پاورپوینت کامل ماه و خورشید بر آسمان توحید ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ماه و خورشید بر آسمان توحید ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماه و خورشید بر آسمان توحید ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ماه و خورشید بر آسمان توحید ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
>
گستردگی قلمرو مناطق تحت نفوذ اسلام، ایجاب می کرد مسلمانان با دنیای خارج رابطه برقرار کرده و با افکار و اندیشه های فلسفی و کلامی بیگانگان آشنا بشوند. این تحوّل فکری و فرهنگی با وجود آثار مثبت، پیامدهای منفی زیادی نیز به بار آورد.
ترسیم گوشه هایی از دوران امامت امام صادق(ع)
استاد رثایی
وجود مبارک رسول اکرم(ص)، برترین الگوی بشریت و جامع ترین نمونه ی زنده ی تعالیم اسلام است. «لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»؛ «مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود». (احزاب/۲۱)
و پس از ایشان، فرزندان بزرگوارشان به عنوان الگوهای زنده و تداوم بخش رسالت محمّدی همواره هدایتگر انسان ها بوده و در شرایط مختلف، مشکل هدایت را به طور عینی، در مقابل رهروان حق برافروختند و آنان را به بهره گیری و حرکت دعوت کردند.
در این نوشتار با مختصری از زندگی پُر برکت امام صادق(ع)و تلاش ها و روش ها و سیاست های آن حضرت در رویارویی با مکتب ها و جریان های مخالف با مکتب رسالت آشنا خواهیم شد. ان شاء الله.
ششمین پیشوای شیعیان، در سپیده دم روز جمعه یا دوشنبه، هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در زاد روز پیامبر اکرم(ص)، در مدینه چشم به جهان گشود، نام مبارکش «جعفر»، کنیه اش «ابوعبدالله»، القاب شریفش، صابر، فاضل، طاهر، قاهر، باقی، کامل، و مشهورترین آن ها «صادق» می باشد. (اربلی،ج ۲ص۱۵۵)
پدر بزرگوار آن حضرت امام باقر(ع)و مادر ارجمندش، بانوی پرهیزکار و شایسته ای به نام «امّ فَروِه» دختر قاسم بن محمّد بن ابوبکر می باشد. پدر امّ فروه، از چهره های برجسته و محدّثان زبده ی احادیث اهل بیت:و در زمان خود جزو فقیهان هفتگانه ی مدینه به شمار می رفت و مورد وثوق و اعتماد امام سجاد(ع)نیز بود. تعداد فرزندان امام(ع)در منابع تاریخی، مختلف نوشته شده، ولی در اقوال مشهور ده نفر ذکر شده که هشت پسر و دو دختر می باشد.
فضایل و مکارم اخلاقی امام صادق(ع)
حضرت صادق(ع)، هم چون جدّ بزرگوارش رسول خدا(ص)، مظهر «خُلق عظیم» و وجود مبارکش مجمع فضایل و مکارم اخلاقی، فردی و اجتماعی بود و در بندگی خدا، یگانه ی عصر خود به شمار می رف. اعتراف دانشمندان و شخصیت های برجسته ی معاصر آن حضرت در این زمینه، گواهی بر این حقیقت است. در زهد و بی علاقگی به دنیا نیز، مقامی والا داشت، آن آگاهی و شناختی که امام(ص)را به عبادت الهی و ایجاد انس و ارتباط تنگاتنگ با معبود و لقای او وا می داشت، او را نسبت به جلوه ها و مظاهر فریبنده ی دنیا و مناصب آن نیز بی علاقه و بی رغبت می کرد و معنا و مفهوم زهد که عدم دلبستگی و تعلّق به دنیا و مظاهر آن است در سیره ی عملی و سخنان حضرت کاملاً مشهود است.
حضرت در زیر لباس هایش پیراهنی زبر و خشن می پوشید و در این کار به پدران بزرگوار خود تأسّی می جُست و می فرمود: «جُعِلَ الْخَیرُ کلُّهُ فِی بَیتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا»؛ «تمامی خیر در اتاقی نهاده شده و کلیدهای آن را زهد و بی علاقگی به دنیا قرار داده اند». (کافی،ج ۲ص۱۲۸)
امام صادق(ع)در همه ی امور به ویژه به هنگام مواجه شدن با مصیبت، راضی و تسلیم در برابر حق تعالی بود و همه چیز را از او و به اراده و مشیت او می دانست. سرچشمه ی جود و بخشش بود و به صورت آشکار و پنهان به نیازمندان کمک می کرد. بسیار بردبار و با گذشت بود و بدی افراد را با چشم پوشی و در برخی موارد با احسان و نیکی پاسخ می داد.
نسبت به عموم مردم بسیار مهربان و دلسوز بوده در سختی ها و تنگدستی ایشان در کنار آن ها قرار داشت و سعی می کرد از نظر زندگی و خورد و خوراک، همسان آنان باشد. درباره ی معجزات و کرامات حضرت در کتاب های تاریخ و حدیث مسائل بسیاری نقل شده؛ از جمله: استجابت دعا، اخبار از رویدادهای گذشته و آینده، زنده کردن مردگان، بینا کردن نابینایان و….
اظهار نظر شخصیت ها درباره ی امام صادق(ع)
درباره ی شخصیت امام صادق(ع)اظهار نظرهای فراوانی از موافقین خط امامت و مخالفین ذکر شده است. اعترافات مخالفان سیاسی آن حضرت، هم چون منصور عباسی، مخالفان اعتقادی با گرایش های گوناگون از قبیل سنّی مسلکان مانند ابوحنیفه و مالک بن انس، مادّیگرایان مثل ابن اَبِی العَوجاء، ابن مقنّع و… درباره ی علم، دانش و زهد و تقوای حضرت مشهود بوده و او را برترین دانشمند زمان خود شمرده اند.
دوران امامت امام صادق(ع)
پیشوای ششم، در سال ۱۱۴ هجری قمری عهده دار منصب امامت شد. برتری آن حضرت در علم و دانش بر تمامی مردم زمان خود، وراثت وی از رسول خدا(ص) و وجود سلاح مخصوص آن حضرت نزد وی، تصریح رسول خدا(ص)بر امامت ایشان پس از پدر بزرگوارش و… از جمله دلایل اثبات امامت ایشان است.
دوران امامت آن حضرت، از نظر سیاسی و اجتماعی، با فراز و نشیب های عجیبی روبه رو بود که در هم پیچیده شدن طومار حکومت امویان و روی کار آمدن عباسیان از مهم ترین آن ها به شمار می رود. حضرت در بخش نخست دوران امامت خودش، با پنج تن از خلفای اموی معاصر بود که خط مشی همگی شان همان برنامه های اجدادشان بود.
هشام مردی سیاستمدار و خشن بودو با مخالفان حکومتش به ویژه شیعیان با تندی و خشونت رفتار می کرد، کارگزاران او همه خون ریز بوده و عرصه را بر مردم تنگ می نمودند. ولید دومین خلیفه ی معاصر آن حضرت، مردی غوطه ور در فساد، عیاشی و می گساری بود. توهین او به قرآن کریم و پاره پاره کردن آن و نیز سوزاندن پیک مطّهر زید بن علی بن الحسین و به شهادت رساندن یحیی، نشانه ی بی دینی و ضدّیت او با خاندان پیامبر است.
امام صادق(ع)در بخش دوم از دوران امامت خود، با دو تن از خلفای عباسی به نام های حجّاج و منصور معاصر بود. عباسیان روی دیگر سکّه ی نفاق بودند و سعی می کردند در پوشش نفاق، افکار و اذهان عمومی را از جنایاتی که انجام می دهند، منحرف کنند پس به شیوه های مختلف علویان را تحت فشار قرار داده و آن ها را به شهادت می رساندند.
منصور گروهی از ایشان را در رَبَذه به زنجیر بست و دستور داد به قدری به آنان تازیانه بزنند که گوشت و خونشان به هم آمیخت سپس آن ها را در سخت ترین شرایط به زندانی در کوفه منتقل کرد که شب و روزش معلوم نبود. زندانیان برای تشخیص اوقات نماز، قرآن را به پنج بخش تقسیم کرده و پس از قرائت هر بخش نماز اقامه می کردند و سرانجام تمام زندانیان را با فرو ریختن سقف زندان بر روی آنان، به شهادت رسانید. (اسد حیدر،ج ۱ص۴۷۴)
روش دیگر منصور این بود که شیعیان و علویان را زنده در لای دیوار می گذاشت و ساختمان سازی می کرد. او در سخنی به قتل صدها نفر از علویان اعتراف کرده و می گوید: «من هزار تن یا بیشتر از فرزندان فاطمه را کشتم». (عاملی، ص۸۷) منصور در بین علویان از امام صادق(ع)بیشتر از دیگران بیمناک بود و آن حضرت را بارها به قصد کشتن نزد خود احضار کرد اما بر این امر موفق نشد.
دوران امامت امام صادق(ع)و جنگ عقاید
این دوره عصر تحول فرهنگی و پیدایش و گسترش نهضت ها و انقلاب های فکری است. نسل های جدیدی از تازه مسلمان ها با ملیت ها و باورهای فرهنگی و علمی خویش، به جامعه ی بزرگ اسلامی پیوسته اند. از سوی دیگر، شرایط سیاسی ـ اجتماعی جامعه ی اسلامی، فتوحات نظامی و گستردگی قلمرو مناطق تحت نفوذ اسلام، ایجاب می کرد مسلمانان با دنیای خارج رابطه برقرار کرده و با افکار و اندیشه های فلسفی و کلامی بیگانگان آشنا بشوند.
این تحوّل فکری و فرهنگی با وجود آثار مثبت، پیامدهای منفی زیادی نیز به بار آورد. نفوذ افکار بیگانگان در میان مسلمانان و پدید آمدن شبهات و انحرافات به عنوان یک خطر جدّی، اسلام را تهدید می کرد. از همه مهم تر در تنگنا قرار گرفتن امامان معصوم از سوی حکمرانان ظلم و جور و محدودیت این بزرگواران در ارشاد و هدایت نسل جدید، موجب شد شناخت بسیاری از حقایق و معارف اسلامی و مبانی اسلام اصیل در پایین ترین حدّ خود قرار گیرد.
در چنین فضایی، زمینه برای عرضه ی هر نوع متاع فکری آماده بود. افراد زیادی تحت عنوان «فقیه»، بر کرسی فقاهت تکیه زده به مسایل شرعی و پرسش های دینی با استناد بر احادیث درست و نادرست به نام پیامبر(ص)، پاسخ می دادند. این ها به قدری زیاد بودند که در هر شهری پیشوایی بود و نحله و مذهب فقهی خاصی داشت که به نام صاحبش شناخته می شد. (حیدر،ج ۱ص۱۵۳)
مشهورترین این ها، مذهب ابوحنیفه، نعمان بن ثابت، مالک بن انس، محمد بن ادریس شافعی و ده ها مذهب دیگر است که پس از درگذشت پرچمدارشان به مرور زمان، منقرض و به دست فراموشی سپرده شدند. اما در زمان امام صادق(ع)همه ی آن ها کم و بیش فعّال بودند و برای خود مقلّدان و پیروانی داشتند. در نتیجه، یک جنگ گسترده ی اعتقادی در میان بود.
تفکّر دیگری به نام زنادقه وجود داشت که منکر خدا و پیامبر و ادیان آسمانی بود. این گروه در قالب طبقه ی متجدّد، با زبان های زنده ی آن روز دنیا (سریانی، یونانی، ایرانی و هندی) با افکار مادیگری حضور داشتند.
حمایت دستگاه خلافت باعث شده بود که این ها آزادانه در همه جا حاضر باشند و فعالیت کنند. گروه های فکری و اعتقادی دیگری از قبیل: خوارج، غلات، صوفیه، زیدیه، اسماعیلیه و… نیز بودند که در این دوره از امامت امام صادق(ع)مشغول فعالیت و جعل حدیث بودند.
یکی از این افراد در پای چوبه ی دارد افتخار می کرد که چهار هزار حدیث جعل کرده و در آن ها، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کرده است. (دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲ص۶۸۸)
موضع امام صادق(ع)در اعلام امامت و مبارزه با دستگاه حکومت
خوشبختانه نمودارهای برجسته ای از فعالیت های امام(ع)در دسترس است که تلاش آن امام همام را در تبیین و تبلیغ مسأله ی امامت و پاسداری از سنگر استوار مکتب تشیّع روشن می سازد. حضرت، شاه بیت دعوتش را موضوع امامت قرار داد و در چند مرحله به آن پرداخت:
مرحله ی اول: به این صورت بود که ابتدا موضع باطل خلفاء و کارگزاران آنان را افشاء کرده و به یاران خود گوشزد می نمود که از هرگونه همکاری با دستگاه خلافت خودداری کنند؛ حتی به شیعیان پیغام می دادند، در مواقع نزاع با یکدیگر مبادا به یکی از قضات فاسد رجوع کنید، بلکه در میان خود کسی را که من قرار داده ام برگزینید. (وسایل الشیعه، ج۱۸ص۱۰۰)
یا در جای دیگر می فرماید: هر کس درباره ی حق و باطلی به آنان رجوع کند، بی گمان به طاغوت رجوع کرده و هر مالی که از این راه به دست آورد، غیر مشروع است؛ هر چند حق خودش باشد. (حر عاملی، ج ۱۸ص۹۹)
امام صادق(ع)با این نوع بیان با صراحت، مشروعیت محاکم قضایی عبّاسیان را نفی کرده و شیعیان را از هرگونه ارتباط با کارگزاران حکومتی بر حذر داشته است.
مرحله ی دوم: امام(ع)متناسب با شرایط سیاسی جامعه و موقعیت و نیاز مخاطبان با بیانات مختلف و شیوه های گوناگون، خود را به عنوان صاحب اصلی حکومت و رهبری جامعه اسلامی و جانشین رسول خدا(ص)مطرح می نماید.
گویاترین نمونه، گفتگویی است که میان حضرت و منصور دوانیقی رخ داده است: گزارش هایی از فعالیت های امام صادق(ع)به منصور می رسد، وی عصبانی می شود، امام را احضار می کند و می گوید: مردم در رابطه ی با شما غلو می کنند.
ای جعفر! می دانی رسول خدا(ص)درباره ی پدرت علی بن ابیطالب یک سری از مطالب را نمی گفت که مبادا امت درباره ی او بگویند آن چه مسیحیان درباره ی عیسی(ع)گفتند. ای جعفر! تو خوب می دانی که درباره ات چه گفته می شود و چه عقاید باطل و تهمت های ناروایی نسبت به تو ابراز می دارند.
خشنودی شما از این وضع و خودداری شما از افشاگری علیه اینان، خشم خدا را بر می انگیزد. مردم بی خرد و نادان حجاز می پندارند، شما علامه و ناموس دهر، حجت خدا، ترجمان حق، معدن دانش های پروردگار، میزان عدل الهی و چراغ پر فروغ او هستید. آنان گمان دارند خداوند عمل کسانی را که عارف به مقام شما نباشند نمی پذیرد.
منصور ادامه داد: اینان درباره ی شما غلّو کرده اند، لب بگشا و سخن حق را بگو شایسته است که از جد و پدرتان پیروی کرده و راه آنان را بروید. او با این بیانات حرف هایی را از سر تجاهل و کنیه درباره ی عقاید بر حق شیعیان درباره ی امام، دور از حقیقت و غلو آمیز دانسته و می خواهد امام(ع)در برابر آنان موضع بگیرد.
لیکن حضرت با بیانی کوبنده و دندان شکن پاسخ وی را داده و حرف های او را رد می کند. می فرماید: «أَنَا فَرْعٌ مِنْ فَرْعِ الزَّیتُونَهِ وَ قِنْدِیلٌ مِنْ قَنَادِیلِ بَیتِ النُّبُوَّهِ وَ أَدِیبُ السَّفَرَهِ وَ رَبِیبُ الْکرَامِ الْبَرَرَهِ وَ مِصْبَاحٌ مِنْ مَصَابِیحِ الْمِشْکاهِ الَّتِی فِیهَا نُورُ النُّورِ وَ صَفْوَهُ الْکلِمَهِ الْبَاقِیهِ فِی عَقِبِ الْمُصْطَفَینَ إِلَی یوْمِ الْحَشْرِ»؛
«من شاخه ای از شاخه های درخت پر بار رسالت و چلچراغی از چلچراغ های خاندان نبوتم، پرورش یافته ی فرشتگان بزرگوارم، من مشعلی فروزان از مشعل های روشنایی بخش و هدایتگرم و برگزیده ای از کلمه ی باقی در صلب برگزیدگان همیشه ی تاریخ تا روز قیامت هستم.
منصور با شنیدن این سخنان کوبنده و ارزنده ی امام(ع)ضمن اعتراف به عظمت آن حضرت، بر این حقیقت تلخ زبان گشود که امام(ع) همچون استخوانی بر گلوی وی گیر کرده که نه تبعیدش امکان پذیر است و نه کشتنش. (مجلسی،ج ۴۷ص۱۶۷)
ترسیم منظره ای شگفت آور
امام صادق(ع)در برابر عموم مردم نیز با استفاده از فرصت ها و موقعیت های مناسب به تبلیغ و تبیین مسأله ی امامت همت می گماشت. در این زمینه می توان به جالب ترین روایت از عمر بن ابی مقدام پرداخت. (خامنه ای، ص۷۶)
روز نهم ذیحجه روز عرفه است. محشری از خلایق در عرفات برای ادای مراسم خاص آن روز گرد آمدند. نمایندگان طبیعی مردم از سراسر مناطق مسلمان نشین جمع شده اند، یک حرف بجا می تواند کار گسترده ترین شبکه ی وسایل ارتباط جمعی را انجام دهد. امام(ع)پیام می دهند. با فریادی که باید در همه جا و در همه ی گوش ها طنین بیفکند و به سراسر دنیای اسلام پخش شود.
روی بر چهار طرف مردم، هر بار سه مرتبه همان سخن را ادا می فرماید و به این ترتیب دوازده مرتبه تکرار می کند: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ (ص)کانَ الْإِمَامَ ثُمَّ کانَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع)ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَینُ ثُمَّ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی ثُمَّ هَهْ فَینَادِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لِمَنْ بَینَ یدَیهِ وَ عَنْ یمِینِهِ وَ عَنْ یسَارِهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ اثْنَی عَشَرَ صَوْتاً وَ قَالَ عَمْرٌو فَلَمَّا أَتَیتُ مِنًی سَأَلْتُ أَصْحَابَ الْعَرَبِیهِ عَنْ تَفْسِیرِ هَهْ فَقَالُوا هَهْ لُغَهُ بَنِی فُلَانٍ أَنَا فَاسْأَلُونِی»:
ای مردم رسول خدا(ص)امام و پیشوای مردم بود، پس از او علی بن ابیطالب، سپس امم حسن و امام حسین، بعد امام سجاد و امام باقر:و آنگاه من پیشوا هستم، مسائلتان و اشکالاتتان را از من بپرسید (واژه هه لغت محلی برخی از قبایل عرب است و معنایش این است انا مسئله منی؟؟) (مجلسی،ج ۴۷ص۵۸)
امام صادق(ع)در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 