پاورپوینت کامل چگونه خصم را مغلوب کنم؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چگونه خصم را مغلوب کنم؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونه خصم را مغلوب کنم؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونه خصم را مغلوب کنم؟ ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
>
آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابکر، جامه ی خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون محور آسیاب است به آسیاب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشه ها، به بُلندای ارزش من نتواند پرواز کرد.
مترجم: متشرعی
در شماره ی قبل به تعریف مناظره و جدل و اقسام آن پرداخته شد و در مورد نگاه اسلام به این امر، که آیا مناظره در اسلام مشروع است یا نه مثال های متعدد در این زمینه بیان و توضیحاتی ارائه گردید در این شماره به احکام و آداب مناظره ی صحیح که رساننده به حق باشد پرداخته می شود.
برای این که یک مناظره ی موفق، سازنده و هدفمند باشد و دو طرف از آن فایده و ثمری ببرند، بهتر است هر دو از آداب مناظره که آیه ی شریفه ی ۱۲۵ سوره ی نحل به آن اشاره دارد، پیروی کنند. در اینجا مهم ترین آدابی را که مراعات آن در مناظره شایسته است ذکر می کنیم.
۱- مناظره کننده باید در طلب حق باشد مانند کسی که در جستجوی گمشده ای است و هنگامی که آن را یافت شکرگزار باشد و برایش فرقی نکند که حق به وسیله ی او آشکار شود یا دیگری و به طرف مقابل به چشم یک همراه و یاور بنگرد نه یک دشمن؛ هنگامی که خطایش را به او شناساند و حق را برایش آشکار کرد، از او تشکّر کند؛ هم چنان که اگر در جستجوی گمشده اش به طریقی رود و او را آگاه سازند که گمشده اش، در طریق دیگری است سپاس گزار می گردد.
و «حق» گمشده ی مؤمن است که این چنین جویای آن است و درست این است که هرگاه حق بر زبان دشمنش هم جاری شد شاد شود و از او تشکر کند نه این که خجالت کشد و رویش سیاه گردد و رنگش تغییر کند و در برابر آن با تمام سعیش بایستد.[۱]
۲- مانع انتقال همراهش از دلیلی به دلیل دیگر و از سؤالی به سؤال دیگر نشود؛ بلکه امکان بیان آن چه حاضر می کند و خروج کلماتی از او را که برای رسیدن به حق لازم است برایش فراهم کند.
پس اگر حق را در جمله ای از او یافت یا سخنی از او مستلزم حق بود و او از این لزوم غافل، از او قبول کند و سپاس خدا را به جا آورد که همانا غرض، رسیدن به حق است ولو این که مطلوب در کلام طرف ضعیف تر باشد و این سخن که: این سخن مرا قانع نمی کند، کلام اولت را رها کردی و حق با تو نیست و مانند این ها از کلمات بیهوده ی مناظره کنندگان است و به دلیل عناد و خروج از راه محکم و متقن است.
مناظرات بسیاری دیده می شود که در آن ها یک پارچگی مجادله از بین می رود؛ معترض دلیل می خواهد بر ادعا و مدّعی در حالی که دلیل را می داند بیان نمی کند و این مناظره به انکار و اصرار بر مخالفت و عناد منتهی می شود که این عین فساد است و خیانت به دین مقدس و اینان مشمول مذمّتند؛ یعنی کسانی که علمشان را کتمان می کنند.
۳- هدفش رسیدن به حق باشد و خواهان ظهور آن به هر صورت که اتفاق افتد نه این که خوبی خود یا اثبات بسیاری علمش یا درستی نظرش هدف او باشد که این مراء است که در آن زشتی هاست و از آن به شدت نهی شده است.
از نشانه های این که هدف مناظره کننده رسیدن به حق است این می باشد که جز به امید تأثیر حق مناظره نکند. امّا اگر می داند که طرف مقابلش در مناظره تسلیم حق نمی شود و با وجود تبیین و توضیح خطایش از حرف خود برنمی گردد، مناظره با او جایز نیست، زیرا آفاتی بر آن مترتّب است و غایت و هدف مطلوب از آن حاصل نمی شود.
۴- درباره ی وقایع مهم یا مسائل قریب الوقوع و مانند آن مناظره کند هم چنین مهم بیان حق است و کلام را نباید طولانی تر از آن چه برای محقّق شدن حقیقت لازم است، طول دهد و مغرور نشود که مناظره در مسائل نادر موجب ریاضت فکری و ملکه ی استدلال و تحقیق است، چنان که در این مسائل کسانی که قصدشان خودنمایی است اتفاق نظر دارند.
برای اظهار دانش خود و درباره ی تعریفات و نقیض آن ها مناظره می کنند و درباره ی مغالطات و مانند آن و اگر به خوبی حال ایشان را امتحان کنی در می یابی که قصدشان غیر از تبیین حق است. [۲]
۵- باید الفاظ مناسب و زیبا به کار برد و از عبارات زشت و عامیانه پرهیز نماید و از شتاب زدگی و اشتباه کاری در الفاظ خودداری کند.
۶- باید قادر به آوردن امثال و شواهدی مناسب از اشعار و متون دینی، فلسفی، علمی و کلمات بزرگان و حوادث کوچک باشد و این امر در صورت نیاز ضروری است؛ حتی اگر زمینه مناسب باشد آوردن شواهد و امثال متعددی در غلبه بر خصم به او کمک می کند و یک مثل گاهی چنان تأثیر بر نفوس دارد که استدلال های منطقی چنین بهره ای ندارند.
۷- باید از دشنام و ناسزاگویی، استهزاء، تمسخر و مانند این ها که عواطف طرف مقابل را تحریک می کند و باعث دشمنی و خصومت می شود، پرهیز گردد زیرا چنین برخوردهایی روش مجادله را که باید به بهترین گونه باشد تغییر می دهند.
۸- باید صدای خود را بیش از حد معمول بالا نبرد که این امر فقط ضعف او را نشان می دهد و دلیلی است برآمادگی او برای مغلوب شدن؛ بلکه باید سخن خود را استوار و متین، بدون هیچ تردید و تزلزل و ابهام و ضعف بیان کند و اگر با صدای آهسته و آرام سخن خود را بیان کند تأثیرش بیشتر از زمانی است که آن ها را با داد و فریاد بگوید.
۹- در برابر خصم فروتن باشد و از عبارت های خودپسندانه و سخنان نادرست و زشت بپرهیزد.
۱۰- نشان دهد که کاملاً به سخنان طرف مقابلش گوش می دهد و آغاز سخن نکند مگر این که به بیان مقصودش منجر شود. همانا پیش قدمی در سخن گفتن و سؤال و جواب کردن قبل از اتمام سخنان خصم موجب گیج شدن دو طرف است؛ از یک طرف بحث پیچیده و مبهم می شود و از طرف دیگر خصم را خشمگین می کند.
۱۱- تا حد امکان باید از مجادله با ریاکاران و شهرت طلبان، کینه توزان و مدعیان قدرت و عظمت پرهیز شود؛ زیرا مجادله با ایشان از یک طرف سبب می شود بیماریشان به انسان سرایت کند و انسان در حرکاتش شبیه یک شخص بیمار شود و از طرف دیگر با وجود چنین کسی نمی توان به مقصود رسید یا بر خصم غلبه کرد. [۳]
۱۲- باید با آراء و افکار خصم از طریق کتاب ها و منابع خود او و نه از طریق کتاب ها و منابع خویش، آگاه باشد.
۱۳- باید فکری را که می خواهد طرح کند، احاطه ی کامل بر آن داشته باشد، مطلب را خوب هضم کرده باشد و نسبت به آن قانع شده باشد تا بتواند خصم خود را نیز قانع کند.
۱۴- و شایسته است که سخن مناسب با زمان و مکان را انتخاب کند که دارای تأثیر در جان ها باشد که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
۱۵- باید خصم را با کلامی مفهوم و در خور درک و سطح فکری او، با روشی نیکو و منطقی و محکم و استوار مورد خطاب قرار دهد.
تاریخ احتجاج و مناظره در حکومت اسلامی
گاهی بعضی تصوّر می کنند که تاریخ احتجاج و مناظره در باب خلافت و امامت و اثبات حق امام علی(علیه السلام) به زمان متأخر برمی گردد و به ظهور علم کلام نزد شیعه محدود می شود.
دلیلی وجود دارد که ثابت می کند این مناظرات از اولین روزی که در اثر حوادث سقیفه ی بنی ساعده، خلافت بعد از پیامبر به دیگران تسلیم شده ـ حوادثی که مسیر تاریخ را تغییر داد ـ بوده است و اولین نزاع بین مسلمانان بعد از پیامبر در باب مسأله ی امامت می باشد[۴]و اولین کسی که باب مناظره و احتجاج در این زمینه را باز کرد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بوده است؛ صاحب حقی که متون دینی حقّانیت او را اثبات می کنند.
هم چنین حضرت زهرا (علیها السلام) و حسنین (علیهما السلام) و بنی هاشم و گروهی از صحابه نیز نقش بزرگی در این زمینه داشتند که کتاب های تاریخی و حدیث و سیره سرشار از مجادلات و مناظرات آنان در این زمینه است. در این جا به بعضی از این احتجاجات اشاره می کنیم.
احتجاج امیرالمؤمنین (علیه السلام) در باب مسأله ی خلافت و مطالبه ی حقّ خویش
کسی که در این باره به کتاب های حدیث و سیره مراجعه کند استدلال های بسیاری از امام علی (علیه السلام) در این باب می یابد. هم چنین اگر به نهج البلاغه مراجعه کنیم، خطبه ها و سخنان بسیاری را می یابیم که نشان دهنده ی شدت تأثّر علی (علیه السلام) و نفس سرشار از حسرت و تأسف اوست به سبب آن چه در حق او از جانب مردم حاصل شد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 