پاورپوینت کامل آثار برگزیده؛ مقاله، شرایط کلّی مسکن از دیدگاه منابع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آثار برگزیده؛ مقاله، شرایط کلّی مسکن از دیدگاه منابع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آثار برگزیده؛ مقاله، شرایط کلّی مسکن از دیدگاه منابع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آثار برگزیده؛ مقاله، شرایط کلّی مسکن از دیدگاه منابع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده:

مسکن مناسب، شرایط و خصوصیات آن، از جمله مسائل مهم در سبک زندگی اسلامی است. در منابع اسلامی، خصوصیات گوناگون و دقیقی، در باب شرایط ظاهری، محیطی، داخلی و مسائل غیرمادی مسکن، بیان شده است. برخی از شرایط ظاهری مسکن، عبارت است از: وسعت خانه، کم بودن ارتفاع آن، نهی از اسراف و اشراف گرایی، محکم سازی و جهت خانه. در باب شرایط محیطی نیز می توان به امنیت خانه و قرارگیری در مکانی مناسب، اشاره داشت.

در روایات متعددی به شرایط داخلی مسکن؛ از جمله: چه گونگی نمای داخلی و نظافت خانه اشاره شده است. از جمله مسائل بسیار حسّاس و مؤثّر در زندگی، توجه عمیق به مسائل غیرمادی است. برخی از این مسائل غیرمادی و البته تأثیرگذار، عبارت است از: بی برکت شدن پول فروش خانه، در صورتی که در خرید غیر خانه و زمین صرف شود، قربانی کردن برای ساخت خانه و دعاهای مربوط به خانه.

واژگان کلیدی: سبک زندگی اسلامی، مسکن، شرایط ظاهری، شرایط محیطی، مسائل غیرمادی مسکن.

مقدمه: انسان از بدو خلقت اش تاکنون همیشه درصدد ایجاد مکانی ایمن بوده که در آن جا بتواند در کمال آرامش، به استراحت پرداخته و خانواده خویش را از شرّ مفاسد و شرور در امان بدارد. طبق ظواهر تاریخی، ابتدا غارها و اماکن صخره ای، به دلیل امنیت بالا، محلّ استراحت و سرپناه آدمیان بودند و سپس به مرور زمان، به علت عوامل گوناگون؛ همچون سفر کردن (کوچ) و نبودن مکان های صخره ای مناسب، بشر به سمت چادرنشینی و بعد بنا کردن خانه هایی از سنگ و گِل که منجر به روستانشینی و شهرنشینی شد، روی آورد. این مسئله، باعث تحوّلی عظیم در روند زندگی اجتماعی و پیشرفت های انسانی گردید.

در دوره های زمانی مختلف، افراط و تفریط های بسیاری برای مسکن و سرپناه انسان ها رخ داده است. برخی به دلیل دوری از دنیا، خود و خانواده خویش را در کوچک ترین مکان ها با سخت ترین شرایط زندگی قرار می دادند و از سویی دیگر، برخی به ساختن مکان هایی با تجمّل فراوان و هزینه های مادی و انسانی می پرداختند و حتی حاضر بودند جان هزاران نفر را بگیرند، اما خانه و مسکن خویش را به صورت کاخ هایی با زیورهای فراوان بسازند.

مسکن و شرایط آن به لحاظ غایتی که در آن نهفته است؛ یعنی ایجاد امنیت و آرامش برای انسان، از ارزش زیادی برخوردار است؛ بدین لحاظ، دین مقدس اسلام با روند اعتدال آمیز خویش، انسان ها را از هرگونه زیاده خواهی و نقصان در زمینه مسکن، برحذر داشته و به تبیین شاخصه ها و ویژگی های اساسی آن پرداخته است.

با این که تاکنون مقالات و نگاشته های گوناگونی در زمینه مسکن اسلامی به نگارش درآمده است؛ ولی تا به حال، به صورت جدّی و به شکلی تحقیقی، این مسئله، منحصراً از دیدگاه آیات و روایات، مورد بررسی قرار نگرفته است؛ از این رو در این مقاله برآنیم تا به دسته بندی ویژگی های کلّی مسکن که در کتاب و سنت، به آن ها اشاره شده است، پرداخته و شرایط و ضوابط آن را از دیدگاه اسلام بررسی می کنیم.

تعاریف و بیان الفاظ: در آیات و روایات، مفاهیمی که بر خانه یا سکونت گاه دلالت کند، به الفاظ مختلف بیان شده است:

. بَیت: این لفظ در لغت نامه به معنای جایگاه، مأوی و پناه گاه انسان، به خصوص در شب است. این واژه با مشتقّات اش، بار در قرآن کریم استعمال شده است. . مسکن و مساکن: این لفظ، اسم مکان از ریشه «سکن» است که به مکانی گفته می شود که در آن سکونت و آرامش باشد؛ بدین لحاظ، میان این لفظ و واژه بیت، نسبت عموم خصوص من وجه یا عموم خصوص مطلق برقرار است.

اگر نسبت آن دو را عموم و خصوص من وجه بگیریم، به این معناست که برخی از بیت ها، مسکونی و برخی دیگر، غیرمسکونی هستند. هم چنین برخی از مساکن، بیت هستند؛ مانند خانه هایی که به عنوان محلّ استراحت دائم انتخاب شده اند و برخی بیت نیستند؛ مانند مکان هایی که فقط برای استراحت کوتاه مدت در طول سفر انتخاب می شوند.

اما اگر قائل به عموم و خصوص مطلق باشیم، باید بپذیریم که مسکن، اخصّ از بیت است؛ یعنی برخی از بیت ها، مسکونی و برخی، غیرمسکونی هستند و از سوی دیگر، هر مسکنی، بیت است. این لفظ با مشتقّات اش، در آیه از قرآن ذکر شده است.

. دار و دیار: این لفظ از ریشه «دور» گرفته شده و از جهت دلالت، لفظ جامع و عامّی است که دلالت بر هر مکان و موضعی می کند؛ بدین رو تمام الفاظ مربوط به محل و جایگاه؛ نظیر مسکن، بیت، عرصه، محلّه، بناء و… را شامل می شود و به صورت کلّی، به معنای موضع و محل می باشد.این لفظ و مشتقّات اش، بار در قرآن کریم استعمال شده است.

. بِناء و بنیان: این دو لفظ از ریشه «بنی» اخذ گردیده که بر آن چه ساخته و بنا شده است؛ اعم از ساختمان، دیوار، اتاق، بنیاد، و… دلالت می کند. این لفظ با مشتقّات اش، مرتبه در آیه قرآن ذکر شده است.

. قَصر: این لغت ظاهراً از زبان یونانی (سریانی و آرامی) به زبان عربی وارد شده است. این واژه به صورت کلّی، به بنایی گفته می شود که دارای استحکام بسیار (کاملاً محکم) بوده و از ارتفاع زیادی برخوردار نباشد.

پس دو قید در این لفظ دارای اهمیت است: – محکم بودن، – مرتفع نبودن. این لفظ در قرآن، مرتبه به کار رفته است. قصرسازی در دنیا مطابق با سه آیه از قرآن کریم (أعراف:۷۴؛ حج:۴۵؛ مرسلات:۳۲) مذموم دانسته شده است. به طور کلّی، چون قصرسازی، از جمله مصادیق تجمّل گرایی و اشراف گری محسوب می گردد؛ از این باب، در اسلام منع شده است. البته اگر قصرسازی برای منافع اجتماعی و اسلامی باشد، به احتمال زیاد از عمومیت نهی، خارج خواهد شد.

. صَرح: احتمال دارد این لفظ، فقط در یک جهت، در مقابل لفظ قصر باشد و آن این که صرح به بنای مرتفع و بلند گفته می شود و در دیگر تعاریف، همانند قصر خواهد بود. این لفظ هم مانند لفظ قصر در قرآن، مرتبه ذکر شده است.

. عماد: این لغت از ریشه «عمد» گرفته شده است که بنا بر نظر برخی، به معنای بناهای رفیع و بلند است. بعضی دیگر بر این باورند که این لغت، چون از واژه گرفته شده است و عمود به معنای تکیه گاه و ستون است، بر ستون های بلند و رفیع دلالت می کند.

ریشه این لفظ با مشتقّات اش، مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است که فقط یک مورد آن، به پژوهش حاضر مربوط می شود: «إرم ذات العماد» (فجر:۷). مرتفع کردن ساختمان، به یقین به صورت مستقیم بر روان انسان، تأثیر می گذارد و در بسیاری از موارد، باعث غرور وی می شود؛ از این جهت احتمال دارد این موضوع بر مبنای پیش گفته، مورد مذمّت واقع شده و خداوند آن را به عنوان یکی از صفات قوم عاد بیان نماید که ضروری است مسئولین در زمینه شهرسازی و معماری، به این نکته توجه داشته باشند.

لازم به توضیح است که الفاظ دیگری نیز در حیطه ساختمان سازی در قرآن و روایات وجود دارد؛ مانند مدینه، قریه، عمارت، عروش و… که به دلیل وسعت مطالب و خارج بودن از موضوع این پژوهش، بدان ها پرداخته نمی شود.

شرایط ظاهری مسکن: در زمینه شرایط ظاهری خانه در آیات و روایات، مطالبی وجود دارد که در این جا به طور مختصر به چند مورد از آن ها اشاره می شود:

الف) مساحت و وسعت عَرْضی خانه: مطابق با روایات اسلامی، یکی از خوشبختی های فرد مسلمان و آسایش او، در وسعت خانه و بزرگی مساحت آن است که به چند روایت در این مورد اشاره می نماییم: . پیامبر اکرم(ص): از سعادت و خوشبختی مسلمان، وسعت خانه اوست (ابن بابویه، ۱۳۶۲، ج۱: ۱۸۳). . امام صادق(ع): برای مؤمن، بزرگی منزل، مایه آسایش است (حکیمی، ۱۳۸۰، ج ۶: ۲۲۶). . نقل شده است که از امام کاظم(ع) پرسیدند که بالاترین لذت و عیش دنیا چیست؟

فرمود: وسعت خانه و کثرت دوستان (کلینی، ۱۴۰۷، ج۶: ۵۲۶). . امام کاظم(ع): عیش و لذت در وسعت خانه و خوبی خدمتگزاران است (کلینی، ۱۴۰۷، ج ۶: ۵۲۶). . پیامبر اکرم(ص): چهار چیز از سعادت است و چهار چیز از شقاوت. چهار چیزی که از سعادت است: زن صالح، خانه وسیع، همسایه خوب و مرکب راهوار و چهار چیزی که از بدبختی است: همسایه بد، زن بد، خانه تنگ و مرکب بد (طبرسی، ۱۳۷۰: ۱۲۶).

یکی از مشکلات زندگی بشر که متأسفانه تا به حال با آن درگیر بوده و در حال حاضر، در حال پیشرفت سرسام آوری است، بحث تنگی و کوچک بودن منزل است که در ذیل به چند روایت در این باب اشاره می کنیم:

. امام باقر(ع): از بدبختی زندگی، تنگی منزل است (برقی، ۱۳۷۱، ج۲: ۶۱۱). . امام صادق(ع): ناخجستگی در سه چیز است: مرکب، زن و منزل. ناخجسته بودن زن در بالا بودن مبلغ مهریه و وضع حملِ دشوار اوست. نحوست مرکب (سواری) در سرکش بودن و بیمار شدن اوست. نحسی منزل نیز در تنگی و بدجنس بودن همسایگان اش است (ابن بابویه، ۱۴۰۳، النص: ۱۵۲).

در روایات، علاوه بر وسعت خانه، به وسعت حیاط نیز اشاره های متعدّدی شده و تأکید گردیده است که صحن و حیاط خانه، بهتر است وسیع و بزرگ باشد. در این جا به عنوان نمونه به یک روایت در این باب استناد می شود: امام علی(ع) فرموده است: برای هر چیزی شرفی است و شرف خانه، وسعت صحن خانه و معاشران و آمیزش کنندگان صالح می باشد.

برای خانه، برکتی است و برکت آن، خوب بودن مکان آن و وسعت صحن و خوبی همسایگان آن است (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۳: ۱۵۴). طبق روایاتی که بیان شد، وسعت خانه، باعث خوشبختی و ایجاد حفظ سلامت زندگی و نظام خانواده می شود و شاید این مبحث، ارتباط تنگاتنگی با مباحث روان شناسی داشته باشد که مطابق با آن، خانه تنگ و کوچک، موجب بروز مشکلات روانی؛ از جمله افسردگی، گوشه گیری و.. می گردد.

اهمیت موضوع وسعت خانه، به حدّی است که رسول خدا(ص) در یکی از دعاهای خویش، از خداوند متعال، خانه وسیع طلب می کند: «اللهم اغفر لی ذنبی و وسّع لی فی داری و بارک لی فی رزقی» (پاینده، ۱۳۸۲: ۲۵۱)؛ یعنی: خدایا گناه مرا ببخش و خانه ام را وسعت بخش و روزی مرا برکت ده. هم چنین در روایت آمده است که یکی از انصار در محضر رسول الله(ص)، از خانه اش شکایت کرد و گفت: یا رسول الله! خانه ما خیلی تنگ است. پیامبر(ص) فرمود: «تا می توانی صدایت را بالا ببر و از خداوند بخواه که خانه ات را وسعت بخشد» (کلینی، ۱۴۰۷، ج۶: ۵۲۶).

تا این جا مشخص شد که وسعت خانه، دارای اهمیت زیادی است؛ ولی مقدار این وسعت در روایات بیان نشده است که یقیناً به دلیل نسبی و شأنی بودن موضوع مسئله بوده و باید مطابق با شخصیت و تعداد افراد خانواده تعیین شود.

البه بیان دیگر، مقدار وسعت خانه، امری عرفی است که در زمان های مختلف و نسبت به اشخاص گوناگون، مطابق با عرف جامعه تعیین می شود؛ بدین لحاظ ممکن است خانه صد متری برای شخصی در برهه خاصی از زمان، متناسب باشد؛ ولی برای همان شخص در زمانی دیگر این گونه نباشد و یا لازمه شأنیت حقوقی فردی در تمام زمان ها، وسیع بودن خانه اش باشد.

پس می توان گفت دلیل ذکر نشدن مقدار وسعت خانه در روایات اسلامی، به دلیل نسبی بودن آن است که به تناسب افراد، وسعت خانه و زیربنای آن مشخص می گردد. البته باید خاطرنشان کرد که به هیچ عنوان، وسعت خانه نباید بیش از شأنیت و کفایت افراد خانواده باشد؛ چون از بُعد روانی، تأثیرات منفی بسیاری؛ مانند غرور، تکبّر، خودبرتربینی و… را در پی خواهد داشت که این مسئله در اسلام، مورد غفلت قرار نگرفته و روایات متعددی در این باب، از لسان حضرات معصومین(ع)صادر گردیده است. در ادامه به دو مورد از این روایات از امام صادق(ع)، اشاره می کنیم:

. هر ساختمانی که از کفایت، بیشتر باشد، آن ساختمان در قیامت، وبال صاحب اش می شود (برقی، ۱۳۷۱، ج ۲: ۶۰۸). . هر بنایی که بیش از اندازه باشد، روز قیامت، صاحب اش مجبور به حمل آن می شود (حرّ عاملی، ۱۴۰۹، ج ۵: ۳۳۸).

از آن جایی که مهم ترین مسئله در مورد خانه، بحث آرامش و ایجاد اطمینان برای انسان است، پس می توان گفت که وسعت خانه هم در صورتی مورد تأیید است که در راستای ایجاد آرامش خانواده باشد و به تعبیر دیگر، خانه باید فضایی باشد که راحتی خانواده در آن تأمین شود و این فقط در صورتی امکان پذیر است که وسعت خانه، متناسب با آن خانواده باشد؛ زیرا اگر وسعت خانه، کمتر از حدّ معمول باشد، این آرامش به صورت جدّی، مورد صدمه قرار خواهد گرفت و افسردگی و سایر امراض روانی را برای خانواده به ارمغان خواهد آورد.

هم چنین اگر بیش از حدّ نیاز، وسیع باشد، آرامش را از جهات دیگری سلب خواهد کرد؛ به عنوان مثال اگر برای یک خانوارِ دو تا سه نفره، خانه ای با زیربنای بیش از متر طراحی شود، اعضای این خانواده به دلیل عدم احاطه بر وسعت خانه، اطمینان و آرامش خویش را از دست خواهند داد و همیشه بی قرار بوده و در ترس و وحشت، زندگی خواهند کردند و حتی ممکن است در ابعاد دیگری نیز با مشکلات متعدّدی روبه رو شوند.

ناگفته نماند که وسعت اضافی خانه، زمانی مورد تأیید و ستایش دین مقدس اسلام است که خانه برای دست یافتن به اهداف عالی و شایسته خانوادگی و اجتماعی باشد. در این زمینه، نقل شده است که وقتی حضرت علی(ع) در بصره، جهت عیادت علاء بن زیاد حارثی که یکی از یاران ایشان بود، به خانه اش وارد شد، چون خانه او را وسیع دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی و حال آن که در آخرت به خانه گسترده، محتاج تری؟

آری، اگر بخواهی به وسیله این خانه به منزل وسیع آخرت برسی، در این خانه، میهمانی کن، صله رحم به جای آور و حقوقی را که خداوند بر عهده ات گذاشته، در جای خود پرداخت کن؛ در این صورت به سبب این خانه، به آخرت دست یافته ای» (شریف رضی، ۱۴۱۴: ۳۲۵-۳۲۴).

ب) ارتفاع خانه: در رابطه با ارتفاع خانه، چندین روایت موجود است. مطابق با این روایات، بهتر است ارتفاع خانه، بیش از تا ذراع نباشد که اگر کمترین حدّ ذراع (از سر آرنج تا نوک انگشت میانه) را پنجاه سانتی متر در نظر بگیریم، ارتفاع خانه نباید بیش از سه و نیم متر باشد و اگر بیشترین حدّ ذراع را هفتاد سانتی متر در نظر بگیریم، ارتفاع خانه نباید بیش از شش متر و سی سانتی متر شود.

بنابراین به صورت کلّی، بهتر است ارتفاع خانه، بیش از سه و نیم متر نباشد. البته در روایات مربوط به بحث ارتفاع خانه، مقیاس ارتفاع به صورت ذراع بیان شده است که نکته ظریفی در آن نهفته می باشد (هرچند بیشتر مقیاس های اندازه گیری در آن زمان به این شکل بوده است). در علم طب و آثار باستانی به جا مانده از دوران های قبل، مشخص شده که طول قامت انسان در دوره های مختلف، متفاوت بوده است؛ از این جهت احتمال دارد زمانی برسد که انسان ها با برخی تغییرات ژنتیکی، قدّ خودشان را تغییر دهند و تغییر قدّ انسان به صورت مستقیم، باعث تغییر طول ساعد دست می شود که مهم ترین شاخصه تعیین ذراع است.

بر این اساس، دین مقدس اسلام با اشراف کامل بر تمام دوره های انسانی برای اندازه سقف، مقیاسی را مشخص نموده است که نسبت به دوره های زمانی، قابل تغییر است و از این جهت شاید بتوان گفت که برای هر خانواده، بهترین ملاک اندازه ارتفاع، طول متوسط ذراع خودشان است؛ مثلاً اگر به صورت ژنتیکی، اهل یک خانواده، بلندقامت هستند، مطمئناً طول ساعد دست شان نیز بیشتر از اشخاصی است که کوتاه قامت اند؛ از این رو لازم است سقف خانه آن ها، متناسب با قدّ و قامت متوسط خانوادگی معیّن شود.

البته باید این نکته را در این جا تذکر دهیم که نباید این مسئله، خللی به نظم شهرسازی وارد کند؛ چون اگر قرار باشد هر کسی نسبت به قامت و ذراع (از آرنج تا سر انگشت میانه) خودش، طول سقف خانه اش را درست کند، با نظم شهر، اندکی ناسازگار خواهد بود.

بنابراین بهترین شکل در هر زمان، متوسط ذراع مردم آن زمان است که می توان با اندازه گیری ذراع چندین نفر (اعم از بلندقد و کوتاه قد) و تقسیم آن بر تعداد آن ها، این مقدار را به دست آورد. البته در روایات مربوطه، ارتفاع بیش از مقدار ذکر شده را نیز اجازه داده اند که دلالت بر عدم حرمت بیش از این مقدار می کند و در کل، از روایات مربوطه، کراهت ارتفاعِ بیش از مقدار مزبور فهمیده می شود.

در روایات مربوط به این موضوع که به مهم ترین آن ها اشاره خواهد شد، بیان گردیده در صورتی که طول سقف خانه، بیش از تا ذراع باشد، برای رفع مشکلاتی که احتمال دارد برای اهل آن خانه رخ دهد، بر سقف خانه، «آیه الکرسی» نوشته شود. مهم ترین روایات مربوط به مسئله ارتفاع سقف خانه، به قرار زیر است: . امام صادق(ع): بلندی و ارتفاع خانه باید هفت یا هشت ذراع باشد که بیشتر از آن مسکن شیطان خواهد بود (طبرسی، ۱۳۷۰: ۱۲۶).

. امام صادق(ع): اگر سقف (و ارتفاع) خانه، بیش از هشت ذراع باشد، بر آن آیه الکرسی بنویس (همان). . امام باقر(ع): بلندی خانه، هفت ذراع باشد و بیشتر از این، مسکن شیطان خواهد شد که شیاطین در آسمان و در زمین نیستند، بلکه در فضا و هوا، منزل دارند (همان).

. امام صادق(ع): هر انسانی که از هشت ذراع، بلندتر بسازد، منادی آسمانی به او ندا کند که ای فاسق تا کجا می خواهی بروی؟ (همان: ۱۲۷). . امام صادق(ع): هر خانه ای که سقف آن، بالاتر از نه ذراع باشد، مسکن شیاطین خواهد شد یا هر مقدار از خانه که سقف اش بالاتر از نه ذراع باشد، مسکن شیاطین است (همان).

. امام صادق(ع): هیچ انسانی، سقف خانه اش را از هشت ذراع، بلندتر نسازد، مگر آن که شیطان در آن جا (بالاتر از هشت ذراع) مسکن گیرد. در این صورت لازم است بر آن آیه الکرسی نوشته شود تا شیطان در آن مأوی نکند (همان).

لازم است در این جا به مسئله آپارتمان نشینی اشاره شود که علاوه بر مشکلات متعدد؛ مانند فساد اخلاقی، تجسّس، چشم چرانی و… که در آن، به وفور یافت می شود، به صورت کلّی از نظر روایات، به دلیل عدم وجود مواردی که بیان گردید؛ مثل حیاط، زیربنای وسیع و… دارای مسائل بی شماری است.

البته در زمینه ارتفاع ساختمان که مقدار آن گفته شد، در مورد آپارتمان های جدید که در برخی موارد، به ضرورت به این شکل (مرتفع و کوچک) ساخته شده اند، جای این سؤال باقی می ماند (چه این که در پژوهش حاضر، در این باره به نتیجه خاصی نرسیدیم) که آیا ارتفاع کلّ ساختمان باید کمتر از نه ذراع باشد یا ارتفاع سقف خانه؛ از این رو لازم است محققان و پژوهشگران به بررسی بیشتری در این باب بپردازند تا بتوان به نحو روشن، منظر اسلام را در این مورد بیان کرد.

البته روایاتی را می توان یافت که بر مبنای آن ها، مرتفع ساختن خانه اگر برای همسایگان، مشکلی ایجاد نکند، اشکالی نخواهد داشت (این موضوع به بررسی بیشتری نیاز دارد). در اینجا به یک روایت در این زمینه اشاره می شود: پیامبر اکرم(ص)فرموده است: «از جمله حقوق همسایه بر همسایه، این است که نباید ساختمان خانه خود را از خانه همسایه چندان بلندتر بسازد که مانع از وزش نسیم گردد، مگر از او اجازه گرفته باشد» (فتال نیشابوری، ۱۳۷۵، ج۲: ۳۸۹).

ج) نهی از اسراف و اشراف گرایی در ساختمان: مطالبی که در زمینه وسعت خانه بیان شد، دالّ بر این نیست که افراد جامعه به سوی تجمّل و اشراف گرایی پیش روند. در این باب، آیات و روایات متعدّدی وجود دارد که انسان ها را از ساخت و سازهای اضافی برحذر می دارد.

بر خلاف افکاری که در حال حاضر در میان افراد جامعه وجود دارد، ساختن کاخ ها و برج های بلند، نه تنها در اسلام، مایه فخر و مباهات به حساب نمی آید، بلکه اسلام، به سختی با آن به مقابله برخاسته و حتی آن را مایه دنیاپرستی و ذلّت انسان ها دانسته است؛ چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «أ تبنون بکلّ ریع آیه تعبثون* و تتّخذون مصانِع لعلّکم تخلدون» (شعراء:۱۲۹-۱۲۸). شیخ طبرسی می گوید: «أ تبنون بکلّ ریع»؛ یعنی در هر جای بلند. «آیه تعبثون»؛ یعنی بنایی که برای سکونت به آن نیاز ندارید، بلکه بیهوده و برای بازی (و مشغول بودن) و سرگرمی می سازید. گویی خداوند، ساختن جایی را که آدمیان به آن نیازی ندارند، عبث و کاری بیهوده نامیده است؛ چنان که ابن عباس (به روایت عطا) چنین گفته است؛ و مؤیّد آن، خبری است که از انس بن مالک نقل شده است (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷: ۳۱۰).

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «هر کس، بنایی را به ریا و برای شهرت بسازد، او را در قیامت به هفت طبقه زمین می برد. سپس به صورت گردنبندی آتشین بر گرد گردن او درمی آید و آن گاه همراه با آن در آتش فرو افکنده می شود، مگر این که توبه کند». پس گفته شد: یا رسول اللَّه! خانه چه گونه به ریا و برای شهرت ساخته می شود؟ حضرت فرمود: «به این که بیش از اندازه کفاف بسازد یا بر همسایگان اش ببالد و بر برادرانش مباهات ورزد» (حرّ عاملی، ۱۴۰۹، ج ۵: ). هم چنین در روایت دیگری آمده است که امام حسین(ع) خانه ای را دید که بسیار مجلّل بود، فرمود: «گِلها را بالا برده و دین خود را پایین آورده است» (نوری، ۱۴۰۸، ج : ).

د) محکم سازی ساختمان و بنا: دقت و استحکام در ساختن بنا در اسلام، دارای اهمیت والایی است. قرآن کریم در مورد سدّی که ذوالقرنین بنا نمود، این چنین می فرماید: «فإذا جاء وعد ربّی جعله دکاء» (کهف:۹۸)؛ یعنی: هنگامی که وعده پروردگارم فرارسد، آن را در هم می کوبد. این بدان معناست که استحکام این سد، به گونه ای است که هیچ چیز به جز امر پروردگار نمی تواند آن را تخریب نماید.

استحکام نبخشیدن به ساختمان و بنا، اثرات گوناگونی را برای انسان به جای می گذارد که می توان در این باره به ایجاد خسارت و خطرآفرینی آن اشاره نمود. اگر ساختمان و بنا از استحکام خوبی برخوردار نباشد، احتمال خراب شدن آن بیشتر است؛ بدین رو با ایجاد خرابی و ریزش، باعث خسارت می شود.

هم چنین به دلیل خطرآفرین بودن آن، آرامش و امنیت از ساکنان، در خیلی از موارد سلب خواهد شد که این مسئله با مقوله آرامش بخشی مسکن در تعارض است. محکم سازی بنا، علاوه بر فواید مذکور، اجر اخروی هم دارد؛ زیرا در مورد بنا، این طور گفته شده است که تا زمانی که کسی از آن استفاده می کند، اجر و پاداش آن، نصیب سازنده بنا خواهد شد.

بنابراین اگر به دلیل استحکام، طول عمر خانه بیشتر شود، اجر و پاداش بیشتری نصیب وی می گردد. در این باره می توان به این روایت پیامبر اکرم (ص) اشاره نمود: «هر کس بتواند بدون ستم و تجاوز، بنایی بسازد یا هم چنین بدون ستم و تجاوز، درختی در زمین بنشاند، پاداشی جاری دارد که تا یکی از بندگان خدای رحمان از آن (بنا، خانه، درخت) استفاده کند، به او داده خواهد شد» ( نوری، ۱۴۰۸، ج ۱۳: ۴۶۰).

در دین مقدس اسلام، فقط به جنبه مادی استحکام اشاره نشده، بلکه ابعاد معنوی و غیرمادی آن نیز بیان گردیده است؛ به عنوان مثال، یکی از عوامل معنوی خراب شدن ساختمان که باعث اختلال در آن می شود و می تواند آرامش ساکنان اش را سلب کند، هزینه ساخت آن است که اگر مقداری مال حرام در ساخت آن به کار رود، مطابق با این روایت از حضرت رسول اکرم(ص)، خرابی خانه را در پی خواهد داشت: «در ساخت و ساز از حرام پرهیز نمایید؛ چون همانا ناپرهیزی و استفاده از حرام در ساخت و ساز، پایه های خرابی را در آن بنیان می نهد» (نوری، ۱۴۰۸، ج : ).

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.