پاورپوینت کامل این جا خبری از قرآن نیست! ۷۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل این جا خبری از قرآن نیست! ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل این جا خبری از قرآن نیست! ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل این جا خبری از قرآن نیست! ۷۵ اسلاید در PowerPoint :
>
وظایف امت اسلامی در برابر قرآن به روایت نهج البلاغه
قرآن کریم، گنجینه ی بزرگ معارف اسلام، عالیترین کتاب برای تعلیم و تربیت انسان ها، بهترین سرمایه ی خودسازی و تهذیب نفس و مؤثّرترین برنامه برای ساختن جامعه ای سالم و پاک و سربلند است. شناخت دقیق مجموعه ای چنین عظیم نیازمند سال ها تحصیل، تحقیق و پژوهش است. قرآن کتابی است که کهنه نمی شود و معارفش جاودان و همیشگی است.
قطعاً داشتن چنین مجموعه ای گران بها، مایه ی افتخار و مباهات دین اسلام است و اینک که ما به این افتخار نائل شده ایم، شناخت وظایفی که نسبت به آن داریم، امری مهم و اساسی به شمار می آید.
در این مقاله شناخت قرآن به عنوان مهمترین وظیفه مطرح میشود. زیرا مابقی بحث در ذیل آن قابل جمع خواهد بود. چرا که شناخت صحیح هر چیزی باعث بهره مندی وافی وکافی از آن خواهد بود.
هر قدر شناخت خویش را از قرآن بالا ببریم به همان اندازه بهره مندی ما از قرآن بالا میرود و اگر نگاهی به جامعه ی خویش بیندازیم، خواهیم فهمید که جامعه ی ما از فهم قرآن چقدر عقب است و اگر بگوییم در جامعه ی به ظاهر قرآنی ما خبری از قرآن نیست، سخنی به گزاف نگفته ایم. دانستن این حقیقت وظیفه ی ما را نسبت به این ودیعه ی الهی سنگین تر میکند.
در ادامه، تطبیق یافته های این پژوهش بر زندگی امروزی تا حدودی روشن می سازد که ما چقدر به این کلام مولای متّقیان علی (علیه السّلام) نزدیک شده ایم که: «یَأتی عَلَی النّاسِ زمانٌ لا یَبقی فیهم مِنَ القُرآنُ إلا رَسْمُه، وَ مِن الإسلامِ إلاّ إسمُهآ»؛ بر مردم روزگاری خواهد آمد که در بین آنان از قرآن جز خطوطش و از اسلام جز نامش باقی نمی ماند (پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السّلام) ج۵، ص۶۷۸ ۹).
پس بکوشیم که تا دیر نشده برای قرآن کاری کنیم تا مورد نفرینش واقع نشویم.
۱- شناخت قرآن:
نخستین و مهمترین وظیفه ی ما نسبت به قرآن کریم، شناخت آن است. آشنایی با ابعاد گوناگون اخلاقی، تربیتی، فردی و اجتماعی و… قرآن بر هر مسلمانی لازم و ضروری است؛ چرا که خواه ناخواه همه ی افراد جامعه ی اسلامی با این موضوعات درگیر هستند.
ضرورت شناخت قرآن برای یک مؤمن ناشی از سرچشمگی آن برای دین است.
شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. امّا برای یک عالم انسان شناس و جامعه شناس، شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثّر بوده است.
نگاهی اجمالی به تاریخ، این نکته را روشن می کند که عملًا هیچ کتابی به اندازه ی قرآن بر جوامع بشری و زندگی انسان ها تأثیر نگذاشته است و به همین جهت است که قرآن خود به خود وارد حوزه ی بحث جامعه شناسی می شود و جزو موضوعات مورد بررسی این علم قرار می گیرد. معنای این سخن آنست که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این چهارده قرن عموماً و شناخت جوامع اسلامی خصوصاً، بدون شناخت قرآن میسّر نیست.
و امّا ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی و اساسی دین و ایمان و اندیشه ی یک مسلمان و آنچه که به زندگی او حرارت و معنی و حرمت و روح می دهد، قرآن است.
قرآن مثل بعضی کتاب های مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین را مطرح کرده باشد و حدّاکثر اندرزهای ساده ی اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشه ها را از منابع دیگر اخذ کنند.
قرآن اصول معتقدات و افکار و اندیشه هایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود «باایمان» و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیانا تطبیق اصول بر فروع را بر عهده ی سنّت و اجتهاد گذاشته است.
این است که استفاده از هر منبع دیگر موقوف به شناخت قبلی از قرآن است. قرآن مقیاس و معیار همه ی منابع دیگر است. ما حدیث و سنّت را باید با معیار قرآن بسنجیم. اگر با قرآن مطابق بود بپذیریم و اگر نه نپذیریم.
معتبرترین و مقدّس ترین منابع ما بعد از قرآن در حدیث، کتب اربعه یعنی کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار و در خطب، نهج البلاغه و در ادعیه صحیفه ی سجّادیه است.
امّا همه ی این ها فرع بر قرآنند و به اندازهی قرآن قطعیت صدور ندارند؛ یعنی حدیث کافی آن قدر می تواند معتبر باشد که با قرآن منطبق باشد و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و ائمّه ی اطهار می گفتند احادیث ما را بر قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانیدکه ساختگی و جعلی است و آن را به ما بسته اند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمی گوییم (مجموعه آثار استاد شهید مطهّری، ج ۲۶، ص ۲۶).
و امّا شناخت قرآن دارای مراتبی است که هرکس به اندازه ی معرفت و سطح فهم خویش از آن بهره مند میشود. امام علی (علیه السلام) در این باره مراحل شناخت را اینگونه بیان می فرمایند:
الف: آمیخته شدن قرآن با جان مؤمن:
« أَینَ اَلْقَوْمُ اَلَّذِینَ دُعُوا إِلَی اَلْإِسْلاَمِ فَقَبِلُوهُ وَ قَرَءُوا اَلْقُرْآنَ فَأَحْکمُوهُ »؛ کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذیرفتند، قرآن را تلاوت کردند و معانی آیات راشناختند؟( نهج البلاغه، دشتی، خطبه ۱۲۱،ص۲۳۰).
ب: تلاوت با تدبّر و تفکّر:
«یا نَوْفُ طُوبَی لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیا الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَهِ أُولَئِک قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً»؛ ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیای حرام چشم پوشیدند و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، قرآن را پوشش زیرین و دعا را لباس رویین خود قرار دادند (آیینه حکمت، ص۱۲۳-۱۲۴).
لباس زیرین قرار دادن قرآن یعنی آهسته خواندن آن برای عبرت و پندگیری و تفکّر در دقایق آن که اهمّیت تلاوت با تفکّر و تدبّر را نشان می دهد.
ج: نداشتن نگاه ابزاری به قرآن:
« یأْتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ لا یبْقی فیهِ مِنَ الْقُرْآنِ إِلاّ رَسْمُهُ وَ مِنَ الاِْسْلامِ إِلاَّ اسْمُهُ »؛ بر مردم روزگاری خواهد آمد که در بین آنان از قرآن جز خطوطش و از اسلام جز نامش باقی نمی ماند (پیام امام امیر المومنین(علیه السّلام) ج۵ص۶۷۸).
۲- کسب بینش و شناخت از قرآن:
پایه و اساس تمام کارهای انسان نشأت گرفته از بینش و شناخت او از هستی و محیط پیرامون است. اگر این شناخت، الهی باشد و از سرچشمه ای ناب نشأت گیرد، آنچه تراوش میکند آب زلال خواهد بود و اگر برعکس سرچشمه ی آن گل آلود باشد، آنچه تراوش می شود گلآلودگی و کثیفی خواهد بود.
امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) دراین باره می فرمایند:
«أَیهَا النَّاسُ، اسْتَصْبِحُؤا مِنْ شُعْلَهِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ، وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَین قَدْرُ وِّقَت مِنَ الْکدَرِعِبَادَاللَّه، لَاتَرْکنُوا إِلَی جَهَالَتِکمْ، وَ لَا تَنْقَادُوا لِأَهْوَائِکمْ، فَإِنَّ النَّازِل بِهذَا الْمَنْزِل نَازِلٌ بِشَفَا جُرُف هَارٍ، ینْقُلُ الرَّدَی عَلَی ظَهْرِه مِن مَوْضِعٍ إِلَی مَوْضِعٍ، لِرَأْی یحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْی؛ یرِیدُ أَنْ یلْصِقَ مَا لَایلْتَصِقُ، وَ یقَرِّب مَا لَایتَقَارَبُ!»؛
ای مردم! چراغ قلب خودرا از شعلهی (پرفروغ) واعظ با عمل، روشن سازید و ظرف وجود خویش را از آب زلال چشمه ای که از آلودگی ها پاک است، پرکنید. ای بندگان خدا! بر نادانی های خود تکیه نکنید و تسلیم هوس های خویش نشوید! زیرا آنکس که در این مقام برآید (و تکیه بر جهالت و هوا و هوس ها کند) همچون کسی است که بر لب پرتگاهی که درشُرُف فروریختن است، قرارگرفته.
او بار هلاکت را بر دوش می کشد و از جایی به جای دیگر می برد و برای توجیه آرای ناپخته و ضدّ و نقیض خویش، مطالب نامتناسب را به هم پیوند می دهد (همان، ج ۴، ص ۴۵۸).
آنچه مسلّم است زلال ترین چشمه ی معارف، قرآن کریم است. چرا که آخرین ودیعه ی آسمانی و معجزه ی جاوید آخرین سفیر الهی است که در قالب الفاظ درآمده و نیز از هرگونه تحریف مصون مانده است.
قرآن کریم علاوه بر ویژگی های فوق، طبق حدیث نبوی هم سنگ با اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بوده و ثقل اکبر نامیده شده،که تمسّک به آن ها عدم ضلالت را در پی خواهد داشت.
پس آنچه به عنوان اوّلین وظیفه ی هر انسانی نسبت به قرآن به ذهن می رسد این است که باورهای خود را از قرآن بگیرد چرا که احتمال خطا در آن وجود ندارد و کتابیست که برای همگان مایه ی هدایت است.
امام علی (علیه السّلام) در این باره می فرمایند:
«کتَابُ اللَّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ وَ تَنْطِقُونَ بِهِ وَ تَسْمَعُونَ بِهِ وَ ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ یشْهَدُ بَعْضُهُ عَلَی بَعْضٍ وَ لَایخْتَلِفُ فِی اللَّهِ وَ لَایخَالِفُ بِصَاحِبِهِ عَنِ اللَّهِ»؛ این کتاب خداست که به وسیله ی آن (حقایق را) می بینید و با آن سخن می گویید و می شنوید.
بخشی از آن، از بخش دیگر سخن می گوید، ( و متشابهات در پرتو محکمات تفسیر می شود) بعضی گواه بعضی دیگر است (و یکدیگر را تأیید می کند). آنچه درباره ی خدا می گوید، هماهنگ است (و اختلافی درآن نیست) و آنکس را که دوست قرآن است از خدا جدا نمی سازد (همان، ج۵، ص۴۷۰).
و نیز:
«وَاسْتَدِلُّوهُ عَلَی رَبِّکمْ وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَی أَنْفُسِکمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَیهِآ رَاءَکمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِیهِأَ هْوَاءَکمْ»؛ پروردگارتان را با قرآن بشناسید و خویشتن را با آن اندرز دهید و در برابر قرآن، آرای خود را متّهم کنید و خواسته های نفسانی خویش را در برابر آن نادرست بشمارید (همان، ج۶، ص۵۶۰).
و نیز:
« فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کتَابِهِ مِنْ غَیرِ أَنْ یکونُوا رَأَوْهُ بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ »؛ پس خدای سبحان در کتاب خود بی آنکه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند ( نهج البلاغه، دشتی، خطبه۱۴۷، ص۲۶۸).
۳- انس و ارتباط با قرآن:
قرآن کریم گنجینه ی علم الهی و ضامن هدایت و سعادت انسان، در تمام مراحل زندگی اوست. توان تشخیص حق از باطل و نشاط روحی و معنوی از ره اوردهای انس آدمی با قرآن است. علی (علیه السّلام) در این باره می فرمایند:
«تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِیثِ وَ تَفَقَّهُوا فِیهِ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ وَ أَحْسِنُوا تِلَاوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ الْقَصَصِ»؛ و قرآن را بیاموزید که نیکوترین گفتار است، و در آن اندیشه و طلب فهم نمایید که قرآن بهار دل هاست (همه گونه گل های علوم و حکمت ها را در دل می رویاند) و به نور هدایت آن شفا و بهبودی (از بیماری جهل و نادانی) بخواهید که قرآن شفای (بیماری) سینه هاست، و آن را نیکو بخوانید (الفاظش را بی غلط خوانده معنیش را رعایت نموده در احکامش تفکر و اندیشه کنید) که آن سودمندترین گفتار است (ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص۳۳۹).
در بیان دیگری از امیرالمومنین(علیه السّلام) آمده است:
اگر به دنبال مونسی میگردید، قرآن برایتان کافی است. همچنین حضرت در مناجات با خداوند متعال چنین زمزمه میکنند: «اللَّهُمَّ إِنَّک آنَسُ الآْنِسِینَ لِأَوْلِیائِک وَ… إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَهُ آنَسَهُمْ ذِکرُک»؛ پروردگارا! تو برای دوستانت مأنوسترین مونس هایی و اگر غربت آن ها را به وحشت اندازد، یاد تو مونس تنهایی آن هاست (شرح نهج البلاغه، ج ۱۱، ص۲۶۷).
البته این احساس به کسانی د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 