پاورپوینت کامل نقد و بررسی مسأله سهو النبی(ص) از منظر فریقین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقد و بررسی مسأله سهو النبی(ص) از منظر فریقین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد و بررسی مسأله سهو النبی(ص) از منظر فریقین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد و بررسی مسأله سهو النبی(ص) از منظر فریقین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :
>
چکیده
مسئله جواز «سهوالنّبی(ص)» از جمله مسائل اختلافی میان فِرق اسلامی است و هر گروه با استناد به آیات، روایات و دلایل عقلی به ردّ نظریه مخالف پرداخته اند. برای واژه «سهوالنّبی(ص) » یازده مصداق تعیین شده که از جمله می توان به سهو در ذنوب، تبلیغ، امور معیشتی و فتوا اشاره کرد.
شماری از اهل عامه، اهل سنّت بهویژه متکلّمان، برخی از معانی سهو را پذیرفته اند. در میان شیعیان نیز کسانی قائل به سهوالنّبی (ص) در برخی از مراتب هستند. بسیاری از روایات مربوط به «سهوالنّبی (ص)» از جهت سندی ضعیف بوده و با مضامین تاریخی ناسازگارهستند.
به لحاظ دلالت نیز با برخی از روایات و اصول محکم، تعارض دارند. در این پژوهش، آیات قرآن، تفاسیر و دیگر روایات و اصول محکم که به طور مستقیم و غیرمستقیم سهو رسول خدا(ص) را به طور مطلق ردّ می کنند، مورد ارزیابی قرارگرفته اند.
همچنین دیدگاه موافقان «سهوالنّبی (ص)» اعم از شیعه و سنّی، مورد ارزیابی و نقد قرارگرفته و نظر مختار تبیین گردیده است. ثمره این بحث در مسئله عصمت پیامبر(ص) و حجیّت قول، فعل و تقریر ایشان و نیز میزان اعتماد مردم به سیره آن حضرت ظاهر می گردد و نقش مهمّی در علوم فقه، کلام و. .. خواهد داشت.
محورهای مهمّ این پژوهش عبارت اند از: واژه شناسی سهو؛ بررسی معانی اصطلاحی «سهوالنّبی(ص) » کلام قائلین به سهو در میان علما و متکلّمان سنّی و شیعه؛ کلام قائلین به عدم سهو در عامّه و خاصّه؛ نقد و بررسی سندی – تاریخی روایات خاصّه سهوالنّبی(ص) و نحوه دلالت آنها؛ بررسی دلایل نقلی از آیات در ردّ «سهوالنّبی(ص)»؛ بررسی دلایل نقلی از روایات در ردّ «سهوالنّبی (ص) ».
مقدمه
محدوده و مراتب عصمت مختلف است، یکی از مراتب آن عصمت نبی (ص) از سهو و نسیان میباشد. علمای اسلام در این مرتبه از عصمت پیامبر اکرم (ص)، اختلاف کرده و هر کدام در معنای اصطلاحی مورد نظر خود آن را جایز و یا ردّ کرده اند. گرچه منابع و ارجاعات این بحث از زمان رسول خدا (ص) می باشد ولی اصل این مسئله در زمان معصومین (علیهم السلام) خصوصاً زمان صادقین (علیهما السلام) اوج گرفته و متکلّمینِ فرقِ مختلف به بحث و ارائه نظرات خود پرداخته اند.
اکثر عامّه، سهوالنّبی (ص) را در بیشتر مراتب جایز می دانند. دلایل آنان وجود وقایع و روایات متعدّد در موارد متفاوت است که در کتب معتبر خود از جمله صحاح سته نقل نموده اند. عدّه قلیلی از شیعه نیز از جمله شیخ صدوق سهو به معنای اسهاء یا در امور معیشتی را پذیرفته اند.
رویارویی با پیامبری که مشخص شده هرگونه عمل و رفتار و گفتارش، منشأ الهی دارد و هیچگاه هر چند سهوی خطا نمی کند، با پیامبری که امکان خطا و اشتباه حتی سهوی دارد؛ یکسان نخواهد بود. یقیناً مورد اوّل می تواند با جذب مردم به خود، در نفس آنان تأثیر گذاشته و جامعه ای الهی بسازد و جواز یا ردّ این سهو، تأثیر مستقیمی در ملاک قرار دادن قول و فعل ایشان در تشریع احکام دارد.
در این تحقیق سعی شد کلام و ادلّه عامّه و شیعه که «سهوالنّبی (ص) » را از روایات برداشت نموده اند؛ و ادلّه و کلام قائلین به عدم سهو و همچنین با نقد و بررسی سندی و تاریخی و با استفاده از آیات و روایاتی که در مورد این مسئله مطرح است؛ این مطالب جمع آوری، تبیین و دسته بندی گردد و علاوه بر این، موارد جدیدی از ردّ به سهوالنّبی (ص) آورده شود و معانی اصطلاحی سهوالنّبی (ص) به طور کامل ذکر گردد. لکن به علّت رعایت اختصار، اصل عدم ترویج شبهه و سوءاستفاده دشمنان از آنها، بسیاری از مطالب آن تلخیص و حذف می گردد.
واژه شناسی سهو
معنای لغوی سهو، غفلت و فراموشی می باشد. در کتاب العین آمده: «السهو الغفله عن الشیء وذهاب القلب عنه. و سهی الرجل فی صلاته اذا غفل عن شیء منها» (فراهیدی، ۱۴۰۹ ق: ۴/ ۷۲). همچنین راغب اصفهانی می نویسد: «خطأ عن غفله» (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ ق: ۴۳۱).
اما در معانی اصطلاحی سهو، گرچه همان غفلت و فراموشی مورد نظر است ولی علما، حول یازده معنا بحث و استدلال کرده اند.
نظر علما در باره سهو عبار ت است از:
۱. سهو در تبلیغ و تقریر شرع و تعلیم امّت؛
۲. سهو در غیر تبلیغ؛
۳. سهوالنّبی (ص) به معنای إسهاء؛ یعنی خدای متعال پیامبرش را به خاطر مصالحی به سهو و فراموشی می اندازد؛
۴. سهو در ذنوب و گناهان، صغیره باشد یا کبیره؛
۵. خطا در تأویل؛
۶. سهو در فتوا دادن؛
۷. سهو در امور عادی از نوع تکوینات، مثل فراموش کردن این مطلب که درختان نخل برای بارور شدن به بذرافشانی نیاز دارند؛
۸. سهو در امور معیشتی، مثل فراموش کردن خوردن و آشامیدن چیزی؛
۹. سهو به معنای القاء شیطان بر لسان یا قلب؛
۱۰. سهو به معنای عمل غیرعمدی و عدم توجّه داشتن به آن کار؛
۱۱. سهو به معنایی اعم که خوابیدن و هر نوع بیهوشی را نیز شامل می شود.
کلام قائلین به عدم سهو در شیعه
علمای شیعه به جز موارد معدودی، خصوصاً محقّقان از ایشان، همه اتّفاق نظر دارند که نبی مکرم اسلام (ص)، معصوم از سهو و نسیان است. در این میان محدّثین، متکلّمین و مفسّرین، هرکدام به نوعی سهوالنّبی (ص) را ردّ کرده اند.
کلام قائلین به عدم سهو در عامّه
در میان عامّه نیز قائل به عدم سهو در مراتبی وجود دارد. به طور نمونه فخر رازی در موردی که مربوط به تبلیغ است اجماع امّت را چه عمدی و یا سهوی، در عصمت از کذب می داند. او می گوید: «فقد أجمعت الأمه علی کونهم معصومین عن الکذب و التحریف، فیما یتعلق بالتبلیغ، و إلا لارتفع الوثوق بالأداء، و اتفقوا علی أن ذلک لا یجوز وقوعه منهم عمداً کما لا یجوز أیضاً سهواً، و من الناس من جوز ذلک سهواً، قالوا: لأن الاحتراز عنه غیر ممکن.» (رازی، ۱۴۲۰ ق: ۳/ ۴۵۵).
و اشاعره ارتکاب کبیره به صورت سهوی را جایز نمی دانند. صوفیه نیز بر این باورند که نبی مکرم اسلام (ص) مرتکب سهو نمی شود و موارد سهو ایشان به صورت عمدی و برای تبیین مسائل آن بوده است.
نقد و بررسی دلالت روایات خاصه سهوالنّبی (ص)
در دلالت و فهم این احادیث و همچنین اختلافاتی که با دیگر مبانی دارد، اشکالاتی وارد است که موجب ضعف و ردّ آنها می گردد. از جمله همانطور که در مضمون احادیث مربوط به سهو در نماز مشاهده می گردید، اضطراب و تشویش وجود داشت.
از اینکه در بسیاری از آنها سهو، در نماز ظهر بوده و در بسیاری نماز عصر و در بعضی راوی بین آن دو مردّد بوده است. همچنین در بعضی روایت شده در رکعت دوم سلام دادند و در بعضی سوم و در بعضی دیگر در رکعت پنجم سلام دادند و دیگر تشویشاتی که دیده می شود.
علّامه جعفر مرتضی میگوید: «الروایات مضطربه، وغیر متوافقه، کما یعلم بالمراجعه إلی مصادرهاو المقارنه فیما بینها و معنی ذلک هو أنها لا یمکن أن تکون کلهاصحیحه.» (عاملی، ۱۴۲۸ ق: ۶/ ۱۱۱).
نکته این است که در بعضی احادیث بعد از اینکه سهو به ایشان یادآوری شد، حضرت فرمودند: «کل ذلک لم یکن…» (القشیری النیسابوری، بیتا: ۲/ ۸۷/ ح ۱۳۱۸)؛ یا «لم أنس و لم تقصر الصلاه… » مشخص است ایشان هر گونه سهو و قصر را ردّ کردند.
در صورتی که اگر ایشان سهو خود را قبول داشت، صحیح بود طوری گفته شود که مشخص باشد سهو خود را قبول دارند، نه اینکه کلاً و با قطع، این مطلب را ردّ کنند. از اینرو این سخن با عصمت حضرت از گناهان-خصوصاً کذب- منافات دارد، چرا که حضرت جمله ای فرمودند که مطابق واقع نیست. همانگونه که بیان شد اجماع امّت در عصمت حضرت از کذب در تبلیغ است. حتی حشویه نیز این مطلب را قبول دارند.
مسئله دیگری که در بعضی از روایات سهو به پیامبر (ص) نسبت غضب و خشم داده شده است. «وَحَدَّثَنَا. .. عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) صَلَّی الْعَصْرَ. .. وَخَرَجَ غَضْبَانَ یَجُرُّ رِدَاءَهُ حَتَّی انْتَهَی إِلَی النَّاسِ فَقَالَ أَصَدَقَ هَذَا. قَالُوا نَعَمْ…» (القشیری النیسابوری، بیتا: ۲/ ۸۷/ ح ۱۳۲۱)؛ درحالیکه این غضب اصلاً مناسب شأن رسول خدا (ص) نیست و با رحمه للعالمین بودن ایشان و «وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ »(القلم/۴) منافات دارد.
همانگونه که پیشتر گفته شد در شیعه کسی که معتقد به سهوالنّبی (ص) – به معنایی که عامّه قبول دارند- نیست؛ ولی قول مشهور در قبول سهو از شیخ صدوق بود که ایشان هم اسهاء را می پذیرد، به بیان دیگر نظر شیخ صدوق این است که به خاطر مصالحی از جمله تشریع احکام سهو، نشان دادن مخلوق و بشر بودن پیامبر (ص) و عدم ناراحتی مؤمنین درصورتیکه سهو از آنها سر زد؛ خدای متعال نبی خود را به سهو می اندازد و اینکه سهو ما از شیطان است، ولی سهو او از خداست.
اکثر علما و بزرگان این قول را نیز به دلایل نقلی و عقلی ردّ کرده اند و گفته اند توجّه به بعضی از مصادیق ذکرشده برای سهو، نیاز به تشریع را نفی می کند مانند سهو در غسل برای نماز؛ علاوه بر اینکه راه های دیگری نیز وجود دارد تا امر تشریع حاصل شود بدون اینکه از حضرت سهوی رخ دهد که شأن ایشان را پایین بیاورد.
صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه فرمودند: «فجعل الله… و الصلاه تنزیها لکم عن الکبر…» (طبرسی، ۱۴۰۳ ق: ۹۹). لذا این استدلال که «إِنَّمَا أَسْهَاهُ لِیُعْلِمَ أَنَّهُ بَشَرٌ مَخْلُوقٌ فَلَا یُتَّخَذَ رَبّاً مَعْبُوداً دُونَهُ» (صدوق، ۱۴۱۳ ق: ۱/ ۳۵۸؛ ۳۵۹/ح ۱۰۳۱) با فلسفه تشریع نماز مغایرت دارد.
چرا که رسول خدا (ص) نماز می خواند و در آن سجده می کند تا عبودیتش در مقابل خدا مشخص گردد. در هر صورت «اگر امر دایر بشود بین سهو نبی (ص) و سهو صدوق -که بگوییم صدوق در این نظر خودش سهو کرده است- صدوق اوّلی به سهو است.» (آملی، ۱۳۸۱ ش: ۲/ ۴۴۵).
بررسی دلایل نقلی از آیات در رد سهوالنّبی (ص)
از اوّلین و مهمترین اشکالاتی که به سهوالنّبی (ص) وارد است، مخالفتی است که با آیات قرآن دارد. که مختصراً به مواردی از آن اشاره می گردد.
-«وَما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی* إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحی» (النجم /۳-۴)؛ طبق این آیه شریفه به روشنی هرگونه کار غیر الهی حتی سهو که نوعی غفلت از امر خداست نفی گردیده است.
-«وَ ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (الحشر/۷) و «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکمُ اللَّهُ » (آل عمران/۳۱). حتی عامّه نیز ادّعا کرده اند وجوب تبعیّت از پیامبر (ص)، اجماعی است. لذا فرضاً که سهو را بپذیریم طبق آیه شریفه قرآن کریم لازم است از حضرت تبعیّت و پیروی کنیم. اشکال تفتازانی که گفته: «وجوب الاتباع إنما هو فیما یتعلق بالشریعه و تبلیغ الأحکام» (تفتازانی، ۱۴۰۹ ق: ۵/۵۰) پذیرفته نیست زیرا اوّلاً مطلق بودن آیات، تبعیّت کامل از پیامبر (ص) را می رساند؛ ثانیاً در برخی از روایات که خواهد آمد، حضرت امر به کاری بر خلاف سهو و یا نهی از سهو کرده اند که حداقل به علّت وجوب تبعیّت از این روایات، این مطلب ثابت خواهد شد.
-آیه تطهیر که طهارت مطلق و منزّه بودن از آلودگی و نقص را برای آنان اثبات می کند؛ چرا که سهو و نسیان، خود نوعی نقص علمی و عملی به حساب می آید.
-«لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» (الصف/۲) و «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ» (البقره/۴۴).
و این با اوامر و نواهی حضرت سازگاری ندارد، زیرا در صورت وقوع سهو مستحقّ سرزنش و عقاب از جانب خدای متعال قرار میگیرد که این با عصمتِ حضرت منافات دارد.
-«فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ*الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ » (الماعون/۴-۵)؛ این آیات شریفه به تنهایی بر ردّ سهوالنّبی (ص) در نماز، کفایت میکند.
-«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ» (الکهف/۵۷).
مشخص است رسول خدا (ص) که مبلّغ و مبیّن دین در جامعه است و احکام از قول و فعل ایشان برداشت میشود و دستور به تبعیّت مطلق از او داریم و همچنین عصمت برای او به دلایل نقلی و عقلی ثابت شده است؛ امکان ندارد بر خلاف آیه ای از قرآن عمل کند و یا مورد عقاب قرار گیرد، خصوصاً اینکه از آیات برداشت میشود سهو اختیاری است و نهی از آن شده است یعنی موجبات سهو بر انسان یا عدم اهتمام، اختیاری می باشد.
– فخر رازی در تفسیر آیه شریفه «وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضی إِلَیْک وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً» (طه/۱۱۴)؛ می نویسد: «روی أنه. .. وأنه موصوف بالإحسان و الرحمه و من کان کذلک وجب أن یصون رسوله عن السهو و النسیان فی أمر الوحی، و إذ حصل الأمان عن السهو و النسیان قال: وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ. » (رازی، ۱۴۲۰ ق: ۲۲/۱۰۴).
همچنین در تفسیر همین آیه شریفه می گوید: «فقد دل ذلک علی ضعف القوه البشریه عن التحفظ فیحتاج حینئذ إلی الاستعانه بربه فی أن یوفقه لتحصیل العلم و یجنبه عن السهو و النسیان. » (همان: ۲۲/ ۱۰۵). از این سخن اوّلاً فهمیده می شود که عدم سهو و نسیان پیامبر (ص) از جانب خداست و با استعانت و یاری او، رسولش به این مقام رسیده است؛ پس اگر در جایی سهو را بپذیریم، در این استعانت و یاری خدای متعال باید شک کنیم و -نعوذبالله – خدای متعال بخیل نیست تا رحمت و برکتش را از رسولش سلب نماید.
ثانیاً از این سخنِ فخر رازی، مطلب اعمی نسبت به قبل برداشت می شود؛ چرا که محدوده عدم سهو را با بیان این داستان به اعمال و رفتار پیامبر (ص) نیز سرایت داد.از این رو سهو در نماز، غسل و امثال اینها سهو در طریق می باشد و آنهم نشان دهنده سهو و نسیان غایت است که آن خدای متعال می باشد و این در مورد رسول خدا (ص) محال می باشد.
بررسی دلایل نقلی از روایات در رد سهوالنّبی (ص)
از موارد مهم دیگری که سهوالنّبی (ص) را در آینه نقد و بررسی قرار میدهد و در نهایت ردّ می کند؛ روایات متعدّد و محکمی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم با کمک دیگر ادلّه، سهو را از پیامبر معظم (ص) نفی کرده است. ازجمله:
– در کتب روایی شیعه و سنی صفتی از رسول خدا (ص) نقل شده که ایشان چشمانشان می خوابد ولی قلبشان به خواب فرو نمی رود. در من لایحضره الفقیه روایت شده: «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا (ص) قَالَ لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ…و لَا یَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لَا یَنَامُ قَلْبُهُ » (صدوق، ۱۴۱۳ ق: ۴/ ۴۱۸/ ح ۵۹۱۴)؛ در کتب عامّه تا جایی است که در صحیح بخاری، یک باب مخصوص این موضوع با عنوان «باب کان النبی(ص) تنام عیناه ولا ینام قلبه» قرار گرفته است. (البخاری الجعفی، ۱۴۰۷ ق: ۳/ ۱۳۰۷ /باب ۲۱).
منظور عامّه از این مطلب «تفسیرهم ذلک بأن نومه لا یمنعه من معرفه الأحوال» (حسینی، ۱۴۰۰ ق: ۲/ ۳۶۸) است. در مورد خواب چشمان ایشان نیز گفته شده: «لا تغمض عینه إلا خلسه» (مظفر، بیتا: ۶۹).مؤیّد این مطلب که خواب پیامبر (ص) موجب غفلت از نماز نمی شود روایتی است که از عایشه در مورد نماز شب پیامبر (ص) سئوال شده است.
در اثبات این مطلب که از عمل به ظنّ در دین نهی شده، ذکر چند آیه شریفه از قرآن کریم کفایت می کند.«وَ ما یَتَّبِعُ أَکثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً» (یونس/۳۶)؛ و « إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ » (الانعام/۱۱۶) و امثال این موارد از آیات و روایات بسیار است.
– نکته قابل توجّه دیگر در این نسبت دادنها از جانب عامّه به پیامبر (ص) است که چهبسا این نقلها برای محافظت و ردّ نقص بر شیوخ و بزرگانشان است؛ چرا که روایاتی که از آنان بر سهو و اشتباهاتشان نقل میکنند، به این طریق در حاشیه خواهد ماند.
این مطلب تا جایی نزد آنان مقبول است که حتی در کتاب صحیح بخاری بابی با عنوان «باب یفکر الرجل الشیء فی الصلاه» (البخاری الجعفی، ۱۴۰۷ ق: ۱/۴۰۸) را آورده است و در اوّلین حدیث آن روایت کرده: «عن عمر أنّه قال:إنّی لأجهّز جیشی و أنا فی الصلاه»(همان) در کتاب کنز العمال نیز می نویسد: «عن القاسم بن أبی أمامه قال: صلی عمر بالناس وهو جنب، فأعاد ولم یعد الناس.» (المتقی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 