پاورپوینت کامل گفتگو با آیت الله سید باقر خسروشاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با آیت الله سید باقر خسروشاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با آیت الله سید باقر خسروشاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با آیت الله سید باقر خسروشاهی ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
>
چگونگی شروع به کار مرکز مدیریت حوزه های علمیه تهران
جهش پژوهش در حوزه ها
اشاره: قریب دوسال است که مرکز مدیریت حوزه های علمیه تهران آغاز به کار کرده است و در همین مدت کوتاه، در زمینه های مختلف توانسته است ارتباط خوبی با حوزه ها برقرار کند. این مرکز در این مدت دو مدیر به خود دیده است و پس از آنکه مدتی آیت الله حمیدی عهده دار مدیریت این مرکز مهم بود، حدود یکسال است آیت الله سید باقر خسروشاهی در این منصب فعالیت می کند. وی که سالها مسئول مدرسه شیخ عبدالحسین بوده است، طلاب و حوزه را خوب می شناسد و بسیار امیدوار است تجربه هایش در مرکز مدیریت حوزه تهران اثربخش باشد.
* در ابتدا مختصری پیرامون نحوه شکل گیری مرکز مدیریت تهران و اهمیت وجود این تشکیلات برای حوزه ها و طلاب توضیح دهید.
بعد از پیروزی انقلاب یکی از نهادهایی که احساس شد باید نظم بیشتری بگیرد و از حالت بی برنامگی سابق خارج شود سازمان حوزه های علمیه قم بود. در زمان امام با معرفی مراجع و حضور خود ایشان، مجمعی تشکیل شد که مدیریت حوزه علمیه قم را بدست گرفتند و این روند به صورت تکاملی ادامه پیدا کرد تا به تشکیل شورای حوزه های علمیه انجامید. شورای عالی با تعیین رهبر معظم انقلاب اسلامی و تایید مراجع تشکیل شد و چون حوزه علمیه فقط در چارچوب شهر قم نمی تواند باقی بماند، قهراً در دیگرشهرها و استان ها هم می بایست سیاست های کلی شورای عالی پیاده شود و اگر قرار باشد این سیاست های کلی در تمام استان ها و مراکز حوزوی کشور پیاده شود نیاز است در استان ها، مرکزی مدیریت و اجرای سیاست های شورای عالی را به عهده بگیرد.
در تهران هم مرکز مدیریت با این مبنای کلی بوجود آمد که اول به عنوان نمایندگی بود و سپس مدیریت خود استان محقق شد. البته مدیر را همان شورای عالی تعیین می کند. تهران و دیگر استان ها علاوه بر مدیریت، شورایی هم دارند متشکل از افرادی است که جزء علمای آن استان هستند، با تجربه های حوزه علمیه هستند، و می توانند تاثیر گذار در کلیت حوزه ها باشند.
پس از تشکیل شورای عالی اعضای آن شورا یک نفر را به عنوان مدیر معرفی و انتخاب می کنند و با تایید شورای عالی آن مدیر در آنجا سیاست های کلی که شورای عالی پیشنهاد می کند را به اجرا در می آورد. این اقدام شورای عالی، حدود یک یا دو سال پیش شروع شد و در استان تهران با توجه به مشکلات داخلی که وجود داشت و هم چنین مسائلی مانندچگونگی انتخاب شورا و مدیر آن بالاخره سال گذشته این امر انجام شد.
*شورای عالی در واقع نوعی اتاق فکر است؟
به یک معنا شبیه هیئت دولت می ماند برای کارهای اجرایی مملکت که آن سیاست های کلی و مبانی کلی که به نفع روحانیت و به نفع حوزه های علمیه هست را اجرا می کند و می تواند در سطح بالا با کلیه مراکز در تماس باشد. آنها سیاست های کلی را برنامه ریزی می کنند و به ما ابلاغ می کنند و ما آنها را با فرهنگ خود استان بومی و اجرا می کنیم.
*در مورد بومی سازی فرمودید، با توجه به مشکلات و شرایط خاص و طلاب شهر و استان تهران چه برنامه ریزی و تمهیداتی برای این مهم در نظر گرفته اید؟
به عنوان مثال شورای عالی برای تهذیب طلبه ها، سیاستی پیشنهاد می کند. این سیاست، سیاست کلی است. در شهرهای کوچکی مثل قم پیاده شدن این برنامه ها مشکل نیست ولی در سطح استان های بزرگ -مخصوصاً در تهران- محیط به گونه ای است که جنبه تهذیب اهمیت بیشتری پیدا می کند، نظارت بیشتری می طلبد و لذا ما در مدارس تهران تلاش می کنیم که معاونت تهذیب حتماً وجود داشته باشد و نظارت بیشتری نسبت به جنبه های اخلاقی طلبه ها داشته باشد. این نسبت به استان ها فرق می کند.
در تهران مشکلات کاری مانند این امور خیلی زیاد است و فقط جنبه تهذیبی نیست و چون محیط باز است و تاثیر گذاری فرهنگ های مختلف در تهران بیشتر است ما باید نظارت و دقت بیشتری داشته باشیم البته از همه تجربه ها و نظرات استفاده خواهیم نمود. من خودم حدود سال است که مسئول مدرسه هستم و دیگر دوستانمان که در شورای عالی تهران هستند غالبا تجربه کاری دارند. بنابراین به لطف خدا ان شاءالله در پیاده کردن سیاست های کلی شورای عالی موفق خواهیم بود و امیدوارم که در – سال آینده نتایج کارهایمان را بگیریم.
*آیا فهرستی از مشکلات طلبه ها احصا شده است که با توجه به آن مسئولان بتوانند برنامه ریزی نمایند؟
تا حدودی این کار صورت گرفته است. یکی از مشکلات ما در مدارس مخصوصاً در پایه های پائین، با توجه به سیاست کلی حوزه های علمیه، این بود که طلبه ها آزاد بودند. مثلاً یک نفر از استان چهارمحال بختیاری می آمد تهران ثبت نام می کرد و در مدرسه ای درس می خواند. ثبت نام هم آزاد است یعنی کسی که دوران راهنمایی را تمام کرده می تواند ثبت نام کند. یک محصل راهنمایی حدود سال دارد.
این هنوز عواطف خانوادگی را احساس می کند. یعنی باید تحت تکفل پدر و مادر باشد. او ناگهان می آید در فضای شهر تهران و می خواهد زندگی کند. ما مشکلات زیادی داشتیم. در داخل خود مدرسه و در سطح شهر و خارج از مدرسه. یکی از دغدغه های مهم ما این است که چه نوع برخوردی با این بچه ها و این محصلین بکنیم که آن احساسات خانوادگی را که در شهر خودشان داشتند، حال آن خلاء در وجود اینها بوجود نیاید؟ چون خلاء که بوجود می آید او به عواطف کاذبی پناه می برد که در استان ها وجود دارد و این ممکن است باعث فساد اخلاقی شود. مانند این مشکلات بسیار است.
نمونه دیگر جنبه های ورزشی است. چرا که بچه ها عادت کردند که در مدارس ورزش کنند و هنگامی که وارد حوزه می شوند مشاهده می کنند در حوزه ها ورزش جنبه رسمی ندارد! پس ما باید به ورزش در مدرسه رسمیت بدهیم.
البته ورزشی که به سنخ طلبگی بخورد نه هر ورزشی. قهراً ما باید سالن های ورزشی مخصوص طلاب داشته باشیم. سالن های ورزشی که مربیان خاصی هم داشته باشد. الحمدالله در بعضی از مدارس چنین چیزی هست مثل ورزشهای رزمی که خود استاد هم از روحانیون است. ما آرام آرام باید گام برداریم به این سو که آن خصوصیات جوانی را که هر جوانی احتیاج دارد و در مدارسو دانشگاه ها مقداری اشباع می شود در چارچوب حوزه های علمیه هم بتواند با توجه به ویژگی های مخصوص حوزه آن را بوجود بیاورد و اشباع کند.
خوب است استخرهای خاصی داشته باشیم چون آنها قبلا در محیط های خودشان آزاد بودند و ما در حد امکان باید بتوانیم فضایی فراهم کنیم که این جا هم مقداری این آزادی و ورزش را در چارچوب فرهنگ روحانیت و فرهنگ اسلامی تامین کنیم.
یکی دیگر از مشکلات ما در تهران، ماهواره ها و یا سایت های مختلف هستند. نمی توانیم به طلبه بگوییم که رایانه نداشته باش! در هر حجره ای یک رایانه وجود دارد که می توانند به سایت ها متصل شوند و کل سایت هایی که در سطح دنیا هست را استفاده کنند. جوان است و گاهی ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند. نمی شود از جوان – ساله انتظار داشته باشیم که از نظر دینی مانند شیخ مفید یا مثل شیخ انصاری باشد.
باید یک راه چاره ای برای آنها داشته باشیم. ما باید فرهنگ اسلامی و فرهنگ روحانیت را در آنها بیشتر زنده کنیم. درس های اخلاق، اساتید بزرگ اخلاق، ما در تهران انشاالله تصمیم گرفتیم اگر بتوانیم پیاده کنیم هر ماه یک درس اخلاقی عمومی در سطح تهران با شرکت اساتید بزرگ مثل آیت الله جوادی داشته باشیم.
این کارها را انجام می دهیم تا بلکه بتوانیم آن جوانی را که از اول وارد حوزه می شود و انگیزه اسلامی زیادتری نسبت به سایر جوانان دارد و انگیزه خدمت دارد، را در مجرای خاص اسلامی هدایت کنیم و به او کمک کنیم که هم از ترقیات روز استفاده کنند و هم از مفاسد اینها جلوگیری بکنیم مخصوصاً این که دنیای غرب می خواهد ما را فاسد کند و جوان های ما را از بین ببرد.
*این مشکلاتی که فرمودید توسط کارگروه های تخصصی صورت گرفته است یا تجربیات شخصی بزرگان شورای عالیست؟
ما در معاونت هایمان معاون تهذیب داریم. به تناسب معاونت در شورای تهران ما داریم کار گروه تشکیل می دهیم. یعنی کار گروه تهذیب، کارگروه موزش،که نحوه آموزش چگونه باشد؟ آیا ما باید در آموزش تابع جریانات سنتی قبلی باشیم یا می توانیم روش های آموزشی قبلی که امتحان پس داده و موثر است را در مدرسه مان پیاده کنیم. در آینده یک گروه آموزش تشکیل می دهیم که با تناسب معاونت ها، یک شورای سیاست گذاری بومی، کل این معاونت ها را به عهده بگیرد.
*در مورد افق پیش رو و برنامه هایی که دارید- البته در صحبت هایتان تا حدودی فرمودید- اما یک مقدار منسجم تر بیان کنید؟
نسبت به آینده با توجه به تجربیاتی که داریم و با توجه به امکاناتی که شورای عالی برای ما فراهم می کند امیدواریم. یکی از مشکلات ما در مدارس اساتید هستند. ما اساتید حوزه علمیه که شغلشان استادی باشد خیلی کم داریم. در دانشگاه ها حقوق مکفی به اساتید می دهند، زندگی طرف را تامین می کنند، این تمام زندگی اش استادی است.
حتی در سطح دکترا هفته ای چهار ساعت تدریس دارد. این خیلی برای این فرد مغتنم است و می تواند مطالعه وتفحص می کند، کل دریافتی خودش را می آید در هفته ای چهار ساعت به دانشجو القا می کند. لذا سطح درس بالا می رود.
اما در حوزه ها این طور نیست. در بعضی از حوزه ها شغل درجه دوم یا حتی سوم آقایان، تدریس است. چرا؟ چون اینها باید زندگی شان را تامین کنند. امام جماعت هست، منبر می رود، تدریس هم می کند و یا یکی دیگر دانشگاه هم تدریس می کند و رتبه چهارم برای تدریس می آید حوزه های علمیه. یکی از کارهای مهمی که شورای عالی تدارک دیده و تقریبا موثر هم بوده است کمک مالی به اساتید است.
البته خود مدارس که حقوقی می دهند که بسیار ناچیز است و شورای عالی می آید و آن را تکمیل می کند تا اساتید ما با فراغ بال بیشتری به درس پچسبند و مطالعه کنند و بتوانند طلاب را تربیت کنند.
در کل استان های ایران دولت کمک های فرهنگی دارد حتی در انجمن های موسیقی- چون که موسیقی را جزو علم و فرهنگ حساب می کنند- کمک های مالی می کند. اما دولت های ما چقدر به جنبه های فرهنگی حوزه های علمیه کمک می کرده اند؟. ما نمی خواهیم بگوییم که حوزه تابع دولت باشد، نه، حداقل اینکه ما یک مرکز و انجمن فرهنگی هستیم. در قم آمار گرفتند اکثریت مستاجرهایی که در زیر زمین ها زندگی می کنند طلبه ها هستند. طلبه های ما که ازدواج می کنند احتیاج به مسکن دارند کدام نهادی است که به اینها جواب بدهد که مسکن را از کجا بیاورند؟
اکثر اینها قدرت مالی ندارند. ما می بینیم شهرداری، وزارت خانه ها و… خودشان برای اعضا و محصلینشان- مثلاً برای ازدواج دانشجوها وام می دهند، کمک می کنند – ولی در طلبه ها چنین چیزی نیست.
الحمد الله شورای عالی شروع کرده و به تبع آن شورای استان ها و مرکزهای مدیریت! شروع کردیم به حل این نکته هایی که بسیار در زندگی طلبه ها موثر است. البته ما اول کارمان است. انشاءالله دولت هم کمک خواهد کرد. امیدواریم مراجع معظم هم کمک کنند.
بعلاوه همه اینها باکمک مقام معظم رهبری که در راس برنامه های ما هست امید داریم بتوانیم این نواقص را برطرف کنیم و برای ساختن حوزه های علمیه ایده آل و برای حوزه های علمیه ای که مقام معظم رهبری ترسیم کردند بتوانیم قدمی برداریم.
*یکی از دلایلی که اساتید سراغ منبر و اشتغالاتی از این قبیل می روند شاید به دلیل کمبود این موارد در تهران باشد. آیا برنامه ای برای حضور فعال و تاثیر گذار طلاب در عرصه های سیاسی و فرهنگی تهران در نظر دارید؟
الان دیگر زمان آن گذشته که روحانی ای باشد که بحث سیاسی نکند الان عمامه به سر باید یک شم سیاسی داشته باشد. نمی توان طلبه یا روحانی را از بحث های سیاسی جدا کرد. لذا در اغلب مدارس که مراجعه بکنید میزی مخصوص روزنامه ها هست. خود طلبه ها در بعضی مدارس تلویزیون گذاشته اند برای اینکه اخبار را گوش کنند. اینها مفروغ عنه است. احتیاج به سیاست گذاری خاصی نیست. چیزی است که جزو فرهنگ ماست.
* تا این حد بله اما آیا حوزه ها و طلاب روی بافت فرهنگی- سیاسی شهر تاثیر می گذارند؟
من حوزه های علمیه را تشبیه می کنم به درمانگاه هایی که در مناطق مختلف شهر وجود دارد. الان وزارت بهداشت در هر منطقه ای که یک جمعیتی باشد یک درمانگاه تاسیس می کند چون ممکن است مردم مریض شوند و باید مراجعه کنند. حوزه های علمیه سنتی همین طور بود در کل شهرها و در منطقه های مختلف پخش بود.
این امر اکنون نیز باید در سیاست های کلی ما وجود داشته باشد. لذا به شورای عالی پیشنهاد شد در کل مناطقی که جمعیتی وجود دارد حوزه تاسیس کنیم. حوزه های علمیه در هر منطقه تاثیر مستقیمی در دین مردم دارد. مدارس امام جماعت می خواهند، می توانند امامت جماعت آنجا را تامین بکنند. مساجدی هست که حوزه می توانند امام جماعت آنجا را تامین کنند و بسیاری از سوالات و مشکلات دینی و اسلامی را می توانند پاسخ گو باشند و به عهده بگیرند.
لذا سیاست کلی ما این است که در کل مناطق ما بتوانیم حوزه علمیه تاسیس کنیم و تا حدودی هم شروع کردیم. الان در شهرک غرب چندین مدرسه دارند شروع بکار می کنند. در چیذر آقای صدیقی مدرسه امام خمینی را شروع کرده است.
در جنوب شهر ما مدارسی را داریم. آقای جوادی آملی در خیابان پاسداران مدرسه بزرگی خواهند ساخت. البته اینها زمان می خواهد تا محقق شود. امیدوارم زمانی برسد که کل مناطق شهرهای بزرگ، حوزه علمیه داشته باشد.
با وجود اینکه بعد از انقلاب این همه تبلیغات کردند علیه روحانیت و اسلام، استقبال جوانها برای ورود به حوزه ها و طلبه شدن کم نشده است و حتی من در صحبت های خیلی از مسئولین شنیدم که ما دیگر ظرفیت نداریم و باید ظرفیت ها را بالا ببریم. این علامت استقبال جوان از روحانیت است. استقبال خیلی زیاد است. حال بستگی به ما دارد چقدر بتوانیم کار کنیم و چقدر بتوانیم امکانات داشته باشیم.
*یکی از اموری که سبب می شود حوزه در مسائل فرهنگی و سیاسی حضور مثمر ثمر داشته باشد این است که با یکسری از سازمان ها و نهادها مثل امور مساجد، اوقاف، شهرداری حتی خود دولت که در پایتخت است تعامل داشته باشد. این تعامل به وجود آمده است؟
تعاملاتی را که در چهارچوب وظایف ما باشد داریم. البته بیشترتعاملات مردمی داریم. الان اکثریت هزینه های مدارس بوسیله مردم تامین می شود
*در بخش فرهنگی حتی سازمان تبلیغات که مخصوص روحانیت تشکیل شده است بعضی از کارهای فرهنگی شان در اختیار روحانیون نیست…
آن ضعف مسئولین اینهاست. این بر می گردد به تشخیص روسای آنها. مثلاً دفتر تبلیغات قم این طور نیست. این اشکال را ندارد. من سال مدیر گروه دانشگاه تهران و حدود سال مسئول گزینش اساتید معارف در دانشگاه تهران بودم. استاد لازم داشتیم ما در دانشگاه تهران که دانشکده های مختلفی دارد. حدود استاد را من از طلبه ها استفاده کرده بودم. تلاش می کردیم که عمامه سر بیاوریم. من می گفتم که یک عمامه در دا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 