پاورپوینت کامل رایت صلابت ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رایت صلابت ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رایت صلابت ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رایت صلابت ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

>

مؤمنین راستین، انسان های متعهّد و مسئولی هستند که به خاطر دوراندیشی و در نظر گرفتن مصلحت های بزرگ تر در مقابل منافع زودگذر و آنی شاخصند و هدف های عالی تر را بر امیال پست ترجیح می دهند.

عزّت مندی/ زهره درساز

از اصول مهمّ اخلاقی که در زندگی انسان های بزرگوار مشاهده می شود، عزّت نفس است.

«عزّت» در لغت به معنی شکست ناپذیری است. « عزیز» یکی از صفات خداوند است که در قرآن ۹۲ بار آمده است.

«عزّت» در مورد انسان نیز از همین ریشه سرچشمه می گیرد و به معنی حفظ آبرو و شخصیت و عدم کرنش در برابر صاحبان زر و زور و تزویر است که یک نوع شکست ناپذیری تلقّی می شود.

قطعاً چنین عزّتی را می توان در پرتو ارتباط محکم با صاحب عزّت مطلق، خدای عزیز به دست آورد؛ اتّکا به قدرتی که با داشتن آن هرگز انسان اسیر و ذلیل هوا و هوس نمی شود و در برابر طاغوت درون و برون، سر خم نمی کند.

حقیقت عزّت در درجه ی نخست در دل و جان انسان ظاهر می شود و او را از خضوع و سازش و خودباختگی در برابر طاغیان و یاغیان باز می دارد و چنین خصلتی از خصال جوانمردان و بزرگواران است.

۱- عزّت نفس از دیدگاه آیات و روایات

قرآن مجید در سه آیه همه ی عزّت را از آن خدا می داند و می فرماید: « فَإِنَّ العِزَّهَ لِلّهِ جَمِیعًا »(نساء،۱۳۹).

خصلت عزّت از صفات الهی است. بنابراین آنان که دارای این خصلت بزرگ هستند در حقیقت مظهر یکی از صفات الهی می باشند؛ بنابراین طبق آیه زیر رسول خدا و مؤمنان راستین نیز دارای عزّت هستند: «. ..وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ…»(منافقون،۸)؛ عزّت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است.

بنابراین اگر کسی به سوی صفات و رفتاری ضدّ عزّت برود قطعاً از مؤمنین راستین نخواهد بود.

از این آیات فهمیده می شود، پایه ی اساسی و شرط اصلی تحصیل عزّت، در اعتقاد به خدا و ایمان و بندگی است، چراکه عزّت همان حالت ترفیع و بلندی روح است که نمی گذارد انسان مغلوب و مقهور چیزی شود و دچار ذلّت و گرفتاری آن گردد.

کسانی که در مقابل ثروت اندوزی و به دست آوردن مال، قدرت و مقام یا طمع به اموال و ثروت های مردم یا در مقابل شهوات و تمایلات نفسانی، مقهور، مغلوب و ذلیل هستند و شخصیت خود را از دست می دهند، فاقد عزّت مندی اند

زیرا در مقابل یکی از این ها شکست خورده و خوار گشته اند. عزّت برای آن انسان آزاده ای است که خود را در مقابل هیچ یک از تمایلات نفسانی اسیر نبیند. بندگان هوا و هوس نمی توانند دارای عزّت نفس باشند. (فلسفی، ج۱، ص۱۵۳).

چنان که حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: « عَبدُ الشَّهوه أَذَلّ من عبد الرق»؛ بنده ی شهوت از برده ی زرخرید ذلیل تر است (تمیمی آمدی، ص۳۰۵).

کسانی که از تذلّل در مقابل غیر خدا بپرهیزند و فقط خدای را معبود خود بدانند و تمام تذلّل خود را در پیشگاه او ابراز نمایند به عالی ترین مقام عزّت نفس دست می یابند.

از جمله مناجات های حضرت علی(ع) در پیشگاه خداوند این بود که: « إِلَهِی کفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً وَ کفَی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً »؛ خدایا برای من این عزّت کافی است که بنده ی تو باشم و این افتخار بس است که تو مالک و پروردگار من باشی(مجلسی، ج۷۴، ص۴۰۰).

در نظر اسلام مقام و موقعیت هرکس وابسته به بهره ای است که از ارزش های بزرگ تر دارد. به جز تقوا و پرهیزکاری، دیگر امتیازات ظاهری ملاک شرافت و عزّت افراد نیست.

حدیثی است نبوی که: « اُطلُبوُا الحَوَائِجِ بِعِزَّهِ الأنفُسِ»(پاینده، حدیث ۳۲۵، ص ۲۱۸)؛ اگر حاجتی به دیگران دارید از آن ها بخواهید ولی با عزّت نفس؛

یعنی برای حاجتی که دارید، خودتان را نزد دیگران پست و ذلیل نکنید، عزّتتان را حفظ کنید و در حالی که آن را حفظ می کنید اگر حاجت و نیازی دارید آن را طرح کنید؛ نیاز خود را به قیمت از دست رفتن عزّتتان رفع نکنید.

و نیز جمله ی معروفی است در نهج البلاغه که حضرت ضمن خطابه ای به اصحابشان می فرمایند: «فَالْمَوْتُ فِی حَیاتِکمْ مَقْهُورِینَ وَ الْحَیاهُ فِی مَوْتِکمْ قَاهِرِین »(نهج البلاغه، خطبه ی۵۱)؛ مردن این است که بمانید ولی مغلوب و مقهور باشید و زندگی این است که بمیرید ولی پیروز باشید.

از این رو اساساً مسأله ی عزّت و قاهریت و سیادت آن قدر ارزش والایی دارد که اصلاً زندگی بدون آن معنی ندارد.

همین تعبیر را حضرت سیدالشهدا(ع) است در روز عاشورا دارند که: « هیهات مِنَّ الذِّلَّهُ »(ابن نماحلی، ج۱، ص۴۲).

در خلال تاریخ عاشورا هیچ موضوعی جز این مطلب موج نمی زند.

در وسائل الشیعه از حضرت صادق(علیه السلام) حدیثی نقل شده که امیرالمؤمنین همیشه می فرمودند: «لِیجْتَمِعْ فِی قَلْبِک الِافْتِقَارُ إِلَی النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُم »(کلینی، ج ۲، ص ۱۴۹)؛ همیشه در قلب خود دو حسّ متضاد با هم را داشته باش: نیازمندی؛ یعنی مانند یک نیازمند با مردم رفتار کن و بی نیازی؛ یعنی مانند یک بی نیاز و بی اعتنا با مردم رفتار کن.

امام در ادامه چنین می فرمایند: « فَیکونَ افْتِقَارُک إِلَیهِمْ فِی لِینِ کلَامِک وَ حُسْنِ بِشْرِک » (همان)؛ امّا آن مرحله ای که باید مانند یک نیازمند رفتار کنی در نرمی سخن است و در حسن سیرت و تواضع و ابتدای به سلام؛ «وَ یکونَ اسْتِغْنَاؤُک عَنْهُمْ فِی نَزَاهَهِ عِرْضِک وَ بَقَاءِ عِزِّک »(مجلسی، ج۷۱، ص۱۵۸)؛

و آن مرحله که باید بی نیاز باشی و جای تواضع نیست [درحفظ آبرو و بقای عزّت توست] آن جاست که پای حیثیت و شرفت در میان است. آن جا که دیدی اگر بخواهی ذرّه ای نرمش نشان دهی، آبرو و عزّتت را از دست می دهی دیگر جای این نیست که رفتار یک نیازمند را داشته باشی.

عزّت بر اساس روایات تنها در پرتو تقوا و بندگی خاصّ خدا به دست می آید. چنان که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:

« اعْلَمْ أَنَّهُ لَا عِزَّ لِمَنْ لَا یتَذَلَّلُ لِلَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَ لَا رِفْعَهَ لِمَنْ لَمْ یتَوَاضَعْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَل»( همان، ج۷۵، ص۲۴۹)؛ بدان کسی که در پیشگاه خداوند تذلّل و خضوع ننماید، عزّت و بزرگی ندارد و آن کس که در مقابل حضرت حق تواضع و فروتنی نمی کند رفعت و بلندی مقام ندارد.

۲- رابطه ی عزّت و تقوا

اسلام تقوا را سبب آزادی، آسایش، عزّت و بزرگواری می داند و انسان بی تقوا را اسیر و برده می شمارد.

امیر مؤمنان علی(ع)در این باره فرمودند: «لَا شَرَفَ أَعْلَی مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَا عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَی وَ لَا مَعْقِلَ أَحْسَنُ مِنَ الْوَرع»(مجلسی، ج۶۶، ص۴۱۱)؛ شرافتی بالاتر از اسلام نیست و عزّتی عزیزتر از تقوا و پناهگاهی بهتر از ورع وجود ندارد.

در احادیث، تقوا کلید حلّ مشکلات و سبب عزّت و آزادی انسان و نجات از گرفتاری ها معرّفی شده. تقوا برای انسان محدودیت به وجود نمی آورد؛ بلکه شخصیت انسانی او را احیا می کند و از اسارت شهوت ها، غضب ها، کینه توزی ها، خودخواهی ها، طمع ها و شکم پرستی ها و. .. آزاد می سازد.

پیامبر گرامی اسلام(ص)فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یکونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل» (همان، ج۱۷، ص۴۸)؛ کسی که می خواهد عزیزترین افراد باشد باید تقوا و پرهیزگاری را شعار خود قرار دهد.

انسان باایمان از نخستین لحظه ای که نور تقوا در کانون جانش پرتو می افکند، به اهمّیت و گران قدری آن آگاه می شود و به مقتضای این آگاهی و دید بلند و وسیع است که کمال و عزّت را در ق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.