پاورپوینت کامل مبانی سند آموزش ۲۰۳۰ ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مبانی سند آموزش ۲۰۳۰ ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبانی سند آموزش ۲۰۳۰ ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مبانی سند آموزش ۲۰۳۰ ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
>
در نگرش اسلامی، ضمن احترام به حقوق فردی و حفظ منافع افراد و موظّف کردن حکومت ها به رعایت آزادی های فردی، افراد را جزئی اساسی از جامعه به شمار می آورد و هدف از قانون را حفظ منافع جامعه می داند.
سند ۲۰۳۰ با شعار «دگرگون ساختن جهان ما برای توسعه ی پایدار۲۰۳۰»آغاز شده است. این شعار در دستور کار این سند قرار گرفته امّا مبانی اش آن طور که در خود سند آمده بیانیه های بین المللی پیش از آن است.
در بخش «اصول و تعهّدات مشترک ما» آمده است: «دستور کار جدید، بر مبنای اصول و اهداف منشور سازمان ملل متّحد و با احترام کامل به حقوق بین الملل تهیه شده است.
این دستور کار در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، میثاق های بین المللی حقوق بشر، اعلامیه ی هزاره و سند پایانی اجلاس جهانی سران ۲۰۱۵ ریشه دارد. سند دیگری که در تهیه ی دستور کار حاضر مؤثر بوده، اعلامیه ی حقّ توسعه است».
از جمله میثاق های بین المللی حقوق بشر، کنوانسیون رفع همه ی اَشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق کودک است. لذا کافی است مبانی بیانیه ی حقوق بشر را بررسی کنیم تا میزان تعارض اسناد زیر مجموعه اش را از جمله سند ۲۰۳۰ دریابیم.
باید یادآور شد که پژوهشگران بسیاری این بیانیه را از جوانب نظری و عملی مورد نقد قرا داده ند. لذا نیازی نمی بینیم که در این مقاله به نقد مجدّد بپردازیم.
نقد مبانی بیانیه ی سند آموزش ۲۰۳۰
چنان که دیدیم مبانی سند ۲۰۳۰ در واقع همان مبانی بیانیه ی حقوق بشر است. لذا با نقد مبانی این بیانیه در واقع مبانی آن سند نیز نقد می شوند. حقوق بشر غربی با اتّکا بر راسیونالیسم بر این باور است که هیچ مرجعی به جز عقل بشر برای داوری وجود ندارد و با تکیه بر اومانیسم تأکید می کند این حقوق با شخص انسان آغاز می شود و با او به پایان می رسد؛ از این رو منشأ اعتبار و مفهوم این حقوق، صرفاً انسانی است و نمی توان آن ها را بدون انسان گسترش داد.
درواقع اصطلاح «حقوق بشر» هم ماهیت این حقوق را نشان می دهد و هم منبع آن را؛ زیرا حقوق بشر، حقوقی است که هر فرد به دلیل انسان بودن از آن برخوردار است نه آن که به وی عطا شده باشد و اصلاً این حقوق ارتباطی با خدا یا وحی یا دین ندارد.
براساس تفکّر اومانیستی، انسان خالق اخلاق خویشتن است و آن چه در این نگرش اصالت دارد، خواسته ها و امیال و لذّات انسان است و اگر دینی هم معتبر باشد، باید موافق با تأمین هوا و هوس های افراد و هماهنگ با خواسته های انسان باشد.
در مجموع خصلت اومانیستی مزبور در قالب چهار رفتار کلّی در حقوق بشر خود را نمایان ساخته است:
. نادیده گرفتن مبدأ جهان هستی: مادّه ی اوّل اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، بدون اشاره به خدا می گوید: «همه ی انسان ها آزاد به دنیا می آیند» امّا دربرابر این پرسش که آیا این انسان مخلوق خدا در قبال او وظایفی دارد یا نه، ساکت و بی تفاوت است.
براساس مذاکرات صورت گرفته در جریان تصویب این مادّه با اصرار برخی از کشورهای اروپایی، از استناد این حقوق به خدا خودداری شد و با توجّه به مواد ۱۸، ۲۱ و ۲۹ روشن می شود که اعتقاد به خدا، کمترین تأثیری در حقوق، آزادی ها و گستره یا ضیق این حقوق ندارد؛ چنان که «جان لاک» تصریح کرده آزادی طبیعی بشر عبارت است از این که از هرگونه قدرت رها باشد و تابع اراده یا اقتدار قانونی بر دیگری نباشد؛
بلکه فقط از قانون طبیعت پیروی کند. درحالی که در اندیشه ی دینی، سراسر جهان هستی آفریده ی خدای تعالی و ملک او است (انالله). از این رو انسان تماماً وابسته به آفریدگار است و از خود چیزی ندارد، جز آن چه خدا موهبت فرموده است.
پس باید تصرّفات وی با اجازه ی پروردگار باشد، وگرنه آن تصرّفّ غاصبانه و حرام است. بدین روی حتی مالک جان خویش نیز نیست؛ بنابراین حق ندارد خودکشی کند و به خود آسیب رساند.
امّا اندیشه حقوق بشر غربی، مبتنی بر اصل خویشتن مالکی است؛ یعنی انسان می تواند با هستی خود هرکاری که می پسندد و از آن لذّت می برد، انجام دهد. بنابراین فردی که موضوع حقوق بشر است،
در اصل مالک شخص خویش و استعدادهایی است که دارد و مسئولیتی نسبت به جامعه ندارد. «لئو اشتراوس»، نظریه پرداز حقوقی امریکایی، خدانشناسی و لذّت طلبی در سیاست را که به لیبرال مسلکی می انجامد – نشان ویژه ی مدرنیته می داند.
«مایکل فریمن» می گوید: «نظریه ی جدید حقوق بشر با این ادّعای جان لاک شروع شد که ما حقوق خاصّی داریم؛ زیرا ما به وسیله ی خداوند خلق شده ایم و برای مدّت زمانی که او مقدّر کرده و این زمان تابع خود او است، در حیات خواهیم بود.
با وجود این، سازمان ملل متحد در ارائه ی اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به این موضوع که همه ی حقوق ناشی از پروردگار متعال و خالق و مالک هستی است، اشاره ای نکرده و بنیادگرایانه به سوی فرضیه «نفی خدا» پیش می رود».
. نهیلیسم(نفی معاد): به دلیل یاد شده، غایت اندیشی و باور به این که جهان آفرینش از جمله انسان ها مقصودی دارند و رفتار انسان باید بر مبنای آن اهداف و غایات تنظیم گردد، در دوران مدرنیته رنگ باخت و به جای آن، امیال، غرایز، هوا و هوس بشری جانشین شد؛ چنان که «مارگارت مک دونالد» می گوید:
«انسان ها مانند پیانویی که برای تولید صداهای خاصّی ساخته شده، برای هدف خاصی خلق نشده اند. هدف از خلقت مشخّص نیست.» آیا این طرز فکر، پیامدی جز نیهیلیسم (پوچ انگاری) به دنبال دارد؟ آیا دیگر جایی برای بحث اخلاق و رسالت انسانی و خودسازی و تهذیب نفس می ماند؟
در نگرش دینی و اسلامی انسان آفریده ی خدا است و به سوی او در حرکت است؛ ازاین رو باید رفتا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 