پاورپوینت کامل مبلغان مسیحی و تبلیغ علیه اسلام در ایرانِ عصر قاجاریه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبلغان مسیحی و تبلیغ علیه اسلام در ایرانِ عصر قاجاریه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبلغان مسیحی و تبلیغ علیه اسلام در ایرانِ عصر قاجاریه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبلغان مسیحی و تبلیغ علیه اسلام در ایرانِ عصر قاجاریه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

احمد رهدار[۱]

چکیده:

سرزمین ایران از دیرباز شاهد حضور مسیحیان (به ویژه نسطوریان) بوده است. تا پیش از پنج سده قبل، تعامل ایرانیان با مسیحیان، که بسیاری از آنان ایرانی بوده اند، بیش تر تعامل اقتصادی و معیشتی و کم تر تعامل سیاسی دینی بوده است. از پانصد سال پیش تا کنون که به تبع شکل گیری عملی استعمارگری، ارتباط بیش تر ملل و نحل ضرورت یافته، مذهب و عقاید دینی از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است تا جایی که در قرون اخیر، استعمار تلاش کرده است از این راه، برای پیش برد اهداف استعماری خود بهره ببرد.

به همین دلیل، نهادهایی که مذهب و عقاید را نمایندگی می کردند، از جمله دستگاه کلیسا، بیش از پیش رنگ سیاسی به خود گرفته و به موازات توسعه و گسترش استعمارگری، فعالیت آن ها نیز پیچیده تر شده است. این نوشتار در صدد پرداختن به ماهیت، شیوه و گستره فعالیت برخی از مبلغین مذهبی سیاسی از سه قرن پیش تاکنون می باشد.

۱) فعالیت های هنری مارتین

۱-۱) ورود به ایران و اقدامات اولیه

هنری مارتین از نخستین نمایندگان جنبش به اصطلاح «بیداری مسیحی گری» غرب بود که به ایران آمد. البته پیش از وی، دیگر تبلیغ گران و نمایندگان جنبش بیداری سده ۱۸ کیش پرتستان نیز به ایران آمده بودند. شاید هوکر[۲] و روفر[۳] آلمانی را بتوان نخستین تبلیغ گران پروتستان در ایران دانست.آن دو پزشک در سال ۱۱۶۰ ق / ۱۷۴۷ م، آهنگ یزد کردند تا با بهره برداری از حرفه پزشکی و نیاز فراوان مردم یزد به آن حرفه، گامی در راه اجرای نقشه های استعماری غرب بردارند.

آنان به خواست خویش دست نیافتند ولی برعکس، هنری مارتین که باور متدیستی داشت و محل زندگی او در انگلیس سخت تحت تأثیر اندیشه های وزلی و جنبش متدیستی او بود، فعال ترین و نام دارترین کشیش وابسته به استعمار غرب است که در سال های آغازین اوج دو رویه تمدن بورژوازی غرب در ایران خودنمایی کرد.

هنری مارتین در سال ۱۲۲۶ ق / ۱۸۱۱ م، با معرفی و کمک سر جان ملکم، از کارگردانان کمپانی هند شرقی که پیش از این تاریخ، بارها از ایران دیدن کرده بود، به ایران آمد و مدتی در شیراز اقامت نمود و از حمایت سر گور اوزلی سفیر انگلیس در ایران و برخی از ایرانیانی که در پیوند با مقام های انگلیسی بودند، برخوردار گردید.

در شیراز و تهران و هرجا که فرصت یافت، بحث هایی بر ضد اسلام و به سود مسیحی گری به راه انداخت و پس از تصحیح ترجمه فارسی عهد جدید به شیوه ای روان و شیوا، آن کتاب را توسط سر گور اوزلی به فتحعلی شاه تقدیم کرد.

مارتین برای بحث و جدل و پدیدآوردن سرگردانی فکری و عقیدتی در دیگران، از جمله جوانان تازه کار و زودباور، زمان و مکان نمی شناخت. وی همین که از کلکته با کشتی به سوی ایران به راه افتاد، با همسفران عرب خود به مباحثه پرداخت. در همان سفر، که گرمای توان فرسای دریا امکان خواب و آسایش را از مسافران سلب کرده بود، باعث شد کشتی ها چند روزی در مسقط توقف کنند و او در آن جا به جای استراحت، به بحث و گفت وگو با مردم پرداخت.

۲-۱) اظهار نفرت و دشمنی با ایرانیان

هنری مارتین در زمان اقامت در هندوستان، مردم هند را به چهار دسته مسلمانان، کاتولیک های وابسته به رم، بت پرستان، و کافران تقسیم کرده و سپس همه آن ها را چهار چهره از اهریمن به شمار آورده است. وی هنگامی که به ایران آمد، بر اساس همین باور تعصب آمیز خویش، اظهار داشت که بیش تر سرشناسان خاورزمین آدم کش هستند.

این بددلی هنری مارتین نسبت به همه انسان های غیرپروتستان، در مورد مسلمانان به شیوه ای چشم گیرتر، ژرف تر و گسترده تر خودنمایی کرده است تا جایی که وی آشکارا می گوید: «من هنوز بر این باور هستم که سرشت انسانی در پست ترین جلوه خود یک مسلمان است»، و از خدا می خواهد به زودی قلمرو نفرت انگیزشان نابود گردد!

این نکته مسلّم است که ایرانیان مسلمان از جمله مردمی بوده اند که هنری مارتین به ویژه نسبت به آنان ابراز بیزاری کرده است. وی درست یک ماه پس از ورود به ایران، در حالی که از میهمان نوازی گرم میزبان خود بهره می برد و هنوز تلخی های ناشی از رویارویی با روحانیان شیراز و تهران را لمس نکرده بود، نوشت که من از سرزمین فارس و مردم آن یک سره بیزارم.

۳-۱) معرفی ویژه مارتین به ایرانیان صاحب نفوذ

هنری مارتین هم چنین توسط ملکم به سر گور اوزلی سفیر وقت انگلیس در ایران معرفی می شود. اسناد تاریخی به خوبی دشمنی هر سه این افراد را با ایران روشن کرده است. مارتین خود بر دشمنی اوزلی نسبت به ایران گواهی می دهد و اعتراف می کند که اوزلی نیز همانند وی از ایران یک سره بیزار بوده است.

این رشته از پیوندهای تنگاتنگ میان کارگردانان سیاست انگلیس و نمایندگان رسمی کیش مسیح، به روشنی نشان گر یکی بودن خواست ها و آرمان های کلیسا و استعمار در آن زمان است. نامه ای که ملکم درباره هنری مارتین به اوزلی نوشت دربردارنده نکات پرمعنی و مهمی است.

ملکم در ظاهر در مورد خوی جدلی مارتین به اوزلی هشدار می دهد ولی در واقع، با یادآوری این نکته، به اوزلی گفته است که مارتین به هر روی، بساط بحث و جدل خویش را در ایران نیز خواهد گسترد و سیاست استعماری انگلیس در ایران با توجه به این ویژگی هنری مارتین باید به وی کمک کند. اوزلی به عنوان سفیر رسمی و بسیار توانای پادشاه انگلستان در دربار فتحعلی شاه، از موضع و نفوذ گسترده سیاسی و دیپلماسی خود برای کمک به آرمان هنری مارتین بهره برداری می کرد.

اوزلی حتی هنگامی که در شیراز بود و هنوز توجه فتحعلی شاه را به خود جلب نکرده بود، تا جایی که شاه به وی بنویسد در ایران به شیوه ای کار کن که گویی این کشور از آن توست، مارتین را مورد حمایت خود قرار داد و به او قول داد وی را به حاکم شیراز و دستیارانش معرفی و به سود او توصیه کند.

هم چنین، قرار نهاد فهرست پرس وجوهای مارتین را درباره ایران و آن چه وی می خواست در ایران انجام دهد را با خود ببرد تا راهنمایی هایی لازم را برای وی تهیه کند. اوزلی سرانجام به مارتین وعده داد که هنگام سفر مارتین، برای وی نگهبان خواهد فرستاد.

هنری مارتین از همکاری و دوستی نزدیک دیگر کارگردانان استعمار که تحت سرپرستی اوزلی در ایران کار می کردند، مانند موریه و دارسی، نیز برخوردار بود، حتی نوشته های خود مارتین نشان دهنده آن است که وی در فعالیت های خویش، با شبکه جاسوسی موجود در ایران در پیوند بوده است.

۴-۱) شروع فعالیت مارتین در شیراز

همین که هنری مارتین به شیراز رفت، کار معمولی خود، یعنی به راه انداختن بحث های مذهبی، را آغاز کرد و با افراد گوناگون ایرانی، از روحانی و غیرروحانی، به جدل پرداخت. او به ویژه در بحث های خود، نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اعجاز نسبت به او را انکار می کرد.

سخن درباره «نبوت پیامبر اسلام» از جمله بحث هایی بود که با تجربه ملکم در ایران چندان بی ارتباط نبود. ملکم و همراهانش در سال ۱۲۱۶ ق / ۱۸۰۱ م در راه بازگشت از ایران به سوی هند، در کرمانشاه به منزل آقا محمدعلی کرمانشاهی، روحانی پرآوازه آن روزگار، رفتند. در آن نشست، سخن از دین و آیین پیش آمد که دستاورد آن یک «رساله نبویه» بود که آقا محمدعلی برای ملکم و دوستانش به رشته نگارش درآورد.

این که ملکم در یک نشست کوتاه با یکی از علمای برجسته ایران وارد یک بحث بنیادی مذهبی مانند مسئله پیامبری شده است و آن عالم را به نوشتن رساله ای در این باره واداشته، بیان گر این مطلب است که هم علمای آن روزگار به جدل و بحث های مذهبی با مخالفان اسلام بسیار دل بستگی داشتند، تا جایی که آقا محمدعلی تنها در درازای یک هفته تقریبا پنج هزار بیت مطلب می نوشت، و هم ملکم به عنوان نماینده بانفوذ کمپانی هند شرقی انگلیس می خواسته که اصولاً نبوت پیامبر اسلام در سرزمین اسلامی ایران مورد پرسش و شک قرار گیرد و علما و مردم ایران در این زمینه سرگرم بحث و جدل شوند.

به نظر می رسد این روند، از دیدگاه ملکم دست کم در بنیاد باورهای مذهبی برخی از مردم سستی پدید می آورد و به هر حال، در مجموع برای سیاست کمپانی هند شرقی نه تنها بی زیان، بلکه پرسود بود. ملکم برای این که این رشته از گفت وگوها را در دل ها و مغزها زنده و فعال نگاه دارد، قول داد که جواب او را از ولایت ارسال نماید. از دیدگاه ما این رویداد، که قهرمانش ملکم بود، با آمدن هنری مارتین به ایران به کمک شخص ملکم و با آگاهی او از روحیه و روش جدلی مارتین و به ویژه انتخاب مسئله نبوت پیامبر اسلام به وسیله مارتین و درگیر ساختن علما و مردم در این زمینه بی ارتباط نمی باشند.

چنین به نظر می رسد که جواب ملکم از ولایت انگلستان، همان اعزام هنری مارتین به ایران بود که ده سال پس از گفت وگوی ملکم با آقا محمدعلی کرمانشاهی رخ داد و به گفته خود ملکم، وی به ایران آمد تا کسانی را که نام خدا را عبث بر زبان می رانند، سر جای خود بنشاند.

مارتین دیگر مردی نامدار شده بود. او در ضمن تبلیغ های مذهبی و استعماری خود در شیراز، از رواج دادن فرهنگ غربی تحت عنوان جشن نوئل نیز خودداری نمی کرد. خود وی از یک جشن نوئل سخن می گوید که با خواهش، جعفرعلی خانِ مرشد صوفیان را نیز به آن مهمانی خوانده بوده است.

یکی از نویسندگان می گوید: «مارتین در شیراز بدان گونه زبان زد مردم شده بود که مقامات ملی از بیم تزلزل ایمان مردم ناگزیر شدند آنان را به پایداری در یگانه دین و ایمان حقیقی شان ملزم سازند». خود مارتین در این زمینه ادعا می کند:

«بزرگان شهر و علما لحظه ای مرا آرام نمی گذاردند. دسته اول از روی حرمتی که برای موطنم دارند و دسته دوم از آن روی که به کار من علاقه مندند به سراغم می آیند. از آن جا که ایرانیان کم تر از هندوان تعصب دارند و مردمی کنجکاوند، امیدوارم برای آنان منشأ خدمتی باشم».

مارتین به هر شیوه که مناسب می دید، برای رسیدن به هدفش عمل می کرد. او حتی از به کار بردن حیله و نیرنگ ابایی نداشت. به عنوان مثال، باور همگانی در شیراز بر این شده بود که هنری مارتین به آن شهر آمده تا مسلمان شود.[۴]

به نظر می رسد این شایعه بر پایه ادعای خود هنری مارتین استوار بوده است، زیرا طبق نوشته آقا محمدرضا همدانی، مارتین از میرزا ابراهیم خواسته بود بابی از ابواب ادله و براهین مفید علم و یقین در اثبات نبوت حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله بنویسد که شاید به این تدبیر، وی را از بیماری تشکیک به شاهراه تحقیق برساند.

۵-۱) تلاش مارتین برای مناظره با علمای شیعه

هنری مارتین به این نتیجه رسیده بود که باید با علمای برجسته و مراجع تقلید شیعه نیز رویارو شود و با آن ها جدل کند و از آن رهگذر به آرمان خود در چارچوب سوداگری و سودگرایی استعمار انگلیس نزدیک شود. درنگ یازده ماهه هنری مارتین در شیراز پایان یافت و او پس از ترجمه کتاب عهد جدید به فارسی، که با همکاری یکی از ایرانیان به نام سید علی انجام داده بود، راهی تهران شد تا نسخه ای از آن را به فتحعلی شاه داده و از آن راه، انجیل فارسی خود را جاودانه سازد.

وی در راه، یک هفته در اصفهان درنگ کرد. هنری مارتین و زندگینامه نویسان غربی او پیرامون ادامه جدل و مناظرات مذهبی او با علمای اصفهان سخنی به میان نیاورده اند، ولی مفتون دنبلی، تاریخ نویس ایرانی معاصر او، در حالی که از او با عنوان یوسف نام پادری یاد می کند، می گوید: «مارتین به اصفهان آمد و نزد علمای آن جا تحصیل کرد و مهارتی تمام در خط و علم و دین مسلمانی از فضلای کرام به هم رسانید».

محمد معصوم شیرازی نایب الصدر نیز، ضمن اشاره به حادثه و فتنه هنری مارتن پادری نصرانی، می گوید: «وی در اصفهان نیز به مناقشه و معارضه با علمای اعلام و حکمای اسلام درآمد». نایب الصدر از جمله کسانی که با هنری مارتین گفتگو کرده است، حاجی اصفهانی را که همان ملاعلی نوری اصفهانی است یاد می کند.

تنکابنی می نویسد: «وی چند سال در خدمت آخوند ملا علی نوری تلمذ نموده که مسلما مدت آن نمی تواند درست باشد». هنری مارتین در راه خود به تهران، در شهر قم نیز درنگی بسیار کوتاه داشت و بر پایه برنامه ای که برای خویش برگزیده بود، کوشید از مجتهد برجسته سراسر ایران که روشن است منظور او میرزای قمی بوده است، دیدن کند. ولی میرزا پاسخ داده که اگر مارتین کاری جدّی دارد می تواند به دیدن وی رود، وگرنه به سبب ناتوانی و پیری از دیدار پوزش می خواهد.

هنری مارتین نشست هایی نیز با صوفیان شیراز داشت. وی با شخصی به نام میرزا ابوالقاسم بحث و جدل کرده که به باور او بخش بزرگی از مردم شیراز پنهانی یا آشکارا سر به او سپرده بودند. خود مارتین می نویسد که او با فرزند یکی از مجتهدان، که از مذهب خسته شده و به صوفی گری پناه آورده بود، بحث کرد.

مارتین با صوفی نامدار دیگری به نام آقابزرگ به بحث و جدل پیرامون مسیحی گری پرداخت. چنین می نماید که هنری مارتین، با توجه به این که میان صوفیان و مجتهدان، ستیز دائمی وجود داشته است، می کوشید ضمن ردّ مذهب رسمی ایران و نادرست انگاشتن باورهای صوفیانه، بنیاد باورهای پیروان مذهب رسمی و صوفی گری را به سود مسیحی گری مورد تأیید و حمایت استعمار انگلیس سست نماید. مارتین در همین پیوند، رساله ای نیز نگاشت که در آن، ضمن رد صوفی گری، کیش های موسی و عیسی را برخوردار از حقیقت دانست.

۲) فعالیت های ژوزف ولف (متولد ۱۲۱۰ ق / ۱۷۹۶ م)

۱-۲) ورود به ایران و اقدامات اولیه

یکی دیگر از مبلغان منفردی که پس از هنری مارتین به ایران آمد و فعالیت گسترده ای را در دربار قاجاریه و شهرهای مختلف ایران برای اشاعه مسیحیت در پیش گرفت، مردی آلمانی تبار به نام ژوزف ولف[۵] یهودی الاصل بود. اگرچه پدر ولف از روحانیان یهودی بود، اما ولف در جوانی ضمنفراگیری زبان های بیگانه، به ویژه زبان یونانی، با عقاید مسیحیت آشنا شد و از این رو برای تحصیل به رم رفت و در سال ۱۸۱۲م / ۱۲۲۷ ق، به دست یک راهب بندیکت تعمید گرفت و تحصیل خود را در شاخه مسیحیت کاتولیک آغاز کرد.

مدتی بعد اگرچه به پاپ پیوس هفتم معرفی شد، اما به سبب مخالفت با برخی آرای کاتولیسیزم، به فرمان پاپ از رم تبعید شد و به سوئیس رفته و از آن جا به انگلستان بازگشت. ولف سپس در کمبریج به تحصیل زبان های فارسی و عربی پرداخت، الهیات مسیحیت پروتستان را فراگرفت و پس از مدتی به تبلیغ در بین یهودیان علاقه مند شد.

ژوزف ولف در انگلستان به کلیسای انگلیکن پیوست و در انجمن لندن برای اشاعه مسیحیت در بین یهودیان یا CMJبه فعالیت پرداخت. سرانجام ولف نیز همانند هنری مارتین تحت تأثیر عقاید و آرای چارلز سیمئون داوطلب شد به عنوان یک واعظ معمولی برای تبلیغ به شرق میانه اعزام شود. ژوزف ولف سفر تبلیغی خود را در سال ۱۸۲۱ م / ۱۲۳۶ ق، آغاز کرد. این سفر پنج سال به طول انجامید.

ولف یک سفر تبلیغی هم به ایالات متحده آمریکا داشت و در آن جا عهده دار مراسم انتخاب فرد به مقام روحانیت در کلیسا شد. گفتنی است، طی ایام اقامت ولف در آمریکا، به سبب فعالیت های او در مورد بررسی وضعیت یهودیان شرق، جان کوئینسی آدامز رئیس جمهور وقت آمریکا که از مدافعان اندیشه حمایت از یهودیان و صهیونیسم به شمار می رفت از وی برای سخنرانی در کنگره آمریکا دعوت کرد و کالج سنت جان در آناپولیس، نشان درجه دکتری افتخاری در علوم دینی به وی اعطا نمود. ولف پس از بازگشت به انگلستان، دکترای حقوق نیز گرفت و به عنوان کشیش در منطقه یورکشایر به کار پرداخت.

جوزف ولف در نوامبر سال ۱۸۲۴ م / ۱۲۳۹ ق، وارد بوشهر شد و سپس از کازرون، شیراز، اصفهان، کاشان، تهران و تبریز دیدن کرد و در تمامی این شهرها با یهودیان و مسلمانان درباره مسیحیت به بحث و جدال پرداخت و به گونه ای، خاطره حضور مارتین را در اذهان زنده کرد. ولف نیز همانند مارتین، بدون وقفه و در هر شرایط به تبلیغ می پرداخت. به عنوان مثال، وی یک بار در تبریز، از ساعت ده صبح تا شش بعد از ظهر به شش زبان روسی، فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی، انگلیسی و سریانی موعظه نمود.

ولف در سال ۱۸۲۶ م / ۱۲۴۲ ق، ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج، پسری به نام هنری دراموند شد که بعدها به نمایندگی مجلس انگلستان رسید و مدتی نیز به عنوان وزیرمختار انگلستان در ایران به خدمت پرداخت. سر هنری دراموند ولف مقارن انجام مأموریت خود در ایران (۱۸۸۷ تا ۱۸۹۰م / ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۷ق) به عنوان یکی از سیاست مداران فعال در عرصه اقتصاد بین الملل انگلستان و به سبب ده سال نمایندگی حزب محافظه کار در مجلس این کشور، از حمایت و پشتیبانی کارگزاران دولت متبوعه خود برخوردار بود.

از این رو با تکیه بر تجربیات اقتصادی خویش و به منظور کاهش نفوذ روسیه، در صدد جلب سرمایه گذاری تجار انگلیسی در ایران برآمد که نقش وی در انعقاد قرارداد تجاری رویتر، امتیاز تالبوت در انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو و آزادی کشتیرانی در کارون، از این امر نشئت می گیرد. وی را همچنین می توان پیشرو تفکر رسمیت بخشیدن به حضور روسیه و انگلستان در ایران دانست که سرانجام این اندیشه با انعقاد عهدنامه ۱۹۰۷ م / ۱۳۲۵ ق، به حقیقت پیوست.

۲-۲) ملاقات های سیاسی تبلیغی

ژوزف ولف شرح سفر خود را در کتابی با عنوان، «تحقیقات و زحمات تبلیغی بین یهودیان، مسلمانان و سایر فِرَق» به تفصیل بیان کرده است. وی در این سفر، با شاهزادگان قاجار از جمله عباس میرزا نایب السلطنه و اعضای سفارت انگلستان در آذربایجان مانند دکتر مک نیل[۶]، سرجان کمپبل[۷]و دکترکورمیک[۸]ملاقات کرد. او در طول سفر همواره خود را یک انگلیسی واعظ معرفی می کرد و با پیروان فرقه ها و ادیان مختلف به بحث و گفت وگو می پرداخت، به گونه ای که بخشی از کتاب او به شرح مباحث وی با یهودیان، زرتشتیان، ارامنه، مسلمانان شیعه و سنی، صوفیان و… اختصاص دارد.

ژوزف ولف در خراسان با عباس میرزا نیز ملاقات کرد. در این دیدار، عباس میرزا از عقیده ولف مبنی بر تأسیس مدرسه در ایران، استقبال نموده و اظهار تمایل کرد در یکی از مباحثات ولف با مسلمانان و یهودیان شرکت کند. عباس میرزا خود با ولف به مباحثه پرداخت و سپس در نامه ای او را به امیر بخارا معرفی کرد. در مقابل این استقبال عباس میرزا از ولف، وی در بیرجند به سرقت دوازده هزار تومان از اموال عباس میرزا متهم شد و تحت تعقیب قرار گرفت[۹] که به سبب انگلیسی بودن او را رها کردند و او نیز پس از رهایی، نسخه هایی از کتاب مقدس را به زبان عربی و فارسی در آن سامان پخش کرد.

ولف در آخرین سفر خود به ایران در سال ۱۸۴۳ م / ۱۲۵۹ ق، با محمد شاه قاجار (پادشاهی: ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ ق / ۱۹۳۴ تا ۱۸۴۸ م) ملاقات کرد و از وی نیز سفارش نامه هایی برای فعالیت گسترده تر و بیش تر دریافت کرد.

۳-۲) فعالیت های استعماری

همان گونه که گذشت، فعالیت های تبلیغی کلیسا همواره با سیاست های استعماری کشورهای استعمارگر هماهنگ بوده است و فعالیت های ژوزف ولف نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برنامه تبلیغی او در راستای برنامه های استعمار بوده است. یکی از مهم ترین نتایج فعالیت های تبلیغی او برای استعمار، تحقیقات وی درباره اقلیت یهود در شرق، به ویژه ایران، بود. تحقیقات ولف در زمینه اقلیت یهود، سرآغازی برای نگاه ویژه به یهودیان شرقی از جانب کلیسا شد.

در ایام تبلیغ ولف در ایران، نظریه ای خاص در اروپا درباره اسباط گمشده یهودیان رایج شد که بر اساس آن، رابطه ای این همانی میان افاغنه و اسباط گمشده یهودیان برقرار می شد. احتمالاً از همین روست که ژوزف ولف بیش ترین تلاش خود را بر تحقیق درباره یهودیان ایران و هم چنین اسباط گمشده آنان در این سرزمین و آسیای میانه معطوف کرد. از سوی دیگر، با توجه به پیشینه اندیشه رایج و سیاست انگلستان مبنی بر حمایت از یهودیان در شرق و ترغیب آنان به مهاجرت به فلسطین، می توان چنین انگاشت که فعالیت های ولف در شناسایی یهودیان تا حدودی از این امر نشئت می گرفته است. در واقع، در صورت تعیین افاغنه به عنوان یکی از اقوام یهود، اقدامات سیاسی دولت انگلستان برای نفوذ و تسلط بر افغانستان با عنوان قانون حمایت از یهودیان شرق، رسمیت می یافت و حضور انگلستان در شرق آسیای میانه را موجّه می نمود. از این روست که این گونه فعالیت های ولف به عنوان اولین اقدامات درباره معرفی یهودیان مورد توجه و حمایت دولت مردان اروپا قرار گرفت. وی خود در این باره چنین می گوید:

«برای نخستین بار مسیحیت را به یهودیان مقیم ایران، خراسان، بخارا، افغانستان، دشت ترکستان، خوقند و تاتارهای چینی شناساندم، و جمعی از یهودیان مصر، یافا، صنعا، یمن و بخارا را تعمید دادم. من اولین بار مسئله یهود را در دانشگاه های آکسفورد، لیدن، اوترخت و در کنگره آمریکا مطرح کردم».

سرانجام به دنبال فعالیت های گسترده و مداوم ژوزف ولف برای تبلیغ یهودیان شرق میانه، به ویژه ایران، انجمن لندن برای اشاعه مسیحیت در میان یهودیان، در سال ۱۸۴۴ م / ۱۲۶۰ ق، اولین مبلّغان مسیحی را برای فعالیت در جوامع یهودی ایران اعزام کرد.

از سوی دیگر، با توجه به این که مقارن قرن ۱۹ م / ۱۳ ق، ایران از نظر موقعیت سوق الجیشی و استراتژیکی به عنوان دروازه دست رسی به هندوستان، همواره مورد توجه دولت های انگلستان و روسیه قرار داشت، سفرهای مکرر ولف به شرق میانه را نمی توان با اهداف سیاسی و استعماری انگلستان در این ناحیه بی ارتباط دانست. به ویژه آن که حضور ولف به عنوان مبلّغ مذهبی در شرق میانه، کم تر از سفر کارگزاران سیاسی و نظامی انگلستان، توجه امرا و اهالی آن ناحیه را جلب می کرد.

۴-۲) دستاوردها

۱) ملاقات با قشرهای مختلف مردم، از جمله مهم ترین وظایف ولف در سفرهایش به شرق میانه و ایران به شمار می رفت. وی در دیدار با افراد گوناگون، آمادگی آنان برای گرایش به مسیحیت را مدّ نظر قرار می داد و به شیوه های مختلف توجه آنان را به این آیین جلب می کرد. از جمله اقدامات وی در این زمینه، ملاقات وی با فردی به نام میرزا ابراهیم شیرازی است. گویا ولف پس از آشنایی با وی و بررسی توانایی های او، هزینه سفر وی به انگلستان را متقبل شد. اگرچه از هدف اصلی ولف برای اعزام میرزا ابراهیم به انگلستان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما میرزا ابراهیم با حمایت سر گور اوزلی به عنوان استاد زبان فارسی و عربی در کالج هند شرقی هیلی بری[۱۰] به کار مشغول شد.هم چنین با این که از تغییر مذهب میرزا ابراهیم به وسیله ولف اطلاع دقیقی در دست نیست، اما نمی توان پذیرفت که ولف بیهوده هزینه سفر وی را متقبل و یا سر گور اوزلی مقدمات تحصیل و تدریس وی را در انگلستان فراهم کرده باشد. از آن جا که وی با یک انگلیسی ازدواج کرد و نام فرزند او نیز نامی مسیحی بود، امکان دارد بتوان وی را یکی از نخستین دست پرورده های ولف و سایر مبلّغین انگلیسی در ایران قاجاری دانست.

۲) ولف درباره نسطوریان مقیم ارومیه و خسروی تحقیق کرد و نخسه ارزشمندی از اسفار پنج گانه تورات به زبان سریانی را با خود به انگلستان برد که انجمن کتاب مقدس برای بریتانیا و خارج چندین نسخه از آن را چاپ و منتشر کرد.

۳) خدمت ولف به مسیحیت، محدود به حوزه ایران نمی شود، بلکه وی در سال ۱۸۳۵ م سومین سفر خود را از انگلستان به شرق میانه از سر گرفت و این بار به تحقیق درباره مسیحیان و یهودیان قاهره، حبشه، جدّه و یمن پرداخت و نسخه هایی از کتاب عهد جدید را در دسترس آنان قرار داد. [۱۱]

۴) تبلیغات و تحقیقات ولف، نتایج مثبتی در نحوه تعامل میان یهود و مسیحیت در ایران در پی داشت. با این توضیح که: انجمنی به نام «انجمن اشاعه مسیحیت در بین یهودیان» در سال ۱۸۰۹ م / ۱۲۲۴ ق و به منظور تبلیغ و تبشیر یهودیان به آیین مسیحیت و ایجاد تسهیلات آموزشی و پزشکی برای آنان در سراسر جهان، در لندن تأسیس شد. اما اعضای این انجمن تا زمان ورود ژوزف ولف به ایران و سفرهای مکرر او در دهه ۲۰ و ۳۰ قرن ۱۹ م / دهه ۳۰ و ۴۰ قرن ۱۳ ق، برای تأسیس شعبه ای به منظور ترویج مسیحیت در بین یهودیان ایران، هیچ اقدامی نکردند.

از این جهت، پس از آن که ژوزف ولف به انگلستان بازگشت، با تکیه بر اطلاعاتی که از وضع یهودیان ایران و سایر سرزمین های واقع در شرق میانه جمع آوری کرده بود، اولین هیئت، برای فعالیت بین یهودیان در سال ۱۲۶۰ ق / ۱۸۴۴ م، به ایران اعزام شد. اعضای این هیئت سه نفره به طور هم زمان، در مناطق یهودی نشین ایران به جمع آوری اطلاعات و تبلیغ و تبشیر یهودیان پرداختند و شرح مشاهدات خود را در اختیار انجمن قرار دادند.

مدتی بعد، فعالیت های مبلغان این هیئت در بین یهودیان ایران، توجه سر موزس مونته فیوره رهبر یهودیان انگلستان را به خود جلب کرد و وی بودجه خاصی را برای کمک به این هیئت درنظر گرفت. به این ترتیب، هیئت اشاعه مسیحیت در بین یهودیان، در شهرهای تهران، اصفهان و همدان، سه مرکز تبلیغی تأسیس کرد و از این پس، با انجمن تبلیغی کلیسا در اصفهان که در میان تمام اقلیت های دینی در ایران فعالیت می کرد، همکاری خود را آغاز نمود.

رابرت بروس[۱۲] مؤسس انجمن تبلیغی کلیسا در اصفهان، در مراسم مذهبی که اعضای هیئت مبلغان انگلیسی برای یهودیان برگزار می کردند به موعظه می پرداخت و دکتر کار در بنای نمازخانه بیمارستان این هیئت در اصفهان با آنان همکاری می کرد. به این ترتیب، اگرچه هیئت انجمن اشاعه مسیحیت در بین یهودیان به ظاهر هیئت مستقلی محسوب می شد، اما در واقع جزئی از هیئت انجمن تبلیغی کلیسا در ایران بود.[۱۳]

۳) فعالیت های رابرت بروس

۱-۳) ورود به ایران و اقدامات اولیه

انجمن تبلیغی کلیسا با توجه به ساختار مذهبی ایران مبنی بر حاکمیت غالب اسلام و تعصب مسیحیان بومی و سایر اقلیت های دینی در حفظ آیین های خویش، مایل بود بخش عمده فعالیت های تبلیغی خود را در سرزمینی چون هندوستان متمرکز کند تا از این طریق تا حدودی تحت حمایت نیروی استعماری انگلیسی حاکم بر آن منطقه، قرار گیرد و در ضمن، به تغییر کیش اهالی بومی آن سرزمین که به این امر مستعدتر و متمایل تر بودند، بپردازد.

اما ناگفته نماند که با این حال، اعضای انجمن تبلیغی کلیسا به رغم سفرهای مبلّغان منفرد، برای حفظ حلقه های ارتباطی خود در هندوستان، همواره امکان فعالیت در ایران را مدّ نظر داشتند. با این حال هیچ گاه در صدد تأسیس یک پایگاه ثابت در ایران برنیامدند و شاید هم مبلّغ داوطلب برای انجام این کار نیافتند؛ زیرا برای ایجاد چنین مرکزی، آنان نمی توانستند از وجود مبلغان منفرد سود جویند. در واقع، انجمن تبلیغی کلیسا دست کم به دو یا سه مبلّغ که در استخدام دایمی آن انجمن باشند، نیاز داشت تا امکان حضور و فعالیت آنان را تا حدود یک سال در ایران بررسی نماید و اطلاعات مورد نیاز آنان را برای توسعه امور تبلیغی در این کشور جمع آوری کند.

سرانجام زمانِ مناسب برای این کار در سال ۱۸۶۹ م / ۱۲۸۵ ق و مقارن با بیست و یکمین سال دوران حکم رانی ناصرالدین شاه قاجار (متوفی ۱۳۱۳ ق / ۱۸۹۶ م) فراهم شد و انجمن تبلیغی کلیسا مبلّغی به نام رابرت بروس[۱۴] را برای اقامت دو ساله به ایران فرستاد.

رابرت بروس یک مبلّغ ایرلندی از اعضای کالج تثلیث دوبلین بود که در ۲۵ سالگی و به سال ۱۸۵۸ م / ۱۲۷۵ ق، از مقام شماسی خادم کلیسا و رتبه ای پایین تر از کشیش به عنوان کشیش، تعمید داده شد و برای خدمت در هیئت انجمن تبلیغی کلیسا در ناحیه آمرینسار در پنجاب هندوستان مستقر شد.

بروس در سال ۱۸۶۸ م / ۱۲۸۵ ق، به سبب بیماری به همراه همسرش به انگلستان بازگشت و یک سال بعد به تنهایی بار دیگر به هندوستان سفر نمود. ولی چون طی اقامت در هندوستان با فارسی زبانان بسیاری روبه رو شده بود، تصمیم گرفت برای تکمیل زبان فارسی خود و اصلاح ترجمه انجیل هنری مارتین مدتی در ایران به سر برد.

از این رو، وی در سال ۱۲۸۶ ق / ۱۸۶۹ م، به عنوان تنها نماینده انگلیسی دولت انگلستان در جلفای اصفهان مستقر شد تا ترجمه فارسی انجیل و تورات را اصلاح نموده، کتاب دعایی را به زبان ارمنی ترجمه کند. [۱۵]

ورود بروس به اصفهان با یکی از دوره های بروز قحطی در سراسر ایران و شیوع وبا در اصفهان هم زمان بود. در این دوران، به سبب دلایلی، چون کمبود آب، عمل نیامدن محصولات کشاورزی و بی توجهی دولت نسبت به توزیع عادلانه مواد غذایی، قحطی سختی در ایران گسترش یافت که به شیوع وبا و مرگ عدّه زیادی انجامید.

بروس با تکیه بر وظایف تبلیغی خویش، در صدد برآمد ضمن انجام امور خیریه برای رسیدگی به قحطی زدگان و بیماران مبتلا به وبا، اولین نمونه از فعالیت های انج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.