پاورپوینت کامل آثار برگزیده خلاصه پایان نامه، مرزشناسی و تحلیل جلوه های عزاداری حسینی(ع) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آثار برگزیده خلاصه پایان نامه، مرزشناسی و تحلیل جلوه های عزاداری حسینی(ع) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آثار برگزیده خلاصه پایان نامه، مرزشناسی و تحلیل جلوه های عزاداری حسینی(ع) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آثار برگزیده خلاصه پایان نامه، مرزشناسی و تحلیل جلوه های عزاداری حسینی(ع) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
چکیده
عاشورا، عظیم ترین حزن تاریخ و عامل ماندگاری عزت و شکوه عالم است. البته عزاداری بر سیدالشهداء(ع)، فقط اقامه شعائر دینی و احیای یاد عاشورا نیست؛ بلکه انتشار رایحه دل انگیز دلباختگی به معبود، حقیقت خواهی، ایثار، شهادت طلبی و امر به معروف و نهی از منکر نیز هست.
پیام عاشورای حسینی(ع)، فراخواندن مردم به احیای ارزش های اسلامی و مبارزه با بدعت ها، تحریف ها، خرافات و غفلت هاست؛ به ویژه آن که این بدعت ها و آسیب ها ممکن است آگاهانه یا از روی غفلت، در اقامه عزای عاشورایی بروز کند؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف مفهوم شناسی عزاداری، شناخت فلسفه عزاداری بر سیدالشهداء(ع) و آشنایی با مبانی نظری آن (شناختی، تاریخی و فقهی)، معرفی جلوه های عزاداری و معیارهای مرزشناسی آن و هم چنین تحلیل و مرزشناسی جلوه های عزاداری حسینی(ع) انجام شده است.
معیارهای مرزشناسی ارائه شده در این تحقیق عبارت اند از: – معیارهای محتوایی: هم سویی مطالب با پیام های عاشورا، تناسب با مخاطب و صدق در گفتار؛ – معیارهای فقهی: پرهیز از وهن، پرهیز از ضرر زدن، پرهیز از معصیت و پرهیز از بدعت؛ – معیارهای فرهنگی: هماهنگی با عرف و به هنجار بودن. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است.
مقدمه
واقعه غم بار عاشورا، بی هیچ شک و تردیدی، رنج آورترین قطعه تاریخ پرفراز و نشیب اسلام است؛ دست کم به دو جهت: نخست به دلیل حوادث تلخ و نامکرّری که در این روز شگفت رخ داد، و دیگر مواجهه و معامله پسینیان با آن. به قطع و یقین می توان گفت که مجالس عزاداری با همه فواید و برکاتی که دارند، در معرض آفات و آسیب های بسیاری نیز هستند.
از آن جا که دین اسلام در شبه جزیره عربستان باقی نماند و در طول زمان به نقاط مختلف دنیا گسترش پیدا کرد، آداب و رسوم ملل و شیوه های زندگی مردم، تأثیر چشم گیری در برخی آموزه های دینی که انجام آن به عُرف جامعه بستگی دارد، بر جای گذاشت.
یکی از بارزترینِ این تأثیرات، نقش مهم شیوه های برپایی عزاداری در کشورهای مختلف در چه گونگی عزاداری بر ائمه اطهار(ع) می باشد. همین امر سبب گشت تا از طرفی، برخی از حقایق دین و اصول عزاداری که در نزد معصومین(ع)، جایگاه ویژه ای داشت، به تدریج به دست فراموشی سپرده شود و یا دچار تغییرات اساسی گردد و از سوی دیگر، برخی از شیوه های عزاداری، جایگزین فرهنگ ناب عزاداری از منظر امامان شود؛ از این رو مرزشناسی جلوه های عزاداری و تحلیل آن در وضعیت کنونی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است که با تبیین این مسئله می توان گامی مؤثر در ارائه راه کارهای مناسب در جهت هر چه بهتر و باشکوه تر برگزار شدن این مراسم و تعظیم شعائر الهی برداشت؛ به گونه ای که بر مفاهیم و محتوای عمیق آن، خدشه ای وارد نشود و اصل پیام عاشورا، به درستی به مخاطبان منتقل گردد. این مقاله، به تحقیق و بررسی پیرامون شناسایی این انحرافات و زدودن آن ها از طریق شناخت مرزشناسی عزاداری حسینی(ع) می پردازد.
معیارهای مرزشناسی عزاداری حسینی(ع)
الف) معیارهای محتوایی
یکی از مهم ترین معیارهای مرزشناسی، به خصوص در بخش مراسم ها، توجه به محتوای مطالبی است که در مجالس عزاداری بیان می گردد؛ چرا که هر آن چه در این مراسم ها بیان می شود یا استمرار خطوط گذشته است و یا تعیین خطوط و محتوایی نو که گاه ممکن است با واقعیت ها فاصله گرفته باشد. اکنون به بررسی این معیارها می پردازیم:
. تناسب با مخاطب
خطیب باید بلیغ باشد. بلیغ کسی است که به مقتضای حال و رعایت شرایط مستمع سخن بگوید. تفتازانی در این خصوص چنین نگاشته است: «و البلاغه فی الکلام، مطابقته لمقتضی الحال مع فصاحته» (تفتازانی، ۱۴۱۱: ۲۰). متصدّیان برگزاری عزاداری باید در بیان معارف دینی، رعایت حال مخاطبان را در نظر داشته و در این مسیر از روش و مسلک معصومین(ع) پیروی کنند؛ از این رو خطیب با عدم رعایت حال و ظرفیت مخاطب و بیان هر مسئله ای، نه تنها خود را به هلاکت می اندازد، بلکه ممکن است شنونده را نیز به ورطه تهمت و افترا و هلاکت بکشاند.
. صدق در گفتار (صحّت مطالب)
یکی از مهم ترین معیارها برای شناخت مجالس سالم از غیر آن، صحّت مطالب ارائه شده در آن مجلس و صدق در گفتار گوینده است. در بینش اسلامی، هدف هیچ گاه وسیله را توجیه نمی کند و نمی توان با تمسّک جستن به این موضوع که اشک ریختن و اشک گرفتن از مستمعین، ثواب زیادی دارد، هر مطلبی را بیان نموده و به این بهانه که سوز دل مخاطب را زیاد می کند و دل او را می شکند و یا بدون مطالعه، سخنی غیر واقع را بر زبان جاری سازد.
ب) معیارهای فقهی
یکی دیگر از معیارهای مهم برای مرزشناسی، معیارهای فقهی است که بر اساس آن، انجام یک عمل ممکن است حتی منجر به ارتکاب حرام گردد؛ از این رو، معیار فقهی، از مهم ترین معیارهای برگزاری مراسم عزاداری قلمداد شده و بسیار پراهمیت است. برای معیار فقهی می توان جنبه های زیر را در نظر گرفت:
. پرهیز از وهن اسلام و ائمه اطهار(ع)
دشمنان و بدخواهان اسلام، همواره درصدد فرصتی برای مخدوش نشان دادن چهره اسلام بوده اند و اکنون با گسترش رسانه ها، راه برای تخریب چهره دین هموارتر گردیده است؛ بدین لحاظ یکی از مهم ترین معیارهای فقهی در شایسته برپا شدن مراسم عزاداری، پرهیز از وهن اسلام در اذهان و افکار عمومی جهان است. هم چنین عزاداری نباید باعث وهن ائمه(ع) گردد؛ یعنی عملی در عزاداری انجام گیرد یا مطلبی گفته شود که در شأن و جایگاه ایشان نباشد. امام صادق(ع) می فرمایند: «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً» (طبرسی، ۱۳۸۵: ۸۸)؛ یعنی: زینت و افتخار ما باشید، نه مایه ننگ ما.
. پرهیز از ضرر زدن
اسلام، هرگونه ضرر رساندن به خود و دیگری را ممنوع کرده است؛ از این رو هر عملی که در عزاداری، باعث ضرر قابل توجهی به خود یا دیگری شود، حرام اعلام شده است.
. پرهیز از معصیت
عصیان در برابر خداوند با نفس عزاداری که عملی مستحب است، منافات دارد؛ چرا که اگر عزاداری، مستلزم فعلی حرام باشد که مستوجب عذاب الهی است و اگر مستلزم ترک فعلی واجب باشد، یقیناً مورد رضایت خداوند نخواهد بود.
. پرهیز از بدعت
هر چیزی که در عزاداری به نوعی بدعت در دین محسوب شود، از سوی شارع نهی شده است. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «هرگاه بدعت ها در میان امت ام آشکار شوند، بر عالِم است که علم و دانش خود را آشکار سازد. هر کس چنین نکند نفرین خدا بر او باد» (کلینی، بی تا، ج۱: ۷۰). البته شناخت مصادیق بدعت، کار آسانی نیست و شناخت صحیح و دقیق آن ها، نیازمند تحقیق و تفحّصی بسیار و تطبیق با موازین شریعت است.
تحلیل و مرزشناسی جلوه های عزاداری حسینی(ع)
پس از بیان معیارهای مرزشناسی، در این بخش با معرّفی اجمالی جلوه های عزاداری که شامل مراسم، نمادها و رفتارهای عزاداری است، به مرزشناسی هر یک از این جلوه ها که معمولاً عزاداری در قالب آن ها برگزار می گردد، می پردازیم:
الف) مراسم
. وعظ و خطابه
نهضت خونین کربلا، عبرت ها و درس های بسیاری در خود گنجانده است. پیام ها و آموزه های این مکتب حیات بخش، بسی بیش از گفتارها و نوشتارهایی است که تاکنون صورت تدوین یافته اند. به حتم، هر دوره و زمانه ای به مقتضای ضروریات و نیازهای خود، به بخشی خاص از کتاب عاشورا توجه می کند و از آن الهام می گیرد. بر اهل فضل و معناست که مهم ترین حقایق عاشورا را متناسب با زمانه و عصر خود تبیین کنند. آن چه گریز از آن نیست، ضرورت تبیین و تفسیر روزآمد قیام حسینی(ع) است (بابایی، ۱۳۸۵: ۹).
. نوحه خوانی و روضه خوانی
واژه روضه و عنوان روضه خوانی در اوائل عصر صفوی پدید آمد و پیش از آن، این اصطلاح وجود نداشت (محرمی، ۱۳۸۲: ۲۹۵). رواج کتاب روضهالشهداء، آن قدر زیاد شد که به مرور زمان، مدّاحانی که از روی این کتاب می خواندند، «روضه خوان» (کسی که کتاب روضه الشهداء را می خواند) و این مجالس، مجالس «روضه»، لقب گرفتند (پویان، ۱۳۸۵: ۲۵). روضه خوانی به دلیل عام و فراگیر بودن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است و از آن جهت که پیوندی ناگسستنی با محتوا و قالب عزاداری و نیز فرهنگ جامعه دارد، بررسی آسیب ها و تحلیل و مرزشناسی آن، دارای اهمیت بسیاری است.
می توان بیان معارف اهل بیت(ع)، بهره گیری از اشعار مناسب، تقیّد به مقتل خوانی، تقیّد جدّی به مستندات و واقعیات در زبان حال، پرهیز از القای شبهات و مطالب مشکوک، پرهیز از طرح ادعاهای بی اساس با تکیه بر برخی روایات نامعتبر، تناسب محتوا با مخاطب، پرهیز از بیان ذلّت بار وقایع عاشورا، تقیّد به واقع نمایی و عدم اغراق در حوادث عاشورا، پرهیز از فاش خواندن برخی صحنه ها و پرهیز از غلو در مقام معصومین(ع) و دیگر اشخاص را از جمله مواردی برشمرد که ضروری است در محتوای روضه و در مراسم روضه خوانی، مدّنظر قرار گیرد.
. تعزیه و شبیه خوانی
تعزیه، عبارت است از یک سلسله اعمال خاص توأم با کلام منظوم یا غیرمنظوم؛ به عبارت دیگر، بازآفرینی و نمایش یک رشته از وقایع که هسته اصلی آن، شهادت امام حسین(ع) و اهل بیت اش در کربلا می باشد (امیراسماعیل، ۱۳۸۱: ۱۵). تعزیه، سلاح کارآمدی در دست مظلومان بر علیه ظالمان است و کاربرد سیاسی نیز دارد؛ به همین دلیل است که می بینیم در دوران سلاطین صفویه و قاجار اگرچه تعزیه رواج پیدا می کند و حتی ناصرالدین شاه قاجار به تقلید از تماشاخانه هایی که در خارج از کشور دیده است، با مخارج هنگفت، تکیه دولت را بنا می کند، اما از اجرای تعزیه هایی؛ مانند تعزیه حضرت مسلم (که شور حماسی رزمی دارد) جلوگیری می کردند؛ زیرا این تعزیه، آشکارا مردم را به قیام علیه ستمگران و اطاعت از امام و ولی فقیه (زمان) دعوت می کند (ارزیابی نمادها و اَشکال عزاداری در ایران، ۱۳۸۰: ۳۱).
پرهیز از وهن شخصیت و جایگاه معصومین(ع) و بزرگان، مستند بودن متون نمایش، تناسب محتوای اشعار با مقام و شخصیت ائمه(ع) و بزرگان و پرهیز از ذلّت بار نمایش دادن وضعیت آن ها، تناسب شیوه نمایش با جایگاه امام حسین(ع) و خانواده ایشان، پرهیز از به کار بردن موسیقی نامناسب و پرهیز از به کارگیری آلات موسیقی لهوی، از جمله مواردی است که باید در تعزیه خوانی، مورد توجه جدّی برگزارکنندگان آن قرار گیرد.
. پرده خوانی
پرده خوانی، هنری از هنرهای نمایشی عمومی است که به نقل وقایع مذهبی، به ویژه واقعه عاشورا از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد (موسوی بجنوردی، ۱۳۷۴، ج۱۳: ۵۹۴). پرده در نمایش مذهبی ایران، پارچه ای است که بر روی آن، صحنه هایی از ماجراهای زندگی خاندان پیامبر(ص) نقاشی شده است و نقّالان پرده دار از روی آن، برخی از داستان های مذهبی را با تمهیدات شنیداری (نقل و روایت) و دیداری (نشان دادن از روی پرده) باز می گویند. پرده را شمایل نیز می نامند که در این صورت به نقّال به جای پرده دار، شمایل گردان گفته می شود (حاج سیدجوادی، ۱۳۸۳: ۶۱۳).
به تصویر در آوردن وقایع و رخدادهای تاریخی- مذهبیِ مربوط به کربلا، احتمالاً از اواخر حکومت آل بویه در ایران معمول گردیده است. خاستگاه ادبیات پرده خوانی، بخشی شفاهی است که معمولاً از اقوال و روایات نقّالان گرفته شده و بخشی دیگر، کتبی و برگرفته از مقتل ها و سوگ نامه هایی؛ مانند روضهالشهدای حسین واعظ کاشفی است (موسوی بجنوردی، ۱۳۷۴، ج۱۳: ۵۹۴-۵۹۳). علاوه بر معیارهای عمومی که ذکر شد، عدم نمایش چهره امام حسین(ع) و خانواده ایشان و پرهیز از هر آن چه موجب وهن گردد، از جمله موارد اختصاصی پرده خوانی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
ب) نمادها
معمولاً هفت نوع نماد عزاداری در مراسم ها استفاده می شود؛ این نمادها عبارت اند از: – عَلم، – کُتَل، – پرچم، – توغ، – نخل، – سیاه پوش کردن، – سقاخانه. آن چه درباره این نمادها مورد توجه است، احتمال ارتکاب معصیت به واسطه آن ها و مسئله تناسب آن ها با معیارهای شرعی و هم چنین فرهنگ و آداب و رسوم ملّی است. در ادامه به معرفی و بررسی این نمادها می پردازیم:
. عَلم
برخی معتقدند که تقدّس قائل شدن برای عَلم، معصیت است؛ زیرا از آهن ساخته شده است و چنین تکریم نمودن و تقدّس قائل شدن برای جسمی بی روح که از آهن ساخته شده، معصیت است. ادیان به طور کلی با تمامی آموزه ها و آداب و رسوم مبارزه نکردند، بلکه به آن ها جهتی الهی بخشیدند و قطعاً آن آداب و رسوم تا پیش از آمدن پیامبر و دینی، از جانب خودِ مردم بنیان نهاده شده است و پس از آمدن دین جدید، پیامبران بر برخی از آن ها صحّه گذاشته اند. بنابراین، نفس نماد شدن چیزی از جانب مردم هیچ گاه از سوی شارع، مورد نهی قرار نگرفته است، مگر آن که توأم با گناه و معصیت باشد.
برخی از علما درباره نوع نقوش استفاده شده در عَلم و هم چنین تلقّی آن به عنوان جزء دین، به نقدهایی پرداخته اند. به طور کلی بسیاری از علما؛ هم چون آیت الله العظمی مکارم شیرازی، از به کار بردن صور ذی روح و مجسّمه در عَلم، نهی نموده و آن را جائز ندانسته اند. در مقابل، برخی از علما؛ بسان آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، با لحاظ شروطی، تعظیم شعائر دانستن آن را بعید نمی دانند.
معیارهای فرهنگیِ استفاده از عَلم و تطبیق آن با محتوا و سنت های دینی، از جمله مسائلی است که در سال های اخیر، بسیار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. به هر روی آن چه واضح است، این است که در سال های اخیر، حجم و اندازه عَلم ها، به طور غیر منطقی افزایش یافته است؛ به نحوی که حمل آن توسط یک فرد عادی عملاً غیرممکن گشته است. مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) در این زمینه می فرماید: «بعضی از چشم و هم چشمی های غلط؛ فلان دسته، علامت اش سیزده تیغ دارد، این دسته دیگر علامت اش باید پانزده تیغ داشته باشد. بعد آن یکی دیگر می آید، می گذارد روی دست این، علامت اش می شود هفده تیغ، همین طور تا برو بیست و چند تیغ که خدا می داند چه کسی می خواهد بردارد این علامت را و چرا این همه پول خرج بشود. واقعاً یک کار جاهلانه است (خامنه ای، بی تا: ۹۴).
اما این موضوع که چه چیزی می تواند جایگزین نماد قبلی گردد و از طرفی با چه برنامه ریزی می توان چنین تحوّلی را در باورهای دینی عزاداران ایجاد نمود، از مباحث مهمی است که تلاش و تفکر متخصّصین مسائل دینی و فرهنگی را طلب می کند.
. سیاه پوش نمودن، سقّاخانه و دیگر نمادها
به طور حتم، سیاهپوش نمودن، از رفتارهای مطابق با فرهنگ و هنجارهای اجتماعی است و در زمان اهل بیت عصمت و طهارت(ع)نیز این نماد، مورد توجه قرار گرفته و بزرگان دین، همواره بر انجام آن اصرار داشته اند. سقّاخانه نیز یادآور تشنگی امام حسین(ع) و اصحاب و خاندان ایشان و ایثارگری سقّای کربلا، حضرت ابوالفضل العباس(ع) می باشد و از طرفی، تداعی گر یکی از آداب پذیرایی و احترام به عزاداران حسینی(ع)؛ یعنی سیراب نمودن ایشان است.
در نتیجه، نه معصیتی را به دنبال دارد و نه مخالفت با هنجارهای اجتماعی را. هم چنین نخل که صرفاً برگرفته از آیین های منطقه ای و مطابق با خرده فرهنگ آن منطقه است، تا زمانی که خرافات و معصیت بدان راه نیافته است، مورد پذیرش علما می باشد. در مورد بیرق، توغ، کُتل و پرچم نیز چنین است.
به هر روی، چنان چه نمادها، تبدیل به نوعی بدعت نشوند و هم چنین منطبق بر اصول شرع، عقاید و فرهنگ باشند و شأن و جایگاه معصومین(ع)و خاندان ایشان را به دنبال نداشته باشند، خالی از اشکال قلمداد می گردند.
ج) رفتارهای عزاداری
به طور معمول، عزاداری در چهار رفتار، نمود پیدا کرده است: – حزن، گریستن و تباکی؛ – زیارت رفتن؛ – جزع (سینه زنی، زنجیرزنی و دسته گردانی؛ ندبه، صیحه و صرخه؛ لطم زدن؛ گریبان چاک کردن؛ نپوشیدن عبا، عمامه و کفش در عزاداری و گِل بر سر و لباس مالیدن)؛ – قمه زنی. در ادامه به بررسی این رفتارها می پردازیم:
. حزن، گریستن و تباکی
یکی از شایع ترین رفتارهای عزاداری، گریستن است. از جمله نشانه هایی که در متون روایی ما برای شیعیان اهل بیت(ع) ذکر شده است، محزون بودن در غم و اندوه آن ذوات مقدسه است. در روایت است که امام حسین(ع) فرمود: «أنا قتیل العبره لایذکّرنی مؤمن إلا استعبر» (فتال نیشابوری، بی تا، ج۱: ۱۷۰)؛ یعنی: من کشته اشک ام، هیچ مؤمنی یاد من نمی افتد، مگر این که می خواهد به گرید.
امام صادق(ع) خطاب به مسمع می فرماید: «توجه داشته باش احدی به خاطر ترحّم به ما و به جهت مصائبی که بر ما وارد شده، گریه نمی کند، مگر آن که قبل از آمدن اشک از چشم اش، حق تعالی او را رحمت خواهد نمود و وقتی اشک ها بر گونه هایش جاری گشت، در صورتی که یک قطره از آن ها در جهنم بیفتد، حرارت و آتش آن را خاموش و آرام می کند که دیگر برای آن حرارتی پیدا نمی شود» (حرعاملی، ۱۳۷۲، ج۱۴: ۵۰۷).
تباکی؛ یعنی خود را شبیه گریه کنندگان درآوردن، سر به زیر انداختن و اندیشه نمودن هنگام شنیدن مصائب اهل بیت(ع) که این حالت برای افرادی سفارش شده است که به هر دلیل، توفیق اشک و آه ندارند تا با باکین (گریه کنندگان)، همراه و همنوا شوند (ثمری، ۱۳۸۷: ۹۷-۹۶).
. زیارت امام حسین(ع)
پس از شهادت امام حسین(ع)، یکی از تعالیم دین برای زنده نگه داشتن فرهنگ شهادت و عاشورا، زیارت کربلا بود که اهل بیت (ع) به انجام آن توصیه اکید داشتند. در دوره های خفقان اموی و عباسی، این هجرت برای زیارت، نقش مهم تری داشت و بسیاری تن به پیامدهای آن می دادند و زائر کربلا می شدند (محدثی، ۱۳۷۹: ۲۸۸).
زیارت بر دو گونه است: زیارت از راه دور و زیارت از نزدیک. امام باقر(ع) می فرماید: «لو یعلم الناس ما فی زیاره الحسین (ع) من الفضل لماتوا شوقاً و تقطّعت أنفسهم علیه حسرات» (ابن قولویه، ۱۳۵۶: ۱۴۲)؛ یعنی: اگر مردم، فضیلت زیارت امام حسین(ع) را می دانستند، از اشتیاق می مردند و از حسرت، جان هایشان پاره پاره می شد. هم چنین از امام صادق(ع) روایت شده است: «و الله لو أنّی حدّثتکم بفضل زیارته و بفضل قبره لترکتم الحجّ رأساً و ما حجّ منکم أحد ویحک» (عیوضی، ۱۳۸۷: ۱۳۷)؛ یعنی: اگر فضل زیارت او (امام حسین (ع)) را بیان کنم، تحقیقاً حج را ترک می کنید و (کسی از شما) به مکه نمی رود.
گاه در زیارت امام حسین(ع)، شاهد بروز برخی رفتارها از سوی زائرین هستیم که در برخی موارد، موجبات طعنه و شبهه را فراهم آورده و شیعیان را به بدعت گذاری در دین متهم کرده است. در ادامه به بررسی محتوای این دو رفتار می پردازیم:
عتبه بوسی: بوسیدن درهای قبور امامان(ع) بدون شبهه و شک، بدون اشکال است؛ هم چنان که در بعضی از روایات وارده در کتاب مزار وارد است. ما اگر اقتصار بر معنای عتبه کنیم، بوسیدن زمین جلوی در و بوسیدن قسمت تحتانی در که مطابق با کتب لغت، عتبه شامل آن ها می شود، جائز است؛ چون در این روایات است که «عتبه را ببوس و پس از آن داخل شو».
سینه خیز رفتن تا حرم: مقام معظم رهبری(دام ظله العالی) در این باره چنین فرموده است: «اخیراً یک بدعت عجیب و غریب و نامأنوس دیگر هم در باب زیارت درست کرده اند. بدین ترتیب که وقتی می خواهند قبور مطهّر ائمه(ع) را زیارت کنند، از در صحن که وارد می شوند، روی زمین می خوابند و سینه خیز، خود را به حرم می رسانند.
امروز وقتی عده ای وارد صحن مطهر علی بن موسی الرضا(ع) می شوند، خود را به زمین می اندازند و دویست متر راه را به طور سینه خیز می پیمایند تا خود را به حرم برسانند. آیا این، کار درستی است؟ نه، این کار، غلط است؛ اصلاً اهانت به دین و زیارت است (خامنه ای، ۱۳۸۶: ۱۰۵).
با توجه به آن چه بیان شد، عتبه بوسی جایز است. البته بر طبق نظر برخی فقها؛ مانند آیت الله بروجردی، بهتر است این کار انجام نشود. سینه خیز رفتن نیز بدعت محسوب می شود و انجام آن جایز نیست.
. جزع
جزع به دو معناست: بریدن (ابن اثیر، بی تا، ج۱: ۲۶۹) و بی تابی (قرشی، ۱۳۸۶، ج۱: ۳۴). جزع، در مقابل صبر است: «سواء علینا أ جزعنا أم صبرنا» (ابراهیم:۲۱). انسان جزع کننده از تداوم صبر و طمأنینه دست برداشته، آن را قطع می کند، تا این که آن چه مخالف طمأنینه و سکون باشد، ظاهر می گردد و در آن حال، سکون منقطع می گردد (مصطفوی، بی تا، ج۲: ۸۱). در هر صورت، مسلّم آن است که جزع کردن در مصیبت به معنای بی تابی است و این بی تابی، هرگونه که آشکار شود، جزع به شمار می رود.
جزع از حیث حکم به سه قسم حرام، مکروه و مستحب تقسیم می شود. از حیث موضوع نیز به سه نوع، قابل تقسیم است:
. جزعی که از روی نارضایتی به قضا و قدر الهی صورت گیرد. چنین جزعی قطعاً حرام است، حتی اگر در مصیبت اولیای خدا باشد.
. جزعی که در مصیبت های عادی و برای فرونشاندن غم و غصه شخصی صورت می گیرد. در این نوع از جزع، هرچند نارضایتی از قضای الهی در کار نیست، اما هدف و جهت الهی هم ندارد. چنین جزعی به طور مطلق حرام نیست، بلکه به اتفاق فقها مکروه است، مگر برخی مصادیق جزع که بر حرمت آن ها به جهت وجود دلیل خاص، ادعای اجماع شده است.
. جزعی که در مصیبت اولیای خدا برای اظهار خشم و غضب بر دشمنان و برائت جستن از کردار و رفتار آنان و بروز محبت به اولیای الهی که در حقیقت، همان محبت به خداوند است، صورت می گیرد.
چنین جزعی که جزع بر سیدالشهداء(ع) نیز از بارزترین مصادیق آن است، مستحب و از عبادت های بزرگ شمرده می شود؛ چون اولاً مصیبت، وجهه الهی دارد و ثانیاً نیت جزع کننده، فرونشاندن غم و غصه خود نیست، بلکه بی تابی کردن در مصیبت ولی خدا و به قصد اظهار نفرت از ظلم ظالمان و اعلان آن ها به جهانیان و زنده نگاه داشتن بزرگی و عظمت صاحب مصیبت و ظلم انجام شده است (محقق و سیف اللهی، ۱۳۸۶: ۱۹۲-۱۹۱).
درباره نوع اول جزع، روایات متعددی، جزع را به طور مطلق و نیز مصادیق جزع را مذموم دانسته و از آن نهی نموده است که روایات مربوط به هر مصداق جزع را در قسمت خودش خواهیم آورد. اما برخی از روایاتی که مطلق جزع را مذموم می داند و آن را نهی کرده است:
حضرت علی(ع) می فرماید: «الجزع أتعب من الصبر» (راوندی، : )؛ یعنی: بی تابی، رنج آورتر از شکیبایی کردن است.
ایشان در روایتی دیگر می فرماید: «من لم ینجه الصبر أهلکه الجزع» (سیدرضی، ۱۴۰۶: ۱۱۱)؛ یعنی: کسی که صبر، او را نجات ندهد، جزع، او را هلاک می کند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 