پاورپوینت کامل ویژگی خادمان اهل بیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ویژگی خادمان اهل بیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویژگی خادمان اهل بیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ویژگی خادمان اهل بیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
بندگان خدای رحمان هدف معقول و مفیدی دارند و عمر خود را صرف امور بیهوده نمی کنند شرکت در مجالس باطل و گناه اضافه بر امضاء گناه، مقدمه ی آلودگی قلب و روح است، هدف آن ها در زندگی مثبت است و اگر کارهای زشت در مسیر زندگی شان قرارگیرد؛ چنان بزرگوارانه از کنار آن می گذرند که هرگز رنگ نمی پذیرند.
انسان ها در پیمودن راه زندگی نیاز به قوانینی دارند که حقوق افراد بشر را به طور شفاف روشن کند و وظایف آنان را بر اساس مصالح و تأمین سعادت دنیا و آخرت مشخّص سازد.
خداوند متعال برای هدایت انسان ها چهار عامل مهم قرار داده است:
۱. عقل
۲. پیامبران خدا
۳. ائمه ی هدی (صلوات الله علیهم اجمعین)
۴. هدایت علمای ربانی
برطرف شدن این احتیاج یعنی هدایت مردم به این قوانین و معارف بستگی به این دارد که مردم، آن هدایت گر و معلم و مربی را ببینند و با او انس بگیرند و با او معاشرت نمایند و اعمال و اخلاق او را سرمشق زندگی خود قرار دهند.
این مطلب نیز روشن است که هیچ یک از پیامبران خدا (صلوات الله علیهم اجمعین) در دنیا جاوید نمی مانند و از قانون (کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ) مستثنی نیستند؛ بنابراین آن ها در حال حیات برای خود جانشین معین می کنند.
حدیث ثقلین یکی از معروف ترین احادیث اسلام که در نزد شیعه و سنی متواتر است به همین مضمون اشاره دارد: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ» و عترت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) فقط با ائمه ی دوازده گانه ای که شیعه ی امامیه به آن معتقد است انطباق دارد.
امام حسن عسکری (علیه السّلام) می فرمایند:«لولا مَنْ یبْقی بَعْدَ غَیبَهِ قائِمِکُمْ علیه السلام مِنَ الْعُلَماءِ الدّاعینَ اِلَیهِ وَ الدّالّینَ عَلَیهِ وَ الذّابّینَ عَنْ دینِهِ بِحُجَجِ اللّه وَ المُنْقِذینَ لِضُعَفاءِ عِبادِ اللّه مِنْ شِباکِ اِبْلیسَوَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخاخِ النَّواصِبِ لَما بَقی اَحَدٌ اِلاَّ ارْتَدَّ عَنْ دینِ اللّه وَ لکِنَّهُمُ الَّذینَ یمْسِکونَاَزِمَّهَ قُلوبِ ضُعَفاءِ الشّیعَهِ کَما یمْسِکُ صاحِبُ السَّفینَهِ سُکّانَها اُولئِکَ هُمُ الاَْفْضَلونَ عِندَ اللّه عَزَّوَجَلَّ»؛
اگر بعد از غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) علمایی که مردم را به سوی آن حضرت دعوت می کنند و از دین خدا با اقامه ی دلایل و براهین دفاع می نمایند و بندگان ضعیف خداوند را از دام های شیاطین و اتباع آن ها و دشمنان اهل بیت نجات می دهند وجود نداشتند یک نفر در دین خدا باقی نمی ماند و همه از صراط حق منحرف می شدند
ولی این علمای اسلام هستند که دل های شیعیان را از انحراف نگه می دارند همان طور که ناخدا کشتی را حفظ می کند و نگه می دارد این علماء در نزد خدا با فضیلت ترین افراد هستند) (محجه البیضاء، ج۱، ص۳۵).
در جای دیگر حضرت هادی(علیه السلام) از مناظره ی یکی از فقهای شیعه با یکی از دشمنان اطلاع پیدا می کنند. زمانی که آن فقیه به قصد زیارت آن حضرت به محضر امام وارد می شود امام به احترام او از جا برخاسته و او را با تکریم و تجلیل در صدر مجلس روی مسند می نشانند و با محبت و تکریم به آن فقیه توجه می نمایند. (بحارالانوار، ج۲،ص۱۳)
با نگاهی گذرا به آیات قرآن و سخنان معصومین(علیهم السّلام) و سیره ی عملی ایشان می توان به مستنداتی که در تکریم و بزرگ داشت مقام علم و عالم متعلم برداشته شده اشاره کرد.
قرآن کریم درجات مؤمنان عالم را این گونه بیان می نماید: «…یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ…»؛ خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد. (مجادله/ ۱۱)
از این آیه استفاده می شود که دو چیز مقام انسان را نزد خدا بالا می برد: ایمان و علم. از امام علی(علیه السلام) روایت شده کسی که مرگ او فرا رسد در حالی که به دنبال کسب علم است، میان او و پیامبران یک درجه فاصله است. (قرآن حکیم، ص۵۴۳)
در جایی دیگر پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) علما را عزیزترین مردم پس از پیامبران و وارثان انبیا و جانشینان خود معرفی می کنند«الَّذِینَ یحْیونَ سُنَّتِی وَ یعَلِّمُونَهَا عِبَادَ اللَّهِ»(بحارالانوار، ج۲، ص۲۵) و نگاه بر چهره ی آنان را عبادت «وَ النَّظَرُ إلَی الْعالِمِ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِنْ إعْتِکافِ سَنَه فی بَیتِ اللّهِ» (بحارالانوار، ج۲، ص۱۴۴ و ج۱، ص۲۰۴) و مجالست با آنان را فضیلت «مُجَالَسَهُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَهٌ» (بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۵) و دشمنی با آن ها را هلاکت می دانند.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) علما را در میان مردم در درخشندگی و تابش مانند شب چهارده «اِنَّمَا العُلَمَاءُ فِی النَّاس کالْبَدْرِ فِی السَّماءِ» (بحارالانوار، ج۲، ص۳۱) و امام صادق(علیه السّلام) مرکب علما را بالاتر از خون شهیدان می شمارند: «إِذاَ کَانَ یومَ القِیامَهِ جَمَعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ المَوَازِینُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ العُلَمَاءِ فَیرَجَّحُ مِدَادُ العُلَمَاءِ عَلَی دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ» (بحارالانوار، ج۲، ص۱۴)؛ تا جایی که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) علما را یکی از شفاعت کنندگان روز قیامت معرفی می نمایند «ثلاثه یشفَعونَ إلَی الله یومَ القیامَه فَیشَفِّعَهُم: الأنبیاء ثُمَّ العُلَماء ثُمَّ الشُّهَداء» (بحارالانوار، ج۸، ص۳۴).
در کلام امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) آمده است:
«…وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِی الدَّهْرُ أَعْیانُهُمْ مَفْقُودَهٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَه»؛. .. و علما تا دنیا باقی است زنده و جاوید هستند. آن ها هر چند از میان مردم رفته و از انظار آن ها غایب شده اند ولی نام و خاطره ی آنان همیشه در دل ها ثبت است) (نهج البلاغه، کلمات قصار، ش۱۳۹).
علمای راستین اسلام چون در زندگی موضع گیری صحیح و اسلامی داشته اند مانند مشعلی راه زندگی انسان ها را روشن نموده اند و نامشان با عظمت و جاویدان باقی است. آنان به مصداق آیه ی «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» (مریم/ ۹۶)
فاتحان مرزهای دل ها شده اند و قلوب حق شناسان از محبت های آن ها سرشار است تا جایی که می توان گفت محبت به علمای ربانی شعاعی از محبت به اهل بیت(علیهم السلام) است و بالأخره همه ی این محبت ها به محبت خداوند تعالی منتهی می شود.
ویژگی عالمان ربانی
پیامبران (علیهم السّلام) مردم را به ربّانی شدن یعنی انتساب و ارتباط و پیوند شدید داشتن با خدا فرمان داده اند.
محور عالم ربانی شدن، کتاب خدا و علم به آن و معلم و مدرس آن بودن است؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَلَکن کونُواْ رَبَّانِیینَ بِمَا کنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکتَابَ وَبِمَا کنتُمْ تَدْرُسُونَ»؛ به سبب آن چه که کتاب آسمانی را آموزش می دادید و به سبب آن که درس فرا می گرفتید، علمای ربانی باشید (آل عمران/۷۹).
همه ی انبیاء به ویژه رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) آمده اند تا مردم را ربانی کنند. ربانی در معنای عام آن پیوند شدید داشتن با خداست و در آیه ی مورد بحث به معنای خاص آن، به معنی عالم ربانی است (کسی که ابتدا خود را تربیت می کند و بعد به تربیت دیگران می پردازد)؛ زیرا پس از فرمان به ربانی شدن فرمود: «بِمَا کنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکتَابَ وَبِمَا کنتُمْ تَدْرُسُونَ». بر این اساس عالم ربانی کسی است که راه انبیاء را در پیش گیرد و همانند ایشان به تعلیم کتاب و حکمت بپردازد.
علمای ربانی گاهی با نوشتن، گفتن و یا سیره ی عملی که مؤثّرترین شیوه ی تعلیم است به آگاه کردن مردم می پردازند و شرط عالم ربانی شدن این است که عمل صالح در کنار تعلیم و تدریس قرار بگیرد و الّا عالمی بی اثر است.
عالم ربانی تعلیم کتاب را همراه با تزکیه ی نفس پیشه ی خود ساخته است؛ چون تا روح کسی طاهر نشود توانایی تعلیم دیگری را ندارد. بنابراین عالمان ربانی اصلاح و تزکیه را از خود آغاز می کنند، آن گاه در جامعه منادی ایمان می شوند. (جوادی آملی، ج۱۴، ص۶۶۷)
پاورپوینت کامل ویژگی خادمان اهل بیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint(علیهم السّلام)
در طی نیم قرن تلاش استاد طاهایی(رحمه الله علیها) در راه اعتلای معارف قرآن و اهل بیت(علیهم السّلام) این کلام استادکه: «ما در خدمت اهل بیتیم» زینت بخش گوش ما بود. در واقع ایشان با داشتن ویژگی های خاص به این ویژگی مهم (خادمی اهل بیت) دست یافته بودند که حدیث ذیل شاهد گویایی بر این مدّعاست.
قال رسول الله(صلّی الله علیه و آله): «انّا أهلُ بیتٍ لانَستَخدِم مَن لایتَأَدَّبُ مَعَ اللهِ وَ لایستحیی مِنهُ فی خَلَوتِهِ»؛ همانا ما اهل بیت کسی را که در برابر خدا ادب نورزد و در خلوتش از او حیا نداشته باشد به خدمت نمی گیریم (ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۶۱).
ایشان با به کار بردن مکرر این جمله (خدمت به اهل بیت) مخاطب را هشیار می نمود که چه کسانی توفیق خدمت به اهل بیت(علیهم السلام) را پیدا می نمایند. لذا در این مقاله به بررسی و تحلیل سیره ی ایشان بر اساس این حدیث نبوی می پردازیم.
ویژگی اول: رعایت ادب در محضر خدا
حقیقت ادب، جمع کردن خصلت های ستوده و دوری از صفات زشت است که به وسیله ی آن انسان به مقام های بلند در دنیا و آخرت می رسد و به بهشت می رود. ادب در نزد برخی مردم خوب سخن گفتن تلقی می شود، نه بیشتر؛
در حالی که با توجه به فرهنگ دین چنین نیست و آیات قرآن، روایات معصومین(علیهم السلام) و سیره ی انبیاء شاهد بر این مدّعاست، البته ادب به معنای ظرافت در گفتار نیز می باشد زیرا انبیای الهی در مقام گفتگو با خداوند متعال بهترین ادب را رعایت می نمودند چنان که حضرت ایوب(علیه السّلام) به خاطر داشتن ادب، صبر را پیشه کرد و در موقع سختی و بیماری ادب را از یاد نبرد: «وَأَیوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»؛ و ایوب را به یاد آور هنگامی که پروردگارش را خواند(و عرضه داشت) بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان ترین مهربانانی (انبیاء/۸۳).
و نگفت: خدایا تو مرا بیچاره کردی و به من رحم کن، بلکه با اشاره و کنایه مطلب و مقصد را بیان نمود و نیز ابراهیم (علیه السّلام) فرمود: «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفِینِ»؛ و هر گاه بیمار شدم او مرا شفا می دهد(شعراء/۸۰). در این جا نفرمود: هر گاه مرا مریض کردی! و ادب را مراعات کردی و بنا بر گزارش قرآن کریم این مسأله در سخن پیامبرانی هم چون نوح، یعقوب، یوسف، داود و سلیمان و موسی و عیسی(علیهم السلام) بسیار رعایت شده است.
در واقع ادب به معنای ظرافت و زیبایی است که شامل سخن و فعل می گردد و انسان را زیبا نموده و به کمال می رساند.
امیرالمؤمنین، علی(علیه السّلام) می فرمایند: ادب کمال انسان است. ادب با بسیاری از فضایل و ارزش ها ارتباط مستقیم دارد که با توجه به سخن ایشان به موارد ذیل می توان اشاره نمود:
۱. ادب و توحید: در سخنان علی(علیه السّلام) آمده است: «کفی بِالعَبدِ أدَبا ألّا یشرِک فی نِعَمِهِ و إربِهِ غَیرَ رَبِّهِ. ..»؛ در ادب بنده همین بس که در راز و نیازهایش کسی جز پروردگار خود را شریک نسازد.( بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۹۶)
۲. ادب و علم: در حدیث آمده است: « یا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَْدَبَ ثَمَنُ نَفْسِک»؛ ای مؤمن این دانش و ادب بهای جان توست(میزان الحکمه، ج۱، ص۹۸).
۳. ادب و تقوا: در حدیث آمده است:«أَفضَلُ الأدَبِ أن یقِفَ الإنسانُ عِندَ حَدِّهِ وَ لا یتَعدّی قَدرَهُ»؛ (غررالحکم، حدیث ۳۲۴۱). برترین ادب آن است که انسان در حد خود بماند و از اندازه ی خویش تجاوز نکند. «اَحسَنُ الآدابِ ما کفَّک عَنِ المَحارِمِ»؛ نیکوترین ادب آن است که تو را از حرام ها بازدارد.
۴.ادب و عقل: در حدیثی از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) آمده است: «حُسنُ الأَدَبِ زینَهُ العَقلِ»؛ ادب نیکو زیور خرد است (بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۱۳۱، ح ۴۱). بنابر احادیث حضرات معصومین(علیهم السّلام) رعایت ادب نشانه ی ارج نهادن بر قدر و ارزش آدمی است و کسانی که این وادی را طی نموده اند از جمله استاد طاهایی(رحمهالله علیها) مکرر به شاگردان خود این سفارش را می کنند که قدر خود را بشناسند.
تمام کسانی که سال ها در محضر استاد زانو زده اند با این توصیه ی مهم ایشان آشنا هستند که می فرمودند: «طلاب عزیز قدر خودتان را بدانید». به همین دلیل استاد همه را به عالم شدن دعوت می نمودند زیرا در روایت آمده است. العالم من عرف قدر نفسه و لایضیع عمره(ارشاد القلوب ج۱ص۱۰۳). دانشمند کسی است که ارزش خود را بداند و عمر را تباه نسازد.
تجلی ادب عالمان ربانی
آداب از اخلاق ریشه می گیرد و اخلاق از عقاید. پس بهترین آداب از بهترین اخلاق سرچشمه می گیرد و نیکوترین اخلاق آن است که از بهترین عقاید یعنی سخن قرآن و معصومین (علیهم السّلام) نشأت بگیرد.
بنابراین انسان مؤدب بهترین موحد نیز هست و رنگ الهی به خود زده است: «صِبْغَهَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَهً. ..» (بقره/۱۳۸).
«صبغهالله» به معنای رنگ آمیزی معنوی است که از جانب خدا نسبت به مؤمنان تحقّق می یابد، این رنگ آمیزی الهی مایه ی تزکیه ی نفس می گردد (جوادی آملی، ج۷، ص۱۳۸).
«صبغهالله» تعبیری است بسیار زیبا و لطیف، یعنی رنگ عدالت، رنگ وحدت و عظمت، رنگ پاکی و پرهیزکاری در سایه ی اسلام.
استاد طاهایی می فرمودند: «عزیزان سعی کنیم این رنگ اسلامیت را برای خودمان حفظ کنیم، بهتر این است که به جای رنگ ظاهر و رنگ ماده، رنگ حقیقت و خدایی بپذیریم تا روح و جان از هر آلودگی پاک شود نه این که رنگ های خرافی و موهوم را بپذیریم».
ادب عالمان ربانی در زمینه های مختلف بروز و ظهور می کند که در این مجال اندک به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
– توفیق الهی: انسان های مؤدّب کسانی هستند که به آسانی از آن ها خوبی و زیبایی سر می زند و خداوند برایشان وسیله ی شوق و علاقه ی کارها را ایجاد می کند، سختی ها را آسان نموده و به آنان توفیق می دهد، چنان که قرآن کریم می فرماید: «فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی * وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی* فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَی» (لیل/ ۵تا۷)؛
اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزگاری پیش گیرد و جزای نیک (الهی) را تصدیق کند، ما او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. مسیر آسان در حقیقت همان توفیقات روزافزون است که به بعضی از افراد نظیر استاد طاهایی «رحمهالله علیها» عنایت شده است.
یکی از بزرگ ترین موفّقیت های استاد این بود که ایشان هم معلّم بودند و هم مربی و رفیق و پیوسته شاگردانی را پروراندند و در این مقوله سیره و روش خاص خود را داشتند.
استاد معتقد بودند که در مسائل تربیتی، گفتار انسانِ بی اعتقاد اثر سوء دارد چون گوینده تنها معلم نیست بلکه مربی هم هست. اگر فاعل خبیث بود فعل و سخن او هم خبیث می شود و بالعکس.
– شیرین زبانی در دعا: انسان مؤدب، زیبا دعا می کند؛ به این معنا که اگر کسی دعا و آداب آن را نداند به مرحله ی ادب توحیدی نرسیده است. دعا خواندن با الفاظی که از حضرات معصومین رسیده (ادعیه ی مأثوره) از ویژگی های عبادی خاص ایشان است که همیشه بر آن تأکید داشتند. به طور مسلّم فردی که با کلام معصومین در لسان ادعیه آشناست آن چه در دعاهای همیشگی اش به زبانش جاری می گردد برگرفته از تعالیم و فرهنگ ادعیه است.
استاد با لحن زیبا و گویای خود همه را به سوی خدا دعوت می کردند: «به مثل کودکی که در دامان پدر و مادر ناز می کند و آن ها نازش را می خرند شما هم سرتان را در دامان رحمت الهی بگذارید و از شیرینی آن لذت ببرید».
ادب دعا کننده همان تضرع و ناله کردن است، چون اگر همراه ناله نباشد معلوم می شود که به وسایل خود متکی است. از طرف دیگر حضور ذهنی در دعای علنی که همه حضور دارند برای همگان میسّر نیست؛ لکن در مورد استاد طاهایی تضرع و ناله و گریه ی ایشان از ابتدای دعا تا انتهای آن (خصوصاً در شب های قدر) قلوب حاضرین را جهت این ضیافت بزرگ آماده می کرد.
به نقل برخی بزرگان، بنده باید چیزی را به عنوان هدیه پیش مولا ببرد که مولا نداشته باشد وگر نه این هدیه ارزش مند نیست. انسان نیز که بنده ی خداست باید چیزی را به عنوان هدیه پیش خدا ببرد که خداوند نداشته باشد و این نداشتن هم کمال باشد.
در شرف یابی عبد به حضور مولا غیر از مکنت و ضعف و عجز و ناله و ابتهال و تضرّع چیز دیگری مطلوب نیست. سزاوار است انسان وقتی به حضور خدای سبحان می رود بگوید: من غیر از بندگی چیز دیگری نیاوردم این حالت عجز و اظهارِ نداری هم کمال است.
به استناد آیات و روایات، دعا خود امری عبادی است از این رو بعضی می گویند: خدایا تو دستور دادی دعا کنید ما هم اطاعت می کنیم چه درخواست عملی شود و به ما بدهی چه ندهی تسلیم محض هستیم. این افراد به عنوان تأدب دعا می کنند و استاد (رحمهالله علیها) از این گونه افراد بودند. بنابراین ایشان همه را به این گونه دعا کردن ترغیب و تشویق می نمودند و به دعای با معرفت خواندن ارزش و ارج خاصی می نهادند و بارها به طلاب و عموم مردم می فرمودند: «آن جا که عطر استجابت دعا استشمام می شود خصوصاً در زمان ها یا مکان های خاص از خداوند تبارک و تعالی معرفت بخواهید».
مبحث دیگری که به گفته ی بسیاری از بزرگان در مورد استاد نمود داشت «اخلاص» ایشان بود. قرآن کریم می فرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ…» (غافر/ ۱۴)؛
تنها خدا را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید. در این آیه ی شریفه علاوه بر آن که عبادت بودن دعا و مطلوب بودن آن مشخّص می شود، مسأله ی اخلاص در دعا نیز از آن برداشت می شود. انسان های با فضیلت در دعاهای خالصانه ی خویش فقط خود را در نظر نمی گیرند،
بلکه رحمت واسعه ی الهی را برای همگان درخواست می کنند و می خواهند همگان زیر چتر رحمت گسترده ی خداوند قرارگیرند و جایی که دعا مستجاب است دعاها را بلند می گویند تا همه را زیر پوشش دعای خود قرار داده و از فیض وجود، همگان را بهره مند سازند و این روش برخاسته از تعالیم اهل بیت (علیهم السّلام) است. امام رضا (علیه السّلام) می فرمایند: «وَ اغفِر لِمَن فی مَشارِقِ الأرض و مَغارِبِها مِنَ المؤمنین وَ المؤمِنات»؛ خدایا در مشرق و مغرب عالم هر کسی که اهل ایمان است او را بیامرز (بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۱۷).
– تواضع: انسان مؤدب مانند انبیاء (علیهم السّلام) هر نعمتی را که از راه کمالات علمی نصیب آنان شود از خدا می داند. استاد طاهایی نیز نظیر آنان پیوسته می فرمودند: «هذا مِن فَضلِ رَبّی» و در برابر مردم نیز متواضعانه زخم زبان ها را تحمل می کردند و به رو نمی آوردند تا جایی که همگان می اندیشدند که این اهانت ها به گوش ایشان نرسیده است!
– کلام متقن: کلام محکم و متقن را انسان مؤدب بیان می کند یعنی انسان با ایمان به آن چه می گوید مطمئن است و گفتار خود را می آزماید تا مایه ی لغو و فساد نباشد.
چنان که قرآن کریم به مؤمنان دستور می دهد:« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید(احزاب/۷۰). بزرگان می فرمایند: محکم گفتن یعنی مطلبی را ظریفانه بیان کردن ( رک.جوادی آملی، ادب توحیدی انبیاء)
گاه انسان گفتارش نیک است اما آن را خوب ارائه نمی کند، لذا سخن خوب گفتن چیزی و خوب سخن گفتن چیز دیگری است.
ادب استاد طاهایی خصوصاً در محضر امام رضا(علیه السّلام) کاملاً مشهود بود. این ادب به حدی بالا و زیبا بود که علی رغم میل باطنی خودشان که نمی خواستند کسی متوجّه حالات ایشان شود اکثر افراد می فهمیدند که شخصیت (بزرگی) به زیارت آمده است و او کسی نبود جز استاد طاهایی (رحمهالله علیها) ولو این که چهره ی ایشان را نمی دیدند.
طبق حدیث نبوی ویژگی دیگر خادمان اهل بیت حیاء ایشان از خداست. این صفت برجسته نیاز به تبیین و توضیح دارد زیرا حقیقت ومنشأ آن می تواند راهگشای بسیار خوبی در این مقوله باشد.
حیا به معنای انقباض و خودداری نفس از زشتی ها و ترک آن هاست(مجمع البیان،ج و ،ص )
در توضیح این تعریف می توان گفت: حیاء انقباض قلب و نفس در مقابل زشتی ها به جهت درک عظمت پروردگار است. قرآن کریم می فرماید: «…إِنَّمَا یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء…»؛ از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می ترسند (فاطر، آیه۲۸).
بعضی در تعریف حیا گفته اند تأمل در نعمت ها و تأمل در تقصیر، وقتی این دو تأمل و اندیشه برای عقل شخص با بصیرت و آگاه کشف گردد، آن حالتی را که نزد او به وجود می آید، حیا می نامیم. او خود را در عبادت خداوند و اقدام به شکر و تعظیم (الهی) دچار کوتاهی می بیند و هم چنین همیشه به خاطر ناتوانی در ادای حقوق الهی اظهار عجز می کند.
عالم با حیا می داند که با خدمتش هر چند بزرگ باشد نمی تواند حق (حتی) یکی از نعمت های خداوند را هر چند کوچک باشد ادا کند بنابراین همیشه عذرخواهِ از درگاه الهی است و حتی در آخرین لحظات عمر به این مسأله اقرار می کند؛ چنان که استاد طاهایی (رحمهالله علیها) در روزهای پایانی عمر خود این شعر را زمزمه می فرمودند که:
«وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ»
«بدون زاد و توشهای از کارهای خوب و قلب سلیم بر خدای کریم وارد شدم»
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) می فرمایند: «ما کسی را که در خلوت از خدا حیا ندارد به خدمت ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 