناختی تلقی می کند، تحلیل کرد و پاسخ داد، زیرا می گوید مسایل وجودی ما در تاریخ زیست نگارانه جسم ما ریشه دارد، وجودشان در جهان و جدای از جهان می باشد، و مسئله من درباره معنای بدن، بخشی از مسئله کلان بدن ها در زمان و مکان است.
ترنر می گوید تجربیات من بخشی از تجربیات نوع من است، اما به میانجی گری طبقه، هویت جنسی، سن و غیره. پاسخ های منسجم دین، پاسخ های ذهن بریده از جسم نیست، بلکه این پاسخ ها، بخشی از تجربیات جسمانی من است، از جهانی که به طور اجتماعی، ساخت یافته است.
ترنر معتقد است جسمانیت در ادیان ابراهیمی، که اسطوره های رستاخیز، ابوت الهی، مردان مقدس، مناسک تطهیر، عشای ربانی، نمادگرایی آب و آتش و بدن های افراد برگزیده است، نوعی جامعه شناسی مادی دین را فراهم می کند، و اگر بشود دینوی شدن دین را پذیرفت، باید گفت تعریف دین در جامعه مدرن دشوار است.
دین به منزله یک نظام فرهنگی
این مقوله از نقشی که دین به منزله یک نظام فرهنگی در جامعه ایفا می کند، سخن می گوید و مباحث متنوعی در زمینه موقعیت متغییر دین در جامعه جدید را مورد بررسی قرار داده و فرهنگ الگوی معانی متجسد در نمادها را منتقل می کند، و این مبحثی است که بیش تر در حوزه کنش متقابل نمادی، از آن سخن به میان می آید. مکتب کنش متقابل نمادی، به طور عمده به گفت و گو درباره نمادی مشترک و تفسیر آن ها در تعامل های جاری می پردازد، و نظام های نمادی مربوط به معنا را به مثابه مشغله فکری مورد توجه قرار می دهد.
مارکس نیز در این مورد می گوید: در دین به منزله یک نظام فرهنگی، نظریه ای کلی درباره جهان است با ویژگی های چون ایجاز دایره المعارفی، منطق عامه پسند، شرافت معنوی، شورمندی، ضمانت اخلاقی، کمال مؤقرانه، و زمینه عام برای تسکین و توجیه. نیروی آمرانه یا الزام آور دین به مثابه نظامی فرهنگی، ناشی از موفقیت دین در تدارک یک نظام نمادی فراگیر است که حتی به حیرت آورترین تجربیات معنا می بخشد و نیز، فایده اش، ناشی از موفقیت دین در ارائه هدایت و ایحاد راه های تحمل پذیر ساختن آن دسته از تجربیات زندگی است که به گونه ای غیرقابل تحمل اند.
دین به منزله یک نظام فرهنگی فراگیر در جامعه، در بسیاری از جوامع و گروه ها افول کرده است. جوامع جدید آن چنان به عرصه های نهادی نسبتا مستقل تفکیک شده اند که به آسانی یک نظام معنایی فراگیر را که مدعی اقتدار در همه عرصه ها می باشد، نمی پذیرد؛ اما با وجود این، هنوز تلاش هایی در تدارک یک نظام معنایی فراگیر انجام می شود.
دین به منزله یک نظام فرهنگی فراگیر در جامعه، در بسیاری از جوامع و گروه ها افول کرده است. جوامع جدید آن چنان به عرصه های نهادی نسبتا مستقل تفکیک شده اند که به آسانی یک نظام معنایی فراگیر را که مدعی اقتدار در همه عرصه ها می باشد، نمی پذیرد؛ اما با وجود این، هنوز تلاش هایی در تدارک یک نظام معنایی فراگیر انجام می شود.
وبر و کارکرد بروژوازی دین
تامسون در تعریف دین می گوید: تلاش برای تعریف و مفهوم سازی از امری مثل دین که تا این حد پیچیده و خصوصی است، امری بی ثمر و غیرضروری می باشد، و به گفته وبر، این که بگوییم دین چیست، در آغاز کار ممکن نیست و تنها در پایان تحقیق یا در نتیجه گیری مطالعه است که محقق می تواند به تعریف دین، اگر اصلاً بشود آن را تعریف کرد، مبادرت می ورزد.
ذات و گوهر دین به هیچ وجه مورد توجه نیست، چنان که وظیفه خود می دانیم که در مورد شرایط و تأثیرات نوع خاصی از رفتار اجتماعی مطالعه و بررسی کنیم. تجلیات خارجی رفتار دینی آن قدر متنوع است که فهم این رفتار فقط می تواند از دیدگاه تجربیات ذهنی، ایده ها و اهداف افراد مورد توجه قرار گیرد.
وبر درباره این که دین از چه چیزی تشکیل شده است، تصوری حصرگرا داشته است. وی قائل نبود که همه جهت گیری های کلی فرهنگی تحت مقوله دین گنجانده شود. تا جایی که بتوانیم اجزای تعریف ضمنی وبر از دین را بر اساس مطالعاتش در کنار هم قرار دهیم، احتمالاً قانع کننده است که دین را در سویه واقعی «حصرگراـ ذاتی» جای دهیم؛ که در نقطه مقابل، تعریفی اسمی ـ شمول گرا (کارکردی) است.
دین و ساخت اجتماعی واقعیت
کفت تامسون ساخت اجتماعی واقعیت بحث خود را این چنین آغاز کرده که ماکس وبر و دورکیم، هیچ یک دیندار نبودند، ولی هر دوی آن ها دین را پدیده محوری واقعیت اجتماعی دانستند و بخش عمده ای از کارشان را به بررسی آن اختصاص دادند. وبر دین را عامل آغازین فرآیند تاریخی در نظر گرفت.
دورکیم، بر خصلت در نهایت دینی همبستگی اجتماعی تأکید کرد، و برگر نیز، این نظر را در مورد دین بسط داد که آن را نظمی در مقابل جهانی بی معنا دانست. این نظم مقدس، انسان را در کار نظم بخشیدن به واقعیت در بر گرفته و تعالی می بخشد. داشتن ارتباطی درست با نظم مقدس، آدمی را در مقابل خطرات کابوس بی نظمی حفاظت می کند.
نکته ای که از دیدگاه برگر درباره نقش دین در ساخت اجتماعی واقعیت به دست می آید و باید به آن توجه کرد، این است که دین نوعی خاص از ایدئولوژی است. به نظر برگر، دین قادر بوده یکی از مؤثرترین درمان ها در برابر ناهنجاری باشد، به خاطر این که دین قدرت مندترین عامل از خودبیگانگی و نوع مهمی از آگاهی کاذب بوده است.
دین در جهان دینوی شده
وبر مدرنیزاسیون را فرایند عقلانی شدن فزاینده در همه عرصه های زندگی، و راززدایی یا افسون زدایی روز افزون از جهان تعریف می کند. او با این تعریف این معنا را در نظر دارد که در همه عرصه های جامعه، نوع خاصی از کنش اجتماعی رشد می یابد، که وی آن را کنش عقلانی معطوف به هدف می نامد؛ یعنی جهت گیری عقلانی نظامی از افرادی متمایز، که این عقلانی شدن، نسبی سازی و رقابت بین مجموعه های متفاوتی از ارزش ها را با خود به همراه دارد. وبر معتقد بود که مسیحیت خود یکی از رویدادهای شگفت انگیزی است که در آن پیامدهای اجتماعی به کلی متفاوت از نیات اصلی کنش گر از کار در می آید، و به پیشرفت فرایند عقلانی شدن و دینوی شدن کمک می کند.
به اعتقاد برگر، اگرچه دینوی شدن ممکن است به عنوان پدیده ای جهانی در جوامع جدید مورد توجه قرار گیرد، ولی به طور یکسان در آن اشاعه نیافته است. گروه های مختلف جمعیت به طور متفاوت از آن ها مت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 