پاورپوینت کامل وز شمار دو چشم یک تن کم ۵۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وز شمار دو چشم یک تن کم ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وز شمار دو چشم یک تن کم ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وز شمار دو چشم یک تن کم ۵۶ اسلاید در PowerPoint :

>

در امتداد ولایت

معطّر به علم و عمل و اخلاص

مصاحبه با خانم فرهمند پور

شمیم: لطفاَ خود را معرّفی فرمایید و از سابقه ی آشنایی تان با استاد بگویید

من فرهمند پور، عضو هیأت علمی و رئیس مطالعات و تحقیقات زنان در دانشگاه تهران هستم.

خدا این لطف را در حق من ننموده بود تا در خدمت ایشان باشم، دورا دور به ایشان ارادت داشتم چند سال پیش من به مکتب نرجس(س) دعوت شدم و در جلسه ی سخنرانی که در صحن مکتب داشتم تمام طلّاب روی زمین نشسته بودند و استاد طاهایی هم در انتهای صحن نشسته بودند. من تمام جزئیات آن جلسه، حتّی رنگ لباس خانم طاهائی را به یاد دارم. در آخر سخنرانی من، استاد فرمودند: «احسنت»! و شاید این احسنت استاد با تمام تشویق های دیگر من متفاوت بود. احساس کردم ایشان مانند مادری مهربان، با گفتن این احسنت، به من گفتند زحمت بکش، تلاش کن. حسّ من این بود که ایشان مانند کسی که در قلّه است به افراد پایین و دامنه ی قلّه هم توجّه دارند و امروز هم در این جمع دائماً دنبالشان می گردم؛ و فقدان ایشان چه قدر دردناک است.

استاد ذاتاً معطّر بودند، احساس نمودم چه قدر ایشان بوییدنی هستند، حتّی من این عطر را از تمام وجود ایشان استشمام نمودم؛ گاهی انسان عطر خوش بویی به خودش می زند ولی عطر استاد، ذاتی وجود ایشان بود.

شمیم: چه اتّفاقی افتاد که هنگام ملاقات با استاد، اشک شما جاری شد؟

من ۱۲ـ۱۳ساله بودم که شروع به خواندن تحصیلات حوزوی نمودم. سه لیسانس، دوتا فوق لیسانس و دکتری خود را در کنار درس حوزه خوانده ام، ولی نمی دانم تا چه اندازه پیدا کرده ایم و چقدر حقیقت را یافته ایم. ولی هنگامی که وارد حوزه ی علمیه ی مکتب نرجس (س) شدم، حاجیه خانم را تجسّم همان چیزهایی دیدم که از روز اوّل به دنبال آن بودم، رابطه ی قرآن و اهل بیت از هم جدا ناشدنی است.

قرآن بیان عمل و اهل بیت (علیهم السّلام) تجسّم عمل هستند، تجسّم چیزی که قرآن برای ما تصوّر نموده است. حاجیه خانم طاهایی بالذّات روشن و روشنی بخش بودند، این همه نورانیت حوزه، به برکت وجود ایشان بود و برای من عین الیقین است که ایشان مجسّمه ی چیزی است که زمانی ما برای آن زحمت کشیدیم، صدمه ها خوردیم، حرف ها شنیدیم، عرق ریختیم و برای آن جنگیدیم.

شمیم: چه پیامی برای شاگردان ایشان دارید؟

بهشت را به بها می دهند و به بهانه نمی دهند، ما با آرامش و رفاه نمی توانیم به جلو برویم، «الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا، الذین قالوا ربّنا ثم استقاموا».

امثال سرکار خانم رنج ها کشیدند، و واقعاً کسی که می خواهد جا پای ایشان بگذارد، رنج و استقامت و همسنگ این دو، اخلاص نیاز دارد و با این زحمت ها و رنج هاست که می شود این پایگاه فرهنگی را حفظ نمود که پیام مقام معظّم رهبری است که فرمودند: «باید این پایگاه فرهنگی حفظ شود».

شمیم: در یک جمله اگر بخواهید استاد را تعریف بفرمایید، چه جمله ای در شأن ایشان بیان می فرمایید که خصوصیت بارز ایشان باشد؟

من معتقدم خدا هر آن چه را که در قدم اوّل به ایشان داد در قدم دوّم ایشان عمل نمودند، عمل است که مؤمن را معطّر می کند، من ایشان را معطّر به علم و عمل و اخلاص دیدم.

گنجینه ی دعای استاد

مصاحبه با خانم پزشکی

شمیم: ضمن معرّفی خود، ابتدای آشنایی شما با استاد از چه زمانی بوده است؟

سلامٌ علیکم. من ریحانه پزشکی هستم، ۲۷ سال با خانم بودم. دلیل جذب من به حوزه، تکریمی بود که استاد به جوانان داشتند. من ۱۲سال داشتم که در اوّلین دیدار با استاد، ایشان از من دعوت نمودند تا در منزل خودشان، زیارت عاشورا را بخوانم، این قضیه برای من بسیار جالب بود که شخصیتی که تمام طلاّب او را دوست داشتند، ایشان مرا دوست داشتند و در آن جلسه فرمودند: ریحانه جان کنار من بنشینید.

در مدّتی که من طلبه بودم، گاهی صبح زود به همراه ایشان به پیاده روی می رفتم. برای منِ جوان همراهی با چنین شخصیتی بسیار جذّاب بود، بعدها هم با ایشان شمال هم می رفتیم. صبح زود در هنگام پیاده روی، زیارت آل یاسین و جامعه ی سوم را می خواندند، هرگاه فرصت بیشتری داشتند، جامعه ی کبیره را می خواندند؛ این ها همه عامل جذب دل من شد.

در آن ایّام، من در سنّ نوجوانی بودم. هرگاه استاد خطایی از من می دیدند، اصلاً تذکّر نمی دادند با لبخندی محبّت آمیز به طرزی زیبا بیان می فرمودند که من متوجّه خطای خودم می شدم.

شمیم: از ایشان چه خاطراتی دارید؟

ایشان به دعوت میزبان اهمیّت خاصّی می دادند؛ اگر نمی توانستند برای مهمانی تشریف بیاورند، حتماً زنگ می زدند و معذرت خواهی می نمودند. برای مجلس عروسی برادرم نتوانستند تشریف بیاورند، فردای آن روز، با هدیه و چند جلد کتاب برای عرض تبریک به منزل مادرم آمدند. ایشان هیچ وقت دست خالی جایی نمی رفتند.

یکی از آقایان طلبه می گفتند: من ۲۸ سال دارم و در قم تحصیلات بالای حوزه را می گذرانم و تمام موفقیّت های خودم را مدیون خانم طاهایی می دانم.

گنجینه ی دعای استاد در قلبشان بود. من با ایشان بسیار جامعه ی کبیره را خوانده ام، زمزمه های استاد همیشه در گوش من است. ایشان هنگام دعا خواندن، فقط به یک نقطه تمرکز می نمودند، می فرمودند: انسان به فرد غایب سلام نمی دهد. ائمّه (علیهم السّلام) حضور دارند.

استاد، تجلّی تمام صفات ائمّه (علیهم السّلام) بودند. ایشان مصباح الهدی و علم الهدی بودند. مرا از ملک به ملکوت رساندند. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را به من شناساندند.

تواضع استاد، باعث جذب من به ایشان شد، نسبت به جوان، محبّت ظاهری نداشتند، می فرمودند: در ملاقات با هر فردی، این تصوّر را در خود ایجاد کنیم که او از من بهتر است، او بنده ی خداست و من از خودم گناهی دیده ام ولی از او ندیده ام، این تصوّر باعث می شود از عمق وجودم او را دوست داشته باشم.

ایشان به هیچ عنوان به کسی اجازه ی دست بوسیدن نمی دادند، بلکه دستمان را می گرفتند و روی سرشان می گذاشتند. با افراد همراهی می نمودند، اگر جمعی از دنیا صحبت می نمودند، ایشان هم نظر می دادند.

اگر هدیه ای به دستشان می رسید، می فرمودند: مرحمتی شما رسید و یا «هذا من فضل ربّی».

بین الطّلوعین جمعه معتقد به زیارت اهل قبور بودند. احوال همه ی اموات را می پرسیدند این اواخر پا درد داشتند فقط از مکانی بالا، قبرها را به من نشان می دادند و می فرمودند این قبر آقای طاهایی است، این قبر فلان شهید است و… ولی درگذشت خانم اعتمادی برای ایشان خیلی دردناک بود. و سر قبر ایشان می رفتند وگریه می نمودند و با ایشان صحبت می کردند. در راه حرم مطهّر، سوره های کوچک را می خواندند و زیارت را به نیّت ائمّه(علیهم السّلام) به روح اموات هدیه می نمودند.

ایشان به شوخی فرمودند: حتّی خدمت به طاهایی را می شود نیّت نمود.

شمیم: استاد در مکه چه اذکاری داشتند؟

استاد در طواف ها آخر دعای افتتاح را می خواندند: «اللّهُمّ بِرحمتک فی الصّالحین أَدخِلنا و فی علییّن أَرفَعنا». در سعی میان صفا و مروه جامعه ی کبیره می خواندند، عاشق جامعه بودند، صد تا تکبیر جامعه را می خواندند و اگر در زیارت ها، جوان ها همراه ایشان بودند، مراعات حال آنان را می نمودند و اعمال را کوتاه به جای می آوردند، و مطالبی بیان می فرمودند که به اقتضای سنّ جوان، برای آنان کاربرد داشته باشد.

شمیم: استاد عارف بودند یا عالم؟

ایشان مسائل عرفانی را خیلی باز نمی نمودند، تأکید روی شناخت وظیفه و انجام آن داشتند، این همان تقوایی است که عرفای ما هم چون آیت الله بهجت روی آن تأکید داشتند. ما از حالات خاص ایشان مسایلی را دیدیم که ناشی از خلوص نیت ایشان بود. خیلی حرف ها را هم نمی شود گفت.

کاری از دوش امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برداریم، کافی است

مصاحبه با خانم عظیمی:

مرضیه عظیمی، معاونت فرهنگی مکتب نرجس(سلام الله علیها)

در سال ۶۴ در آزمونی که مکتب برگزار نمود، شرکت کردم و قبول شدم و این شروع آشنایی من با مکتب نرجس(سلام الله علیها) بود البته مادرم در سال ۱۳۴۷ـ۴۸ قبل از انتقال به تهران، با مکتب آشنا بودند و در کلاس احکام خانم موسوی و تفسیر خانم شرکت می کردند و جزوات استاد را تا سال ها داشتم. مادرم خوشحال بودند که من هم شاگرد ایشان هستم.

استاد متخصّص در کارهای فرهنگی بودند، تدوین و کارگردانی نمایشنامه و اصل نوشتن نمایشنامه را خودشان انجام می دادند. هر سال مهم ترین جشن ما در نیمه ی شعبان برگزار می شود. ایشان یک بار نمایشنامه را می خواندند و ما اوّلین بار در حضور ایشان، اجرای نمایش داشتیم. و استاد معایب کار را یادآور می شدند.

به عنوان مثال: در تئاتر شیطان پرستی، شیطان با شنل خاص خود با حالتی قهقهه زنان، چرخی می زند، استاد متوجّه ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.