پاورپوینت کامل نسیم طرّه ی دوست ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نسیم طرّه ی دوست ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسیم طرّه ی دوست ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نسیم طرّه ی دوست ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

>

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) فرمودند: حضرت مهدی از اولاد امام حسین(علیه السلام) می باشد و امامت در نسل ایشان از فرزندی به فرزند دیگر منتقل می شود و به برادر و عمو هم بر نمی گردد. در ضمن در روایتی دیگر بیان می کنند تنها جائی که امامت در دو برادر بوده مورد امام حسن و امام حسین(علیهم السلام) می باشد و در دیگر ائمه امامت از فرزندی به فرزند دیگر منتقل می شود

تطبیق نظرات شیعه و اهل سنت در مورد امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

مقدمه

عقیده به ظهور مهدی (علیه السلام) در آخرالزمان از باورهای مسلم تمام فرق مسلمین است و براساس بشارت های پیامبر گرامی اسلام همه ی آن ها انتظار او را می کشند تا با ظهورش زمینی را که از ظلم و بی عدالتی پر شده از عدل و قسط لبریز کند. (مظفر، ص۱۰۰)

برخی از بزرگان اهل سنت فتوا داده اند که منکر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) کافر می باشد. فقها و محدثان اهل سنت به فراوانی روایات پیرامون ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) به طوری که احتمال دروغ و توطئه در آن را نشود داد تصریح کرده اند و بیش از ۵۰ صحابی از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) آن ها را نقل نموده اند (ثامر هاشم العمیدی، ص۲۶)؛

پس با تکیه بر وحدت شیعه و سنی در اصل ظهور حضرت مهدی و قطعی و مسلم بودن این اصل به بررسی اختلافاتی که پیرامون آن وجود دارد می پردازیم و بیان می کنیم که ذکر این اختلافات نه تنها کمکی به افراد ناآگاهی که با ادعای تحقیق در پی ایجاد اختلاف بین مسلمانان هستند نمی کند، بلکه خود مؤید این مسأله است که ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) یک امر واقعی و حقیقی است که در شرح و بسط آن مانند بسیاری از باورها اختلاف هست ولی همه به اصل آن معتقد می باشند.

امید است با یاری خداوند بتوانیم عقیده ی راستین مسلمانان به ظهور ولیّ عصر(علیه السلام) را به طور روشن و خالی از هر ابهامی پیرامون وجود، تولد و نسب ایشان بیان کنیم و با کمک منابع و سخنان اهل سنت ثابت کنیم که امام زمان شخصی معین و مشخص می باشند که در سال ۲۵۶-۲۵۵ چشم به این جهان گشود و هنوز زنده اند. او پسر امام حسن عسکری(علیه السلام) و نامش محمد است. (طباطبایی، ص۲۳۰)

قبل از شروع بحث بهتر است با توجه به این که در همه ی مسائل نمی توانیم با اتکای عقل به اثبات مدعا بپردازیم و گاه ناچاریم بعد از اثبات اصل مسأله به وسیله ی عقل، فرعیات آن را با احادیث و روایات اثبات کنیم و فهم همه اصطلاحات حدیثی برای کسانی که با علم حدیث سرو کار ندارند، مشکل است به توضیح عباراتی که در این مقاله برای اثبات ادعای خویش مطرح می کنیم بپردازیم تا برای مخاطب درک آن آسان باشد. یکی از عبارات «تواتر» می باشد که به این معنی است که حدیثی توسط افراد بسیاری نقل شده است به طوری که احتمال کذب و توطئه ی این افراد وجود نداشته باشد.

دیگر این که ما در نقل حدیث، افراد مختلفی داریم که آن ها را ناقل یا راوی می نامند که براساس خصوصیات این افراد حدیث را به صحیح و ضعیف و… تقسیم بندی می کنند که اگر راوی فردی امین و راستگو باشد حدیث صحیح می باشد و اگر این فرد دروغ گو و خائن باشد و رعایت امانت در نقل را نکند حدیث ضعیف نامیده می شود و همین طور اگر راوی این حدیث مشخص نباشد می گویند سند این حدیث ناپیوسته است و به اعتبار این که سند درستی ندارد حدیث ضعیف شمرده می شود.

اعتقاد مذاهب چهارگانه ی اهل سنت پیرامون حضرت مهدی(علیه السلام)

الف: حنفی: سلیمان قندوزی در کتاب «ینابیع الموده» که ده ها حدیث در تطبیق آیات قرآن با حضرت مهدی (علیه السلام) نقل کرده از علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نقل می کند چهارمین فرزند من که خداوند به وسیله ی او زمین را پر از عدل و داد می کند؛ او همان کسی است که منادی بر او از آسمان به صورتی که تمامی اهل زمین بشنوند ندا می کند. آگاه باشید که حجت خدا نزد خانه ی خدا ظهور می کند، از او پیروی کنید زیرا حق در راه او و با اوست.

ب: مالکی: ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه» می نویسد ابوالقاسم محمد بن الحسن الخاص شب نیمه ی شعبان هجری قمری در سامرا متولد شد کنیه اش ابوالقاسم و القاب ایشان صالح، منتظر و… می باشد که مشهورترین آن ها مهدی است.

ج: شافعی: محمد بن یوسف گنجی شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» می گوید: مهدی ممکن است تا زمان ظهورش زنده بماند و هیچ مانعی در این امر نیست هم چنان که عیسی و خضر زنده اند.

د: حنبلی: ابن قیم جوزی حنبلی در کتاب «المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف» می گوید: مهدی مردی است از خاندان پیامبر و از فرزندان حسین بن علی است و در آخر الزمان ظهور می کند و زمین را پر از عدل و داد می کند. (موسوی نسب، صص۴۵-۴۳)

با دقت در این مطالب و روایات بسیاری که از اهل سنت در کتاب های مختلف وجود دارد می توان اعتقاد اهل سنت به ظهور و حیات و وجود و تولد ایشان را ثابت نمود؛ اما مطلبی که برخی افراد دال بر نبودن حدیثی درباره ی امام زمان در صحیحین و ضعیف بودن روایات ذکر شده در منابع دیگر نقل کرده اند تا منکر اصل ظهور حضرت از دیدگاه اهل تسنن شوند، کاملاً بی پایه و اساس است.

چون: اولاً روایاتی که درباره ی حضرت مهدی نقل شده، به قدری زیاد است که به حد تواتر رسیده و کسی نمی تواند با وجود تواتر این روایات ادعای ضعیف بودن آن ها را بنماید چون همین فراوانی، ضعف سند را جبران می کند. از طرفی هیچ یک از بزرگان اهل سنت قائل به این امر نشده اند که هر روایتی که در صحیح مسلم و صحیح بخاری نیست ضعیف می باشد و در تعریف اصول حدیث صحیح و متواتر شرطی به نام «ذکر شدن در صحاح» بیان نشده و بر عکس معتقدند که احادیث بسیاری وجود دارد که در این دو کتاب نیست و آن ها برای جبران و کاستی این دو کتاب به جمع آوری آن ها پرداخته اند.

ثانیاً، صحیح مسلم و بخاری که بسیاری به صحت آن ها اعتراف دارند نیز از احادیث حضرت مهدی خالی نیست، گرچه به لفظ مهدی به طور صریح اشاره نشده است و به اصطلاح احادیث پیرامون حضرت مهدی در صحیحین مجمل است؛ از جمله این حدیث که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: چگونه خواهید بود هنگامی که عیسی بن مریم بر شما نازل شود در حالی که امامتان از خود شماست. (امینی، ص۳۶)

و از سوی دیگر احادیث پیرامون حضرت مهدی در زمینه های مختلفی است از جمله ذکر نام ایشان، اوصافشان، نشانه های ظهور و… که نیاز حتمی به ذکر کلمه ی مهدی در همه ی آن ها نیست، چون منظور و مراد از احادیث کاملاً روشن و آشکار است. (العمیدی، ص۲۰۵)؛

پس کاملاً روشن شد که اصل ظهور حضرت امری مسلم و قطعی نزد هر دو فرقه می باشد و حتی در صحیحین هم روایاتی در این مورد یافت می شود و هیچ گونه اختلافی در این مسأله بین شیعه و سنی وجود ندارد و اختلافاتی که بین شیعه و سنی ذکر می شود درباره ی نسب، تولد، طول عمر و علائم ظهور می باشد که برخی از آن ها را در این مقاله بررسی می کنیم و یادآور می شویم که این اختلافات از ناحیه ی همه ی علمای اهل سنت نیست، بلکه شبهاتی است که از طرف عده ای از ایشان وارد شده و برای روشن شدن و حل این شبهات لازم است به آن ها پاسخ گوییم.

امام مهدی کیست؟

درباره ی اهمیت بحث نسب شناسی حضرت مهدی(علیه السلام) باید گفت که با مشخص شدن نسب ایشان به طور کامل حجت بر همه تمام می شود و راه برای سوء استفاده ی افرادی که قصد دارند خود را امام زمان معرفی کنند و بدین وسیله مرید یا اعتبار برای خود جمع کنند تا حد زیادی بسته می شود.

برخی از اهل سنت در کتاب های خود احادیثی ذکر نموده اند که در ضمن آن ها ثابت می کنند حضرت مهدی(علیه السلام) از فرزندان عباس عمومی پیامبر می باشد و از آن جا که شیعه معتقد است ایشان از نسل ابوطالب است، نسب امام متفاوت می شود و این شبهه مانع تشخیص دقیق حضرت مهدی(علیه السلام) می گردد.

در ابتدا یکی از سخنان اهل سنت که ایشان را از نسل ابوطالب می داند بیان می کنیم: مقدسی شافعی در عقد الدرر خویش این حدیث را بیان نموده: المهدی من ولد ابی طالب (همان، ص۷۵) و به خوبی می دانیم که ابوطالب فرزند عبدالمطلب است. پس امام زمان از نسل عبدالمطلب که فرزند هاشم و از قبیله ی قریش است می باشد.

اما در مقابل این حدیث و احادیث شبیه به آن حدیث هایی وجود دارد که ایشان را فرزند عباس معرفی کرده که این احادیث را می توانیم به دو گروه تقسیم کنیم. گروه اول: احادیثی که این مطلب را به اجمال بیان کرده اند، فقط شامل احادیث پرچم می باشد که در مقام بیان یکی از نشانه های ظهور است.

مثلا: احمد در مسندش به نقل از رسول خدا آورده است: هر گاه حرکت پرچم های سیاه را از خراسان دیدید به سوی آن ها بروید، حتی اگر با خیزش روی میخ باشد به درستی که مهدی خلیفه ی خدا در میان آنان است. (ابن ماجه، ح۴۲۲، ص۲۵۲)

هر چند در این دسته روایات ما اثری از این که حضرت مهدی(علیه السلام) فرزند عباس است، مشاهده نمی کنیم؛ اما برخی افراد پرچم ها را همان پرچم های مسلم خراسانی دانسته اند که دولت بنی عباس را پایه گذاشت. در نتیجه مهدی را هم همان مهدی عباسی می دانند.

علاوه بر این که بیان شد در این روایت تصریحی به مطلب نشده. برخی از حدیث شناسان این احادیث را ضعیف و غیر معتبر دانسته اند و بیان کرده اند که در این حدیث اصلاً دلالتی وجود ندارد که مهدی خلیفه عباسی همان امام زمان است که در آخرالزمان ظهور می کند؛ در ضمن نه تنها مهدی عباسی بلکه تمام خلفای عباسی در آخرالزمان نبوده اند، هیچ کدام ثروت کمی نداشتند، بین رکن و مقام با آن ها بیعت نشده، دجال را نکشتند.

حضرت عیسی پشت سر آن ها نماز نخوانده و خلاصه هیچ کدام از علائم ظهور در زمان آنان و حتی بعد از آن ها واقع نشده به ویژه زمین در زمان آنان پر از عدل و داد نشده است و این احادیث چیزی جز ساخته ی دست جیره خواران بنی عباس که برای تحکیم قدرت اربابانشان تلاش می کردند، نیست و بر فرض این که این دسته احادیث را صحیح بدانیم تنها بر خروج لشکر پشتیبان امام مهدی(علیه السلام) از شرق دلالت می کنند نه چیزی دیگر. پس برای اثبات مطلوب این افراد مفید نبوده و باید به سراغ دسته ی دوم برویم. (همان، ص۷۹)

دسته ی دیگر از احادیث نسب شناسی امام مهدی، مانند حدیث «مهدی از فرزندان عمویم عباس است» را برخی از بزرگان اهل سنت مانند سیوطی نقل کرده اند و آن را ضعیف می دانند. ابن جوزی نیز می گوید: یکی از راویان این حدیث ولید مقری است که فردی دروغ گو و جعل کننده و پست می باشد. در نهایت احادیثی که در این دسته قرار گرفته است توسط علمای اهل سنت جعلی و ساختگی دانسته شده، برای اثبات مدعا ضعیف و غیر معتبر می باشد (همان، ص۸۶) در مقابل روایاتی که ایشان را از فرزندان ابوطالب می داند صحیح و معتبر و مورد تأیید علمای اهل سنت قرار گرفته است. از طرفی روایاتی وجود دارد که با بررسی آن ها قطع و یقین حاصل می شود که مهدی از فرزندان عباس نیست. از جمله روایاتی که ایشان را از فرزندان حضرت علی (علیه السلام) می داند.

بعد از این که ثابت شد امام عصر از فرزندان ابوطالب است، به سراغ روایاتی می رویم که از بین فرزندان ایشان امام را به حضرت علی(علیه السلام) مقید کرده اند. شاید گفته شود علی(علیه السلام) فرزندان زیادی داشتند که کار تشخیص را در مورد نسب حضرت مهدی(علیه السلام) سخت می کند؛ اما باید گفت احادیثی که پیرامون امام زمان است گاهی ایشان را از اهل بیت معرفی کرده و گاهی از عترت شمرده و در جایی دیگر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) خوانده است که مسلّم است که این سه ویژگی مختص فرزندان حضرت علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) است؛ مانند: مهدی از اهل بیت: روزگار به پایان نمی رسد و عمر دنیا سپری نمی شود مگر این که مردی از اهل بیت من که نامش نام من است قیام کند؟ (ترمذی، ح۲۳۹۴، ص۴۴۹)،

مهدی از عترت: قیامت بر پا نمی شود مگر آن که دنیا مملو از ستم و دشمنی شود و مردی از عترتم خروج می کند و آن را از قسط و عدل پر می کند همان طور که از ظلم و دشمنی پر شده بود. (ابن داوود، ص۱۷۴). مهدی از پیامبر(صلی الله علیه و آله ): در برخی روایات صریحاً پیامبر بیان کرده اند که مهدی از من است و به غیبت و دیگر اوصاف ایشان اشاره می کند و حتی از این خاص تر روایاتی در منابع اهل سنت وجود دارد که ایشان را از فرزندان حضرت فاطمه می داند و می گویند المهدی من ولد فاطمه (سنن ابن ماجه، ص۲۵۶) اما هنوز کاملاً نسب ایشان مشخص نمی شود و هنوز محل اختلاف وجود دارد و چند احتمال پیش روست که به این شرح است:

۱ـ مهدی از فرزندان امام حسن(علیه السلام) می باشد. ۲ـ مهدی از فرزندان امام حسین(علیه السلام) ۳ـ مهدی(علیه السلام) فرزند حسنین با هم می باشند.

درباره ی احتمال سوم باید گفت با ثابت شدن یکی از دو احتمال اول دیگر نیازی به رد یا قبول نخواهد داشت و همین طور اگر یکی از دو احتمال را با دلایل کافی ثابت کنیم یا رد نماییم خود به خود احتمال دیگری حکمش معین می شود اما این احتمال که ایشان از فرزندان امام حسن باشد نه امام حسین(علیه السلام) هم که قابل طرح نیست، چون با روایات مختلف ثابت کردیم که ایشان از فرزندان حضرت فاطمه و علی(علیه السلام) می باشند که منحصر در همین دو پسر است. اما احتمال اول:

آیا مهدی فرزند امام حسن(علیه السلام) است؟

پژوهش های انجام شده در کتاب های اهل سنت نشان دهنده ی تنها وجود یک حدیث در این مورد می باشد که در سنن ابن داوود و سجستانی متن آن به این شرح نقل شده است:علی(علیه السلام) در حالی که به فرزندش حسن نگاه می کرد گفت: به درستی که این فرزندم آقا و سرور است، همان طور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را چنین نامید. از صلب او مردی متولد می شود که به نام پیامبرتان نامیده می شود….

در مورد بررسی این حدیث به دو صورت می شود بحث کرد:

۱ـ این که حدیث را جعلی دانسته و رد نماییم.

۲ـ آیا بر فرض قبول و صحت این حدیث با حدیث دیگری که ایشان را فرزند امام حسین(علیه السلام) می داند تعارض دارد یا نه؟

اما در مورد پاسخ سؤال اول باید گفت:

۱ـ در مورد این حدیث بین راویان اختلاف وجود دارد که برخی از راویان مانند شافعی آن را با نام امام حسین(علیه السلام) نقل کرده اند.

۲ـ در بین راویان حدیث از کسی نام برده شده که ثابت نشده که حتی یک حدیث را از حضرت علی شنیده باشد چون در زمان شهادت حضرت علی(علیه السلام) فقط ۹ سال را داشته و نمی تواند ناقل این حدیث باشد که با این حال سند حدیث ناپیوسته بوده و دیگر اعتبار ندارد.

۳ـ یکی دیگر از راویان این حدیث نیز فردی ناشناخته است و اهل سنت نیز حدیثی را که راوی مجهول دارد قابل اطمینان نمی دانند.

۴ـ یکی از علمای اهل سنت ابوصالح سلیلی این روایت را به نقل از امام موسی بن جعفر از پدرشان از امام حسین(علیه السلام) از حضرت علی(علیهم السلام) نقل کرده که در آن از امام حسین یاد شده به جای امام حسن و هم چنین روایات فراوان دیگری از اهل سنت که امام زمان را از فرزندان امام حسین(علیهم السلام) می دانند.

۵ـ این احتمال در روایت بیان شده وجود دارد که به خاطر اختلاف در نقل نام حسین به حسن تغییر شکل یافته در غیر این صورت این یک خبر است و نمی تواند در مقابل آن، آن همه خبر را که متواتر است نادیده گرفت. پس احتمال ساختگی و جعلی بودن روایت تقویت شده و بسیار زیاد است.

ام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.