پاورپوینت کامل رایه الهدی (منشور جوان)/ قسمت پنجم ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رایه الهدی (منشور جوان)/ قسمت پنجم ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رایه الهدی (منشور جوان)/ قسمت پنجم ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رایه الهدی (منشور جوان)/ قسمت پنجم ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

فرق میان عُجب و کبر در این است که تکبّر از صفات انسانی است؛ یعنی، پای غیر در میان است و شخص متکبّر خود را از دیگران برتر می پندارد یا می داند، ولی عُجب صفت ذهنی است و پای غیر در بین نیست، شخص معجَّب پیش نفس خود گرفتار غرور و خود پسندی گردیده است.

بگذار بار تو بر دوش کشند تا رستاخیز

*استاد نوغانی تنظیم: شفیقه رأفت

مقدمه: در این سلسله مباحث نامه ی ۳۱ مولا به فرزندشان امام حسن (علیهم السّلام) مورد بررسی قرار گرفته است در شماره ی قبل در فرازهایی از خطبه آمده: بعد از آن که دانستی تمام امور به دست پروردگار است، باید به دستورات او که به صورت امر و نهی نازل شده، توجّه کنی و اگر در نظام خلقت دگرگونی هایی پیش آمد که ندانستی و نفهمیدی، بر جهالت و نادانی خود حمل کن و بدان که حکمت و مصلحتی در کار بوده که تو هنوز نمی دانی.

بنابراین جوان باید خود را برای این دگرگونی ها آماده سازد، تا در هنگام مواجه شدن با ناملایمات آن، برایش غیر مترقّبه نباشد و بتواند استقامت ورزد. اینک ادامه ی خطبه را پی می گیریم.

فراز ۵۷: وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَهُ الْأَلْبَابِ فَاسْعَ فِی کدْحِک وَ لَاتَکنْ خَازِناً لِغَیرِک وَ إِذَا أَنْتَ هُدِیتَ لِقَصْدِک فَکنْ أَخْشَعَ مَا تَکونُ لِرَبِّک.

می فرمایند: فرزندم! بدان که عُجب و غرور ضدّ صواب و درستی و آفت عقل است. در زندگی نهایت کوشش و تلاش را داشته باش، امّا آن چه را به سبب کوششت به دست می آوری برای دیگران ذخیره مکن و هرگاه که به مقصد خود رسیدی و راه راست را یافتی، در برابر پروردگارت کمال فروتنی و خشوع را داشته باش.

توضیح: عُجب یکی از بیماری های روانی است که بیشتر جوانان در معرض آن قرار می گیرند و یکی از صفات ناپسند است به معنای خودپسندی و غرور و نقطه ی مقابلش خضوع و خشوع است.

در تعریف عُجب علمای علم اخلاق گفته اند: عُجب حالت و صفت زشتی است که در هر کس باشد خود را به جهت کمالی که در خود گمان می کند بزرگ می شمارد، خواه آن کمال را حقیقتاً داشته یا نداشته باشد، مثل صاحبان زر و زور و تزویر که می پندارند این ها کمال است و به خود می بالند.

فرق میان عُجب و کبر در این است که تکبّر از صفات انسانی است؛ یعنی، پای غیر در میان است و شخص متکبّر خود را از دیگران برتر می پندارد یا می داند، ولی عُجب صفت ذهنی است و پای غیر در بین نیست.

شخص معجَّب پیش نفس خود گرفتار غرور و خود پسندی گردیده، عُجب موجب خود ستایی او می شود که قرآن کریم از آن نهی فرموده است. «فَلَاتُزَکوا أَنفُسَکمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَی»؛ خود ستایی نکنید زیرا خداوند پرهیزکاران را بهتر می شناسد. (نجم، ۳۲)

«أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ یزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یزَکِّی مَنْ یشاءُ»: آیا ندیدی آن هایی را که خود ستایی می کنند (این تعریف از خود ارزشی ندارد) بلکه خدا هر کس را بخواهد و شایسته بداند می ستاید.(نساء، ۴۹)

عُجب موجب تکبّر می گردد و انسان دارای عُجب خود را از دیگران برتر می شمارد، مانند شیطان که اوّل گرفتار عُجب شد و پیش نفس خود گمان کرد که هیچ یک از فرشتگان مانند او خدا را عبادت نمی کنند. این عُجب سبب تکبّر او در برابر سجده بر آدم شد و به کفر و معصیت خدا منتهی گردید.

ریشه ی بسیاری از صفات رذیله عُجب است. امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: «العُجبُ نَبات، حَبُّها الکفر، وأرضها نِفَاق، و ماؤها البَغی، وَأغصانها الجَهل، و وَرَقُهَا الضَّلالَه، و ثَمَرُها اللَّعنه والخُلود فی النَّار»؛

عُجب درخت و گیاهی است که دانه اش کبر و بزرگ بینی خود و زمینش نفاق، و آبش جهل و فساد در عقیده و شاخه هایش نادانی، نفهمی و برگش ضلالت و میوه اش لعنت و جاودانگی در آتش است.

راه درمان عُجب:

معالجه ی عُجب به اینست که انسان در نفس خود بررسی کند و ببیند چه عاملی در او سبب عُجب و خودبینی شده؟ آیا علم و دانش، یا عبادت و زهد یا شجاعت یا سخاوت و یا به حسب و نسبش مغرور شده یا جمال و زیبایی یا نیرو و قدرت؟

هرچه او را وادار به عُجب نموده، به وسیله ی خشوع و خضوع با آن مبارزه کند و با داروی تواضع آن را معالجه نماید. قرآن کریم از زبان لقمان می فرماید: «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّک لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یحِبُّ کلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»؛

پسرم با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و با عُجب و غرور بر زمین راه مرو، به درستی که خداوند هیچ متکبّر به خود نازنده ای را دوست ندارد. (لقمان، ۱۸)

شخص معجّب را نه خدا دوست دارد و نه مردم، چون عُجب و خود برتر بینی، خود ستایی می آورد و خود ستایی انسان را از چشم دیگران می اندازد و برعکس، تواضع و خضوع انسان را بلند و محبوب می گرداند.

رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می فرمایند: «انَّ التَّواضُعَ لا یزیدُ الْعَبْدَ الَّا رَفْعَهً فَتَواضَعُوا یرْفَعُکُمُ اللَّهُ»: تواضع، شخص متواضع را سربلند و مقامش را بالا می برد. پس، تواضع کنید تا خدای متعال مقام شما را بلند گرداند. (بحار الانوار/ ج ۷۲/ ص ۲۱۹)

لذا مولا می فرمایند: «اعجاب ضد الصواب و آفه الالباب»؛ خودبینی ضدّ درستی و راستی و آفت خردها است.

فرزندشان حضرت موسی بن جعفر (علیه السّلام) هم فرموده اند: «اَنَّ اللهَ جَعَلَ التَّواضعَ آلَه الْعَقلِ وَ جَعَلَ التّکبُّرَ مِن آلهِ الْجَهلِ». (بحار الانوار/ ج۷۵/ ص ۳۱۲).

می فرمایند: «فَاسْعَ فِی کدْحِک وَ لَا تَکنْ خَازِناً لِغَیرِک. .. ». در این جمله سفارش می کنند به نهایت تلاش و کوشش در زندگی. چون بعضی افراد به ویژه جوانانی که در خانواده های مرفّه نشو و نما کرده اند عُجب و غرور مانع از تلاش و کوشش در زندگی آنان می شود و یا ننگ و عار دارند که در راه کسب معاش به کارهای معمولی و متعارف و پر زحمت تن دهند و همیشه فکر می کنند که باید دیگران تلاش کنند و آن ها نتیجه ی دست رنج آنان را در راه رفاه و آسایش خود صرف کنند که این هم یک نوع تکبّر و خود برتر بینی است.

علی (علیه السّلام) که این سفارش را به فرزندشان می کنند خودشان با این که داماد پیامبر و خلیفه ی مسلمین بودند، وقتی از کار خلافت و قضاوت و مبارزه در میدان های جنگ فارغ می شدند به امور کشاورزی می پرداختند. نهال غرس می نمودند و چاه حفر می کردند و در راه خدا وقف می نمودند تا دیگران بهره ی آن را ببرند و این برای امّت یک درس عملی بود.

می فرمایند: «وَ لَا تَکنْ خَازِناً لِغَیرِک»؛ آن چه را به دست می آوری در راه خدا انفاق کن و خزانه دار غیر مباش. کسانی که مالی را جمع می کنند در حقیقت عمّال دیگران و خزانه دار ورثه هستند. ورثه هم از دو حال خارج نیستند: یا آن مال را در راه خدا و کار خیر مصرف می کنند که در این صورت حسرتش برای صاحب مال است.

یا در راه معصیت صرف می کنند که اگر مال را از طریق حلال به دست آورده باشد که وزر و وبالش متوجّه او خواهد شد و اگر از طریق حرام جمع کرده باشد که علاوه بر حسرت، عذاب و عقابش را هم خواهد دید.

علی (علیه السّلام) در حکمت ۴۲۹ می فرمایند: «إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ یوْمَ الْقِیامَهِ حَسْرَهُ رَجُلٍ کسَبَ مَالًا فِی غَیرِ طَاعَهِ اللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّهَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّار»؛ بزرگ ترین حسرت ها در روز قیامت حسرت مردی است که مالی را از طریق گناه گرد آورد و آن را شخصی به ارث برد که در راه اطاعت خدای سبحان بخشش کرد و با آن وارد بهشت شد و گرد آورنده ی اولی، وارد جهنم گردید.

پس نتیجه این شد که سعی و کوشش برای وسعت در زندگی و توسعه در مال خوب است ولی به شرط این که اوّلاً از طریق حلال باشد و ثانیاً حقوق الهی که سبب حلّیت مال است پرداخته شود؛ ثالثاً مال حلال را در راه رضای خدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.