پاورپوینت کامل قصه هایی برای بیدار شدن ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قصه هایی برای بیدار شدن ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه هایی برای بیدار شدن ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه هایی برای بیدار شدن ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

وای قیمت این بلوز خیلی مناسبه! می خرمش. خانم لطفاً اون بلوز یشمی یقه دار رو برام بیارین…

مریم بلوز را خرید و رفت خانه. همین که رسید، آن را پوشید و به همسرش، امید نشان داد. امید گفت: رنگش خیلی قشنگه، بهت میاد.

مریم با خوشحالی خودش را توی آینه انداز و برانداز می کرد که یاد اسب شیشه ای قشنگی افتاد که همان شب خریده بود. با عجله رفت سراغ کیفش. روزنامه پیچ های دور اسب را باز کرد و به امید گفت: این یکی چطوره؟

امید، اسب را در دستانش چرخاند و گفت: این هم قشنگه…

مریم داشت لابه لای دکوری های رنگ و وارنگ، دنبال جایی برای اسب می گشت. بالاخره پیدا کرد. وقتی خاطرش جمع شد رفت توی اتاق. بلوز را درآورد تا بگذارد توی چوب رختی داخل کمد. کمی لباس ها را جابه جا کرد تا بتواند لباس جدید را هم لابه لای بلوزهایی جا دهد که قیمتشان مناسب بوده است.

********

کم کم وسایلو جمع کن باید جابه جا بشیم. صاحبخونه اجاره رو برده بالا. دیگه از پسش برنمیام.

حرف های امید که تمام شد، مریم رفت توی فکر: باز هم جابه جا شدن و مشکلات پشت سرش…

هنوز توی فکر بود که امید گفت: ۱۷ ساله ازدواج کرده ایم ولی هنوز نتونستیم یک آلونک بخریم.

حرف های امید داشت مریم را عصبی می کرد. بلند شد و رفت توی اتاق. یک گوشه نشست و زل زد به روبه رو: بلوزهای رنگارنگ با قیمت های مناسب، دکورهای قشنگ و جورواجور توی مغز مریم رژه می رفتند. مریم چه کار کرده بود؟

********

عصر جمعه بود. هوا عالی به نظر می رسید. مریم می خواست بچّه ها را ببرد پارک تا حال و هوایی عوض کنند: بچه ها بیاین توی اتاق. آماده شین تا دیر نشده!

بچّه ها شادی کنان دویدند توی اتاق. مریم لباس های بچّه ها را تنشان کرد: کدام لباس ها؟

لباس هایی که یک ماه قبل با قیمت بالایی خریده بودند فقط برای مهمانی!

********

تلفن زنگ زد، دوست امید بود. او مریم و امید و بچّه ها را برای شام فردا شب دعوت کرد. امید با خوش حالی پذیرفت و به مری

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.