پاورپوینت کامل اولین مسافر بهشت ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اولین مسافر بهشت ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اولین مسافر بهشت ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اولین مسافر بهشت ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

>

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «عنوان صادقین مخصوص برادرم علی(علیه السلام) و اوصیاء بعد از او تا روز قیامّت است»

شأن نزول آیه ۱۱۹ سوره ی توبه و آیات ۱۰ و ۱۱ سوره واقعه / نسرین هژبری

آل النبی محمدٍ اهل الفضائل و المناقب

المرشدون من العمی و المنقذون من اللوازب (سختی ها)

الصادق الناطقون السابقون الی الرغائب

فولاهم فرض من الر حمن فی القرآن واجب

و هم الصراط فمستقیمٌ فوقه ناجٍ و ناکب

اهل بیت پیامبر خدا محمّد (صلی الله علیه و آله) اهل فضیلت ها و خصلت های خوب هستند.

آنان هدایت کننده از تاریکی به روشنایی و نجات دهنده از سختی هستند. راستگویان و سخنوران و پیشی گیرندگان به مطلوب ها و کارهای نیک هستند لذا ولایت آن ها از سوی خدای رحمان در قرآن فرض و واجب شده. آن ها راه راست هستند که بر روی آن، نجات یافته، و انسان منحرف قرار دارد.

از دیدگاه مسلمانان، شعر سلف صالح تنها الفاظ صرف نیست که نشان گر هنر و مهارت شاعر در به کارگیری لغات باشند، بلکه اشعار مذهبی حاوی مباحث فلسفی، مواعظ اخلاقی و از همه مهم تر بیان حقایق مذهبی، دعوت به حق و فضایل آل الله می باشد و از آن جا که گاهی اثر شعر در روح و جان آدمی عمیق تر از خطابه است، مبلّغ موفّق کسی است که کلامش را مزیّن به اشعار نیکو کند.

چرا که به قول علّامه امینی: «چه کسی را می توان پیدا کرد که شعر میمیّه ی فرزدق را بخواند و روحش از شوق و علاقه به سوی ممدوح و شخص ستوده شده به پرواز در نیاید؟ یا هاشمیات کمیت را بخواند و اندیشه اش سرشار از دلیل و حجّت بر حق نشود؟

یا تائیّه ی دعبل برای او خوانده شود و او از ظلم و ستم وارد بر اهل حق، رنجور و آزرده خاطر نگردد؟» اشعاری که در ابتدای مقاله ملاحظه نمودید اثر شاعر اهل بیت «ابومحمّد نسیان بن مصعب عبدی کوفی» از شاعران اهل بیت پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرن دوم هجری است. موضوع اشعار او بیان از فضایل مشهور مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) و مدح ذریّه ی پاک آن جناب است و اصولا او در غیر مناقب آل پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شعر نگفته است.

در بیت سوم عبدی به شأن نزول آیه ی ۱۱۹ سوره ی توبه و آیات ۱۰ و ۱۱ سوره ی واقعه در مورد علی (علیه السلام) اشاره کرده است. در مصراع اول مولا را به شهادت آیه ی «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» با وصف صدیق و در مصراع دوم به شهادت آیه ی: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» با وصف سابق در ایمان ستوده است.

ما نیز در تأیید سخنان این شاعر اهل بیت در این مقاله شأن نزول و تفسیر آیات مذکور را از دیدگاه علمای شیعه و اهل تسنّن بیان می کنیم تا سراجی منیر برای گم شدگان طریق حق باشد.

شأن نزول و تفسیر آیه ی ۱۱۹ سوره ی توبه از دیدگاه مفسران شیعه

امام سجاد(علیه السلام) هرگاه این آیه را تلاوت می فرمود: «ای کسانی که ایمان آورده اید تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید» بسیار دعا می کرد، و از خدا می خواست که او را به صادقان ملحق کند. همچنین می فرمود: «دیگران در مورد ما تقصیر کردند و برای توجیه عمل خلافشان به متشابهات قرآن استدلال کرده و طبق آرای خود، آن ها را تأویل و تفسیر نمودند و اخبار و سنت مسلّم پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) را درباره ی ما مورد گفت و گو و ایراد قرار دادند. بنابراین مسلمانان آینده به چه کسی پناه برند؟ با این که نشانه ها و آثار این ملّت به کهنگی گراییده و امّت به تفرقه و اختلاف خو گرفته است، بعضی، بعضی دیگر را تکفیر می کنند در حالی که خداوند می فرماید: «هم چون کسانی مباشید که از هم پراکند شدند و پس از آمدن معجزات و دلیل هایی روشن، اختلاف نمودند». (آل عمران/۱۰۵)

در این صورت چه کسی مورد اطمینان است که حجت خدا را ابلاغ کند و تأویل و تفسیر احکام را بیان نماید. آیا کسی جز هم ردیفان قرآن، فرزندان ائمه ی هدی(علیهم السلام) و چراغ های روشن سراغ دارید؟ خداوند انسان ها را بدون حجت رها نکرده است. آیا این حجت ها غیر از شجره ی مبارک رسالت و پاکانی است که خداوند آن ها را پاکیزه گردانیده است؟ (ابن حجر، باب۱۱، ص۹۰ در تفسیر آیه ی وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ…)

اینک پس از گذشت قرون متمادی ما ندای این بزرگواران را لبیک گفته و عرض می کنیم ای بزرگواران شما حجت خدا بر زمین هستید و با عنایت شما به بیان شأن نزول آیه می پردازیم:

آیات ۱۱۷ و ۱۱۸ سوره ی توبه در رابطه با جنگ تبوک است. آیه ی اوّل در مورد مشکلات جنگ تبوک است که از آن به «ساعه العسره» تعبیر شده تاریخ نشان می دهد که این جنگ یکی از سخت ترین جنگ هایی بوده که مسلمانان پشت سر گذاشته اند. جنگ تبوک در گرمای تابستان اتّفاق افتاد. در همان سال خشکسالی مردم را به تنگ آورده بود. فاصله ی بین مدینه و تبوک بسیار طولانی بود. مرکب به تعداد جنگجویان نبود بعضی مجبور بودند با پای پیاده بدون کفش از ریگ های بیابان بگذرند، آب و غذا به اندازه ی کافی نبود امّا با تمام این اوصاف مسلمانان با وجود این که دشمنی چون امپراطوری روم شرقی در انتظار آن ها بود صبر و استقامت عجیبی از خود نشان دادند.

البته در میان مسلمانان افرادی بودند که روحیه ی ضعیف تری داشتند و فکر بازگشت در سر می پروراندند. آیه ی بعدی سرگذشت ۳ نفر از مسلمانان سست عنصر و سهل انگار را بیان می کند که از آن ها تعبیر به «خلفوا» (پشت سر گذارده شده اند) شده است.

این افراد کعب بن مالک، مداره بن ربیع و هلا بن امیه بودند که از شرکت در جنگ تبوک سرباز زدند. زمانی که پیامبر (صلی الله علیه وآله) از جنگ به مدینه بازگشت، این افراد برای معذرت خواهی خدمت پیامبر (صلی الله علیه وآله) رسیدند. امّا پیامبر(صلی الله علیه وآله) کلمه ای با آنان سخن نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد تا احدی با آن ها سخن نگویند حتّی نزدیکان آن افراد به آن ها نزدیک نمی شدند.

مدّتی به این صورت گذشت و آن ها پیوسته در انتظار بودند تا آیه ای نازل شود که دلیل قبولی توبه ی آن ها باشد، امّا خبری نبود. تا این که فکری به نظر یکی از آنان رسید و به دیگران گفت: اکنون که مردم با ما قطع رابطه کرده اند، چه بهتر که ما هم با یکدیگر قطع رابطه کنیم و پس از آن حتی کلمه ای با هم سخن نگفتند. سرانجام پس از پنجاه روز آیه ی مذکور نازل شد و خداوند توبه ی آن ها را پذیرفت. (مکارم شیرازی، ۱۷۰-۱۶۹/۸؛ طباطبایی، ۵۵۶/۹)

و امّا آیه ی ۱۱۹، در آیات قبلی سخن درباره ی گروهی از متخلّفان بود که عهد و پیمان خود را با خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکستند و در آیه ی مورد بحث اشاره به نقطه ی مقابل آن ها کرده دستور می دهد که رابطه ی خود را با راستگویان و آن ها که بر سر پیمان خود ایستاده اند محکم بدارند.

صادقین چه کسانی هستند؟ خداوند صادقین را در آیات ۱۷۷بقره، ۱۹حدید، ۱۵حجرات، ۸حشر و… این چنین وصف نموده است:

«حقیقت نیکوکاری، ایمان به خدا و روز رستاخیر و فرشتگان و کتب آسمانی و پیامبران، انفاق در راه خدا، برپاداشتن نماز و پرداخت زکات، وفای به عهد و استقامت در جهاد است و کسانی که این صفات را دارا باشند صادقان و پرهیزکارانند».

روشن است که این صفات مراتبی دارد که اعلا درجه ی آن در معصومین یافت می شود، امّا بحث اصلی در این است: آیا منظور از صادقین تنها معصومین هستند؟

با توجّه به آیاتی که صفات صادقین را ذکر می کند، مفهوم صادقین معنای وسیعی دارد. امّا از روایات و تعبیراتی که در کتب شیعه و اهل تسنّن در معنای صادقین نقل شده است، چنین برمی آید که منظور از صادقین، معصومین(علیهم السلام) هستند. به عنوان نمونه می توان به این اقوال اشاره کرد:

۱ـ سلیم بن قیس هلالی نقل می کند: روزی علی(علیه السلام) با جمعی از مسلمانان گفتگو داشت و فرمود: شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید هنگامی که خداوند آیه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» (توبه/۱۱۹) را نازل کرد و سلمان گفت: آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: مأمورین به این دستور همه ی مؤمنان هستند امّا عنوان صادقین مخصوص برادرم علی(علیه السلام) و اوصیاء بعد از او تا روز قیامت است.

هنگامی که علی (علیه السلام) این سؤال را کرد، حاضران گفتند آری این سخن را از پیامبر(صلی الله علیه وآله) شنیدیم. (بحرانی، ۱۷۰/۲)

۲ـ علّامه طباطبایی می فرماید: کلمه ی صدق در اصل به معنای این است که گفتار و یا خبری که داده می شود با خارج مطابق باشد و آدمی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد صادق می گویند. امّا از آنجا که به اعتقاد و عزم و اراده هم قول گفته اند در نتیجه صدق را در آن ها نیز استعمال کرده و انسانی را هم که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کاری را که می کند با اراده و تصمیمش مطابق باشد و شوخی نباشد صادق نامیده اند.

در این آیه چون خداوند به طور مطلق به تقوی امر کرده است و به طور مطلق فرموده است با صادقین باشید معلوم می شود که معنای مجازی کلمه ی صدق مورد نظر است. بنابراین به مؤمنین دستور می دهد که با تقوا باشند و صادقین را در گفتار و کردارشان پیروی کنند. لذا فرموده با صادقین باشید. با این تفاصیل واضح است که تنها فرد معصوم می تواند صاحب این صفت باشد. (طباطبایی، ۵۴۸/۹)

نکته ی مهم دیگر این که در این آیه دو دستور داده شده است. ابتدا دستور به تقوی و سپس دستور به همراه بودن با صادقین. اگر مفهوم صادقین در آیه عام بود و همه ی مؤمنان راستین و با استقامّت را شامل می شد باید گفته می شد «وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» از صادقین باشید، نه با صادقین باشید.

تنها سؤالی که باقی می ماند این است که صادقین جمع است و باید در هر عصری معصومان متعدّد باشد.

پاسخ این است که مخاطب آیه، تمام اعصار و قرون است و مسلّم است که مجموع مخاطبین همه ی اعصار یا جمعی از صادقین خواهند بود. به عبارت دیگر چون در هر عصری معصومی وجود دارد وقتی همه ی قرون و اعصار را مورد توجّه قرار دهیم سخن از جمع معصومان به میان خواهد آمد نه یک فرد.

به عنوان مثال در عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) جز او کسی که واجب الاطاعه باشد وجود نداشت و در عین حال آیه به طور مسلم شامل مؤمنان زمان او می شد. بنابراین می فهمیم منظور جمع در یک زمان نیست بلکه جمع در مجموعه ی زمان هاست. (مکارم شیرازی، ۱۸۳/۸)

۳ـ در تفسیر مجمع البیان آمده: «با کسانی باشید که راست می گویند و دروغگو نیستند و به عبارت دیگر راه و روش کسانی را در زندگی برگزینید که در گفتار و کردار راستگو هستند» و خداوند در سوره ی بقره آیه ی ۱۷۷ آنان را با اوصاف انفاق در راه خدا، استقامّت در جهاد، ایمان به خدا و آخرت و… وصف نموده است و برخی گویند راستگویان کسانی هستند که خداوند در مورد آنان فرموده: «بعضی از آن مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند پس بعضی بر آن عهد ایستادگی کردند تا شهید شدند و بعضی با انتظار مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند». (احزاب/۲۳)

عدّه ای بر این باورند که منظور از این راستگویان حمزه، جعفر طیار و علی(علیه السلام) است و از ابن عبّاس در تفسیر این آیه آورده اند که منظور این است که با علی و پیروان راستین او باشید یعنی مع علی(علیه السلام) و اصحابه.

چنان که امام باقر(علیه السلام) فرمود: یعنی با آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) همراه باشید و از راه و رسم آنان پیروی کنید.

همین مضمون را نافع از عبدالله بن عمر نقل می کند که خداوند نخست به مسلمانان دستور داد که از خدا بترسند سپس فرمود: «کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» یعنی «مَعَ مُحَمَدٍ(صلی الله علیه وآله وسلم) وَ اَهلِ بَیتِهِ»

و در پایان تفسیر این آیه مرحوم طبرسی از قول ابن مسعود نقل می کند که گفت: از تعمق در سفارش آیه فهمیده می شود که دروغ به هیچ عنوان درست و روا نیست که انسان حتی به کودک خویش وعده ای بدهد و به آن وفا نکند چراکه آیه فرمان راستی و همراهی با راستگویان می دهد و اگر درست در این آیه ی شریفه بنگریم هیچ گونه دروغ و ناروایی را استثناء نکرده و رخصت نداده است. (طبرسی، ۱۰۶-۱۰۵/۶)

از بررسی نظرات این بزرگواران در تفسیر آیه ی مذکور استنباط می شود که اولاً صادق به کسی گویند که اعتقاد و عملش یکی بوده و مطابق واقع باشد، ثانیاً به اصول اعتقادی اسلام قولاً و عملاً پای بند بوده و متّصف به صفات مؤمنین کامل باشد

گرچه در بعضی از این اقوال به نظر می رسد که کلمه ی صادقین در آیه ی۱۱۹ سوره ی توبه شامل حال غیر معصومین نیز می شود. امّا با تأمل در این بیانات روشن می شود زمانی که خداوند به طور مطلق فرمان به تقوی و همراهی با صادقین را داده است این گروه لازم است معصوم باشند، زیرا بعید است خداوند حکیم دستور به پیروی از کسانی را بدهد که زمانی صادق هستند و در زمان دیگر از هوی و هوس پیروی می کنند و به قول ابن مسعود صادق کسی است که دروغ و ناروایی نگوید.

بنابراین می توان گفت مورد یقینی از گروه صادقان ائمّه ی معصومین (علیهم السلام) هستند. با این بیان صحّت روایاتی که صادقین را علی(علیه السلام) و پیروان او خوانده اند نیز تأیید می شود.

سایر تفاسیر شیعه نیز اقوال مشابهی را ذکر کرده اند که به دلیل اطاله ی کلام از ذکر آن ها خودداری می کنیم.

تفسیر آیه ی ۱۱۹ سوره ی توبه از دیدگاه مفسران اهل تسنّن

نظرات مفسرین اهل سنّت در رابطه با تفسیر جمله ی «وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» یکسان نیست. گروهی به طور صریح در ذیل آیه، روایاتی را نقل کرده اند که صادقین را خصوصاً علی بن ابیطالب می داند.

این در حالی است که در روایات شیعه آمده است پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «عنوان صادقین مخصوص برادرم علی(علیه السلام) و اوصیاء بعد از او تا روز قیامّت است» یعنی روایات عامّه (اهل تسنّن) خصوص علی ابن ابیطالب را نام برده اند و گروهی دیگر صادقین را پیامبر و اصحابش می دانند. و گروهی با سکوت از این مسئله گذشته اند. در این بخش ما نظرات گروه اوّل و دوم را بیان نموده، سپس به تحلیل نظرات گروه دوم می پردازیم:

الف- گروه اول:

۱. موفّق بن احمد به اسناد خود از ابن عبّاس در ذیل آیه ی فوق چنین نقل کرده است: هو علی بن ابیطالب همین مطالب را عبدالرزّاق در کتاب رموز الکنوز نیز آورده است. (تفسیر برهان، ۱۷۰/۲)

۲ـ روایتی در ذیل آیه از طریق حافظ ابونعیم و ابن مردویه و ابن عساکر (ابن عساکر-۳۰۷/۱۲، و در ترجمه ی الامام علی بن ابیطالب(علیه السلام)، چاپ تحقیق شده: شماره ی۹۳۰) و بسیاری دیگر، از جابر و ابن عبّاس نقل شده است که منظور آیه این است که با علی بن ابیطالب باشید. این روایت را کنجی شافعی در کتاب کفایه (کنجی شافعی- ۱۱۱ [ص۲۳۶، باب۶۲]) و حافظ سیوطی در الدر المنثور نقل کرده اند. (حافظ سیوطی- ۳: ۲۹۰ [۴/۳۱۶]

۳- حاکم حسکانی در روایتی با سلسله سند از کلینی از ابی صالح از ابن عباس نقل می کند که: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» در حق علی بن ابیطالب نازل شده است. (حاکم حسکانی- ۳۴۱/۱)

۴- مفسّر معروف اهل تسنّن فخر رازی که به تعصب و شک آوری معروف است، پذیرفته که مقصود از «صادقین» معصومان هستند و می گوید: «خداوند مؤمنان را به همراه بودن با صادقین دستور داده است، بنابراین آیه دلالت دارد بر این که آن ها که جایز الخطا هستند باید به کسی اقتدا کنند که معصوم است، تا در پرتو او از خطا مصون بمانند و این معنا در هر زمانی خواهد بود و هیچ دلی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.