پاورپوینت کامل لطفاً قصه ات را بخوان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لطفاً قصه ات را بخوان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لطفاً قصه ات را بخوان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل لطفاً قصه ات را بخوان! ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

پس از پایانِ قصّه ام، همه ی بچّه های کلاس که تحت تأثیر قرار گرفته بودند، برایم کف زدند. خانم همّتی در دفتر نمره چیزهایی نوشت و با صدای بلند گفت: «چهارده! بفرمایید بنشینید.»

قصه بنویسید، شعار ندهید!

ـ مریم بلندی!

ـ بله خانم!

ـ لطفاً قصّه ات را بخوان.

ـ «اجازه خانم! چشم خانم!»

شب بود. سکوت همه جا را فرا گرفته بود من به آسمانِ پر ستاره ی شب چشم دوختم؛ آسمانِ بی انتها. ستاره های ریز و درشت یکی در میان چشمک می زدند. ماه از وسط دو پاره شده بود؛ هواپیمای کوچکی آن را از وسط به دو نیم تقسیم کرده بود. انگار نمی خواست مردم ماه را کامل ببینند! هواپیما همراه با ماه آسمان را می پیمود. امّا از آن فاصله نمی گرفت. آری! آن هواپیمای جنگی! عراقی بود. با خود گفتم: ای بی حیا! این بار کجا را می خواهی زیرو رو کنی؟… این همه خون که ریختی، بَس نبود؟ این همه خانه را که خراب کردی، راضی ات نکرد؟ این همه گل را که پرپر کردی…»

پس از پایانِ قصّه ام، همه ی بچّه های کلاس که تحت تأثیر قرار گرفته بودند، برایم کف زدند. خانم همّتی در دفتر نمره چیزهایی نوشت و با صدای بلند گفت: «چهارده! بفرمایید بنشینید.»

بچّه ها که از این نمره شاخ در آورده بودند، با تعجّب پرسیدند: «چرا این قدر کم؟»؛ من داشتم بیهوش می شدم، اصلاً توقّع نداشتم؛ چرا که تا آن روز، تنها بیستِ انشای کلاس، مالِ من بود.

خانم همّتی از سکّوی جلوی کلاس بالا رفت، گچ قرمز را برداشت و با خطّ درشت روی تخته سیاه نوشت: «قضاوتگری» و گفت: «عیب نوشته ی شما این است که قضاوت گری کرده اید؛ شما همه ی حرف های خودتان را برهنه روی کاغذ ریخته اید؛، شما شعار داده اید!»

مژده گفت: «امّا خانم معلّم این حرف ها حرفِ همه ی ماست؛ ما هم همین حرف ها را در دلِ داشتیم؛ مریم حرفِ دلِ ما را زده است». خانم همّتی در حالی که دست های گچی اش را با دستمال کاغذی پاک می کرد گفت: «بله! امّا آیا شما فقط برای خودتان و هم فکرهای خودتان می نویسید؟ یا دوست دارید همه ی مردم دنیا، مخالف یا موافق، آن را بشنوند و احساس و اندیشه ی شما را تحسین کنند؟»

گفتم: «خو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.