پاورپوینت کامل گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین سید علی عماد ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین سید علی عماد ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین سید علی عماد ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین سید علی عماد ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
>
پژوهشگر باید روی مرزهای دانش بایستد
حضرت عالی رابطه بین تحصیل و پژوهش را در حوزه علمیه، چه گونه ارزیابی می فرمایید؟ آیا در حوزه علمیه بین این دو، ارتباط مستقیمی برقرار شده است؟
من ابتدا از همه دوستانِ دست اندر کار در نشریه محفل تشکر می کنم. در رابطه با سؤالی که مطرح کردید، عرض کنم که آموزش، پیش نیاز اجتناب ناپذیر پژوهش است. یک پژوهشگر وقتی که با یک مسئله و مشکلی مواجه می شود، برای پاسخ گویی به آن، باید اندوخته های علمیِ قابل توجّهی داشته باشد تا به کمک آن داشته های انبوه، عظیم و دارای اعتبار بتواند مسیر پاسخ گویی به آن مشکل و ره گشایی از آن را طی کند.
با دانش اندک و محدود، پاسخ مناسب به دست نمی آید. برای دست یابی به بهترین راه، پژوهشگر باید بر روی مرزهای دانش بایستد؛ یعنی در آخرین حد و لبه دانش تولید شده حضور داشته باشد؛ والا ممکن است بتواند پاسخ بدهد و پاسخ او، پاسخ صحیحی هم باشد، اما بهترین پاسخ نیست. برای درمان یک بیماری، ممکن است یک پزشک با دانش محدودی بیاید با کمک تخصّص خودش، راه حلّی را بدهد؛ امّا بهترین درمان، درمانی است که از تمام ظرفیت های دانش پزشکی استفاده کرده باشد.
بنابراین، آموزش، پیش نیاز اجتناب ناپذیر پژوهش است و در این نکته، هیچ تردیدی وجود ندارد؛ لذا یک مسئله، این است که جریان آموزش باید به نحوی باشد که کار را در عرصه پژوهش راحت کند. ممکن است متن یک درسی را حفظ کنیم و به حافظه بسپاریم و ملکه هم بشود، اما نمی دانیم که مسئله چیست.
مسئله شناسی، نخستین گام است. شهید ثانی در «لمعه»، مرحوم مظفّر در « اصول»، آخوند خراسانی در «کفایه الأصول»، شیخ انصاری در « رسائل»، یک فصلی را باز می کنند و به یک مسئله می پردازند و به آن پاسخ می دهند؛ تا خودِ آن مسئله، درست شناسایی نشود و جوانب آن مورد بررسی قرار نگیرد، پیشینه آن را نشناسیم، بازتاب ها و ثمره عملی آن را ندانیم، با یک نگاه جامع به حلّ مسئله نپرداخته ایم و حتی حلّ مسئله را هم یاد نگرفته ایم.
یعنی امروز ممکن است ما کسی را پیدا کنیم که رسائل و مکاسب را خیلی خوب خوانده و یا کفایه را که هنر یک طلبه است، خوب خوانده باشد؛ ولی وقتی به او می گوییم که مثلاً روش مرحوم آخوند در حلّ این مسئله چه بوده، از پاسخ عاجز می ماند؛ اصلاً تصوّر این را هم نکرده که باید از رسائل و مکاسب و کفایه، روش را هم فرامی گرفته و به این دقت می کرده که چه گونه باید مسایل علمی را حل کرد.
شیوه های مواجهه با مسایل علمی، متفاوت است. شیوه معمول و رایج ما در تدریس، آن است که استاد، فصلی از متن درسی مثل کفایه را از ابتدا شروع به تدریس می کند؛ ولی در مقابل، شیوه یک استاد دیگر، این است که ابتدا بگوید مسئله این است و مرحوم آخوند این مسئله را این گونه طرح کرده است؛ پیشینه مسئله را صاحب فصول در فلان کتاب به تفصیل ذکر کرده، بروید مراجعه کنید؛ بعد بگوید که مرحوم آخوند در فلان مسئله، چهار قول را نقل کرده، در حالی که در این مسئله، هفت قول وجود دارد و این که چرا مرحوم آخوند، آن سه قول را اصلاً به شمار نیاورد.
بعد استاد از شاگردان می پرسد که به نظر آن ها چه راه حل هایی ممکن است برای حلّ مسئله وجود داشته باشد. همه این ها روش هایی هستند که تدریس و آموزش را متفاوت می کند. بنابراین به نظر من، آموزش به دو جهت، تأثیر کلان بر پژوهش می گذارد: یکی این که ما در آموزش به نزدیکی مرزهای دانش می رسیم و دوم این که در جریان آموزش، مدل پژوهش و حلّ مسئله را از یک محقق بزرگ فرامی گیریم. اگر این کار بشود، هم در آموزش و تربیت نیروی انسانی، موفق خواهیم بود و هم در پرورش محقق.
یعنی به نظر حضرت عالی ما می توانیم در جریان آموزش، با فراگیری روش های بزرگان در مسئله یابی و روش های حلّ آن، در واقع روش پژوهش کردن را فرابگیریم؟
بله در حقیقت، کار بزرگ مرحوم شیخ انصاری و آخوند خراسانی، این است که متنی را که کاملاً علمی- تحقیقی و روشمند است، برای ما به ارث گذاشته اند. تلقّی ما این است که باید همان متن را به خاطر بسپاریم، در حالی که کارکرد این متون فقط این نیست و کارکردهای بسیار دیگری هم دارد.
خودِ درست درس خواندن، طلبه را به سمت محقق شدن و پژوهشگری سوق می دهد؛ البته با رعایت شرایط آن. ما وقتی که یک متن را مطالعه می کنیم، اگر به ساختار آن مسلّط نباشیم و هندسه آن علم و مسایل آن را ندانیم، فصل ها و پیوندهای میان آن ها را نشناسیم، ارتباط بین مسایل را ندانیم و به پیوندهای میان این دانش و دانش های دیگر وقوف نداشته باشیم، باز هم برای ما ابهام هایی باقی خواهد ماند.
گاهی در روش آموزشِ متون حوزوی، این مشکلات جدّی دیده می شود. متن علمی، زوایای مختلفی دارد که شامل هندسه علم و مسایل آن، فصل ها و پیوند های میان آن ها می شود. آن موقع در زمان ما، کتاب های قطع رحلی استفاده می شد. من خاطرم هست که مرحوم شیخ، طرداً للباب به اندازه حدود یازده یا سیزده صفحه از آن کتاب رحلی را به مسئله «قاعده لاضرر» پرداخته بود؛ یعنی طلاب باید با جدّیت، سه هفته تحصیلی خود را به این مسئله اختصاص دهند؛ قاعدتاً یک طلبه باید بداند که چرا این حجم از مطالب علمی باید طرداً للباب مطالعه شود و ضرورت آن چیست.
نوع خوانش دروس، خیلی تفاوت ایجاد می کند. من امیدوارم که فرصتی ایجاد شود تا در رابطه با شاخص های یک درس پژوهشی با روش درسی ای که فقط می خواهد متن را بفهماند و مخاطب را با آن آشنا کند، بیشتر بدانیم و میان این دو دوش، تفاوت قایل شویم. مرحوم آیت الله صدر آمد و نظام دانش اصول را به صورت دیگری عرضه کرد.
ایشان مبحث «قطع» را در اول دانش اصول قرار داد. در حدود سال ۵۸ یا ۵۹ بود که ما شروع به خواندن «حلقات» کردیم؛ هنوز شهید صدر به شهادت نرسیده بود. استاد ما یکی از شاگردان شهید صدر بود. ایشان روزی در درس، یک سؤالی را مطرح کرد و فرمود که چرا شهید صدر، قطع را در ابتدای مباحث اصول آورده و بعد از آن به مسایل دیگر پرداخته است؟
من در آن جا بدواً پاسخی به نظرم رسید و به استاد گفتم: به دلیل این که قطع، تنها منحصر به دانش اصول نیست؛ قطع حجّت است و هرجایی هم که باشد، حجّت است. مرحوم صدر نشان داد که نگاه خاصی به دانش دارد.
او برای دانش، یک هندسه معینی در نظر می گرفت؛ جای مسئله را می دانست و به درون دانشی و برون دانشی بودن مسئله و به ترتب و تسلسل مسایل، توجّه داشت. مرحوم صدر سعی کرد که ذهن طلاب را به این مسایل توجه دهد؛ لذا به این دلیل باید یک اهتمام جدّی به نحوه آموزش و خوانش کتاب ها و متون درسی در حوزه های علمیه صورت بگیرد.
اصطلاح «آموزش پژوهش محور»، این روزها خیلی مورد توجّه و استفاده قرار می گیرد؛ ولی معمولاً از این نکته غفلت می شود که این نحو از آموزش، یک معادله چند سویه است: از یک طرف مرکز مدیریت باید همت بگمارد بر اینکه این آموزش را در حوزه های علمیه ترویج و حمایت کند، از طرفی اساتید هم موظّف هستند که از این نحو آموزش تبعیت کنند، مدیران هم باید بر اجرای دقیق آن، توجه جدّی داشته باشند و طلبه ها هم باید این روش آموزش را بپذیرند. چه گونه می توان این چند سویه گیِ ارتباط آموزش پژوهش محور را برقرار کرد و آن را در حوزه های علمیه رواج داد؟
اولاً باید یک تعریف دقیقِ شاخص مندِ همه جانبه نگری از آموزش پژوهش محور یا آموزش پژوهش گرا ارائه بدهیم. من شخصاً به اصطلاح «آموزش پژوهش محور» چندان باور ندارم؛ زیرا محورِ آموزش، آموزش است؛ باید رویکرد و گرایش آموزش، گرایش پژوهشی باشد.
ما باید تعریف دقیقی از آموزش پژوهش گرا به دست بدهیم و پیش نیازهای آن را مشخص کنیم و دقیقاً مشخص کنیم که چه اقداماتی حین عمل باید انجام شود و چه پیامدهایی دارد. از طرف دیگر باید این اصطلاح را تبدیل به فرهنگ کنیم و این را بگوییم که آموزش پژوهش گرا، متن مناسب می خواهد و اتفاقاً ممکن است به این نتیجه برسیم که بهترین متن آموزشی برای آن، همین متون اصلی است که الآن در حوزه ها رایج است و متون اجتهادی است.
از طرفی هم ممکن است به خلاف این نظر برسیم. متن باید چه گونه باشد، استاد باید از چه توانایی های علمی ای برخوردار باشد و طلبه را چه گونه به آن عادت بدهیم و چه تکالیفی را هم باید به طلاب بدهیم. من گاهی مواجه هستم با طلابی که می گویند ما نمی توانیم با این روش ادامه بدهیم و سخت است.
من برای این که طلاب بفهمند که میان این دو روش تدریس، چه قدر تفاوت اساسی وجود دارد، در یک جلسه به همان سبک مرسوم تدریس می کنم؛ ولی پس از تدریس، چندین سؤال را از همان مباحث تدریس شده برای طلاب طرح می کنم تا به آن ها پاسخ دهند؛ در این مواقع، طلاب نمی توانند به سؤالات پاسخ بدهند؛ به دلیل این که با روش تدریس فعلی، بطن کار و «مسئله علمی» که اهمیت اساسی دارد، بیان نمی شود.
مسئله مهم این است که اولاً باید فهم درستی از پژوهش به دست بدهیم؛ پژوهش یعنی تحقیق و تحقیق، کار ذهن است. ما گاهی می گوییم تحقیق بکنند، یعنی بنویسند؛ تحقیق که نوشتن نیست؛ آن کار، نویسندگی است.
تحقیق این است که فرد با مسئله مواجه می شود و اندوخته های خودش را بررسی و اعتبارسنجی می کند و بین آن ها، هماهنگی و تحلیل می کند و به یک نتیجه ای می رسد. وقتی محقق به نتیجه رسید، آن موقع است که شروع به نوشتن می کند. آن نوشته، در واقع گزارش یک پژوهش است.
محقق در آن نوشته گزارش می دهد که مسئله چه بوده، پیشینه، روش و داده های تحقیق چه بوده، ثمره پرداختن به مسئله چیست و در نهایت به این نتیجه مشخص رسیده است. گزارش تحقیق ممکن است یک نوشته باشد، یا به صورت شفاهی در یک کنفرانس علمی ارائه شود و یا در درس خارج گزارش شود؛ اصلاً ممکن است گزارش تحقیق را کسی دیگر بنویسد.
در کشورهای توسعه یافته، می گویند که نباید اجازه بدهید محققان خودشان بنویسند. وقت یک محقق، ارزشمندتر از این است که بنویسد. کسی باید در فرآیند پژوهش در کنار او باشد تا در پایان کار، گزارش تحقیق را بنویسد و وقت محقق گرفته نشود.
بسیاری از آثار بزرگان ما در قدیم از این سنخ بوده است؛ یعنی شاگردان آن ها گزارش های تحقیقات این بزرگان را در شکل های مختلف نوشته اند. آرای ابن ابی عقیل را که یکی از اقدمین فقهاست، در آثار مختلفی نقل کرده اند. او هیچ کتابی ندارد؛ به تازگی در یکی دو دهه اخیر، تمام آرای او را در یک مجموعه گرد آوری کرده اند. تمام دغدغه پژوهشگر باید این باشد که جریان و حرکت تحقیق خودش را حفظ کند و نباید دغدغه مسایلی غیر از پژوهش و تحقیق داشته باشد.
اشکال کار کجاست؟ آیا ما در بخش انجام تحقیقات علمی دچار مشکل شده ایم یا در انتشار گزارش پژوهش ها مشکلاتی داریم؟
اگر بخواهیم هم دلانه به این موضوع بپردازیم، باید ابتدا به این نکته توجه کنیم که امروز چه تکالیفی بر عهده ماست. به نظر من، یک حوزه، حوزه آموزش بود که به آن اشاره کردم. یک حوزه دیگر، آن است که باید یک نظام ارزش گذاری و ارزش سنجی را از اول برای فعالیت های پژوهشی ایجاد کنیم؛ یک سری تکالیفی را برای طلاب معین کنیم که آن تکالیف نه تنها به آموزش طلاب صدمه نزند، بلکه به نحوی باشد که آن را تقویت کند.
این نظام باید به نحوی باشد که از ابتدا همراه با آموزش پیش برود. طلبه ضمن این که آموزش می بیند باید جهانِ پیرامون و معاصر خودش را بشناسد و از همان ابتدا نیازسنجی را یاد بگیرد. بالأخره وقتی یک مسئله در ذهن طلبه ایجاد شود، مدام تلاش می کند که به آن پاسخ بدهد. یک وقتی که در جمعی از دانشجویان و اساتید فنی مهندسی بودم، مسئله ای مطرح شد؛ مسئله این بود که در ایران، شهرهایی هستند که افق آن ها به شکلی است که مثلاً زودتر از تهران غروب می شود و دیرتر از تهران هم آفتاب طلوع می کند.
ده ها شهر در کشور داریم که افق آن ها نسبت به شهرهای دیگر این طور است. این یک مسئله است که باید از جوانب مختلف به آن پرداخته شود. بسیاری از کنار چنین مسئله ای عبور می کنند، ولی سؤالی برای شان ایجاد نمی شود.
باید فضای خلاقیت را برای طلبه ایجاد کنیم و او را به نحوی پرورش دهیم که از کنار این مسایل به راحتی عبور نکند. انسان های زیادی، شاهد افتادن سیب به زمین بودند، ولی ایجاد شدن یک سؤال در ذهن نیوتون، دانش را متحوّل کرد؛ یک سؤال، جهان را به جهان دیگری بدل کرد.
ما طلبه ها باید یاد بگیریم که با سؤال زندگی کنیم. این مسئله باید از ابتدا در نظام آموزش قرار بگیرد؛ ما در این مسئله ضعف داریم. محقق باید پیشینه مسئله را بداند، منبع شناسی درستی داشته باشد و بتواند منابع را به حسب اعتبار رده بندی کند؛ همه این ها را او باید ضمن آموزش فراگرفته باشد.
هیچ وقت نشده که مثلاً طلابی را که مشغول خواندن ادبیات هستند، به یک کتابخانه ببرند و به او بگویند که ادبیات چند حوزه اصلی دارد و منابع اصلی و درجه دوم در هر کدام از آن حوزه ها، این است و مراجعه به هر کدام از این ها، روش مخصوص به خود را دارد.
لااقل ادبیات که تمام می شود، چه کسی در تفسیر، این کار را می کند؟ در اصول و فقه چه طور؟ به کاربردن همین روش، به مرور طلاب را با اصلی ترین منابع حوزوی و دینی آشنا می کند و با مهارت مراجعه به آن ها آشنا می شوند.
مسئله مهم دیگر، مسئله تکالیف پژوهشی است؛ ما نه تکالیف پژوهشی داریم و نه کارنامه پژوهشی. بحمدلله برخی از آقایان، کارنامه پژوهشی را در برخی از واحدهای آموزشی راه اندازی کرده اند؛ امیداریم لااقل در چند واحد پژوهشی در تهران هم این طرح راه اندازی شود.
این کارنامه پژوهشی باید به نحوی باشد که حتی کوچک ترین فعالیت های علمی طلاب در آن ثبت شود و برای آن اعتبار قائل شویم. امروز اگر طلبه ای به تبلیغ نرود و یا پژوهش نکند، شهریه اش قطع نمی شود؛ فقط آموزش است که از این اهرم استفاده می کند.
به هر حال باید حداقلی از تکالیف علمی، تمرینی و مهارتی را در پژوهش در نظر بگیریم؛ کما این که در تبلیغ هم باید همین طور باشد. شما اساتیدی را می بینید که از صرف میر تا درس خارج را تدریس کرده اند، ولی تاکنون حتی یک مقاله پژوهشی هم منتشر نکرده اند. همه این ها نشان دهنده این است که مسیر آموزش آن ها به نحوی نبوده که این مهارت ها را فرابگیرند.
آیا برگزاری جشنواره های علمی؛ همچون علامه حلی(ره) و کتاب سال حوزه، می تواند در رونق یافتن پژوهش در حوزه های علمیه تأثیرگذار باشد؟
جشنواره علامه حلی(ره) از این جهت حائز اهمیّت است که پژوهش را به مرور، به یک فرهنگ تبدیل می کند. این جشنواره تا به حال توانسته تأثیرهای مثبتی بگذارد. به نظر من، نوشتن و مقاله نویسی و رفتن به سمت تمرین و مهارت های پژوهشی و مواجه شدن با یک مسئله، آرام آرام در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ است.
ممکن است میانگین پژوهش های ارسال شده به جشنواره با معیارها فاصله داشته باشد، اما خروجی جشنواره نشان می دهد که در مجموع، این فعالیت ها مطلوب بوده و تبدیل به یک فرهنگ شده است. در حال حاضر، سالیانه حدود ۸۰۰۰ مقاله در سطح کشور به دبیرخانه های قم و چند استانی که جشنواره استانی دارند، ارسال می شود و چیزی در حدود ۸۰۰ استاد در فرآیند تولید آثار علمی تا ارزیابی آن ها، درگیر هستند. اساتیدی که به ارزیابی آثار مشغول می شوند، ارتقای مهارتی پیدا می کنند. هم چنین طلاب در نوشتن و مسئولین در شناسایی ظرفیت ها و تکالیفی که در سامان دهی دارند، ارتقاء می یابند.
حرکت مبارکی که در معاونت پژوهش حوزه های علمیه استان تهران شروع شده، جشنواره علامه شعرانی(ره) است که سطح بالاتر؛ یعنی استادان را مدّنظر قرار داده و این کار بسیار ارزنده ای است؛ زیرا اگر خود استاد، مهارت های کافی را نداشته باشد، نمی توانیم توقّع داشته باشیم که طلبه، محقق بار بیاید.
گاهی یک استاد، لشگری از اهل فکر و تحقیق را به ثمر می نشاند. الآن درس هایی در قم برگزار می شود که شاید چندین برابر جمعیتی که در درس مرحوم آخوند شرکت داشته اند، در درس حاضر می شوند؛ اما از میان این همه شرکت کننده، چند نفر عالم و محقق، پرورش می یابد؟
فهرست مجتهدانِ علی الاطلاقی را که در جلسات
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 