پاورپوینت کامل نقش قوه خیال و وهم در انجام گناه ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش قوه خیال و وهم در انجام گناه ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش قوه خیال و وهم در انجام گناه ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش قوه خیال و وهم در انجام گناه ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

>

چکیده

نفس، بنابر تعریف نراقیین، دارای چهار قوه است: عاقله، واهمه، شهویّه، غضبیّه.

قوّه عاقله، ادراک معانی کلّی؛ قوّه واهمه، ادراک معانی جزئی؛ قوّه غضبیهّ دفع مضرّات و قوّه شهویّه جذب منفعت ها را عهده دار هستند.

بر اساس تعریف حُکما، انسان دارای سه نفسِ نباتی، حیوانی و انسانی می باشد که دو قوّه خیال و متصرّفه، جزئی از نفس حیوانی می باشند. قوّه خیال، خزانه دار ادراکات حواسّ ظاهری است و قوّه متصرّفه، مأمور تصرّف در این ادراکات است.

خیال و وهم در انجام گناه، می توانند نقشهایی داشته باشند که عبارتند از:

خیال، وسیله ای برای جَوَلان شیطان در انسان؛ زمینهای برای تشکیل حبّ دنیا در انسان، استفاده بیشتر از خیال و وهم در پیری توسّط انسان برای رسیدن به مقاصد، مسلّط شدن وهم بر عقل و ارتکاب اعمال شیطانی و در نهایت بت پرستی، معلول همین حاکمیّتِ وهم بر عقل است.

مقدمه

خیال و وهم دو قوّه مهم و تأثیرگذار در تعیین سعادت و شقاوت انسان هستند. قوای انسان، وسیله ای برای رشد او و رسیدن به کمالات هستند.

حال، اگر این قوا کنترل نشوند، انسان را از مرتبه خود نیز تنزّل می دهند. امروزه می بینیم بسیاری از مردم به دلایل واهی و پوچ از هم دور شده اند و رابطه سردی با هم دارند.

همچنین گناهان وهمانی در انسانها بسیار دیده می شود که دلیل عمده آن، حاکم شدن قوّه وهم و خیال در انسان و منزوی بودن عقل است.

این حاکم شدن خیال و وهم دلایلی دارد که باید روشن شود تا انسان در طول حیات مادّی خویش اجازه ندهد که مراتب عالی وجودش به میادین شهوت و غضب و وهم وارد شود. بر همین اساس برآن شدیم تا نقش قوّه خیال و وهم در انجام گناه را از نظر امام خمینی (ره) و فاضلین نراقی(ره) بررسی نماییم.

تعریف نفس

در ابتدا لازم است به تعریف نفس بپردازیم:

نفس، جوهری ملکوتی است که برای رسیدن به حاجات خود، بدن را به کار می گیرد. نفس، حقیقت و ذات انسان است و قوا، آلات او هستند؛ زیرا که فعلِ آنها به نفس وابسته است.

نفس، بر حسب اعتبارات مختلف نام هایی دارد؛ گاهی او را «روح» نامند؛ زیرا زندگی تن به آن وابسته است وگاهی «عقل» نامند؛ زیرا ادارک معقولات می کند و زمانی «قلب» خوانند؛ زیرا به وسیله خواطر، دگرگون می شود (نراقی،۱۴۲۷: ۴۰). نفسِ انسان بر اساس سخن حُکما، شامل سه نوع: نفس نباتی، حیوانی و نفس ناطقه انسانی میباشد. هر یک از این نفوس دارای قوایی هستند.

انواع قُوا

نفس حیوانی (که مورد بحث ما است) دارای قوایی است که به وسیله آن، از نفس نباتی متمایز می شود:

۱- قوای محرّکه: قوّه غضبیه و قوّه شهویه.

۲- قوای مُدرکه: مشاعر ظاهری (لامسه، ذائقه، شامّه، سامعه و باصره) و مشاعر باطنی (حسّ مشترک، قّوه خیال، قوّه متصرّفه، قوّه واهمه، قوّه حافظه) (صمدی آملی،۱۳۹۰: ۱۴۲).

از سوی دیگر، نفس، بنابر تعریف نراقیین دارای چهارقوّه یا نیرو است: قوّه عقلانی فرشته صفت، قوّه غضبِ درنده خو، قوّه شهوتِ حیوانی و قوّه وهمی شیطانی (نراقی،۱۴۲۷: ۴۱).

۱- قوّه عاقله (مربوط به نفس ناطقه انسانی)

قوّه ای روحانی است که به حسب ذات، مجرّد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و کمالات و دعوت کننده به عدل و احسان است (امام خمینی،۱۳۹۱: ۲۱).

بنابر تعریف منطقیّون، یکی از انواع علم، ادراکات عقلی است که درک معانیِ کلّیه است (مظفر،۱۳۸۶: ۲۴). پس عقل به معانی جزئیّه وکثرات کاری ندارد و وحدت بین است.

عقل، وجه تمایز انسان از حیوان است و انسان را به افعال جمیله، امر و از امور ذمّه نهی می کند؛ به همین دلیل اگر مدیریت قوا به او واگذار شود می تواند انسان را به کمالات برساند.

۲- قوّه واهمه (مربوط به مشاعر باطنی قوای مدرکه در نفس حیوانی)

قوّه ای است که معانی جزئیّه ضبط شده در قوّه خیال را درک می کند و بدون صُور خیالیه، استخراج معانی جزییّه امکان پذیر نیست (صمدی آملی،۱۳۹۰: ۶۳۵).

مرحوم ملّا احمد نراقی، راجع به فایده قوّه وهمیّه می فرماید: ثمره قوّه وهمیّه، فهمیدن امور جزئیّه و دانستن دقایق اموری است که انسان بوسیله آنها به مقاصد صحیحه می رسد (نراقی،۱۳۹۰: ۴۰).

درضمن، درک معانی جزئیّه برای انسان لازم است؛ زیرا افعالی که از بدن صادر می شود، افعال جزئیّه است در نتیجه، مبدأ تحریک بدن در جزئیّاتِ افعال، قوّه واهمه است. همچنین قوّه وهمیّه در صدد دستیابی به تمام خواسته های خود می باشد و می خواهد نفس، در برآوردن حاجات او نافرمانی نکند.

۳- قوّه شهویه (مربوط به قوای محرکه در نفس حیوانی)

قوّه ای است که به محض تصوّرِ صُور لذّتبخشِ خیالیّه، نفس را به حرکت کردن به سوی جذب آن تشویق می کند (صمدی آملی،۱۳۹۰: ۶۶۱)، همچنین در تعریف و فایده این قوّه، مرحوم ملّا احمد نراقی آورده است:

«این قوّه طمّاع و خرابکار است و همیشه طالب آن است که روح را محکوم امر خود نماید و مانند چهارپایان، غرق شهوات نموده و او را به هرچه امر نماید، روح قبل از آنکه در ارتکاب آنها با وزیر(عقل) مشورت نموده و صواب و فساد آن را فهمیده باشد، متابعت نماید و فایده «قوّه شهویّه»، بقای بدن است؛

زیرا که زیست بدن در این دنیا، موقوف است به تناول غذا، شراب، تناکح و تناسل، و احتیاج آنها به قوّه شهویه، روشن و ظاهر است.» (نراقی،۱۳۹۰: ۳۹).

۴- قوّه غضبیه (مربوط به قوای محرکه در نفس حیوانی)

قوّه ای است که به محض تصوّر صورتِ مضّر و غیر نافع، نفس را به حرکت کردن به سوی دفع آن تشویق می کند (صمدی آملی،۱۳۹۰: ۶۶۱).

برخی از خصوصیّات غضب این است که: بیباک و شریر است و طالب کشتن و ظلم و عداوت. در صدد آن است که پادشاه (روح) را فریب دهد، تا به خواسته های او عمل کند و فرمان عقل را اطاعت ننماید و فائده «قوّه غضبیه» آن است که دفع مضّرت های خارجیّه را از بدن نموده و نیز اگر قوّه شهویّه یا وهمیّه اراده سرکشی و خودسری کرده و قدم از جادّه اطاعت عقل بیرون نهند،

ایشان را مقهور نموده و به راه راست آورد؛ زیرا آن دو قوّه به آسانی از عقل اطاعت نمی کنند. بر خلاف نیروی خشم که آن دو قوّه به آسانی از آن اطاعت می کنند و به وسیله آن تأدیب می شوند (نراقی،۱۳۹۰: ۴۰).

نکته

هیچ یک از پیامبران(ع) جلوی شهوت و غضب و وهم را به طور کلّی نگرفته و نگفته اند که باید شهوت را بکلّی نابود وآتش غضب را خاموش کرد و تدبیر وهم را از دست داد؛ بلکه فرموده اند: باید جلوی آنها را گرفت که در تحت میزان عقلی و قانون الهی انجام وظیفه کنند، زیرا هریک از این قوا می خواهند کار خود را انجام دهند و به مقصود خویش برسند؛ اگر چه مستلزم فساد و هرج و مرج شود.

دلیل مبعوث شدن پیامبران و ائمه علی این بود که به وسیله شریعت های آسمانی و کتابهای آسمانی جلوی انسان را از طُغیان بگیرند تا نفس او تحت تربیت دین به سعادت ابدی برسد و برای رسیدن به این امر، انسان نیازمند تمامی این قوا است؛

لیکن هر یک جایگاه مخصوصی دارند که در کلام رهبران آسمانی به خوبی تبیین شده است. دو قوّه دیگرِ مورد بحث ما، قوّه خیال و قوّه متصرّفه(متخیّله) می باشند که مرحوم ملّا مهدی نراقی، آن دو را جزئی از قوّه واهمه می دانند.

البتّه تصریح کرده اند که واهمه، خیال و متخیّله سه قوّه متباین اند (نراقی،۱۴۲۷: ۴۱)؛ امّا در بخش های مختلف کتاب خود، خیال و وهم را تحت یک عنوانِ قوّه وهمیّه آورده اند (نراقی،۱۴۲۷: ۴۹).

نکته

هیچ یک از پیامبران(ع) جلوی شهوت و غضب و وهم را به طور کلّی نگرفته و نگفته اند که باید شهوت را بکلّی نابود وآتش غضب را خاموش کرد و تدبیر وهم را از دست داد؛

بلکه فرموده اند: باید جلوی آنها را گرفت که در تحت میزان عقلی و قانون الهی انجام وظیفه کنند، زیرا هریک از این قوا می خواهند کار خود را انجام دهند و به مقصود خویش برسند؛ اگر چه مستلزم فساد و هرج و مرج شود.

دلیل مبعوث شدن پیامبران و ائمه(ع) این بود که به وسیله شریعت های آسمانی و کتاب های آسمانی جلوی انسان را از طُغیان بگیرند تا نفس او تحت تربیت دین به سعادت ابدی برسد و برای رسیدن به این امر، انسان نیازمند تمامی این قوا است؛

لیکن هر یک جایگاه مخصوصی دارند که در کلام رهبران آسمانی به خوبی تبیین شده است. دو قوّه دیگرِ مورد بحث ما، قوّه خیال و قوّه متصرّفه(متخیّله) می باشند که مرحوم ملّا مهدی نراقی، آن دو را جزئی از قوّه واهمه می دانند.

البتّه تصریح کرده اند که واهمه، خیال و متخیّله سه قوّه متباین اند (نراقی،۱۴۲۷: ۴۱)؛ امّا در بخش های مختلف کتاب خود، خیال و وهم را تحت یک عنوانِ قوّه وهمیّه آورده اند (نراقی،۱۴۲۷: ۴۹).

قوّه خیال (مربوط به مشاعر باطنی در نفس حیوانی)

قوّه ای است که خزانه مُدرکات است و صّوَر محسوسات را بعد از ملاقات حواس، ثبت و حفظ می کند(صمدی آملی،۱۳۹۰: ۵۲۵). در ابتدا ادراکات انسان از طریق مشاعر ظاهری (حواس پنجگانه) می باشد.

هنگامی که حواس از محسوسات قطع شد، صورت های این ادراکات(صُوَر خیالیّه) به قوّه خیال منتقل می شوند. سپس توسط قوّه ای دیگر(قوّه متصرّفه) در این صورت ها دخل و تصّرف صورت می گیرد که به این ادراک « علم خیالی» گفته می شود (مظفر،۱۳۸۶: ۲۳).

تفاوت خیال و وهم

خیال، وظیفه خزانه داری صور جزئیّه مدرک حواسِّ ظاهره را برعهده دارد و وهم وظیفه ادراک معانی جزئیّه (امام خمینی،۱۳۸۹ب، ۴۳۵/۲). (معانی درک شده توسط وهم در قوّه ای به نام حافظه ذخیره می شود).

نسبت منطقیِ وهم و خیال، عموم و خصوصِ مطلق است؛ یعنی در هر معنای جزئیّه وهمیّه صورت جزئیّه خیالیه نیز وجود دارد؛ امّا در هر صورت در جزئیّه خیالیّه معنای جزییّه وهمیّه وجود ندارد(وهم اعم مطلق خیال است). چه بسا، ما در ذهن خود صورت هایی داشته باشیم،

امّا معنای جزئی آنها را ندانیم. امّا معانی جزئیّه، اینگونه نیستند و برای جزئی شدن باید به همراه صورت باشند. به طور مثال معنای محبّت برای بروز در خارج، باید در قالب و صورت محبّت مادر به فرزند وارد شود.

ادراکات وهمی در اختیار قوّه عاقله

به دلیل وجود قوّه عاقله در انسان، اگر عقل، حاکم باشد ادراکات قوّه واهمه در اختیار عقل قرار میگیرد تا در ادراک کلّیات به کار گرفته شود. در این رابطه، جناب صمدی آملی می فرمایند:

نکته قابل توجّه این است که نباید وهم را قوّه ای جدای از عقل دانست، بلکه حق آن است که وهم را عقل ساقط یا تنزّل یافته بدانیم و ذاتاً فرقی بین ادراک وهمی و عقلی وجود ندارد؛

اگر جزئیّت داخل در ادراک شود ادراک وهمانی است و اگر در ادراک جزئیّت داخل نشود، ادراک عقلی خواهد بود(صمدی آملی،۱۳۹۰: ۶۴۲). صاحب واهمه توجّه به واقعیّت ندارد که ادراک او حاکی از واقع هست یا نه؛ به همین دلیل، حیوان را مکلّف در اعمال خود نمیدانند؛ زیرا حیوان، فاقد قوّه عاقله است و ریاست کلیّه در آن بر عهده «قوّه واهمه» است.

قوّه متصرّفه

آخرین قوّه مورد بحث، قوّه متصرّفه است و آن قوّه ای است که: اگر قوّه وهمیّه حیوانیّه آن را در منافع خود به کارگیرد، آن را قوّه متخیّله و اگر عقل، آن را به کار گیرد،« قوّه متفکّره» می نامند. وظیفه قوّه متصرّفه تصرّف در صُور موجود در قوّه خیال و تصرّف در معانی جزئیّه درک شده توسط قوّه واهمه است یا ترکیب این دو(صمدی آملی:۱۳۹۰،۵۴۵). حال، پس از بیان قوای انسان و وظایف و کارایی آنها، به نقشی که دو قوّه خیال و وهم در انجام گناه دارند می پردازیم:

خیال وسیله ای برای جولان شیطان در نفس انسان

خیالات فاسده قبیحه و تصوّرات باطله، از القائات شیطان است که میخواهد جنود خود را در مملکت انسان برقرار کند؛ زیرا خیال مرغی است که هرآنی، به شاخه ای خود را می آویزد و این موجب بسی از بدبختی هاست.خیال، یکی از دستاویزهای شیطان است که انسان را به واسطه آن بیچاره کرده و به شقاوت دعوت می کند (امام خمینی،۱۳۹۰: ۱۸).

شیطان با القائات سوء خود، قوّه واهمه و خیال را به کار میاندازد؛ بدین صورت که خواطری برای انسان پدید می آورد. به طور کلّی خواطر ( آنچه که ازخاطر آدمی می گذرد) بر دو گونه هستند:

یکی آنکه در ذهن به طور اضطراری جنبش میکند، ولی مبدأ کاری نمیشود و خیال محض و تصوّر است، اینگونه خواطر آرزوهای کاذب و اندیشه های فاسدند؛ دومی محرّک اراده و عزم بر فعل است؛

زیرا هر فعلی وابسته به خاطر و تصوّری است که به ذهن خطور میکند. پس مبدأ و منشأ افعال، خواطر است که میل و رغبت را برمی انگیزد و میل و رغبت عزم را و عزم نیّت را و نیّت اندام های تن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.