پاورپوینت کامل پژوهشی در علل پیدایش جعل حدیث ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پژوهشی در علل پیدایش جعل حدیث ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پژوهشی در علل پیدایش جعل حدیث ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پژوهشی در علل پیدایش جعل حدیث ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده

مسئله جعل حدیث، یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام است که منابع، به تفصیل در مورد آن سخن گفته اند. پیشینه این رویداد به دوره پس از رحلت رسول خدا(ص)تا پایان غیبت صغرا مربوط می شود. در این دوره عده ای از مسلمانان باانگیزه ها و دلایل مختلف و در حوزه های گوناگون، سخنانی را به دروغ به پیامبر(ع) نسبت دادند که از آنها به احادیث جعلی یاد می شود.

در این میان مسئله انگیزههای جعل حدیث از سایر مباحث از اهمیت بیشتری برخوردار است. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی برخی از انگیزه ها مانند موجّه ساختن دستگاه حاکمه، حفظ قدرت و موقعیت های اجتماعی، جبران کمبودهای علمی و فرهنگی و… پرداخته است. به طور کلی میتوان دوری از اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) و رسیدن به قدرت و حفظ آن را عمده ترین علل جعل احادیث و افترا به رسول خدا(ص)دانست و بقیه موارد مذکور را به نوعی به آنها ارجاع داد. دانستن این علل نقش به سزایی را می تواند در علم رجال جهت تشخیص احادیث جعلی از واقعی داشته باشد.

محورهای مهم این پژوهش عبارتاند از علل عمومی پیدایش جعل حدیث شامل: دوری از اهلبیت رسول خدا(ص)، حفظ موقعیت های اجتماعی و موجه ساختن دستگاه حاکمه؛ اقبال عمومی از به مسئله جعل حدیث؛ عوامل خصوصی پیدایش جعل حدیث؛ جعل حدیث در زمینه های دفاع از جماعت مسلمانان، تخریب شخصیت امیرالمؤمنین(ع)، ارث نگذاشتن انبیا و عقائد و اسرائیلیات.

مقدمه

قرآن و عترت دو ریسمان الهی هستند که تمسک به آنان انسان را به کمال می رساند. در بحث کشف احادیث مجعول نبوی، تلاشهای گرانسنگی از سوی مسلمین خصوصاً علمای شیعه صورت گرفته است. افرادی مثل علامه عسگری (ره)، علامه شرف الدین (ره) و دیگر بزرگان، تحولی عظیم در نقد و بررسی این احادیث انجام داده اند به طوری که آثار این بزرگان را میتوان نقطه عطفی در تنقیح این احادیث بر شمرد.

اما نکته ای که حتی در این کتب هم به طور پراکنده و مختصر به آن پرداخته شده بررسی علل و انگیزه های جعل حدیث است. اینکه اساساً چه چیزی باعث پیدایش چنین امری شد و چگونه این خرافات به اسم کلام پیامبر خدا در جامعه مسلمین رواج پیدا کرد؟ چرا از سوی عامه مسلمین با آن مقابله نمی شد؟ و… آیا اهمالکاری خلفا که خود را جانشین پیامبر معرّفی می کردند سبب چنین کاری شد یا کسب موقعیت خاص و یا مقابله با شخص و یا جریان خاصی مسبّب بود. ..؟

بخش اوّل

علل عمومی پیدایش جعل حدیث

دوری از اهلبیت رسول خدا (ص)؛

عمده ترین علل عمومی پیدایش جعل حدیث دوری از اهلبیت عصمت است. در شرایطی که از منبع معارف الهی فاصله گرفته می شود، انتصاب امام، تبدیل به انتخاب می شود، اهلبیت رسول خدا (ص) به انزوا می روندوکار افتراء بر رسول خدا بالا می گیرد.

حفظ موقعیت های اجتماعی و موجه ساختن دستگاه حاکمه

از دیگر عوامل عمومی جعل حدیث حفظ موقعیت های اجتماعی و موجه ساختن دستگاه حاکمه است. بعد از پیامبر اکرم (ص) خلافت به طور ظالمانه غصب شد. از طرفی اگر به لطایف الحیلی مشروعیت حکومت نوپای خلفا درست نمی شد در اوایل کار افکار عمومی که متوجه تفاوت سیره خلفا با پیامبر اکرم (ص) می شدند، چند ساعته طومار آنها را در هم می پیچیدند و از همین جا بود که احادیث دفاع از جماعت مسلمین، فضایل برخی صحابه و…اوج گرفت.

از طرفی برخی موقعیت های اجتماعی مثل همسر پیامبر بودن و مصاحبت با آن حضرت و… باید جلبتوجه میکرد و روی آن مانور داده می شد تا در موقعیت های حساس از آنها استفاده می گشت که بهترین روش آن، عملیات جعل حدیث بود که البته جاعلان حدیث نیز در محقق ساختن اهداف خود که اصلی ترین آن حفظ قدرت و رأس امور باقی ماندن بود چندان ناکام نماندند.

پذیرش از سوی مردم

اگر جو عمومی جامعه طوری بود که احادیث جعلی در امت اسلامی قبول نمی شد و با سیر پیدایش احادیث مجعول برخورد میشد، قطعاً دامنه جعل حدیث به گستردگی ای که امروز شاهد آن هستیم نمی شد. البته ناگفته نماند که همین امر یعنی پذیرش مردم مسبب امور مختلفی بود که از بین آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

قدسی شدن جایگاه خلافت و اصحاب پیامبر (ص)

دستگاه خلافت رفته رفته در بین مردم وجاهت خاصی پیدا می کرد و مردم، چشم و گوش بسته تحت فرمان خلیفه قرار می گرفتند و خلاصه، دین را در سیره خلفا می دیدند. طبیعتاً اگر در چنین شرایطی مطلبی یا نقلی از سوی آنان گفته میشد سمعاً و طاعتاً پذیرفته می شد.

از طرفی اغلب کسانی که حدیث جعل می کردند یا خود جزء دستگاه حاکمه محسوب می شدند و یا به نفع دستگاه حاکمه حدیث جعل می کردند. پس از این رو طبیعی بود که اگر از صحابه پیامبر حدیثی نقل می شد و مورد حمایت حکومت قرار می گرفت، مردم هم آنرا می پذیرفتند و با مخالفان به شدت مقابله می شد.

دور بودن از شهرهای مرکزی حکومت اسلامی

بعد از پیامبر اکرم دامنه اسلام وسعت چشم گیری یافت و فتوحات زیادی انجام شد. اما افرادی که تازه مسلمان می شدند اسلام خود را از منابع اصلی که مستقر در مکه و مدینه و کوفه و… بودند نمی گرفتند بلکه دین برای آنها در خلیفه یا فردی از جانب او خلاصه می شد

«در زمان قدرت بنی امیّه، مسلمانان با حقد و کینه امیرالمؤمنین(ص) پرورش می یافتند. احادیث فراوانی در مذمّت آن حضرت بین مردم بود و خصوصاً دور افتادگان از مرکز حکومت اسلامی زیر بار عظیمی از این مجعولات قرار داشتند و در تمام خطبه های نمازجمعه امیرالمؤمنین(ص) لعن می شد و این سیاست اصلی بنی امیّه بود.» (عسگری،۱۳۸۸ ش:۱/۴۴۱).

سادگی و عوامزدگی مردم

توده های مردم، غالباً تابع رؤسای خود هستند و عقیده ای را که آنها در جامعه القاء کنند می پذیرند و اصولاً کار عالمانه را باید از خواص هر جامعه طلب کرد نه از عوامی که به راحتی فریب می خورند. پس اگر فکر و عقیدهای در موج جوّ عمومی جامعه قرار می گرفت و برای مردم عادّی میشد، مخالفتی با آن صورت نمی گرفت و چه بسا با تبلیغات گسترده، مورد استقبال نیز قرار می گرفت. مانند ماجرای کاروان تجاری در آیه ۹ سوره جمعه یا ماجرای خوردن پیاز عکه در مکّه. یکی از همین موارد احادیثی بود که از زبان صحابه پیامبر -اعم از صحیح و مجعول- نقل میشد و مورد پذیرش مردم قرار می گرفت.

بخش دوم

عوامل خصوصی پیدایش جعل حدیث

فصل اوّل

تخریب شخصیت پیامبر (ص): یکی از مشکلات خلفا در اوایل حکومتشان، شخصیت والای رسول اکرم (ص) بود. مردم از نزدیک شاهد خلق و خوی بزرگ منشانه ایشان بودند و در اوج معنویت ایشان هم با او خیلی مأنوس می شدند (طباطبائی،۱۳۸۲ ش:۹۴ نقل به مضمون).

آنها به خوبی می دانستند که جانشین ایشان باید مثل خود او دارای خلق عظیم و منش بزرگوارانه باشد، درحالیکه سازگاری این امر با سیره خلفا بسیار مشکل بود.زندگی سراسر فسق و فجور خلفا و هم دستانشان، با جانشینی پیامبری معصوم، تناقض تام داشت.

این تناقض، لطمه بزرگی به کیان حکومتشان وارد می ساخت. پس لازم بود احادیثی به پیامبر نسبت داده شود که رفتار ایشان را توجیه و مشروع جلوه دهد (عسگری،۱۳۸۸ ش:۱/۳۷۲ نقل به مضمون). به بیانی دیگر پیامبر اکرم (ص) باید ترور شخصیت می شد تا هم سطح توقّعات مردم از دستگاه حاکمه به عنوان خلیفه رسول خدا (ص) کم شود و نارضایتی های اجتماعی کاهش پیدا کند و هم راه رسیدن به اهداف مقصود و اعمال قدرت در مسائل مختلف هموار گردد.

پیامبر اکرم (ص) به امور دنیا آشنا نیست

«عن مُوسَی بْن طَلْحَه عَن أَبِیهِ قَال مَرَرْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ بِقَوْمٍ عَلَی رُووس النَّخْلِ فَقَال مَایَصْنَعُ هَؤُلاَءِ؟ فَقَالُوا یُلَقِّحُونَه یَجْعَلُونَ الذَّکرَ فِی الأُنْثَی فَیَلْقَحُ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ مَاأَظُنُّ یُغْنِی ذَلِک شَیْئًا. قَالَ فَأُخْبِرُوا بِذَلِک فَتَرَکوهُ فَأُخْبرَرَسُولُ اللَّهِ بِذَلِک فَقَالَ إِنْ کانَ یَنْفَعُهُمْ ذَلِک فَلْیَصْنَعُوهُ فَإِنِّی إِنَّمَاظَنَنْتُ ظَنًّا فَلاَ تُؤَاخِذُونِی بِالظَّنِّ وَلَکنْ إِذَاحَدَّثْتُکمْ عَنِ اللَّهِ شَیْئًا فَخُذُوا بِه. فَإِنِّی لَن أَکذِبَ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلّ.»(مسلم النیسابوری،۱۳۷۴ ق:۴/۱۸۳۵؛ ابن ماجه،۱۹۵۲ م:۲/۸۲۵).

رسول خدا (ص) مورد سحر دیگران قرار می گرفت

«عن عائشه أن رسولَ الله (ص) سحر له حتی کان یخیّل إلیه أنه یصنع الشیء ولم یصنعه.»(الجعفی البخاری،۱۴۲۲ ق:۱۹/۲۲۶؛ ابن سعد،۱۹۶۸ م:۲/۱۹۶). از دیگر مواردی که در جهت تخریب شخصیت پیامبر (ص) روی آن مانور داده میشد این بود که لعن پیامبر اثر عکس دارد و موجب تزکیه شخص ملعون میشود. «از اینگونه روایات معتبر مکتب خلفا معلوم می شودکه لعن پیامبر بر افرادی مثل معاویه و سایر بنیامیّه و دیگر بزرگان قریش که بعدها سالیان متوالی زمامدار مسلمین میشوند، تنها بهخاطر نزدیکی ایشان به خداوند بوده و باعث پاکی و کفاره گناهانشان محسوب میشود. بهراستی با وجود اینگونه روایات دیگر حدیث پیامبر چگونه میتواند نشانگر حقیقت بهعنوان یک پیامبر و حتی بهعنوان یک انسان عادی باشد. ..؟» (عسگری، ۱:۱۳۸۸/۱۷۳ نقل به مضمون).

«عن ابی هریره قال سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُول: اللَّهُمَّ إِنَّمَا محمّد بَشَرٌ یَغْضَبُ کمَا یَغْضَبُ الْبَشَرُ وَإِنِّی قَدِ اتَّخَذْتُ عِنْدَک عَهْدًا لَنْ تُخْلِفَنِیهِ فَأَیُّمَا مُؤْمِنٍ آذَیْتُهُ أَوْ سَبَبْتُهُ أَوْ جَلَدْتُهُ فَاجْعَلْهَا لَهُ کفَّارَه وَقُرْبَه تُقَرِّبُهُ بِهَا إِلَیْک یَوْمَ الْقِیَامَه.» (مسلم النیسابوری،۱۳۷۴ ق:۴/۲۰۰۸؛ الشیبانی،۱۴۲۰ ق:۱۲/۲۶۲).

نتیجه چنین عملی عدم وجود یک الگوی جامع و کامل -که بتوان در تمام شئون زندگی به او اقتدا کرد- در جامعه اهل سنّت است. این در حالی است که در نگاه شیعه حضرات معصومین(علیهم السلام)انسانهای کاملی هستند که جلوهای از ذات مقدّس باری تعالی بوده و هیچگونه پستی و پلیدی در آنان راه ندارد. امیرالمؤمنین (ص) در مورد پیغمبر اکرم (ص) میفرمود: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَنْ کانَ فَطِیما اَعْظَمَ مَلَک مِنْ مَلاَئِکتِهِ، یَسْلُک بِهِ طَرِیقَ الْمَکارِمِ، وَ مَحاسِنَ اخْلاقِ الْعالَم، لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ.» (الرضی،۱۴۱۴ ق:۳۰۰).

فصل دوم
فضائل صحابه -به خصوص خلفا- و عمل به سیره آنها

فضائل خلفا، بخش چشمگیری از کتب حدیثی اهل تسنن را در بر میگیرد. برخی از این احادیث تک فضیلت محسوب می شوند یعنی در صدد اثبات فضیلت خاصّی هستند، مثل قضیه فرار شیاطین از خلیفه ثانی، قضیه حیای عثمان و. .. و برخی مثل احادیث موافقت خلیفه عمر، در صدد اثبات سلسلهای از فضائل هستند.

خلفا علاوه بر دارا نبودن فضائل، امتیازهای منفی قابل توجّهی در عصر حیات پیامبر اکرم (ص) کسب کرده بودند. مانند قضیه فتح خیبر که در آن خلیفه اوّل و دوم قادر به فتح آن نشده و این مهم به دست امیرالمؤمنین (ص) تحقّق یافت (ابن اثیر،۱۳۸۵ ق:۲/۲۱۹) و یا مانند قضیه اعلام برائت از مشرکین که سرانجام به آن حضرت ختم شد (ابن هشام، ۱۳۷۵ ق:۲/۵۴۳).

«عَنْ أَبِی هُرَیْرَه قَال: قَالَ رَسُولُ اللَّه (ص) لَا تَسُبُّوا أَصْحَابِی لَا تَسُبُّوا أَصْحَابِی فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَو أَنَّ أَحَدَکمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا أَدْرَک مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلَا نَصِیفَه.» (الجعفی البخاری،۱۴۲۲ق:۹/۲۰۷؛الطبرانی،۱۴۰۴ ق:۱۲/۲۸۳).«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِک قَال: قَالَ عُمَرُ بن الخطاب: وَافَقْتُ رَبِّی عَزَّ وَجَلَّ فِی أَرْبَعٍ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ لَوْ صَلَّیْتَ خَلْفَ الْمَقَامِ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الآیَه وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّی وَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ لَوْ ضَرَبْتَ عَلَی نِسَائِک الْحِجَابَ فَإِنَّهُ یَدْخُلُ عَلَیْک الْبَرُّ وَالْفَاجِرُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ، وَنَزَلَتْ هَذِهِ الآیَه {وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسَانَ مِنْ سُلاَلَه مِنْ طِینٍ الآیَه، فَلَمَّا نَزَلَتْ قُلْتُ أَنَا: تَبَارَک اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ فَنَزَلَتْ فَتَبَارَک اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ وَدَخَلْتُ عَلَی أَزْوَاجِ النَّبِیِّ فَقُلْتُ لَهُنَّ: لَیُبْدِلَنَّهُ اللَّهُ بِأَزْوَاجٍ خَیْرٍ مِنْکنَّ فَنَزَلَتْ هَذِهِ الآیَه عَسَی رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکنَّ الآیَه.» (الطیالسی،۱۴۱۹ ق:۱/۴۶).

از دیگر عوامل جعل اینگونه احادیث مقابله با امیرالمؤمنین(ص) بود که زمینه این امر نیز منع حدیث و جلوگیری از نشر آن بود. در بسیاری از کتب تاریخی معتبر اهل سنّت، همچون تذکره الحفاظ ذهبی وسنن دارمی آمده که خلفا در زمان حکومت خود نشر احادیث پیامبر را ممنوع و سعی بلیغی در سوزاندن و از بین بردن گفته های ایشان داشته اند و حتی در راهِ از بین بردن وجهه و شخصیّت ایشان تلاش وافری می شد. در صفحات تاریخ به نمونه هایی بر می خوریم که در آن، افراد به مبارزه علنی با امیرالمؤمنین (ص) می پرداختند (ابن اثیر،۱۳۸۵ ق:۳/۴۱۴؛ ابن عبد ربه،۱۴۰۴ ق:۴/۱۱۵).

نمونه دیگر این که خلیفه اوّل و دوم از اینکه رقیب اصلیشان یعنی امیرالمؤمنین (ص) قدرت اقتصادی پیدا کند بیم و هراس داشتند (الطبرانی،۱۴۱۵ ق:۵/۲۸۸)؛ در چنین شرایطی قطعاً عرصه برای نقل احادیث جعلی با اجازه حکومت و به نفع آنان بسیار مناسب میشد و کار جعل حدیث بالا می گرفت.

یکی از مواردی که در این احادیث کاملاً مشهود است، بیان فضیلتها و ویژگی های ممتاز امیرالمؤمنین (ص) و رذیلتها و ویژگی های منفی خلفاست. جعل فضایل برای خلفا و صحابه با وجود آن حضرت کاری دشوار است و باید با کنار گذاشتن ایشان از طریق محو کردن فضایل و تخریب شخصیت، راه برای اثبات فضیلت های خلفا هموار گردد.

فصل سوم
دفاع از جماعت مسلمین

یکی دیگر از موضوعاتی که در آن، حدیث جعل می شد، دفاع از جماعت مسلمین و رحمت بودن اجماع امّت است. بعد از رسول اکرم (ص) خودبه خود موقعیت خاصّی در فضای سیاسی شبه جزیره عربستان به وجود آمد. توضیح آن که:«ابوبکر یک شانس جدّی بدست آورد وآن این بود که درست در زمانی که او خلافت را بدست گرفت، ارتداد و مخالفت با اسلام در جزیره العرب بالا گرفت و مسلمانان که در صدر آنان امیرالمؤمنین(ص) قرار داشت، اصل اسلام را در خطر حمله دشمن می دیدند ومخالفت با او را مصلحت ندیده و صبر کردند.» (جعفریان،۱۳۸۹ ش:۳۳).همین امر زمینه مناسبی بود تا خلفا و یارانشان از آبِ گل آلود ماهی بگیرند و برای تثبیت حکومت خود در دفاع از جماعت و متفرّق نکردن آن احادیث بسیاری جعل کنند.

احادیثی که زبان هر نقّاد و مستشکل به جمعی را می بندد و از همین جا بود که اگر کسی مثل حسین بن علی (ص) دست به قیام می زدند و علیه جماعتی که به باطل به وجود آمده بود حرکت می کردند، با سرکوب از طرف عموم مردم مواجه می شدند. این امر در احادیث اهل سنّت و گفتار بزرگانی که علیه امام حسین (ص) بودند یا ایشان را از مخالفت با جماعت بر حذر می داشتند به خوبی قابل اثبات است.

مثلاً: هنگا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.