پاورپوینت کامل مهر و قهر در حکومت علوی ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهر و قهر در حکومت علوی ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهر و قهر در حکومت علوی ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهر و قهر در حکومت علوی ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
>
آداب تشویق و تنبیه در سیره ی حکومتی امام علی (علیه السّلام)(با محوریت نهج البلاغه)
یکی از وظایف هر حکومتی، ارزش نهادن به کار های رعیّت است. امام علی (علیه السّلام) نیز در دوران کوتاه حکومتی اش از روش های متعدّدی جهت ارزش گذاری رفتارهای مردم بهره برده است. در این نوشتار آداب تشویق و تنبیه در سیره ی حکومتی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و سپس انواع و شرایط آن مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد.
مقدمه
دوران حکومت امام علی (علیه السّلام) بیش از پنج سال طول نکشید. در این دوران امام با فراز و نشیب های فراوانی هم چون جنگ های متعّدد، نابخردی مردم و والیان و کوتاهی و سستی دوستان مواجه بود. در این دوران گاه امام افرادی را برای سرپرستی قومی یا ولایت بر منطقه ای انتخاب و آنان را به آن منطقه می فرستادند که بعضاً خود این والیان، دچار خطا و اشتباهاتی می شدند یا رعیّت آنان سستی و تنبلی در اجرای قانون از خود نشان می دادند که امام (علیه السّلام) وظیفه ی خود می دانست آنان را تأدیب نماید. به همین جهت در نهج البلاغه فراوان دیده می شود که گاه امام افراد منطقه ای را سرزنش و نکوهش می کند و برای بیدار کردن آنان گاه از واژگان بسیار تکان دهنده ای نیز استفاده می نماید. در عین حال بعضی از افراد یا والیان، صبوری و تحمّل های فراوان از خود نشان می دادندکه نیاز بود این افراد نیز مورد تشویق قرار گیرند.
بنابراین می توان در این دوران کوتاه از خطبه ها یا نامه های امام، شیوه های تشویق و تنبیه را استخراج نمود و آن را به جامعه ی امروز معر فی نمود. باشد که برای ارزش گذاری و تربیت انسان ها از این سیره به نحو احسن استفاده گردد.
ضرورت تشویق و تنبیه
یکی از اصول اوّلیه در تربیت انسان ها، تشویق نیکوکاران و تنبیه بدکاران می باشد و یکی از وظایف مهم یک نظام اداری اثر بخش و کارآمد، قدردانی و ارزش گذاری عملکرد کارگزاران و کارمندان به حساب می آید.
در واقع برای اصلاح شخصیت انسانی هم باید از تشویق و هم از تنبیه استفاده نمود. بر اساس همین سنّت است که خداوند پاداش را بر طاعت و کیفر را بر معصیت قرار داده است. (وطن دوست و دیگران، ۵۸/۱)
امام علی(علیه السّلام) به این اصل مهم و وظیفه ی اصلی و ضرورت آن چنین اشاره نموده اند.
«وَ لَا یکونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی ءُ عِنْدَک بِمَنْزِلَهٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِی ذَلِک تَزْهِیداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِیباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَهِ عَلَی الْإِسَاءَهِ؛ هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان باشند، زیرا این کار سبب می شود نیکوکاران به نیکی ها بی رغبت شوند و بدکاران به اعمال بد تشویق گردند». (نهج البلاغه، نامه ی۵۳)
آن چه امام در این دستور بیان کرده اند یکی از اصول مهمّ مدیریتی است. از مدیریت خداوند و پیامبران در جامعه ی انسانیت گرفته، تا مدیریت یک پدر در خانواده. (مکارم شیرازی، ۴۳۵/۱۰)
این اصل در تمام اقوام با تمام اختلافاتی که در عقاید و فرهنگ و حکومت دارند تحت عنوان تشویق و تنبیه، ساری و جاری است. و دلیل آن روشن؛ زیرا ادامه ی نیکوکاری انگیزه می خواهد و باز ایستادن از کار خلاف نیز انگیزه می طلبد. ممکن است انگیزه های معنوی و اعتقادات دینی آثار مطلوبی از خود در این زمینه به یادگار بگذراند، ولی این انگیزه ها در همه نیست. به علاوه اگر مسأله ی پاداش و کیفر نباشد آن انگیزه ها نیز سست می شود. (همان)
امام (علیه السّلام) در قسمت دیگری از همین نامه به بیان ضرورت تشویق پرداخته و فرموده اند: «وَ وَاصِلْ فِی حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَیهِمْ وَ تَعْدِیدِ مَا أَبْلَی ذَوُو الْبَلَاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ کثْرَهَ الذِّکرِ لِحُسْنِ فِعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاکلَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی؛ پیوسته آن ها را تشویق نما و پیاپی کارهای مهمّی را که افرادی از آن ها انجام داده اند بر شمار؛ زیرا یادآوری کارهای نیک آن ها، افراد شجاعشان را به فعّالیت بیشتر وا می دارد و کم کاران را به کار تشویق می کند». (نهج البلاغه، نامه ی۵۳)
و امام (علیه السّلام) در نامه ای که برای سران سپاهش می نویسد کسانی را که راه مخالفت در پیش گیرند و از طاعت فرمان پیشوایان سرپیچی کنند به مجازات سخت تهدید می کنند و می فرمایند: «فَإِنْ أَنْتُمْ لَمْ تَسْتَقِیمُوا لِی عَلَی ذَلِک لَمْ یکنْ أَحَدٌ أَهْوَنَ عَلَی مِمَّنِ اعْوَجَّ مِنْکمْ ثُمَّ أُعْظِمُ لَهُ الْعُقُوبَهَ وَ لَا یجِدُ عِنْدِی فِیهَا رُخْصَهً؛ اگر این وظایف را نسبت به من انجام ندهید آن کس که راه کج می رود از همه نزد من خوارتر است و سپس او را به سختی کیفری دهم و راه فراری از نزد من نخواهد داشت».
امام (علیه السّلام) در این جمله برای متخلّفان، دو کیفر و تنبیه قایل شده اند: کیفر معنوی و کیفر ظاهری. کیفر معنوی پایین آمدن قدر و مقام در نزد امام (علیه السّلام) و کیفر ظاهری مجازات جسمانی است که امام (علیه السّلام) برای آن ها در نظر گرفته اند. (مکارم شیرازی، ۴۳۵/۱۰)
۱- انواع تشویق در سیره ی امام علی (علیه السّلام)
برای تربیت انسان ها به اخلاق نیکو و تشویق آنان در جهت سوق به سوی کمال، می توان از روش های مختلفی بهره برد. امام علی (علیه السّلام) در دوران حکومت خود از روش های متفاوتی استفاده نمودند تا بتوانند دوستان و یاران و حتّی دشمنان خود را به سوی متخلّق شدن به اخلاق الهی سوق دهند که مهم ترین این روش ها عبارت است از:
۱- ۱: نصیحت و موعظه
وعظ و موعظه آن چنان که در «مفردات» (راغب اصفهانی، ص۵۶۴) آمده است نهی آمیخته به تهدید است. ولی ظاهراً معنی موعظه وسیع تر از این است، در واقع موعظه عبارت از تذکّر دادن نیکی هاست که توأم با رقّت قلب باشد. بنابراین هرگونه اندرزی که در مخاطب تأثیر بگذارد، یا او را از بدی ها بترساند و یا قلب او را متوجّه نیکی ها گرداند، وعظ و موعظه نامیده می شود. (مکارم شیرازی، ۳۱۸/۸)
در سیره ی انبیا و اولیای الهی هم از این روش بسیار استفاده شده است.
یکی از ابزارهای پیشرفت پیامبر نصیحت و خیرخواهی بود به طوری که مردم باور کرده بودند او برای نجات آن ها تلاش می کند. امام (علیه السلام) در نامه ای به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی (علیه السّلام)، بر ضرورت موعظه تأکید می کنند و توصیه می نمایند که در پند دادن دوستان نهایت تلاش خود را برای ترغیب در امور پسندیده به کار گیر. «وَ امْحَضْ أَخَاک النَّصِیحَهَ حَسَنَهً». (همان، خطبه ی۳۱۳)
در واقع یکی از وظایف امام و پیشوا، ابلاغ موعظه و تلاش در جهت خیرخواهی مردم است: «إِنَّهُ لَیسَ عَلَی الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ الْإِبْلَاغُ فِی الْمَوْعِظَهِ وَ الِاجْتِهَادُ فِی النَّصِیحَهِ». (همان، خطبه ی۱۰۵)
در سیره ی امام (علیه السّلام) مشاهده می شود که حتّی از نصیحت کردن دشمن هم دریغ نمی ورزید و نصایح مستدلّی برای آنان بیان می فرمودند. امام (علیه السّلام) در نامه ای که در جریان جنگ صفّین برای معاویه نوشته اند نکات مهمّی را به او یادآور می شوند. (همان، نامه۴۸)
۱- ۲: مدح و ستایش
تمجید و تعریف نسبت به دیگران بر دو گونه است: گونه ی مثبت و سازنده که سبب دل گرمی خادمان و یأس خائنان و پیشرفت جامعه است و نوع دوّم که سبب تخریب و عقب افتادگی و تقویت شوکت ظالمان است. (مکارم شیرازی، ۲۶۲/۸)
مراد و منظور ما در این مبحث همان قسم اوّل است که باعث ترغیب انسان ها به کارهای شایسته و نیکو می شود. امام علی (علیه السّلام) از این روش برای تشویق دوستان و لشگریان خود فراوان استفاده نموده اند.
امام (علیه السّلام) در نامه ای که به عمربن ابی سلمه (فرزند امّ سلمه همسر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ) فرماندار بحرین از طرف حضرت علی (علیه السّلام)، می نویسد؛ امّا بعد، «أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی قَدْ وَلَّیتُ النُّعْمَانَ بْنِ عَجْلَانَ الزُّرَقِی عَلَی الْبَحْرَینِ وَ نَزَعْتُ یدَک بِلَا ذَمٍّ لَک وَ لَا تَثْرِیبٍ عَلَیک فَلَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایهَ وَ أَدَّیتَ الْأَمَانَهَ فَأَقْبِلْ غَیرَ ظَنِینٍ وَ لَا مَلُومٍ وَ لَا مُتَّهَمٍ وَ لَا مَأْثُوم». (نهج البلاغه، نامه۴۲) او را مخاطب قرار داده و از خدمات او تشکّر می کنند و او را از آن منصب فرا می خواند تا در جنگ صفّین همراه امام (علیه السّلام) باشد و برای این که از این جابه جایی مکدّر نباشد تعبیراتی محبّت آمیز نسبت به او ابراز می دارند و می فرمایند: «امّا بعد از حمد و ثنای الهی من نعمان بن عجلان زرقی را به فرمانداری بحرین منصوب کردم تو را از آن جا برگرفتم، بدون آن که تو را مذمّت کنم و یا ملامتی بر تو باشد، چرا که تو زمامداری و مأموریت خود را به نیکویی انجام دادی و حقّ امانت را ادا نمودی؛ بنابراین به سوی ما بیا بدون آن که مورد سوءظن یا ملامت باشی و نه متهم و نه گنهکار…».
امام (علیه السّلام) در چند جمله ی کوتاه و پر معنا به او اطمینان می دهد که خطایی از او سر نزده است و با جمله ی «لَقَدْ أَحْسَنْتَ الْوِلَایهَ» کار او را مورد مدح و ستایش قرار می دهد.
و هم چنین امام (علیه السّلام) در خطبه ای که جهت تشویق یاران به جهاد قبل از جنگ صفّین ایراد نموده، فرموده اند: «وَ أَنْتُمْ لَهَامِیمُ الْعَرَبِ وَ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ؛ و شما بزرگان و پیشگامان عرب و شرافتمندان برجسته اید». (همان، خبطه ۱۲۴) که این عبارت باعث می شود که فرار از جنگ برای آن ها ننگ و قبیح باشد.
ایشان در بخشی از این خطبه برای آماده ساختن اصحاب و یاران خود در میدان نبرد به سه امر متوسّل می شود: گاه آن ها را نسبت به مسأله ی فرار از جنگ تهدید می کند و گاه از آنان تعریف و تمجید کرده و نقاط مثبت آن ها را بازگو می کند و گاه آن ها را به پاداش های الهی بشارت می دهد. (مکارم شیرازی، ۲۶۸/۵)
البتّه باید در نظر داشت که تشویق وسیله ای برای ترغیب افراد است نه این که هدف باشد. بنابراین باید شرایطی در مدح و ستایش رعایت شود تا انسان ها را از رسیدن به مقاصد تربیت باز ندارد، امام (علیه السّلام) در نامه ای که به مالک اشتر می نویسد در قسمتی از آن می فرمایند: «سپس آنان را طوری تربیت کن که از تو ستایش بی جا نکنند و نیز تو را به اعمال نادرستی که انجام نداده ای تمجید ننمایند، زیرا مدح و ستایش فراوان، عجب و خود پسندی به بار آورد و انسان را به کبر و غرور نزدیک می سازد». (نهج البلاغه، نامه۵۳)
و زمانی که امام در صفین خطبه ای ایراد نمودند و در آن حقوق والی و رعیت را کاملاً تبیین نمودند در انتهای خطبه سید رضی نقل می نمایند: زمانی که سخن امام به این جا رسید یکی از یاران امام به پا خاست و با گفتاری طولانی که در آن مدح و ثنای فراوانی نسبت به امام (علیه السّلام) بود آن حضرت را ستود. امام در پاسخ به او فرمودند: «وَ رُبَّمَا اسْتَحْلَی النَّاسُ الثَّنَاءَ بَعْدَ الْبَلَاءِ فَلَا تُثْنُوا عَلَی بِجَمِیلِ ثَنَاءٍ»: بسیار می شود که مردم ستودن افراد را به جهت تلاش هایشان شیرین می شمارند ولی مرا با سخنان زیبای خود به جهت این که در پیشگاه خداوند و نزد شما به سبب احساس مسئولیت الهی حقوقتان را ادا کرده ام نستایید.
امام (علیه السّلام) در واقع اشاره می فرمایند به این که من ذاتاً ثناخوانی را ناخوش دارم و اگر آن را دوست می داشتم به جهت عظمت خداوند که از همه شایسته تر به مدح و ثناست ترک می کردم، مدح و ثنا باید در برابر کار نیکی باشد که پایان گرفته است. در حالی که من هنوز از ادای همه ی حقوق شما فراغت نیافته ام. (مکارم شیرازی، ۲۶۱/۸)
پس با توجّه به کلام امام (علیه السّلام) مدح و ثنا باید سه شرط زیر را داشته باشد:
۱- آن کس که سزاوار مدح و ثناست، مدح و ستایش شود.
۲- مدح از حد تجاوز نکند.
۳- هدف گوینده تقرّب به شخص ممدوح و رسیدن به منافع نباشد. (همان، صص۲۶۳-۲۶۲)
۲- انواع تنبیه
تنبیه نوعی بیدارسازی و ادب آموزی است که خطاکاران را به پیامدهای کژ رفتاری شان آگاه می سازد و نفس سرکش انسان ها را از خطای افزون باز می دارد. امام علی (علیه السّلام) با همین هدف از گونه های مختلف برای تربیت رعایا و کارگزاران خود استفاده نموده که با توجّه به سیره و قول امام می توان این گونه ها را به انواع ذیل تقسیم نمود:
۲- ۱: هشدار
امام علی (علیه السّلام) در حال حرکت به سوی بصره برای خاموش کردن فتنه ی طلحه و زبیر خطبه ای ایراد نمودند که در آن اندرزهای مفید و نصایح مؤثّری را ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 