پاورپوینت کامل مقاله، تأمّلی در رویکرد جامعه شناسانه و روان شناسانه به نیازسنجی دینی بشر ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقاله، تأمّلی در رویکرد جامعه شناسانه و روان شناسانه به نیازسنجی دینی بشر ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقاله، تأمّلی در رویکرد جامعه شناسانه و روان شناسانه به نیازسنجی دینی بشر ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقاله، تأمّلی در رویکرد جامعه شناسانه و روان شناسانه به نیازسنجی دینی بشر ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :
>
چکیده
مسئله نیاز بشر به دین، یکی از مهم ترین مباحث مورد مطالعه در عصر حاضر است که تحت تأثیر قرائت های انسانی از دین مطرح می گردد. این که بشر چه نیازی به دین دارد و اساساً دین، برطرف کننده کدام دسته از نیازهای دینی است، از جمله مقولاتی است که در این اثر، بدان ها پرداخته می شود.
برای پاسخ به این سؤال، از دو رویکرد درون دینی و برون دینی می توان به طرح بحث پرداخت. از آنجا که در جامعه شناسی دین و روان شناسی دین، مباحثی؛ مانند منشأ دین، کارکردهای روانی و اجتماعی دین مطرح گردیده است که بیان کننده نیاز انسان به دین بوده و عمدتاً منشأ الهی دین در آن ها نادیده گرفته می شود، در مقاله زیر تلاش شده است این بحث، به گونه ای توصیفی- تحلیلی مورد کنکاش قرار گیرد.
مقدمه
یکی از مباحث مهم در ارتباط با دین که در سده های اخیر در عرصه دین پژوهی مطرح شده و عموماً محصول عصر جدید می باشد، مسئله نیاز بشر به دین است. این بحث از منظرهای مختلفی می تواند مورد بررسی قرار گیرد که یکی از آن ها، دیدگاه درون دینی است.
در این دیدگاه، آن چه حائز اهمیت است، تحلیل مسئله از منظر متون مقدس و یا آثار اندیشمندان دینی است. البته ممکن است ادیان مختلف بر اساس مبانی مختلف، پاسخ های گوناگونی برای این پرسش ارائه دهند که در این مقاله، فرصت پرداختن به آن نیست. از این رویکرد که بگذریم، در جامعه شناسی دین و روان شناسی دین هم می توان به این مقوله پرداخت که صرفاً بر اساس امور جامعه شناختی یا روان شناختی تبیین می گردد.
در این تلقّی، دین به عنوان یک واقعیت و پدیده بشری در نظر گرفته می شود که در میان انسان ها ظهور کرده است. این واقعیت که همزاد و همراه انسان است، به دلیل پیچیدگی و برخورداری از اضلاع گوناگون، واقعیتی یک سطح نبوده، بلکه دارای سطوح مختلف می باشد.
دین هم واقعیتی فردی است و هم پدیده ای اجتماعی که در ارتباط مؤثر و متقابل با نهادهای اجتماعی دیگر است. دین به عنوان واقعیت فردی نزد بشر، موضوع قابل تأمل برای روان شناسان است. در روان شناسی دین، دین را صرفاً بر اساس امور روان شناختی تبیین می کنند. نظریات روان شناختی هم خود به دو دسته تقسیم می گردد: ۱- عاطفه گرایانه، ۲- عقل گرایانه. نظریات عاطفه گرایانه، ریشه های دین را در جنبه عاطفی ماهیت بشری دنبال می کنند و نظریات عقل گرایانه، دین را محصول گرایش بشر به شناخت جهان و تأملات عقلانی اش و میل او به نتیجه گیری از این تأملات می دانند.
در روان شناسی دین، مباحث مختلفی مورد مطالعه قرار می گیرد که آنچه با بحث نیاز بشر به دین مرتبط است، منشأ دین و آثار روان شناختی دینداری است. در این بحث، این پیش فرض نهفته است که نیازهای روانی فرد یا نیاز اجتماع، زمینه های لازم را برای پیدایش پدیده ای به نام دین فراهم می آورد.
از سوی دیگر، دین به عنوان یک واقعیت اجتماعی، مورد تأمل و مطالعه جامعه شناسان قرار می گیرد. در این رویکرد، دین بر اساس امور جامعه شناختی تبیین می شود. مسئله عمده جامعه شناسان دین، مناسبات دین و جامعه است که در آن، آثار اجتماعی دین در حفظ همبستگی اجتماعی و پایداری زندگی اجتماعی، از مهم ترین مسائل جامعه شناسان می باشد که بر نیازمندی جامعه انسانی به دین تأکید دارد.
اگرچه نقدهای زیادی بر این دیدگاه ها وارد است؛ به ویژه این که در آن ها، دین به عنوان پدیده ای بشری دانسته شده که منشأ الهی ندارد؛ با این حال، مسئله ضرورت وجود دین برای بشر و جامعه، به سبب کارکردهایی که می توان برای آن تصور کرد، ضروری پنداشته شده و همین مسئله کفایت می کند تا به آن ها پرداخته شود.
دین و خاصیت تخلیه کنندگی
برخی جامعه شناسان برای دین خصلت تخلیه کنندگی قائل هستند. بنا بر این اندیشه، از آنجا که تنش ها و اضطراب ها در زندگی، همواره بر اندیشه انسان حاکم بوده، بنابراین، انسان به چیزی نیازمند است که او را از این دلهره ها و تذبذبات عاطفی نجات دهد و دین، این نقش را برای او ایفاء می نماید.
برونیسلاو مالینوفسکی، انسان شناس برجسته لهستانی، معتقد است که دین در فشارها و تنش های حیات و ضرورت رهایی از آن ها ریشه دارد؛ چرا که انسان همواره با شگفتی های سرسام آوری مواجه می شود که گاه از جنبه روانی، زندگی انسان را مختل می کند و دین به انسان یاری می رساند که از این فشارهای روانی و عاطفی نجات یابد.
انسان دیندار از یک سو به مشیّت الهی ایمان دارد و بر این باور است که در حیات دنیوی، قدرت هایی وجود دارند که دل سوز انسان ها بوده و در موقعیت های سخت، همواره به کمک انسان می شتابند. این اعتقاد به او کمک می کند تا با انگیزه ای بالا، با مشکلات مواجه شده و در بحران های زندگی، خود را نبازد.
از سوی دیگر، آدمی به جاودانگی در دنیای دیگر معتقد بوده و مرگ را پایان هستی نمی داند. این اعتقاد نیز در برقراری ثبات اجتماعی مؤثر بوده و انسان را از سستی در عمل بازمی دارد (موریس، ۱۳۸۳: ۲۰۲).
مالینوفسکی، مناسک دینی را وسیله ای برای تخلیه کنندگی می داند که جهت مواجهه با تنش ها، اضطراب ها و ابهام ها، نقش مهمی ایفاء می کند. وی دین را به آئین ها و مناسک مذهبی؛ به ویژه آئین هایی که در مراحل حسّاس زندگی؛ مانند تولد، ورود به دوره بزرگ سالی، زناشویی و مرگ اجراء می گردد، مربوط می داند.
مالینوفسکی، مهم ترین عامل ایجاد تنش عاطفی و اضطراب را مرگ می داند که در همه انسان ها مشترک است. از منظر او، انسان به شدت از مرگ می ترسد و از آنجا که نمی تواند اندیشه انقطاع یا نابودی کامل حیات را درک نماید، به دین متوسل می شود. دین نیز تأمین های روان شناختی لازم را برای فرد فراهم می سازد.
مناسک مذهبیِ مرتبط با مرگ، کارکرد تخلیه کنندگی دین را به خوبی نشان می دهد. مرگ، باعث از هم گسیختگی روابط شده و در نزدیکان شخصِ مرده، ترس، ناامیدی و اضطراب ایجاد می کند. اما مراسمی که در هنگام خاک سپاری انجام می شود، این عواطف ویران گر و ناامیدکننده را کاهش داده و تعادل را به زندگی افراد بازمی گرداند (نک.به: همیلتون، ۱۳۸۷: ۹۱-۹۰).
بخشی از کار، از طریق اعتماد به جاودانگی روح انجام می شود. مناسک دینی که در هنگام خاک سپاری انجام می شود، به طور ضمنی، متضمّن این اعتقاد است که فردِ مرده با مرگ از بین نمی رود؛ بلکه به جهان دیگر منتقل شده و در آن جا به زندگی خود ادامه می دهد.
این اعتقاد، باعث تخلیه شدن اضطراب ها، تنش ها و ناامیدی های اطرافیان شخصِ مرده می شود. این گونه است که دین، انسان را از تسلیم پذیری نسبت به مرگ و نابودی رهایی می بخشد.
دین و تسلی بخشی (وجهه جبران کنندگی دین)
برخی روان شناسان، تسلّی بخشی را مهم ترین کارکرد دین می پندارند. زیگموند فروید معتقد است که انسان در زندگی خود با محرومیت ها و ناکامی هایی مواجه شده و از آن رنج می برد. بخشی از این محرومیت ها را تمدن بر انسان تحمیل کرده است؛ چراکه نظم و مقرراتی که در سایه تمدن پدید آمده، خواه ناخواه بعضی محدودیت ها را از نظر فردی برای انسان به وجود می آورد.
ضمن آن که محدودیت هایی از این دست نیز گهگاه برخی بر برخی تحمیل می نمایند؛ چه این که در هر جامعه ای، افرادی یافت می شوند که بر دیگران تسلط داشته و با اعمال قدرت، آن ها را از حقوق خود محروم می کنند. افزون بر موارد یاد شده، طبیعت هم از دیرباز، تهدیدهایی را پدید آورده است که لاجرم به محرومیت می انجامد.
فروید با بیان مراحل مختلف دینی، معتقد است در مرحله ای که دین با اخلاق عجین می شود، انسان به این باور می رسد که خدایان، این محرومیت های تحمیل شده بر آنان را جبران می کنند. دین، تصویری از نظم جهانی ارائه می دهد که در آن، هیچ چیز اتفاقی و تصادفی نبوده، بلکه همه چیز در موضع و جایگاه خودش معنادار و هدفمند است (Freud, 1928: 17-18).
اگر افرادی در این دنیا، گناه کار بوده و به دیگران ظلم نموده اند، در درازمدت و در همین جهان یا جهان دیگر، به کیفر رسیده و سزای کار خود را خواهند دید؛ از این رو یک نظم اخلاقی بر جهان، حاکم است که این قاعده عام با عملکرد برخی ستم کاران، عمومیّت خود را از دست نمی دهد. این گونه است که دین، نقش تسلی بخشی خود را برای انسان دیندار ایفاء می نماید.
دین و وحدت شخصیت
کارل گوستاو یونگ، روان پزشک و روان شناس سوئیسی معتقد است که دین، کارکردهای مثبتی برای فرد دارد. او مهم ترین کارکرد دین را عبارت از وحدت شخصیت می داند. یونگ بر این باور است که انسان دارای امیال و غرایز متفاوت و متعارضی است. برای این که انسان به کلّ یکپارچه و واحد تبدیل گردد، لازم است که میان غرایز و امیال او تعادل و توازن برقرار گردد.
در این صورت، تمام امیال و غرایز انسان، با هماهنگی همدیگر کار می کنند و مراد از وحدت شخصیت هم همین است(نک.به: مورنو، ۱۳۷۶: ۴۴-۴۳؛ هال، ۱۳۷۵: ۱۳۷). منشأ وحدت شخصیت در انسان را باید در کهن الگوی «خدا» جستجو کرد.
بشر هیچ گاه قادر نیست بدون خدا، به یک کل مبدل شود. بنابراین از دیدگاه یونگ، دین در ایجاد تعادل میان غرایز و ترجیح برخی امیال بر برخی دیگر و انتخاب یکی از آن ها و در نهایت، وحدت شخصیت، نقشی اساسی دارد.
دین و انسجام اجتماعی
به روایت آلفرد ردکلیف براون، انسان شناس اجتماعیِ اهل انگلستان، یکی از کارکردهای مهم دین، ایجاد ثبات و انسجام اجتماعی است. او معتقد است که باورها و اعتقادات دینی، به گونه ای نمادین، بیان گر احساساتی است که به ثبات و انسجام اجتماعی کمک می کند. اگرچه ممکن است در مواردی، این باورها نادرست بوده و منجر به عملکردهای خطا آمیز شوند، با این حال از نظر اجتماعی دارای کارکردهای ارزشمندی هستند (همیلتون، ۱۳۸۷: ۱۹۶).
برخی جامعه شناسان بر این پنداره اند که دین به عقلانی جلوه دادنِ اعتقاداتی می پردازد که برای انسجام بخشی به جامعه مفید هستند. مناسک دسته جمعی باعث می شود که تعلّق و دلبستگی افراد به هدف های گروهی بیشتر شده و منافع گروهی بر منافع فردی ترجیح داده شود. این مسئله به یگانگی افراد جامعه منجر شده و به افتراق آن ها از جوامع و ملت های دیگر می انجامد.
دین با اعتقاد به جهان فراطبیعی، به تقویت این باور می پردازد که هر عمل نیکی، در نهایت، پاداش و هر عمل زشتی، مجازات و کیفر در پی خواهد داشت. این اعتقاد، خود به خود، اصل قانون مند بودن جهان را پیش می کشد و اعتقاد به ارزش های غایی را فربه تر می سازد؛ چراکه اگر غیر از این بود؛ بدان معنا که عمل نیک، بدون پاداش می ماند و گناه، تنعم به بار می آورد، دیگر اعتقاد به ارزش های غایی و فضیلت های اخلاقی، بی معنا می گردید و حیات و سرنوشت، به تصادف وابسته می شد؛ در صورتی که اعتقاد به این امور، کارکرد اجتماعی دین را تقویت می کند.
تأکید دین بر پاداش فراطبیعی، به دلیل اعمال نیک و یا کیفر غایی، به سبب کردار قبیح، مبیّن خصلت انسان وار قلمرو دینی است (D(ص)vis, 1948: 527). چنین باوری، بیان گر این نکته است که نوعی اراده یا قدرت وجود دارد که انواع خاصی از رفتارها و عملکردها را برای انسان مقرّر کرده است و انتظار، این است که او آن ها را انجام دهد؛ در صورت انجام، پاداش می یابد و در صورت استنکاف، کیفر می بیند.
افزون بر موارد پیش گفته، دین با مطرح ساختن اعتقاد به قلمرو فراطبیعی، نوعی اهداف متعالی را برای انسان طرح می کند که هر فردی با هر اندازه از توان و قدرت مادی و امکانات دنیوی که در اختیار دارد، می تواند برای رسیدن به آن برنامه ریزی نموده و در آن راستا حرکت نماید. باورمندی به این اهداف باعث می شود افرادی که در این دنیا قادر نیستند به سبب وجود بی عدالتی ها، به اهداف و آمال دنیوی خود برسند، این امید را داشته باشند که در دنیای دیگر، از نتایج تلاش های خویش در رسیدن به اهداف متعالی، بهره مند گردند.
دین و مسائل غایی
در حوزه جامعه شناسی دین، برخی اندیشمندان را می توان یافت که بر ارتباط دین با مسائل غایی، بسیار تأکید دارند. از آنجا که زندگی انسان، همواره آکنده از ناکامی، مصیبت، فاجعه، رنج و… می باشد، نیاز به ارزش های غایی، آرام بخش دردها و آلام بشری است.
چنین باوری حتی مسئله مرگ را نیز که فرجام زندگی آدمیان است، توجیه نموده و آن را معنادار جلوه می دهد. میلتون یینگر بر این اعتقاد است که دین تلاش می کند تا اموری را که به گونه دیگری قابل تبیین نیستند، تبیین نماید.
دین، اتّکاء به یک قدرت معنوی را در شرایطی که از قدرت های دیگر، کاری برای انسان ساخته نباشد، فراهم می سازد. دین، دست یابی به آرامش و وقار را هنگام بداقبالی و رنج موهبت می نماید؛ زمانی که دیگر هیچ تلاشی برای از بین بردن رنج و بدبختی، فایده ای نداشته باشد. بنابراین دین کوششی است برای برخورد با مسائلی که به صورت دیگر و یا با وسایل دیگر نمی توان با آن ها برخورد کرد (همیلتون، ۱۳۸۷: ۲۰۳).
دین، دربردارنده نظامی از کنش ها و اعتقادات است که انسان توسط آن، با مشکلات نهایی به مقابله برمی خیزد؛ نوعی تلاش برای تسلیم نشدن در برابر محرومیت ها و ناکامی هایی که بشر در زندگی با آن مواجه است (Yin(ع)er, 1954:9).
بنابراین دین از ریشه ای دوگانه برخوردار است: از یک سو به واسطه کارکردهایی که برای افراد جامعه دارد، نیازهای گروهی را برآورده می سازد و از سوی دیگر، با توجیه رنج، ناکامی، مصیبت و محرومیت ها و نیز با تأکید بر ارزش های غایی؛ مانند رستگاری که به طور یکسان برای همه قابل دسترسی است، نیازهای فردی را برآورده ساخته و در مجموع، سامان اخلاقی جامعه را حفظ می کند.
دین و توجیه الهی
به زعم ماکس وبر، جامعه شناس مشهور آلمانی، دنیا، آکنده از بی عدالتی ها، دشواری ها و ناکامی هاست؛ به گونه ای که انسان گاهی نمی تواند با این موارد کنار بیاید. کارکرد دین، این است که چنین ناهمواری هایی را در حیات بشر، توجیه نموده و پاسخی در خور فهم انسان برای آن ها می یابد و در نتیجه، او را قادر به کنار آمدن با سختی ها و ناملایمات می نماید.
انسان همواره احساس می کند که زندگی اساساً مخاطره آمیز و نامطمئن است. بنابراین ممکن است در مواجهه با خطرات زندگی، اعتماد به نفس خود را از دست بدهد؛ چرا که می بیند بسیاری از آرزوهای او برآورده نمی شود.
آدمی از سوی دیگر، میان آرمان های خود و واقعیت های موجود، فاصله ای پرناشدنی می بیند. اینجاست که دین به یاری انسان می شتابد و با توجیه این موارد، در برابر مشکلات، به او اعتماد به نفس داده و تحمّل مشکلات را برای وی آسان تر می نماید ((ره)eber, 1963: 406). بنابراین تنش ناشی از این اختلاف، سرچشمه دیدگاه دینی است.
افزون بر این، بشر احساس می کند که از یک سو میان آرزوهای مادی و شرایط واقعی و از سوی دیگر، بین چشم داشت های هنجاربخش و موقعیت های عملی، تفاوت وجود دارد. نیکان و منصفان، همیشه کامروا نیستند؛ حال آن که بدکاران غالباً کامروا هستند.
دین، کوششی است برای کنار آمدن با این واقعیت های ناگوار. انسان از طریق تماس دینی با جهان فراطبیعی، باور می کند که آرزوهای مادی اش می تواند برآورده شود. از طریق آموزه های دینی چنین وانمود می گردد که بی عدالتی های آشکار جهان، تنها ظاهری اند.
بدین سان، دین می تواند خصلت به ظاهر خودسرانه جهان را معنادار و سامان مند جلوه دهد (وبر، ۱۳۸۴: ۴۱۱). مطابق با وعده های دین، نیک بختان، سزاوار این نیک بختی بوده و بدبختان یا سزاوار سرنوشت شان هستند و یا بدبختی شان در این جهان مادی، موقّتی است و در جهان دیگر، پاداشی درخور خواهند گرفت.
بدین شیوه، دین همان چیزی را فراهم می کند که وبر آن را «توجیه الهی بدبختی و خوشبختی» می نامد ((ره)eber, 1963: 308). بر این اساس، ادیان با خلق نظام ارزشی، جهان را درک پذیر ساخته و به زندگی، معنا می بخشند.
دین و معنابخشی به زندگی
اُدی معتقد است انسان از نظر وجودی، با سه امر احتمال، ناتوانی و کمیابی مواجه است که این سه، حیات بشری را شکننده می نماید. مراد از احتمال، آن است که وجود انسان، آکنده از بی اطمینانی، آسیب پذیری و خطر است. زندگی، امنیت و خوشبختی آدمیان، به شدت شکننده اند.
منظور از ناتوانی، این است که ما فاقد توانایی لازم برای رفع بی اطمینانی و خطرات هستیم و کم یابی نیز بدان معناست که چون انسان دارای حوایج نامحدودی است، امکاناتی که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 