پاورپوینت کامل تلاش برای رهایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تلاش برای رهایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تلاش برای رهایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تلاش برای رهایی ۱۹ اسلاید در PowerPoint :
>
ساعت ها حرف زد و گریه کرد. چشمانش قرمز شد و ورم کرد، اما دلش آرام نگرفته بود. هر چه بیشتر می گفت دلش سنگین تر می شد. عصبانی شد. پس چرا آرام نمی شوم! می گویند: اگر غمت را بگویی دلت سبک می شود؛ اگر خاطرات تلخ را آن طور که دوست داری دست کاری کنی، مثلاً چهره ی شخصی که تو را تحقیر کرده کاریکاتوری کنی یا مثل این که نوار فیلم را تند می کنند چنین کنی، آن خاطرات برایت خنده دار می شود و دیگر آن تلخی و رنجش را ندارد. من که همه ی این کارها را کردم. بارها و بارها از رنجش هایم گفتم و آن ها را دست کاری کردم و حتی سعی کردم از زاویه ای مثبت به آن نگاه کنم. پس چرا دلم آرام نمی گیرد؟
آینه لبخندی زد و گفت: همه ی بیماری ها مثل هم نیستند. بعضی بیماری ها ساده ترند و درمان آن ها راحت تر است اما برخی بیماری ها مزمن و سختند، نیاز به جراحی دارند و مدت زمان بیشتری برای خوب شدن آن ها لازم است. جراحت های روح تو اثر رنج های تلمبار شده ی سال های طولانی است و بسیار در جان و روحت ریشه دوانده است پس درمانش فقط با بازگو کردن میسّر نمی شود؛ بلکه باید به دنبال قطع ریشه ی ناراحتی باشی.
ـ دخترک پرسید: یعنی چه کنم؟
ـ آیینه پاسخ داد: دوای دردت پیش رودخانه است به آن جا برو و دردت را برای او بگو.
ـ دخترک خوشحال دوید تا به کنار رود رسید. باورش نمی شد، یعنی طبیب و دوای درد را یافته؟ بعد از مدت کوتاهی مکث آن چه در دل داشت برای رود گفت.
ـ رود به سخنان او گوش سپرد و آن گاه گفت: دوای دردت پیش من است و راه حل آن بسیار ساده.
ـ راست می گویی؟
ـ کافی است همه ی دردهایت را به من بسپاری تا من آن ها را به دورترین نقاط ببرم و تو را از شرّ آن ها خلاص کنم.
آن گاه حرکتی نمود و موجی ایجاد کرد و به سمت دخترک آمد تا با همه ی قدرت دردهای او را بستاند و با خود ببرد.
همین که موج به سمت دخترک آمد، از جایش پرید. فریاد زد: «نه» و شروع به فرار کرد. خودش هم نمی دانست چرا چنین می کند. تا رهایی فقط چند قدم فاصله داشت، اما از آن گریخت. حالا دلش سنگین تر از همیشه بود. دوباره با چشمان اشک بار به سراغ آینه رفت.
آینه از او روی برگرداند.
ـ چرا از من روی می گردانی؟ تو تنها انیس و محرم اسرارم هستی! حال که خراب تر از همیشه ام از من روی می گردانی؟
ـ تو با من و خودت صادق نیستی. تو به دنبال خلاصی از دردهایت و شفا نیستی. تو فقط به دنبال فریب خود و ایجاد ترحم در دیگرانی. مسکّن می خواهی نه دارویی که دردت را دوا کند. برای همین مرا انتخاب کرده ای چون شنونده ی خوبی هستم. می توانی لحظاتی دردهایت را بر شانه ی من سوار کنی و خود احساس راحتی کنی، اما از درمان واقعی می گریزی.
دخترک سکوت کرد. چیزی برای گفتن نداشت. مدت ها به همین وضع گذشت تا آینه رو به دخترک کرد. خواست تا کمکش کند. دخترک سر بلند کرد و به آرامی در آینه نگریست. ترسید و به عقب پرید.
در آینه چهره ی روباهی سیاه را دی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 