پاورپوینت کامل قرآن و حقوق بین الملل ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قرآن و حقوق بین الملل ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن و حقوق بین الملل ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن و حقوق بین الملل ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
>
خلأ خدا در بیانیه ی حقوق بشر
مولف: مائده رضایی، طلبه ی درس خارج فقه و اصول و کارشناس قرآن وحدیث
مقدمه
بیانیه ی حقوق بشر در زمان حاکمیت مکاتب انسانی در غرب و توسّط اندیشمندان اومانیست تدوین و وضع شده است و در «جهت تعمیم و تحمیل دیدگاه های جهان شناختی و معرفت شناختی چون سکولاریسم، دموکراسی و آزادی لیبرالیستی و فرد گرا گام بر می دارد» (باقرزاده،ص۴) و موضع نفی گرایانه نسبت به مبدأ هستی دارد که در مواد:۱۹،۱۸،۱۶،۲،۱،۲۶و مقدّمه ی بیانیه بروز کرده است که در مقابل موضع اثباتی کتاب دینی مسلمانان، قرآن کریم، قرار دارد (همان).
ما در این گفتار بحثی تطبیقی درباره ی دیدگاه قرآن کریم و بیانیه ی حقوق بشر نسبت به خداوند متعال خواهیم داشت.
ماده(۱):
الف: نادیده گرفتن خالق انسان
بیانیّه در مادّه (۱) سخن از به دنیا آمدن انسان کرده می گوید: «همه ی انسان ها آزاد به دنیا می آیند» ولی اشاره ای به خالقش ندارد. طبیعی است که اگر سخن از خالق به میان آید انتظاراتش از مخلوق هم مطرح خواهد شد و این امر با مبنای تفکّر اومانیستی مدوّنان بیانیه ناسازگار ست؛ زیرا حق آزادی بشر را به معنای رهایی اش از هر گونه قدرتی می دانند، جان لاک می گوید: «آزادی طبیعی بشر عبارت است از این که از هر گونه قدرت رها باشد و تابع اراده یا اقتدار قانونی بر دیگری نباشد، بلکه فقط از قانون طبیعت پیروی کند.» (هادی وکیلی،ص۱۳۶).
در مقابل قرآن کریم بر خالقیت خدا در آیه های بسیاری تصریح و تأکید دارد و انسان را آفریده و بنده ی او می داند: «الرّحمان خلق الإنسان» (رحمان/۱-۲) خداوند پر مهر انسان را آفرید. و در آیه ی ۷ سوره ی سجده می فرماید: «او خدایی است که هرچیزی را که آفرید نیکو گرداند.» و همچنین در سوره ی طه آیه ی ۵۰ می فرماید: «پروردگارمان کسی است که هر چیزی را خلقتی که درخور اوست داد و سپس آن را هدایت فرموده است.»
این دو آیه عامند و انسان را هم در بر می گیرند به موجب آن ها خداوند بشر را به بهترین صورتی آفرید، نوع و شکل آفرینشی را که در خورش بود به وی بخشید: اعضای بدن، عقل، روح، احساس، حقوق و… ولی او را به حال خود وا ننهاد بلکه او را با هدایت تکوینی مانند سایر موجودات به سوی سر انجام زندگی و با هدایت تشریعی به سوی سعادتِ حیات موقّت و ابدی رهنمون ساخت.
بنابراین حقوق ذاتی و طبیعی که مصداق خلق می باشند برای خوشبختی فرد و جامعه ی بشری کافی نیست بلکه عوامل دیگری لازم است که موهبت عقل بشری به تنهایی توانایی درک آن را ندارد این عوامل همان برنامه ی حیات بخشی است که به دست پیامبران الهی به بشر می رسند:
«ای کسانی که ایمان آورده اید چون خدا و پیامبر،شما را به چیزی فراخواندند که به شما زندگی می بخشد، آنان را اجابت کنید». (أنفال/ ۲۴)
بنابرین جان لاک که می گوید:«ما حقوق خاصی داریم، زیرا به وسیله ی خدا خلق شده ایم» (هادی وکیلی،ص۱۳۷) تنها به حقوق طبیعی خدا دادی نظر و از تکلیف بشر در برابر خلق و نیز حقوق تشریعی او (زندگی پاک و معنوی) غفلت نموده است و شاید به همین علّت در تعریف آزادی بشر قدرت و حاکمیت خدا را بر تدبیر زندگی بشر نفی می کند.
ب: اهمال فطرت خدا جوی انسان
در مقدّمه و مادّه ی (۱) بیانیه، انسان موجودی دارای حیثیت ذاتی، حقوق یکسان، عقل و وجدان معرفی شده و هیچ اشاره ای به فطرت خدا جویش نگردیده است.
این فطرت نشان از خردمندی انسان دارد. قرآن کریم دین حنیف ابراهیم خلیل را دینی فطری می داند و به اقبال به آن و ثبات برآن فرمان می دهد: «روی خودرا با گرایش تمام به حق به سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا مردم را برآن سرشته است. آفرینش خدا تغییر ناپذیرنیست؛ این است همان دین پایدار…» (روم/۳۰)
و هر کس از دین یکتا پرستی دست بردارد، نابخردی کرده و از خود بیگانه است: «و من یرغب عن مله إبراهیم فقد سفه نفسه….» (بقره/۱۳۰) «و چه کسی جز آن که به سبک مغزی گراید از آیین ابراهیم روی بر می تابد؟!»
غفلت بانیان حقوق بشر تابه حدی است که انسان را در رواداشتن بزرگ ترین ستم برخود آزاد بلکه آن را ازحقوق وی دانسته و اجازه ی گمراه سازی دیگران را هم به او داده اند؛ به موجب مواد:۲ و ۱۹ انسان در عقیده، انتخاب و انتشار مذهب مورد علاقه ی خود آزاد است. این مواد اعتقاد شرک و بت پرستی را هم در بر می گیرد. در حالی که در قرآن کریم شرک بزرگ ترین ستم شمرده شده است:
«بی شک شرک ستم بزرگی است.» (لقمان /۱۳) «و گناهی غیر قابل آمرزش است» (نساء/۴۸) «خداوند شرک ورزیدن به خود را نمی آمرزد ولی جز آن را برای هر که بخواهد می آمرزد».
هر کسی که از اندک خردورزیی بهرمند باشد می فهمد که کرنش و تقدیم هدایا و راز و نیاز با مجسّمه ی دست ساز و اعتقاد به الوهیت و قدرت دخل و تصرّفش در عالم کائنات باوری بی نهایت سخیف و نابخردانه است و بت پرست با این اعتقاد ضربه های مهلکی بر قوّه ی تعقّل و حقیقت یاب خود می زند و خود را از حیوانی که تنها خواهان منافع خویش است فروتر می سازد و در یک کلمه با این اعتقاد عامل کرامت خود را که نیروی عقل است نابود می کند.
انکار و یا نفی دخالت مبدأ هستی در زندگی بشر که از مبانی اومانیسم است نیز به همان سخافت بلکه بسی بدتر و سفسطه ای بیش نیست، زیرا در تعیین مادّه ی اوّلیه منتهی به دور و تسلسل که محال عقلیند می گردد. قرآن کریم این منکران را هوا پرستانی معرّفی می کند که بر دلشان مهر خورده و دیگر قدرت اندیشه ورزی و تعقّل را از دست داده اند که فقط پیرو گمان های بی اساس خویشند: در ادامه ی آیه ی ۲۳ جاثیه می فرماید:
«و گفتند: چیزی جز زندگی دنیایمان نیست و چیزی جز روزگار ما را نابود نمی سازد. در حالی که علمی در این باره ندارند و فقط گمان می کنند». (جاثیه/۲۴)
حالا از بانیان حقوق بشر پرسشی داریم:
آیا اعتقاد به شرک و نفی حقیقت پیدای عالم هستی، خداوند متعال، که بر خاسته از عدم خرد ورزی است ستم بر حیثیت ذاتی نیست؟چگونه شما در این بیانیه به حقوق متناقض قائل شده اید؟آیا می توان سخن از شرف ذاتی و خرد گفت ولی در مواد:۲ و۱۹ آن ها را نقض نمود؟
اگر پاسخ شما منفی است پس چه تفسیری برای این مواد دارید؟
حق آن است که تفسیر دیگری ندارند؛ عمل کرد سازمان ملل متّحد و رهبران سیاسی کشورهای مدرن و ناظر بر اجرای بیانیه صحه گذارده بر خرافه پرستی کشورهای مشرکی مانند: هند، چین، ژاپن و اکثر کشورهای آفریقایی و خاور دور و غرب را که طبق آمار ها ۷۵% ساکنان کره ی زمین را تشکیل می دهند (مرکزآمار ایران)، احترام و حمایت از آن می داند.
و در مقابل، بارها از توهین کنندگان به پیامبران مذاهب توحیدی به صورت های فرهنگی و هنری چون سخنرانی ها (رک:حسان حلاق، نامه سرگشاده به پاب بندیکت ۱۶ )، چاپ کتاب ها، ترسیم کاریکاتورها و تولید فیلم های موهن به بهانه ی حق آزادی بیان در رسانه های جهانی دفاع و حمایت می شود. برای نمونه می توان از مقامات سیاسی انگلیس، آمریکا، آلمان و فرانسه در حمایت از سلمان رشدی نویسنده ی مرتد کتاب آیات شیطانی و صدر اعظم فعلی آلمان آنگلا مِرکِر در حمایت از کاریکاتوریست اروپایی نام برد.(اخبار سراسری شبکه های تلویزیون جمهوری سلامی ایران و کشورهای عربی و اروپایی و امریکایی و…سال های ۱۹۶۷و۲۰۰۸م)
مادّه ی(۲): نادیده گرفتن مذهب توحیدی در تحقق حقوق
در این مادّه حقّ تمتّع از حقوق و آزادی های موجود در بیانیه بدون هیچ تبعیضی حتّی مذهبی به افراد داده شده است و مذهب توحیدی در کنار همه ی مذاهب شرک، الحاد و مجعول بشری، در امکان بهرمند ساختن انسان از حقوق و آزادی ها، منفعل انگاشته شده است در حالی که از منظر قرآن کریم حقوقی چون:آزادی بیان، آزادی عقیده و تربیت و آموزش صحیح به معنای درست آن فقط در حوزه ی اعتقاد توحیدی مجاز بلکه قابل تحقّق است؛ این کتاب جاودان آسمانی از عقیده ی توحیدی به «رشد» و از شرک و الحاد به «غیّ» تعبیر می کند ولی در عین حال افراد را در انتخاب هر کدام آزاد می گذارد:
«هیچ اجباری در دین نیست، بی شک رشد از گمراهی (راه از بی راهه) به خوبی آشکار شده است.» (بقره /۲۵۶)
و در ادامه بیان می دارد که لازمه ی این آزادی سرنوشت یکسانی برای انتخاب کنندگان ندارد بلکه گزینش صحیح که رشد و توحید باشد وسیله ی نجات از سرانجام بد است.«پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، پس به راستی به دستاویزی محکم چنگ زده است که گسست ناپذیرست.» (همان)
بنابراین دو آیه و آیات نظیر، محدوده ی صحیح آزادی فهمیده می شود؛ که حق انتخاب واقع بینانه است زیرا رشد به معنای رسیدن به حقیقت امر (هرچیز) (محمد حسین طباطبایی، ج۲، ص۳۴۲) و راهیابی و پایداری در حق است. (راغب اصفهانی، ج۲، ص۱۰۹). این مرز بندی به حکم عقل کلّی نگر صورت می گیرد. بنابراین تنها با انتخاب عقیده ی توحیدی آزادی واقعی محقّق می گردد.
بدون شک آزادی تعریف شده در بیانیه با آزادی مورد نظر ادیان توحیدی، تفاوت ماهوی دارد حریّت بیانیه بزرگ ترین ستم را هم در بر می گیرد. ولی حریّت توحیدی رهایی از هر نوع بندگی و وابستگی به غیر خداست.
در اعتقاد توحیدی حتّی پیامبران خدا حق ندارند مردم را به بردگی بگیرند:
«ماکان لبشر أن یؤتیه الله الکتاب والحکم والنّبوهثمّ یقول للنّاس کونوا عبادًا لی من دون الله…»(ال عمران/۷۹) «هیچ بشری را نشاید که خدا به او کتاب و حکمت دهد سپس به مردم بگوید: برای من بنده باشید نه خدا.»
و در این ایدئولوژی است که ملّت های آزاد موظّف به تأمین آزادی انسان های تحت سلطه هستند گرچه به قیمت جانشان تمام شود و اگر آن را انجام ندهند مورد نکوهش خدا قرار خواهند گرفت:
«شما را چه شده که در راه خدا جنگ نمی کنید و در حالی که مردم خوار شده از مردان، زنان و کودکان می گویند: پروردگارا، از این شهری که مردمش ستمگرند ما را بیرون آر و از نزد خود برای ما سرپرستی قرار ده و از نزد خود برای ما یاوری قرار ده.» (نساء/۷۵).
بهترین برنامه های زندگی در این ایدئولوژی ترسیم گشته است: که در قرآن کریم با تعابیر: آقوم، الطّیب من القول، صراط حمید، صراط مستقیم، شفاء لما فی الصّدور، موعظه، حکمه، مایحییکم». «پایدار تر،سخن پاک،راه راست ستوده، درمان دل، پند، حکمت، چیزی که شما را زنده می کند…». (،یونس/۵۷ حمد/۶، إسراء/۹، ابراهیم/۱، حج/۲۴ أنفال/۲۴)
در این برنامه آموزش و پرورش مردم از جایگاه پایه ای و رکنی بر خورداراست و در آیه های بسیاری به عنوان وظیفه ی انبیاء بی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 